جمع بندی قدرت سحر و جادو ، رمال و دعانویس

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قدرت سحر و جادو ، رمال و دعانویس

بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام و احترام خدمت شما
سوالاتی درباره موضوع دعانویسی و جن گیری و فراطبیعی دارم
سوال اول
جن گیری و دعانویسی رجود دارد, ولی توانایی و قدرت اونها چقدر هست؟ چون اگر قدرت نداشتن یا فقط دکان باز کردن که اشکار میشد , اما ظاهرا یک کارهایی بلدند
چه قدرتی دارند؟ مثلا می توانند گذشته فردی بفهمن و بیچارش کنن؟ افکار یا اهداف زندگی فردی بفهمن و ورشکستش کنن؟ بفهمن چی میگذره او فکر کسی و سواستفاده کنن ؟؟؟
ایا قدرتشون در این حده؟ در گذشته که مهد و اساس این مسایل هست اینچنین توانایی هایی داشتند؟
سوال دوم
با توجه ب ایات و روایات علم زمین و اسمان در اختیار خدا و ایمه و انبیا هست بگونه ای ک روایات زیادی از علم و دانش امام علی و پیامبر ص موحود است
حال با توجه ب ایات و روایات
ایا کسی دیگه هم میتونه ب علم فهم برسه؟ از راه غیر عرفانی مثل جن گیری و کتاب و...
چون در دوسایت این چنین مطالب دیدم
جن بگیرید تا پولدار شوید
جاسوسی اجته اسراعیل از جلسات محرمانه ایران
ایا همچنین موضوعات صحت داره ؟
یا مثلا خوندن افکار دیگران و امثال این ها؟
یک مثال میزنم ک کمک کنه
اگر جنگیری و اجنه واقعا ایجور بودن ک قدیمیا و افراد میگن
پس چرا بجای اینکه جنگیر تو جای مثل زباله درنی زندگی کنه نره فعالیت اقتصادی کنه با قدرتی که داره یا فکر مردم بخونه و از برنانع هاشون سواستفاده کنه یا اینکه برود در گذشته دسگران بیل بزند بلکه چیز هوبی پیدا کرد یا از سیاست مدارها و طرز فکرشون اگاه شه و بشه یک افشاگر؟ مسلما بهتر از بودن تو زباله دونیه
در پایان شاید سوالات کم عقلی بنظر برسه ولی افراد زیادی در حامعه اسیر این بدبخایا شدن
از کارشناس تقاصا دارم مطالب دقیق عنوان بشود تا عقلا و منطقی بشه ب اونها استناد مرد و متوجه شد ک اینها از زمان فرعون تا الان فقط در حد شعبده بازی اند
تشکر

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد حافظ

[TD][/TD]

بسم الله الرحمن الرحیم

محمد حسین 72;1012643 نوشت:
از کارشناس تقاصا دارم مطالب دقیق عنوان بشود تا عقلا و منطقی بشه ب اونها استناد کرد و متوجه شد ک اینها از زمان فرعون تا الان فقط در حد شعبده بازی اند

با سلام و تحیت؛ چون نمی‌توان گفته‌ها و شنیده‌های در مورد اجنه را به صورت آزمایشگاهی مدلل کرد، بهتر است اطلاعاتمان از اجنه، ولو محدود، در محدوده قرآن باشد.

محمد حسین 72;1012643 نوشت:
جن گیری و دعانویسی وجود دارد, ولی توانایی و قدرت اونها چقدر هست؟ چون اگر قدرت نداشتن یا فقط دکان باز کردن که اشکار میشد , اما ظاهرا یک کارهایی بلدند
چه قدرتی دارند؟

با سلام و تحیت

در مورد این موضوع در دو تاپیک زیر بحثهایی شده لطفا رجوع بفرمایید:
آزار رسانی اجنه (جنیان) به انسان

یک جن چگونه از انسان سوء استفاده می کند؟

قبل از آن که خداوند بشر را (انسان را) بیافرید جن در زمین وجود داشته و از مخلوقات او بوده؛ به دلیل

۱-خداوند در قرآن می‌فرماید: «و الجان خلقناه من قبل من نار السموم» (حجر:‌۲۷). ترجمه: جن را خلق کردیم از آتش بی‌دود و لطیف پیش از آفریدن انسان

۲- وقتی خدا خواست انسان را خلق کند فرمود «إنی جاعل فی الارض خلیفه» (می‌خواهم در زمین یک جانشین و خلیفه قرار بدهم) بعد ملائکه در پاسخ گفتند آیا می‌خواهی کسی را که فساد و خونریزی می‌کند قرار بدهی -چون قبلا فساد و خونریزی جن را دیده بودند-

نکته‌ای که در این جا قابل دقت است اینکه با وجود جن بر روی زمین، خدا خلیفه نداشت؛ بلکه با آمدن «انسان» خداوند بر روی زمین خلیفه پیدا کرد و از آنجا که خدا دارای کمال مطلق و قدرت‌ بی‌نهایت است پیداست که فقط انسان می‌تواند جانشین چنین کسی گردد نه «جن». و این نشان از سرآمد بودن انسان از جن دارد. پس کار غیر حکیمانه است انسان برتر دست نیاز به سوی «جن» دراز کند.

مشکل اینجاست که انسان‌ قابلیت‌های خودش را نشناخته و آنها را شکوفا نکرده

نکته دوم:
وقتی خداوند، آدم را آفرید پرده‌ای میان جن و انس قرار داد به طوری که این دو یکدیگر را نبینند در عین حال که در همین زمین زیست می‌کنند و این یکی از عجائب خلقت است که دو همسایه در یک جا زندگی کنند اما نتوانند همدیگر را ملاقات کنند

در تعریف جن می‌گویند جوهری است مجرد که به هر شکل و صورتی که بخواهد در می‌آید.

نکته سوم:‌جمعیت جن بیشتر از انسانهاست به دلیل این آیه شریفه: «و یوم یحشرهم جمیعا یا معشر الجن قد استکثرتم من الانس» (انعام: ۱۲۸) ترجمه: و یاد کن روزیکه جمع می‌کنیم همه جنیان را و به آنها ندا می‌کنیم ای گروه جن به تحقیق بسیار گردانیدیم شما را از انس.

پیداست که مثل انسان در قیامت محشور می‌شوند و مکلف به احکام می‌باشند و مجرمان و کافران و بدکارانشان را به جهنم می‌برند ...

حال اگر کسی به فکر برقراری ارتباط با آنان بیفتد غالبا اینچنین است که با یاغیان و جهنمیان آنها باید ارتباط برقرار کند چون همانطور که ما انسان‌ها موظفیم با این موجودات کاری نداشته باشیم آنها هم همین وظیفه را دارند (مگر این که به کسی اذن و مأموریت خاصی بدهند) پس اگر تسلیم امر خدا باشند حق ندارند رابطه برقرار کنند تنها کسانی که خود را از طوق بندگی خدا آزاد می‌دانند می‌توانند ...

و همانطور که با انسان‌های کافر و یاغی نمی‌توان دست دوستی داد با جن یاغی و عصیانکار نیز نمی‌توان ... چون اساسا یک موجود عصیانکار به دنبال خیر رسانی به ما نیست صلاح ما را نمی‌بیند بلکه اغراض دیگری را دنبال می‌کند.

محمد حسین 72;1012643 نوشت:
با توجه ب ایات و روایات علم زمین و اسمان در اختیار خدا و ائمه و انبیا هست بگونه ای ک روایات زیادی از علم و دانش امام علی و پیامبر ص موجود است
حال با توجه ب ایات و روایات
ایا کسی دیگه هم میتونه ب علم فهم برسه؟ از راه غیر عرفانی مثل جن گیری و کتاب و...

نمی‌توان گفت آگاهی و علم اجنه از انسان بیشتر است تا لازم باشد انسان در مقابل این علم بیشتر زانو زند

چون در قضیه داستان حضرت داود و آوردن تخت ملکه بلقیس، آنجا که آن جن می‌خواست تخت ملکه را بیاورد فرمود: «قال عفریت من الجن أنا آتیک به قبل أن تقوم من مقامک و إنی علیه لقوی أمین»
ترجمه: از آن میان عفریتی از جن گفت: من پیش از آن که تو از جایگاه قضاوت خود برخیزی آن را به حضورت آرم و من بر آوردن تخت او قادر و امینم.
همانطور که می‌بینید در این آیه حرفی از عالم بودن و آگاهی فوق‌العاده این عفریت از جن به میان نیامده؛

عفریت هم به معنای شریر و خبیث است.

