جمع بندی ازدواج و انواع آن

تب‌های اولیه

141 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج و انواع آن

بسم الله
با سلام و احترام
ازدواج واژه ای هست ک در همه جا معنی و انواع مختلف داره .
نمیتوان گفت ازدواج ب معنی زوج شدن است چون باتغییر زمان و همجنسگرایی و... معنی ازدواج از معنی اصلی فاصله گرفته است.
سوال؛
ازدواج با شناخت و بی شناخت , تفاوتشون در چی هست
خیلی با سناخت ازدواج کردن موفق نشدن
خیلیا بی شناخت موفق شدن و بلعکس
در کل چه ملاک هایی برای ازدواج لازم هست , ملاک هایی ک رکن اصلی ازدواجن چی هستن
مثلا اگر ما مسلمانیم باید زن مسلمان بگیریم و... شاید ما با ازدواج با یک غیر مسلمان خوشبخت شویم؟
و اینکه ازدواج بدون ملاک های شخصی و شخصیتی چ هستن, مثلا اگر من نماز میخوانم حتما باید زنم نماز بخواند؟ ایا نماز ملاک زندگی یا خوشبختی است و سایر نمونه های دیگر برای شروع زندگی
با تشکر

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد همدل

[TD][/TD]

ازدواج، واژه ای متداول و رایج است که همۀ افراد ـ به تفصیل یا اجمال ـ معنای آن را درک می کنند. با این حال، تعریف های گوناگونی دربارۀ ازدواج صورت گرفته است که هر یک از آنها به جنبه های متفاوتی از ازدواج اشاره می کنند.

در پُست های بعدی به تفصیل در این زمینه به یاری ایزد منان سخن خواهم گفت.


تعریف ازدواج

تعریف های گوناگونی دربارۀ ازدواج صورت گرفته است که هر یک از آنها به جنبه های متفاوتی از ازدواج اشاره می کنند. اینک به برخی از آنها می پردازیم:

«ویل دورانت» در کتاب تاریخ تمدن، ازدواج را «عمل تنظیم روابط میان دو جنس مرد و زن» می داند و آن را به عنوان «اتحاد یک جفت زن و مرد برای بهبود و پیشرفت نسل آینده» تعریف می کند.(1) این تعریف، از این زاویه به ازدواج می نگرد که خاستگاه و محل تولید نسل انسانی است.

«منتسکیو»؛ جامعه شناس مشهور اروپایی در کتاب روح القوانین، سرچشمۀ ازدواج را در این امر می داند که شوهر ناچار است هزینۀ زندگی فرزندان خود را فراهم کند و این وظیفه به وسیلۀ عقد ازدواج برای او مسلّم می شود.(2) به دیگر سخن، وی ازدواج را امری اقتصادی تعریف می کند که اگر جنبۀ الزام شوهر به تأمین زندگی فرزندانش منتفی شود، ازدواج ویژگی و هدف دیگری ندارد.

شماری، ازدواج را قرارداد رسمی برای برقراری ارتباط جنسی بین یک زن و یک مرد به طور مشروع و قانونی تعریف کرده اند.(3) آشکار است که آنان در تعریف خود تنها به جنبۀ ارضای جنسی نظر داشته اند. برخی حقوق دانان نیز ازدواج را این گونه تعریف کرده اند: «ازدواج رابطه ای است حقوقی و عاطفی که به واسطۀ عقد بین زن و مرد حاصل می شود و به آن ها حق می دهد که با یکدیگر زندگی کنند و مظهر بارز این رابطه، حق تمتّع جنسی است».(4)

در کتابهای فقهی، تعریف خاصی از ازدواج صورت نگرفته است، ولی در زبان فقهی به ازدواج، «نکاح» گفته می شود. نکاح(5) از ریشۀ «نَکَحَ ـ یَنْکَحُ» و در لغت به معنای «تقابل» است؛ چون در زبان عرب، هرگاه دو کوه در برابر یکدیگر قرار گرفته باشند، می گویند: «تناکح الجبلان؛ دو کوه در برابر هم قرار گرفته اند».
از مجموع این تعریف ها می توان چنین برداشت کرد:

«ازدواج عبارت است از ایجاد علقه و رابطه ای بین زن و شوهر تا در پناه آن بتوانند نیازهای ضروری و غیرضروری یکدیگر را تأمین کنند و براساس آن، حقوقی و تکالیفی را عهده دار شوند».

پی‌نوشت‌ها:

  1. دورانت، ویل و آریل، تاریخ تمدن، ترجمۀ محمود مصاحب و دیگران، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1367، ج1، ص47.
  2. منتسکیو، روح القوانین، ترجمۀ علی اکبر مهتدی، تهران: امیرکبیر، 1362، ص629.
  3. حجازی، قدسیه، ازدواج در اسلام، نشریۀ جمعیت هدایت افکار زن، تهران: چاپخانۀ حیدری، 1345، ص31.
  4. محقق داماد، سیدمصطفی، بررسی فقهی حقوق خانواده، تهران: علوم اسلامی، 1378، ص22.
  5. همان، ص21.

از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه است(1) که نسبت به ملل و ادیان دیگر، برای مسلمانان در ازدواج شرایط بیشتری مقرر کرده است. هر چند ازدواج سایر فرهنگ ها را در ظرف و قالب خود به رسمیت می شناسد.(2)

ازدواج با مشرکان
یکی از موانع ازدواج برای مرد یا زن مسلمان، شرک است.
مسلمان نمی تواند با مشرک و کافر به صورت دائم یا موقّت ازدواج کند.(3) البته در ازدواج با اهل کتاب اقوال متعددی وجود دارد.

خداوند متعال در قرآن کریم زن و مرد مسلمان را از ازدواج با مشرکین و کفار نهی کرده و می فرماید: «وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ يُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ» (4)؛ «و با زنان مشرک و بت‏ پرست، تا ایمان نیاورده ‏اند، ازدواج نکنید! (اگرچه جز به ازدواج با کنیزان، دسترسى نداشته باشید زیرا) کنیز باایمان، از زن آزاد بت پرست، بهتر است هر چند (زیبایى، یا ثروت، یا موقعیت او) شما را به شگفتى آورد و زنان خود را به ازدواج مردان بت‏پرست، تا ایمان نیاورده‏ اند، در نیاورید! (اگرچه ناچار شوید آنها را به همسرى غلامان باایمان درآورید زیرا) یک غلام باایمان، از یک مرد آزاد بت‏ پرست، بهتر است هر چند (مال و موقعیت و زیبایى او،) شما را به شگفتى آورد. آنها دعوت به سوى آتش مى‏ کنند و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مى ‏نماید».

پی نوشت ها:

  1. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، تهران: اسلامیه، 1365، ج29، ص8ـ5.
  2. سالاری فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی و دانشگاه ها، 1385، ص17.
  3. موسوی خمینی، روح الله، تحریرالوسیله، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1386، ج ۲، ص ۲۵۴.
  4. بقره(2)، آیه 221.

محمد حسین 72;1011887 نوشت:
مثلا اگر ما مسلمانیم باید زن مسلمان بگیریم و... شاید ما با ازدواج با یک غیر مسلمان خوشبخت شویم؟

باتوجه به مطالبی که عرض شد، ازدواج با مشرکان و کافران حتی برفرض اینکه اگر در زندگی باآنان به خوشبختی و شادکامی برسیم، جایز نیست.
البته باید توجه داشت، حساب اهل کتاب با مشرکان جداست و برخی از علما ازدواج دائم با آنان را جایز نمی دانند و برخی ازدواج موقت با آنان را جایز می دانند

همدل;1012381 نوشت:

تعریف ازدواج

تعریف های گوناگونی دربارۀ ازدواج صورت گرفته است که هر یک از آنها به جنبه های متفاوتی از ازدواج اشاره می کنند. اینک به برخی از آنها می پردازیم:

«ویل دورانت» در کتاب تاریخ تمدن، ازدواج را «عمل تنظیم روابط میان دو جنس مرد و زن» می داند و آن را به عنوان «اتحاد یک جفت زن و مرد برای بهبود و پیشرفت نسل آینده» تعریف می کند.(1) این تعریف، از این زاویه به ازدواج می نگرد که خاستگاه و محل تولید نسل انسانی است.

«منتسکیو»؛ جامعه شناس مشهور اروپایی در کتاب روح القوانین، سرچشمۀ ازدواج را در این امر می داند که شوهر ناچار است هزینۀ زندگی فرزندان خود را فراهم کند و این وظیفه به وسیلۀ عقد ازدواج برای او مسلّم می شود.(2) به دیگر سخن، وی ازدواج را امری اقتصادی تعریف می کند که اگر جنبۀ الزام شوهر به تأمین زندگی فرزندانش منتفی شود، ازدواج ویژگی و هدف دیگری ندارد.

شماری، ازدواج را قرارداد رسمی برای برقراری ارتباط جنسی بین یک زن و یک مرد به طور مشروع و قانونی تعریف کرده اند.(3) آشکار است که آنان در تعریف خود تنها به جنبۀ ارضای جنسی نظر داشته اند. برخی حقوق دانان نیز ازدواج را این گونه تعریف کرده اند: «ازدواج رابطه ای است حقوقی و عاطفی که به واسطۀ عقد بین زن و مرد حاصل می شود و به آن ها حق می دهد که با یکدیگر زندگی کنند و مظهر بارز این رابطه، حق تمتّع جنسی است».(4)

در کتابهای فقهی، تعریف خاصی از ازدواج صورت نگرفته است، ولی در زبان فقهی به ازدواج، «نکاح» گفته می شود. نکاح(5) از ریشۀ «نَکَحَ ـ یَنْکَحُ» و در لغت به معنای «تقابل» است؛ چون در زبان عرب، هرگاه دو کوه در برابر یکدیگر قرار گرفته باشند، می گویند: «تناکح الجبلان؛ دو کوه در برابر هم قرار گرفته اند».
از مجموع این تعریف ها می توان چنین برداشت کرد:

«ازدواج عبارت است از ایجاد علقه و رابطه ای بین زن و شوهر تا در پناه آن بتوانند نیازهای ضروری و غیرضروری یکدیگر را تأمین کنند و براساس آن، حقوقی و تکالیفی را عهده دار شوند».

