جمع بندی گفتن ذکر یونسیه بدون استاد

تب‌های اولیه

31 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
گفتن ذکر یونسیه بدون استاد

سلام من ماه رمضان گذشته ذکر یونسیه به مدت 20 یا 30 روز گفتم یعنی روزی شاید ده هزار بار می گفتم در هر شرایطی می گفتم ولی بعدش پشیمون شدم و ذکر صلوات انتخاب کردم و الا می گم ولی الان یه سری مشکلات واسه من پیش اومده که شاید به خاطر این ذکر باشه من تو ایترت هم خوندم می گن نباید ببدو اجازه استاد این ذکر را زیاد گفت و اگه زیاد بگید عوارض داره و باید به یه استاد مراجعه کنید تا با یه ذکر که به شما میده این را خنثی کنید من الان به استادی دسترسی ندارم چی کار کنم

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد حافظ

[TD][/TD]

بسم الله الرحمن الرحیم

mshn;1011201 نوشت:
سلام من ماه رمضان گذشته ذکر یونسیه به مدت 20 یا 30 روز گفتم یعنی روزی شاید ده هزار بار می گفتم در هر شرایطی می گفتم ولی بعدش پشیمون شدم و ذکر صلوات انتخاب کردم و الا می گم ولی الان یه سری مشکلات واسه من پیش اومده که شاید به خاطر این ذکر باشه من تو ایترت هم خوندم می گن نباید ببدو اجازه استاد این ذکر را زیاد گفت و اگه زیاد بگید عوارض داره و باید به یه استاد مراجعه کنید تا با یه ذکر که به شما میده این را خنثی کنید من الان به استادی دسترسی ندارم چی کار کنم

سلام علیکم
قطعا مشکل از این ذکر نیست؛

اگر دنبال عیب‌یابی می‌گردید؛ خوب است در جای دیگری به سراغ مشکل بگردید؛

مرحوم میرزاجوادآقا ملکی تبریزی (استاد حضرت امام ره) می‌فرمایند:
از بعضی از مشایخ بزرگوار یعنی آخوند ملاحسینقلی پرسیدم کدام عمل جوارحی [عملی که با اعضای بدن انجام می‌شود] را در تأثر قلب تجربه کرده‌اید؟

در پاسخ فرمود: یکی سجده طولانی است به این نحو که در هر روز سجده را یکساعت و لااقل سه ربع ساعت ادامه دهد

و در سجده بگوید «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»

و دیگر خواند صد مرتبه سوره قدر در شبها و عصرهای جمعه

و فرمود من از ایمان اعمال مستحبی هیچ عملی را موثرتر از این سه عمل نیافتم (اسرار الصلاة، ص ۱۰۳)

و در حدیث است: «انی لأعلم کلمة لا یقولها مکروب الا فرج عنه: کلمة أخی یونس فنادی فی الظلمات ان لا اله الا انت ...» (خواجه عبدالله انصاری، تفسیر کشف الاسرار، ج۶، ص ۳۰۱)

ترجمه: من کلمه‌ای را می‌دانم که هیچ صاحب مشکلی آن را نمی‌گوید الا این که در مشکلش گشایش حاصل می‌شود و آن کلمه برادرم یونیس است که ...

و باز از امام صادق علیه السلام منقول است که آن حضرت ذکر یونسیه را برای رفع همّ توصیه فرموده است.

اما مطلب مهمی که در رابطه با ذکر یونسیه لازم به ذکر است این که میرزا جواد آقا ملکی از قول استادش نقل کرده‌اند: «باید در گفتن این ذکر به گرفتار بودن در زندان طبیعت و زنجیرهای اخلاق رذیله گواهی داده و پروردگار را از هر ظلمی در حق خویش منزه دانسته و در نظر داشته باشد که خودم به نفسم ظلم نمودم و آن را در این مهلکه‌ی عظیم افکندم» (اسرار الصلاة، ص ۱۰۳).

در جای دیگر ایشان می‌فرماید: «بعضی از یاران مرحوم آخوند [ملاحسینقلی همدانی] این ذکر را هزار مرتبه در سجده می‌گفتند، بعضی کمتر و بعضی بیشتر و شنیدم که بعضی از انها سه هزار مرتبه در سجده این ذکر را تکرار می‌نمودند (المراقبات، ج ۱، ص ۳۵۲)

از حاج شیخ علی زاهد قمی [شاگرد آخوند] نقل شده: «مرحوم آخوند ملا حسینقلی به بعضی از ارادتمندان خود فرموده بود چنانکه شخصی [نگفت شخص شما] یک سال شبها در سجده چهارصد بار ذکر یونسیه بگوید از عالم طبیعت خارج می‌شود» (حکما و عرفاء متاخر بر صدرالمتألهین، به نقل از جلوه عرفان، ص ۹۸).

ملا احمد نراقی هم جهت رسیدن به مطالب و مقاصد مهم و بزرگ، تکرار ذکر یونسیه را هفتاد هزار مرتبه بسیار مجرب دانسته‌اند (خزائن، ص ۳۶۵).

اینقدر تکرار این ذکر در سجده، نزد اهل سلوک شهرت دارد که مرحوم آقا سید احمد کربلایی تهرانی (شاگرد ملاحسینقلی) از آن بعنوان «سجده معهوده» یاد کرده است (تذکرة المتقین،‌ص ۱۵۸).

پس نمی‌توان گفت ذکر یونسیه باعث رخداد برخی مشکلات شده؛

اما به نظر حقیر مشکل از اینجاست که ما خربزه را با عسل می‌خوریم؛ بعد توقع داریم هم از خواص عسل بهره‌مند شویم و هم از خواص خربزه.

خب معلوم است که این دو با هم نمی‌سازند؛ پس نه از خواص عسل بهره‌مند می‌شویم و نه از خواص خربزه.

در مکانی که تربت سیدالشهدا قرار دارد گناه می‌کنیم دروغ می گوییم؛ غیبت می‌کنیم و ... ؛ خب معلوم است که این ها با هم سازگار نیستند

ذکر یونسیه کجا، العیاذ بالله افکار سطح پایین و سخیف دنیاگرایانه کجا‌‌‌!!