اما آنجا که جناب عاصف می‌خواهد داوطلب این کار شود قرآن می‌فرماید: «قال الذی عنده علم من الکتاب» کسی که یک قسمتی از علم کتاب در اختیارش بود گفت: «أنا آتیک به قبل أن یرتد الیک طرفک»
ترجمه: آن کسی که به علمی از کتاب الهی دانا بود گفت که من پیش از آنکه چشم بر هم زنی تخت را بدین جا آرم (و همان دم حاضر نمود)

از این حکایت قرآنی می‌توان این نتیجه را گرفت که اجنه علم و دانایی‌شان بیشتر از ما انسان‌ها نیست بلکه تفاوت در ویژگی‌های طبیعیِ خلقتشان باعث شده نسبت به انسان محدودیت‌های کمتری داشته باشند. مثلا گفته شده سرعت عمل آنها بیشتر از انسان است مثلا انسان در عرض ۲۰ ثانیه می‌تواند بلند شود و از پشت دیوار خبر دار شود اما اجنه در عرض یک ثانیه؛ اما نباید این باعث شود ما تصور کنیم آنها علم غیب دارند.

حافظ;1012747 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و تحیت؛ چون نمی‌توان گفته‌ها و شنیده‌های در مورد اجنه را به صورت آزمایشگاهی مدلل کرد، بهتر است اطلاعاتمان از اجنه، ولو محدود، در محدوده قرآن باشد.

با سلام و تحیت

در مورد این موضوع در دو تاپیک زیر بحثهایی شده لطفا رجوع بفرمایید:
آزار رسانی اجنه (جنیان) به انسان

آزار رسانی اجنه (جنیان) به انسان

قبل از آن که خداوند بشر را (انسان را) بیافرید جن در زمین وجود داشته و از مخلوقات او بوده؛ به دلیل

۱-خداوند در قرآن می‌فرماید: «و الجان خلقناه من قبل من نار السموم» (حجر:‌۲۷). ترجمه: جن را خلق کردیم از آتش بی‌دود و لطیف پیش از آفریدن انسان

۲- وقتی خدا خواست انسان را خلق کند فرمود «إنی جاعل فی الارض خلیفه» (می‌خواهم در زمین یک جانشین و خلیفه قرار بدهم) بعد ملائکه در پاسخ گفتند آیا می‌خواهی کسی را که فساد و خونریزی می‌کند قرار بدهی -چون قبلا فساد و خونریزی جن را دیده بودند-

نکته‌ای که در این جا قابل دقت است اینکه با وجود جن بر روی زمین، خدا خلیفه نداشت؛ بلکه با آمدن «انسان» خداوند بر روی زمین خلیفه پیدا کرد و از آنجا که خدا دارای کمال مطلق و قدرت‌ بی‌نهایت است پیداست که فقط انسان می‌تواند جانشین چنین کسی گردد نه «جن». و این نشان از سرآمد بودن انسان از جن دارد. پس کار غیر حکیمانه است انسان برتر دست نیاز به سوی «جن» دراز کند.

مشکل اینجاست که انسان‌ قابلیت‌های خودش را نشناخته و آنها را شکوفا نکرده

نکته دوم:
وقتی خداوند، آدم را آفرید پرده‌ای میان جن و انس قرار داد به طوری که این دو یکدیگر را نبینند در عین حال که در همین زمین زیست می‌کنند و این یکی از عجائب خلقت است که دو همسایه در یک جا زندگی کنند اما نتوانند همدیگر را ملاقات کنند

در تعریف جن می‌گویند جوهری است مجرد که به هر شکل و صورتی که بخواهد در می‌آید.

نکته سوم:‌جمعیت جن بیشتر از انسانهاست به دلیل این آیه شریفه: «و یوم یحشرهم جمیعا یا معشر الجن قد استکثرتم من الانس» (انعام: ۱۲۸) ترجمه: و یاد کن روزیکه جمع می‌کنیم همه جنیان را و به آنها ندا می‌کنیم ای گروه جن به تحقیق بسیار گردانیدیم شما را از انس.

پیداست که مثل انسان در قیامت محشور می‌شوند و مکلف به احکام می‌باشند و مجرمان و کافران و بدکارانشان را به جهنم می‌برند ...

حال اگر کسی به فکر برقراری ارتباط با آنان بیفتد غالبا اینچنین است که با یاغیان و جهنمیان آنها باید ارتباط برقرار کند چون همانطور که ما انسان‌ها موظفیم با این موجودات کاری نداشته باشیم آنها هم همین وظیفه را دارند (مگر این که به کسی اذن و مأموریت خاصی بدهند) پس اگر تسلیم امر خدا باشند حق ندارند رابطه برقرار کنند تنها کسانی که خود را از طوق بندگی خدا آزاد می‌دانند می‌توانند ...

و همانطور که با انسان‌های کافر و یاغی نمی‌توان دست دوستی داد با جن یاغی و عصیانکار نیز نمی‌توان ... چون اساسا یک موجود عصیانکار به دنبال خیر رسانی به ما نیست صلاح ما را نمی‌بیند بلکه اغراض دیگری را دنبال می‌کند.

نمی‌توان گفت آگاهی و علم اجنه از انسان بیشتر است تا لازم باشد انسان در مقابل این علم بیشتر زانو زند

چون در قضیه داستان حضرت داود و آوردن تخت ملکه بلقیس، آنجا که آن جن می‌خواست تخت ملکه را بیاورد فرمود: «قال عفریت من الجن أنا آتیک به قبل أن تقوم من مقامک و إنی علیه لقوی أمین»
ترجمه: از آن میان عفریتی از جن گفت: من پیش از آن که تو از جایگاه قضاوت خود برخیزی آن را به حضورت آرم و من بر آوردن تخت او قادر و امینم.
همانطور که می‌بینید در این آیه حرفی از عالم بودن و آگاهی فوق‌العاده این عفریت از جن به میان نیامده؛

عفریت هم به معنای شریر و خبیث است.

اما آنجا که جناب عاصف می‌خواهد داوطلب این کار شود قرآن می‌فرماید: «قال الذی عنده علم من الکتاب» کسی که یک قسمتی از علم کتاب در اختیارش بود گفت: «أنا آتیک به قبل أن یرتد الیک طرفک»
ترجمه: آن کسی که به علمی از کتاب الهی دانا بود گفت که من پیش از آنکه چشم بر هم زنی تخت را بدین جا آرم (و همان دم حاضر نمود)

از این حکایت قرآنی می‌توان این نتیجه را گرفت که اجنه علم و دانایی‌شان بیشتر از ما انسان‌ها نیست بلکه تفاوت در ویژگی‌های طبیعیِ خلقتشان باعث شده نسبت به انسان محدودیت‌های کمتری داشته باشند. مثلا گفته شده سرعت عمل آنها بیشتر از انسان است مثلا انسان در عرض ۲۰ ثانیه می‌تواند بلند شود و از پشت دیوار خبر دار شود اما اجنه در عرض یک ثانیه؛ اما نباید این باعث شود ما تصور کنیم آنها علم غیب دارند.

بنام خدا
سلام و تشکر از پاسخگوییتون و همچنین مدیر ارجا سوالات بابت درج سوال .

درباره این موضوعات در دنیای امروز چطور؟
دلیل جذب افراد ب رمال و جن گیر چیه؟
ایا واقعا چیری در چنته دارند؟؟
مثلا اگر ب اونها بگید من چ فکر میکنم یا فلانی چ فکر میمنه یا قصدش چیه و.. میتونن جوابربدن؟ ی عده میگن بله یه عده میگن نه , اخرش کدوم ؟
دلایل زیادی برایورد این موضوعات دارم
ولی دلایل رد من دال بر واقعیت نیست ز واقعیت امر چیه؟
یا مثلا گاهی افراد عنوان میکنن ب چیزی فکرکردم و فلان رمال جوابم داد تعجب کردن و...
مباحث این بحت رو امروزی هم توضیح بدید ممنون

گذشته فرد میتونن بفهمن بعضی مواقع از اجنه دیگه میپرسن،از آینده نمیتونن خبر بدن
ذهن افراد در صورتی میتونن بخونن که انسان راه نفوذ باز کنه،یکی از کارایی که را نفوذ باز میکنه اینه که قبول کنی اونا میتونن کاری انجام بدن مثلا برای انجام خواسته هات بری پیش جنگیر و دعا نویس،یا یسری گناه ها باعث میشه راه نفوذ باز بشه و بتونن افکار و زندگی انسان بفهمن،تو بعضی این کتاب جنگیری ها هم دیدید که نوشتن با اجازه استاد یعنی از طریق اون استاد باید جنگیری انجام بدی تا جنا آسیبی بهت نزنن چون یا اون استاد دوست یا نوکر خوبی برای اجنه بوده یا انقدر ایمانش به خدا زیاد بوده که ذره ای از زیر ولایت خدا خارج نشده و راه نفوذ باز نکرده،

alimohamadi1;1012760 نوشت:
گذشته فرد میتونن بفهمن بعضی مواقع از اجنه دیگه میپرسن،از آینده نمیتونن خبر بدن
ذهن افراد در صورتی میتونن بخونن که انسان راه نفوذ باز کنه،یکی از کارایی که را نفوذ باز میکنه اینه که قبول کنی اونا میتونن کاری انجام بدن مثلا برای انجام خواسته هات بری پیش جنگیر و دعا نویس،یا یسری گناه ها باعث میشه راه نفوذ باز بشه و بتونن افکار و زندگی انسان بفهمن،تو بعضی این کتاب جنگیری ها هم دیدید که نوشتن با اجازه استاد یعنی از طریق اون استاد باید جنگیری انجام بدی تا جنا آسیبی بهت نزنن چون یا اون استاد دوست یا نوکر خوبی برای اجنه بوده یا انقدر ایمانش به خدا زیاد بوده که ذره ای از زیر ولایت خدا خارج نشده و راه نفوذ باز نکرده،برای فهم بهتر در مورد آیت الله قائنی تحقیق کنید