پی‌نوشت‌ها:


  1. دورانت، ویل و آریل، تاریخ تمدن، ترجمۀ محمود مصاحب و دیگران، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1367، ج1، ص47.
  2. منتسکیو، روح القوانین، ترجمۀ علی اکبر مهتدی، تهران: امیرکبیر، 1362، ص629.
  3. حجازی، قدسیه، ازدواج در اسلام، نشریۀ جمعیت هدایت افکار زن، تهران: چاپخانۀ حیدری، 1345، ص31.
  4. محقق داماد، سیدمصطفی، بررسی فقهی حقوق خانواده، تهران: علوم اسلامی، 1378، ص22.
  5. همان، ص21.

باسمه تعالی
استاد همدل سلام و تشکر بابت جواب
میشه بپرسم که چرا برخی از موارد به عقل داده نشده
بر فرض مثال منع شدن ما از ازدراج با غیر مسلمان به چه علته؟ اگر ریشه یابی کنیم زمان پیامبر غیر مسلمان چندانی در محوطه اسلام نبوده
اما الاناوضاع متفاوته
لطفا بگید چرا دین ما که ارجا به عقل یکی از ویژگیهای اون هست ب اسم تعقل , در برخی موارد ک تعدادشون هم کم نیست , منع کرده است , مثال خودتون ک حتی اگر ازدواج با اونها مایه سعادت و ... باشه باز منع شده است , خب عقل نمیپذیره اینو
باز هم تشکر از شما

محمد حسین 72;1012394 نوشت:
باسمه تعالی
استاد همدل سلام و تشکر بابت جواب
میشه بپرسم که چرا برخی از موارد به عقل داده نشده
بر فرض مثال منع شدن ما از ازدراج با غیر مسلمان به چه علته؟ اگر ریشه یابی کنیم زمان پیامبر غیر مسلمان چندانی در محوطه اسلام نبوده
اما الاناوضاع متفاوته
لطفا بگید چرا دین ما که ارجا به عقل یکی از ویژگیهای اون هست ب اسم تعقل , در برخی موارد ک تعدادشون هم کم نیست , منع کرده است , مثال خودتون ک حتی اگر ازدواج با اونها مایه سعادت و ... باشه باز منع شده است , خب عقل نمیپذیره اینو
باز هم تشکر از شما

سلام
زمان پیامبر غیر مسلمان چندانی در محوطه اسلام نبوده؟!!!
شما کجا زندگی می کنید که مسلمان های اطرافتون از مسلمان های زمان پیامبر(ص) کمترن؟

ازدواج با اون ها مایه سعادت نیست، هرچند مایه خوشبختی دنیوی و شادکامی باشه

[=&quot]وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّىٰ يُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ ۗ وَلَا تُنكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّىٰ يُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ ۗ أُولَٰئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

الرحیل;1012395 نوشت:
سلام
زمان پیامبر غیر مسلمان چندانی در محوطه اسلام نبوده؟!!!
شما کجا زندگی می کنید که مسلمان های اطرافتون از مسلمان های زمان پیامبر(ص) کمترن؟

ازدواج با اون ها مایه سعادت نیست، هرچند مایه خوشبختی دنیوی و شادکامی باشه

[=&quot]وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّىٰ يُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ ۗ وَلَا تُنكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّىٰ يُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ ۗ أُولَٰئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

باسمه تعالی
سلام
من منظورتون نفهمیدم ,
منظور من این است زمان پیامبر ملل و ملت ها ب گستردگی الان نبودن .
من یک روز فکر میکردم ایران کشور مسلمانیه , و همه مسلمانن, بعد فهمیدم ک شهری کوچکی ک خودم تو اون زندگی میکنم هم هزاران نفر اصلا اعتقادی ب اسلام ندارند
حقیقتا ما اسما مسلمانیم , مثل سوالی ک میگه دین شما چیست,و بعد میگه مذهب شما چیست و بعد میگه میزان اعتقادات شما چقدر است
پاسخ دین اسلام,مذهب شیعه,میزان اعتقادات عیرمذهبی
حالا من نفهمیدم منظور شما چیه , و اینکه طبق کدام دلیل عقلی,تاکیدا میگم ,طبق دلیل عقلی بگید چطور با یقین میگید مثلا ازدواج با یک کره ای باعث سعادت ما نیست چون غیر مسلمانه ,کما اینکه ما اگر زن مسلمان هم بگیریم ممکنه بسعادت نرسیم ...

الرحیل;1012395 نوشت:
سلام
زمان پیامبر غیر مسلمان چندانی در محوطه اسلام نبوده؟!!!
شما کجا زندگی می کنید که مسلمان های اطرافتون از مسلمان های زمان پیامبر(ص) کمترن؟

ازدواج با اون ها مایه سعادت نیست، هرچند مایه خوشبختی دنیوی و شادکامی باشه

[=&quot]وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّىٰ يُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ ۗ وَلَا تُنكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّىٰ يُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ ۗ أُولَٰئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

ضمنا این نکته رو بهتون تذکر بدم
کافر یعنی کسی ک خدا رو قبول یا رد میکند
و اینکه خیلیا دین یا مذهبی ندارند ولی ب خالق معتقدند , هزاران عقیده و اعتقاد هست , ولی ما تاکید دلریم ب ازدواج غیرمسلمان ممنوع!
معامله و دوستی و خوش و بش و ... مشکل نداره با اونها و فقط تاکید بر ازدواج شده
و جالب اینجا ک در بحث ازدواج کلمه سعادتمندی مطرح شد
ایا انسان فقط با ازدواج بهرهمند از سعادت خواهد شد؟
قطعا خیر

محمد حسین 72;1012396 نوشت:
باسمه تعالی
سلام
من منظورتون نفهمیدم ,
منظور من این است زمان پیامبر ملل و ملت ها ب گستردگی الان نبودن .
من یک روز فکر میکردم ایران کشور مسلمانیه , و همه مسلمانن, بعد فهمیدم ک شهری کوچکی ک خودم تو اون زندگی میکنم هم هزاران نفر اصلا اعتقادی ب اسلام ندارند
حقیقتا ما اسما مسلمانیم , مثل سوالی ک میگه دین شما چیست,و بعد میگه مذهب شما چیست و بعد میگه میزان اعتقادات شما چقدر است
پاسخ دین اسلام,مذهب شیعه,میزان اعتقادات عیرمذهبی
حالا من نفهمیدم منظور شما چیه , و اینکه طبق کدام دلیل عقلی,تاکیدا میگم ,طبق دلیل عقلی بگید چطور با یقین میگید مثلا ازدواج با یک کره ای باعث سعادت ما نیست چون غیر مسلمانه ,کما اینکه ما اگر زن مسلمان هم بگیریم ممکنه بسعادت نرسیم ...

سلام
خیلی خوبه که ظرف زمانی که این آیات درش نازل شده رو هم در نظر می گیرید. زمان پیامبر ملت ها به گستردگی الان نبودن؟ مردم چین و کره بعدا خلق شدن؟
این آیات زمانی نازل شده که دور تا دور مسلمین رو مشرکان فراگرفته بودند. بین مسلمانان و مشرکان نسبت های خویشاوندی بوده. سال ها با هم زندگی کرده بودند. شاید عشق هایی هم این وسط بوده باشه. در چنین شرایطی خداوند فرمان داده که با مشرکان ازدواج نکنید، نه در شرایطی که یک میلیارد و خرده ای مسلمان در دنیا وجود داره!

«ما اگر زن مسلمان هم بگیریم ممکنه به سعادت نرسیم...» مثل اینه که بگیم ما اگر از خط کشی عابر پیاده هم رد بشیم ممکنه تصادف کنیم، پس خیابان بدون خط کشی که جای خود، حتی از وسط اتوبان هم عبور کنیم اشکالی نداره.

تصور شما از ازدواج چیه؟ اینکه با یه خانم تو یه خونه باشید صبح به صبح به هم صبح به خیر بگید و لبخند بزنید، شما سر سجاده تون در برابر خدای خودتون نماز بخونید، اون جلوی بت خودش راز و نیاز کنه، شما کار کنید و مواظب باشید معاملاتتون طبق احکام اسلامی باشه و ربا نگیرید و... اونم تو خونه یه غذایی درست کنه که شمام بتونید بخورید، شما دعا کمیلتونو بخونید و اونم عود روشن کنه و جفتتون هم روز به روز به خدای خودتون نزدیکتر بشید؟؟

ازدواج همخونه شدن با یه آدم و در عین حال حداقل مراوده رو داشتن نیست. ازدواج یعنی یک آدم بشه نزدیکترین کستون تو زندگی، همه چیز زندگی رو با هم تصمیم بگیرید، سختی ها و خوشی هاتون با هم باشه، با هم مشکلاتو حل کنید، با هم به خدا نزدیک بشید یا با هم از خدا دور بشید.

محمد حسین 72;1012397 نوشت:
و جالب اینجا ک در بحث ازدواج کلمه سعادتمندی مطرح شد
ایا انسان فقط با ازدواج بهرهمند از سعادت خواهد شد؟
قطعا خیر

سعادتمندی رو که از اول خودتون مطرح کردید.
اما انسان ممکنه ازدواج نکنه و سعادتمند بشه. اما اینکه انتظار داشته باشید ازدواجی بکنه که لحظه به لحظه اونو به آتش نزدیک می کنه بعد بخواد مثلا با کمک به ایتام به سعادت برسه، مسلمه که تا وقتی راهشو عوض نکنه مقصد راهش عوض نمیشه

سلام.

الرحیل;1012403 نوشت:
با هم به خدا نزدیک بشید

همیشه تصورم از ازدواج اینجوری بوده، ولی ...

الرحیل;1012403 نوشت:
یا با هم از خدا دور بشید.

تا حالا از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم.

