جمع بندی چرا روز به روز وضعيت مان بدتر و غم انگيز تر مي شود؟

تب‌های اولیه

190 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

شعیب;1006995 نوشت:
با سلام
متاسفانه در این به ظاهر تحلیل هیچ اثری از استدلال و آمار و ارقام نیست فقط به دیده ها و شنیده ها اکتفا شده و جالب این جاست که نام مهندسی معکوس هم بر آن نهاده شده است.
بحث علمی بیاورید این ها شنیده هاست.

از شما بیش از این انتظار نمیرفت. (از کوزه همان برون تراود که در اوست)
کسانی که ببینند یا بدانند برای یک "باور" چه میزان هزینه می‌شود که میشود همان را برای نیازها اصلی و افزایش کیفیت زندگی هر ایرانی هزینه کرد و با دانسته به این موضوع عین خیالشان نباشد:
- یا نان و منافعشان از این باور تامین می‌شود.
- یا به خاطر تطهیر باور مورد علاقه، تقصیرها را به گردن هر چیزی جز باور می اندازند.
- و یا مجنون وار در جهل مرکب تشریف دارند.
.
در کل
شما مشخص کنید با کجای صحبت بنده مشکل دارید تا راجع بهش صحبت کنیم.
و یه نکته:
خیلی جالبه که یه دین دار از واژه "علم" استفاده میکنه.:khandeh!:

جناب شعیب!

همونطور که گفتم شما از بحث خارج نشدید که بسیار از این بابت متشکرم، نسبت به مدل پاسخگویی شما هم دست کم من شکایتی ندارم. روی صحبتم با کل مجموعه اسک دین بود، من که شخص شما رو که نمیشناسم. من یک مجموعه به نام اسک دین میشناسم. اما شما خودتون همدیگه رو میشناسید. دلیل اینکه این شکایات نسبت به شما مطرح شد، اینه که شما به دفاع از این مجموعه پرداختین، که رسیدگی میشه و فلان. نخیر نمیشه. تجربه شده که میگیم نمیشه. من نسبت به شما شکایتی ندارم. اما شما هم از اتفاقاتی که ازش خبر ندارید دفاع نکنید لطفا.

من سوالی رو در بخش مشاوره مطرح میکنم، مدیر محترم ارجاع سوال بعد از ایجاد تاپیک من، به میل خودشون سوال من رو یه کوچولو دستکاری میکنن. هنوز نه بحثی شده، نه کارشناس پاسخ داده، نه هیچی، به چه حقی به خودشون اجازه میدن سوال من رو دستکاری کنن؟

اینکه انجمن این اختیار رو برای ایشون به وجود آورده، دلیل نمیشه که حق داشته باشن به میل خودشون انجامش بدن. من خودم اینقدر فهم و شعور دارم که سوالم رو چطور مطرح کنم، اگه این اقدام توهین به شعور من نیست، پس چیه؟

حالا چرا اینکار رو میکنن؟ چون من در سوالم چند کلمه ای آورده بودم که برای خود عقل کل پنداران کمی چالش برانگیز بود و ممکن بود کارشناس پاسخگو نسبت به اون موضوع مجبور به پاسخگویی بشه (برای یک شخص منصف هیچ مشکلی نداشت، فقط کسانی که نادانی خودشون رو قبول ندارند، برنمیتابند و اتفاقا من هم دقیقا برای اینکه پاسخگو رو مجبور کنم نسبت به پاسخگویی اهمیت بیشتری قائل باشن از اون چند کلمه استفاده کردم)
خب، چیزی که بشر همیشه شاهدش بوده برای میلیاردمین بار اتفاق میفته، صورت مسئله رو پاک میکنیم، خلاص. هیچکیم متوجه نشد، به همین راحتی. این اتفاق اینقدر مسخره بود که من خودم شرمم میاد جایی بخوام شکایت کنم.

چون شما دفاع کردید دارم اینا رو میگم، و الا شما که مسوول پاسخگویی رفتار بقیه نیستید، برای خودم هم هیچ مسئله ی عجیبی نیست، دفعه ی اول نبود.
این فقط یه مثال بود، بخوام مثال بزنم سردرد میگیرید. بازم توصیه میکنم، از چیزی که اطلاع ندارید دفاع نکنید.

...........

اما در رابطه با مسئله (یا مسائل) اصلی که گم شده:

یه بحث اینه که ولایت مطلقه فقیه به حق هست یا نه؟
یه بحث اینه که مطلقه یعنی چی؟
یه بحث اینه که چقدر در پیاده سازی صحیح این سیستم (صرف نظر از بحث اول) موفق بودیم؟
یه بحث اینه که اگه موفق نبودیم علت چیه؟

خب مشخصا امکان گفتگوی همزمان درباره ی این چهار بحث وجود نداره.

سوال اصلی من در رابطه با بحث چهارمه. اما قبلش باید بحث سوم جمع بندی شه. به شخصه خیلی وقته قصد دارم تاپیک مستقلی رو استارت بزنم. اما به سه دلیل اینکار رو بی فایده میدونم.

