جمع بندی صحت نماز استغاثه به حضرت زهرا (س)

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
صحت نماز استغاثه به حضرت زهرا (س)

بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و احترام

میخواستم بپرسم آیا کیفیت خواندن نماز استغاثه به حضرت زهرا( http://www.askdin.com/showthread.php?t=56199 ) که در سجده باید از حضرت طلب دستگیری نمود ،با قرآن(آیه ۱۸ سوره جن) و سایر روایات ائمه که در زیر آمده متناقص نیست؟
آیا میتوان بر استدلال زیر بیان داشت که احادیث مربوط به کیفیت نماز استغاثه به حضرت سلام الله علیها جعلی میباشد؟
چون حدیثی قبلا خواندم که فکر کنم امام صادق ع فرموده بودند که اگر حدیثی از ما به شما رسید آن را به قرآن و عقل عرضه کنید ، اگر مخالف آن دو بود بدانید که آن حدیث از ما نیست

در تفسير عياشى از امام جواد (عليه السلام ) روايت كرده كه معتصم (خليفه عباسى ) از بريدن دست سارق پرسش نمود، كه از كجا بايد دستش را قطع كنند؟ فرمود: بايد از آخرين بند انگشتان قطع كنند، و كف دست را باقى بگذارند. معتصم پرسيد دليل بر اين معنا چيست ؟ فرمود: كلام رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) است ، كه فرمود سجده بايد بر هفت موضع بدن واقع شود. پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو انگشت پا، پس اگر دست دزد را از مچ و يا از آرنج قطع كنند، دستى باقى نمى ماند تا با آن سجده كند، خداى تعالى هم فرموده : ((ان المساجد لله )) و منظورش از مساجد همان عضوهاى هفتگانه اى است كه بر آن سجده مى شود، و معناى جمله ((فلا تدعوا مع اللّه حدا هم )) همين است كه چيزى كه خاص خدا است نبايد قطع شود (تا آخر حديث ).
و در كافى به سند خود از حماد بن عيسى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه در حديثى گفت : و سجده كرد، امام صادق (عليه السلام ) بر هشت استخوان ، يعنى دو كف دست و دو سر زانو و دو انگشت ابهام پا و پيشانى و بينى ، و آنگاه فرمود هفت موضع آن واجب است ، و آنها همان مواضعى است كه خداى تعالى در كتابش آورده و فرموده : ((و ان المساجد لله فلا تدعوا مع اللّه حدا)) و آن عبارت است از پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو ابهام پا، و اما نهادن بىنى بر خاك مستحب است .

ترجمه تفسير الميزان جلد 20 صفحه 91

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد صدرا

[TD][/TD]

جبریل;1012503 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و احترام

میخواستم بپرسم آیا کیفیت خواندن نماز استغاثه به حضرت زهرا( http://www.askdin.com/showthread.php?t=56199 ) که در سجده باید از حضرت طلب دستگیری نمود ،با قرآن(آیه ۱۸ سوره جن) و سایر روایات ائمه که در زیر آمده متناقص نیست؟
آیا میتوان بر استدلال زیر بیان داشت که احادیث مربوط به کیفیت نماز استغاثه به حضرت سلام الله علیها جعلی میباشد؟

با سلام و عرض ادب

«مرحوم كفعمى»، (متوفی905هـ) در کتاب: «البلد الأمين و الدرع الحصين»‏، بدون ذکر سند و مرحوم مجلسی (متوفی: 1110هـ) به نقل از ایشان با سندی منقطع[1] از کتاب: «قبس المصباح» تألیف: «نظام الدین صهرشتی»،[2] از «مفضل بن عمر» از امام صادق (علیه السلام) روایت نموده که آنحضرت فرمودند:

«إِذَا كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ إِلَى اللَّهِ وَ ضِقْتَ بِهَا ذَرْعاً فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ فَإِذَا سَلَّمْتَ كَبِّرِ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ سَبِّحْ تَسْبِيحَ فَاطِمَةَ علیها السلام ثُمَّ اسْجُدْ وَ قُلْ مِائَةَ مَرَّةٍ يَا مَوْلَاتِي فَاطِمَةُ أَغِيثِينِي‏ ثُمَّ ضَعْ خَدَّكَ الْأَيْمَنَ عَلَى الْأَرْضِ وَ قُلْ مِثْلَ ذَلِكَ ثُمَّ عُدْ إِلَى السُّجُودِ وَ قُلْ ذَلِكَ مِائَةَ مَرَّةٍ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ اذْكُرْ حَاجَتَكَ فَإِنَّ اللَّهَ يَقْضِيهَا».[3] «هرگاه خواسته‌ای در پیشگاه پروردگار داشتی و استجابت آن خواسته، از نیازهای ضروری تو بود، دو رکعت نماز گزارده و هنگامی که سلام آن‌را دادی، سه بار تکبیر گفته و تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) را انجام داده، سپس به سجده برو و صدبار بگو: یا مولاتی فاطمة أغیثینی ای بانوی من فاطمه! به دادم برس. سپس صورت راست خود را بر زمین گذاشته همین عبارت را تکرار کن و سپس دوباره به سجده رفته، بعد از صد و ده بار تکرار مجدد، خواسته خود را از خدا بخواه که پروردگار، آن‌را برآورده خواهد کرد».

حکم سند روایت:
این سند منقطع است یعنی مشخص نیست که «صهرشتی» این روایت را از طریق چه راویانی از «مفضل بن عمر» روایت نموده است؛ که چنین امری موجب ضعف سند این روایت خواهد بود؛ هر چند که ممکن است «صهرشتی» سند این روایت را ذکر نموده؛ ولی کسانی که از وی نقل نموده اند به اعتبار وی متعرض ذکر سند نشده اند، و یا اینکه از آنجا که وی شاگرد مرحوم شیخ طوسی بوده و در آن زمان نیز دسترسی به اصول اولیه ی روایی ممکن بوده، وی این حدیث را از اصول اولیه معتبر شیعه اخذ نموده است.

با آنکه سند این خبر منقطع و تبعا حکم آن نیز ضعیف سند آن خواهد بود؛ اما از آنجا که موضوع روایت در باب سنن بوده، ضعف سند بواسطه ی قاعده تسامح در ادله ی سنن قابل جبران است.


[/HR] [1]. « قبس، قبس المصباح رَوَى الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ إِلَى اللَّهِ...».

[2] . صِهْرَشتی، نظام‌الدین (قرن ۵ق). فقیه امامی. کنیه‌اش را ابوالحسن گفته‌اند. نزد سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ مفید، ابویحیی محمد بن حسن جعفری، ابوالحسین احمد بن علی کوفی نجاشی و ابوالفرج مظفر قزوینی درس خواند. در فقاهت پیرو مکتب فقهی شیخ طوسی به‌شمار می‌آید. از آثارش: اصباح‌الشیعه بمصباح‌الشریعة؛ تنبیه‌الفقیه؛ الانفرادات بالفتوی؛ النصیر فی نقض کلام صاحب‌التفسیر (یعنی قاضی ابویوسف قزوینی)؛ البدایه(در شرح النهایه شیخ طوسی)؛ التبیان فی عمل شهر رمضان (در دعا)؛ و قبس‌المصباح (در دعا). مرحوم آیت الله خویی در مورد ایشان می نویسد: «سلمان ( سليمان ) بن الحسن: قال الشيخ منتجب الدين في فهرسته: ( الشيخ الثقة ، أبو الحسن سلمان ( سليمان ) بن الحسن بن سلمان الصهرشتي: فقيه، وجه، دين، قرأ على شيخنا الموفق أبي جعفر الطوسي، وجلس مجلس درس سيدنا المرتضى ( رحمهم الله ) وله تصانيف، منها: كتاب النفيس. كتاب التنبيه، كتاب النوادر، كتاب المتعة، أخبرنا بها الوالد، عن والده، عنه». (الخویی، ‌معجم رجال الحدیث،‌ج9، ص188) .

[3] . الکفعمی، البلد الأمين و الدرع الحصين، ص159، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات؛ المجلسی، بحار الانوار، ج91، ص30، ط-بیروت؛ النوری، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج6، ص313.