آنوقت اگر شما بخواهید به زور این ها را در کاسه و ظرف قلبتان در کنار هم جای دهید؛ خودتان اذیت می‌شوید؛ چون شما یک موجود ذی شعور و دارای حیات معنوی هستید و این عدم سنخیت‌ درونی را در درون خود می‌یابید؛

یا اگر هم نیابید، این قرار گرفتن خربزه و عسل در کنار هم دارای اثر وضعی است مثلا باعث مي‌شود حالت تهوع به شما دست دهد و شما را روانه بیمارستان کند

شبیه همان داستان حرکت مجنون به سوی لیلی سوار بر شتر است که از قضا آن شتر كرّه ای داشت شیرخوار. مجنون برای اینكه بتواند این حیوان را تند براند و در بین راه معطل كرّه ی او نشود، كرّه را در خانه حبس كرد و در را بست. خود شتر را تنها سوار شد و رفت. عشق لیلی، مجنون را پر كرده بود. جز درباره ی لیلی نمی اندیشید. اما از طرف دیگر، شتر هم حواسش شش دانگ دنبال كرّه اش بود و جز درباره ی كرّه ی خودش نمی اندیشید. كرّه در این منزل است و لیلی در آن منزل، این در مبدأ است و آن در مقصد. مجنون تا وقتی كه به راندن مركب توجه داشت، می رفت. در این بینها حواسش متوجه معشوق می شد، مهار شتر از دستش رها می گردید. شتر وقتی می دید مهارش شل شده، آرام برمی گشت به طرف منزل. یك وقت مجنون متوجه حال خودش می شد، می دید دو مرتبه به همان منزل اول رسیده. شتر را برمی گرداند، باز شروع می كرد به رفتن. مدتی می رفت. دوباره تا از خود بی خود می شد، حیوان برمی گشت. چند بار این عمل تكرار شد:

همچو مجنون در تنازع با شتر/ گه شتر چربید و گه مجنون حر/
میل مجنون پس سوی لیلی روان / میل ناقله از پی طفلش دوان/
...
گفت ای ناقه چون هر دو عاشقیم/ ما دو ضد بس همره نالایقیم/
جان گشاده سوی بالا بالها / تن زده اندر زمین چنگالها/

خب در انسان هم تا وقتی دو میل متضاد حکومت کند مشکلاتی به هم خواهد زد

میل جان اندر ترقی و شرف / میل تن در کسب اسباب و علف /

mshn;1011201 نوشت:
سلام من ماه رمضان گذشته ذکر یونسیه به مدت 20 یا 30 روز گفتم یعنی روزی شاید ده هزار بار می گفتم در هر شرایطی می گفتم ولی بعدش پشیمون شدم و ذکر صلوات انتخاب کردم و الا می گم ولی الان یه سری مشکلات واسه من پیش اومده که شاید به خاطر این ذکر باشه من تو ایترت هم خوندم می گن نباید ببدو اجازه استاد این ذکر را زیاد گفت و اگه زیاد بگید عوارض داره و باید به یه استاد مراجعه کنید تا با یه ذکر که به شما میده این را خنثی کنید من الان به استادی دسترسی ندارم چی کار کنم

سلام

کسی از بردن نام خدا دچار مشکل نمی شود مگر اینکه نام خدا را بر اساس بدعت های صوفیان وحدت وجودی بگوید.
بهتر است به دنبال منشأ حقیقی مشکل خود بگردید.

موفق و سلامت باشید

mshn;1011201 نوشت:
سلام من ماه رمضان گذشته ذکر یونسیه به مدت 20 یا 30 روز گفتم یعنی روزی شاید ده هزار بار می گفتم در هر شرایطی می گفتم ولی بعدش پشیمون شدم و ذکر صلوات انتخاب کردم و الا می گم ولی الان یه سری مشکلات واسه من پیش اومده که شاید به خاطر این ذکر باشه من تو ایترت هم خوندم می گن نباید ببدو اجازه استاد این ذکر را زیاد گفت و اگه زیاد بگید عوارض داره و باید به یه استاد مراجعه کنید تا با یه ذکر که به شما میده این را خنثی کنید من الان به استادی دسترسی ندارم چی کار کنم

ببخشید میشه بگین چه مشکلاتی پیش امده؟
10 هزار بار زیاده.عدد ذکر یونسیه برای عموم 400 مرتبه است و برای کملین 3000 مرتبه.زیاده روی کردی.

سلام اول بگم که این ذکر یک ذکر فوق العاده است من چیز های خوب زیادی ازش دیدم اما یعنی من اون وقت ها مواد مصرف می کردم ولی خیلی راحت گذاشتمش کنار حتی متوجه شدم زندگیم داره یه تغییراتی میکنه و یه هدایتی تو زندگیم داره اتفاق می افته فقط شاید من غافل بودم و یه سری اشتباهاتی را شاید فقط تو فکر و خیالم کردم ولی فک نکنم به دور برم از قصد مثلا اسیبی زدم ولی الان متوجه یه چیز های شدم که برام اولا قابل باور نیست ولی میدونم اون چیزی که تو ذهن منه یه چیز درستی باشه حالا شاید نه 100 درصد من فقط یه سری چیز ها را حدس می زنم چون به هر حال من عالم به همه چیز نیستم مشکلاتی پیش اومده برای من شاید یک حس شکاکی و ترس اجتماعی باشه به خاطر اینکه تو شهرمون فهمیدم اسمم خیلی معروف شده که من اصلا هیچ وقت دنبال این چیزا نیستم و پیش هیچکس از این مسئله سو استفاده نمی کنم و نخواهم کرد و اجازه نمیدم به خودم که دیگران را بازیچه هوای نفس خودم کنم شاید اشتباهی بکنم ولی از قصد نیست اما چیزی که منو میترسونه اشناهام دارن یه اشتباهی را دارن باهاش بازی میکنن و من میدونم که خیلی بد هست این موضوع و من نگرانی ام برای اشناهام هست که نتونن واقعا تحمل کنن من از چیزی نمی ترسم برای خودم چیزی نمی خوام مسئله اصلی اینه میترسم یه روزی یه اتفاقی بافته وجدان من نتونه اونو تحمل کنه و همه چیز رو گردن خودش بندازه و یه چیز دیگه این که هیچکس به من انگار راست نمی گه و این باعث بی اعتمادی همه میشه من الان متاسفانه خیلی خسته شدم باید یه مدت کلا از شهرم برم خسته که میگم تا الان دلم خوب بود الان دیگه دل ندارم دیگه تو این شهر بمونم چون واقعا تحقیر شدم نمی دونم چی بگم کلا گیج شدم اتفاقی که افتاده برای من اصلا قابل باور نیست فقط نمی خوام دل کسی بشکنه خودم که شکستم انگار نمی دونم علاجش چیه الان فقط ذکر می گم و از خدا می خوام این اوضاع خوب بشه فقط بگم اون ده هزار بار دقیق نیست من تقریبی گفتم شاید حتی بیشتر شاید کم تر چون من یه جوری غرق شدم تو ذکر

حالا فرض کنید یکی بیاد بگه روایت معتبری درباره مستحب بودن یا خواص ذکر یونسیه اصلا وجود ندارد

باید دید این به اصطلاح عرفا از کجا این دستور العمل را اورده اند؟

چرا مردم را به جای استفاده از روایات معتبر به ذکرهایی ترغیب کردیم که اصلا از هیچ معصومی دستوری نرسیده است؟

فرج اله عباسي;1012015 نوشت:

باید دید این به اصطلاح عرفا از کجا این دستور العمل را اورده اند؟

سلام

به ابوهریره گفتن این روایاتی که نقل می‌کنی از کجا میآوری، گفت از جیبم.

