جمع بندی بی بند و باری جنسی مردان در اسلام (ازدواج دائم ، ازدواج موقت و کنیز)

تب‌های اولیه

137 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بیت المعمور;1010218 نوشت:
با سلام
طبق توضیحاتی که خواهم داد
بنده با قانونی کردن این محدودیت ها مخالفم
اما با محدودیت از راه تعهدات موافقم.
یعنی هر شخص قوانین خودش را وارد عقد نامه و شرایط ضمن عقد کند.
اما نباید یک قانون را برای همه گذاشت. مثلا قانون ممنوعیت تعدد زوجات در کشور کاملا اشتباه است.

درود بر شما

من اتفاقا بر خلاف نظر شما موافق قانونی کردن محدودیتها هستم
اینکه هرکس خودش برای خودش قانون بگذارد شلم شوربا می شود
اولا همه دختران از این موضوع اگاه نیستند که می توانند شرایط ضمن عقد بگذارند
و دوما دخترانی هم که اگاهی دارند اگر بخواهند شرایط ضمن عقد بگذارند طبیعیست که خواستگار را فراری می دهند و شانس ازدواجشان کم می شود
یعنی در هرصورت باز ظلم به دختران می شود

yahyai;1010263 نوشت:
سلام
روایتی که از پیامبر (ص)گذاشتین روایط ضعیفی هست و به هیچ وجه قابل اتکا نیست.
میتونید از لینک زیر توضیحات رو ببینید.
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa11543
فقط جهت اطلاع عرض کردم.

این یک لینک دیگه در مورد جعلی بودن روایتی که شما گذاشتین.از سایت پاسخگو هم هست.
http://pasokhgoo.ir/node/71971

البته کسی منکر ثواب اینکار در شرایطی که قبلا عرض شد،نمیشه.جناب مسلم کامل توضیح دادن که روایات به چه مناسبت و در چه شرایطی بوده.

البته اون روایاتی هم که شمااشاره داشتید درباره نهی ازدواج موقت ضعیف بود
بماند که خودم اعتقاد دارم نودو نه درصد روایات جعلی یا مصادره به مطلوب هستند

**گلشن**;1010279 نوشت:
البته اون روایاتی هم که شمااشاره داشتید درباره نهی ازدواج موقت ضعیف بود
بماند که خودم اعتقاد دارم نودو نه درصد روایات جعلی یا مصادره به مطلوب هستند

من بازم از شما خواهش میکنم روی انسان شناسیتون کار کنید.
باور کنید پاسخ خیلی از شبهات شما و خانمهای دیگه(در زمینه ی احکام جنسیتی اسلام) توی این مسئلست.
موفق باشید@};-

**گلشن**;1010278 نوشت:
درود بر شما

من اتفاقا بر خلاف نظر شما موافق قانونی کردن محدودیتها هستم
اینکه هرکس خودش برای خودش قانون بگذارد شلم شوربا می شود
اولا همه دختران از این موضوع اگاه نیستند که می توانند شرایط ضمن عقد بگذارند
و دوما دخترانی هم که اگاهی دارند اگر بخواهند شرایط ضمن عقد بگذارند طبیعیست که خواستگار را فراری می دهند و شانس ازدواجشان کم می شود
یعنی در هرصورت باز ظلم به دختران می شود

با سلام

خانم گلشن حقیقتا وقتی این نظرات و دفاعیات رو میشنوم یا می بینم تاسف میخورم.
چرا باید به قیمت رسیدن به خواسته هایمان، به دیگران ظلم کنیم؟
چرا باید آزادی دیگران سلب کنیم؟

شما میگویید خواستگار فرار میکند، خوب باید به دنبال پسری باشید که قانون شما را بپذیرد.
اما شما میخواهید به زور پسرها را وادار کنید قانون شما را بپذیرند.
این حکمی ظالمانه است.

من به عنوان پسر حاضر نیستم قانون بگذارند و مهریه را از دخترها بگیرند.
مهریه و میزانش باید توسط دو طرف مشخص میشود.
من حق ندارم به خاطر اینکه دخترها مهریه یک سکه را قبول ندارند آنها را مجبور کنم که مهریه شان یک سکه باشد.

اگر منصفانه بنگرید مسئله واضح است.

مشکل عدم آگاهی ، نباید با ظلم کردن به دیگران حل شود.

خون را با خون نمیشویند.

yahyai;1010288 نوشت:
من بازم از شما خواهش میکنم روی انسان شناسیتون کار کنید.
باور کنید پاسخ خیلی از شبهات شما و خانمهای دیگه(در زمینه ی احکام جنسیتی اسلام) توی این مسئلست.
موفق باشید

ممنون از توصیه شما

ولی بزرگوار این مساله رو فراموش نکنید که در جامعه ای که مداوم شهوت زن سرکوب میشه به روشهای مختلف
نقلی و دینی و فرهنگی
زنها مجال رشد جنسی پیدا نمی کنند
الان بیشتر زنهای ما سرد مزاج هستند فکر کنید علت چیست ؟ علت عمده ان سرکوب این نیرو در زنها هست
یک جستجویی هم درباره خود ارضایی زنها بکنید به نتایج جالبی می رسد

و بالعکس پروبال دادن نیروی جنسی مرد که فلان است و بهمان است و غیره
باعث این باورها شده است که مرد نمی تواند جلوی غریزه جنسی خودش را بگیرد

**گلشن**;1010294 نوشت:
ممنون از توصیه شما

ولی بزرگوار این مساله رو فراموش نکنید که در جامعه ای که مداوم شهوت زن سرکوب میشه به روشهای مختلف
نقلی و دینی و فرهنگی
زنها مجال رشد جنسی پیدا نمی کنند
الان بیشتر زنهای ما سرد مزاج هستند فکر کنید علت چیست ؟ علت عمده ان سرکوب این نیرو در زنها هست
یک جستجویی هم درباره خود ارضایی زنها بکنید به نتایج جالبی می رسد

و بالعکس پروبال دادن نیروی جنسی مرد که فلان است و بهمان است و غیره
باعث این باورها شده است که مرد نمی تواند جلوی غریزه جنسی خودش را بگیرد


خواهر گرامی من ازتون خواهش میکنم این پیش فرضها رو بزارید کنار و در مورد این مسئله تحقیق کنید.
به خاطر اینکه یک ذهنیت خاصی برای شما ایجاد شده،خواهش میکنم جامعه ی خودمون رو ندید بگیرید.
جوامع دیگر رو بررسی کنید.
اصلا خارج از جوامع مختلف،شخصیت ، نیازها و تفاوت نیازهای دو جنس رو بررسی کنید.
شما تصورتون اینکه چون توی جامعه ی ما به زن اینطور نگاه میشه،این مسائل پیش اومده.من توقع ندارم از تجربیات و اطلاعات بچه های سایت استفاده کنید.چون همه ی دوستان توی همین جامعه ی از نظر شما مشکل دار بزرگ شدیم.
شما بدون ذهنیت خاص و پیش فرض در مورد دو جنس تحقیق کنید.(موارد استثناء رو لحاظ نکنید)
باور کنید به مطالب خیلی جالبی،حتی توی منابع خارجی دست پیدا میکنید.
گل

**گلشن**;1010294 نوشت:
ممنون از توصیه شما

ولی بزرگوار این مساله رو فراموش نکنید که در جامعه ای که مداوم شهوت زن سرکوب میشه به روشهای مختلف
نقلی و دینی و فرهنگی
زنها مجال رشد جنسی پیدا نمی کنند
الان بیشتر زنهای ما سرد مزاج هستند فکر کنید علت چیست ؟ علت عمده ان سرکوب این نیرو در زنها هست
یک جستجویی هم درباره خود ارضایی زنها بکنید به نتایج جالبی می رسد

و بالعکس پروبال دادن نیروی جنسی مرد که فلان است و بهمان است و غیره
باعث این باورها شده است که مرد نمی تواند جلوی غریزه جنسی خودش را بگیرد

سلام
احادیثی که فرستادین منبع چهارمین حدیث رو چون برای اولین بار این حدیث رو میدیدم چک کردم چنین حدیثی نبود یا منبعش اشتباه هست یا این حدیث از احادیث جعلیه بقیه رو دیگه ندیدم ولی بقیه این حادیث رو هم باید بررسی کرد ....

تا حدودی حرفاتون رو قبول دارم خصوصا قسمت نیاز جنسی زن ...
آقایون خیلیاشون نیاز عاطفی و جنسی زن ( علل خصوص عاطفی ) رو برطرف نمیکنن بعد میگن همسرم بهم خیانت کرده ، همسرم سردمزاجه ، همسرم نمیدونم بداخلاقه پرخاشگره و چیزای دیگه .
اگه یه خانم بره دادگاه بگه نیاز جنسی دارم و همسرم نیاز جنسی منو چندساله برطرف نمیکنه و به گناه افتادم کسی اصلا به مشکل خانم رسیدگی نمیکنه خیلی خیلی بخوان لطف کنن به خانم انگ بی حیایی و بی عفتی نمیزنن ...همین

درباره طلاق خلع هم بگم خیلی از آقایون قبول نمیکنند تا خانم
کلا از زندگی سیر میشه ...
بارها و بارها دیدم تو همین اینترنت اینجور موارد رو ....

خانوم ها وقتی میبینن قانون بهشون اجازه طلاق نمیده مجبور میشن تنها حقوقی که در قانون دارن یعنی مهریه و نفقه رو اجرا بذارن بلکه از این طریق بتونن جدا بشن .
در کل من با توجه به موارد بسیار زیادی که دیدم و بقیه هم گفتن کاری به بقیه شروط ضمن عقد ندارم اما به نظرم وکالت در طلاق رو در جامعه فعلی از ضروریات برای یه خانم میدونم ....
بهتره که مهریه پایین تر باشه ولی وکالت در طلاق باشی که نیازی نباشه چندسال پله های دادگاه خانواده رو بالا و پایین بری ...
حرف منو هم قطعا اکثر وکلا و مشاورین تایید میکنن .