باسمه تعالی
با سلام خدمت شما
حرف هاتون هم قابل قبوله هم نه
البته مثال هایی ک زدید درسته و منم شنیدم
اما راه نفوذ من یجا هوندم ک گفته بود راه نفوذ ندارند چون انها ضعیف هستند
و فقط با وسوسه و زمزمه وسوسه ادمو وادار ب کاری مبکنند
این مطلب یعنی اینی ک میگن طرف حن رفته تو بدنش از ریشه غلطه
چون مطابق نطرات دینی اینحور مطلبی صحت ندارد
بخاطر نبود دلایل دقیق سوال کردم
و اینکه چرا مردم خام اینها میشوند
یا چیزی هست واقعا
یا شعبده بازیه فقط

محمد حسین 72;1012752 نوشت:
درباره این موضوعات در دنیای امروز چطور؟

با سلام؛

جن از نظر قدرت فکری و ادراک عقلی ضعیف‌تر از انسان است و حداکثر تکامل روحی او تجرد خیالی و وهمی است ولی از قدرت تحریکی فراوانی برخوردار است و می‌تواند با سرعت، کارهای خارق العاده را انجام دهد و بار سنگینی را در کم‌ترین فرصت از جایی به جایی دیگر منتقل سازد (جوادی آملی، تسنیم ۱۳۸۹، ج۵، ص ۷۱۳).

پس می‌توان گفت جن از قدرت تحریکی زیادی برخوردار است از این رو، قدرت دارد بر غیب در حد تجرد وهمی آمیخته با کذب آگاه شود. (به دلیل آیه سوره نمل آيه ۳۹ و سوره جن، آیه ۸ و ۹).

دلیل ارتباط انسان‌ها با آنها و نزول آنها بر اشخاص افاک و تبهکار، آیه شعراء آیه ۲۲۲ است.

اما باید در نظر داشت که پناه بردن به جن از طریق سحر و کهانت و مانند اینها هیچ سودی ندارد و آیات قرآن با زبان حصر در این مورد هشدار داده‌ است که هیچ پناهگاهی جز خدای سبحان نیست:

«قل إنی لن یجیرنی من الله أحد و لن أجد من دونه ملتحدا» (سوره جن: ۲۲)

و باز از جملات دعای مجیر برداشت می‌شود که تنها خداست که به ناله و زاری در حال احساس خطر بندگان پاسخ می‌دهد (تسنیم ۱۳۸۹، ج۵، ص ۷۰۴)

از همین زاویه، ارتباط انسان با جن ممکن خواهد بود

alimohamadi1;1012760 نوشت:
ذهن افراد در صورتی میتونن بخونن که انسان راه نفوذ باز کنه

وقتی انسان از طبیعت مادی فاصله گرفت به دو شیوه، به الهاماتی دست می‌یابد؛ گاهی در اثر تهذیب نفس به این هدف می‌رسد و گاهی با انجام ریاضتهای باطل به این هدف می‌رسد

حیوانات به دلیل عدم فرو رفتنشان در عالم طبیعت، به این هدف نزدیک‌تر اند. مثلا انبیا در هنگام چوپانی می‌دیدند که مثلا گله بی‌جهت رم می‌کرد جبرئیل بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله نازل شد و دلیل آن را بیان کرد که آنها صدای معذبین را می‌شنوند و لذا رم می‌کنند.

پس اعراض از طبیعت مادی خواه به واسطه فطرت سلیم الهی و انجام شعائر و مناسک دینی باشد خواه به وسیله ریاضتهای باطل (مثل کاری که برخی هندوها انجام می‌دهند) سبب نائل شدن انسان به این حالت است.

اما دسته اخیر (مرتاضان) چون اعراضشان از دنیا، ریشه شیطانی دارد، صداهای جن و شیطان را شنیده و آنها را می‌بینند ولی دسته اول که از طریق شریعت این راه را طی می‌کنند، ملائکه و وجودهای نوری را ملاقات می‌کنند (امام خمینی، تقریرات فلسفه ۱۳۸۱، ج۱، ص ۲۷۳).

از دیدگاه اسلام ارتباط با جن و جادوگری حرام است امام خمینی در این مورد می‌فرمایند:

جادو کردن و یاد دادن و یاد گرفتن و کسب کردن با آن، حرام می‌باشد و منظور از جادوگری آن است که با نوشتن یا سخن گفتن یا دود نمودن یا با تصویر یا دمیدن یا گره زدن و مانند این‌ها انجام می‌گیرد که در بدن شخص سحر شده یا قلب او یا عقل او اثر می‌کند پس در احضار او یا خواب کردن یا بیهوش کردن یا به دوستی و یا دشمنی واداشتن او و مانند اینها تأثیر می‌نماید.

و به خدمت گرفتن فرشتگان و حاضر کردن جن و تسخیر آنها و احضار ارواح و تسخیرشان و امثال اینها به جادوگری ملحق است.

بلکه شعبده به آن ملحق می‌شود یا قسمی از آن است و آن عبارت است از این که به سبب حرکت سریع، غیر واقع را واقع نشان دهد.

و همچنین است کهانت، و آن عبارت است از این که خبر بدهد از آنچه در آینده واقع می‌شود به اعتقاد این که بعضی از جن‌ها خبر آن را به او القاء می‌کنند، یا به زعم این که امور را با مقدمات و اسبابی که با آن بر زمان وقوع آنها استدلال می‌کند می‌داند (امام خمینی، ترجمه تحریر الوسیله، ۱۳۷۹، ج۱، ص ۵۶۶).

حالا این که چطور فرشتگان و جنیان بر انسان نازل می‌شوند آیت الله جوادی می‌فرمایند:

روح، از جهان تجرد است و اگر سرگرمی روح از عالم طبیعت کم شود، به جان خود که عالم غیب است سر می‌زند و می‌تواند از آن جهان ره‌اوری داشته باشد ولی چون معصوم نیست گاهی بد می‌فهمد و بد گزارش می‌دهد و گاهی حق می‌فهمد و حق گزارش می‌دهد.

هم فرشتگان و هم جنیان، سهمی از قدرت دارند و بر انسان نازل می‌شوند ولی اگر کسی ارتباط آنان را، ادعا کند به آسانی راهی برای اثباتش ندارد اما در باره اینکه فرشتگان بر انسان نازل می‌شوند خداوند می‌فرماید: «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ...» (فصلت: ۳۰)

و این تنزل فرشتگان اختصاصی به حالت احتضار [مرگ] ندارد بلکه در غیر حالت احتضار هم اگر کسی «الله» بگوید و روی گفته خود ایستادگی کند فرشتگان بر او نازل می‌شوند

گاهی تصمیم‌گیری مهم و خیر بزرگ نصیب انسان می‌شود و نمی‌داند که چگونه به قلب او القا شده این هماه تعلیم فرشته است که گاهی مطلب خوبی را در قلب انسان القا می‌کند در تعبیر دیگری آمده: علم،‌نوری است که خداوند در قلب هر کسی که بخواهد وارد می‌کند. (جوادی آملی، قرآن در قرآن، ۱۳۸۸، ۱۱۸).

مطابق آیات قرآن، باید گفت کاهنان و مدعیان ارتباط با قدرتهای ماورائی، جن و شیطان را می‌پرستند:

چرا که بت پرستان ادعا می‌کردند که ما فرشتگان را می‌پرستیم اما خدا و خود فرشتگان در قیامت این ادعا را رد می‌کنند و می‌گویند: «بل کانوا یعبدون الجن اکثرهم بهم مومنون (سباء: ۴۱)

در واقع اینها دنباله رو اغوا و فریب کاری شیطان اند.

امروزه، برخی یهودیان برای شیاطین جنی، کودکان پاک را قربانی می‌:ند و بعد از آن طی جشنی به طور دسته‌جمعی زنا می‌کنند و باعث به وجود آمدن فرزندان نامشروع مي‌شوند که اعتقاد دارند که این فرزندان نامشروع از اجنه کافر قدرت می‌گیرند (http:// mobinmedia.ir)

یکی از دلائل رواج این گونه تفکرات (جن‌گیری و کاهنی و ...) ترویج این موضوعات در صنعت فیلم‌سازی ها و کارتون سازی‌ها ست.

