╰✿╮ کلبه فیروزه اﮮ ஜ محفلی پر از عطر حضور اسک دینی ها

تب‌های اولیه

18145 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

احساس می کنم مدیر اومده تذکر آیین نامه ای بده

[="Tahoma"][="Blue"]

الرحیل;1008625 نوشت:
احساس می کنم مدیر اومده تذکر آیین نامه ای بده

من همه رو به جون میخرم.. منو مسدود کنید:Khandidan!:[/]

[="Teal"]

الرحیل;1008625 نوشت:
احساس می کنم مدیر اومده تذکر آیین نامه ای بده

[SPOILER]نترسید نترسید ما همه باهم هستیم [SPOILER][/SPOILER] استفاده صحیح از شعارهای انتخاباتی :))[SPOILER] نگران نباشبد مدیر از خودمونن [/SPOILER][/SPOILER][/]

با سلام و خدا قوت! استاد گرامی

و خداقوت به همکاران و کاربران محترم

امید;1008568 نوشت:
نوشته اصلی توسط Im_Masoud.Freeman
چهار تا زن گرفتی ؟

یه دونه visible و سه تا hidden ؟


8->


امید;1008571 نوشت:
چون دلشون دریااااااااااست

یکی از رویاهام اینکه 8->

10 تا عیال (همسر) داشته باشم

ده تا تو یه خونه بزرگ

همه هم با هم خییییلی خوب باشن !

اون وقت صداشون کنم :

"عیالات متحده" !

[="Tahoma"][="Blue"]

لبخند نگاه;1008630 نوشت:
یکی از رویاهام اینکه

10 تا عیال (همسر) داشته باشم

ده تا تو یه خونه بزرگ

همه هم با هم خییییلی خوب باشن !

اون وقت صداشون کنم :

"عیالات متحده" !


وای عالی بود..... خیلی خوب بود...:Khandidan!:
فقط صلوات کفایت نمیکرد[/]

لبخند نگاه;1008630 نوشت:
یکی از رویاهام اینکه
10 تا عیال (همسر) داشته باشم
ده تا تو یه خونه بزرگ
همه هم با هم خییییلی خوب باشن !
اون وقت صداشون کنم :
"عیالات متحده" !

سعدی (رحمة الله علیه) در کتاب گلستان، باب اول، سیرت پادشاهان حکایتی را نقل می کند و در آخر می گوید:
« ده درويش در گليمی بخسبند و دو پادشاه در اقليمی نگنجند ».
اگر امروز سعدی بود، شاید حکایتی در مورد دعوای زن های ایرانی بیان می کرد و در آخرش این جمله را می گفت:
«ده مرد در گلیمی بخسبند و دو زن در کاخی نگنجند».

پس رؤیای ده زن در یک خانه، هیچ وقت در ایران به واقعیت نمی پیوندد.

با سلام

امید;1008602 نوشت:
«آشپزی مردها بهتر از آشپزی زن هاست»؛

بنده در تکمیل این صحبت عرض کنم که =;:)]عذر میخوام یه لجظه
:d

یکی از برترین اشپزهای انگلیس و اروپا مرد هست

گوردون رامسی
سالانه 38 میلیون دلار از راه اشپزی کسب درامد میکنه

اگر به تومان تبدیل کنیم

38000000 * 10000 = 380000000000
سالی 380 میلیارد تومان

ماهی حدودا 31 میلیارد تومان

[="Teal"]

ابوالفضل;1008689 نوشت:
با سلام

بنده در تکمیل این صحبت عرض کنم که =;:)]عذر میخوام یه لجظه
:d

یکی از برترین اشپزهای انگلیس و اروپا مرد هست

گوردون رامسی
سالانه 38 میلیون دلار از راه اشپزی کسب درامد میکنه

اگر به تومان تبدیل کنیم

38000000 * 10000 = 380000000000
سالی 380 میلیارد تومان

ماهی حدودا 31 میلیارد تومان

هرچند که مطمئنم همین بهترین آشپز دنیا اگه غذاهاشو بزاره جلوتون لب نمیزنید ولی باشه ...
ماکه بخیل نیستیم
اصلا به امید روزی که همه آقایون آشپزی رو یاد بگیرن و تو این زمینه حتی از خانم هام جلو بزنن
اصن از قدیم گفتن پسری(مردی) که اشپزی بلده گلی ست از گل های بهشت Fool

[SPOILER]ستاد روحیه دهی به آقایون پرمدعا [/SPOILER][/]

ترگل;1008701 نوشت:
اصلا به امید روزی که همه آقایون آشپزی رو یاد بگیرن و تو این زمینه حتی از خانم هام جلو بزنن

بهترشدن آشپزیِ مردها به نفع خانم هاست. آن وقت خانم ها خیلی راحت تر می شوند. هر روز به آقا سفارش غذا می دهند و برای خرید از خانه خارج می شوندhappy.

ترگل;1008701 نوشت:
اصن از قدیم گفتن پسری(مردی) که اشپزی بلده گلی ست از گل های بهشت

laughing=))


باسلام خداقوت
به اطلاع میرساند بشتابید بشتابید

آخرین فرصت برای ارسال سوالات صندلی داغ

استاد گرامی جناب امید تا ساعت 24 امشب مهمان کلبه و صندلی داغ هستند

[="Tahoma"][="Blue"]مهمونی که نخودی باشن، همیشه رو صندلی داغ هستند..
تمومی نداره که;))[/]

نورالزهراء;1008969 نوشت:
تمومی نداره

^#(^:-b

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64267

:ok::khandeh!:

[="Tahoma"][="Blue"]

اللیل والنهار;1008977 نوشت:
^#(^:-b

http://www.askdin.com/showthread.php?t=64267

:ok::khandeh!:

جواب با مزه ای بود خندیدم;))
این شکلک الان استاد امید هستند نشستن رو صندلی؟ چه قدر خوشتیپ :Khandidan!:[/]

نورالزهراء;1008984 نوشت:
این شکلک الان استاد امید هستند نشستن رو صندلی؟ چه قدر خوشتیپ

laughinglaughing

نورالزهراء;1008969 نوشت:
مهمونی که نخودی باشن، همیشه رو صندلی داغ هستند..