در آخر هم میگم یه عده از مردان هم واقعا مظلوم واقع میشن و حقوقشون تضییع میشه نمونه ی این ها رو هم هرچند کم بودن اما دیدم ...

او خـواهـد آمـد;1010312 نوشت:
سلام
احادیثی که فرستادین منبع چهارمین حدیث رو چون برای اولین بار این حدیث رو میدیدم چک کردم چنین حدیثی نبود یا منبعش اشتباه هست یا این حدیث از احادیث جعلیه بقیه رو دیگه ندیدم ولی بقیه این حادیث رو هم باید بررسی کرد ....

تا حدودی حرفاتون رو قبول دارم خصوصا قسمت نیاز جنسی زن ...
آقایون خیلیاشون نیاز عاطفی و جنسی زن ( علل خصوص عاطفی ) رو برطرف نمیکنن بعد میگن همسرم بهم خیانت کرده ، همسرم سردمزاجه ، همسرم نمیدونم بداخلاقه پرخاشگره و چیزای دیگه .
اگه یه خانم بره دادگاه بگه نیاز جنسی دارم و همسرم نیاز جنسی منو چندساله برطرف نمیکنه و به گناه افتادم کسی اصلا به مشکل خانم رسیدگی نمیکنه خیلی خیلی بخوان لطف کنن به خانم انگ بی حیایی و بی عفتی نمیزنن ...همین

درباره طلاق خلع هم بگم خیلی از آقایون قبول نمیکنند تا خانم
کلا از زندگی سیر میشه ...
بارها و بارها دیدم تو همین اینترنت اینجور موارد رو ....

خانوم ها وقتی میبینن قانون بهشون اجازه طلاق نمیده مجبور میشن تنها حقوقی که در قانون دارن یعنی مهریه و نفقه رو اجرا بذارن بلکه از این طریق بتونن جدا بشن .
در کل من با توجه به موارد بسیار زیادی که دیدم و بقیه هم گفتن کاری به بقیه شروط ضمن عقد ندارم اما به نظرم وکالت در طلاق رو در جامعه فعلی از ضروریات برای یه خانم میدونم ....
بهتره که مهریه پایین تر باشه ولی وکالت در طلاق باشی که نیازی نباشه چندسال پله های دادگاه خانواده رو بالا و پایین بری ...
حرف منو هم قطعا اکثر وکلا و مشاورین تایید میکنن .

در آخر هم میگم یه عده از مردان هم واقعا مظلوم واقع میشن و حقوقشون تضییع میشه نمونه ی این ها رو هم هرچند کم بودن اما دیدم ...

با سلام

خانم ها این رو در نظر داشته باشند
در عقدنامه ها، وکالت طلاق محدود به شرایطی شده.
اما در این شرایط، عدم تامین نیاز جنسی و عاطفی زن نیومده.
پس باید این رو به شروط وکالت اضافه کنند.
اما از این غافل نباشند که شروطی که الان وجود داره، نیاز به اثبات در دادگاه دارن.
و همین باعث میشه خیلی از خانم ها در زندگی زجر بکشن.
مثلا تصور کنید خانم متوجه شده شوهرش معتاده یا زن صیغه ای داره یا اصلا شوهرش داره اونو کتک میزنه...
تا زمانی که اینا تو دادگاه اثبات نشه، دست زن خالیه و کاری از دستش بر نمیاد...
پس خانم ها باید حواسشون باشه تا وکالت مطلق در طلاق بگیرند. یا شروط رو به تشخیص خودشون بذارن که عملا همون وکالت مطلق میشه.
البته چون عملا حق طلاق از دست مرد خارج میشه، بعیده از شما مهریه بالا و حتی معمولی رو قبول کنند.
چون مرد با خودش میگه بعد از شروع زندگی هر لحظه ممکنه زن طلاق بگیره و مهریه رو هم بگیره...

من زندگی رو دیدم که زن اصلا نیاز عاطفی و جنسیش برطرف نمیشد....و واقعا ناراحت بودم و هستم...
وقتی این شرایط رو می بینم پیشنهاد میکنم توی این جامعه
مهریه رو ساده کنید اما وکالت مطلق بگیرید.

دوستان ظاهرا دارن از اون طرف بوم می افتن!!!!!
واقعا به عواقب این پیشنهادهایی که میدین فکر کردین؟!!!!!
خواهشا یکم در مورد عواقب این پیشنهادها فکر.کنید!!
تجربیات کشورهای دیگر رو ببینید.
فلسفه ی حق طلاق برای مرد رو بررسی کنید و بعد بیاد اینجا از خودتون پیشنهاد بدین.
مثلا فکر میکنید این نوع پیشنهادها زندگی رو بهتر میکنه؟!!
پیشنهادهایی که از توش بوی فمنیسم به مشام میرسه!!!
واقعا جای تعجب داره،کسانی که به دین اعتقاد دارن و اینطور بی محابا پیشنهادهایی میدن که به هیچ وجه با منطق دین سازگار نیست!
همینجور پیشنهادهای غیر کارشناسی باعث میشه هر روز نهاد خانواده ضعیف تر بشه!

بیت المعمور;1010315 نوشت:
با سلام

خانم ها این رو در نظر داشته باشند
در عقدنامه ها، وکالت طلاق محدود به شرایطی شده.
اما در این شرایط، عدم تامین نیاز جنسی و عاطفی زن نیومده.
پس باید این رو به شروط وکالت اضافه کنند.
اما از این غافل نباشند که شروطی که الان وجود داره، نیاز به اثبات در دادگاه دارن.
و همین باعث میشه خیلی از خانم ها در زندگی زجر بکشن.
مثلا تصور کنید خانم متوجه شده شوهرش معتاده یا زن صیغه ای داره یا اصلا شوهرش داره اونو کتک میزنه...
تا زمانی که اینا تو دادگاه اثبات نشه، دست زن خالیه و کاری از دستش بر نمیاد...
پس خانم ها باید حواسشون باشه تا وکالت مطلق در طلاق بگیرند. یا شروط رو به تشخیص خودشون بذارن که عملا همون وکالت مطلق میشه.
البته چون عملا حق طلاق از دست مرد خارج میشه، بعیده از شما مهریه بالا و حتی معمولی رو قبول کنند.
چون مرد با خودش میگه بعد از شروع زندگی هر لحظه ممکنه زن طلاق بگیره و مهریه رو هم بگیره...

من زندگی رو دیدم که زن اصلا نیاز عاطفی و جنسیش برطرف نمیشد....و واقعا ناراحت بودم و هستم...
وقتی این شرایط رو می بینم پیشنهاد میکنم توی این جامعه
مهریه رو ساده کنید اما وکالت مطلق بگیرید.

سلام علیکم

اگر برای طلاق دنبال بهانه و چاره می گردید بفرمایید من چند تا پیشنهاد ناب هم اضافه کنم . فقط چیزی که بلد نیستم راه حل است برای حل مشکلات زوجین .

شما بلدید برای رفع مشکل عدم تامین جنسی زن یا مرد راه حلی بدید ؟ این مساله شرط ضمن عقد که نمیشود مساله ای است که زوجین هر کدام باید آن را در نظر بگیرند و حل کنند .

کتک نزدن زن و یا مرد شرط ضمن عقد نیست ولی پی آمد کیفری داره راه حل بدید برای پیشگیری و درمان .

اعتیاد نیاز به وکالت تام و مطلق و قعطی و این حرفها نداره شرط ضمن عقده . راه حلی برای اون هم برای پیشگیری یا درمان دارید ارائه بدید .

بیت المعمور;1010290 نوشت:
با سلام

خانم گلشن حقیقتا وقتی این نظرات و دفاعیات رو میشنوم یا می بینم تاسف میخورم.
چرا باید به قیمت رسیدن به خواسته هایمان، به دیگران ظلم کنیم؟
چرا باید آزادی دیگران سلب کنیم؟

شما میگویید خواستگار فرار میکند، خوب باید به دنبال پسری باشید که قانون شما را بپذیرد.
اما شما میخواهید به زور پسرها را وادار کنید قانون شما را بپذیرند.
این حکمی ظالمانه است.

من به عنوان پسر حاضر نیستم قانون بگذارند و مهریه را از دخترها بگیرند.
مهریه و میزانش باید توسط دو طرف مشخص میشود.
من حق ندارم به خاطر اینکه دخترها مهریه یک سکه را قبول ندارند آنها را مجبور کنم که مهریه شان یک سکه باشد.

اگر منصفانه بنگرید مسئله واضح است.

مشکل عدم آگاهی ، نباید با ظلم کردن به دیگران حل شود.

خون را با خون نمیشویند.

درود

نمی دانم واقعا هنگ کردم !!!!!
به نظر من اگر قوانینی برای استحکام بنای خانواده گذاشته شود ظلم به کسی نیست
مثلا من شنیده ام که در زمان محمد رضا شاه اجازه زن اول برای ازدواج مجدد مرد لازم بود
به نظرم قانون بسیار خوب و کارایی بوده است
مثلا اگر زن بیمار باشد یا مشکل جنسی داشته باشد و یا غیره
خودش این اجازه را به مرد می دهد
و در غیر اینصورت جلوی هوس رانی مرد گرفته می شود
به هرحال مرد باید بهای هوس رانیش را بپردازد

yahyai;1010300 نوشت:
خواهر گرامی من ازتون خواهش میکنم این پیش فرضها رو بزارید کنار و در مورد این مسئله تحقیق کنید.
به خاطر اینکه یک ذهنیت خاصی برای شما ایجاد شده،خواهش میکنم جامعه ی خودمون رو ندید بگیرید.
جوامع دیگر رو بررسی کنید.
اصلا خارج از جوامع مختلف،شخصیت ، نیازها و تفاوت نیازهای دو جنس رو بررسی کنید.
شما تصورتون اینکه چون توی جامعه ی ما به زن اینطور نگاه میشه،این مسائل پیش اومده.من توقع ندارم از تجربیات و اطلاعات بچه های سایت استفاده کنید.چون همه ی دوستان توی همین جامعه ی از نظر شما مشکل دار بزرگ شدیم.
شما بدون ذهنیت خاص و پیش فرض در مورد دو جنس تحقیق کنید.(موارد استثناء رو لحاظ نکنید)
باور کنید به مطالب خیلی جالبی،حتی توی منابع خارجی دست پیدا میکنید.