مثلا در فیلمهای خشم تایتانها و اونجرز به وضوح می‌توان دید که درصدد زنده کردن خدایان قدیم یونانیان - زئوسی (که یکی از خدایان قدیم یونانیان) و ژوپیتر و ونوس - می‌باشند

ادیان باطل از نظر دانش و بینش به محدوده وهم و خیال وابسته است -همان چیزی که در اجنه در غلبه است- و از نظر گرایش عملی به شهوت و غضب ارتباط دارد

می‌توان هر سه عنصر شهوت و غضب و وهم و خیال را در حد افراط در جهان غرب چه در زندگی آنها و چه در فیلهما و انیمیش‌ها و بازی‌های رایانه‌ای آنها مشاهده کرد.

مثلا برای غضب بیش از حد می‌توان به مجموعه فیلمهای اره و برای وهم و خیال بیش از حد به فیلمهای مرد عنکبوتی و مردان سیاه پوش اشاره کرد.

باسلام
جناب حافظ بابت جواب خیلی ممنون
فقط اینکه چرا دیگه کسی نمیبینه با جن چیزی جابجا بشه؟
در یکجا گفتید وهم و کذب هست اطلاعاتی ک جن میده
از یک طرف گفته میشه جن میگرده و میپرسع ک ب نتیجه برسه
گردیدن و پرسیدن جواب سوال چطور میتونه جواب کذب باشه
و اینکه میدونم دو حالت داره
روحانی
شیطانی
روحانی ک مثال های انبیا و مومنین هست
ولی شیطانی کدام یک رو داره ؟
قدرت جابجایی دارد؟
قدرت حستجو دارد؟
قدرت خواندن افکار و اهداف و جستجو در زندگی دیپران دارد تا با اون ب مردم ضربه بزنند؟
یا فقط در حد یک تلسم هست ک اونم با گفتن ذکر بر افراد بی اثره
چون از یک طرف ما دلیل بر قدرت میبینیم
ولی از طرفی تو هیچ جا ندیددم کسی کاری بکنه و بیشتر شبیه داستانن این ناجراها

حافظ;1012862 نوشت:
و به خدمت گرفتن فرشتگان و حاضر کردن جن و تسخیر آنها و احضار ارواح و تسخیرشان و امثال اینها به جادوگری ملحق است.

سلام
وقتی این احضارها حرام هستند پس فرشتگان نباید به این احضار ها پاسخ دهند چون فرشتگان معصوم اند.مگر این طور نیست؟

Miss.Narges;1012871 نوشت:
سلام
وقتی این احضارها حرام هستند پس فرشتگان نباید به این احضار ها پاسخ دهند چون فرشتگان معصوم اند.مگر این طور نیست؟

کلا هیچ چیز معلوم نیست, اجهاف و غلو و بلوف زیاد قاطیشه این مباحث و اینکه میگن جن میره تو بدن کاملا کذب و دروغ هست
انقد مزخرفات گفتن ک حقیقت سخت مشخص مشود

محمد حسین 72;1012907 نوشت:
کلا هیچ چیز معلوم نیست, اجهاف و غلو و بلوف زیاد قاطیشه این مباحث و اینکه میگن جن میره تو بدن کاملا کذب و دروغ هست
انقد مزخرفات گفتن ک حقیقت سخت مشخص مشود

بله
ولی مراجع فتوا دادن که احضار ملائکه و جن و روح حرامه.
خب احضار جن که میدونیم این جن ها کافرند و احضار میشن واسه کار حرام0بخاطر همینه که مراجع این احضار را حرام میدونن)

اما ملائکه معصوم اند و کار حرام انجام نمیدن حال سوالم این بود وقتی مراجع این رو میدونن پس چرا میگن احضار ملائکه؟ اصلا ملائکه معصوم با عقل جور میاد احضار بشن واسه کار حرام شخص احضار کننده؟

Miss.Narges;1012938 نوشت:
بله
ولی مراجع فتوا دادن که احضار ملائکه و جن و روح حرامه.
خب احضار جن که میدونیم این جن ها کافرند و احضار میشن واسه کار حرام0بخاطر همینه که مراجع این احضار را حرام میدونن)

اما ملائکه معصوم اند و کار حرام انجام نمیدن حال سوالم این بود وقتی مراجع این رو میدونن پس چرا میگن احضار ملائکه؟ اصلا ملائکه معصوم با عقل جور میاد احضار بشن واسه کار حرام شخص احضار کننده؟

سلام
مراجع احکام کلی میگن با جز , ممکنه ی عده بخوان ایکارو بکنن... ولی کار هر کسی نیست ریاضت های طاقت فرسا میخواد و اخرم شانسیه ممکنه ی جن نفهمپو تنبل بیفته بهت چون اونها هم مثل ما هستند زرنگ و... دارن
ملائک رو احضار نمیکند اونها خود بانی افراد خوبند
اونهایی ک ب اسم ملائک میگن احضار میشن درواقع اجنه خیر هستند ک کار های بدی برات نمیکنند

Miss.Narges;1012871 نوشت:
وقتی این احضارها حرام هستند پس فرشتگان نباید به این احضار ها پاسخ دهند چون فرشتگان معصوم اند.مگر این طور نیست؟

با سلام

البته بنده این سخن را از قول امام خمینی نقل کردم؛ و ایشان نسبت به فرشتگان تعبیر احضار نیاورده‌اند؛ بلکه تعبیر به خدمت گرفتن آوردند؛

به خدمت گرفتن اعم از احضار است؛

در احضار، آن موجود احضار شده خیلی به اختیار خودش کار نمی‌کند؛

اما خدمت‌گرفتن را می‌توان اینگونه تصویر کرد که در اثر یکسری ریاضت‌هایی ملائکه با این آقا یا خانم ارتباط برقرار کنند و بعد از این ارتباطات سوء استفاده شود؛

به عنوان نمونه:

آیت الله وحید خراسانی در تاریخ ۱۷ آذر ۹۵ در درس خارج خودشان به این قضیه و حدیث اشاره کردند که در زمان امام حسن عسکری علیه‌السلام یک راهبی نصرانی بود که به محض دعا برای طلب باران، باران نازل می‌شد:

«باران نیامد، همه علمای مذهب رفتند به دعای باران. قطره‌ای نازل نشد. یک راهب نصرانی آمد، تا دست بلند کرد به آسمان، مثل سیل باران سرازیر شد. همه مسلمان‌ها مضطرب [شدند]. کار به جایی رسید که اشقی الاشقیا، خلیفه عباسی بیچاره شد. دید تخت و تاج در خطر است. پناهنده شد به حضرت عسکری. گفت: یابن رسول الله! امت جدّت را دریاب. این است امام حسن عسکری. فرمود: فردا اعلان عمومی بشود؛ مسیحی، یهودی، مسلمان بیایند به دعای باران، من هم می‌آیم، آن راهب هم بیاید. فردا غوغایی شد… اینها در تاریخ مجهول مانده، [انگار] همچو روزی اتفاق نیفتاده؛ اسلام در خطر، مسیحیت در ظفر؛ دست بلند کرد راهب به طرف آسمان. امام دست دراز کرد، دستش را گرفت. از بین دو انگشت چیزی درآورد. فرمود: حالا دعا کن. [راهب] دست‌ها را بلند کرد، ابرهای متراکم همه پراکنده شدند. خلیفه عباسی مات و مبهوت [ماند که] چه خبر شده است؟ پرسید: یابن رسول الله! واقعه چیست؟ فرمود: این استخوان یکی از انبیاء بنی اسرائیل است، خاصیت استخوان نبی این است که اگر بلند بشود به طرف آسمان، مثل سیل باران سرازیر می‌شود. فرمود: حالا دعا کن. دست برداشت ابرها پراکنده شد».

در تفسیر و تبیین این قضیه می‌توان گفت هر قسمتی از عالم، به کارگزارانی از ملائکه تفویض شده تا امور عالم را به امر خدا رتق و فتق کنند -از جمله نزول باران-؛ آنگاه آن نصرانی با استفاده از استخوان نبی خدا اینچنین ملائکه را به خدمت گرفته بود. که البته با تیزبینی و علم امام حسن علیه‌السلام دستش رو شد

به نام خالق
انسان اگه به مستیت الهی دربیاد(تلاش کرده و خودش رو خالصانه به خداوند رسونده و تو اون مسیر داره پیش میره)....هم جن های درست و مومن رو مشاهده میکنه و هم فرشتگان ویا دید غیر مستقیمی از فرشتگان.....تو این مسیر در اصل چنیان خوب خیلی خودشون رو به فرد نشون میدن و میخوان باهاش ارتباط برقرار کنن و هم فرشتگان طبق اجازه خداوند خودشون رو نشون میدن حالا کلی و یا جزیی و فرد رو نسبت به مسیری که داره میره تشویق میکنند...درکل شما مومن واقعی و خالصانه شو با کمک امام حسین(ع) Smile و وارد این دوران از زندگی شو و مشاهده تون رو شروع کنید که چه قدر لذت بخشه و کل خلقت به اختیار و عاشق شما در میاد(بر اساس واقعیت)....همه اینها طبق دستور یک وجود عزیز صورت میگیره و اون هم خداوند.