با اجازه فروغ فرخ زاد، می گویم:

من از پرسش نمی لرزم.
من از پاسخ نمی رنجم.
من از پاسخ به پرسش های بی پایان می ترسم.
:d

شعر بالا که شوخی بود. هر چه دل تان می خواهد بپرسید. پوستم کلفت شد.
اما ظاهرا سؤالات دوستان تَه کشیدlaughing .
شاید هم دوستان، مهارتم در پاسخگویی به سؤالاتِ عجیب و غریب را دیدند و ماست ها را کیسه فرمودند =)).

از خلوتیِ کلبه فیروزه ای استفاده می کنییم و یه ذرّه ورجه وورجه می نمایییم:

:paridan::shadi::khoshali::zendebaad::Graphic (39)::Graphic (2)::Graphic (25):

[="Teal"]

امید;1008985 نوشت:
با اجازه فروغ فرخ زاد، می گویم:

من از پرسش نمی لرزم.
من از پاسخ نمی رنجم.
من از پاسخ به پرسش های بی پایان می ترسم.
:d

شعر بالا که شوخی بود. هر چه دل تان می خواهد بپرسید. پوستم کلفت شد.
اما ظهارا سؤالات دوستان تَه کشیدlaughing .
شاید هم دوستان، مهارتم در پاسخگویی به سؤالاتِ عجیب و غریب را دیدند و ماست ها را کیسه فرمودند =)).

از خلوتیِ کلبه فیروزه ای استفاده می کنییم و یه ذرّه ورجه وورجه می نمایییم:


:paridan::shadi::khoshali::zendebaad::Graphic (39)::Graphic (2)::Graphic (25):

سلام
خیر برعکس از پاسخگویی تون کلا ناامید شدیم[-([/]

[="Tahoma"][="Blue"]

امید;1008985 نوشت:
اما ظهارا سؤالات دوستان تَه کشید

میخواید واسه اتمام کار اون 3 تا سوال بی جواب منو پاسخ بدید..:khandidan:
حالا که از پرسش نمیلرزید، از نوع سوالات طراحی کنم پاسخ بدید؟:yes:[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

امید;1008985 نوشت:

...:shadi::khoshali::zendebaad::Graphic (39)::Graphic (2)::Graphic (25):...

خب مثل اینکه استاد دلشون ورزش میخواد، حیف نمیشود وگرنه پیشنهاد گل کوچیک میدادمb-)[/]

ترگل;1008986 نوشت:
سلام
خیر برعکس از پاسخگویی تون کلا ناامید شدیم

سلام

هر فردی از پاسخگویی به برخی سؤالات معذور است. این یک مسأله طبیعی است.
شما هم جای من باشید، همین کار را انجام می دهید.

[="Teal"]

امید;1008994 نوشت:
سلام

هر فردی از پاسخگویی به برخی سؤالات معذور است. این یک مسأله طبیعی است.
شما هم جای من باشید، همین کار را انجام می دهید.


مزاح بود البته ...
من در وهله اول که سعی میکنم کلا قبول نکنم [-x
و حالا اگر روزی قرعه به نامم افتاد قطعا ادامه دهنده سبک شما هستم \:D/[/]

نورالزهراء;1008987 نوشت:
میخواید واسه اتمام کار اون 3 تا سوال بی جواب منو پاسخ بدید..

سؤالات شما بر خلاف سؤالات دوستان دیگر، به گونه ای است که می خواهد پاسخ دهنده را در دو راهیِ اخلاقی قرار دهد. من از شما تحصیلات و سنّ تان را پرسیدم تا مطابقِ آنها به سؤالات تان پاسخ دهم.
می خواهم ان شاءالله پس از پایان زمانِ حضورم در «صندلیِ داغ» به عنوان آخرین پاسخ ها، به سؤالات شما پاسخ دهم؛ تا به این صورت جای هیچ کشمکش بر سر پاسخ های من باقی نماند:d[چه دندان های سفیدی دارممممم].
ان شاءالله خواهید دید چگونه پاسخی می دهم که دو راهیِ اخلاقی را حلّ می کند:>[چه سر کچلیییی دارم]

[="Tahoma"][="Blue"]

امید;1008999 نوشت:
[چه سر کچلیییی]

امید;1008999 نوشت:
[چه دندان های سفیدی دارممممم].

آفرین، تحلیل هاشم زدید..
اگر نزده بودید، من میزدم الان:khaneh:

امید;1008999 نوشت:
می خواهم ان شاءالله پس از پایان زمانِ حضورم در «صندلیِ داغ» به عنوان آخرین پاسخ ها، به سؤالات شما پاسخ دهم

ان شاءالله، ببنیم چه جوابی آماده میکنیدb-)[/]

[="Tahoma"][="Blue"]چند تا از تست های خوب روانشناسی رو معرفی میکنید؟
کاربرد هر کدام هم بفرمایید.