خوب شما گوشه ای از دانسته هایتان را بگویید تا ببینم چی هستند ؟

**گلشن**;1010322 نوشت:
درود

نمی دانم واقعا هنگ کردم !!!!!
به نظر من اگر قوانینی برای استحکام بنای خانواده گذاشته شود ظلم به کسی نیست
مثلا من شنیده ام که در زمان محمد رضا شاه اجازه زن اول برای ازدواج مجدد مرد لازم بود
به نظرم قانون بسیار خوب و کارایی بوده است
مثلا اگر زن بیمار باشد یا مشکل جنسی داشته باشد و یا غیره
خودش این اجازه را به مرد می دهد
و در غیر اینصورت جلوی هوس رانی مرد گرفته می شود
به هرحال مرد باید بهای هوس رانیش را بپردازد


با سلام

قانون وکالت طلاق در این زمان با قانون زمان شاه از چند جهت شباهت دارند
1
در هر دو قانون، تعدد زوجات ممنوع نبود بلکه مشروط بود.
یعنی چه الان و چه زمان شاه، وقتی زن راضی باشد مرد میتواند ازدواج دوم داشته باشد.
2
در هر دو قانون ، حتی با مخالفت زن اول، مرد میتواند زن دیگری بگیرد اما نمیتواند تعدد زوجات داشته باشد فقط تفاوتش در این است که در قانون اول، مرد زن را طلاق میدهد و در قانون دوم، زن از مرد طلاق می گیرید.
پس در هر دو قانون زن مجبور نیست با هوو زندگی کند. و در هر دو قانون راه برای مرد باز است.

همانطور که می بینید تعدد زوجات در صورت مخالفت زن، در این دو قانون امکان ندارد.

حالا فرض کنیم شما قانون زمان شاه را قبول نداشته باشید
و بگویید حتی اگر زن اول ، راضی باشد باید قانون تعدد را ممنوع کنیم. بنده خواهم گفت قطعا چنین قانونی ، ظلم آشکاری است. وقتی زن و شوهر به امری رضایت دارند شما حق ندارید آنها را مجبور به کاری کنید. آنها این نوع زندگی را انتخاب کردند ما حق نداریم آنها را مجبور کنیم مثل شما زندگی کنند. این قطعا دیکتاتوری است.

پس ممنوعیت تعدد زوجات ظلم خواهد بود.
تعدد زوجات باید به خواست زن و شوهر باشد.

فاتح;1010319 نوشت:
سلام علیکم

اگر برای طلاق دنبال بهانه و چاره می گردید بفرمایید من چند تا پیشنهاد ناب هم اضافه کنم . فقط چیزی که بلد نیستم راه حل است برای حل مشکلات زوجین .

شما بلدید برای رفع مشکل عدم تامین جنسی زن یا مرد راه حلی بدید ؟ این مساله شرط ضمن عقد که نمیشود مساله ای است که زوجین هر کدام باید آن را در نظر بگیرند و حل کنند .

کتک نزدن زن و یا مرد شرط ضمن عقد نیست ولی پی آمد کیفری داره راه حل بدید برای پیشگیری و درمان .

اعتیاد نیاز به وکالت تام و مطلق و قعطی و این حرفها نداره شرط ضمن عقده . راه حلی برای اون هم برای پیشگیری یا درمان دارید ارائه بدید .

سلام

یادمه یکبار رفته بودیم پیش یکی در دفاتر ازدواج و طلاق که از دوستان اقوام بود.
دختر و پسر داشتند امضای عقدنامه آماده میشدند که ایشون حرفهایی زدند
یکی از این حرفها این بود
این حقوق دانها و مسئولینی که شروط ضمن عقد و حق وکالت طلاق را در عقدنامه ها گذاشتند، لابد یه چیزی می دانستند.

برادری که خیرخواهانه و شاید از روی خشم پاسخم را دادید.
نه بنده و نه حقوق دانها، مخالفتی با حل مشکلات زن و شوهر ندارند.

من میدانم وقتی فلان همکارم زنش را به باد کتک میداد و همسرش به شهرستان فرار کرده بود یعنی چه... وقتی زنش را می ترساند یعنی چه...
شما نمیفهمید وقتی مرد حق طلاق دارد و زن اسیر او می شود یعنی چه...

بله من هنوز هم از حق وکالت طلاق دفاع میکنم.
بحث های حقوقی را با مباحث اخلاقی خلط نفرمایید.

یا حق

yahyai;1010316 نوشت:


با سلام

اگر روی سخنتان با من است، مردانه نقل بگیرید و از گوشه و کنایه بپرهیزید که از اخلاق و منش جوانمردان به دور است.

یا حق

بیت المعمور;1010335 نوشت:
سلام.
..
..
من میدانم وقتی فلان همکارم زنش را به باد کتک میداد و همسرش به شهرستان فرار کرده بود یعنی چه... وقتی زنش را می ترساند یعنی چه...
شما نمیفهمید وقتی مرد حق طلاق دارد و زن اسیر او می شود یعنی چه...

بله من هنوز هم از حق وکالت طلاق دفاع میکنم.
بحث های حقوقی را با مباحث اخلاقی خلط نفرمایید.

یا حق

سلام علیکم

شما کتک خوردن همکارتان را دلیل گرفتن حق طلاق میدانید خب اگر کسی که کتک بخورد میتواند شکایت کند و اگر ادله کافی باشد میتواند این مشکل را حل کند . قانون مرد یا زن را میتواند محدود و مهار کند و اگر این رقتار ادامه پیدا کند شرایط برای مرد یا زن بسیار جدی میشود کافی است ۴ یا ۶ ماه زندانی شود و زن یا مرد آسیب دیده درخواست طلاق کند .

وقتی میفرمایید حق طلاق این بدین معنی است که هر مشکلی اعم از کتک خوردن اعتیاد و ... را باید با حق طلاق حل کنید . خب این چه راه حلی است که هر مشکلی را به این طریق باید حل کنیم ؟

از طرفی مهریه بر عهده مرد است ، امروز عقد فردا درخواست طلاق ، والسلام
طلاق هم یعنی زندگی مشترک تمام ، یعنی طلبکار و بدهکار صرف . پس یا همین الان بده یا قسط ببند یا برو زندان .
با این شرایط کدام مرد خود را بدهکار صرف میکند ؟ یک عاقل را به بنده نشان بیاید به کسی بگوید از فردا من ۳۰۰ یا ۴۰۰ میلیون به شما بدهکارم .

کسی که بنیان این حق طلاق رو بنیان گذاشت جهت و هدف از ازدواج و زندگی مشترک رو تغییر داد . و از مسیر صحیح و مقصود دینی و انسانی اش منحرف کرد .

بطور مثال یک شخصی قانونی بذارد به این مضمون که
۱ - فرزند مسلم از پدر مسلم ارث میبرد و این حق اوست .
۲ - ارث دلالت بر نسبت پدر فرزندی میکند
نتیجه : هر پدری به فرزندش باید ارث بدهد .

خب این بدعت وقتی صورت بگیرد نسبت پدر فرزندی مخدوش میشود . اصلا دلیل میشود تا عده ای ارث ندهند و عده ای از ارث سهمی نبرند . چون این قانون من در آوردی نسبتها را برداشته ابزار تسویه حساب گذاشته .

کسی که مدعی بود من حق طلاق رو در قانون ایجاد کرده ام ، یک فرد سیاسی حوزوی است . من راهی بدتر از این ندیدم که هدف از ازدواج را اینقدر بتواند منحرف کند .

**گلشن**;1010323 نوشت:
خوب شما گوشه ای از دانسته هایتان را بگویید تا ببینم چی هستند ؟

سلام
گفتن هیچ فایده ای نداره.
منم چند سال پیش تصورات شما رو داشتم.حتی شدیدتر و افراطی تر.
فقط باید خودتون تحقیق کنید و به جواب برسید.
در هر صورت برای رسیدن به واقعیت باید یکم زحمت کشید@};-

بیت المعمور;1010336 نوشت:
با سلام

اگر روی سخنتان با من است، مردانه نقل بگیرید و از گوشه و کنایه بپرهیزید که از اخلاق و منش جوانمردان به دور است.

یا حق


سلام
گوشه و کنایه نبود.با صراحت حرف زده شد.
به هیچ وجه شما فقط مخاطب بنده نبودید.
یکی از دوستان دیگه هم همین ادعای شمارو کرده بود.

در هر صورت اگر قصد بحث با حقیر رو دارید،لازم نبود با این ادبیات صحبت کنید،این ادبیات شما از ""اخلاق و منش جوانمردان به دور است""!!!!!

بنده به هیچ وجه مخالف حق طلاق یا شروط دیگر ضمن عقد نیستم.فقط یک نکته رو تذکر دادم.چرا براشفته شدید؟!!!