بالاخره عرفا هم برای خودشان جیب دارند.

موفق و سلامت باشید@};-

حافظ;1011280 نوشت:
شبیه همان داستان حرکت مجنون به سوی لیلی سوار بر شتر است که از قضا آن شتر كرّه ای داشت شیرخوار. مجنون برای اینكه بتواند این حیوان را تند براند و در بین راه معطل كرّه ی او نشود، كرّه را در خانه حبس كرد و در را بست. خود شتر را تنها سوار شد و رفت. عشق لیلی، مجنون را پر كرده بود. جز درباره ی لیلی نمی اندیشید. اما از طرف دیگر، شتر هم حواسش شش دانگ دنبال كرّه اش بود و جز درباره ی كرّه ی خودش نمی اندیشید. كرّه در این منزل است و لیلی در آن منزل، این در مبدأ است و آن در مقصد. مجنون تا وقتی كه به راندن مركب توجه داشت، می رفت. در این بینها حواسش متوجه معشوق می شد، مهار شتر از دستش رها می گردید. شتر وقتی می دید مهارش شل شده، آرام برمی گشت به طرف منزل. یك وقت مجنون متوجه حال خودش می شد، می دید دو مرتبه به همان منزل اول رسیده. شتر را برمی گرداند، باز شروع می كرد به رفتن. مدتی می رفت. دوباره تا از خود بی خود می شد، حیوان برمی گشت. چند بار این عمل تكرار شد:

همچو مجنون در تنازع با شتر/ گه شتر چربید و گه مجنون حر/
میل مجنون پس سوی لیلی روان / میل ناقله از پی طفلش دوان/
...
گفت ای ناقه چون هر دو عاشقیم/ ما دو ضد بس همره نالایقیم/
جان گشاده سوی بالا بالها / تن زده اندر زمین چنگالها/

خب در انسان هم تا وقتی دو میل متضاد حکومت کند مشکلاتی به هم خواهد زد

میل جان اندر ترقی و شرف / میل تن در کسب اسباب و علف /

با عرض سلام
چه تمثیل زیبایی را ذکر کردید
ممنون

mshn;1011201 نوشت:
سلام من ماه رمضان گذشته ذکر یونسیه به مدت 20 یا 30 روز گفتم یعنی روزی شاید ده هزار بار می گفتم در هر شرایطی می گفتم ولی بعدش پشیمون شدم و ذکر صلوات انتخاب کردم و الا می گم ولی الان یه سری مشکلات واسه من پیش اومده که شاید به خاطر این ذکر باشه من تو ایترت هم خوندم می گن نباید ببدو اجازه استاد این ذکر را زیاد گفت و اگه زیاد بگید عوارض داره و باید به یه استاد مراجعه کنید تا با یه ذکر که به شما میده این را خنثی کنید من الان به استادی دسترسی ندارم چی کار کنم

بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام
اگر در قرآن دقت نمائیم ، آیاتی شبیه به ذکر یونسیه پیدا می کنیم . مثلا دعای حضرت موسی پس از کشتن یکی از قبطیان:
قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
(سپس) عرض کرد: «پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم؛ مرا ببخش!» خداوند او را بخشید، که او غفور و رحیم است!

یا مثلا در مورد حضرت آدم ع، پس از نافرمانی در بهشت داریم:

قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ
گفتند: «پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم! و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود!»

یا در مورد توبه و تسلیم امر خدا شدن ملکه سبا داریم:

قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ ۖ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِيرَ ۗ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
به او گفته شد: «داخل حیاط (قصر) شو!» هنگامی که نظر به آن افکند، پنداشت نهر آبی است و ساق پاهای خود را برهنه کرد (تا از آب بگذرد؛ امّا سلیمان) گفت: «(این آب نیست،) بلکه قصری است از بلور صاف!» (ملکه سبا) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم کردم؛ و (اینک) با سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم!»

همان طور که در آیات بالا مشخص است افراد پس از اقرار به ظلم به خود از خدا طلب مغفرت کرده اند و یا توبه نموده اند و بعد مورد بخشش قرار گرفته اند.

اما در ذکر یونسیه ،فقط اقرار به ظلم به خود موجود است و سپس بخشش و نجات توسط خدا ذکر شده و سخنی از یونس ع ذکر نشده که بگوید خدایا من را ببخش !
بنده حس میکنم اگر بخواهیم این قضیه را مانند آیات دیگر بررسی کنیم ، می توان گفت که حضرت یونس درخواست بخشش هم از خدا کرده ولی در این آیه خدا آن را ذکر نکرده است!

وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
و ذاالنون [= یونس‌] را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت؛ و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت؛ (امّا موقعی که در کام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها (ی متراکم) صدا زد: «(خداوندا!) جز تو معبودی نیست! منزّهی تو! من از ستمکاران بودم!»
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ
ما دعای او را به اجابت رساندیم؛ و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم؛ و این گونه مؤمنان را نجات می‌دهیم!

که به نظرم برای همین مطلب هست که عرفا تاکید کرده اند که ذکر یونسیه را با ادامه آن بگوئید (یعنی: فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ ) تا مشکلات برایتان پیش نیاید زیرا در ذکر یونسیه فقط انگار می گوئید که خدایا من غلط کردم! من رو تنبیه کن!
البته به نظرم گفتن ادامه آیه منطقی نمی باشد زیرا (: فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ) از قول خدا می باشد!

اما چرا می گویم که یونس از خدا طلب مغفرت هم کرده ولی در قرآن در ادامه ذکر یونسیه نیامده!
در قرآن داریم:
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَكْظُومٌ
اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش، و مانند صاحب ماهی [= یونس‌] مباش (که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد) در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند
لَّوْلَا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ
و اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود، (از شکم ماهی) بیرون افکنده می‌شد در حالی که نکوهیده بود!