اینجا اگر کسی بخواد ازش تست هم میگیرید و تحلیل هم میکنید؟
روانشناس به صورت طبیعی ایا از هر مراجع خودش تست دروغ سنجی میگیره؟
از کجا متوجه میشه روانشناس طرفی که اومده مشاوره با چه هدفی اومده؟
شاید طرف برای جلب توجه یا سو استفاده از برخی مسایل رو داشته باشه..مثلا یک نفر دوست خودش رو میبره پیش روانشناس
تا مشکلاتش حل بشود اما خب طرف کل مشکلاتش رو به دروغ بیان کرده پیش همه جهت جلب توجه..
اینجا مشاور چه طور متوجه میشود؟ (اگر تناقض گویی در گفتار مراجع نباشد)؟[/]

اللیل والنهار;1008961 نوشت:
استاد گرامی جناب امید تا ساعت 24 امشب مهمان کلبه و صندلی داغ هستند


زندگی گرچه گهی زیبا نیست
یا که تلخ است و دگر گیرا نیست
رسم این قصه همین است و همه می دانیم
که نه پایدار غم است و نه که شاد می مانیم
زندگی شاد اگر هست و یا غمناک است
نغمه و ترانه و آواز است
بانگ نای باشد اگر یا که آواز قناری به دشت
زندگی زیبا است
من و تو می دانیم



تا وقت هست بنده سوالم و بپرسم
شما از چه ترفندی استفاده میکنید که بین شغل و زندگی عادی تون تعامل ایجاد میشه ؟
یه دلیل قانع کننده بیارید که غیبت بده ؟ جدا از توصیه ها و دستورات الهی .یه حرفی باشه که از وجود خودتون باشه ؟
مرگ رو به چه چیزی تشبیه میکنید ؟
درد های روحی سخت تر هستن یا جسمی ؟چرا ؟
بزرگترین نعمت خداوند چیه ؟
بیشترین ظلمی که در حق گذشگان روا شده چیه؟

امید;1008999 نوشت:
[چه سر کچلیییی دارم]

سلام

بیشتر این شکلک های مجازی می گن دورازجون سرطانی هستند همشون کچلن!! حالا بازم به خودتون نسبت می دین که دندان و سر و رویش را بنوازید!!:)]

خداقوت

صندلی داغ خوبی بود با این که خودم پیشنهاد دادم برصندلی داغ جلوس بفرمایید بیشتر از همه ی روزهای هفته درگیر مدرسه و نمره دادن و انتخاب موضوع رساله شدم وقت نشد بیام!!

به امید خدا سلامت و شاد باشید همین که حضوری دراین صفحه به هم رساندید جای شکرش باقی است همه قابل نمی دانند@};-@};-@};-@};-

بازهم تشکر استاد امید بزرگوار:iran:

نورالزهراء;1009014 نوشت:
چند تا از تست های خوب روانشناسی رو معرفی میکنید؟
کاربرد هر کدام هم بفرمایید.

سلام

- پرسشنامه شخصیتی NEO (سنجش شخصیت، مناسب برای بررسیِ تناسب میان دختر و پسر قبل از ازدواج)
- پرسشنامه چند محوریِ بالینیِ میلون3 (MCMI-3) (تشخیص اختلالات شخصیّت)
- پرسشنامه چند جنبه ای شخصیتی مینه سوتا (MMPI) (تشخیص اختلالات شخصیت و اختلالات دیگر)
- پرسشنامه اضطراب بِک (BAI) (تشخیص و سنجش میزان اضطراب)
- پرسشنامه افسردگی بِک (BDI) (تشخیص و سنجش میزان افسردگی)

نورالزهراء;1009014 نوشت:
اینجا اگر کسی بخواد ازش تست هم میگیرید و تحلیل هم میکنید؟

در دو سه مورد، از پرسشگر تست گرفتم. در آدرس زیر می توانید پرسشنامه افسردگی بِک که برای تشخیص و سنجش میزان افسردگی است را بخوانید و شیوه نمره گذاریِ آن و تفسیرش را یاد بگیرید:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63848&page=6

نورالزهراء;1009014 نوشت:
روانشناس به صورت طبیعی ایا از هر مراجع خودش تست دروغ سنجی میگیره؟

برخی تست های روانشناختی، مانند: پرسشنامه چند جنبه ای شخصیتی مینه سوتا (MMPI)، مقیاس هایی دارند که با آنها می توان افرادی را تشخیص داد که عمداً سعی می کنند خودشان را خیلی خوب نشان دهند. منظور زا مقیاس، مجموعه ای از چند سؤال است که در تست و آزمون گنجانده شده است. از قدیم گفته اند:«دروغگو فراموش کار است». در مشاوره به راحتی می توان از روی تناقض های موجود در حرف های افراد، به دروغگوییِ آنها پِی برد.

نورالزهراء;1009014 نوشت:
از کجا متوجه میشه روانشناس طرفی که اومده مشاوره با چه هدفی اومده؟

انگیزه افراد از مراجعه به روانشناس از حرف های آنها و رفتارهای شان به خوبی مشخص می شود. البته این کار نیاز به تجربه دارد که به تدریج به دست می آید.

نورالزهراء;1009014 نوشت:
شاید طرف برای جلب توجه یا سو استفاده از برخی مسایل رو داشته باشه..مثلا یک نفر دوست خودش رو میبره پیش روانشناس
تا مشکلاتش حل بشود اما خب طرف کل مشکلاتش رو به دروغ بیان کرده پیش همه جهت جلب توجه..
اینجا مشاور چه طور متوجه میشود؟ (اگر تناقض گویی در گفتار مراجع نباشد)؟

دروغگو بالاخره خود را لو می دهد. مطمئن باشید. ضمن اینکه افرادی که به مشاور مراجعه می کننند، معمولا هزینه ای پرداخت کرده اند. کمتر کسی یافت می شود که با وجود پرداخت مبلغی قابل توجه، باز هم حاضر به بیان حقیقت نباشد و دروغ بگوید.
دروغگویی بیشتر در مُراجعانی دیده می شود که با اِجبارِ دادگاه یا همسر برای مراجعه به روانشناس، به مشاور مراجعه کرده است. وقتی اِجباری در کار نباشد، به ندرت دروغگویی پیش می آید.

ماه تی تی;1009100 نوشت:
شما از چه ترفندی استفاده میکنید که بین شغل و زندگی عادی تون تعامل ایجاد میشه ؟

ترفند خاصی ندارم. شغل من منافاتی با زندگیِ عادی ام ندارد. شغل من هم مانند شغل های دیگر است.

ماه تی تی;1009100 نوشت:
یه دلیل قانع کننده بیارید که غیبت بده ؟ جدا از توصیه ها و دستورات الهی .یه حرفی باشه که از وجود خودتون باشه ؟

چه کسی دوست دارد دیگران پشت سرش بدگویی کنند؟ هیچ کس. همین تنفر افراد از بدگوییِ دیگران در غیابِ او نشان دهنده تنفّرِ ذاتیِ انسان از غیبت و بدبودنِ غیبت است.