مشکل شما،تفاوت بین شما و قانون گذار شرع است.
شما فقط یک جنبه از این روابط (کتک خوردن یک زن یا اعتیاد شوهر یک خانم و...) را میبینید،اما قانون گذار(شرع) تمام جوانب(انسان شناسی مرد و زن،پایداری نهاد خانواده و....) یک رابطه را و یا حتی بالاتر ،یک جنسیت از انسان را میبیند.این کجا و آن کجا!!!!
اگر قرار باشه با دیدن چند مورد خاص و از روی یک تحلیل غلط،قانوگذاری کنیم،حقیر چندین مورد بر خلاف مشکلات خانوادگی که شما دیدید،دیدم.

نکته ی جالب اینجاست که به خانمها پیشنهاد میدید که حق طلاق بدون قید و شرط بگیرند!!!!
یعنی تا یکی خواست جدا بشه بدون هیچ اما و اگری جدا بشه!!!!
این نوع طلاق در غرب رواج داره،برید مطالعه کنید ببینید چه بلایی بر سر خانواده آورده.
جالب اینجاست،کار به جایی رسیده که اگر از یک ازدواج فرزندی به دنیا بیاد و کار به جدایی بکشه،زن خانواده فرزند رو مانعی میبینه برای ازدواج مجدد و مرد خانواده ادعا میکنه فرزند دار شدن و یا نشدن ما بر عهده ی زن هست!!! اونه که میتونه جلوگیری کنه یا اینکه باردار بشه!!!!(میتونید در مورد این مسئله به مطالب اقای ویلیام گاردنر مراجعه کنید)
از این گذشته لطف کنید کمی در مورد فلسفه ی این حکم(حق طلاق مرد)در اسلام تحقیق کنید.
بعد صادقانه بیایید اینجا و در مورد درست بودن یا نبودن پیشنهادتون بحث کنیم.
موفق باشید@};-

فاتح;1010340 نوشت:
سلام علیکم
کسی که مدعی بود من حق طلاق رو در قانون ایجاد کرده ام ، یک فرد سیاسی حوزوی است . من راهی بدتر از این ندیدم که هدف از ازدواج را اینقدر بتواند منحرف کند .

با سلام

اولا مراجع تقلید و من جمله امام خمینی، حق وکالت طلاق را یک حق شرعی می دانند.
و همان اوایل انقلاب این را از امام پرسیدند و پاسخ داده شده است.

دوما حق وکالت طلاق قانونی اجباری نیست.
بلکه در عقدنامه ها به صورت پیش فرض در نظر گرفته شده است.
و پسر و دختر خودشان تصمیم می گیرند، به آن متعهد شوند یا نشوند.

پس خواهشمندم دست از این نگاه سیاسی بردارید.
این یک حق شرعی و قانونی است که مراجع و علمای ما بر آن صحه گذاشتند.
اگر شما با حقوق شرعی و آگاهی بخشی مخالف هستید، نیاز نیست از این روش ها استفاده کنیم.

نکته : ضمنا ما از حق طلاق صحبت نکردیم از حق وکالت طلاق صحبت کردیم.

فاتح;1010340 نوشت:

شما کتک خوردن همکارتان را دلیل گرفتن حق طلاق میدانید

خیر

عرض شد این حقی شرعی و قانونی است
دختر ها و زنان ما باید از این حقوق مطلع باشند.
و در صورت لزوم از آن استفاده کنند.

به قول یه بنده خدایی میگفت وقتی چنین حقی رو دارم، مرد جرئت نمیکنه دست روم بلند کنه و حد و حدود خودش رو میدونه...چون میدونه من اسیرش نیستم که هر طور خواست با من رفتار کنه یا من رو تحت فشار بذاره...

فاتح;1010340 نوشت:

از طرفی مهریه بر عهده مرد است ، امروز عقد فردا درخواست طلاق ، والسلام
طلاق هم یعنی زندگی مشترک تمام ، یعنی طلبکار و بدهکار صرف . پس یا همین الان بده یا قسط ببند یا برو زندان .
با این شرایط کدام مرد خود را بدهکار صرف میکند ؟ .

معلوم است ارسالهایم را درست نمیخوانید.

در پستهای پیشین به این مطلب پاسخ دادم.

عرض شد دختری که چنین حقی را میخواهد انتظار مهریه بالا و حتی متوسط را نداشته باشد.
چون مرد میگوید بعد از ازدواج هر لحظه ممکن است همسرم طلاق بگیرد و مهریه را هم بگیرد و خداحافظ...
پس دختری که چنین حقی را میخواهد باید مهریه ساده ای بگذارد.

اینها حقوقی است که هر شخص بنا به شناخت و عقل خودش استفاده میکند.
قطعا دختری که حق وکالت طلاق برایش اهمیت دارد، با یک مهریه ساده کنار خواهد آمد.

یا حق

بیت المعمور;1010343 نوشت:
با سلام

اولا مراجع تقلید و من جمله امام خمینی، حق وکالت طلاق را یک حق شرعی می دانند.
و همان اوایل انقلاب این را از امام پرسیدند و پاسخ داده شده است.

دوما حق وکالت طلاق قانونی اجباری نیست.
بلکه در عقدنامه ها به صورت پیش فرض در نظر گرفته شده است.
و پسر و دختر خودشان تصمیم می گیرند، به آن متعهد شوند یا نشوند.

پس خواهشمندم دست از این نگاه سیاسی بردارید.
این یک حق شرعی و قانونی است که مراجع و علمای ما بر آن صحه گذاشتند.
اگر شما با حقوق شرعی و آگاهی بخشی مخالف هستید، نیاز نیست از این روش ها استفاده کنیم.

نکته : ضمنا ما از حق طلاق صحبت نکردیم از حق وکالت طلاق صحبت کردیم.

سلام علیکم

جناب بیت المعمور گرامی فقها رای میدهند و اشتباه هم ممکن است بکنند . اگر بنده به مساله ای اشکال دارم پاسخش این نیست که این تعداد فقیه آن را جایز دانسته اند . اقامه ردیه بر آن هم دلالت بر خروج از دین نمیکند بخصوص در امور فرعیه شرعی . این رو توجه بفرمایید .

اما بعد اینکه بنده ندیدم امام خمینی رحمه الله جایز دونسته باشند شما سندی دارید بیاورید رفع ابهام شود .

نکته آخر اینکه ، شما از حق طلاق یا حق وکالت طلاق بعنوان یک امر ضروری اینجا دارید بحث میکنید . چون همکارتان زنش را میزند توصیه میکنید حق وکالت طلاق بگیرید . یعنی بواسطه کتک زدن جواز طلاق رو لازم میدونید . خب این محوریت بحث و راه حل شماست : طلاق

خب به همین مصداق و مصتدیقی از این قبیل و دلیل قبلی ای که ذکر شد این حکم باطل است حق نیست . یعنی "فساد وکالت طلاق" اسم حقیقی آن است و یکی از دلایل شیوع طلاق در جامعه .

چراکه نسبتها را به حاشیه میکشاند و حکم قانون را در روابط جایگزین نسبتها میکند نتیجتا نگاه افراد به ازدواج را تغییر داده و نسبتها را تغییر میدهد و نسبتهای جدید فاسدی ایجاد میکند .

فاتح;1010346 نوشت:
سلام علیکم

جناب بیت المعمور گرامی فقها رای میدهند و اشتباه هم ممکن است بکنند . اگر بنده به مساله ای اشکال دارم پاسخش این نیست که این تعداد فقیه آن را جایز دانسته اند . اقامه ردیه بر آن هم دلالت بر خروج از دین نمیکند بخصوص در امور فرعیه شرعی . این رو توجه بفرمایید .

اما بعد اینکه بنده ندیدم امام خمینی رحمه الله جایز دونسته باشند شما سندی دارید بیاورید رفع ابهام شود .

نکته آخر اینکه ، شما از حق طلاق یا حق وکالت طلاق بعنوان یک امر ضروری اینجا دارید بحث میکنید . چون همکارتان زنش را میزند توصیه میکنید حق وکالت طلاق بگیرید . یعنی بواسطه کتک زدن جواز طلاق رو لازم میدونید . خب این محوریت بحث و راه حل شماست : طلاق

خب به همین مصداق و مصتدیقی از این قبیل و دلیل قبلی ای که ذکر شد این حکم باطل است حق نیست . یعنی "فساد وکالت طلاق" اسم حقیقی آن است و یکی از دلایل شیوع طلاق در جامعه .

چراکه نسبتها را به حاشیه میکشاند و حکم قانون را در روابط جایگزین نسبتها میکند نتیجتا نگاه افراد به ازدواج را تغییر داده و نسبتها را تغییر میدهد و نسبتهای جدید فاسدی ایجاد میکند .

برادر این دیگر چه ایرادی است میگیرید؟!

فعلا احکام اسلام در فتاوی مراجع نمود پیدا کرده است.
و ما به سرکار خانم گلشن و سایر بانوانی که نگرانی داشتند، پیشنهاد قانونی و شرعی دادیم تا بلکه نگرانی هایشان برطرف شود.

اگر مثالی زده شد جهت تفهیم مطلب بود....

موضوع: حق طلاق براى زنان در صورت اشتراط
سؤال‏کننده: بانوان‏
[بسمه تعالى. حضور محترم آیت اللَّه العظمى، امام خمینى- دامت برکاته‏
مسئله اختیار طلاق به دست مرد، موجب ناراحتى و تشویش خاطر گروهى از زنان مبارز ایران شده است؛ و گمان مى‏کنند که دیگر به هیچ وجه حق طلاق ندارند. و از این موضوع افرادى سوء استفاده کرده و مى‏ کنند. نظر حضرت عالى راجع به این مسأله چیست؟].

