جمع بندی نامزدی با شهدا

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نامزدی با شهدا

سلام
اخیرا شایعاتی در مورد ابراز علاقه به شهدا، دوستی و حتی نامزد شدن با شهدا توسط برخی از دختران شنیده می شود.
آیا چنین چیزی معقول و ممکن است؟
و از نظر دین اسلام مورد قبول و پذیرش است؟
توسل به شهدا و درخواست کمک از آنها چطور؟
لطفا در این مورد توضیح بفرمایید.
با تشکر از کارشناس محترم

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد حنیف

[TD][/TD]

یار مهربان;1012984 نوشت:
اخیرا شایعاتی در مورد ابراز علاقه به شهدا، دوستی و حتی نامزد شدن با شهدا توسط برخی از دختران شنیده می شود.
آیا چنین چیزی معقول و ممکن است؟
و از نظر دین اسلام مورد قبول و پذیرش است؟
توسل به شهدا و درخواست کمک از آنها چطور؟
لطفا در این مورد توضیح بفرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و احترام

این یک امر طبیعی ست که در کنار هر زیبائی، یک زشتی و پلیدی شکل گرفته و انسان ها مخیر به انتخاب بین این دو می شوند. این طبیعت دنیا و لازمه ی زندگی دنیوی و اختیار انسان است. جریانِ باطل، چون نمی تواند زیبائیِ حق را انکار کرده و با او مقابله کند، تلاش می کند تا در آن رخنه کرده و در حد توان از حلاوت و زیبائی اش بکاهد. خیلی اوقات دوستان نادان هم در این ماجرا فریب خورده و کمک می کنند تا چهره حق، هرچه بیشتر به فضاحت کشیده شود.

فرهنگ شهادت و احترام و علاقه به شهدا، یک فرهنگ زیبا و مقدسی ست که در این جریان اخیر مورد نظر قرار گرفته شده و هوشیاریِ دوستان و علاقمندان به این فرهنگ را می طلبد. عقل و دین حکم می کند که محبین و دوست داران شهدا و فرهنگ شهادت، مسیر زندگی شان را با آنها هماهنگ کرده و در رفتار و گفتار به آنان تأسی کنند. با دقت به طرز زندگی و نحوه دینداری شهدای بزرگ و عالی مقام، عقلانیت و عبودیت کامل نسبت به احکام دینی کاملا محسوس و قابل مشاهده است. اگر ما حقیقتا دوستدار شهدا و فرهنگ شهادت در راه خداوند هستیم، نباید از مسیر دین و عقل خارج شده و اجازه بدهیم که احساسات و عواطف، عقل و دین مان را به بازی بگیرد.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: «فلَو أنَّ الباطلَ خَلَصَ مِن مِزاجِ الحقِّ لَم يَخْفَ علَى المُرتادِينَ، و لَو أنَّ الحقَّ خَلَصَ مِن لَبْسِ الباطلِ انْقَطَعتْ عنه ألْسُنُ المُعانِدينَ، و لكنْ يُؤخَذُ مِن هذا ضِغْثٌ و مِن هذا ضِغْثٌ؛ اگر باطل با حق در نياميزد بر حقيقت جويان پوشيده نمى ماند و اگر حق با باطل آميخته نشود، زبان دشمنان آن بريده مى شود، ليكن مشتى از آن برداشته مى شود و مشتى از اين. [و بدين ترتيب حق و باطل در هم آميخته مى شود و شبهه پيش مى آيد]» (۱)

توسل به شهدا و درخواست کمک از آنان، یک امر معقول و پذیرفتنی ست که البته مربوط به انجمن کلام و عقائد بوده و اگر در این مورد ابهامی دارید، در همان انجمن مطرح بفرمایید. هرچند در این مورد هم تا زمانی که توسل به پیامبرگرامی اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) میسر و ممکن می باشد، توسل به شهدا از اهمیت کمتر و پایینتری برخوردار است. فرموده اند «... دلخوش به فانوسم نکن، اینجا مگر خورشید نیست؟!؟!»

به هرحال مسئله ای که مطرح فرمودید ظاهرا پدیده ای ست که اگر با عقلانیت توأم نشود، فرهنگ شهادت و روحیه محبت به شهدا را به فضاحت خواهد کشاند. در صورت ادامه این روند، طولی نخواهد کشید که هیچکس جرأت ابراز علاقه به شهدا را نخواهد داشت. افراد با صحبت از شهدا، انگ غیر عقلانیت و توهم زدگی خواهند خورد و در اندک زمانی فرهنگ شهادت از یک ارزش، به ضد ارزش تبدیل خواهد شد.

قطعا پدید آمدنِ این مسئله، به یکی از این دو شکل است. یا از ابتدا و سالها پیش، دشمن چنین دسیسه ای را طراحی و تا به الان مدیریت کرده؛ و یا روحیه احترام و محبت به شهدا، توسط برخی به افراط کشیده شده و الان دشمن است که بر این موج سوار شده و با استفاده از جهالتِ عده ای، از کاه کوهی ساخته و تمام محبین شهادت را یکجا زیر سوال برده و متهم می کنند.