ماه تی تی;1009100 نوشت:
مرگ رو به چه چیزی تشبیه میکنید ؟

مرگ شبیهِ یک سفر است که باید برای آن، توشه برداشته شود.

ماه تی تی;1009100 نوشت:
درد های روحی سخت تر هستن یا جسمی ؟چرا ؟

بیماری های روحی سخت تر هستند. چون دیرتر و سخت تر تشخیص داده می شوند و سخت تر معالجه می شوند. بیماریِ جسمی، واقعا درد دارد و فرد با این درد متوجه وجود مشکل در بدنش می شود. اما بیماریِ روحی، دردی ندارد و با سختیِ زیاد فرد متوجه وجود آن می گردد.

ماه تی تی;1009100 نوشت:
بزرگترین نعمت خداوند چیه ؟

بزرگ ترین نعمت خداوند متعال به انسان، عقل است. اگر عقل در وجود انسانی نباشد، فرقی میان او و حیوانات وجود ندارد.

ماه تی تی;1009100 نوشت:
بیشترین ظلمی که در حق گذشگان روا شده چیه؟

بیشترین ظلمی که در حق گذشگان روا شده، نگه داشتنِ آنها در جهل و نادانی است.

[="Tahoma"][="Blue"]

امید;1009138 نوشت:
سلام

- پرسشنامه شخصیتی NEO (سنجش شخصیت، مناسب برای بررسیِ تناسب میان دختر و پسر قبل از ازدواج)
- پرسشنامه چند محوریِ بالینیِ میلون3 (MCMI-3) (تشخیص اختلالات شخصیّت)
- پرسشنامه چند جنبه ای شخصیتی مینه سوتا (MMPI) (تشخیص اختلالات شخصیت و اختلالات دیگر)
- پرسشنامه اضطراب بِک (BAI) (تشخیص و سنجش میزان اضطراب)
- پرسشنامه افسردگی بِک (BDI) (تشخیص و سنجش میزان افسردگی)

در دو سه مورد، از پرسشگر تست گرفتم. در آدرس زیر می توانید پرسشنامه افسردگی بِک که برای تشخیص و سنجش میزان افسردگی است را بخوانید و شیوه نمره گذاریِ آن و تفسیرش را یاد بگیرید:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63848&page=6

برخی تست های روانشناختی، مانند: پرسشنامه چند جنبه ای شخصیتی مینه سوتا (MMPI)، مقیاس هایی دارند که با آنها می توان افرادی را تشخیص داد که عمداً سعی می کنند خودشان را خیلی خوب نشان دهند. منظور زا مقیاس، مجموعه ای از چند سؤال است که در تست و آزمون گنجانده شده است. از قدیم گفته اند:«دروغگو فراموش کار است». در مشاوره به راحتی می توان از روی تناقض های موجود در حرف های افراد، به دروغگوییِ آنها پِی برد.

انگیزه افراد از مراجعه به روانشناس از حرف های آنها و رفتارهای شان به خوبی مشخص می شود. البته این کار نیاز به تجربه دارد که به تدریج به دست می آید.

دروغگو بالاخره خود را لو می دهد. مطمئن باشید. ضمن اینکه افرادی که به مشاور مراجعه می کننند، معمولا هزینه ای پرداخت کرده اند. کمتر کسی یافت می شود که با وجود پرداخت مبلغی قابل توجه، باز هم حاضر به بیان حقیقت نباشد و دروغ بگوید.
دروغگویی بیشتر در مُراجعانی دیده می شود که با اِجبارِ دادگاه یا همسر برای مراجعه به روانشناس، به مشاور مراجعه کرده است. وقتی اِجباری در کار نباشد، به ندرت دروغگویی پیش می آید.


سلام
من به اون ادرس رفتم
واقعا حیرت زده شدم..
مگه میشه ادم اینقدر خوب..
خدا اجرتون بده..
انصافا این مدل مشاوره تو انجمن ندیده بودم..

خیلی ممنون برای پاسخگویی......[/]

امید;1008999 نوشت:
پایان زمانِ حضورم

باسلام خداقوت

استاد گرامی جناب امید از اینکه قبول زحمت کردید خیلی ممنون هستیم
واقعا لطف کردید با همه کارهایی که تو انجمن مشاوره داشتید به سوالات پاسخ دادید

:moshavereh:

بزن اون دست قشنگه رو :kaf:

کاربران محترم زمان پاسخگویی به سوالات صندلی داغ به اتمام رسیده

برای سلامتی این استاد گرامی همگی صلوات



اگه سوالی هست می تونید تو تایپک

محفل صمیمانه کاربران با کارشناسان انجمن گفتگوی دینی


بپرسید


تا حضور مهمان دیگر بدرود:Graphic (19):

جهت اطلاع

بالای هر پست یه عددی رو نشون میده اگه لینک که اون عدد داره ارسال کنید دقیقا میره به همون پست اون بالا سمت چپ زرد علامت زدم

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63848&p=1002682&viewfull=1#post1002682

باتشکر

یاحق

[="Tahoma"][="Blue"]بسمه تعالی

سلام و شب بخیر
خدا قوت میگم به کارشناس محترم امید، و تشکر بابت وقتی که گذاشتید و ارزشی که قایل شدید در مدت.
به پاس قدردانی از شما دمنوش بهار نارنج تقدیم میگردد:

نوش کنید تا شاداب و سرحال به ادامه کار بپردازید..

اما..

[SPOILER]..

چون تنهایی نمیشه میل کنید من لیوان یک بار مصرف هم گذاشتم تا این فنجان بهار نارنج رو با بقیه شریک بشید..:khandidan:


....


نوش جان همگی


..