حافظ;1012964 نوشت:

با سلام

البته بنده این سخن را از قول امام خمینی نقل کردم؛ و ایشان نسبت به فرشتگان تعبیر احضار نیاورده‌اند؛ بلکه تعبیر به خدمت گرفتن آوردند؛

به خدمت گرفتن اعم از احضار است؛

در احضار، آن موجود احضار شده خیلی به اختیار خودش کار نمی‌کند؛

اما خدمت‌گرفتن را می‌توان اینگونه تصویر کرد که در اثر یکسری ریاضت‌هایی ملائکه با این آقا یا خانم ارتباط برقرار کنند و بعد از این ارتباطات سوء استفاده شود؛

به عنوان نمونه:

آیت الله وحید خراسانی در تاریخ ۱۷ آذر ۹۵ در درس خارج خودشان به این قضیه و حدیث اشاره کردند که در زمان امام حسن عسکری علیه‌السلام یک راهبی نصرانی بود که به محض دعا برای طلب باران، باران نازل می‌شد:

«باران نیامد، همه علمای مذهب رفتند به دعای باران. قطره‌ای نازل نشد. یک راهب نصرانی آمد، تا دست بلند کرد به آسمان، مثل سیل باران سرازیر شد. همه مسلمان‌ها مضطرب [شدند]. کار به جایی رسید که اشقی الاشقیا، خلیفه عباسی بیچاره شد. دید تخت و تاج در خطر است. پناهنده شد به حضرت عسکری. گفت: یابن رسول الله! امت جدّت را دریاب. این است امام حسن عسکری. فرمود: فردا اعلان عمومی بشود؛ مسیحی، یهودی، مسلمان بیایند به دعای باران، من هم می‌آیم، آن راهب هم بیاید. فردا غوغایی شد… اینها در تاریخ مجهول مانده، [انگار] همچو روزی اتفاق نیفتاده؛ اسلام در خطر، مسیحیت در ظفر؛ دست بلند کرد راهب به طرف آسمان. امام دست دراز کرد، دستش را گرفت. از بین دو انگشت چیزی درآورد. فرمود: حالا دعا کن. [راهب] دست‌ها را بلند کرد، ابرهای متراکم همه پراکنده شدند. خلیفه عباسی مات و مبهوت [ماند که] چه خبر شده است؟ پرسید: یابن رسول الله! واقعه چیست؟ فرمود: این استخوان یکی از انبیاء بنی اسرائیل است، خاصیت استخوان نبی این است که اگر بلند بشود به طرف آسمان، مثل سیل باران سرازیر می‌شود. فرمود: حالا دعا کن. دست برداشت ابرها پراکنده شد».

در تفسیر و تبیین این قضیه می‌توان گفت هر قسمتی از عالم، به کارگزارانی از ملائکه تفویض شده تا امور عالم را به امر خدا رتق و فتق کنند -از جمله نزول باران-؛ آنگاه آن نصرانی با استفاده از استخوان نبی خدا اینچنین ملائکه را به خدمت گرفته بود. که البته با تیزبینی و علم امام حسن علیه‌السلام دستش رو شد

سلام
ممنون از جوابهاتون
میتونید خدماتی ک انحام میدن رو بگید ک الان هستن
مثلا چ کار میکنن ک مردم جذبشون میشن
بالاخره ی چیری تو چنته دارن ک مردمو فریب بدن یا شایدم فریب نباشه و کار بلدن واقعا

محمد حسین 72;1012969 نوشت:
میتونید خدماتی ک انحام میدن رو بگید ک الان هستن
مثلا چ کار میکنن ک مردم جذبشون میشن
بالاخره ی چیری تو چنته دارن ک مردمو فریب بدن یا شایدم فریب نباشه و کار بلدن واقعا

با سلام

قابلیتهایی که از اجنه گفته شد -مثل سرعت عمل بالا- یک ابزار است که خدماتی که نیازمند به این ابزار است را می‌توان با آن انجام داد.

بنده با سبک پرسش‌هایتان مخالفم؛ به چه دلیل؟

به این دلیل که ظاهرا آن دو تاپیکی که آدرسش را در پست اولیه قرار دادم به خوبی مطالعه نفرموده‌اید؛

اساساً نفس رو‌آوردن به این ابزار و یا اساساً احساس خطر کردن از این ابزار چگونه است؟

طوری سؤال می‌کنید که گویا عطش دستیابی به استخدام حضرات اجنه را دارید

ما به عنوان انسان، یک وظیفه‌ای داریم؛ مثلا؛ یک دستگاه انفجار بمب اتم که کار با آن نیازمند تخصص و از طرفی نفس انفجار بمب دارای تبعاتی است اگر چه ما می‌توانیم به سوی آن دستی ببریم اما به صرف قابلیت‌هایی که دارد ما الا و لابد باید با آن دست و پنجه نرم کنیم!

آیا نباید از خودمان بپرسیم ولو این که می‌توانیم از این وسیله استفاده کنیم اما آیا استفاده بکنیم یا نکنیم!

قضیه ارتباط با اجنه هم از همین باب است

اگر چه این ارتباط، بسان ارتباط با یک ابزاری است که دارای قابلیتهایی هست که ما در صورت معمولی از آن قابلیتها محرومیم؛ اما آیا این ارتباط، دارای تبعات سوئی برای ما نیست! رسول خدا می‌فرماید نه اتفاقا این ارتباطات مضر است مایه خسارت است به بیراهه رفتن است ...

حافظ;1013005 نوشت:

با سلام

قابلیتهایی که از اجنه گفته شد -مثل سرعت عمل بالا- یک ابزار است که خدماتی که نیازمند به این ابزار است را می‌توان با آن انجام داد.

بنده با سبک پرسش‌هایتان مخالفم؛ به چه دلیل؟

به این دلیل که ظاهرا آن دو تاپیکی که آدرسش را در پست اولیه قرار دادم به خوبی مطالعه نفرموده‌اید؛

اساساً نفس رو‌آوردن به این ابزار و یا اساساً احساس خطر کردن از این ابزار چگونه است؟

طوری سؤال می‌کنید که گویا عطش دستیابی به استخدام حضرات اجنه را دارید

ما به عنوان انسان، یک وظیفه‌ای داریم؛ مثلا؛ یک دستگاه انفجار بمب اتم که کار با آن نیازمند تخصص و از طرفی نفس انفجار بمب دارای تبعاتی است اگر چه ما می‌توانیم به سوی آن دستی ببریم اما به صرف قابلیت‌هایی که دارد ما الا و لابد باید با آن دست و پنجه نرم کنیم!

آیا نباید از خودمان بپرسیم ولو این که می‌توانیم از این وسیله استفاده کنیم اما آیا استفاده بکنیم یا نکنیم!

قضیه ارتباط با اجنه هم از همین باب است

اگر چه این ارتباط، بسان ارتباط با یک ابزاری است که دارای قابلیتهایی هست که ما در صورت معمولی از آن قابلیتها محرومیم؛ اما آیا این ارتباط، دارای تبعات سوئی برای ما نیست! رسول خدا می‌فرماید نه اتفاقا این ارتباطات مضر است مایه خسارت است به بیراهه رفتن است ...

بنام خدا
با سلام
اول تشکر بابت پاسخگویی
بله , حق با شماست من مطلب الان خوندم و برخی سوالات ک داشتم حوابشون اونجا بود
ولی ای کاش شما هم سوال منو خوب میخوندید
من اشاره کردم ب زندگی فلاک تبار جنگیر و رمال
و اینکه شما چطور و با چ منطقی کنجکاوی منو ربط دادید ب علاقه این کار نمیدانم .
بهر حال عیبی ندارد , کارشناسی دیگر هم همینبرداشت از حرفم داشت منتها در موضوع و تاپینگ دیگری
کنجکاوی و سوال پرسیدم رو دلیل بر علاقه نزارید
توجه مردم ب این مسایل و صحبت هایی مثل گره گشایی و... من وا داشت ک سوال کنم و سواب کردن مطمعنا بهتر از رفتن پیش این افراده برای فهم جواب و کنجکاوی

با سلم

محمد حسین 72;1012643 نوشت:
جن گیری و دعانویسی رجود دارد, ولی توانایی و قدرت اونها چقدر هست؟

توانایی آنها درست اندازه توانایی سایر افراد است. لذا در این باب قدرت و توانایی در راستای ادعایی که دارند ندارند. بنابراین چه قدرتی دارند. جواب هیچ!

توانایی این افراد بر نادانی مراجعین شان بنا شده است نه بر توانایی محیرالعقول خاصی که باید داشته باشند.

محمد حسین 72;1012643 نوشت:
چون اگر قدرت نداشتن یا فقط دکان باز کردن که اشکار میشد , اما ظاهرا یک کارهایی بلدند

خیر. همانگونه که عرض شد دلیل ماندگاری اینها متوقف بر نادانی مراجعین است نه خودشان! و این دلیل ماندگاریشان بوده و نه هنری که ندارند.
بنابراین از بین رفتن این امور قطعا با از بین رفتن نادانی مراجعین تمام میشود.