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏
براى زنان، شارع مقدس راه سهلى معین فرموده که خودشان زمام طلاق را به دست بگیرند، به این معنا که در ضمن عقد نکاح اگر شرط کنند که وکیل باشند در طلاق، یا بطور مطلق یا به طور مشروط، یعنى اگر مرد بدرفتارى کرد یا مثلًا زن گرفت، زن وکیل باشد که خود را طلاق دهد، در این صورت هیچ اشکالى براى خانمها پیش نمى ‏آید، و مى‏ توانند خود را طلاق دهند.
از خداوند تعالى توفیق بانوان را خواستارم. امید است تحت تأثیر مخالفین اسلام و انقلاب اسلامى واقع نشوند، که اسلام براى همه است و براى همه نافع است.
7 ذى الحجه 99/ آبان 58
روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

منبع : خبر آنلاین
البته همه جای اینترنت ریخته !!!

فاتح;1010346 نوشت:
. چون همکارتان زنش را میزند توصیه میکنید حق وکالت طلاق بگیرید . یعنی بواسطه کتک زدن جواز طلاق رو لازم میدونید .

برادر گرامی

ما کلی داریم با خانم گلشن بحث میکنیم تا لزوم را رد کنیم.
بعد شما میگویید من به دنبال اثبات لزوم هستم؟!

کمی توجه و دقت نظر لطفا.

یا حق

با سلام

yahyai;1010316 نوشت:

واقعا به عواقب این پیشنهادهایی که میدین فکر کردین؟!!!!!

فکر کنم پاسخ شما در پستهای قبلی داده شد.

بنده پیشنهاد قانونی خود را مطرح کردم.
اگر عواقبی دارد شما به سرکارخانم گلشن و سایر بانوانی که نگرانی دارند، توضیح دهید.
شاید تصمیم گرفتند از این حق قانونی، منصرف شوند.

اما به هر حال چنین حقی وابسته به پذیرش طرف مقابل است.
شما میتوانید به آقایان بگویید هیچگاه به زنانشان حق وکالت ندهند. و آنها را از عواقب چنین کاری آگاه کنید.

بیت المعمور;1010348 نوشت:
برادر این دیگر چه ایرادی است میگیرید؟!

فعلا احکام اسلام در فتاوی مراجع نمود پیدا کرده است.
و ما به سرکار خانم گلشن و سایر بانوانی که نگرانی داشتند، پیشنهاد قانونی و شرعی دادیم تا بلکه نگرانی هایشان برطرف شود.

اگر مثالی زده شد جهت تفهیم مطلب بود....

موضوع: حق طلاق براى زنان در صورت اشتراط
سؤال‏کننده: بانوان‏
[بسمه تعالى. حضور محترم آیت اللَّه العظمى، امام خمینى- دامت برکاته‏
مسئله اختیار طلاق به دست مرد، موجب ناراحتى و تشویش خاطر گروهى از زنان مبارز ایران شده است؛ و گمان مى‏کنند که دیگر به هیچ وجه حق طلاق ندارند. و از این موضوع افرادى سوء استفاده کرده و مى‏ کنند. نظر حضرت عالى راجع به این مسأله چیست؟].

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏
براى زنان، شارع مقدس راه سهلى معین فرموده که خودشان زمام طلاق را به دست بگیرند، به این معنا که در ضمن عقد نکاح اگر شرط کنند که وکیل باشند در طلاق، یا بطور مطلق یا به طور مشروط، یعنى اگر مرد بدرفتارى کرد یا مثلًا زن گرفت، زن وکیل باشد که خود را طلاق دهد، در این صورت هیچ اشکالى براى خانمها پیش نمى ‏آید، و مى‏ توانند خود را طلاق دهند.
از خداوند تعالى توفیق بانوان را خواستارم. امید است تحت تأثیر مخالفین اسلام و انقلاب اسلامى واقع نشوند، که اسلام براى همه است و براى همه نافع است.
7 ذى الحجه 99/ آبان 58
روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

منبع : خبر آنلاین
البته همه جای اینترنت ریخته !!!

سلام علیکم

بنده ندیده بودم استفتا ایشان رو و عجیب تر اینکه در متن استفتا این حکم ، حکم شارع مقدس توصیف شده در حالیکه تخییر یک امر اختلافی است در بین فقها و اگر تصریحی بود اختلافی نبود و اغلب فقها مخالف جواز تخییر هم نبودند .
ما وقتی میتوانیم یک حکم را همان حکم شارع مقدس در امور شرعیه فرعی بنامیم که تصریحی شارع مقدس و پیامبر اکرم وجود داشته باشه در حالیکه چنین چیزی نیست .

بیت المعمور;1010349 نوشت:
برادر گرامی

ما کلی داریم با خانم گلشن بحث میکنیم تا لزوم را رد کنیم.
بعد شما میگویید من به دنبال اثبات لزوم هستم؟!

کمی توجه و دقت نظر لطفا.

یا حق

سلام مجدد . بنده متوجه گفتگوی شما و سرکار گلشن نبودم . شاید موضوع چیز دیگری بوده . و اصلا ارتباط چندانی با آنچه که طرح شد نداشته باشد ولی به همان شکل کلی باید دانست که طلاق اولا اولین راه حل نیست . ثانیا ابزار قرار گرفتن طلاق برای نیل به مقصود اخلاقی نیست .

فاتح;1010354 نوشت:
سلام مجدد . بنده متوجه گفتگوی شما و سرکار گلشن نبودم . شاید موضوع چیز دیگری بوده . و اصلا ارتباط چندانی با آنچه که طرح شد نداشته باشد ولی به همان شکل کلی باید دانست که طلاق اولا اولین راه حل نیست . ثانیا ابزار قرار گرفتن طلاق برای نیل به مقصود اخلاقی نیست .

سلام

جناب فاتح اینکه بانوان از حق و حقوقشان اگاهی داشته باشند یک مطلب است
و اینکه شما می فرمایید طلاق اولین راه حل نیست مطلب دیگر

ما نباید به دلیل اینکه طلاق اولین راه حل نیست بانوان را از حقی که به انها داده شده است محروم کنیم
به نظر شما باید بانوان را از این حق محروم کنیم چون طلاق اولین راه حل نیست ؟!
اصلا چه ارتباطی بین انها است ؟!

**گلشن**;1010356 نوشت:
سلام

جناب فاتح اینکه بانوان از حق و حقوقشان اگاهی داشته باشند یک مطلب است
و اینکه شما می فرمایید طلاق اولین راه حل نیست مطلب دیگر

ما نباید به دلیل اینکه طلاق اولین راه حل نیست بانوان را از حقی که به انها داده شده است محروم کنیم
به نظر شما باید بانوان را از این حق محروم کنیم چون طلاق اولین راه حل نیست ؟!
اصلا چه ارتباطی بین انها است ؟!

سلام علیکم

خب بله، شارع مقدس طلاق رو حق قرار داده ولی اولین راه حل نیست . حق داشتن دلالت بر هم تقدم نمیکند .

اطلاع از حق و حقوق هم حقی همگانی است هم برای مرد و هم برای زن . بنده اصلا مخالف این مساله نیستم و مخالفتم از این حیث نبود .

برداشت بنده اینطور بود که روی طلاق بعنوان راه حل مشکلی مثل کتک زدن تمرکز شده و لذا ضرورت اخذ حق وکالت طلاق دارد تجویز میشود .

جناب بیت المعمور فرمودن قصد این نبود این مساله در ادامه بحث با شما مطرح شده ، همین .

بعد اینکه سرکار گلشن اطلاع از حقوق خود داشته باشیم ضروریه ، مشورت و کسب اطلاع غیر حقوقی مرتبط مثل مشاوره روانشناس لازمتر و ضروری تر . گاهی حقیقتا لازم نیست گره ای رو که میشه با دست باز کرد با دندان بخواهیم باز کنیم ،

بسم الله الرحمن الرحیم

**گلشن**;1010322 نوشت:
و در غیر اینصورت جلوی هوس رانی مرد گرفته می شود
به هرحال مرد باید بهای هوس رانیش را بپردازد

ببینید مردی که هوس ران باشد قانون سرش نمی شود
اگر قانونی هم باشد یه جوری دور میزند.

همان طور که برخی زن های هوس ران دور میزنند با وجود اینکه چندشوهری در قانون تعریف نشده است !
زنی شنیده ام که وقتی شوهر اولش سرکار میرود با چندین شوهر دیگر ارتباط دارد و هوس رانی می کند!

زن ها طوری صحبت کرده و سیاست نشون میدهند که گویا فرسته اند و از هوس رانی به دور !

یه نکته ای هم عرض کنم :

الان صنعت کثیف .... در جهان بر پایه هوس رانی ها و خودنمایی های زنان میچرخد و دنیا رو به گند کشیده اند .
برای کسب دلار فراوان و هوس و شهوت اندوزی

__________________________

بیت المعمور;1010315 نوشت:
با سلام

خانم ها این رو در نظر داشته باشند
در عقدنامه ها، وکالت طلاق محدود به شرایطی شده.
اما در این شرایط، عدم تامین نیاز جنسی و عاطفی زن نیومده.
پس باید این رو به شروط وکالت اضافه کنند.
اما از این غافل نباشند که شروطی که الان وجود داره، نیاز به اثبات در دادگاه دارن.
و همین باعث میشه خیلی از خانم ها در زندگی زجر بکشن.
مثلا تصور کنید خانم متوجه شده شوهرش معتاده یا زن صیغه ای داره یا اصلا شوهرش داره اونو کتک میزنه...
تا زمانی که اینا تو دادگاه اثبات نشه، دست زن خالیه و کاری از دستش بر نمیاد...
پس خانم ها باید حواسشون باشه تا وکالت مطلق در طلاق بگیرند. یا شروط رو به تشخیص خودشون بذارن که عملا همون وکالت مطلق میشه.
البته چون عملا حق طلاق از دست مرد خارج میشه، بعیده از شما مهریه بالا و حتی معمولی رو قبول کنند.
چون مرد با خودش میگه بعد از شروع زندگی هر لحظه ممکنه زن طلاق بگیره و مهریه رو هم بگیره...