علی (علیه السلام) فرموده اند: «إنّما بَدءُ وُقوعِ الفِتَنِ مِن أهواءٍ تُتَّبَعُ، و أحكامٍ تُبتَدَعُ، يُخالَفُ فيها حُكمُ اللّهِ، يَتَوَلَّى فيها رِجالٌ رِجالاً، ألا إنّ الحَقَّ لو خَلَصَ لم يَكُنِ اختِلافٌ، و لو أنّ الباطِلَ خَلَصَ لم يَخفَ على ذي حِجىً، لكنَّهُ يُؤخَذُ مِن هذا ضِغثٌ و مِن هذا ضِغثٌ فَيُمزَجانِ فَيُجَلَّلانِ معا، فهُنالكَ يَستَولي الشَّيطانُ على أوليائهِ، و نَجا الذينَ سَبَقَت لَهُم مِنَ اللّهِ الحُسنى. إنّي سَمِعتُ رسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يقولُ: كيفَ أنتُم إذا لَبَسَتكُم فِتنَةٌ يَربُو فيها الصغيرُ و يَهرَمُ فيها الكبيرُ ......... ؟!؛
جز اين نيست كه خاستگاه فتنه ها پيروى از هواهاى نفس و احكامى است كه بدعت گذاشته مى شوند و با حكم خدا مخالفند و گروهى در اين هوسها و بدعتها از گروهى ديگر پيروى مى كنند. بدانيد كه اگر حق خالص و نا آميخته بود، اختلاف پيش نمى آمد و اگر باطل خالص بود، بر آدم خردمند پوشيده نمى ماند. اما مشتى از آن گرفته مى شود و مشتى از اين و با هم درآميخته مى شوند و اينجاست كه شيطان بر دوستان خويش مسلّط مى گردد و كسانى كه پيشتر لطف حق شامل حالشان گشته است نجات مى يابند. من از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمايد : چگونه ايد شما آن گاه كه فتنه اى فرايتان گيرد كه در آن خرد سال بزرگ شود و بزرگسال پير گردد ......... ؟! » (۲)

پی نوشت:
۱. محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه؛ مترجم شیخی، حمیدرضا؛ موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث؛ قم؛ ج ۱، ص ۵۶۵
۲. همان؛ قم، ج ۹، ص ۳۲

[="Teal"]سلام ...
من نمیتونم نقل قول بگیرم
دقیقا درست می فرمایید

"طولی نخواهد کشید که هیچکس جرأت ابراز علاقه به شهدا را نخواهد داشت. افراد با صحبت از شهدا، انگ غیر عقلانیت و توهم زدگی خواهند خورد و در اندک زمانی فرهنگ شهادت از یک ارزش، به ضد ارزش تبدیل خواهد شد."
من قبلا در شبکه های اجتماعی که عضو بودم از شهدا و سیره شون و... حرف میزدم ولی الان به خاطر همین چیزها و برداشت نادرست دیگران دیگه جرات حرف زدن دربارشون ندارم.
واقعا دوستان احمق بدتر از دشمنانند.
امیدوارم زودتر این وضعیت درست بشه و دست از جهالتشون بردارنوشهدامونو مظلوم تر از اینی که هستن نکنن ...[/]

پرسش: اخیرا شایعاتی در مورد ابراز علاقه به شهدا، دوستی و حتی نامزد شدن با شهدا توسط برخی از دختران شنیده می شود.
آیا چنین چیزی معقول و ممکن است؟ و از نظر دین اسلام مورد قبول و پذیرش است؟ توسل به شهدا و درخواست کمک از آنها چطور؟

پاسخ: این یک امر طبیعی ست که در کنار هر زیبائی، یک زشتی و پلیدی شکل گرفته و انسان ها مخیر به انتخاب بین این دو می شوند. این طبیعت دنیا و لازمه ی زندگی دنیوی و اختیار انسان است. جریانِ باطل، چون نمی تواند زیبائیِ حق را انکار کرده و با او مقابله کند، تلاش می کند تا در آن رخنه کرده و در حد توان از حلاوت و زیبائی اش بکاهد. خیلی اوقات دوستان نادان هم در این ماجرا فریب خورده و کمک می کنند تا چهره حق، هرچه بیشتر به فضاحت کشیده شود.