خودتان هم که فرمودید:

محمد حسین 72;1012643 نوشت:
پس چرا بجای اینکه جنگیر تو جای مثل زباله درنی زندگی کنه نره فعالیت اقتصادی کنه با قدرتی که داره یا فکر مردم بخونه و از برنانع هاشون سواستفاده کنه یا اینکه برود در گذشته دسگران بیل بزند بلکه چیز هوبی پیدا کرد یا از سیاست مدارها و طرز فکرشون اگاه شه و بشه یک افشاگر؟ مسلما بهتر از بودن تو زباله دونیه

بنابراین دیگر بحثی نمیماند!

محمد حسین 72;1013012 نوشت:
ولی ای کاش شما هم سوال منو خوب میخوندید
من اشاره کردم ب زندگی فلاک تبار جنگیر و رمال
و اینکه شما چطور و با چ منطقی کنجکاوی منو ربط دادید ب علاقه این کار نمیدانم .
بهر حال عیبی ندارد , کارشناسی دیگر هم همینبرداشت از حرفم داشت منتها در موضوع و تاپینگ دیگری
کنجکاوی و سوال پرسیدم رو دلیل بر علاقه نزارید
توجه مردم ب این مسایل و صحبت هایی مثل گره گشایی و... من وا داشت ک سوال کنم و سواب کردن مطمعنا بهتر از رفتن پیش این افراده برای فهم جواب و کنجکاوی

با سلام؛
بنده چنین انگ و مارکی را به شما نچسباندم عرض کردم با این سبک پرسش موافق نیستم؛

اجنه نسبت به انسان، دانی، و انسان نسبت به اجنه در مقامی عالی‌تر اند یک وقت است که انسان راجع به مورچه‌ها، سوسک‌ها و ... و اجنه کنجکاوی می‌کند و می‌خواهد از عالم آنها چیزهایی بفهمد؛ خب این خیلی خوب است؛

اما یک وقت است که احساس می‌کند مورچه‌ها و ... و اجنه چیزهایی دارند که او ندارد و دنبال استخدام و تسخیر آنها برای استفاده ابزاری از آنهاست؛ چنین چیزی یک انسان حکیم قبیح و خنده دار است.

درضمن این را هم عرض کنم که آشنا شدن با جزئیات قابلیت‌های اجنه اولاً نیازمند ارتباط با آنهاست ثانیاً قابل درک دقیق برای ما نیست

مثل درک یک بچه از مسائل جنسی؛ چون بچه اصلا چنین قابلیتی ندارد در نتیجه نمی‌تواند بفهمد چطوری این مسئله رخ می‌دهد

manmehdiam;1013031 نوشت:
توانایی آنها درست اندازه توانایی سایر افراد است. لذا در این باب قدرت و توانایی در راستای ادعایی که دارند ندارند. بنابراین چه قدرتی دارند. جواب هیچ!

توانایی این افراد بر نادانی مراجعین شان بنا شده است نه بر توانایی محیرالعقول خاصی که باید داشته باشند.

با سلام؛
باید قبول کرد اجنه یک توانایی‌هایی دارند که ما نداریم؛ به همین دلیل هم کسانی که دارای موکل از اجنه هستند مثلا اطلاعاتی به دستشان می‌رسد که آدمهای معمولی از به دست‌آوردنشان عاجزند

اما باید دقت کرد که اولا اطلاعاتشان محدود به یک حدی است؛ اینطور نیست که دقیقا همه جزئیات را بتوانند بگویند ثانیا، نفس ارتباط با این موجودات، موجب ایجاد کدورت نفسانی می‌گردد؛

حالا چرا؟ این دیگه نیاز دارد به این که یک دوره نفس شناسی -انسان شناسی- بخوانیم یک دوره جن شناسی هم بخوانیم بعد به این نتیجه برسیم

با سلام

حافظ;1013144 نوشت:
باید قبول کرد اجنه یک توانایی‌هایی دارند که ما نداریم؛ به همین دلیل هم کسانی که دارای موکل از اجنه هستند مثلا اطلاعاتی به دستشان می‌رسد که آدمهای معمولی از به دست‌آوردنشان عاجزند

مخلص خواهشی که دارم (قبلا هم بارها عرض کرده ام) لطفا اگر کسی فرد یا افرادی را میشناسد که چنین ادعایی میکنند که کمترین (اندازه یک اپسیلون!!) از چنین اموری مطلع هستند، بفرمایند مخلص به شدت مشتاق زیارت این عزیزان هستم.
البته قبل از معرفی ایشان به مخلص بهتر است که به مقامات انتظامی و قضایی معرفی شوند تا اگر کلاهبرداری یا نحوه دیگری از قانونشکنی را مطابق این دروغگویی از عده ای ساده لوح کرده اند ، بتوانند پاسخگو باشند.
خوشبختانه هنوز هم با بخش اعظم این جماعت کلاهبردار در شرایط فعلی نیز برخورد قانونی میشود. لکن اگر کسی حقیقتا چنین توانایی را دارد معرفی کنند.
دست کم جوایز چند میلیون دلاری موسساتی که سالهاست میگویند اگر کسی یک امر فراطبیعی را ادعا و اثبات کند را با آن عزیز جن گیر!، رمال! موکل!!!! کلاش! (همه یک معنی را میدهد!) تقسیم میکنیم!!

حافظ;1013144 نوشت:
این دیگه نیاز دارد به این که یک دوره نفس شناسی -انسان شناسی- بخوانیم یک دوره جن شناسی هم بخوانیم بعد به این نتیجه برسیم

لطفا بفرمایید چنین دوره های علمی تخیلی! در کدام دانشگاه یا موسسه علمی تدریس میشود؟ (یا حتی در کدام موسسه دینی!)

[=arial]سلام
[=arial]

محمد حسین 72;1012643 نوشت:
جن گیری و دعانویسی رجود دارد,

[=arial]بله شیادانی با این شغل وجود دارند
[=arial]
محمد حسین 72;1012643 نوشت:
توانایی و قدرت اونها چقدر هست؟

[=arial]قدرت این شیادان به اندازه نادانی مراجعین ایشان نسبت مستقیم دارد هر چقدر مراجعه کننده نادان تر توانایی شیادی ایشان بیشتر
[=arial]
محمد حسین 72;1012643 نوشت:
چون اگر قدرت نداشتن یا فقط دکان باز کردن که اشکار میشد ,

[=arial]قدرت ایشان در خوشایند بودن بافته های دلنشین به جای پذیرش واقعیات و یافته ها و حقایق ناخوشایند هست .

[=arial]

محمد حسین 72;1012643 نوشت:
اما ظاهرا یک کارهایی بلدند

[=arial]با ذکر منبع و سند قابل دستیابی و پژوهش بفرمایید چه کارهایی بلدند
[=arial]
محمد حسین 72;1012643 نوشت:
چه قدرتی دارند؟

[=arial]سؤال اصلی همین است چه قدرتی دارند
[=arial]در واقع امر هرگاه بازبینی و بازیابی رفتار و گفتار این شیادان مورد بررسی قرار میگیرد از ایشان تا بحال هیچ حکمت و قدرت قابل تقدیر و اثباتی بدست نیامده
[=arial]
محمد حسین 72;1012643 نوشت:
مثلا می توانند گذشته فردی بفهمن و بیچارش کنن؟

[=arial]هر فرد مسلم گذشته ای با هزاران راز گفته و ناگفته ای دارد ولی میتوان آنچه انجام داده هست را در چند و چون حالات و احوالات کنونی وی مشخص کرد به خصوص مراجعه کنندگان به چنین شیادانی آنقدر ساده هستند که به سادگی بتوان به رازهای مگوی آنان پی برد
[=arial]
محمد حسین 72;1012643 نوشت:
ر گذشته که مهد و اساس این مسایل هست اینچنین توانایی هایی داشتند؟

[=arial]در گذشته نادانی مردم و سادگی زندگی مردم بیشتر بوده پس نفوذ کلام این شیادان و قدرت ایشان بیشتر بوده
[=arial]
محمد حسین 72;1012643 نوشت:
پس چرا بجای اینکه جنگیر تو جای مثل زباله درنی زندگی کنه نره فعالیت اقتصادی کنه با قدرتی که داره یا فکر مردم بخونه و از برنانع هاشون سواستفاده کنه یا اینکه برود در گذشته دسگران بیل بزند بلکه چیز هوبی پیدا کرد یا از سیاست مدارها و طرز فکرشون اگاه شه و بشه یک افشاگر؟ مسلما بهتر از بودن تو زباله دونیه

[=arial]وقتی اینچنین ساده دلیل بر شیادی ایشان دارید چرا مسئله ای که برایتان حل شده را دوباره مطرح میکنید؟
[=arial]موفق باشید