یعنی هیچ وقت اینجوری به نظرم نیومده که یه نفر با ازدواج از خدا دور شده باشه. دوست و رفیق ناباب زیاد دیدم که هم نشینی باهاشون خیلیا رو از راه به در برده، ولی همسر ... چجوری همچین اتفاقی میتونه رخ بده؟
یعنی مثلا طرف بعد از ازدواج ایمانش متزلزل شه؟ یا ازرش هاش جا به جا شه؟

شاید تحت تاثیر عشق آتشین و غیر عقلانی تصمیم بگیره شبیه به همسرش بشه، اما اگر پای همچین عشق هایی وسط نباشه، صرفا معاشرت با همسرش چقدر میتونه تاثیر گذار باشه؟

الرحیل;1012403 نوشت:
سلام
خیلی خوبه که ظرف زمانی که این آیات درش نازل شده رو هم در نظر می گیرید. زمان پیامبر ملت ها به گستردگی الان نبودن؟ مردم چین و کره بعدا خلق شدن؟
این آیات زمانی نازل شده که دور تا دور مسلمین رو مشرکان فراگرفته بودند. بین مسلمانان و مشرکان نسبت های خویشاوندی بوده. سال ها با هم زندگی کرده بودند. شاید عشق هایی هم این وسط بوده باشه. در چنین شرایطی خداوند فرمان داده که با مشرکان ازدواج نکنید، نه در شرایطی که یک میلیارد و خرده ای مسلمان در دنیا وجود داره!

«ما اگر زن مسلمان هم بگیریم ممکنه به سعادت نرسیم...» مثل اینه که بگیم ما اگر از خط کشی عابر پیاده هم رد بشیم ممکنه تصادف کنیم، پس خیابان بدون خط کشی که جای خود، حتی از وسط اتوبان هم عبور کنیم اشکالی نداره.

تصور شما از ازدواج چیه؟ اینکه با یه خانم تو یه خونه باشید صبح به صبح به هم صبح به خیر بگید و لبخند بزنید، شما سر سجاده تون در برابر خدای خودتون نماز بخونید، اون جلوی بت خودش راز و نیاز کنه، شما کار کنید و مواظب باشید معاملاتتون طبق احکام اسلامی باشه و ربا نگیرید و... اونم تو خونه یه غذایی درست کنه که شمام بتونید بخورید، شما دعا کمیلتونو بخونید و اونم عود روشن کنه و جفتتون هم روز به روز به خدای خودتون نزدیکتر بشید؟؟

ازدواج همخونه شدن با یه آدم و در عین حال حداقل مراوده رو داشتن نیست. ازدواج یعنی یک آدم بشه نزدیکترین کستون تو زندگی، همه چیز زندگی رو با هم تصمیم بگیرید، سختی ها و خوشی هاتون با هم باشه، با هم مشکلاتو حل کنید، با هم به خدا نزدیک بشید یا با هم از خدا دور بشید.

سعادتمندی رو که از اول خودتون مطرح کردید.
اما انسان ممکنه ازدواج نکنه و سعادتمند بشه. اما اینکه انتظار داشته باشید ازدواجی بکنه که لحظه به لحظه اونو به آتش نزدیک می کنه بعد بخواد مثلا با کمک به ایتام به سعادت برسه، مسلمه که تا وقتی راهشو عوض نکنه مقصد راهش عوض نمیشه

باسمه تعالی
با سلام
اینکه چ اقوامی زمان پیامبر بودن رو نه من میدرنم نه شما , حدیثی از پیامبر هست ک گفته علم را بجویید اگر در چین باشد و تفسیر اون هم ب دور ترین نقطه اون زملن به ما چین بوده
حالا ک میبینیم از چین دورتر و ... هم بوده ک یا کشف نشدن یا اگر بودن از هم بیخبر بودند
اصلا بحث من راجع ب کی بود کی نبود نیست
بحث من راجع ب دستورات دین هست
مثلا پیامبر خیلی چیزای دیگه هم گفتع مثل سنگساز زن بدکاره
الان شما اینو اجرا میکنید؟؟؟
ولی همچنان بر ازدواج نکردن غیرمسلمان تاکید میکنید؟؟؟؟
دست دزد باید قطع شه؟ الان میشه ؟؟؟ و امثالهم ک زیاده

momi14;1012409 نوشت:
سلام.

همیشه تصورم از ازدواج اینجوری بوده، ولی ...

تا حالا از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم.

یعنی هیچ وقت اینجوری به نظرم نیومده که یه نفر با ازدواج از خدا دور شده باشه. دوست و رفیق ناباب زیاد دیدم که هم نشینی باهاشون خیلیا رو از راه به در برده، ولی همسر ... چجوری همچین اتفاقی میتونه رخ بده؟
یعنی مثلا طرف بعد از ازدواج ایمانش متزلزل شه؟ یا ازرش هاش جا به جا شه؟

شاید تحت تاثیر عشق آتشین و غیر عقلانی تصمیم بگیره شبیه به همسرش بشه، اما اگر پای همچین عشق هایی وسط نباشه، صرفا معاشرت با همسرش چقدر میتونه تاثیر گذار باشه؟


دوست و رفیق ناباب رو که دیدید. یعنی به نظرتون تاثیر همسر در زندگی کمتر از تاثیر دوسته؟

دور شدن از خدا اونجوری که فکر می کنید لزوما با یک تصمیم غیر عقلانی بزرگ رخ نمیده
اولین مرحله اینه که روح ایمان رو از زندگیتون خالی می کنه (شایدم زندگیتون رو از روح ایمان خالی می کنه)، غفلت که جایگزینش شد توی تصمیم گیری های زندگی اولین نگاهتون به منافع زودگذر دنیاییه، شاید اوایل نیم نگاهی هم به احکام داشته باشید و سعی کنید یه جوری دورشون بزنید اما کم کم می گید برو بابا. اینقدر غرق در ظواهر زندگی دنیوی میشید که یه روز به خودتون میاید می بینید هیچ شباهتی به آدم قبل از ازدواجتون ندارید.

محمد حسین 72;1012410 نوشت:
بحث من راجع ب دستورات دین هست
مثلا پیامبر خیلی چیزای دیگه هم گفتع مثل سنگساز زن بدکاره
الان شما اینو اجرا میکنید؟؟؟
ولی همچنان بر ازدواج نکردن غیرمسلمان تاکید میکنید؟؟؟؟
دست دزد باید قطع شه؟ الان میشه ؟؟؟ و امثالهم ک زیاده

قرار نیست مباحث رو با هم خَلط کنیم و نتیجۀ دلخواه خودمان را برداشت کنیم!؟.
حکم قطع دست دزد حدود پانزده شرط داره که اگر فراهم بشه، آنگاه قطع میشه
حکم سنگساز هم ایضاً

ازدواج مسلمان با غیرمسلمان علاوه بر اینکه دلیل قطعی از قرآن و سنت داریم، با اصل کفویت و تناسب در معیارها و ملاک های ازدواج که ضامن سلامت و پایداری ازدواج هست،سازگاری ندارد که در پُست های بعدی به مددالهی در این زمینه باز سخن خواهم گفت.

momi14;1012409 نوشت:
سلام.

همیشه تصورم از ازدواج اینجوری بوده، ولی ...

تا حالا از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم.

یعنی هیچ وقت اینجوری به نظرم نیومده که یه نفر با ازدواج از خدا دور شده باشه. دوست و رفیق ناباب زیاد دیدم که هم نشینی باهاشون خیلیا رو از راه به در برده، ولی همسر ... چجوری همچین اتفاقی میتونه رخ بده؟
یعنی مثلا طرف بعد از ازدواج ایمانش متزلزل شه؟ یا ازرش هاش جا به جا شه؟

شاید تحت تاثیر عشق آتشین و غیر عقلانی تصمیم بگیره شبیه به همسرش بشه، اما اگر پای همچین عشق هایی وسط نباشه، صرفا معاشرت با همسرش چقدر میتونه تاثیر گذار باشه؟

باسمه تعالی
با سلام
ازدواج مثل هندونه میمونه
شما استاد هندونه انتخاب کردن هم باشی , تا بازش نکنی نمیفهمی سفیده یا قرمز
منکر شناخت در ازدواج نیستم ولی معتقدم زندگی باید ساخته بشه , اخر سر معلوم میشه چی ساختی
نقشه هم بریزی همون میشه ک شرایط حکم میکنه
مثلا شرایط الان حکم میکنه خیلیا بچه دار نشن
رزق بچه با خداست ولی فقط تا دوسالگی نه تا پنجاه سالگی , پس الان شرایط اقتصلدی تایین میکنه ازدواج کتی یا نه کی بچه دار بشی و . ...

محمد حسین 72;1012414 نوشت:
شما استاد هندونه انتخاب کردن هم باشی , تا بازش نکنی نمیفهمی سفیده یا قرمز

شما استاد هندوانه انتخاب کردن هم که باشی باز هم ممکنه هندوانه ای بخری که توش سفید باشه. اما هیچکس انتظار نداره هندوانه ای که از پوستش مشخصه خراب شده، وقتی بازش می کنی تازه و سالم باشه

محمد حسین 72;1012410 نوشت:
اینکه چ اقوامی زمان پیامبر بودن رو نه من میدرنم نه شما , حدیثی از پیامبر هست ک گفته علم را بجویید اگر در چین باشد و تفسیر اون هم ب دور ترین نقطه اون زملن به ما چین بوده
حالا ک میبینیم از چین دورتر و ... هم بوده ک یا کشف نشدن یا اگر بودن از هم بیخبر بودند
اصلا بحث من راجع ب کی بود کی نبود نیست
بحث من راجع ب دستورات دین هست
مثلا پیامبر خیلی چیزای دیگه هم گفتع مثل سنگساز زن بدکاره
الان شما اینو اجرا میکنید؟؟؟
ولی همچنان بر ازدواج نکردن غیرمسلمان تاکید میکنید؟؟؟؟
دست دزد باید قطع شه؟ الان میشه ؟؟؟ و امثالهم ک زیاده

از نظر شما کدوم دستورات دین همیشگی هستند و کدوم دستورات رو باید کنار بگذارید و به عقل مبارک رجوع کنید؟

محمد حسین 72;1012414 نوشت:
ازدواج مثل هندونه میمونه
شما استاد هندونه انتخاب کردن هم باشی , تا بازش نکنی نمیفهمی سفیده یا قرمز
منکر شناخت در ازدواج نیستم ولی معتقدم زندگی باید ساخته بشه , اخر سر معلوم میشه چی ساختی
نقشه هم بریزی همون میشه ک شرایط حکم میکنه


اگر فرض بگیریم سخن شما درست باشد، آیا این مطلب را در بقیۀ امور زندگی، بقیۀ انتخابات زندگی همچون انتخاب کفش و لباس و خرید ماشین و... هم جاری و ساری می بینید؟ یا اینکه چشم بسته عمل می کنید؟

بارها دیده ایم که افراد برای خرید یه لباس یا کفش که چند ماه و یا نهایتاً یکی دو سال می خواهند استفاده کنند، کل بازار را دور می زنند، دقت و وسواس به خرج می دهند؛ در حالی که در انتخاب همسر که پای یک عمر زندگی در میان است این دقت ها را ندارند. حتی بر اساس نگرش توحیدی، همسران در صورتی که مؤمن و صالح باشند در آخرت نیز باهم خواهند بود، بنابراین انتخاب همسر ازلی و ابدی نیاز به دقت بیشتری دارد. اصلاً و ابداً قابل مقایسه با هندوانه دربسته نیست!؟

یک انتخاب نادرست می تواند کل مسیر زندگی انسان را تغییر دهد.