جبریل;1012503 نوشت:

میخواستم بپرسم آیا کیفیت خواندن نماز استغاثه به حضرت زهرا( http://www.askdin.com/showthread.php?t=56199 ) که در سجده باید از حضرت طلب دستگیری نمود ،با قرآن(آیه ۱۸ سوره جن) و سایر روایات ائمه که در زیر آمده متناقص نیست؟
آیا میتوان بر استدلال زیر بیان داشت که احادیث مربوط به کیفیت نماز استغاثه به حضرت سلام الله علیها جعلی میباشد؟
چون حدیثی قبلا خواندم که فکر کنم امام صادق ع فرموده بودند که اگر حدیثی از ما به شما رسید آن را به قرآن و عقل عرضه کنید ، اگر مخالف آن دو بود بدانید که آن حدیث از ما نیست

در تفسير عياشى از امام جواد (عليه السلام ) روايت كرده كه معتصم (خليفه عباسى ) از بريدن دست سارق پرسش نمود، كه از كجا بايد دستش را قطع كنند؟ فرمود: بايد از آخرين بند انگشتان قطع كنند، و كف دست را باقى بگذارند. معتصم پرسيد دليل بر اين معنا چيست ؟ فرمود: كلام رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) است ، كه فرمود سجده بايد بر هفت موضع بدن واقع شود. پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو انگشت پا، پس اگر دست دزد را از مچ و يا از آرنج قطع كنند، دستى باقى نمى ماند تا با آن سجده كند، خداى تعالى هم فرموده : ((ان المساجد لله )) و منظورش از مساجد همان عضوهاى هفتگانه اى است كه بر آن سجده مى شود، و معناى جمله ((فلا تدعوا مع اللّه حدا هم )) همين است كه چيزى كه خاص خدا است نبايد قطع شود (تا آخر حديث ).
و در كافى به سند خود از حماد بن عيسى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه در حديثى گفت : و سجده كرد، امام صادق (عليه السلام ) بر هشت استخوان ، يعنى دو كف دست و دو سر زانو و دو انگشت ابهام پا و پيشانى و بينى ، و آنگاه فرمود هفت موضع آن واجب است ، و آنها همان مواضعى است كه خداى تعالى در كتابش آورده و فرموده : ((و ان المساجد لله فلا تدعوا مع اللّه حدا)) و آن عبارت است از پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو ابهام پا، و اما نهادن بىنى بر خاك مستحب است 91

آیا مضمون روایت مشتمل بر امر باطلی است؟

از آنجا که در دستور این استغاثه آمده است که توسل در حال سجده صورت پذیرد؛ اشکال شده است که چنین دستوری با توحید عبادی در تعارض بوده؛‌ چنانکه قرآن کریم می فرماید: «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدا»؛[1] «و اينكه مساجد از آن خداست، پس هيچ كس را با خدا نخوانيد»! در پاسخ به این اشکال می گوئیم: 1)‌ تمامی آیاتی که مشتمل بر نهی از خواندن غیر خداست، ناظر به عمل مشرکین در عبادت و خواندن غیر خداست؛ خواندنی همسان خواندن خدا که مبتنی بر اعتقاد به تأثیر گذاری مستقل وسائط و در عرض خدا قرار دادن آنها با خداست؛ که چنین امری به معنای عبادت غیر الله است؛ چنانکه قرآن کریم در مورد اعتراف آنان به اعتقاد خویش می فرماید: «وَ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ»؛[2]...«تَاللَّهِ إِنْ كُنَّا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛ إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ»؛[3] «و به آنها گفته مى‏ شود كجا هستند معبودانى كه آنها را پرستش مى‏ كرديد؟... به خدا سوگند كه ما در گمراهى آشكار بوديم؛ چون شما را با پروردگار عالميان برابر مى ‏شمرديم».

و این در حالی است که در این روایت سخن از عبادت خدا و در نهایت سخن از استجابت خداست؛ چنانکه در روایت آمد: « إِذَا كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ إِلَى اللَّهِ وَ ضِقْتَ بِهَا ذَرْعاً فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ...وَ اذْكُرْ حَاجَتَكَ فَإِنَّ اللَّهَ يَقْضِيهَا»: «هرگاه خواسته‌ای در پیشگاه پروردگار داشتی، دو رکعت نماز بگزار...خواسته خود را ذکر نما که پروردگار، آن‌را برآورده خواهد کرد».

همچنین استغاثه ی به حضرت زهرا (سلام الله علیها) پس از پایان نماز بوده و دستور به آن در حین نماز نبوده؛ بلکه آنچه در این روایت دستور به آن داده شده استغاثه در حین سجده ی برای خداست. که در مورد چنین تلفیقی می بایست توجه داشت که حقیقت سجده تنها برای خداست و احدی غیر از خدا مورد سجده قرار نمی گیرد و این دستور نعوذ بالله به معنای سجده بر مخلوق نیست.