آیه بالا نشان می دهد که یونس ع با حالت اندوه و پشیمانی بسیار ذکر خود را گفته که این حالت اندوه می طلبد که از خدا طلب بخشش هم در ادامه ذکرش کند و یا حداقل این حالت اندوه بسیار در حکم طلب بخشش او حساب شده!
و این در حالی است که اکثر افرادی که ذکر یونسیه را می گویند اصلا طلب بخشش در ادامه ذکر نمی کنند و یا اصلا اندوه و پشیمانی دلشان را فرا نگرفته! برای همین نتیجه نمی گیرند یا نتیجه عکس می گیرند!

از قضا سرکنگبین صفرا فزود ......... روغن بادام خشکی می‌نمود
از هلیله قبض شد اطلاق رفت .......... آب آتش را مدد شد همچو نفت

از طرفی هم تسبیح خداوند در ابتدای ذکر یونسیه نکته جالبی دارد که شاید این تسبیح موجب گشایش عده ای شده است!
فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ
و اگر او از تسبیح‌کنندگان نبود...
لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ
تا روز قیامت در شکم ماهی می‌ماند!

به هر حال بهترین حالت این است که به روایات روجوع شود مثلا :

از یکی از دو امام (باقر و صادق) علیهماالسلام درباره این سخن خداوند عز و جل که «پس آدم از پروردگارش کلماتی را دریافت کرد» روایت شده است که: [آدم] گفت: «هیچ خدای جز تو نیست خدایا تو منزهی، و حمد شایسته توست؛ من بد کردم و به خود ستم نمودم، پس مرا ببخش که تو بهترین بخشنده‌ای؛ هیچ خدای جز تو نیست خدایا تو منزهی، و حمد شایسته توست؛ من بد کردم و به خود ستم نمودم، پس بر من رحم کن که تو رحم‌کننده‌ترین رحم‌کنندگانی؛ هیچ خدای جز تو نیست خدایا تو منزهی، و حمد شایسته توست؛ من بد کردم و به خود ستم نمودم، پس تو مرا بپذیر که تو بسیارتوبه‌پذیر و رحیمی» و در روایتی دیگر چنین آمده است که منظور از این کلمات این بود که از خدا به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین – که صلوات خدا بر ایشان- تقاضایش را مطرح کرد.
الكافي، ج‏۸، ص۳۰۵
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ صَاحِبِ الشَّعِيرِ عَنْ كَثِيرِ بْنِ كَلْثَمَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ» قَالَ

لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي وَ أَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ
لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ‏ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي وَ ارْحَمْنِي وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِي فَتُبْ عَلَيَّ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ قَالَ سَأَلَهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ فَاطِمَةَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ.

همان طور که در روایت مشخص است ذکر کامل حضرت آدم به شکل بالا بوده که علاوه بر تسبیح و حمد و اقرار به گناه از خدا طلب بخشش و توبه هم می کند!

اما اینکه چرا عرفا گفته اند که این ذکر یونسیه در سجده گفته شود فکر کنم بنا بر روایات زیر باشد که مفهومی مشابه ذکر یونسیه دارد:

در بعضی از کتب معتبر از امیر مومنان علی(ع)روایت شده: بهترین سخنان نزد حق تعالی، آن است که بنده‏ در سجده سه مرتبه بگوید: اِنّی ظَلَمْتُ نَفسْی فَاغْفِرلی

امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر که در شب جمعه در سجده آخر نافله شام هفت مرتبه این دعا را بخواند چون فارغ شود آمرزیده شده باشد و اگر در هر شب، چنین کند بهتر است و دعا این است:
اللهم انی اسئلک بوجهک الکریم و اسمک العظیم أن تصلی علی محمد و آل محمد و أن تغفرلی ذنبی العظیم.

خلاصه امر به نظرم بهترین ذکری که می توان گفت که جامع باشد و ضرری نداشته باشد همان ذکر حضرت آدم می باشد که در روایت ذکر شده در قبل آمده!

الله اعلم

قدیما;1012020 نوشت:
به ابوهریره گفتن این روایاتی که نقل می‌کنی از کجا میآوری، گفت از جیبم.

بالاخره عرفا هم برای خودشان جیب دارند.


با سلام؛ لطفا زخم‌زبان را آغاز نکنید تصفیه‌ حسابتان با عرفا باشد برای جای دیگر.

فرج اله عباسي;1012015 نوشت:
حالا فرض کنید یکی بیاد بگه روایت معتبری درباره مستحب بودن یا خواص ذکر یونسیه اصلا وجود ندارد

باید دید این به اصطلاح عرفا از کجا این دستور العمل را اورده اند؟

چرا مردم را به جای استفاده از روایات معتبر به ذکرهایی ترغیب کردیم که اصلا از هیچ معصومی دستوری نرسیده است؟


با سلام

ببخشیدا! ذکر یونسیه مصداق ذکر الله هست یا نیست؟

اگر هست خب «اذکروا الله ذکرا کثیرا» (احزاب: ۴۱) چرا نباید شاملش بشه؟!

اگر نیست؛ بفرمایید چرا نیست؟!

مگر این ذکری نیست که خود خداوند آن را در قرآن فرموده!

[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic](... لا إِلهَ‏ إِلاَّ أَنْتَ‏ سُ[=Traditional Arabic]بْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ ) (انبیاء: ۸۷).

حافظ;1012329 نوشت:

با سلام؛ لطفا زخم‌زبان را آغاز نکنید تصفیه‌ حسابتان با عرفا باشد برای جای دیگر.

با سلام

ببخشیدا! ذکر یونسیه مصداق ذکر الله هست یا نیست؟

اگر هست خب «اذکروا الله ذکرا کثیرا» (احزاب: ۴۱) چرا نباید شاملش بشه؟!

اگر نیست؛ بفرمایید چرا نیست؟!

مگر این ذکری نیست که خود خداوند آن را در قرآن فرموده!

[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic](... لا إِلهَ‏ إِلاَّ أَنْتَ‏ سُ

[=Traditional Arabic]بْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ ) (انبیاء: ۸۷).

سلام

قصد انحراف موضوع را ندارم و در این سایت چندین موضوع درباره اعداد و و اذکار من درآوردی صوفیان و عرفا صحبت شده.

درباره ذکر کثیر که در قران آمده هیچ مشکلی نیست ولی این اعدادی که مثلا در پست 5 ذکر شده از کجا آمده مشخص نیست.

موفق و سلامت باشید

حافظ;1012329 نوشت:
ببخشیدا! ذکر یونسیه مصداق ذکر الله هست یا نیست؟

اگر هست خب «اذکروا الله ذکرا کثیرا» (احزاب: ۴۱) چرا نباید شاملش بشه؟!

اگر نیست؛ بفرمایید چرا نیست؟!