همدل;1012413 نوشت:
قرار نیست مباحث رو با هم خَلط کنیم و نتیجۀ دلخواه خودمان را برداشت کنیم!؟.
حکم قطع دست دزد حدود پانزده شرط داره که اگر فراهم بشه، آنگاه قطع میشه
حکم سنگساز هم ایضاً

ازدواج مسلمان با غیرمسلمان علاوه بر اینکه دلیل قطعی از قرآن و سنت داریم، با اصل کفویت و تناسب در معیارها و ملاک های ازدواج که ضامن سلامت و پایداری ازدواج هست،سازگاری ندارد که در پُست های بعدی به مددالهی در این زمینه باز سخن خواهم گفت.

باسمه تعالی
سلام
بله حرفتون صحیح هست , ولی الان مطمعنا دست دزد قطع نمیشه , چون ما سالهاست اینجور خبری نشنیدیم , ایا تر مملکت هفتاد ملیونی سالی یبار هم کسی پیدا نمیشه شروط پانزده گانه رو بجا بیاره تا دستش قطع بشه ( حالا اینو ب کنایه ب ضعف قانون قضایی میگم)
ولی چیزی ک دیگه ما دیدیم عدم اجرا عدالت و یا عدم اجرای صحیح عدالته ,چیزی ک خودمون وسط مملکتشیم و داریم لمسش میکنیم و کار اسراعیل غاصب هم نیست این حرفا
اما راجع ب ازدواج , چرا شما مرتبا ب نشدن این قضیه اصرار دارید؟؟؟ مگر ملاک تشخیص و صحت عقل نیست؟ عقل چی میگه راجع به منع ازدواج با افراد غیر مسلمان , صد رحمت ب دین ک حداقل ی تبصره ای داره ک اونم میگه اگر طرف قبول کنه مسلمان شه ازدواج کنید , شما اصلا قصد گفتن تبصره یا تبصره ها رو ندارید؟
الان اگر بخواییم اسلام رو کتبی و شفاهی شرح بدیم مطمعنا خواهیم شنید اسلام ناب محمدی تو ایران هست یا حداقل ما مسلمان تریم , رو برگه ما نمره مسلمانیمون از کشورا دیگه بالاتره ولی در عمل رنگ و بوی از اسلام در بین ما نیست
تحریم ها محک خوبی برای راستی ازمایی بود
از بالایی تا پایینی از چپاول بیت المال تا احتکار خانگی برنج و رب گوجه نشون داد که چند مسلمان تو کشور هست
چند تا اسمی چند تا رسمی
حالا بقول شما خلط مطلب نشه , ولی اگر قرارباشه جز ب جز درباره مسایل حرف بزنیم ک سالها طول میکشه
چکیده از مطلب میشه , ازدواج مسلمان و غیرمسلمان چرا جایز نیست ؟ دلایل عقلی ان را شرح بدید , صرفا بسنده کردن ب روایات کافی نیست , ن اینکه مخالف حرف خدا پیغمبر باشم , همینجوری سوال پیش اومده برام ک چرا جایز نیست , ایا دلیل عقلی بر این قضیه هست یا این هم صرفا یک خکم الهی هست که تخطی از اون باعث کفر میشه
همین

الرحیل;1012412 نوشت:
دوست و رفیق ناباب رو که دیدید. یعنی به نظرتون تاثیر همسر در زندگی کمتر از تاثیر دوسته؟

این که میگید درسته، شاید علتش که تو کتم نمیره تفاوت زمینه ها و اهداف شکل گیری و نوع ارتباط و سطح ارتباط و تعهد در دوستی با ازدواجه.

زوج هایی که با هم ازدواج میکنن که بعدش با هم دوست هم باشن، منجر به رشد همدیگه میشن، اما زوج هایی که با هم دوست نیستند، اینقدر از هم فاصله دارن که بعید میدونم خیلی رو هم تاثیر گذاری مستقیم داشته باشن. یعنی شاید غیر مستقیم، درگیری با مسائل زندگی مشترک با یه نفر منجر به غفلت نفر دیگه بشه، اما چقدر احتمالش هست مستقیما تحت تاثیر افکار و اعتقادات طرف مقابل قرار بگیره؟

الان که دارم زندگی مشترک اطرافیانم رو مرور میکنم، میبینم مواردی هستند که ایمان و اعتقادات یک نفر تحت تاثیر همسرش رشد کرده، اما یادم نمیاد فردی بعد از ازدواج دین و ایمونش متزلزل شده باشه. مگه اینکه از اول هم طرف فکر میکرده با ایمانه، ولی اینطور نبوده.

همدل;1012417 نوشت:

اگر فرض بگیریم سخن شما درست باشد، آیا این مطلب را در بقیۀ امور زندگی، بقیۀ انتخابات زندگی همچون انتخاب کفش و لباس و خرید ماشین و... هم جاری و ساری می بینید؟ یا اینکه چشم بسته عمل می کنید؟

بارها دیده ایم که افراد برای خرید یه لباس یا کفش که چند ماه و یا نهایتاً یکی دو سال می خواهند استفاده کنند، کل بازار را دور می زنند، دقت و وسواس به خرج می دهند؛ در حالی که در انتخاب همسر که پای یک عمر زندگی در میان است این دقت ها را ندارند. حتی بر اساس نگرش توحیدی، همسران در صورتی که مؤمن و صالح باشند در آخرت نیز باهم خواهند بود، بنابراین انتخاب همسر ازلی و ابدی نیاز به دقت بیشتری دارد. اصلاً و ابداً قابل مقایسه با هندوانه دربسته نیست!؟

یک انتخاب نادرست می تواند کل مسیر زندگی انسان را تغییر دهد.

باسمه تعالی
بله مثالتون جالبه
ولی اگر بخوام لج کنم یا مثال روی مثال بزنم بحث عملا غیراموزنده میشه
قصد من یادگیری هست
مطمعنا هر کسی در انتخاب همسر وسواس ب خرج میده حتی بعضی از حیوانات هم برای جفت گیری ملاک های خاصی دارند مثلا نوع پرنده ک اگر اشیانه ک نر ساخته رو بپسنده با اون جفت گیری میکنه و و و
ولی یقینا نمیشه منکر این شد ک ازدواج ما بیشترین تاثیر رو از وضعیت اقتصادی میگیره
مثالی ساده
طی تحقیقات ب عمل اومده
کشوری ک تیمش تو جام حهانی میبره اون سال بیشترین زاد و ولد توش صورت میگیره
چون شور و هیجان از برد باعث ایحاد رابطه و بچه دار شدن میشه
تحقیقیه ک صورت گرفته
پس یقینا شور و هیجانی ک تقریبا پنج شش سال از وطنمان رفته , تاثیر بسزایی در کیفیت زندگی( هندوانه) دارد

الرحیل;1012416 نوشت:
شما استاد هندوانه انتخاب کردن هم که باشی باز هم ممکنه هندوانه ای بخری که توش سفید باشه. اما هیچکس انتظار نداره هندوانه ای که از پوستش مشخصه خراب شده، وقتی بازش می کنی تازه و سالم باشه

از نظر شما کدوم دستورات دین همیشگی هستند و کدوم دستورات رو باید کنار بگذارید و به عقل مبارک رجوع کنید؟

بنام الله
دوست خوبم الرحیل عزیز
من برای جنگ نیومدم
نه چوب تو دستمه ن چماق
ولی جمله عقل مبارک شما ممکنه جرقه یک کدورت بشه
پس دعوت میکنم که صبور باشی
من گفتم مخالف دستور دین نیستم , ولی خب اگر مثلا من یک دختر بودایی پیدا کنم که تمام رفتارش با معیارهای دین من جور باشه( فقط یک مثال برای رسیدن به پاسخ هست) چرا دین اجازه گرفتن این دخترو بمن نمیده؟؟؟
فقط چون مسلمان نیست ؟
مفهوم و معنی اسلام از نظر شما چیه ؟
اسما بگم الله اکبر , رسما کار دیگه کنم ؟ خیلیا مسلمانن و مسلمان زاده ولی زندگیشون سرشاره از حرام و حرامیته
پس عقل حکم میکنه , که بگم
واعضی پرسید از فرزند خویش
هیچ میدانی مسلمانی ب چیست
صدق بی ازاری و خدمت ب خلق
هم عبادت هم حدیثبندگیست
گفت زین معیار ک میگویی , یک مسلمان هست
ان هم ارمنیست

محمد حسین 72;1012414 نوشت:
ازدواج مثل هندونه میمونه
شما استاد هندونه انتخاب کردن هم باشی , تا بازش نکنی نمیفهمی سفیده یا قرمز

به نظر من این مقایسه ابدا صحیح نیست.

ازدواج مثل هندونه نیست که بیاری خونه بعد تازه ببینی چی چی خریدی. پس تکلیف تحقیق و پرس وجو، چند جلسه خواستگاری، دوران آشنایی و رفت و آمد، دوران نامزدی بدون عقد و دوران نامزدی با عقد برای سبک سنگین کردن انتخاب چی میشه؟

شما استاد انتخاب همسر بشو، اگه انتخابت خوب از آب در نیومد هر چی دلت خواست به من بگو.

اگه این مثال رو از یه متاهل شنیدی، شک نکن که طرف نه تنها قبل از ازدواج تلاش قابل توجهی برای انتخاب صحیح نکرده، بلکه بعد از ازدواج هم تصمیم نداره به فکر بهبود زندگیش باشه.

momi14;1012422 نوشت:
این که میگید درسته، شاید علتش که تو کتم نمیره تفاوت زمینه ها و اهداف شکل گیری و نوع ارتباط و سطح ارتباط و تعهد در دوستی با ازدواجه.