[/SPOILER][/]

اللیل والنهار;1009149 نوشت:
باسلام خداقوت

استاد گرامی جناب امید از اینکه قبول زحمت کردید خیلی ممنون هستیم

سلام

خدا قوت.

خواهش می کنم.

اجازه بفرمایید به عنوان آخرین پاسخگویی در این بخش، به سؤالات خانم «نور الزهرا» پاسخ دهم و صندلی داغ را به مهمان بعدی واگذار نمایم:

نورالزهراء;1007827 نوشت:
1. فرض کنید که زنده ماندن یک شخص به حضور شما در دادگاه فردا بستگی دارد، از طرفی فرزند شما (خدای نکرده خدانکرده) همان لحظه دچار بیماری شدیدی شده است و کسی نیست که فرزند شما را به دکتر ببرد.
و از طرفی او تنها میماند در خانه..

حالا شما چه میکنید؟

2. فرض کنید فردا ظهر از شهر قم شما برای تفریح به یکی از کویر های شهر یزد یه سره و بدون ایست سفر کردید که در انتهای مسیر، متوجه میشید در یکی از کویر های شهر یزد گیر کردید و کسی نیست که شما رو کمک کنه اتفاقا شما تمام آب همراه خودتون رو مصرف کردید و تقریبا کمتر از یک سوم از آب باقی مانده، کار هایی که از این به بعد انجام میدید چیست؟

3. فرض کنید در یک قرعه کشی 10000000 تومان برنده شدید، چه قدر از این پول متعلق به همسر شماست؟ چه قدر متعلق به فرزندان شما؟
بعد از تعلق گرفتن این پول به همسر و فرزندان با بقیه بخش آن چه میکنید؟
(لطفا دقیق پاسخ بدید به همه سوالات)

مقدمه: همان گونه که گفتم، این سؤالات در پِیِ آن است که پاسخگو را در تنگنای اخلاقی (moral dilemma) قرار دهد تا قضاوتِ اخلاقیِ پاسخگو را بسنجد. طرّاح این نوع سؤالات در روانشناسی برای بررسیِ قضاوت اخلاقیِ افراد ، «لارنس کُلبِرگ (Lawrence Kohlberg)» بود. اما این سؤالات که خانم «نورالزهرا» مطرح کردند، با سؤالات کُلبرگ خوشبختانه تفاوت دارد. من به صورتی این تنگناها را با فرض های موجود در سؤالاتْ حلّ می کنم و هیچ فرض اضافه ای را نمی پذیرم و صندلی داغ را ترک می کنم:>:

- فرض کنید که زنده ماندن یک شخص به حضور شما در دادگاه فردا بستگی دارد، از طرفی فرزند شما (خدای نکرده خدانکرده) همان لحظه دچار بیماری شدیدی شده است و کسی نیست که فرزند شما را به دکتر ببرد و از طرفی او تنها میماند در خانه. حالا شما چه میکنید؟
پاسخ: در این صورت، بلافاصله با وکیل خبره ای تماس می گیرم؛ او را به خانه دعوت می کنم. با امضای اسناد وکالت، وکالت خود را به صورت رسمی (با امضا و اثر انگشت) به وکیلم واگذار می کنم و سپس اظهاراتم در مورد آن شخصِ درگیر در پرونده قضایی را به صورت مکتوب در حضور وکیلم می نویسم و اظهاراتم را امضا می کنم و پای اظهاراتم انگشت می زنم و با پرداختِ مبلغ وکالت، وکیلم را به جای خود به دادگاه آن فرد بیگناه می فرستم و فرزندم را به دکتر می برم و اقدامات درمانیِ لازم را برای فرزندم انجام می دهم. به این صورت، آن فرد بیگناه و فرزندم را با هم نجات می دهم.

- فرض کنید فردا ظهر از شهر قم شما برای تفریح به یکی از کویر های شهر یزد یه سره و بدون ایست سفر کردید که در انتهای مسیر، متوجه میشید در یکی از کویر های شهر یزد گیر کردید و کسی نیست که شما رو کمک کنه اتفاقا شما تمام آب همراه خودتون رو مصرف کردید و تقریبا کمتر از یک سوم از آب باقی مانده، کار هایی که از این به بعد انجام میدید چیست؟
اقدامات: آبِ باقیمانده را فقط برای خوردن استفاده می کنم. برای نماز، به جای وضو، تیمّم انجام می دهم. برای طهارت هم در این شرایط هر فردی می تواند از خاک و سنگ استفاده کند. لباس های اضافه را در می آورم. راه برگشت را پیدا می کنم و با توکل به خدا به راه می افتم.

- فرض کنید در یک قرعه کشی 10000000 تومان برنده شدید، چه قدر از این پول متعلق به همسر شماست؟ چه قدر متعلق به فرزندان شما؟
بعد از تعلق گرفتن این پول به همسر و فرزندان با بقیه بخش آن چه میکنید؟

پاسخ: در مرحله اول ترجیح می دهم با مشورت با همسرم، پول را خرج کنیم. در مرحله دوم، از آنجایی که پول ارزش بروز جر و بحث و ناراحتی میان اعضای خانواده را ندارد. ترجیح می دهم در صورت بروز کوچک ترین ناراحتی، تمام این پول را به همسرم بدهم تا خودش هر جور صلاح می داند خرج کند.

از اعضای شرکت کننده در «کلبه فیروزه ای» و طراحان سؤالات به خاطر ادب و متانت شان صمیمانه تشکر می کنم.
امیدوارم از پاسخ های ارائه شده و حرف هایی که زدم ناراحت نشده باشید.

موفقیّت همه را از خداوند متعال مسألت می نمایم.

@};-happy@};-happy@};-happy@};-happy@};-

همیشه پایان غم انگیزه .حتی پایان یه صندلی داغ ​:-s


در تو پايان نيست، آغازی دگر بايد تو را

[="Teal"]

امید;1009185 نوشت:
سلام

خدا قوت.

خواهش می کنم.

