جمع بندی پیامبر و آزمايش الهی

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پیامبر و آزمايش الهی

سلام بر شما
در روايت آمده
یک روز پیامبر اسلام(ص) بر فراز منبر مشغول سخنرانى بود. ناگاه حسنین(ع) با پیراهنی سرخ به مسجد آمدند، آن پیراهن‏ها به پاى ایشان می‏پیچید و به زمین می‌افتادند. پیامبر از منبر فرود آمد و ایشان را برداشت و در مقابل خود جاى داد، سپس این آیه را تلاوت فرمود: «إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَهٌ»
منظور پيامبر از خواندن اين آيه چيه؟
يعني پيامبر در اين آزمايش موفق شد يا ناموفق؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد صدرا

[TD][/TD]

سوال:
در روايت آمده
یک روز پیامبر اسلام(ص) بر فراز منبر مشغول سخنرانى بود. ناگاه حسنین(ع) با پیراهنی سرخ به مسجد آمدند، آن پیراهن‏ها به پاى ایشان می‏پیچید و به زمین می‌افتادند. پیامبر از منبر فرود آمد و ایشان را برداشت و در مقابل خود جاى داد، سپس این آیه را تلاوت فرمود: «إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَهٌ»
منظور پيامبر از خواندن اين آيه چيه؟يعني پيامبر در اين آزمايش موفق شد يا ناموفق؟

پاسخ:

با سلام و عرض ادب

1) قرآن کریم یکی از اسباب امتحان انسانها را مال و فرزند آنان معرفی نموده؛ چنانکه در این رابطه می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ»: «اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، در حقيقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمايند، از آنان بر حذر باشيد، و اگر ببخشاييد و درگذريد و بيامرزيد، به راستى خدا آمرزنده مهربان است. اموال شما و فرزندانتان صرفاً [وسيله‏] آزمايشى [براى شما] يند، و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است».(1)

كلمه ی «فتنه» به معناى گرفتاری هايى است كه جنبه ی آزمايش داشته و آزمايش بودن اموال و فرزندان نیز به خاطر آن است كه اين دو نعمت دنيوى از زينت‏هاى جذاب زندگى دنيا است. نفس آدمى به سوى آن دو آنچنان جذب مى‏ شود كه آنها را از نظر اهميت همسان آخرت و اطاعت پروردگارش قرار داده، رسما در سر دو راهى قرار مى‏ گيرد؛ بلكه جانب آن دو را ترجیح داده، و از آخرت غافل مى‏ شود، همچنان كه در جاى ديگر فرمود: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا»؛(2) و تعبير آيه مورد بحث كنايه از نهى است، مى ‏خواهد از غفلت از خدا به وسيله ی مال و اولاد نهى كند، و بفرمايد: با شيفتگى در برابر مال و اولاد جانب خدا را رها نكنيد، با اينكه نزد او اجرى عظيم است.(3)

همچنین تعبير به «انما» كه معمولا براى حصر آورده مى‏ شود نشان مى‏ دهد كه اين دو موضوع، بيش از هر چيز ديگری وسيله ی امتحان انسان بوده است، و به همين دليل در روايتى از امام على (علیه السلام) آمده است: «لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ‏ مِنَ‏ الْفِتْنَةِ لِأَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ وَ لَكِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مَضَلَّاتِ الْفِتَنِ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ‏ وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ»؛(4) «هيچكس از شما نگويد خداوندا، من به تو پناه مى‏ برم، از امتحان و آزمايش، چرا كه هر كس داراى وسيله ی آزمايشى است (و حد اقل مال و فرزندى دارد و اصولا طبيعت زندگى دنيا، طبيعت آزمايش و بوته امتحان است) و لكن كسى كه مى ‏خواهد به خدا پناه برد، از امتحانات گمراه كننده پناه برد چه اينكه خداوند مى‏ گويد: بدانيد اموال و اولاد شما وسيله آزمون است».

بنابراین فتنه و وسیله ی آزمایش بودن فرزند و مال الزاما به معنای منفی آن نبوده؛‌ بلکه این دو در صورت توجه انسان به مبدأ و معاد و سیر کمال خود، وسیله وسبب نیل به کمالات بالاتر انسان را فراهم ساخته؛ لذا برخورد حکیمانه با فرزند خود یکی از وظایف بزرگ والدین است که والدین بدان آزمایش می شوند.


2) در کتب روایی اهل سنت و نیز در ذیل آیه ی شریفه در کتب تفاسیر داستانی از توجه پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) به حسنین (علیهم السلام) وارد شده است که به معنای خیر بودن «فتنه» است.

«ابو عیسی ترمذی» در کتاب «سنن الترمذی» از طریق «ابوبریدة» روایت نموده است: «رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مشغول ايراد خطبه بود كه حسن و حسين (عليهما السلام)‌ به مسجد وارد شدند در حالی که دو پيراهن سرخ رنگ بر تن داشتند و مى‏ لغزيدند و به زمين مى‏ افتادند، پس پيامبر (صلی الله علیه وآله) از منبر فرود آمد و آن دو را بر روى منبر بالا برد و در بغل گرفت و گفت: «راست گفت خداى عزّ و جلّ كه «ا‏نَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ». من به اين دو كودك نگاه كردم و ديدم كه راه مى ‏روند و مى ‏لغزند و بر زمين فرو مى ‏افتند، پس صبر نكردم و سخن خود را بريدم و آن دو را با خود به بالاى منبر آوردم. آنحضرت سپس به اتمام خطبه خود پرداخت».(5)