زوج هایی که با هم ازدواج میکنن که بعدش با هم دوست هم باشن، منجر به رشد همدیگه میشن، اما زوج هایی که با هم دوست نیستند، اینقدر از هم فاصله دارن که بعید میدونم خیلی رو هم تاثیر گذاری مستقیم داشته باشن. یعنی شاید غیر مستقیم، درگیری با مسائل زندگی مشترک با یه نفر منجر به غفلت نفر دیگه بشه، اما چقدر احتمالش هست مستقیما تحت تاثیر افکار و اعتقادات طرف مقابل قرار بگیره؟

الان که دارم زندگی مشترک اطرافیانم رو مرور میکنم، میبینم مواردی هستند که ایمان و اعتقادات یک نفر تحت تاثیر همسرش رشد کرده، اما یادم نمیاد فردی بعد از ازدواج دین و ایمونش متزلزل شده باشه. مگه اینکه از اول هم طرف فکر میکرده با ایمانه، ولی اینطور نبوده.


خب اصولا وقتی که آدم توی امتحان بازنده میشه معنیش اینه که از اول ایمانش به اون حد از محکمی نبوده که بتونه ایمانش رو نگه داره. بنابراین بهتره طور دیگه ای به قضیه نگاه کنیم. ما چقدر ایمانمون محکمه که مطمئن باشیم میتونیم در فراز و نشیب های زندگی به تنهایی خودمون رو حفظ کنیم درحالی که همسری هم داریم که خواسته یا ناخواسته مرتب داره سد راهمون میشه (حالا یا با آزار، یا با محبت یا با زور یا هر ابزار دیگه)
بگذارید مثال بزنم از یک شخصیت تاریخی که تا قبلش خودش هم فکر نمی کرده ایمانش ضعیف باشه (که اگه با خودمون مقایسه کنیم فقط خدا عاقبتمون رو به خیر کنه): عمر بن سعد
یا برعکسش از یک شخصیت تاریخی که تا قبلش خودش هم فکر نمی کرده اینقدر ایمانش محکم باشه: زهیر بن قین

ضمنا آدما وقتی ازدواج می کنن با این نیت ازدواج میکنن که به یک نفر نزدیک باشن، هیچکس ازدواج نمی کنه که از فردای ازدواج طلاق عاطفی بگیره

momi14;1012427 نوشت:
به نظر من این مقایسه ابدا صحیح نیست.

ازدواج مثل هندونه نیست که بیاری خونه بعد تازه ببینی چی چی خریدی. پس تکلیف تحقیق و پرس وجو، چند جلسه خواستگاری، دوران آشنایی و رفت و آمد، دوران نامزدی بدون عقد و دوران نامزدی با عقد برای سبک سنگین کردن انتخاب چی میشه؟

شما استاد انتخاب همسر بشو، اگه انتخابت خوب از آب در نیومد هر چی دلت خواست به من بگو.

اگه این مثال رو از یه متاهل شنیدی، شک نکن که طرف نه تنها قبل از ازدواج تلاش قابل توجهی برای انتخاب صحیح نکرده، بلکه بعد از ازدواج هم تصمیم نداره به فکر بهبود زندگیش باشه.

بنام الله متعال
با سلام
ارادت خدمت شما
اولا هندوانه یک مثال هست
دوما شما هندوانه رو ب امید این نمیخری ک توش موز باشه
ولی یقین داری ک یا قرمز و شیرینه یا ابکی و سفید و یا قرمز بی مزه
غیر این حالت ها نیست , هست ؟
ازدواج هم هر کس بخواد انجام بده مطمعنا یسری ملاک ها و معیارها داره حالا کم و زیادش بسته ب خود فرد هست
بحث من سر ازدواج هست , مثلا اگر من یک دختر خوب و نزدیک بخودم گیر اوردم ک بودایی بود باید نگیرمش چون غیر مسلمانه ؟ باشه ولی دلیل عقلی بیار برام ک من بفهمم چرا , مطمعنا تو یک دختر رو بخاطر فقط مسلمانچنبودن رد نمیکنی

الرحیل;1012428 نوشت:
خب اصولا وقتی که آدم توی امتحان بازنده میشه معنیش اینه که از اول ایمانش به اون حد از محکمی نبوده که بتونه ایمانش رو نگه داره. بنابراین بهتره طور دیگه ای به قضیه نگاه کنیم. ما چقدر ایمانمون محکمه که مطمئن باشیم میتونیم در فراز و نشیب های زندگی به تنهایی خودمون رو حفظ کنیم درحالی که همسری هم داریم که خواسته یا ناخواسته مرتب داره سد راهمون میشه (حالا یا با آزار، یا با محبت یا با زور یا هر ابزار دیگه)
بگذارید مثال بزنم از یک شخصیت تاریخی که تا قبلش خودش هم فکر نمی کرده ایمانش ضعیف باشه (که اگه با خودمون مقایسه کنیم فقط خدا عاقبتمون رو به خیر کنه): عمر بن سعد
یا برعکسش از یک شخصیت تاریخی که تا قبلش خودش هم فکر نمی کرده اینقدر ایمانش محکم باشه: زهیر بن قین

ضمنا آدما وقتی ازدواج می کنن با این نیت ازدواج میکنن که به یک نفر نزدیک باشن، هیچکس ازدواج نمی کنه که از فردای ازدواج طلاق عاطفی بگیره

باسمه تعالی
فقط برای حواب ب قسمت اخر حرفت
هیچکس ازدواج نمیکنه ک طلاق بگیره
هیچ کس سوار وسیلع نمیشه ک بمیره
هیچکس .....
این ک نشد دلیل
شرایط تعیین میکنه نه حرف من یا شما
ممکنه یکی انقد زندگیش سخت شع ک علاجش طلاق باشه ممکنه یکی طلاقو ننگ بدونه و جهنم زندگی رو ب امید مرگ تحمل کنه

محمد حسین 72;1012425 نوشت:
بنام الله
دوست خوبم الرحیل عزیز
من برای جنگ نیومدم
نه چوب تو دستمه ن چماق
ولی جمله عقل مبارک شما ممکنه جرقه یک کدورت بشه
پس دعوت میکنم که صبور باشی
من گفتم مخالف دستور دین نیستم , ولی خب اگر مثلا من یک دختر بودایی پیدا کنم که تمام رفتارش با معیارهای دین من جور باشه( فقط یک مثال برای رسیدن به پاسخ هست) چرا دین اجازه گرفتن این دخترو بمن نمیده؟؟؟
فقط چون مسلمان نیست ؟
مفهوم و معنی اسلام از نظر شما چیه ؟
اسما بگم الله اکبر , رسما کار دیگه کنم ؟ خیلیا مسلمانن و مسلمان زاده ولی زندگیشون سرشاره از حرام و حرامیته
پس عقل حکم میکنه , که بگم
واعضی پرسید از فرزند خویش
هیچ میدانی مسلمانی ب چیست
صدق بی ازاری و خدمت ب خلق
هم عبادت هم حدیثبندگیست
گفت زین معیار ک میگویی , یک مسلمان هست
ان هم ارمنیست

شما تحمل این کجروی ها رو تو زندگی مسلمانان ندارید. چطور تو زندگی با یک غیر مسلمان که خیلی بیش از این ها رو در زندگیش رعایت نمی کنه و چه بسا اصلا عقیده اش کاملا عکس این باشه رو تحمل می کنید؟

دختر بودایی که تمام معیارهاش با دین شما یکیه چطور بوداییه؟ اولین اصل اسلام توحیده

محمد حسین 72;1012430 نوشت:
باسمه تعالی
فقط برای حواب ب قسمت اخر حرفت
هیچکس ازدواج نمیکنه ک طلاق بگیره
هیچ کس سوار وسیلع نمیشه ک بمیره
هیچکس .....
این ک نشد دلیل
شرایط تعیین میکنه نه حرف من یا شما
ممکنه یکی انقد زندگیش سخت شع ک علاجش طلاق باشه ممکنه یکی طلاقو ننگ بدونه و جهنم زندگی رو ب امید مرگ تحمل کنه

خب شرایط باعث شده
از اول که با تصمیم طلاق ازدواج نکرده
کرده؟

الرحیل;1012431 نوشت:
شما تحمل این کجروی ها رو تو زندگی مسلمانان ندارید. چطور تو زندگی با یک غیر مسلمان که خیلی بیش از این ها رو در زندگیش رعایت نمی کنه و چه بسا اصلا عقیده اش کاملا عکس این باشه رو تحمل می کنید؟

دختر بودایی که تمام معیارهاش با دین شما یکیه چطور بوداییه؟ اولین اصل اسلام توحیده

باسمه تعالی
رحیل عزیز
داخل پرانتز گفتم مثال هست
حالا ک جدی گرفتیش بزار مطلب رو بازتر کنم
داستان شیخی ک بخارج از ایران رفت و گفت انحا مسلمان ندیدم ولی اسلام دیدم و اینجا اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم
مثال خوبیه ک بگم اونها مسلمانی ک ما میگیم و میخونیم رو عملا رعایت میکنن و...
پس میشه یک غیر مسلمان مطابق معیار اسلام باشه

الرحیل;1012433 نوشت:
خب شرایط باعث شده
از اول که با تصمیم طلاق ازدواج نکرده
کرده؟

باسمه تعالی
برگردیم سر مثال هندونه ک نزدیک بود با چماق بیای برای من ( شوخی میگم ک بحث حالت جنگی گیره)
هیچکس هندونه روب امید سفید بودن یا کال بودن نمیخره
ازدواج شباهت زیادی ب هندوانه داره اونم اینه ک هندونه میوه ایه ک اگر کال هم باشه بزرگ میشه
ادمای ما هم همیطورن بزرگ میشن ولی تو زندگی میفهمی ک کال هست طرف
ازدواج خیلی خوبه
ولی الان چ موافق باشی با حرفم چ مخالف
شرایط اقتصادی تعیین میکنه زندگی چطور باشه
شما هر چ محبت کنی و دست و پای همسرتو برای ابراز علاقه ببوسی
جیبت ک خالی بود محکوم ب دیدن نابودی زندگیت هستی
اینجاست ک بهت میگم اسلام تغییر میکنه
اگر سوال کنی از مراجع میفهمی ک اگر کارد ب اسخونا خورد حتی میتونی نزول بگیری
و اینکه زمانی ک بیفتی تو ناچاری بد حرام گوشت هم بهت حلال میشه

الرحیل;1012428 نوشت:
هیچکس ازدواج نمی کنه که از فردای ازدواج طلاق عاطفی بگیره

نه خب، شما خیلی سختش کردید، طلاق عاطفی تحت تاثیر شرایط بعد از ازدواج رخ میده. اما دوستی (حالا چه دوستی یک زوج، چه دوستی معمولی) تحت تاثیر بینش یک انسان به روابط بین انسانی، قبل از ایجاد رابطه به وجود میاد، بینش به عقل مربوطه نه احساس. اکثر ازدواج ها خالی از این بینش هستند و فقط شاید بعد از ازدواج تحت تاثیر وعده خدا به ایجاد مودت کمی به هم وابسته بشن، چون اصل همون بینش ست و مودت هم به محبت عقلانی میگن. حتی خیلی از دوست هایی که جونشون رو هم برای هم دیگه فدا میکنن هم دلیل منطقی برای اینکار ندارن، چون دوستیشون یه جور احساسه، نه بینش.