اجازه بفرمایید به عنوان آخرین پاسخگویی در این بخش، به سؤالات خانم «نور الزهرا» پاسخ دهم و صندلی داغ را به مهمان بعدی واگذار نمایم:

از اعضای شرکت کننده در «کلبه فیروزه ای» و طراحان سؤالات به خاطر ادب و متانت شان صمیمانه تشکر می کنم.
امیدوارم از پاسخ های ارائه شده و حرف هایی که زدم ناراحت نشده باشید.

موفقیّت همه را از خداوند متعال مسألت می نمایم.

@};-happy@};-happy@};-happy@};-happy@};-

سلام و عرض ادب
فکر میکنم اکر قرار بود به بهترین پاسخگوی صندلی داغ جایزه ای تعلق میگرفت قطعا یکی از نامزدهای دریافت این جایزه بودید happy
از صبر و حوصله ای که به خرج دادید سپاسگزارم
اگر حرفی سخنی،مطابق میلتون نبود و مطرح شد به بزرگواری خودتون ببخشید
ان شاءالله که حالا حالاها بر کرسی مشاوره ببینیمتون
موفق باشید :taghdim:[/]

[=Times New Roman]

امید;1009185 نوشت:

در مرحله اول ترجیح می دهم با مشورت با همسرم، پول را خرج کنیم. در مرحله دوم، از آنجایی که پول ارزش بروز جر و بحث و ناراحتی میان اعضای خانواده را ندارد. ترجیح می دهم در صورت بروز کوچک ترین ناراحتی، تمام این پول را به همسرم بدهم تا خودش هر جور صلاح می داند خرج کند.


منم بودم همینکارو میکردم

ولی واقعا ده میلیون هم شد پول ؟

من که روم نمیشه برنده بشم :-

اللیل والنهار;1009149 نوشت:
تا حضور مهمان دیگر بدرود

سلام

خب نوبتی هم باشه نوبت حضور شما برصندلی داغ هست. این همه چاه بهردیگران خب نوبت خودت هم فرارسید >:/;;):-w^:)^@};-

عزیزان مایل هستید الیل والنهار گرامی بر صندلی داغ جلوس فرمایند؟!!

این خواسته ی تمام کسانی است که ارسالی هاشون حیف و میل و داس و جاروشده!!

بفرمایید لطفا;;)happy@};-^:)^^:)^

Im_Masoud.Freeman;1009208 نوشت:
ولی واقعا ده میلیون هم شد پول ؟

سلام من برای رساله یک $-)

باید نه میلیون ناقابل بریزم به حساب دانشگاه آزاد /:)

ناگفته نمونه ترم قبلی هم یه پنج تومن ریختیم یعنی 14میلیون برای ترم آخری دکترا باید بپردازیم=((=((

یکی نیست بگه مگه برامون چی کارکردین؟!![-(:-t

[="Teal"]

فریال;1009216 نوشت:
سلام

خب نوبتی هم باشه نوبت حضور شما برصندلی داغ هست. این همه چاه بهردیگران خب نوبت خودت هم فرارسید >:/;;):-w^:)^@};-

عزیزان مایل هستید الیل والنهار گرامی بر صندلی داغ جلوس فرمایند؟!!

این خواسته ی تمام کسانی است که ارسالی هاشون حیف و میل و داس و جاروشده!!

بفرمایید لطفا;;)happy@};-^:)^^:)^


سلام
فکر کنم کمی دیر رسیدین
;));));));));))[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

امید;1009185 نوشت:
سلام

خدا قوت.

خواهش می کنم.

اجازه بفرمایید به عنوان آخرین پاسخگویی در این بخش، به سؤالات خانم «نور الزهرا» پاسخ دهم و صندلی داغ را به مهمان بعدی واگذار نمایم:

مقدمه: همان گونه که گفتم، این سؤالات در پِیِ آن است که پاسخگو را در تنگنای اخلاقی (moral dilemma) قرار دهد تا قضاوتِ اخلاقیِ پاسخگو را بسنجد. طرّاح این نوع سؤالات در روانشناسی برای بررسیِ قضاوت اخلاقیِ افراد ، «لارنس کُلبِرگ (Lawrence Kohlberg)» بود. اما این سؤالات که خانم «نورالزهرا» مطرح کردند، با سؤالات کُلبرگ خوشبختانه تفاوت دارد. من به صورتی این تنگناها را با فرض های موجود در سؤالاتْ حلّ می کنم و هیچ فرض اضافه ای را نمی پذیرم و صندلی داغ را ترک می کنم:>:

- فرض کنید که زنده ماندن یک شخص به حضور شما در دادگاه فردا بستگی دارد، از طرفی فرزند شما (خدای نکرده خدانکرده) همان لحظه دچار بیماری شدیدی شده است و کسی نیست که فرزند شما را به دکتر ببرد و از طرفی او تنها میماند در خانه. حالا شما چه میکنید؟
پاسخ: در این صورت، بلافاصله با وکیل خبره ای تماس می گیرم؛ او را به خانه دعوت می کنم. با امضای اسناد وکالت، وکالت خود را به صورت رسمی (با امضا و اثر انگشت) به وکیلم واگذار می کنم و سپس اظهاراتم در مورد آن شخصِ درگیر در پرونده قضایی را به صورت مکتوب در حضور وکیلم می نویسم و اظهاراتم را امضا می کنم و پای اظهاراتم انگشت می زنم و با پرداختِ مبلغ وکالت، وکیلم را به جای خود به دادگاه آن فرد بیگناه می فرستم و فرزندم را به دکتر می برم و اقدامات درمانیِ لازم را برای فرزندم انجام می دهم. به این صورت، آن فرد بیگناه و فرزندم را با هم نجات می دهم.