در روایتی که در منابع اهل سنت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)‌ و در منابع شیعه از ائمه (علیهم السلام) نقل شده و مضمون و الفاظ آن مورد اتفاق است آمده است: «أَقْرَبُ‏ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ»؛[4] «إِنَ‏ أَقْرَبَ‏ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ الرَّبِّ- عَزَّ وَ جَلَّ- وَ هُوَ سَاجِدٌ بَاكٍ‏»؛[5] «نزديكترين‏ حالى كه بنده به پروردگار عز و جل دارد آن زمانى است كه در سجده‏ باشد و گريان».

با توجه ی به این روایت، دستور به استغاثه در حین سجده به معنای آن است که در نزدیک ترین حالت به پروردگار که دعای بنده نزدیک به استجابت است،‌ بنده برای رفع موانع، خواسته ی خویش را در ضمن استغاثه به یکی از برترین وسائط فیض طلب نموده، با این اعتقاد که تنها خداست که اجابت کننده دعوات است.

بنابراین با توجه به آنکه تفسیر صحیحی از این روایت استفاده می گردد،‌ دلیلی بر مخالفت آن با قرآن و در نتیجه باطل دانستن محتوای آن نیست.

موفق باشید.


[/HR] [1]. الجن/18.

[2]. الشعراء/92.

[3]. همان،‌ آیات: 98و 97.

[4]. مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، ج1، ص350، ح215،‌دارالحدیث،‌ مصر.

[5]. کلینی، الکافی،‌ج2، ص483، ح10، الاسلامیة.

صدرا;1012832 نوشت:
آیا مضمون روایت مشتمل بر امر باطلی است؟

از آنجا که در دستور این استغاثه آمده است که توسل در حال سجده صورت پذیرد؛ اشکال شده است که چنین دستوری با توحید عبادی در تعارض بوده؛‌ چنانکه قرآن کریم می فرماید: «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدا»؛[1] «و اينكه مساجد از آن خداست، پس هيچ كس را با خدا نخوانيد»! در پاسخ به این اشکال می گوئیم: 1)‌ تمامی آیاتی که مشتمل بر نهی از خواندن غیر خداست، ناظر به عمل مشرکین در عبادت و خواندن غیر خداست؛ خواندنی همسان خواندن خدا که مبتنی بر اعتقاد به تأثیر گذاری مستقل وسائط و در عرض خدا قرار دادن آنها با خداست؛ که چنین امری به معنای عبادت غیر الله است؛ چنانکه قرآن کریم در مورد اعتراف آنان به اعتقاد خویش می فرماید: «وَ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ»؛[2]...«تَاللَّهِ إِنْ كُنَّا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛ إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ»؛[3] «و به آنها گفته مى‏ شود كجا هستند معبودانى كه آنها را پرستش مى‏ كرديد؟... به خدا سوگند كه ما در گمراهى آشكار بوديم؛ چون شما را با پروردگار عالميان برابر مى ‏شمرديم».

و این در حالی است که در این روایت سخن از عبادت خدا و در نهایت سخن از استجابت خداست؛ چنانکه در روایت آمد: « إِذَا كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ إِلَى اللَّهِ وَ ضِقْتَ بِهَا ذَرْعاً فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ...وَ اذْكُرْ حَاجَتَكَ فَإِنَّ اللَّهَ يَقْضِيهَا»: «هرگاه خواسته‌ای در پیشگاه پروردگار داشتی، دو رکعت نماز بگزار...خواسته خود را ذکر نما که پروردگار، آن‌را برآورده خواهد کرد».

همچنین استغاثه ی به حضرت زهرا (سلام الله علیها) پس از پایان نماز بوده و دستور به آن در حین نماز نبوده؛ بلکه آنچه در این روایت دستور به آن داده شده استغاثه در حین سجده ی برای خداست. که در مورد چنین تلفیقی می بایست توجه داشت که حقیقت سجده تنها برای خداست و احدی غیر از خدا مورد سجده قرار نمی گیرد و این دستور نعوذ بالله به معنای سجده بر مخلوق نیست.

در روایتی که در منابع اهل سنت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)‌ و در منابع شیعه از ائمه (علیهم السلام) نقل شده و مضمون و الفاظ آن مورد اتفاق است آمده است: «أَقْرَبُ‏ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ»؛[4] «إِنَ‏ أَقْرَبَ‏ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ الرَّبِّ- عَزَّ وَ جَلَّ- وَ هُوَ سَاجِدٌ بَاكٍ‏»؛[5] «نزديكترين‏ حالى كه بنده به پروردگار عز و جل دارد آن زمانى است كه در سجده‏ باشد و گريان».