محمد حسین 72;1012429 نوشت:
اولا هندوانه یک مثال هست

مثال خوبی نیست خب!!

محمد حسین 72;1012429 نوشت:
بحث من سر ازدواج هست , مثلا اگر من یک دختر خوب و نزدیک بخودم گیر اوردم ک بودایی بود باید نگیرمش چون غیر مسلمانه ؟

بله متوجه بحث شما هستم. شما دارید میگید صرفا مسلمان بودن یا نبودن، چطور میتونه یک حکم کلی ایجاد کنه؟

محمد حسین 72;1012429 نوشت:
دلیل عقلی بیار برام ک من بفهمم چرا , مطمعنا تو یک دختر رو بخاطر فقط مسلمانچنبودن رد نمیکنی

از نظر من ایمان و عقل تفکیک ناپذیرند. لازم نیست عقل واسه مسلمان بودنش دلیل بیاره. البته به شرطی که با اسلام واقعی رو به رو باشیم.

محمد حسین 72;1012434 نوشت:
شیخی ک بخارج از ایران رفت و گفت انحا مسلمان ندیدم ولی اسلام دیدم و اینجا اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم

شما درباره مصادیق مسلمانی صحبت میکنید، اما شرع در رابطه با اصل مسلمانی صحبت میکنه. ممکنه یک نفر ادعای مسلمانی کنه، اما شبیه به مسلمان ها رفتار نکنه، این یه مسئله ی دیگه ست. شرع با این مسئله کاری نداره، بنا رو بر درستی مسلمانی میذاره.

momi14;1012439 نوشت:
مثال خوبی نیست خب!!

بله متوجه بحث شما هستم. شما دارید میگید صرفا مسلمان بودن یا نبودن، چطور میتونه یک حکم کلی ایجاد کنه؟

از نظر من ایمان و عقل تفکیک ناپذیرند. لازم نیست عقل واسه مسلمان بودنش دلیل بیاره. البته به شرطی که با اسلام واقعی رو به رو باشیم.

شما درباره مصادیق مسلمانی صحبت میکنید، اما شرع در رابطه با اصل مسلمانی صحبت میکنه. ممکنه یک نفر ادعای مسلمانی کنه، اما شبیه به مسلمان ها رفتار نکنه، این یه مسئله ی دیگه ست. شرع با این مسئله کاری نداره، بنا رو بر درستی مسلمانی میذاره.

بنام الله
اصل و مصادیق و فروع دین و... زمانی ک رنگ عملی ندارن هیچ مطلبی مهم نیست
شما صد بار اثبات کن پیامبر خوب بوده
وقتی دنباله رویی نداره یا انقدر کمن ک صدایی ندارن
چ فایده ؟
حالا اصل مسلمانی یا مصادیقش چ فرق داره؟

محمد حسین 72;1012435 نوشت:
ازدواج شباهت زیادی ب هندوانه داره اونم اینه ک هندونه میوه ایه ک اگر کال هم باشه بزرگ میشه
ادمای ما هم همیطورن بزرگ میشن ولی تو زندگی میفهمی ک کال هست طرف

ببین عزیز دل، یه بار میگی هندونه فقط یه مثال بود، بعد میگی شباهتشون خیلی زیاده، پس فقط یه مثال ساده نیست.

شما میری یه جسم سبز رنگ که از داخلش هیچی معلوم نیست رو میخری. خب چرا میخری؟ به شرط چاقو رو واسه همین گذاشتن دیگه، که از داخلش اطلاع پیدا کنی. بعدش نیاز به تخصص خاصی هم نداره. حالا فرض کنیم به شرط چاقو نبود، بازم احتمالش هست ریسک کنی بخری، چون ریسکش خیلی کمه. نهایتا یه چند هزاری پیاده میشی. چون هدف بلند مدتی هم نداری این ریسک رو قبول میکنی.

اما اگه با وجود بودن هندونه به شرط چاقو، باز هم شما هندونه در بسته بخری، باید به یه چیزایی شک کرد!

کال بودن یه آدم نشانه های زیادی داره، یه موضوع کوچیک و موردی نیست که نیاز به شرایط خاصی برای فهمش باشه. اینکه یه نفر تا قبل از شروع زندگی مشترک به کال بودن طرف مقابل پی نبره، مشکل از خودشه.

شما هندونه رو انتخاب میکنی، اون شما رو انتخاب نمیکنه! اما توی زندگی مشترک، دو نفر قراره همدیگه رو انتخاب کنن، شما از نوع انتخاب کردن طرف مقابل هم به خیلی چیزها میتونی پی ببری.

بازم میگم، اگه این مثال رو از یک متاهل شنیدی، شک نکن که این آدم برای تشکیل یک زندگی مشترک متعالی، تلاشی نکرده. و با این بهانه میخواد از تلاش در آینده هم شانه خالی کنه.

محمد حسین 72;1012440 نوشت:
اصل و مصادیق و فروع دین و... زمانی ک رنگ عملی ندارن هیچ مطلبی مهم نیست
شما صد بار اثبات کن پیامبر خوب بوده
وقتی دنباله رویی نداره یا انقدر کمن ک صدایی ندارن
چ فایده ؟
حالا اصل مسلمانی یا مصادیقش چ فرق داره؟

فایده ش رو من و شما تعیین نمیکنیم برادر من. مصادیق چیزیه که ما میبینیم و میتونیم تا حدی بسنجیم. اما اصلش رو فقط خدا می سنجه. ما نه میتونیم برای بقیه بسنجیم، و نه حتی میتونیم برای خودمون سنجش دقیقی داشته باشیم. فرقش اینه.

وقتی قرآن میگه قاتلو، دیگه کاری نداره که شاید یه عده ای بیان با تفسیر شخصی، با استناد به قرآن دست به کشتار بزنن. قرآن یه مسیری رو مشخص میکنه میگه اینجوری. اینکه ما چه قدر روی این مسیر حرکت میکنیم به خودمون مربوطه.

momi14;1012441 نوشت:
ببین عزیز دل، یه بار میگی هندونه فقط یه مثال بود، بعد میگی شباهتشون خیلی زیاده، پس فقط یه مثال ساده نیست.

شما میری یه جسم سبز رنگ که از داخلش هیچی معلوم نیست رو میخری. خب چرا میخری؟ به شرط چاقو رو واسه همین گذاشتن دیگه، که از داخلش اطلاع پیدا کنی. بعدش نیاز به تخصص خاصی هم نداره. حالا فرض کنیم به شرط چاقو نبود، بازم احتمالش هست ریسک کنی بخری، چون ریسکش خیلی کمه. نهایتا یه چند هزاری پیاده میشی. چون هدف بلند مدتی هم نداری این ریسک رو قبول میکنی.

اما اگه وجود با بودن هندونه به شرط چاقو، باز هم شما هندونه در بسته بخری، باید به یه چیزایی شک کرد!

کال بودن یه آدم نشانه های زیادی داره، یه موضوع کوچیک و موردی نیست که نیاز به شرایط خاصی برای فهمش باشه. اینکه یه نفر تا قبل از شروع زندگی مشترک به کال بودن طرف مقابل پی نبره، مشکل از خودشه.

شما هندونه رو انتخاب میکنی، اون شما رو انتخاب نمیکنه! اما توی زندگی مشترک، دو نفر قراره همدیگه رو انتخاب کنن، شما از نوع انتخاب کردن طرف مقابل هم به خیلی چیزها میتونی پی ببری.

بازم میگم، اگه این مثال رو از یک متاهل شنیدی، شک نکن که این آدم برای تشکیل یک زندگی مشترک متعالی، تلاشی نکرده. و با این بهانه میخواد از تلاش در آینده هم شانه خالی کنه.

بنام خدا
بحث زیاده
ولی بدون همیشه حق با شما نیست
حالا هندونه یا هر چیز دیگه
زندگی حساب کتاب نداره
ی سری سرایط برای ازدواج هست ولی اونها رو هم رعایت کنی نمیسه گفت زندگیت تضمینه و...
در کل زندگی از خیر هندونه بودنش بگذری بیشتر شانسیه ,
حالا دیگه بجای اینکه با من سر هندونه بحث کنی ی سینی بیار و یه چاقو تا کار این هندونه رو تموم کنیم

محمد حسین 72;1012443 نوشت:
بحث زیاده

بحث که خیلی زیاده ... من سعی میکنم در چارچوب محیط انجمن بحث کنم. اگه کنار دستم بودی، یه جور دیگه میگفتم.
محمد حسین 72;1012443 نوشت:
بدون همیشه حق با شما نیست

از صحبت من اینجوری برداشت میشه که حتما حق با منه؟ عذرخواهی میکنم.
محمد حسین 72;1012443 نوشت:
ی سری سرایط برای ازدواج هست ولی اونها رو هم رعایت کنی نمیسه گفت زندگیت تضمینه و...

بحث اصلی همینه دیگه، یه اطلاعاتی رو برای هر فردی بسته به توانایی و دانش خودش، امکان دسترسی قبل از ازدواج بهشون وجود داره، اگه دسترسی پیدا نشه، کم کاری از خود آدم بوده.
مابقی موارد از کمی دانشه که خب اینم باز ضعف خود آدمه. یعنی باید خودش رو ملامت کنه که چرا بدون دانش کافی ازدواج کرده.