این داستان بیانگر آن است كه فتنه و آزمايش، گاه آزمون خير و گاه آزمون شر است، که در این داستان به بعد خیر بودن آن اشاره شده است به اين معنى كه خدا مى‏ خواهد پيامبرش را بيازمايد كه به هنگام اشتغال به خطبه آنهم بر فراز منبر آيا ممكن است از حال دو فرزند خود غافل گردد و يا ابهت و شكوه خطبه مانع از ابراز عاطفه و محبت بدانها شود؟ زیرا بدیهی است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) از ياد خدا و انجام مسئوليت سنگين تبليغ و هدايت به خاطر محبت فرزندان هرگز غافل نمى ‏شد. در هر حال اين عمل پيامبر (صلی الله علیه وآله) هشدارى بود به همه مسلمانان تا موقعيت دو فرزند على و فاطمه (علیهما السلام) را بشناسند.(6)

در روایتی از امام على (عليه‏السّلام) می خوانیم که آنحضرت فرمود: رسول اللَّه (صلّى اللَّه عليه و آله) مكرّراً به من مى ‏فرمودند: «يا عَلِىٌّ، لَقَدْ أَذْهَلَنى هذانِ الْغُلامانِ، يَعنِى الحَسَنَ وَ الحُسَيْنَ- عليهماالسّلام- أَنْ‏أُحِبَّ بَعْدَهُما أَحَداً أَبَداً إِنَّ رَبّى أَمَرَنى أَنْ أُحِبَّهُما وَ أُحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُما»؛(7) «اى على، محبّت اين دو پسر، يعنى حسن و حسين (عليهماالسّلام)، محبّتم به ديگران را براى هميشه به فراموشى سپرده است. همانا، پروردگارم به من امر كرده كه ايشان و هر كه ايشان را دوست دارد، دوست داشته باشم».

و در روایت دیگر ی «عمران بن حصين» مى‏ گويد: رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) به من فرمود: «يا عِمْرانُ، إِنَّ لِكُلِّ شَىْ‏ءٍ مَوْقِعاً مِنَ الْقَلْبِ وَ ما وَقَعَ مَوْقِعَ هَذَيْنِ الْغُلامَيْنِ مِنْ قَلْبى شَى‏ءٌ قَطُّ. فَقُلْتُ: كُلُّ هذا يا رَسُولَ اللَّهِ. قالَ: يا عِمْرانُ وَ ما خَفِىَ عَلَيْكَ اكْثَرُ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنى بِحُبِّهِما»؛(8) «اى عمران، هر چيزى، جايگاهى در قلب دارد، ولى هرگز هيچ چيزى جاى اين دو پسر را از قلبم نمى‏ گيرد. [راوى مى‏ گويد] عرض كردم: اى رسول خدا، همه ‏ى قلب شما را فرا گرفته؟ فرمود: اى عمران، آن چه بر تو مخفى مانده بيشتر است، همانا خداوند مرا به محبّت ايشان امر فرموده است».

بنابراین توجه و محبت خاص به حسنین (علیهم السلام) دستوری از جانب پروردگار بوده که پیامبر (صلی الله علیه و آله) بالاترین درجه این محبت را داشته و اظهار نموده و در عمل و بیان خویش آنرا به عنوان یکی از وظایف امت خویش برشمرده: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»؛(9) «بگو: «به ازاى آن [رسالت‏] پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر دوستى درباره خويشاوندان»؛ هرچند امت آنحضرت پس از رحلت آنضرت نسبت به عترت آنحضرت جفا و ظلم نموده و حق آنان را پایمال نمودند.

پی نوشت:

1. التغابن/15و 14؛‌ الانفال/28.

2. الکهف/46.

3. ر.ک: طباطبایی، المیزان، ترجمه، ج19، ص517، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ ى مدرسين حوزه علميه قم.

4. المجلسی، بحار الانوار، ج91، ص198.

5. ترمذى، محمد بن عيسى، الجامع الصحيح و هو سنن الترمذي، 6جلد، ج5، ص475، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1419 ه.ق. :« «حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ حُرَيْثٍ، حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حُسَيْنِ بْنِ وَاقِدٍ، حَدَّثَنِي أَبِي، حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ بُرَيْدَةَ، قَال: سَمِعْتُ أَبِي بُرَيْدَةَ يَقُولُ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ يَخْطُبُنَا إِذْ جَاءَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِمَا قَمِيصَانِ أَحْمَرَانِ يَمْشِيَانِ‏ وَ يَعْثُرَانِ، فَنَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ مِنْ الْمِنْبَرِ، فَحَمَلَهُمَا وَ وَضَعَهُمَا بَيْنَ يَدَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: «صَدَقَ اللَّهُ‏ إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ‏ فِتْنَةٌ [التغابن: 15]، فَنَظَرْتُ إِلَى هَذَيْنِ الصَّبِيَّيْنِ يَمْشِيَانِ وَ يَعْثُرَانِ، فَلَمْ أَصْبِرْ حَتَّى قَطَعْتُ حَدِيثِي وَ رَفَعْتُهُمَا».

6. ر.ک: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج24، ص208، دارالکتب الاسلامیة.

7. ابن قولویة،‌كامل الزيارات، باب 14، ص 50، روايت 1.

8. ابن قولویة، كامل الزيارات، باب 14، ص 50، روايت 2.

9. الشوری/23.

موضوع قفل شده است