فرهنگ شهادت و احترام و علاقه به شهدا، یک فرهنگ زیبا و مقدسی ست که در این جریان اخیر مورد نظر قرار گرفته شده و هوشیاریِ دوستان و علاقمندان به این فرهنگ را می طلبد. عقل و دین حکم می کند که محبین و دوست داران شهدا و فرهنگ شهادت، مسیر زندگی شان را با آنها هماهنگ کرده و در رفتار و گفتار به آنان تأسی کنند. با دقت به طرز زندگی و نحوه دینداری شهدای بزرگ و عالی مقام، عقلانیت و عبودیت کامل نسبت به احکام دینی کاملا محسوس و قابل مشاهده است. اگر ما حقیقتا دوستدار شهدا و فرهنگ شهادت در راه خداوند هستیم، نباید از مسیر دین و عقل خارج شده و اجازه بدهیم که احساسات و عواطف، عقل و دین مان را به بازی بگیرد.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: «فلَو أنَّ الباطلَ خَلَصَ مِن مِزاجِ الحقِّ لَم يَخْفَ علَى المُرتادِينَ، و لَو أنَّ الحقَّ خَلَصَ مِن لَبْسِ الباطلِ انْقَطَعتْ عنه ألْسُنُ المُعانِدينَ، و لكنْ يُؤخَذُ مِن هذا ضِغْثٌ و مِن هذا ضِغْثٌ؛ اگر باطل با حق در نياميزد بر حقيقت جويان پوشيده نمى ماند و اگر حق با باطل آميخته نشود، زبان دشمنان آن بريده مى شود، ليكن مشتى از آن برداشته مى شود و مشتى از اين. [و بدين ترتيب حق و باطل در هم آميخته مى شود و شبهه پيش مى آيد]» (۱)

توسل به شهدا و درخواست کمک از آنان، یک امر معقول و پذیرفتنی ست که البته مربوط به انجمن کلام و عقائد بوده و اگر در این مورد ابهامی دارید، در همان انجمن مطرح بفرمایید. هرچند در این مورد هم تا زمانی که توسل به پیامبرگرامی اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) میسر و ممکن می باشد، توسل به شهدا از اهمیت کمتر و پایینتری برخوردار است. فرموده اند «... دلخوش به فانوسم نکن، اینجا مگر خورشید نیست؟!؟!»

به هرحال مسئله ای که مطرح فرمودید ظاهرا پدیده ای ست که اگر با عقلانیت توأم نشود، فرهنگ شهادت و روحیه محبت به شهدا را به فضاحت خواهد کشاند. در صورت ادامه این روند، طولی نخواهد کشید که هیچکس جرأت ابراز علاقه به شهدا را نخواهد داشت. افراد با صحبت از شهدا، انگ غیر عقلانیت و توهم زدگی خواهند خورد و در اندک زمانی فرهنگ شهادت از یک ارزش، به ضد ارزش تبدیل خواهد شد.

قطعا پدید آمدنِ این مسئله، به یکی از این دو شکل است. یا از ابتدا و سالها پیش، دشمن چنین دسیسه ای را طراحی و تا به الان مدیریت کرده؛ و یا روحیه احترام و محبت به شهدا، توسط برخی به افراط کشیده شده و الان دشمن است که بر این موج سوار شده و با استفاده از جهالتِ عده ای، از کاه کوهی ساخته و تمام محبین شهادت را یکجا زیر سوال برده و متهم می کنند.

علی (علیه السلام) فرموده اند: «إنّما بَدءُ وُقوعِ الفِتَنِ مِن أهواءٍ تُتَّبَعُ، و أحكامٍ تُبتَدَعُ، يُخالَفُ فيها حُكمُ اللّهِ، يَتَوَلَّى فيها رِجالٌ رِجالاً، ألا إنّ الحَقَّ لو خَلَصَ لم يَكُنِ اختِلافٌ، و لو أنّ الباطِلَ خَلَصَ لم يَخفَ على ذي حِجىً، لكنَّهُ يُؤخَذُ مِن هذا ضِغثٌ و مِن هذا ضِغثٌ فَيُمزَجانِ فَيُجَلَّلانِ معا، فهُنالكَ يَستَولي الشَّيطانُ على أوليائهِ، و نَجا الذينَ سَبَقَت لَهُم مِنَ اللّهِ الحُسنى. إنّي سَمِعتُ رسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يقولُ: كيفَ أنتُم إذا لَبَسَتكُم فِتنَةٌ يَربُو فيها الصغيرُ و يَهرَمُ فيها الكبيرُ ......... ؟!؛ جز اين نيست كه خاستگاه فتنه ها پيروى از هواهاى نفس و احكامى است كه بدعت گذاشته مى شوند و با حكم خدا مخالفند و گروهى در اين هوسها و بدعتها از گروهى ديگر پيروى مى كنند. بدانيد كه اگر حق خالص و نا آميخته بود، اختلاف پيش نمى آمد و اگر باطل خالص بود، بر آدم خردمند پوشيده نمى ماند. اما مشتى از آن گرفته مى شود و مشتى از اين و با هم درآميخته مى شوند و اينجاست كه شيطان بر دوستان خويش مسلّط مى گردد و كسانى كه پيشتر لطف حق شامل حالشان گشته است نجات مى يابند. من از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمايد : چگونه ايد شما آن گاه كه فتنه اى فرايتان گيرد كه در آن خرد سال بزرگ شود و بزرگسال پير گردد ......... ؟! » (۲)


پی نوشت:
۱. محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه؛ مترجم شیخی، حمیدرضا؛ موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث؛ قم؛ ج ۱، ص ۵۶۵
۲. همان؛ قم، ج ۹، ص ۳۲

موضوع قفل شده است