سلام من سوالی برام پیش اومده درخصوص همین پست
خواستگاری خواهرم داشت همه موافق بودن بعد خواهرم موافقت نکرد
مادیگه این موضوعو تموم شده میدونستیم یعنی جواب رد هم دادیم تمام خواهرم خواب میبینه که سوره ای از قرآن میخونه و خواهرم و زن عموم که ساکن شهر دیگست و اصلا امکان اومدن بخونه ی مارو تاماه آینده نداشت براش بالای یه جالیز دعامیخوندن و کسی بخواهرم میگه فلان سوره قرآنوبخون حل میشه.خواهرم اصلا اهل اینچیزا نیست و سالی شاید سه چاربار خواب ببینه بسیارمنطقیه اصلااعتقادی به اینچیزا هم نداره و اهمیتی بخوابشم نداد چندروزمیگذره نگو اون یکی خواهرم و زن عموم که اصلا نمیدونیم یهوچی شد فقط برای یکروز اومد خونه مون کارداشتن توشهرنزدیکمون و برای اولین باردست به همچین کاری زدن و رفتن پیش یه دعانویس
گفت که کسی سحربراش درست کرده و براخواهرم دعا درست میکنن
بعد به خواستگاره هم گفتن چن روز بهمون مهلت بده ولی ما اصلا نمیدونستیم فک کردیم تمام شد
بعد خواهرم که خواستگاره دوباره اومد دلش نرم شد وظاهرا هشتاددرصد میخواست قبول کنه
و دخترعموم سوتی میده مال دعارو ماهم میفهمیم
وخواهرم یاد خوابش میفته و میره سوره رومیخونه و جواب ردهم داد

من تا دوماه پیش که این اتفاق افتاد نه خودم و نه خواهرم اصلااا اعتقادی به اینچیزانداشتیم حتی وقتی کسی اینومیگفت خواهرم میخندید پیشم میگفت بابا اخه مگه همچین چیزی امکان داره همه چی تو دست خداست په خارجیامگه اینچیزارو میدونن ومیخونن یابقیه توایران که ازدواج میکنن یا ازدواج نمیکنن.
و واقعا من رفتم توفکر هم خودم هم خواهرم که چرا همچین اتفاقی افتاد درسته خدا خودش قبل همچین کاری به خواهرم تذکر داد و حتی سوتی دختر عموم که واقعا چیزی تومایه های معجزه بود گفتنش
ولی این یعنی اینکه اینچیزا درستن ورو تصمیم انسان تاثیر میزارن وکسی میتونه سحر ودعادرست کنه؟

من تا دوماه پیش که این اتفاق افتاد نه خودم و نه خواهرم اصلااا اعتقادی به اینچیزانداشتیم حتی وقتی کسی اینومیگفت خواهرم میخندید پیشم میگفت بابا اخه مگه همچین چیزی امکان داره همه چی تو دست خداست په خارجیامگه اینچیزارو میدونن ومیخونن یابقیه توایران که ازدواج میکنن یا ازدواج نمیکنن.
و واقعا من رفتم توفکر هم خودم هم خواهرم که چرا همچین اتفاقی افتاد درسته خدا خودش قبل همچین کاری به خواهرم تذکر داد و حتی سوتی دختر عموم که واقعا چیزی تومایه های معجزه بود گفتنش
ولی این یعنی اینکه اینچیزا درستن ورو تصمیم انسان تاثیر میزارن وکسی میتونه سحر ودعادرست کنه؟

من اینو خلاصه گفتم تا جواب بدین بعد بقیه شو بگم
اما بقیه شو هم میگم
من وقتی خواهرم اینو گفت هم اعتقادی پیدا نکردم به اینچیزا یعنی گفتم اصلاچیزی باشه باقرآن خوندن خودمونم حل میشه وخدا هیچوقت اراده ادمو ازش نمیگیره این حرفا چیه.
تا اینکه همین اتفاق که میفته بعد از یکماه یه مرد مثلا چشم برزخی خونه همین عموم بوده و بخواهرم میگه تو آینه نگا کن وفلان سوره روبخون تا چشم زخم ازروت برداشته شه
من خواهرم اصلااینو واسم نگفت فقط گفت یه مردی بهم گفت چشم زخم روته خنده م گرفت گفتم اینا هم هرکیو میبینن میگن چشم زخم و سحر شدی
خودم سه روزبعدش خواب دیدم یه زنی تو آینه نگا میکنه وبخواهرم میگه فلان سوره رو بخون بعدمن میگم این سوره سحرو باطل میکنه صبح بخواهرم گفتم حتی نخواستمم بگمش گفتم خواهرم الان میگه خیالاتی شده ازدفعه قبل تازه خودمم خوابمو خیالات میدونستم
بعد خواهرم هیچی بهم نگفت تاشب
بعدش گفت میتونی همون مرده بهم گفت تو آینه نگاه کن و فلان سوره روبخون.
ومن ازاون اتفاق هم خودم وهم خواهرم یجوری شدیم
میگم که من اصلااا اعتقادی به اینچیزانداشتم حتی خنده م میگرفت حتی خوابمو خیالات میدونستم

بسم الله الرحمن الرحیم

سؤال:

با توجه به اینکه امروزه عده‌ای با استفاده از تسخیر جن و جادوگری، کارهایی را که خارج از حیطه قدرتِ یک انسان معمولی است انجام داده، در میان مردم، محبوبیت و مرجعیتی برای حل و فصل مشکلات آنان یافته‌اند؛ صحت و سقم ادعایشان تا چه حد است؟

پاسخ:
چون نمی‌توان گفته‌ها و شنیده‌های پیرامون اجنه را با روش آزمایشگاهی مدلل کرد، بهتر است مبنای صحبت در مورد اجنه و سحر و جادو، مبتنی بر آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم‌السلام باشد.

با استناد به آیات قرآن امور زیر قابل برداشت است:

۱- قبل از آن که خداوند بشر را (انسان را) بیافرید جن در زمین وجود داشته و از مخلوقات او بوده‌ است (و الجان خلقناه من قبل من نار السموم).[1]

۲- نمی‌توان گفت درک و فهم اجنه از انسان بیشتر است ولی به دلیل چابکی بیشتر، می‌توانند از حوادث، اطلاعات بیشتری نسبت به انسان داشته باشند:

در داستان حضرت داود و آوردن تخت ملکه بلقیس، آنجا که آن جن می‌خواست تخت ملکه بالقیس را بیاورد عفریتی[2] از جن گفت: «... أنا آتیک به قبل أن تقوم من مقامک و إنی علیه لقوی أمین»[3]
ترجمه: ... من پیش از آن که تو از جایگاه قضاوت خود برخیزی آن را به حضورت آرم و من بر آوردن تخت او قادر و امینم.

همانطور که می‌بینید در این آیه حرفی از عالم بودن و آگاهی فوق‌العاده این عفریت از جن به میان نیامده است.

اما آنجا که جناب عاصف می‌خواهد داوطلب این کار شود قرآن می‌فرماید: «قال الذی عنده علم من الکتاب» کسی که یک قسمتی از علم کتاب در اختیارش بود گفت: «أنا آتیک به قبل أن یرتد الیک طرفک»[4].
ترجمه: آن کسی که به علمی از کتاب الهی دانا بود گفت که من پیش از آنکه چشم بر هم زنی تخت را بدین جا آرم (و همان دم حاضر نمود).

از این حکایت قرآنی به دست می‌آید که فهم و دانایی اجنه بیشتر از ما انسان‌ها نیست بلکه تفاوت در ویژگی‌های طبیعیِ خلقتشان باعث شده نسبت به انسان محدودیت‌های کمتری داشته باشند. مثلا گفته شده سرعت عمل آنها بیشتر از انسان است اگر انسان در کسری از دقیقه می‌تواند از پشت دیوار خبر دار شود اجنه در کسری از ثانیه به چنین اطلاعاتی دست می‌یابد؛ اما نباید گمان شود این دلیلی است بر تفوّق و برتری آنان بر انسان.

۳- آنگاه که خدا خواست انسان را خلق کند فرمود «إنی جاعل فی الارض خلیفه» (می‌خواهم در زمین یک جانشین و خلیفه قرار بدهم). سپس ملائکه در پاسخ گفتند آیا می‌خواهی کسی را که فساد و خونریزی می‌کند را به عنوان خلیفه قرار دهی؟ -چون قبلا فساد و خونریزی جن را دیده بودند-.

نکته‌ای که در این جا قابل دقت است اینکه با وجود جن بر روی زمین، خدا خلیفه نداشت؛ بلکه با آمدن «انسان» خداوند بر روی زمین خلیفه پیدا کرد و از آنجا که خدا دارای کمال مطلق و قدرت‌ بی‌نهایت است پیداست که فقط انسان می‌تواند به قدرت بی‌انتهای الهی نزدیکتر و شبیه‌تر شود –نه جن-. و این نشان از سرآمد بودن انسان از جن دارد.