من زندگی رو دیدم که زن اصلا نیاز عاطفی و جنسیش برطرف نمیشد....و واقعا ناراحت بودم و هستم...
وقتی این شرایط رو می بینم پیشنهاد میکنم توی این جامعه
مهریه رو ساده کنید اما وکالت مطلق بگیرید.


سلام
این پست شما فقط اطلاع رسانی نیست،بلکه تشویق به گرفتن "حق وکالت مطلق طلاق "هست.
شما با تصور اینکه به خانمها کمک میکنید،راه حلهای حقوقی برای راحت تر طلاق گرفتن را هم اموزش میدهد!!!!!
دوست گرامی کسی با اطلاع رسانی حق و حقوق اشخاص مشکلی ندارد،بحث بر سر تشویق خانمها برای گذاشتن شروطی خاص در عقد نامه هست.
شما با مشاهده چند مورد استثناء حکم کلی برای حق وکالت صادر میکنید!!!!
اگر روزی این شروط عرف بشود،مطمئن باشید اولین نهاد، خانواده و اولین اسیب دیدگان این شرایط خود خانمها هستند.
من نمیدونم چرا بعضی از دوستان(از جمله شما)بدون هیچ تحقیقی در مورد فلسفه ی احکام،حکم صادر میکنید و یا تشویق به یک عملی میکنید!!!!
شارع مقدس برای حفظ و قوام خانواده حکم "حق طلاق" را برای مرد قرار داده.شروط ضمن عقد را هم برای مواردی خاص ازاد گذاشته.اما این دلیل نمیشه که ما از این حق شرط بر علیه پیش فرض شارع استفاده کنیم!!!!
مطمئن باشید با تشویق و عرف شدن این نوع شروط ،خانواده های کمتری شکل میگیره و فقط و فقط امار طلاق بالاتر میره.
شما اگر واقعا دغدغه مندید،راه های زیادی برای کمک به خانمها و مخصوصا خانواده وجود داره(همونطور که جناب فاتح عرض کردن)

این مورد را ما توی احکام دیگه تجربه کردیم.
یک عده مرتب خانمها رو تشویق میکردن به شاغل بودن،نه اینکه بگیم کسی نباید شاغل باشه،اما این وضعی که در حال حاضر باهاش در گیریم حاصل همون تشویقهای بی مورد هست.
اونها هم مثل شما ادعا داشتن باید حق و حقوق رو اطلاع رسانی کرد!!!!!

باز هم تاکید میکنم،تشویق با اطلاع رسانی برای حق و حقوق کاملا متفاوت هست.

بیت المعمور;1010350 نوشت:
با سلام

فکر کنم پاسخ شما در پستهای قبلی داده شد.

بنده پیشنهاد قانونی خود را مطرح کردم.
اگر عواقبی دارد شما به سرکارخانم گلشن و سایر بانوانی که نگرانی دارند، توضیح دهید.
شاید تصمیم گرفتند از این حق قانونی، منصرف شوند.

اما به هر حال چنین حقی وابسته به پذیرش طرف مقابل است.
شما میتوانید به آقایان بگویید هیچگاه به زنانشان حق وکالت ندهند. و آنها را از عواقب چنین کاری آگاه کنید.

بالاتر توضیح دادم،پیشنهاد نبود بلکه بالعکس کاملا تشویق به این کار بود.
ادبیاتی که استفاده میکنید به صورتی هست که انگار اگر کسی از این حق استفاده نکنه خودش ضرر میکنه!!!!!
دوست گرامی حرف بنده اینکه ما نباید کاری کنیم به خاطر چند مورد خاص کلا همه دنبال گذاشتن شروط مختلف ضمن عقد باشن.
این کار به هیچ وجه نتیجه ی خوبی نخواهد داشت.
یا حق@};-

yahyai;1010374 نوشت:

با سلام

بله من با اجبار مخالفم.
و پیشنهاد قانونی دادم.
و دوست دارم همه از این حقوق آگاهی پیدا کنند.
و هر کس نگرانی داشته باشد به او توصیه میکنم از این حق استفاده کند.
حالا اگر شما با این امر مخالفید، مختارید.
میتوانید تلاش خود را بکنید.
بنده هم تلاش خودم را خواهم کرد.

اینکه چرا از این قانون دفاع میکنم، توضیحات مفصلی می طلبد که جایش اینجا نیست.

هدف از این بحث این بود که

برخی تصور می کردند اسلام تضمین قانونی برای زنانی که نیازشان بر طرف نمیشود، ندارد.
و این باعث گسترش خیانت میشود.

اما بنده عرض کردم اسلام چنین قانونی دارد.

برخی تصور می کردند در اسلام راهی برای مشروط کردن تعدد زوجات ، وجود ندارد و زنها از زندگی با هوو وحشت دارند

بنده عرض کردم
در اسلام تضمین قانونی داریم.

یا حق

با سلام و احترام
با توجه به بحث برانگیز بودن بحث، و سرعت ارسال پست ها، برای پاسخگویی جامع به ارسال های دوستان و ضرورت اینکه پستی از قلم نیفتد تاپیک موقتا بسته میشود

از همه دوستان عذرخواهی می کنم@};-

**گلشن**;1010203 نوشت:
بزرگوار ان پستی که احادیث را گذاشتم نگاه نکردید برای همین اینجا می اورم

ثواب متعه پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هر کس یک بار در زندگی خود متعه کند، درجه اش به مانند درجة امام حسن مجتبی علیه السلام خواهد بود و هر کس دوبار متعه کند، درجه اش به مانند امام حسین سید الشهداء‌علیه السلام خواهد بود و هر کس سه بار این کار را انجام دهد، به درجة امام علی مرتضی علیه السلام نائل می آید و هر کس چهار بار متعه بگیرد، درجه اش همانند من خواهد بود.لئالی الاخبار ج 3 ص 243

باید جامع نگرانه به روایات نگاه کرد، فارغ از بحث های سندی جمع بین روایات روشن میکند که هدف از این تأکیدها هرگز هُل دادن مردم به سمت ازدواج موقت نبوده، وگرنه معنا ندارد که از یک طرف تشویق کنند و از یک طرف نهی کنند! بنابراین این تأکید صرفا برای خنثی سازی ممنوعیتی است که از جانب خلفا اتفاق افتاده است.

الرحیل;1010188 نوشت:
اگر خانم ها بچه های خوبی باشند و حسادت نکنند و با آغوش باز پذیرای همسران دیگر باشند، راه شرعی هم که وجود داره، چه چیزی قراره جلوی مرد معتقدی که نه دلیل شرعی و نه جبر اجتماعی برای سامان دادن به تنوع طلبی سیری ناپذیرش می بینه رو بگیره؟

**گلشن**;1010201 نوشت:
زن شوهردار اگر عاشق شود و یا ارضا نشود و ... باید طلاق بگیرد یعنی زندگیش را از دست بدهد تا به خواسته اش برسد
اما مرد بدون از دست دادن زندگی می تواند به خواسته برسد
بعد می گویند شهوت زن کم است ؟ خوب معلوم است که با این شرایط شهوت زن کم می شود
باور کنید اگر همین محدودیتها برای مردان هم گذاشته می شد مردان هم مثل زنان خود داری می کردند و شهوتشان کم می شد

**گلشن**;1010294 نوشت:
این مساله رو فراموش نکنید که در جامعه ای که مداوم شهوت زن سرکوب میشه به روشهای مختلف
نقلی و دینی و فرهنگی
زنها مجال رشد جنسی پیدا نمی کنند
الان بیشتر زنهای ما سرد مزاج هستند فکر کنید علت چیست ؟

**گلشن**;1010322 نوشت:
من شنیده ام که در زمان محمد رضا شاه اجازه زن اول برای ازدواج مجدد مرد لازم بود
به نظرم قانون بسیار خوب و کارایی بوده است
مثلا اگر زن بیمار باشد یا مشکل جنسی داشته باشد و یا غیره
خودش این اجازه را به مرد می دهد
و در غیر اینصورت جلوی هوس رانی مرد گرفته می شود


ما هر حکمی که بخواهیم در خصوص زن و مرد تعیین کنیم طبیعتا به شناخت ما از این دو جنس بر می گردد، یعنی ابتدا باید این دو جنس را بشناسیم تا بتوانیم احکام درست و نادرست را تشخیص دهیم. طبیعتا انسان شناسی نادرست ممکن است به اشکال گرفتن به احکامی بشود که در واقع بر حق است.
مشکل این است که مردها گاهی از شناخت خودشان میخواهند زنان را بشناسند، و زن ها نیز روحیات و گرایش های خودشان را با مردان برابر میدانند!

دیدگاه اسلام در خصوص مرد و زن این است که هر دو هم نیازهای جنسی دارند و هم نیازهای عاطفی؛ اما نیاز جنسی مرد بر نیازهای عاطفی اش مقدم است، و نیاز عاطفی زن بر نیازهای جنسی اش تقدم دارد، به همین خاطر اسلام هر کجا به مرد می خواهد در مورد زنش توصیه کند توصیه هایش عمدتا عاطفی است، و هر کجا میخواهد به زن در مورد شوهرش سفارش کند توصیه هایش جنسی است.

آنچه شاهد مدعاست این است که ارتباط جنسی برای زنان با مردی که به او علاقه ندارند در حکم تجاوز است، یعنی تا پیوند عاطفی با مردی نداشته باشند مایل به ارتباط نیستند، اما برای مرد چنین چیزی تصور ندارد، مرد اگر عنان نفسش رها باشد، به صرف زیبایی زن تمایل به رابطه دارد، لازم نیست که پیوند عاطفی با او داشته باشد.