برخی می گویند ما چیزی به نام ذکر یونسیه در روایات نداریم
پس مغالطه نکنید ذکر الله بودن به معنای این نیست که اگر مثلا ده بار گفته شود فلان اثر را دارد و اگر صد مرتبه گفته فلان اثر دیگر را دارد و ....

ذکر الله هست یا نیست مسأله این است

فرج اله عباسي;1012337 نوشت:
ذکر الله هست یا نیست مسأله این است

سلام
تشکیک در ذکری که عین عبارت قرآن است مغالطه نیست!

آنگاه اگر کسی آنرا به عنوان ذکر بپذیرد مغالطه کرده!

البته اظهار نظری درباره اعداد و ارقام خاص ندارم

چون این اعداد، ذوق‌ورزی‌هایی است که آقایان به خرج داده‌اند اما اصل این ذکر که جای بحث نیست!

[=arial]گفتن 400 مرتبه ذکر یونسیه حتما باید بعد از نماز عشا در سجده باشه و اینکه به مدت چند روز ادامه پیدا کنه؟

[=arial]اینکه نباید ذکر یونسیه بیشتر از حد مجاز خونده بشه و اجازه استاد لازمه آیا کمتر از حد مجاز خوندن که عدد چهارصده اشکالی نداره؟
[=arial]به فرض بعد از نمازهای واجب در سجده به تعداد کم مثلا 10 یا 14 مرتبه ذکر یونسیه رو به جا آورد

ARMAN MAHDI;1012843 نوشت:
گفتن 400 مرتبه ذکر یونسیه حتما باید بعد از نماز عشا در سجده باشه و اینکه به مدت چند روز ادامه پیدا کنه؟

ARMAN MAHDI;1013287 نوشت:
اینکه نباید ذکر یونسیه بیشتر از حد مجاز خونده بشه و اجازه استاد لازمه آیا کمتر از حد مجاز خوندن که عدد چهارصده اشکالی نداره؟

با سلام
گفتن این ذکر به نیت ذکر در هر جا و هر وقت و به هر تعداد -چه کم و چه زیاد- نه تنها مشکل ساز نیست بلکه دارای اثرات روحی مثبت است.

حافظ;1013386 نوشت:
با سلام
گفتن این ذکر به نیت ذکر در هر جا و هر وقت و به هر تعداد -چه کم و چه زیاد- نه تنها مشکل ساز نیست بلکه دارای اثرات روحی مثبت است.

[=arial]سلام
ذکر یونسیه با تعداد و در مکان خاص نیاز به اذن استاد داره
و حضرتعالی به صرف کارشناس بودن نمیتونید منکر اثر وضعی این ذکر در زندگی افراد بشید.

رهگذر 2;1013417 نوشت:
[=arial]سلام
ذکر یونسیه با تعداد و در مکان خاص نیاز به اذن استاد داره
و حضرتعالی به صرف کارشناس بودن نمیتونید منکر اثر وضعی این ذکر در زندگی افراد بشید.

سلام
لطفا دلیل خود را برای اینکه تعداد و مکان این ذکر اذن استاد می خواهد را از قران و سنت اهل بیت علیه السلام بیان بفرمایید.

موفق و سلامت باشید

قدیما;1013422 نوشت:
قران و سنت اهل بیت علیه السلام

[=arial]سلام
لطفا دلیل خود را برای اثبات وجودتون از قرآن و سنت اهل بیت علیهم السلام بیان بفرمایید.
و چون هیچ آیه ای از قرآن موکدا و هیچ حدیث و روایتی مشخصا وجود و حضور شخص شمارو در این دنیا اثبات نمیکنه
پس من نمیتونم با شخصی که بر اساس آیات و روایات وجود نداره بحث کنم .

جناب قدیما
نه قرآن کتاب توضیح المسائله که ریز و جزئیات هر مساله ای رو بیان کنه
نه اهل بیت نعوذبالله از سر بیکاری حدیث میگفتن که اصول و واجبات دین و دنیارو ول کنند و بچسبند به
مواردی که عده ای فقط بخاطر سرگرمی سراغش میرن
نه دین خدا علم تجربیه که بشه هر جزءاش رو با لوله آزمایش به اثبات رسوند
و نه من و شما در مرتبه ای هستیم که تفکرات و گفته هامون میزان و محک اعمال مردم باشه
و چه خوبه وقتی از چیزی اطلاعی نداریم اصلا واردش نشیم
بنده بر اساس تجربه شخصی عرض میکنم ورود در وادی ذکر بدون اذن استاد خطرناکه
و قبول و یا انکار شما یا هرشخص دیگه ای هم تجربه من رو نفی نمیکنه.
و هرکسی هم در پذیرش گفتار شما یا بنده مختاره.
موفق باشید.

رهگذر 2;1013471 نوشت:
لطفا دلیل خود را برای اثبات وجودتون از قرآن و سنت اهل بیت علیهم السلام بیان بفرمایید.

:-o

رهگذر 2;1013471 نوشت:
بنده بر اساس تجربه شخصی عرض میکنم ورود در وادی ذکر بدون اذن استاد خطرناکه

دوست عزیز، خودتان در سه خط بالاتر همان پست جواب خودتان را دادید:

"[=arial] نه دین خدا [=arial]علم تجربیه [=arial]"

رهگذر 2;1013471 نوشت:
و چه خوبه وقتی از چیزی اطلاعی نداریم اصلا واردش نشیم

کاملا درسته

رهگذر 2;1013471 نوشت:
و قبول و یا انکار شما یا هرشخص دیگه ای هم تجربه من رو نفی نمیکنه.

اگر بخواهیم اینگونه در دین عمل کنیم فردا صوفیان می گویند تجربه شخصی نشان داده نماز صبح بدون اذن استاد هم اثر وضعی داره، نماز صبح هم با اذن ما بخوانید.

__________________________________________________________________

قران:

ذکر خدا ارامش بخش دلهاست

عرفا:

بدون اذن ما ذکر گفتن خدا باعث بلایا است.

[=me_quran]
اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ (توبه 31)

(آنها) دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند

موفق و سلامت باشید@};-

رهگذر 2;1013417 نوشت:
ذکر یونسیه با تعداد و در مکان خاص نیاز به اذن استاد داره
و حضرتعالی به صرف کارشناس بودن نمیتونید منکر اثر وضعی این ذکر در زندگی افراد بشید

سلام و تحیت؛

عنوان «کارشناس» دال بر تفوق و برتری حقیری مثل بنده نسبت به کاربران فاضلی چون شما نیست.