یه موارد محدودی هم هست که تو هر انتخابی ممکنه به وجود بیاد، هر چیزی که تو زندگی انتخاب میکنیم، ممکنه یه نقصی داشته باشه که بعد از انتخاب متوجهش میشیم. اینو باید از قبل بپذیریم. کسی که به پذیرش رسیده باشه، دیگه غرغر نمیکنه.
کسی که به پذیرش نرسیده باشه هم باز مشکل از خودشه.

کلا همش تقصیر خودته ....!!

محمد حسین 72;1012443 نوشت:
ی سینی بیار و یه چاقو تا کار این هندونه رو تموم کنیم

اگه به شرط چاقو خریدی بیارم.

momi14;1012444 نوشت:
بحث که خیلی زیاده ... من سعی میکنم در چارچوب محیط انجمن بحث کنم. اگه کنار دستم بودی، یه جور دیگه میگفتم.

از صحبت من اینجوری برداشت میشه که حتما حق با منه؟ عذرخواهی میکنم.

بحث اصلی همینه دیگه، یه اطلاعاتی رو برای هر فردی بسته به توانایی و دانش خودش، امکان دسترسی قبل از ازدواج بهشون وجود داره، اگه دسترسی پیدا نشه، کم کاری از خود آدم بوده.
مابقی موارد از کمی دانشه که خب اینم باز ضعف خود آدمه. یعنی باید خودش رو ملامت کنه که چرا بدون دانش کافی ازدواج کرده.

یه موارد محدودی هم هست که تو هر انتخابی ممکنه به وجود بیاد، هر چیزی که تو زندگی انتخاب میکنیم، ممکنه یه نقصی داشته باشه که بعد از انتخاب متوجهش میشیم. اینو باید از قبل بپذیریم. کسی که به پذیرش رسیده باشه، دیگه غرغر نمیکنه.
کسی که به پذیرش نرسیده باشه هم باز مشکل از خودشه.

کلا همش تقصیر خودته ....!!

اگه به شرط چاقو خریدی بیارم.

بنام الله
ازدواج تنها چیزیه ک با کالبدشکافی نمیتونی بفهمی چشه
بهرحال از بحث و اشنایی با شما خوشحال شدم .
لازم ب عذر خواهی نبود , چون همه ممکنه یجاهایی اشتباه کنیم م تو بحث اجنتناب ناپذیره , ولی خب شما بزرگواری خودتو نشون دادی
از شما بخاطر توجه ب بحث و جوابها و پیگیریتون بسیار ممنونم , امیدوارم باز هم از صحبت های خوبت استفاده کنم

نظز لطفته.


دلایل ممنوعیت ازدواج مسلمان با غیرمسلمان

اساساً آن چیزی که در ازدواج مهم تلقی می شود، میزان همخوانی، تطابق و تناسب دختر و پسر در معیارها و ملاک های ازدواج به ویژه معیارهای اساسی ازدواج است؛ از آنجا که یکی از مهمترین ثمرات و اهداف ازدواج رسیدن به آرامش است و این آرامش در صورتی حاصل می شود که ما با توجه به معیارها و ملاک های اساسی و مهم، انتخاب مناسبی داشته باشیم؛ چرا که سعادت و خوشبختی ازدواج، در گرو رعایت دقیق معیارها و پایبندی به آنهاست و تحقیقات بسیاری این نتیجه را به اثبات رسانیده که زن و شوهرهایی که بیشترین تطابق و همخوانی و تفاهم را با هم دارند، ازدواج موفق و پایداری دارند و در زندگی با مشکلات کمتری مواجه هستند.

اگر انتخاب همسر بر اساس رعایت بیشترین تناسب در معیارها و ملاک های ازدواج باشد و دختر و پسر با عقلانیت و خردورزی شریک زندگی شان را انتخاب کنند در این صورت تضمین کنندۀ شادکامی و خوشبختی ازدواج خواهد بود و می توان به آینده ازدواج، میزان موفقیت و پایداری آن امیدوار بود، اما اگر برخلاف این باشد ازدواج محکوم به شکست خواهد بود.

ازدواج مسلمان با غیرمسلمان از آن جهت ممنوع است که تناسب در یکی از مهترین و برترین معیارها و ملاک های ازدواج وجود ندارد و این آیندۀ ازدواج و میزان موفقیت و پایداری آن را به شدت به مخاطره می اندازد.
وقتی همسران باورها و اعتقادات متفاوتی داشته باشند، طبیعتاً متفاوت رفتار خواهند کرد و این نقطۀ آغاز اختلافات زناشویی و خانوادگی خواهد بود.

از سوی دیگر، شکی در این نیست که همسر شریک عمر انسان و مربى فرزندان او است و نیمى از شخصیت او را تشکیل مى‏دهد، با این حال چگونه مى‏توان شرک، بی ایمانی و عواقب شوم آن را در ازدواج نادیده گرفت؛ چون ازدواج با غیرمسلمانان، مى‏تواند تأثیر منفى بر خود اشخاص، تعامل با یکدیگر، تربیت فرزندان و نسل آینده و نیز معاشرت خانواده ها بگذارد، از این روی ازدواج با آنان نهی شده است.

علاوه بر این عقل سلیم انسان به تنهایی حکم می کند که یک فرد مسلمان وقتی که در مسیر نجات و هدایت واقعی قرار گرفته است نباید به جرگة اهل باطل بپیوندند.
ازدواج مسلمان با غیرمسلمان باعث می شود که مسلمان بدون پشتوانة اجتماعی از طرف مسلمانان در متن جامعة کفر قرار بگیرد و در نهایت از نور به سوی ظلمت کشانده شده و از ولایت خداوند خارج و در تحت ولایت طاغوت قرار بگیرد و این زمینۀ گمراهی و بدفرجامی را برای مسلمان فراهم می آورد.


البته «ممنوعیت ازدواج مسلمان با غیرمسلمان» از منظر فقهی و شرعی، حقوقی و اجتماعی مفصل بحث شده که برای آشنایی با آن مطالعۀ کتاب های زیر پیشنهاد می شود:


  1. ابراهیمی‌، محمد، ازدواج با بیگانگان در فقه اسلام و سایر شرایع الهی‌، قم: بوستان کتاب قم(دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم‌)، 1382.
  2. صادقی سوچلمایی، صالح، ازدواج با غیرمسلمان در فقه امامیه و اهل سنت، گرگان: نوروزی، 1394.
  3. جباران‌، محمدرضا، ازدواج با غیر مسلمانان‌، قم: بوستان کتاب قم(دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم‌)، 1383.

همدل;1012452 نوشت:

البته «ممنوعیت ازدواج مسلمان با غیرمسلمان» از منظر فقهی و شرعی، حقوقی و اجتماعی مفصل بحث شده که برای آشنایی با آن مطالعۀ کتاب های زیر پیشنهاد می شود:


  1. ابراهیمی‌، محمد، ازدواج با بیگانگان در فقه اسلام و سایر شرایع الهی‌، قم: بوستان کتاب قم(دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم‌)، 1382.
  2. صادقی سوچلمایی، صالح، ازدواج با غیرمسلمان در فقه امامیه و اهل سنت، گرگان: نوروزی، 1394.
  3. جباران‌، محمدرضا، ازدواج با غیر مسلمانان‌، قم: بوستان کتاب قم(دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم‌)، 1383.

باسمه تعالی
سلام خدمت شما
نقش شما در سایت بعنوان کارشناس
انتظار رو بالا میبره
من سوالی راجع ب منع ازدواج برام پیش اومد که برای اون دلیل عقلی خواستم .
ی مثال خوب و جامع عنوان می کنم
ازدواج دختر در نه سالگی رسم مرسوم در زمان ایمه و انبیا بوده و تا چند سال پیش هم منعی برای اون نبود
ولی متوجه شدند در این زمانه جدید این سنت (شوهر دادن در سن کم حالا چه نه سال چه دوازده و چه هرسن دیگر) فاجعه بزرگیست ب حدی ک بحث اون ب مجلس کشیده شد . در صورتی که مرسوم بوده این امر زمان پیامبر ازدراج دختر در سن کم و بلامانع بوده .
حالا من ب شما میگم ایا بعد سالها و قرن ها , وقت این نرسیده سوالات جدید تر بررسی بشه ؟
احادیث مبنی بر ازدواج سریع و اسان گفته شده , ایا حقیقت امر همینه ؟
حالا چه دلایل عقلی وجود داره که ازدواح با غیر مسلمان اشکال دارد؟ شاید ان زمان غیرمیلمان ها مثل الان نبودن و مشکلات و مواردی بوده ک پیامبر منع اونو گفته .
چطور پشت هر ایه یا حدیثی داستانی هست , پشت این موضوع چه داستانی هست ؟ این مهمه

مثلا ان زمان یهود دشمن و مخالف رسول خدا بوده
ولی الان یهودی هست ک ب دین اسلام و ایین اون احترام میزاره و ممکنه در همسایگی مسلمانی هم زندگی کنه
حالا اگر مسلمانه پسرش از دختر یهودیه خوشش بیاد چرا منع شده از این ازدواج ؟
اون زمان یهود رسول خدا ص رو تکذیب میکرد و قبول نمیکرد , ولی الان میبینیم هستن یهودیایی ک ادیان رو قبول می کنن و میدونن و بدون تحریف هستند و...
این مساله مهمه کسی ک تکذیب کنه و ... بله قاعدتا اگر من فردی باشم ک ب دینم احترام بزارم ازدواج نمیکنم
ولی اگر طرف مقابل قبول داسته باشه دین اسلام و... رو اینجا قضیش فرق میکنه

محمد حسین 72;1012467 نوشت:
مثلا ان زمان یهود دشمن و مخالف رسول خدا بوده
ولی الان یهودی هست ک ب دین اسلام و ایین اون احترام میزاره و ممکنه در همسایگی مسلمانی هم زندگی کنه
حالا اگر مسلمانه پسرش از دختر یهودیه خوشش بیاد چرا منع شده از این ازدواج ؟
اون زمان یهود رسول خدا ص رو تکذیب میکرد و قبول نمیکرد , ولی الان میبینیم هستن یهودیایی ک ادیان رو قبول می کنن و میدونن و بدون تحریف هستند و...
این مساله مهمه کسی ک تکذیب کنه و ... بله قاعدتا اگر من فردی باشم ک ب دینم احترام بزارم ازدواج نمیکنم
ولی اگر طرف مقابل قبول داسته باشه دین اسلام و... رو اینجا قضیش فرق میکنه