این مسئله روشن تر از آن است که محل تردید قرار بگیرد اما با این حال در برخی کتب روانشناسی هم به آن اشاره شده است(حسین لطف آبادی، روان شناسی رشد(2)، ص95)
از یک طرف شهوت مرد تهاجمی و مقدم بر عاطفه اوست، و از طرف دیگر تحت تأثیر قرار گرفتن های احساسی در مرد کمرنگ تر است لذا معمولا ترحّم در مردان کمتر از زنان است، لذا در جایی که مرد تحریک شود ممکن است رفتارهای خطرناکی از او سر بزند، اما در مقابل زن تا پیوند عاطفی با مردی نداشته باشد تحریک نمیشود، از آن طرف تحریک شدن او تدریجی است، نه تهاجمی، و از طرف دیگر رفتارهای خشونت آمیز در زنان کمرنگ تر است.

وقتی این مقدمات را پذیرفتیم میفهمیم:

الف)

شهوت مرد به خاطر آزاد گذاشتن آن نیست، بلکه به خاطر این است که از اساس شهوت و عاطفه در مرد و زن متفاوت است، اینطور نیست که اگر احکام زن و مرد را تغییر دادیم، زن مانند مرد شود، و مرد مانند زن!! این تفاوت روحیات زن و مرد است که موجب تفاوت در احکام شده، نه اینکه تفاوت در احکام موجب تفاوت در روحیات زن و مرد شده باشد!

ب) خدا میداند که اگر شرایط جامعه کنترل نشود، کنترل رفتار مردان با ممنوعیت، جز بالارفتن آمار قتل و تجاوز و فساد زیر پوست شهر ثمره ای ندارد! من تا به حال نشنیده ام یک زن، مردی را به خاطر رابطه اجباری کشته باشد، اما برعکسش را هر روز داریم در روزنامه های حوادث می خوانیم! باور کنیم مرد و زن را جامعه تغییر نداده، خداوند آنها را متفاوت آفریده...!

ج) نمی خواهم بحث به حق طلاق کشیده شود، اما حق طلاق هم از همین انسان شناسی مردانه و زنانه نشأت می گیرد، عاطفه و احساسات در زن ها قوی تر است، و از آنجا که خانواده و سرنوشت فرزندان برای اسلام اهمیت دارد، اسلام می گوید برای اینکه یک زندگی به صرف ادله ی احساساتی از هم نپاشد، زن در صورتی میتواند از شوهرش طلاق بگیرد که عذر موجه و منطقی داشته باشد.

ضمنا از دوستان خواهش می کنم که بحث در مورد حق طلاق را در تاپیک مستقلی دنبال بفرمایند.
ممنونم

ممنونم جناب مسلم.@};-
گفتنیا گفته شده.
دوستان بهتر نیست به جای جبهه گرفتن یکم مطالعه مون رو زیادتر کنیم؟
در هر صورت از همه ی دوستان ممنون بابت مشارکت توی بحث.
من دیگه حرفی برای گفتن ندارم.
یا حق@};-

پرسش:
چرا اسلام با احکامی چون جواز بهره جنسی از کنیز و ازدواج موقت به تعداد نامحدود، و چهار همسر دائم، اینقدر عرصه را برای ارضاء شهوت مرد باز گذاشته است؟ چرا اینقدر در روایات بر ازدواج موقت تأکید شده است؟


پاسخ:

برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

در اسلام اصل بر تک همسری بوده(1) و حتی برخی فقها به استحباب آن فتوا داده اند(2)، بنابراین تعدد زوجات هرگز مورد توصیه نیست، بلکه اگر شرایط آن در شخص نباشد مورد نهی نیز هست، و جواز آن هم از باب یک ضرورت اجتماعی است که مصلحت زنان نیز در آن دخیل است.(3)

در مورد کنیزداری هم همچنین، هیچ توصیه ای در کار نیست، اسلام به دنبال ریشه کن ساختن تدریجی برده داری بود، و در این مدت کوتاه تا ریشه کن شدن آن نیز، بهره کشی جنسی از کنیزان اصالت نداشته، بلکه آنچه که در نگاه اسلام اصالت داشته تربیت بردگان و انتقال اسلام به ایشان از طریق خانواده های مسلمان بوده است.(4)

در مورد متعه هم وضع مشابه است، اسلام هرگز به دنبال شهوت پرستی مردان و ارضاء حس تنوع طلبی آنها نبوده و نیست، روایات متعددی که در نهی ازدواج موقت در موارد غیر ضروری وارد شده است گویای حقیقت است:

«عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ لَا تُدَنِّسْ نَفْسَكَ بِهَا»؛ عبداللَّه بن سنان گويد: از امام صادق عليه السلام درباره متعه(ازدواج موقت) پرسيدم. حضرت فرمود: خودت را به متعه آلوده مساز. (5)

«عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ وَ مَا أَنْتَ وَ ذَاكَ فَقَدْ أَغْنَاكَ اللَّهُ عَنْهَا»؛ على بن يقطين گويد: «از امام كاظم عليه السلام درباره متعه پرسيدم، حضرت فرمود: تو با متعه چه كار دارى با اينكه خداوند تو را از آن بى نياز كرده است؟(6)

«ْفَتْحِ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ هِيَ حَلَالٌ مُبَاحٌ مُطْلَقٌ لِمَنْ لَمْ يُغْنِهِ اللَّهُ بِالتَّزْوِيجِ فَلْيَسْتَعْفِفْ بِالْمُتْعَةِ فَإِنِ اسْتَغْنَى عَنْهَا بِالتَّزْوِيجِ فَهِيَ مُبَاحٌ لَهُ إِذَا غَابَ عَنْهَا»؛ فتح بن يزيد گويد: «از امام كاظم عليه السلام درباره متعه پرسيدم. امام فرمود: متعه حلال، مباح و آزاد است براى فردى كه خداوند او را با ازدواج دائم بى نياز از متعه نكرده باشد
چنين كسى با متعه كردن عفّت و پاكدامنى خويش را حفظ كند، و اما اگر با ازدواج دائم از متعه بى نياز است پس متعه در صورتى كه از همسرش دور باشد بر او جايز است.(7)

تأکیدی هم که بر ازدواج موقت در برخی از روایات وجود دارد از باب خنثی کردن ممنوعیتی است که از سوی برخی خلفا بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) اتفاق افتاد، به همین خاطر باید از این طرف بر آن تأکید میشد تا این حکم خداوند از میان نرود، وگرنه معنا ندارد که از یک سو بر آن تأکید کرده و از یک سو نهی کنند!

بنابراین به صرف دیدن یک حکم نباید عجولانه قضاوت کرد، برای قضاوت در خصوص احکام و تعالیم باید نگرشی جامع داشته و به تمام حکمت های حول مسئله توجه نمود، که در نکات بعدی اشاره خواهیم کرد.

نکته دوم: تفاوت در غریزه جنسی و عاطفه

هر حکمی از یک انسان شناسی نشأت گرفته است، بنابراین برای تشخیص احکام صحیح، باید ابتدا زن و مرد را به درستی شناخت، ما با انسان شناسی درست است که میتوانیم به حقانیت احکام الهی پی ببریم.

مرد و زن هر دو هم نیازهای جنسی دارند و هم نیازهای عاطفی؛ اما نیاز جنسی مرد بر نیازهای عاطفی اش مقدم است، و نیاز عاطفی زن بر نیازهای جنسی اش تقدم دارد(8) به همین خاطر اسلام هر کجا به مرد می خواهد در مورد زنش توصیه کند توصیه هایش عمدتا عاطفی است، و هر کجا میخواهد به زن در مورد شوهرش سفارش کند توصیه هایش جنسی است.
آنچه شاهد مدعاست این است که ارتباط جنسی برای زنان با مردی که به او علاقه ندارند در حکم تجاوز است، یعنی تا پیوند عاطفی با مردی نداشته باشند مایل به ارتباط با او نیستند، اما برای مرد چنین چیزی تصور ندارد، مرد اگر عنان نفسش رها باشد، به صرف زیبایی زن تمایل به رابطه دارد، پیوند عاطفی و محبت به آن زن برایش موضوعیت ندارد، بلکه حتی می تواند تنفر داشته باشد.

از طرف دیگر شهوت مرد تهاجمی اوست، و همچنین عواطف در او ضعیف تر است لذا معمولا ترحّم در مردان کمتر از زنان بوده و رفتارهای تهاجمی بیشتر دیده میشود، به همین خاطر در جایی که مرد تحریک شود ممکن است رفتارهای خطرناکی از او سر بزند، اما در مقابل زن تا پیوند عاطفی با مردی نداشته باشد تحریک نمیشود، از آن طرف تحریک شدن او تدریجی است، نه تهاجمی، و از طرف دیگر رفتارهای خشونت آمیز در زنان با توجه به روحیاتشان کمرنگ تر است.
ما تا به حال نشنیده ایم یک زن، مردی را به خاطر رابطه اجباری کشته باشد، اما برعکسش را هر روز داریم در روزنامه های حوادث می خوانیم! بنابراین پیش از قضاوت در مورد احکام این تفاوت ها را باید باور کنیم.

نکته سوم:
با توجه به شناخت روحیات مرد در تهاجمی بودن اخلاقی و همچنین سنخ غریزه جنسی او، اسلام معتقد است باید عوامل تحریک را از بین بّرد، در غیر این صورت با توجه به انسان شناسی مرد و زن، اگر فضای تحریک جنسی را رها کردیم، نمی توانیم این کم کاری را با محدودیت در ارضاء جبران کنیم! در صدور حکم باید عواقب یک مسئله سنجیده شود. ممنوعیت روابط موقت میتواند به بالارفتن آمار قتل و تجاوز علیه زنان بینجامد!