با توجه ی به این روایت، دستور به استغاثه در حین سجده به معنای آن است که در نزدیک ترین حالت به پروردگار که دعای بنده نزدیک به استجابت است،‌ بنده برای رفع موانع، خواسته ی خویش را در ضمن استغاثه به یکی از برترین وسائط فیض طلب نموده، با این اعتقاد که تنها خداست که اجابت کننده دعوات است.

بنابراین با توجه به آنکه تفسیر صحیحی از این روایت استفاده می گردد،‌ دلیلی بر مخالفت آن با قرآن و در نتیجه باطل دانستن محتوای آن نیست.

موفق باشید.


[/HR] [1]. الجن/18.

[2]. الشعراء/92.

[3]. همان،‌ آیات: 98و 97.

[4]. مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، ج1، ص350، ح215،‌دارالحدیث،‌ مصر.

[5]. کلینی، الکافی،‌ج2، ص483، ح10، الاسلامیة.

سلام علیکم
من یه مدت توی قنوت نمازهام قسمت سلام زیارت عاشورا رو می خوندم. بعدا فهمیدم که همه اش باطل بوده. در حالی که اون هم تفیقی بوده مثل سجده بعد از این نماز و تازه وسطش خود خدا رو هم خطاب قرار میدادم. حقیقت نمازم هم برای خدا بود.
آیا واقعا در سجده اجازه تلفیق خواندن خدا و استغاثه به بندگانش رو داریم؟ خود آیه داره میگه فلاتدعوا مع ​الله احدا، نگفته من دون الله

الرحیل;1012835 نوشت:
سلام علیکم
من یه مدت توی قنوت نمازهام قسمت سلام زیارت عاشورا رو می خوندم. بعدا فهمیدم که همه اش باطل بوده. در حالی که اون هم تفیقی بوده مثل سجده بعد از این نماز و تازه وسطش خود خدا رو هم خطاب قرار میدادم. حقیقت نمازم هم برای خدا بود.
آیا واقعا در سجده اجازه تلفیق خواندن خدا و استغاثه به بندگانش رو داریم؟ خود آیه داره میگه فلاتدعوا مع ​الله احدا، نگفته من دون الله

با سلام و عرض ادب

وظیفه ی نمازگزار در قنوت دعا کردن است و سلام کردن از آنجا که به صیغه ی خطاب آمده در حکم سخن گفتن در حین نماز بوده و از این جهت موجب بطلان نماز است.[1] و این در حالی است که وی می توانست در قنوت این قسمت از دعای زیارت عاشورا را بخواند: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي عِنْدَكَ وَجِيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ».

اما در موضوع بحث سخن از استغاثه ی به حضرت زهرا (علیها السلام) خارج از نماز؛‌ اما در حال سجده است که بیان شد در بررسی چنین امری سجده و اجابت برای خدا و از سوی خداست؛ اما بنده خواسته ی خویش را در ضمن استغاثه به یکی از برترین وسائط فیض طلب می نماید، با این اعتقاد که تنها خداست که اجابت کننده دعوات است.

در واقع چنین امری بسان قسم دادن پروردگار به حق برترین مخلوقات و واسطه قرار دادن آنها در حال سجده است که چنین امری به معنای پرستش غیر خدا نخواهد بود. و این در حالی است که بیان شد در آیه ی:«وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدا»؛[2] مراد از خواندن خواندن عبادی به همراه اعتقاد به اثر بخشی واسطه، مستقل از تدبیر ربوبی است که چنین امری به معنای همسان قرار دادن و شریک قرار دادن غیر خدا با خداست که عمل مشرکین نیز بدین منوال بوده است.

موفق باشید.


[/HR] [1]. بر اساس فتوای مراجع تقلید در صورتی که شخص جاهل قاصر بوده باشد این سلام در قنوت موجب بطلان نماز نخواهد بود،‌ اما بر اساس فتوای مرحوم آیت الله گلپایگانی و آیت الله شبیری چنین سلامی مطلقا موجب بطلان نماز می شود حتی در صورتی که شخص جاهل قاصر باشد. (منبع: سوال شفاهی از بخش پاسخ به سوالات فقهی مرکز ملی).

[2]. الجن/18.