- فرض کنید فردا ظهر از شهر قم شما برای تفریح به یکی از کویر های شهر یزد یه سره و بدون ایست سفر کردید که در انتهای مسیر، متوجه میشید در یکی از کویر های شهر یزد گیر کردید و کسی نیست که شما رو کمک کنه اتفاقا شما تمام آب همراه خودتون رو مصرف کردید و تقریبا کمتر از یک سوم از آب باقی مانده، کار هایی که از این به بعد انجام میدید چیست؟
اقدامات: آبِ باقیمانده را فقط برای خوردن استفاده می کنم. برای نماز، به جای وضو، تیمّم انجام می دهم. برای طهارت هم در این شرایط هر فردی می تواند از خاک و سنگ استفاده کند. لباس های اضافه را در می آورم. راه برگشت را پیدا می کنم و با توکل به خدا به راه می افتم.

- فرض کنید در یک قرعه کشی 10000000 تومان برنده شدید، چه قدر از این پول متعلق به همسر شماست؟ چه قدر متعلق به فرزندان شما؟
بعد از تعلق گرفتن این پول به همسر و فرزندان با بقیه بخش آن چه میکنید؟

پاسخ: در مرحله اول ترجیح می دهم با مشورت با همسرم، پول را خرج کنیم. در مرحله دوم، از آنجایی که پول ارزش بروز جر و بحث و ناراحتی میان اعضای خانواده را ندارد. ترجیح می دهم در صورت بروز کوچک ترین ناراحتی، تمام این پول را به همسرم بدهم تا خودش هر جور صلاح می داند خرج کند.

از اعضای شرکت کننده در «کلبه فیروزه ای» و طراحان سؤالات به خاطر ادب و متانت شان صمیمانه تشکر می کنم.
امیدوارم از پاسخ های ارائه شده و حرف هایی که زدم ناراحت نشده باشید.

موفقیّت همه را از خداوند متعال مسألت می نمایم.

@};-happy@};-happy@};-happy@};-happy@};-


سلام
به به بالاخره به سوالات پاسخ داده شد.
پاسخ ها به نسبت زمانی که خریدید خوب بود:_loool:

راضی ام ازتونb-):Lat:[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

Im_Masoud.Freeman;1009208 نوشت:
ولی واقعا ده میلیون هم شد پول ؟

با پول زیاد که مشخصه چه کارهایی میشه کرد
باید دید با پول کم چههههه کارهایی در ذهن فرد شکل میگیره.. تازه 10 میلیون هم زیاد بود برای هدف این سوال..
ما که رسیدیم به اون اهداف پشت سوالات... خداروشکر[/]

[="Times New Roman"][="Black"]

فریال;1009217 نوشت:
سلام من برای رساله یک $-)

باید نه میلیون ناقابل بریزم به حساب دانشگاه آزاد /:)

ناگفته نمونه ترم قبلی هم یه پنج تومن ریختیم یعنی 14میلیون برای ترم آخری دکترا باید بپردازیم=((=((

یکی نیست بگه مگه برامون چی کارکردین؟!![-(:-t

من اگر برگردم به گذشته هیچوقت پامو دانشگاه نمیزارم

به جاش سعی میکنم یه استارتاپ یا اپلیکیشن با ایده های نو و خلاقانه راه اندازی کنم

پول و درآمدش خیلی بیشتر از چیزیه که با دانشی که در دانشگاه یاد میگیری بخوای در بیاری

همین کارو هم الان دارم میکنم و امیدوارم به زودی نتیجه بده

البته اگه آدم پول داشته باشه خیلی هم خوبه بره دانشگاه واسه اینکه بتونه فضای دانشگاه رو متحول کنه

و اثرگذار باشه و دوست های خوب و با کیفیت پیدا کنه

ولی برای کسب علم هیچی نداره[/]

Im_Masoud.Freeman;1009226 نوشت:
ولی برای کسب علم هیچی نداره

واسه این یک جمله اندازه دنیا میشه صحبت کرد مخصوصا دانشگاه توی ایران.. (کلا هر چیزی توی ایرانش فرق داره)
درباره این قضیه بیشتر مقصر خود دانشجو هست. تو دوره کارشناسی مخصوصا اون ترم های اول هنوز نیم ساعت از کلاس نگذشته میگن خسته نباشید استاد
ترم که بالا تر میره، راه و روششو یاد میگیرن، یه طور دیگه کلاس رو میپیچونند..
انگار کلا واسه خوش گذرونی و گرفتن یک نمره اومدن دانشگاه.

دانشجو اگر دانشجو باشه باید بره یقه استادو بگیره بگه به من پروژه بده، فلان نرم افزار رو یاد بده..
برامون کلاس بیشتر بزار.. برامون کارگاه بزار، عملی درس بده..

متاسفانه زمانی به این نتیجه میرسیم که لیسانسرو گرفتیم نه کار بلدیم نه حرفه بلدیم
اون مواردی که باید بدونیم رو نمیدونیم بعد ایراد به دانشگاه میگیرن..

یکی از اساتید میگفت هر چی شما بیشتر از من بخواید من راغب تر میشن بیشتر مطالعه میکنم بیشتر بروز میشم و میام سره کلاس..
ولی وقتی مبینبینم هیچکسی هیچ انگیزه و علاقه ای نداره منم یه جوزه میگم و خلاص!
البته یک طرف قضیه هم خود اساتید هستند که باید سخت گیر باشند دست اساتید سخت گیر، امتحان بگیر رو من از همینجا .... بله..

ولی در کل دوره کارشناسی با شیرینی های خودش خییییلی سطحش پایینه.. پیشنهاد میکنم در کنار هدفی که گفتید اگر میتونید ادامه بدید..
هر چی سطح بالا تر میره همه چی قشنگ تر میشه ادم عشق میکنه میره سره کلاس...
(البته این در صورتیه که با عشق ادامه بدی نه به اجبار و به خاطر ترفیع پست سازمانی)

ترگل;1009218 نوشت:
سلام
فکر کنم کمی دیر رسیدین

سلام

آره باز مدرسه ام دیرشد!!:-|^:)^@};-~x(b-);;);;)

فریال;1009216 نوشت:
این خواسته ی تمام کسانی است که ارسالی هاشون حیف و میل و داس و جاروشده!!