اسلام تمام همّ و غم خود را گذاشته است تا عوامل تحریک و تنوع طلبی را از بین ببرد، یعنی مرد در درون خانواده ارضاء شود، و در جامعه تحریک نشود، به همین خاطر از یک طرف به زن امر می کند که در خانه در امور زناشویی نسبت به شوهرش اطاعت کند و این را واجب موکّد و به عبارتی تنها وظیفه زن نسبت به شوهرش می داند، و بلکه توصیه می کند که زن باید پیش قدم شود تا مرد اگر خواسته ای در دل دارد مخفی نکند، و چشم و دل سیر به خارج از خانه برود(9) یعنی اینچنین تأکید پررنگی بر ارضاء صحیح مرد در خانه دارد.

از آن طرف می گوید در خارج از خانه باید کاملا عفاف و حجاب حاکم باشد و حجاب و پوشش را بر مردان و زنان واجب نموده ست، و باز از جانب دیگر نگاه شهوت آلود به نامحرم را حرام و ممنوع اعلام کرده است. خب میبینید که اسلام در صدد است تمام راه های تحریک مرد را ببندد تا مرد به دنبال چنین امری نباشد، اما اگر ما در پیمودن این مسیر از اسلام تبعیت نکردیم طبیعتا مردان جامعه به این سمت و سو مایل پیدا خواهند کرد، این را نمیشود با ممنوعیت جبران کرد.

بنابراین در یک کلام اگر جوّ حاکم بر جامعه و فرهنگ اسلام و اخلاق دینی بر پا باشد اصلا خود به خود موضوع این حکم به حداقل میرسد، و اگر این جوّ جامعه، اسلامی و مملو از عفاف و حجاب در جامعه حاکم نباشد یا به صورت نسبی حاکم باشد این ازدواج موقت یک ضرورت خواهد بود، و ممنوع کردن آن جز ایجاد ناامنی برای زنان و دختران ثمره ای نخواهد داشت، امثال قاتل ستایش قریشی دانش آموزی بوده که در مدرسه جایزه اخلاق گرفته بود!

نکته چهارم:
علاوه بر نکاتی که گذشت همچنین باید توجه داشت که بالاخره هم برخی زنان، و هم برخی مردان هستند که شرایطشان به گونه ای است که امکان ازدواج دائم ندارند، خب راهکار برای اینان چیست؟ نمیتوان همه را مجبور به ازدواج دائم کرد که! هیچ مکتب منطقی ای چنین ارتباطی را به صورت مطلق ممنوع نمی کند، فقط مکاتب بشری خصوصا در غرب آن را بی قاعده و ضابطه رها کرده اند، اما اسلام این عرصه را رها نکرده بلکه یک نظام حقوقی ترسیم نموده است که بشر از انسانیت خارج نشود، بنابراین نباید احکام ازدواج موقت اسلامی را با آزادی و بی بند و باری اخلاقی در غرب یکسان دانست.
تفاوت های متعددی در این ارتباط موقت در نظام اسلامی، با بی بند و باری های غربی وجود دارد که در دو دسته قابل بررسی هستند:

الف) تفاوت در نوع نگاه

اسلام به دنبال تحریک زن و مرد نیست، بلکه دنبال راهکاری صحیح برای ارضاء است تا جامعهبه آرامش روحی و روانی برسد، به همین خاطر هرگز تنوع طلبی و شهوت پرستی و زندگی حیوانی درنگاه اسلام اصالت ندارد، اسلام به شدت خواستار حریم نگه داشتن در روابط، عدم دولتی شدن ازدواج، تأکید شدید بر حرمت اشاعه فحشاء، و وجوب حجاب و کاهش سطح تحریک کنندگی در جامعه است؛ و از آن طرف اگرچه ازدواج موقت را جایز شمرده اما تنوع طلبی های بی مورد را مذموم دانسته و غیر اخلاقی می داند و از آن نهی اخلاقی کرده است.

اما غرب اساسا به دنبال تحریک مرد و زن است، سکس در غرب تبدیل به یک صنعت شده است، هم دولت ها در آن نقش دارند، و هم فرهنگ حاکم بر غرب! غرب به مسائل جنسی نگاه اقتصادی و سیاسی دارد، از یک طرف آن را به عنوان یک صنعت پررونق اقتصادی می شناسد که بودجه بسیاری را جذب خواهد کرد، و از جهت دیگر با اشتغال گسترده مردم به این مسائل زمینه غفلت مردم، و سهوات سلطه بر ایشان را برای خود هموار ساخته است! مردمی که غرق در شهوت جنسی و غفلت های ناشی از آن باشند نسبت به حوادث اجتماعی، و سیاسی، ظلم ها و چپاول گری ها بی دغدغه خواهند بود، مستی شهوت قدرت تفکر منطقی و توجه به وقایع مهم تر را از ایشان خواهد گرفت و توجه ایشان را بر لذت ها و خوشگذرانی ها متمرکز خواهد کرد، طبیعتا چنین مردمی به راحتی تحت سیطره حکومت ها قرار خواهند گرفت.

بنابراین غرب به خاطر تفاوت در مبانی انسان شناختی و جهان شناختی، نگاهش متفاوت است، و این خودش بزرگترین عامل برای گسترش چنین رفتارهایی خواهد بود.

ب) تفاوت در احکام و شرائط

از دیدگاه اسلام زن و مرد حتی اگر برای یک لحظه می خواهند با یکدیگر چنین ارتباطی برقرار کنند باید در قالب ازدواج بوده و در حکم زن و شوهر یکدیگر باشند، یعنی به آن رنگ و بوی ازدواج و تشکیل خانواده ای موقت داده است، به همین خاطر معتقد به حلال زاده بودن فرزند احتمالی و ارث او از والدین و مانند آن حکم میدهد.
همچنین سایر احکام ازدواج چون حرمت جمع بین دو خواهر، حرمت ازدواج با زنان شوهردار، ضرورت نگه داشتن عدّه و اجازه پدر برای ازدواج دختران باکره و مانند آن را در این ازدواج نیز به رسمیت شناخته، و شرط جواز آن می داند.

این محدودیت هایی که اسلام تعیین کرده است خود به خود موجب کاهش این رفتارها میشود! یعنی زنان شوهردار، دختران باکره، زنانی که به تازگی همسر از دست داده یا جدا شده اند و در زمان عده به سر می رند، و ... به سمت چنین روابطی نمی روند.
اینکه اسلام برای هر بار ارتباط ازدواج موقت حدود دو ماه ازدواج با مرد دیگری را حرام میداند، جمعیت زنانی که میتوانند صیغه شوند را به قدر قابل تأملی کاهش می دهد، یعنی هر خانمی در سال فقط حدود 6 بار می تواند ازدواج موقت داشته باشد! آیا این با غرب میشود مقایسه کرد که یک زن می تواند هر روز را با چند مرد باشد؟!

همچنین در نظام اسلام زنی به این سمت می رود که امکان ازدواج دائم نداشته باشد وگرنه به این مسئله پاسخ مثبت نخواهد داد، زنی که بهره ای جز مهریه ندارد، و همچنین بعد از رابطه باید عدّه نگه دارد، طبیعتا اولویت او ازدواج دائم است و خیلی باید تحت فشار بوده و از ازدواج دائم ناامید باشد که به ازدواج موقت رضایت دهد؛ اما از آنجا که این محدودیت ها در برابر زن و مرد غربی نیست به راحتی این مسئله گسترش می یابد.

بنابراین در یک کلام اگر تمام قطعات پازل اسلام درست اجرا شود این احکام نه تنها جای نگرانی نخواهند داشت، بلکه خود مایه رفع نگرانی خواهند بود.

پی نوشت ها:
1. ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، ج19، ص340و341.
2. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، تحقیق محمدباقر بهبودی، مکتبة الرضویه، تهران، ج6، ص4.
3. برای اطلاع بیشتر در مورد تعدد زوجات به این آدرس ها مراجعه بفرمایید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=310&p=971727#post971727
http://www.askdin.com/showthread.php?t=54556&p=811690#post811690
4. برای مطلعه بیشتر در خصوص مسئله کنیز به این آدرس ها مراجعه بفرمایید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=55164&p=829407#post829407
http://www.askdin.com/showthread.php?t=312&p=989221#post989221
http://www.askdin.com/showthread.php?t=60520&p=975136&viewfull=1#post975136
5. اشعرى قمى، احمد بن محمد بن عیسی، النوادر، مدرسة الامام المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، قم، چاپ اول، 1408ق، ص87
6. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج5، ص452
7. همان، ج5، ص452
8. لطف آبادی، حسین، روان شناسی رشد،(2) نوجوانی، جوانی و بزرگسالی، تهران، نشر سمت، چاپ چهارم، 1381ش، ص95.
9. به عنوان نمونه به دو روایت در این خصوص اشاره می شود:
پیامبر(صلی الله علیه و آله) چنین می فرمایند: «عَلَيْهَا أَنْ تَطَيَّبَ بِأَطْيَبِ طِيبِهَا وَ تَلْبَسَ أَحْسَنَ ثِيَابِهَا وَ تَزَيَّنَ بِأَحْسَنِ زِينَتِهَا وَ تَعْرِضَ نَفْسَهَا عَلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً»؛ بر زن لازم است که بهترین عطر خود را استعمال کرده، وبهترین لباس خود را بپوشد، و به زیباترین شکل خود را زینت کند، و خود را صبح و شام بر شوهرش عرضه کند(الکافی، ج5، ص508)
همچنین از امام صادق(علیه السلام) چنین روایت شده است: «خَيْرُ نِسَائِكُمُ الَّتِي إِذَا خَلَتْ مَعَ زَوْجِهَا خَلَعَتْ لَهُ دِرْعَ الْحَيَاءِ وَ إِذَا لَبِسَتْ لَبِسَتْ مَعَهُ دِرْعَ الْحَيَاء»؛ بهترین زنان شما کسی است که چون با شوهرش خلوت کند، پیراهن حیا از تن بکند، و هرگاه خود را پوشانید، لباس حیا را نیز بپوشد.(الکافی، ج5، ص324)

موضوع قفل شده است