صدرا;1013203 نوشت:
با سلام و عرض ادب

وظیفه ی نمازگزار در قنوت دعا کردن است و سلام کردن از آنجا که به صیغه ی خطاب آمده در حکم سخن گفتن در حین نماز بوده و از این جهت موجب بطلان نماز است.[1] و این در حالی است که وی می توانست در قنوت این قسمت از دعای زیارت عاشورا را بخواند: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي عِنْدَكَ وَجِيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ».

اما در موضوع بحث سخن از استغاثه ی به حضرت زهرا (علیها السلام) خارج از نماز؛‌ اما در حال سجده است که بیان شد در بررسی چنین امری سجده و اجابت برای خدا و از سوی خداست؛ اما بنده خواسته ی خویش را در ضمن استغاثه به یکی از برترین وسائط فیض طلب می نماید، با این اعتقاد که تنها خداست که اجابت کننده دعوات است.

در واقع چنین امری بسان قسم دادن پروردگار به حق برترین مخلوقات و واسطه قرار دادن آنها در حال سجده است که چنین امری به معنای پرستش غیر خدا نخواهد بود. و این در حالی است که بیان شد در آیه ی:«وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدا»؛[2] مراد از خواندن خواندن عبادی به همراه اعتقاد به اثر بخشی واسطه، مستقل از تدبیر ربوبی است که چنین امری به معنای همسان قرار دادن و شریک قرار دادن غیر خدا با خداست که عمل مشرکین نیز بدین منوال بوده است.

موفق باشید.



[/HR] [1]. بر اساس فتوای مراجع تقلید در صورتی که شخص جاهل قاصر بوده باشد این سلام در قنوت موجب بطلان نماز نخواهد بود،‌ اما بر اساس فتوای مرحوم آیت الله گلپایگانی و آیت الله شبیری چنین سلامی مطلقا موجب بطلان نماز می شود حتی در صورتی که شخص جاهل قاصر باشد. (منبع: سوال شفاهی از بخش پاسخ به سوالات فقهی مرکز ملی).

[2]. الجن/18.

سلام علیکم
نمیخوام قیاس یا جر و بحث کنم
ولی خب تو سجده وظیفه ساجد تسبیح خداست و یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی هم به صیغه خطاب است. (البته نمیدونم حکم سخن گفتن در حال سجده چی هست)

مراجع این نماز رو با سجده های بعدش تایید کرده اند؟

الرحیل;1013224 نوشت:
سلام علیکم
نمیخوام قیاس یا جر و بحث کنم
ولی خب تو سجده وظیفه ساجد تسبیح خداست و یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی هم به صیغه خطاب است. (البته نمیدونم حکم سخن گفتن در حال سجده چی هست)

مراجع این نماز رو با سجده های بعدش تایید کرده اند؟

سلام علیکم

در کیفیت انجام این نماز در روایت آمده که شخص آنرا پس از اتمام نماز در حالی که در سجده است انجام دهد؛ گفته شد که این سجده برای خداست (در غیر این صورت عمل مشرکانه خواهد بود). منتهی در حین سجده استغاثه به برگزیده خدا شده است.

اگر چنین امری در روایت وارد نمی شد، استغاثه ی در حال سجده به کسی توصیه نمی شد؛ اما از آنجا که چنین امری در روایت وارد شده و کسی از علمای شیعه نیز بر آن اشکال نگرفته می توان بر اساس این روایت عمل نمود.

نکته ی مهم در این دستور العمل آن است که عبادت امری است مبتنی و وابسطه ی به اعتقاد شخص؛ لذا صرف انجام سجده محقق عنوان عبادت نیست؛ بلکه علاوه بر آن نیازمند به اعتقاد شخص نسبت به الوهیت و ربوبیت حقیقت سجده شونده است.

موفق باشید.

سؤال:
آیا کیفیت خواندن نماز استغاثه به حضرت زهرا که در سجده باید از حضرت طلب دستگیری نمود، با قرآن(آیه ۱۸ سوره جن) متناقص نیست؟ آیا میتوان بر استدلال زیر بیان داشت که احادیث مربوط به کیفیت نماز استغاثه به حضرت سلام الله علیها جعلی می باشند؟

پاسخ:
«مرحوم كفعمى»، (متوفی905هـ) در کتاب: «البلد الأمين و الدرع الحصين»‏، بدون ذکر سند و مرحوم مجلسی (متوفی: 1110هـ) به نقل از ایشان با سندی منقطع(1) از کتاب: «قبس المصباح» تألیف: «نظام الدین صهرشتی»،(2) از «مفضل بن عمر» از امام صادق (علیه السلام) روایت نموده که آنحضرت فرمودند:

«إِذَا كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ إِلَى اللَّهِ وَ ضِقْتَ بِهَا ذَرْعاً فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ فَإِذَا سَلَّمْتَ كَبِّرِ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ سَبِّحْ تَسْبِيحَ فَاطِمَةَ علیها السلام ثُمَّ اسْجُدْ وَ قُلْ مِائَةَ مَرَّةٍ يَا مَوْلَاتِي فَاطِمَةُ أَغِيثِينِي‏ ثُمَّ ضَعْ خَدَّكَ الْأَيْمَنَ عَلَى الْأَرْضِ وَ قُلْ مِثْلَ ذَلِكَ ثُمَّ عُدْ إِلَى السُّجُودِ وَ قُلْ ذَلِكَ مِائَةَ مَرَّةٍ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ اذْكُرْ حَاجَتَكَ فَإِنَّ اللَّهَ يَقْضِيهَا»؛(3) «هرگاه خواسته‌ای در پیشگاه پروردگار داشتی و استجابت آن خواسته، از نیازهای ضروری تو بود، دو رکعت نماز گزارده و هنگامی که سلام آن‌را دادی، سه بار تکبیر گفته و تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) را انجام داده، سپس به سجده برو و صدبار بگو: «یا مولاتی فاطمة أغیثینی»: ای بانوی من فاطمه! به دادم برس. سپس صورت راست خود را بر زمین گذاشته همین عبارت را تکرار کن و سپس دوباره به سجده رفته، بعد از صد و ده بار تکرار مجدد، خواسته خود را از خدا بخواه که پروردگار، آن‌را برآورده خواهد کرد».

حکم سند روایت:
این سند منقطع است یعنی مشخص نیست که «صهرشتی» این روایت را از طریق چه راویانی از «مفضل بن عمر» روایت نموده است؛ که چنین امری موجب ضعف سند این روایت خواهد بود؛ هر چند که ممکن است «صهرشتی» سند این روایت را ذکر نموده؛ ولی کسانی که از وی نقل نموده اند به اعتبار وی متعرض ذکر سند نشده اند، و یا اینکه از آنجا که وی شاگرد مرحوم شیخ طوسی بوده و در آن زمان نیز دسترسی به اصول اولیه ی روایی ممکن بوده، وی این حدیث را از اصول اولیّه ی معتبر شیعه اخذ نموده است.

با آنکه سند این خبر منقطع و تبعا حکم آن نیز ضعیف سند آن خواهد بود؛ اما از آنجا که موضوع روایت در باب سنن بوده، ضعف سند بواسطه ی قاعده تسامح در ادله ی سنن در نزد کسانی که این قاعده را پذیرفته اند قابل جبران است.


آیا مضمون روایت مشتمل بر امر باطلی است؟
از آنجا که در دستور این استغاثه آمده است که توسل در حال سجده صورت پذیرد؛ اشکال شده است که چنین دستوری با توحید عبادی در تعارض بوده؛‌ چنانکه قرآن کریم می فرماید: «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدا»؛(4) «و اينكه مساجد از آن خداست، پس هيچ كس را با خدا نخوانيد»! در پاسخ به این اشکال می گوئیم:

تمامی آیاتی که مشتمل بر نهی از خواندن غیر خداست، ناظر به عمل مشرکین در عبادت و خواندن غیر خداست؛ خواندنی همسان خواندن خدا که مبتنی بر اعتقاد به تأثیر گذاری مستقل وسائط و در عرض خدا قرار دادن آنها با خداست؛ که چنین امری به معنای عبادت غیر الله است؛ چنانکه قرآن کریم در مورد اعتراف آنان به اعتقاد خویش می فرماید: «وَ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ»؛(5)...«تَاللَّهِ إِنْ كُنَّا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛ إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ»؛(6) «و به آنها گفته مى‏ شود كجا هستند معبودانى كه آنها را پرستش مى‏ كرديد؟... به خدا سوگند كه ما در گمراهى آشكار بوديم؛ چون شما را با پروردگار عالميان برابر مى ‏شمرديم».