۴- وقتی خداوند، آدم را آفرید پرده‌ای میان جن و انس قرار داد تا در عین حال که در همین زمین زیست می‌کنند یکدیگر را نبینند و این یکی از عجائب خلقت است که دو همسایه در یک جا زندگی کنند اما نتوانند همدیگر را ملاقات کنند.

پس تلاش برای از میان برداشتن این تمایز و از هم‌ناپیدایی، تلاشی است برخلاف طبیعت خلقت این دو؛ چرا که اگر خدا خودْ می‌خواست، از ابتدا، این دو را –انسان و جن- نسبت به هم در حجاب قرار نمی‌داد.

۵- ‌اجنه نیز مانند انسان در قیامت محشور می‌شوند و نسبت به اعمال خویش محاسبه می‌گردند: «و یوم یحشرهم جمیعا یا معشر الجن قد استکثرتم من الانس» (انعام: ۱۲۸) ترجمه: و یاد کن روزیکه جمع می‌کنیم همه جنیان را و به آنها ندا می‌کنیم ای گروه جن به تحقیق بسیار گردانیدیم شما را از انس.

آیه‌ی فوق گویای این مطلب است که جمعیت اجنه بیشتر از انسان‌ها است و در قیامت، به دو دسته درست‌کار و مجرم تقسیم می‌شوند. مجرمان و کافران مأوایی جز جهنم ندارند.

حال اگر کسی به فکر برقراری ارتباط با آنان بیفتد غالبا اینچنین است که ناگزیر است با یاغیان و جهنمیان آنها ارتباط برقرار کند چون همانطور که ما انسان‌ها موظفیم با این موجودات مرتبط نباشیم آنها نیز همین وظیفه را دارند (مگر این که به کسی اذن و مأموریت خاصی بدهند) پس اگر تسلیم امر خدا باشند حق ندارند با انسانی رابطه برقرار کنند؛ تنها کسانی که خود را از طوق بندگی خدا آزاد می‌دانند دست به چنین کاری می‌زنند.

از این‌رو، همچنانکه که با انسان‌های کافر و یاغی نمی‌توان دست دوستی داد، با جنِ یاغی و عصیانکار نیز نمی‌توان ... چون اساساً یک موجود عصیانکار به دنبال خیر رسانی واقعی به ما نیست؛ بلکه اغراض دیگری را دنبال می‌کند.

شاید این اشکال به ذهن کسی خطور کند که مگر رساندن اخبار غیبی و یا پیدا کردن اموال دزدیده شده و یا انتقال و جابجایی سریع اشیاء و اخبار و اطلاعات توسط اجنه، مصداق کمک‌رسانی نیست و اگر چنین اموری را نمی‌توان امداد و کمک نامگذاری کرد پس چه هستند؟ مگر مأمور پلیس را که به پیدا کردن اشیاء گمشده و دزدیده شده همت‌ می‌گمارد، خادم جامعه نمی‌نامیم! –گفته می‌شود عده‌ای با استفاده از تسخیر جن، اموال گمشده را پیدا می‌کنند و ...-

در پاسخ باید گفت؛

اولاً، فراهم ساختن بساط عیش برای یک معتاد –به عنوان مثال- و یا فراهم کردن انواع شیرینی برای شخص مبتلا به دیابت که عاشق شیرینی‌جات است، اگر چه به زعم شخص آن معتاد و یا مریض دیابتی، لطف و امداد است ولی در واقع، دشمنی و ایراد خسارت است. کسی که عنان نفسش پاره شده و برای پاسخ به هوای نفس از ما در گستردن بساط عیش و نوش و لذت، مطالبه‌ی دستگیری می‌کند، اگر چه در صورت کمک کردن، وی را مدیون خود ساخته‌ایم ولی در حقیقت، ظلم بزرگی در حق او روا داشته‌ایم.

خداوند انسان را به دنیا آورد تا در سایه‌ی محدودیت‌ها و محرومیت‌هایی که لازمه‌ی ذاتی این دنیاست، رشد کند و استعدادها و ظرفیت‌های روحی خویش را احیا کند. و اگر می‌خواست، قیودات کمتری بر این طبیعت دنیا حاکم می‌کرد ولی نخواست؛ زیرا برخلاف اراده و حکمت او از خلقت انسان می‌بود. حال اگر اجنه با قابلیت‌های خویش این تنگنای دنیا را برای انسان تسهیل کنند، نقض غرض خواهد شد. مانند حکایت همان دانش‌آموزی است که در پایان یک‌ سال تحصیل و تلاش، بر سر جلسه امتحان می‌نشیند تا زحماتش هم برای خود و هم برای دیگران مورد سنجش قرار گیرد؛ اما اگر با ارتکاب تقلب، سختی تلاش و مطالعه را به جان نخرد تا بخواهد به زعم خود زرنگی کرده باشد، در حقیقت خود را فریفته است. چنین دانش‌آموزی، به فلسفه کلاس و درس و مدرسه پی نبرده است.

کسانی که برای پیشبرد اهداف خویش به هر وسیله‌ای دستاویز می‌شوند، گویا به فلسفه قرار گرفتنشان در این دنیا پی نبرده‌اند.

ثانیاً، سنت امتحان الهی ایجاب می‌کند تا برای رسیدن به اهداف خویش، مسیرهای ممنوعی –از نظر دین- وجود داشته باشد؛ تا انسان در عین حال که می‌تواند از آنها استفاده کند ولی با اراده و اختیار خویش قدم در این مسیرهای ممنوع نگذارد.

مثال: کسی که هدفش رسیدن به ثروت است؛ دو راه پیش روی خود خواهد داشت: یکی طریق پاکی و صداقت و تلاش و کار و ...؛ و دیگری، طریق دزدی و اختلاس و رشوه و ... . هر دو راه، وی را به هدفش خواهند رساند و هر دو راه نیز برای او ممکن است؛ ولی عبودیت و بندگی کامل مقتضی آن است که از مسیری که خداوند آن را مجاز دانسته، به اهدافش نائل شود، خود را ملزم به استفاده از یکی از آن دو مسیر خواهد کرد.

در موضوع مورد بحث نیز مسئله اینچنین است. حتی اگر ما بتوانیم با تسخیر جن به برخی از اهداف خویش نائل شویم، از آنجا که جادوگری و تسخیر جن از نظر شریعت اسلام ممنوع است حق نداریم بدان مبادرت ورزیم؛ زیرا قرار نیست انسان از هر راهی به هدفش نائل شود بلکه فقط حق ورود به راههای مجاز از منظر دین را دارد.

از دیدگاه اسلام ارتباط با جن و جادوگری حرام است. امام خمینی در این مورد می‌فرمایند:

«جادو کردن و یاد دادن و یاد گرفتن و کسب کردن با آن، حرام می‌باشد و منظور از جادوگری آن است که با نوشتن یا سخن گفتن یا دود نمودن یا با تصویر یا دمیدن یا گره زدن و مانند این‌ها انجام می‌گیرد که در بدن شخص سحر شده یا قلب او یا عقل او اثر می‌کند پس در احضار او یا خواب کردن یا بیهوش کردن یا به دوستی و یا دشمنی واداشتن او و مانند اینها تأثیر می‌نماید.
و به خدمت گرفتن فرشتگان و حاضر کردن جن و تسخیر آنها و احضار ارواح و تسخیرشان و امثال اینها به جادوگری ملحق است.
بلکه شعبده به آن ملحق می‌شود یا قسمی از آن است و آن عبارت است از این که به سبب حرکت سریع، غیر واقع را واقع نشان دهد.
و همچنین است کهانت، و آن عبارت است از این که خبر بدهد از آنچه در آینده واقع می‌شود به اعتقاد این که بعضی از جن‌ها خبر آن را به او القاء می‌کنند، یا به زعم این که امور را با مقدمات و اسبابی که با آن بر زمان وقوع آنها استدلال می‌کند می‌داند».[5]

نتیجه:
پناه بردن به جن از طریق سحر و جادو و مانند آن، اگر چه به ظاهر سودمند باشد؛ در نهایت به ضرر انسان منتهی خواهد شد؛ زیرا حکمت قرار گرفتن انسان در چارچوب محدودیت‌ها و محرومیت‌های دنیا، رشد و تعالی انسان از دریچه‌ی همین حجابها و محدودیت‌هاست و با دست‌‌یاری دراز کردن به سوی اجنه، نقض غرض خواهد شد؛ خصوصاً اینکه این امور مانند دادن چاقوی تیز به دست کودکی است که ممکن است تأثیرات مخرب و جبران‌ناپذیری برای انسان داشته باشد.

منابع[1]. جن را خلق کردیم از آتش بی‌دود و لطیف پیش از آفریدن انسان. (حجر: ۲۷).

[2]. عفریت هم به معنای شریر و خبیث است..

[3]. نمل: ۳۹.

[4]. نمل: ۴۰.

[5]. امام خمینی، ترجمه تحریر الوسیله، ۱۳۷۹، ج۱، ص ۵۶۶.

موضوع قفل شده است