در مورد جمله‌ای که فرمودید یک سؤال دارم:
اگر فرض بگیریم یک استادی شاگردش را از گفتن این ذکر به تعداد مثلا ۴۰۰۰ بار در حال سجده در فلان مکان نهی کرد زیرا به قول شما دارای اثرات سوئی است؛ حال اگر کسی بدون اطلاع از حال و قال این استاد، به صورت اتفاقی این ذکر را با همین تعداد در همان مکان و وضعیت گفت، و طبق سخن شما، به دردسرهایی افتاد، آیا گرفتار شدن در این چاله، اغراء به جهل نیست؟ آیا دیگر می‌توان با چنین نگاهی، نزدیک اذکار شد؟ با این فضای امنیتی که شما تصویر کردید گویا نزدیک شدن با اذکار قرآنی، نزدیک شدن و بازی کردن با آتش است تا رفتن به خانه‌ای امن و آرام!! چنین وضعیتی یاد آور حال کسی است که می گوید در خانه‌ی خودم هم امنیت و آرامش ندارم!! یا تداعی کننده وضعیت کسی است که مشغول دست زدن به آب نهری روان است اما یک دفعه این آب، مبدل به آهن مذاب و گداخته می‌شود و او را می‌سوزاند!!

در حالی که فرمود: کلمة لا اله الا الله حصنی ... کلمه توحید و به طور کلی ذکر الله دژ است مایه امن و امان است ... .

حافظ;1013528 نوشت:
کاربران فاضلی چون شما

[=arial]سلام
بنده هیچ جسارتی به شما نکردم
و البته هیچ اظهار فضلی هم نکردم فقط تجربه شخصیم رو گفتم.

قبل از هرچیز یه توضیح بدم :
بنده کاربر رهگذر آسمانم که عضو وفادار بودم
یه ماه نیومدم سایت و کاربریم پرید شدم رهگذر 2 و دوست جدید
پس مطمئن باشین با فضای انجمن کاملا آشنام
ولی نمیدونم چطوری میشه کاربریم رو برگردوند تا بابت هر پستم مجبور نشم یه صفحه توضیح بدم
تا دوستان متوجه منظورم بشن

حافظ;1013528 نوشت:
به قول شما دارای اثرات سوئی است

[=arial]بنده همچین چیزی نگفتم
گفتم هر ذکری اثر وضعی داره
اینکه شما بخوای یه پارچ آبو تو یه لیوان جا بدی
فقط محیط رو کثیف تر میکنی و زحمتت بیشتر میشه
ولی مشکل از اون آبه نیست
مشکل از ظرفیت لیوانه که گنجایش یه پارچ رو نداره
و صد البته مشکل از شمای نوعیه که بدون شناختن ظرفیت لیوان میری سراغ پارچ

ممکنه شما همین ذکر رو در مکان و زمان و با تعداد خاصی بگی
نه تنها هیچ مشکلی پیش نیاد بلکه خیلی هم مفید باشه براتون
ولی من اگه همین ذکر رو در همون مکان و زمان و با همون تعداد بگم
کلا زندگیم کن فیکون بشه
مشکل از اون زمان و مکان و ذکر نیست
مشکل از ظرف وجودی منه که گنجایشش با شما فرق میکنه
و حد و اندازه این گنجایش رو فقط استاد صاحب اذن میدونه

گذشته از همه اینها سابقه کاربریم نشون میده علاقه ای به جروبحث ندارم
فقط نظر و تجربم رو میگم و رد میشم
و همونطور که به جناب قدیما گفتم
هرکسی در رد و پذیرش آرا دیگران مختاره .

آیت الله عبدالکریم کشمیری خودشون گفتند که ذکر یونسیه 400 مرتبه برای عموم مردم هست و عوارضی ندارد دیگر شما از ایشون بالاتر نیستید که!!!!!

بسم الله الرحمن الرحیم
بسیار شنیده شده که گفتن ذکر یونسیه با عدد مشخص در سجده بدون اذن استاد ذی صلاح که مسئولیت تربیت سالک را برعهده گرفته، انسان را دچار مشکلات میکند.
خیلی ها گفتند تجربه کردند و بدون اذن استاد گفتند و ضربه دیدند
در یکی از سخنرانی های آقای فاطمی نیا شنیدم که قریب به این مضمون میگفت که در یک سخنرانی راه های مقابله با چشم زخم رو میگفتم ، شخصی آمد به من گفت که من به چشم زخم اعتقاد ندارم و این ها همش خرافاته و ایشون گفته اعتقاد نداشته باش ، موقعش که برسه چوبش رو میخوری ! چشم زخم کاری نداره که تو بهش باور داشته باشی یا نه! در روایات آمده که چشم زخم حق است.

این مساله هم همین هست ، اکثر افرادی که در این وادی حرکت کردند این مساله را گفتند ، حالا یه نفر دلش میخواد خودش رو بندازه توی دردسر! بسم الله!
خوبه انسان از تجربه دیگران استفاده کند و جانب احتیاط را در پیش بگیرد!
به زور که اجبار نکردن یاالله ۴۰۰ مرتبه ذکر یونسیه آدم در سجده بگه! یک عالمه اذکار مختلف و ادعیه متنوع با سند های متقن از ائمه نقل شده
اگر هدف ارتباط با خدا و لذت بردن از نام و یاد خداست و تقرب به اوست، بهتره که انسان از اذکار و ادعیه وارده استفاده کند.
البته بیشتر این رغبت به گفتن این ذکر با کیفیت مذکور (۴۰۰ مرتبه در سجده و...)از روی هوی و هوس (ارتباط با عوالم غیب و برزخی) هست که خود همین هم نیاز به درمان دارد! وگرنه محبوب اصلی نه در این دنیا و نه در آخرت به چشم سر دیده نمیشود.
اصلا حدیث داریم که( نباید دنبال مسائلی بود که از انسان پوشیده شده)
اگر انسان خودش را اصلاح کند به فراخور حالش خدا پوشیده ها و پرده ها را برای رشدش کنار میزند
..............
نصایح امیرالمومنین ع به فرزندش در نامه ۳۱:
اموری که اهل تجربه مشقّت تجربه کردن آن را کشیده اند، و تو از زحمت طلب کفایت شده، و از تجربه دوباره آسوده گشته ای، و آنچه ما در صدد تجربه آن بودیم به دست تو رسیده، و قسمتی از آنچه بر ما پوشیده مانده برای تو روشن گردیده است.
پسرم! اگر چه من به اندازه مردمی که پیش از من بوده اند عمر نکرده ام، ولی در کردارشان دقّت، و در اخبارشان فکر نموده، و در آثارشان سیاحت کرده ام، تا جایی که همانند یکی از آنان شده ام، بلکه گویی از پی آنچه که از وضع آنان به من رسیده عمرم را با اولین و آخرینشان گذرانیده ام، زلال اعمالشان را از تیرگی، و سود و زیان کردارشان را شناختم، از این رو از هر چیزی پاکیزه و خالصش را برایت انتخاب کردم

با سلام و عرض ادب؛

رهگذر 2;1013529 نوشت:
ولی نمیدونم چطوری میشه کاربریم رو برگردوند تا بابت هر پستم مجبور نشم یه صفحه توضیح بدم
تا دوستان متوجه منظورم بشن

شما تاج سر ما هستید!
خالصانه و قلبا شما را دوست دارم؛
شما رهگذرید ولی دائم قدمتان به روی چشم ماست

رهگذر 2;1013529 نوشت:
بنده همچین چیزی نگفتم
گفتم هر ذکری اثر وضعی داره

اما لازمه‌ی کلامتان همین می‌شود. چون اثر وضعی از دو حال خارج نیست یا خوب است که چه بهتر؛ یا بد است که محل کلام است.