باسلام خداقوت

اگر این داس و جارو ناحق بوده حلال کنند اگه نبودن نوش جان کنند :d

آقا یا قوانین رو حذف کنند یا بنده رو از لیست مدیریت محو کنند :-

[="Tahoma"][="Blue"]

اللیل والنهار;1009416 نوشت:
آقا یا قوانین رو حذف کنند یا بنده رو از لیست مدیریت محو کنند

حدوسط نداره ابجی خانم؟
اصلا یک کاری کنیم این قوانین رو بیارید وسط ویرایشش کنیم:-"
(جناب مدیر سایت چشم و گوشتون رو بگیرید)[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

اللیل والنهار;1009416 نوشت:
قوانین

در یک اقدام غیر منتظره قوانین سایت، مهمان بعدی صندلی داغ شد.[/]

نورالزهراء;1009237 نوشت:
هر چی سطح بالا تر میره همه چی قشنگ تر میشه ادم عشق میکنه میره سره کلاس...

نورالزهراء;1009237 نوشت:
یکی از اساتید میگفت هر چی شما بیشتر از من بخواید من راغب تر میشن بیشتر مطالعه میکنم بیشتر بروز میشم و میام سره کلاس..
ولی وقتی مبینبینم هیچکسی هیچ انگیزه و علاقه ای نداره منم یه جوزه میگم و خلاص!
البته یک طرف قضیه هم خود اساتید هستند که باید سخت گیر باشند دست اساتید سخت گیر، امتحان بگیر رو من از همینجا .... بله..

باسلام اینا رو گفتید یاد یه خاطره افتادم یه بار یه کاری رو طراحی کردم برای پالتو بردم سر کلاس یه دانشجوی کارشناسی اومده بود با استاد کار داشت الگوش مشکل داشت اومده بود رفع اشکال

کار منو استاد نشون داد به اون دانشجو گفت ببین الان این کار دانشجوی کاردانی هستش من بین دانشجویان کارشناسی همچین کاری نمیبینم

داشتن علاقه ، در نظر گرفتن نیاز بازار کار و ... خیلی مهمه به نظرم

رشته های گرافیک، کامپیوتر همیشه میومدن کارگاه (دبیرستان) مسخره میکردن رشته ما رو چرخها رو نشون میدادن میگفتن عجب سیستم پیچیده ای چطوری با اینا کار میکنید هههه

ولی تو کاردانی دنبال این بودن که یاد بگیرن چطوری دکمه مانتوشون رو بدوزن هههه

نورالزهراء;1009418 نوشت:

حدوسط نداره ابجی خانم؟

عرض کردم دیگه بنده رو محو کنند laughing

رفتیم سر جلسه امتحان هی دیدیم تقلب تقلب گفتیم خب فرق ما با اون صندلی و در دیوار این اتاق چیه اگه اینا تقلب کنند منم نگاه کنم

گفتم برای چی به من گفتن بیام اینجا باشم؟ من اگه مراقب باشم یکی تقلب کنه نمیزارم

چی شد ؟ هی رفتم بعد امتحان اتاق اساتید گفتند چرا این همه سخت میگیری؟ کاری به کارشون نداشته باش منم گفتم آقا یا من مراقب نباشم یا اگر باشم تقلب کنند نمیزارم

چی شد از ترم بعد کلا خدا به دانشجو ها رحم کرد من ساعت کاریم تکمیل بود نمیرفتم سر جلسه امتحان laughing

[="Tahoma"][="Blue"]

اللیل والنهار;1009421 نوشت:
رشته های گرافیک، کامپیوتر همیشه میومدن کارگاه (دبیرستان) مسخره میکردن رشته ما رو چرخها رو نشون میدادن میگفتن عجب سیستم پیچیده ای چطوری با اینا کار میکنید هههه

ولی تو کاردانی دنبال این بودن که یاد بگیرن چطوری دکمه مانتوشون بدوزن هههه


همین چند وقت قبل گذرم خورد به کتاب های هنرستان..(دانلود کردم از سایت)
خیلی افسوس خوردم که چرا رشته های نظری رو انتخاب کردم و هنرستان نرفتم.
مطالبی که الان دنبالشیم به خاطرش کلی پول باید بدیم رو تو مدارس آموزش میدادند (غنی ترش رو)
(هرچند ارزش مطالب رو الان میدونم، مشخص نبود چه قدر اهمیت بدم اون دوران به این مطالب..)

ولی در کل بچه هایی که از فنی حرفه ای بالا میان به نظرم پربار تر هستند.. (تو یک سری رشته ها)[/]

نورالزهراء;1009418 نوشت:
اصلا یک کاری کنیم این قوانین رو بیارید وسط ویرایشش کنیم
(جناب مدیر سایت چشم و گوشتون رو بگیرید)

از طرف همکاران هم این پیشنهاد داده شده البته قبلا صحبتهایی شد و یه تغییراتی هم داشت دیگه روال تغییر و اینا رو بنده نمیدونم به چه صورت هست که به چه میزان شدنی هست یا نیست

اللیل والنهار;1009428 نوشت:
از طرف همکاران هم این پیشنهاد داده شده البته قبلا صحبتهایی شد و یه تغییراتی هم داشت دیگه روال تغییر و اینا رو بنده نمیدونم به چه صورت هست که به چه میزان شدنی هست یا نیست

ما و همکاران نداریم که..من به عنوان دوست جدیدِ همکاران سایت نظرمو اعلام میکنم Lol
کجان این قوانین ؟ صداشون کنید لطفا تشریف بیارن.. (کپی پست)

ما خواهان محو شدن شما نیستیم... نفرمایید دیگه از این چیزا...

عنوان:
موضوع: ╰✿╮ کلبه فیروزه اﮮ ஜ محفلی پر از عطر حضور اسک دینی ها (نظرات و انتقادات درباره قوانین سایت)

بالاخره بین کاربران نظرات خوبی هم هست که ممکنه موثر واقع بشه.

موضوع قفل شده است