سلام علیکم
به نظر شما یهودی که اسلام رو قبول داشته و پیامبر(ص) رو قبول داشته باشه چرا یهودی مونده؟ (کار نداریم که یه سری مراجع اجازه ازدواج موقت دادن. اصل فرض شما زیر سواله)

الرحیل;1012474 نوشت:
سلام علیکم
به نظر شما یهودی که اسلام رو قبول داشته و پیامبر(ص) رو قبول داشته باشه چرا یهودی مونده؟ (کار نداریم که یه سری مراجع اجازه ازدواج موقت دادن. اصل فرض شما زیر سواله)

باسمه تعالی
سوالتون رو با سوال جواب میدم
مسلمانی ک محمد ص رو قبول داره و شهادتین ب زبان میاره چرا باید مملکتش ابجور باشه؟ چرا باید گساجدش خالی باشه ؟ چرا باید فحشا توش زیاد باشه ؟
پس یا مملکت مسلمانی نیست یا ایمان دروغیه
حالا جواب سوالت
یهودی ک در حمایت از مظلوم تظاهرات میکنه و صهونیست رو قبول نداره در نزد خدا ا رسولش جایگاهی داره یانه ؟ ازدواج با این فرد بلامانع است از نظر عقل و منطق و جامعه

الرحیل;1012474 نوشت:
سلام علیکم
به نظر شما یهودی که اسلام رو قبول داشته و پیامبر(ص) رو قبول داشته باشه چرا یهودی مونده؟ (کار نداریم که یه سری مراجع اجازه ازدواج موقت دادن. اصل فرض شما زیر سواله)

باسمه تعالی
یادم رفت سلام کنم
سلام دوست خوب , الرحیل عزیز
چرا راه دور رفتی ؟؟؟ یهود و اسلام فاصله زیادی دارن باهم
بیا نزدیک تر
بنظر شما مسلمانی ک رسول خدا قبول داره چرا نباید امامان رو قبول داشته باشه و این همه اختلاف نظر تو یک امت واحد با یک پیامبر باشه
اگر مثل سایر امت ها چند پیامبر داشتیم وضعمون چطور میشد؟
فقط قلوقم می کردیم؟

محمد حسین 72;1012475 نوشت:
یهودی ک در حمایت از مظلوم تظاهرات میکنه و صهونیست رو قبول نداره در نزد خدا ا رسولش جایگاهی داره یانه ؟ ازدواج با این فرد بلامانع است از نظر عقل و منطق و جامعه

مگه هر کس نزد خدا و رسول(ص) جایگاهی داشته باشه ازدواج باهاش ازدواج موفقی میشه؟

محمد حسین 72;1012475 نوشت:
سوالتون رو با سوال جواب میدم
مسلمانی ک محمد ص رو قبول داره و شهادتین ب زبان میاره چرا باید مملکتش ابجور باشه؟ چرا باید گساجدش خالی باشه ؟ چرا باید فحشا توش زیاد باشه ؟
پس یا مملکت مسلمانی نیست یا ایمان دروغیه

خلاصه استدلال شما اینه که این همه چیز گرد داریم که گردو نیستن، پس دلیل عقلی وجود نداره که یه چیز مستطیلی گردو نباشه

محمد حسین 72;1012476 نوشت:
چرا راه دور رفتی ؟؟؟ یهود و اسلام فاصله زیادی دارن باهم
بیا نزدیک تر
بنظر شما مسلمانی ک رسول خدا قبول داره چرا نباید امامان رو قبول داشته باشه و این همه اختلاف نظر تو یک امت واحد با یک پیامبر باشه
اگر مثل سایر امت ها چند پیامبر داشتیم وضعمون چطور میشد؟
فقط قلوقم می کردیم؟

فقط چیکار می کردیم؟

الرحیل;1012478 نوشت:
مگه هر کس نزد خدا و رسول(ص) جایگاهی داشته باشه ازدواج باهاش ازدواج موفقی میشه؟

خلاصه استدلال شما اینه که این همه چیز گرد داریم که گردو نیستن، پس دلیل عقلی وجود نداره که یه چیز مستطیلی گردو نباشه

فقط چیکار می کردیم؟

بنام الله
الرحیل چرا حرف در میاری برای ادم ؟؟؟
من گفتم ازدواج با ادمی ک جایگاه پیش خداوپیغمبر داره عزدواج با اون موفقه ؟؟؟؟
من برعکسشو گفتم چرا با همچین فردی نباید ازدواج کرد
ایا باز هم ازدواج با دوست خدا و اهل بیت ممنوع و تابو هست ؟؟
من مثال گرد و گردو نزدم و اصلا هم استدلالی بر چیزی نکردم
مثال هایی زدم ک شما متوجه بشی دلایلی ک اوردی جواب داره.
قلوقم , لتو پار ,داغون ,جنگ
ببین شما ی موضوع فهمیدی ک منم میدونمش ولی همین موضوع ک میگی خودش شونصد تبصره داره یکیش هم خودت گفتی ازدواج موقت مانع نداره , مطمعن باش بازم کلاه شرعی هست برادر الرحیل

به نام الله
الرحیل سلام
یکی از دوستان لطف کردند و تذکر دادند که شما خانم هستید و من در اخر کلمه برادرو بکار بردم
کارم کاملا بی غرض بود.
شواهد نشون میده این مطلب( تاپینگ) داره نفس هلی اخرشو میکشه و کفگیر مباحث داره به ته دیگ اثابت میکنه .
برای همین لازم دونستم از پاسخ های شما و مومی و همدل تشکر کنم
و در اخر هم بگم نفهمیدم لیلی زن بود یا مرد
اخر چرا نباید با اینطور افرادی ولو مسلمان نباشن ولی اداب و هلق و خوی مسلمانی داشته باشن ازدولج کرد.
شعر پروین اعتصامی خدایش رحمت کند
میگه
* واغظی پرسید از فرزند خویش
هیچ می دانی مسلمانی به چیست
صدق بی ازاری و خدمت به خلق
هم عبادت هم حدیث بندگیست
گفت زین معیار اندر شهر ما
یک نفر هست آن هم ارمنیست
همین چند بیت شعر میتونه پاسخ طولانی برای تمام بحث ما باشه ,ی دنیا حرف تو چند بیت شعر هست .
شاید ساعت ها بحث بیفایده باشه ولی شعر سهراب سپهری که درباره صبر هداست هم کوتاهه اما ساعت ها و کتاب ها توش جا داده فلسفی و عرفانی و...شعر عجب صبری هدا دارد شاید خوانده باشید.
مجددا از هم کلامی با شما و همدل و مومی خوشحالم و تشکر میکنم از شما سه عزیز
در پناه الله

محمد حسین 72;1012466 نوشت:
من سوالی راجع ب منع ازدواج برام پیش اومد که برای اون دلیل عقلی خواستم .

دلیل عقلی ممنوعیت ازدواج با غیرمسلمانان را خدمت تان گفتم، مهمترین ایراد به این قضیه عدم تناسب در یکی از مهمترین معیارها و ملاک های ازدواج هست.
در جایی که عمدۀ ازدواج ها همین جوری دچار مشکل هستند، حال اگر در مهمترین معیارها و ملاک های ازدواج نیز احتلاف و تفاوت آشکار وجود داشته باشد؛ طبیعتاً همسران در زندگی روی آرامش را نخواهند دید و دائماً در جنگ و جدال خواهند بود؛ چون هرکس بخواهد به دین و آیین خود و طبق آن عمل کند؛ سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و نتیجۀ آن شکست در ازدواج خواهد بود؛ مگر اینکه همسران هیچ کدام به دین و آیین خود ملتزم و پایبند نباشند و دین ثالثی رو قبول کنند و آن را معیار قرار دهند تا در مناسبات زندگی، اختلافات و... بر اساس آن عمل کنند.

محمد حسین 72;1012466 نوشت:
ی مثال خوب و جامع عنوان می کنم
ازدواج دختر در نه سالگی رسم مرسوم در زمان ایمه و انبیا بوده و تا چند سال پیش هم منعی برای اون نبود
ولی متوجه شدند در این زمانه جدید این سنت (شوهر دادن در سن کم حالا چه نه سال چه دوازده و چه هرسن دیگر) فاجعه بزرگیست ب حدی ک بحث اون ب مجلس کشیده شد . در صورتی که مرسوم بوده این امر زمان پیامبر ازدراج دختر در سن کم و بلامانع بوده .
حالا من ب شما میگم ایا بعد سالها و قرن ها , وقت این نرسیده سوالات جدید تر بررسی بشه ؟


این مثال جنابعالی مثل همون مثال هندوانه تان هست که در اینجا موضوعیت و ربطی نداره
ازدواج کودکانی که شما از آن سخن می گویید؛ هنوز کسی آن را منع نکرده؛ یعنی از لحاظ شرعی با شرایطی که وجود دارد منعی نداره و اگر در جایی دختری در نه سالگی ازدواج کنه، ازدواجش درست هست؛ آنچه امروزه از آن منع می شود و برای ازدواج برخی سیزده سال و برخی پانزده سال را مطرح می کنند؛ بحث قانونی ازدواج است یعنی قانوناً دختری که به فلان سن نرسیده باشد حق ازدواج ندارد. البته وضع این قانون هم براساس مصلحت دختران امروزی است و آنها را از بسیاری از آسیب های ازدواج های زودهنگام باز می دارد.

ازدواج با غیرمسلمانان از ابتدا منع شرعی دارد و دایل متعددی از قرآن و روایات بر منع آن داریم؛ حالا اگر بخواهیم آن را مجاز اعلام کنیم دلیل متقن و قوی نیاز دارد که هنوز چنین دلیل و دلایلی ارائه نشده است. شما اگر به چنین دلایلی دسترسی دارید؛ آنها را به فقها و علما عرضه کنید.

این را هم بدانید ما کار به استثنائات نداریم؛ ممکنه اگر یک مسلمان با یک غیرمسلمان ازدواج کنه در یکی دو مورد مشکلی در زندگی ایجاد نشود؛ اما وقتی می خواهیم قانون وضع کنیم باید کلیت آن را در نظر بگیریم و حکم صادر کنیم.

موضوع قفل شده است