رهگذر 2;1013529 نوشت:
اینکه شما بخوای یه پارچ آبو تو یه لیوان جا بدی
فقط محیط رو کثیف تر میکنی و زحمتت بیشتر میشه
ولی مشکل از اون آبه نیست
مشکل از ظرفیت لیوانه که گنجایش یه پارچ رو نداره
و صد البته مشکل از شمای نوعیه که بدون شناختن ظرفیت لیوان میری سراغ پارچ

ببینید این که باید نگاه به ظرفیت کرد، فقط در ذکر گفتن نیست در غذا خوردن و ورزش کردن و مطالعه کردن هم صادق است و ما منکر این موضوع نیستیم؛

اما سخن این است که اولاً ما فرض را با این بستیم که شخص حال ذکر داره، قرار هم نیست خودش را خسته کنه؛ از کم شروع کرده، کم کم رسیده به جایی که حال خوش معنوی و اقبال قلبی همه و همه او را به گفتن و ادامه دادن ذکر دعوت می‌کنند؛ چه اشکالی در آن هست؟‌

ثانیاً، خاصیت ذکر خدا این است که آرام آرام ظرفیت انسان را توسعه می‌دهد. ظرفیت انسان مثل پارچ نیست که ثابت و لایتغیر باشد؛ بلکه همین موجود عرشی یک وقتی فرشی بوده و چه چیزی بهتر از ذکر خدا ظرفیت انسان را وسعت می‌بخشد!

رهگذر 2;1013529 نوشت:
و حد و اندازه این گنجایش رو فقط استاد صاحب اذن میدونه

ثالثاً مگر چند درصد انسان‌ها با استاد قابل و صالح در ارتباطند!؟ درصد کمی؛

اکثری انسان‌ها دستشان از استاد صالح خالی است

اگر نگوییم خود این بایستگی استاد برای تجویز ذکر باعث می‌شود اکثر مردمی که دستشان از استاد خالی است به جنب و جوش و تلاطم پیدا کردن استاد بیفتند و عده‌ای استاد نما هم آنها را اغوا کنند و خلاصه بد از بدتر خواهد شد؛

لازمه این حرف این است که اکثر آدمها سراغ ذکر خدا نروند چون طبیعی هست که آدمها از چیزهای خطرناک دوری کنند؛ و همانطور که از نسبت به گناه احتیاط می‌کنند نسبت به ذکر گفتن نیز احتیاط کنند [در کلام جناب جبرئیل هم بود که باید احتیاط شود] یعنی گناه و ذکر در موضوع احتیاط کردن کنار هم قرار می‌گیرند

آنوقت به نظر شما آيا یک چنین داستانی از سوی خدا، نقض غرض و نقض سبب نیست!

ذکری که باید مایه دستگیری مردم باشد، بشود قوز بالای قوز؛ بیشتر از آنکه مرهمی بر زخم باشد بدتر دردسر ساز شود

بله یک معیارهای کلی هست که باید رعایت شود مثلا وقتی گرفتار ادبار روحی هستی یعنی حال خوش معنوی نداری و نفس گرفتار کافر کیشی شده ... خب به زور فلان تعداد ذکر نگو؛ همانجا هم گاهی اوقات یک ذکر قلبی زمینه‌ساز حال خوش معنوی می‌شود و راه را برای ذکر لسانی باز می‌کند

جبریل;1013546 نوشت:
البته بیشتر این رغبت به گفتن این ذکر با کیفیت مذکور (۴۰۰ مرتبه در سجده و...)از روی هوی و هوس (ارتباط با عوالم غیب و برزخی) هست

کم لطفی فرمودید.

جبریل;1013546 نوشت:
اگر هدف ارتباط با خدا و لذت بردن از نام و یاد خداست و تقرب به اوست، بهتره که انسان از اذکار و ادعیه وارده استفاده کند.

ذکر مورد بحث ما هم از همین نوع است.

حافظ;1013622 نوشت:
کم لطفی فرمودید.

بسم الله الرحمن الرحیم

استاد ببخشید مثل اینکه سو تفاهم شده من صحبتم با شما نبود .

جبریل;1013639 نوشت:
مثل اینکه سو تفاهم شده من صحبتم با شما نبود .

سلام و تحیت؛

عرض نکردم که شما روی سخنتان با شخص خاصی بود این که شما فرمودید بیشتر این رغبت به گفتن ذکر به تعداد خاص از روی هوی و هوس است ادعای سنگینی است ما نمی‌توانیم از انگیزه‌ و نهانخانه‌ افراد مطلع شویم.

بسم الله الرحمن الرحیم
بله حق با شماست
بنده اشتباه کردم

بسم الله الرحمن الرحیم
سؤال:
آیا گفتن ذکر یونسیه نیازمند به تجویز و توصیه استاد است بطوری که زیاد گفتن آن دارای اثرات نامطلوبی بر زندگی انسان دارد؟ یا هر کس به هر تعداد که بخواهد -ولو زیاد- می‌تواند آن را بگوید؟

پاسخ:
ذکر یونسیه عبارت است از: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» که با مضمون توحیدی در فقره اول آغاز و با واگویه‌ی یک انسان در اخلاق بندگی پایان می‌یابد.

پس اصل ذکر را نمی‌توان به لحاظ محتوا داخل در خطوط قرمز دانست یا آنرا مفید برای افراد خاص یا شرایط خاصی دانست یا حتی نمی‌توان آن را مضر به حال افرادی خاص در شرایطی خاص دانست؛ بخصوص آنکه، برگرفته از آیه ۸۷ از سوره انبیاء است.