و این در حالی است که در این روایت سخن از عبادت خدا و در نهایت سخن از استجابت خداست؛ چنانکه در روایت آمد: « إِذَا كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ إِلَى اللَّهِ وَ ضِقْتَ بِهَا ذَرْعاً فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ...وَ اذْكُرْ حَاجَتَكَ فَإِنَّ اللَّهَ يَقْضِيهَا»: «هرگاه خواسته‌ای در پیشگاه پروردگار داشتی، دو رکعت نماز بگزار...خواسته خود را ذکر نما که پروردگار، آن‌را برآورده خواهد کرد».

همچنین استغاثه ی به حضرت زهرا (سلام الله علیها) پس از پایان نماز بوده و دستور به آن در حین نماز نبوده؛ بلکه آنچه در این روایت دستور به آن داده شده استغاثه در حین سجده ی برای خداست. که در مورد چنین تلفیقی می بایست توجه داشت که حقیقت سجده تنها برای خداست و احدی غیر از خدا مورد سجده قرار نمی گیرد و این دستور نعوذ بالله به معنای سجده بر مخلوق نیست.

در روایتی که در منابع اهل سنت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)‌ و در منابع شیعه از ائمه (علیهم السلام) نقل شده و مضمون و الفاظ آن مورد اتفاق است آمده است: «أَقْرَبُ‏ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ»؛(7) «إِنَ‏ أَقْرَبَ‏ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ الرَّبِّ- عَزَّ وَ جَلَّ- وَ هُوَ سَاجِدٌ بَاكٍ‏»؛(8) «نزديكترين‏ حالى كه بنده به پروردگار عز و جل دارد آن زمانى است كه در سجده‏ باشد و گريان».

با توجه ی به این روایت، دستور به استغاثه در حین سجده به معنای آن است که در نزدیک ترین حالت به پروردگار که دعای بنده نزدیک به استجابت است،‌ بنده برای رفع موانع، خواسته ی خویش را در ضمن استغاثه به یکی از برترین وسائط فیض طلب نموده، با این اعتقاد که تنها خداست که اجابت کننده دعوات است.

بنابراین با توجه به آنکه تفسیر صحیحی از این روایت استفاده می گردد،‌ دلیلی بر مخالفت آن با قرآن و در نتیجه باطل دانستن محتوای آن نیست.

پی نوشت:

1. سند روایت چنین است: «قبس، قبس المصباح رَوَى الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ إِلَى اللَّهِ...».

2. صِهْرَشتی، نظام‌الدین (قرن ۵ق). فقیه امامی. کنیه‌اش را ابوالحسن گفته‌اند. نزد سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ مفید، ابویحیی محمد بن حسن جعفری، ابوالحسین احمد بن علی کوفی نجاشی و ابوالفرج مظفر قزوینی درس خواند. در فقاهت پیرو مکتب فقهی شیخ طوسی به‌شمار می‌آید. از آثارش: اصباح‌الشیعه بمصباح‌الشریعة؛ تنبیه‌الفقیه؛ الانفرادات بالفتوی؛ النصیر فی نقض کلام صاحب‌التفسیر (یعنی قاضی ابویوسف قزوینی)؛ البدایه(در شرح النهایه شیخ طوسی)؛ التبیان فی عمل شهر رمضان (در دعا)؛ و قبس‌المصباح (در دعا). مرحوم آیت الله خویی در مورد ایشان می نویسد: «سلمان ( سليمان ) بن الحسن: قال الشيخ منتجب الدين في فهرسته: ( الشيخ الثقة ، أبو الحسن سلمان ( سليمان ) بن الحسن بن سلمان الصهرشتي: فقيه، وجه، دين، قرأ على شيخنا الموفق أبي جعفر الطوسي، وجلس مجلس درس سيدنا المرتضى ( رحمهم الله ) وله تصانيف، منها: كتاب النفيس. كتاب التنبيه، كتاب النوادر، كتاب المتعة، أخبرنا بها الوالد، عن والده، عنه». (الخویی، ‌معجم رجال الحدیث،‌ج9، ص188) .

3. الکفعمی، البلد الأمين و الدرع الحصين، ص159، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات؛ المجلسی، بحار الانوار، ج91، ص30، ط-بیروت؛ النوری، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج6، ص313، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام).

4. الجن/18.

5. الشعراء/92.

6. همان،‌ آیات: 98و 97.

7. مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، ج1، ص350، ح215،‌دارالحدیث،‌ مصر.

8. کلینی، الکافی،‌ج2، ص483، ح10، الاسلامیة.

موضوع قفل شده است