آیت الله مظاهری پیرامون این ذکر می‌نویسد:
«بزرگان و اساتيد اخلاق، ذكر يونسيه‏ را بسيار مؤثر مى‏دانند و سفارش اكيد بر آن دارند. سالك بايد اگر مى‏تواند در سجده و اگر نمى‏تواند در تعقيب نمازهاى يوميه و هنگام راه رفتن و خوابيدن و استراحت كردن، ذكر يونسيّه‏ را بر زبان جارى كند، زيرا اين ذكر موجب رهايى يونس گرديد و خواندن اين ذكر براى رفع مشكلات و جذب نظر لطف خداوند نيز مؤثّر است. موقعى كه حضرت‏يونس (ع) در امتحان الهى سر فراز و موفّق نشد و در شكم ماهى زندانى شد، مرتّباً ذكر شريف‏ "لا إله إلا أنتَ سُبحانَكَ إنّي كُنتُ مِنَ الظّالِمينَ‏" را تكرار كرد تا اينكه خداوند رحمان و رحيم او را نجات بخشيد. (فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ)[1]
خداوند متعال در جائى ديگر اشاره مى‏فرمايد كه:
(فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ، لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ)[2]
پس اگر نه اين بود كه او (در شكم ماهى) از تسبيح‏گويان بود، حتما تا روزى كه (مردم) برانگيخته مى‏شوند در شكم آن ماهى مى‏ماند.
لذا از طرف علماى علم اخلاق تاكيد شده كه اين ذكر شريف را بسيار بخوانيد. در هر حالى كه هستيد، در سجده، در حالت نشسته، اگر در نماز نشد بعد نماز و يا حتّى در هنگام راه رفتن و نظاير آن».[3]

ولی از آنجا که عنصر «مداومت» و «کثرت» در تأثیر حداکثری برخی اذکار (اغلب اذکار) دخیل است؛ می‌توان گفت اظهارنظرهای تخصصی از سوی مراجع با تجربه و ذی‌صلاح، مغتنم و مفید فایده خواهد بود.

همانطور که یک کارشناسِ ساختمان می‌تواند در مورد فرو رفتن یک میخ به دیوارِ‌ ساختمان، اینگونه اظهارنظر کند که این میخ با کمتر از پنج ضربه به دیوار فرو نخواهد رفت؛ می‌توان از یک استاد سیر و سلوک نیز این انتظار را داشت که در خصوص تأثیر حداکثری برخی اذکار، شرط تعداد خاصی از ذکر را توصیه کند –مثلا بگوید برای اثربخشی بیشتر، کمتر از ۱۰۰ مرتبه در روز گفته نشود-.

زیرا، برخی افراد که از آمادگی روحی بالاتری برخوردارند با گامهایی اندک، منقلب و متحول می‌گردند ولی برخی که از آمادگی روحی چندانی برخوردار نیستند، برای بازیابی حیات معنوی خویش، لازم است آنقدر مدام بر کوبه دل بکوبند تا بالاخره فطرت توحیدی بر چارچوب جانشان ظاهر شود تا به مدد آن، به سیر و سلوک روحی ادامه دهند.

چنانچه مرحوم میرزاجواد آقا ملکی تبریزی می‌گوید:
«استاد من علاقه‏مندانش را به اين سجده سفارش مى‏كرد و هركس كه انجام مى‏داد تأثيرش را مشاهده مى‏كرد، مخصوصا كسانى كه اين سجده را بيشتر طول مى‏دادند. بعض آنها هزار مرتبه ذكر مذكور را در سجده تكرار مى‏كردند و بعضى كمتر و بعضى بيشتر و شنيدم كه بعض آنها اين ذكر را سه هزار مرتبه‏ در سجده‏ تكرار مى‏كردند».[4]

استاد سیر و سلوک حق دارد با توجه به وضعیت و موقعیت شاگرد خویش دستورالعمل‌هایی در مورد تعداد اذکار و چگونگی آن تجویز کند. ولی آنچه حائز اهمیت است، داشتن تسلط و تخصص کافی برای این گونه اظهار نظرهاست. بنابراین، نمی‌توان به محض مواجهه با اشخاصی که مدعیِ داشتن صلاحیت برای صدور اینگونه دستورالعمل‌های سلوکی هستند، تن به تجویزات آنان داد.

حال اگر به علل مختلف –ولو عدم اطمینان به صلاحیت استاد- دست‌رسی به فرد صالح و لایق و مراجعه به او برای اخذ دستورالعملهای سلوکی میسر نبود نمی‌توان باور داشت که زیاد گفتن ذکری مانند ذکر یونسیه، به دلیل داشتنِ عوارض منفی، خط قرمز اذکار باشد؛ زیرا،

اولاً، همانطور که گفته شد ذکر یونسیه، به لحاظ محتوا، منطقه ممنوعه‌ی اذکار تلقی نمی‌شود؛

ثانیاً، ذکر یونسیه مصداق «ذکر» است و مشمول قاعده کلی «اذکروا الله ذکرا کثیرا»[5] می‌شود؛

ثالثاً، اگر قرار باشد زیاد گفتن برخی اذکار قرآنی نظیر ذکر یونسیه، موجب عوارض منفی باشند، لازم است از سوی متولیان و مفسران واقعی قرآن –یعنی اهلبیت‌علیهم السلام- گوشزد شود و حال آن که چنین ممنوعیتی از سوی آنان شنیده نشده است؛

بعلاوه، با تصویر چنین فضای امنیتی، این گمان به اذهان خطور خواهد کرد که گفتن الفاظ مباح و معمولی –مانند اشعار- خیلی بی‌دردسرتر از گفتن ذکر یونسیه خواهد بود در حالی که با منطق قرآن سازگار نیست.

نتیجه:
نمی‌توان باور داشت که گفتن ذکر یونسیه در برخی اوقات یا برای برخی افراد و یا به تعداد زیاد یا کم، دارای اثرات روحی منفی باشد.

منابع
[1]. الأنبياء/ 88:« پس ما خواسته او را بر آورديم و او را از اندوه نجات بخشيديم؛ و ما اينگونه مؤمنان را نجات مى‏دهيم.»
[2]. الصافّات/ 144- 143

[3]. مظاهری، حسین، سیر و سلوک معنوی در پرتو قرآن و عترت، قم: موسسه الزهراء، ۱۳۸۹ش، چ دوم، ص ۱۱۴-۱۱۵.

[4]. میرزاجواد آقا ملکی تبریزی، المراقبات، به نقل از ابراهیم امینی، خودسازی یا تزکیه و تهذیب نفس، قم: شفق، ۱۳۷۵ش، چ هشتم، ص ۲۳۶.

[5]. احزاب/ ۴۱.


موضوع قفل شده است