اول اینکه واقعا درک مشترکی از مسائل وجود نداره و این برای من تبدیل به یه چالش شده که چطور باید به این درک مشترک رسید. ما در ظاهر در یک دنیا زندگی میکنیم، اما در باطن دنیاهامون با هم متفاوته، برای اینکه بتونیم دنیای همدیگه رو بدون تجربه مشترک، درک کنیم، ظرفیت بالایی لازمه،
جناب شعیب! دوست دارم به من بگید به ظرفیت خودتون چه امتیازی میدید؟ اگه فکر میکنید امتیازتون بالاست، من تاپیکم رو اگه ایجاد کردم به شما ارجاع بدم.

دوم اینکه دارم میبینم برخورد صحیحی با بعضی پست ها نمیشه. وقتی قانون گذار و مجری قانون یکی باشه، خب همین میشه دیگه، شما که خودتون بهتر میدونید. شما اعتقاد دارید که این نظام اسلامیه. من اعتقاد ندارم، اگه بخوام دلیل اعتقاد نداشتنم رو بگم، مجبورم واضح صحبت کنم، مجبورم از بعضی اشخاص نام ببرم (چون مثلا اون شخص ممکنه لقب پاسدار اسلام و انقلاب رو به دوش بکشه) شاید مجبور شم ادعایی بکنم که به علت حضور در دنیای مجازی با هویت مجازی، شاید نشه اثباتش بکنم. در حد همون ادعا باقی میمونه.اما چاره ی دیگه ای هم وجود نداره. ممکنه از یکسری ساختارها مشخصا اسم ببرم، مثلا از نظام وظیفه چون گفته میشه مقدسه و هدفش دفاع از اسلام و آرمان های انقلابه. من چجوری باید برای یه سربازی نرفته توضیح بدم که دروغه همچین چیزی؟ خب نمیشه دیگه. همون تفاوت دنیاها که چند خط بالا توضیح دادم.

سوم اینکه اون چهار تا بحثی که بالا گفتم با هم قاطی میشه و تبدیل به کلاف سر درگم میشه، اینجا باید کاربران سایت همکاری کنند که خب ....

حالا اگه واقعا شما کارشناس محترم و سایر کارشناسان و کاربران بسیار محترم حقیقتا اومدید اینجا که به یه درک مشترک برسیم، نه اینکه تکبر و خود رای بودن خودمون رو به رخ هم بکشیم، لطف کنید بگید چه کار کنیم؟؟

مدتی قبل آقای عباسی صحبتی جنجالی فرمودند مبنی بر شرایط 12گانه جمهوری اسلامی برای آمریکا که در آن شیعه شدن کل آمریکا و برگزاری مراسم دینی در کاخ سفید و میادین اصلی نیویورک! و امثاله بود. این صحبتها از طرف بسیارانی مورد استهزا واقع شد و شگفت اینکه بسیاری از طرفداران جمهوری اسلامی هم، چنین سخنانی را مسخره و مضحک دانستند. حال اینکه فرمایش این بزرگوار دقیقا مبتنی بر تفکر برپایی حکومت ولایت فقیه است. دست کم یک نفر پیدا شده که در این زمینه صادق بوده! یعنی در نظر مدافعان نظام حاکم ما دنبال جمهوری اسلامی آمریکا، جمهوری اسلامی فرانسه و ... جمهوری اسلامی سوییس و بلژیک هستیم.
یعنی این تفکر معتقد است در تمامی ابعاد زندگی اجتماعی و فردی کل جوامع بشری الگوی برتری نسبت آنچه هست ارائه میدهد. بنابراین دست کم چاره ای نیست جز اینکه تنها الگوی پیاده شده این تفکر یعنی نظام جمهوری اسلامی ایران باید نشانگر موفقیت در این ابعاد باشد. و سوال این هست که آیا اینگونه بوده؟

عرض ما هم این هست که وقتی منصفانه به کلیت عملکرد نگاه میکنیم چیز دیگری ملاحظه میشود. اگر بخواهیم دقیق تر مساله را وکاوی کنیم باید چندین معیار را در نظر آوریم و تغییرات آنها و وضعیت این معیارها را در کشورمان نسبت به قبل یا بخصوص نسبت به وضعیت سایر جاهایی که از چنین نظامی محرومند مقایسه کنیم و بتوانیم نشان بدهیم که این معیارها در ایران بالاتر و برتر هستند. یا دست کم معدل این معیارها وضعیتی بهتر از قبل و بهتر از جاهای دیگر دارند.

منتهی قبل از کمی کردن دقیق این مساله جهت مقایسه، بسیاری مدعی هستند که چندان نیازی به این همه تدقیق نیست، وضعیت عمومی ما زار میزند که چه خبر است! از مشکلات ساختاری گرفته تا مصادیق دیگری همچون سیل مهاجرت از کشور و فساد گسترده و نبود آزادیهای مشروع سیاسی و اجتماعی و ....... چیزی نیست که نیازمند مقایسه یک به یک داشته باشد و فاصله به قدری فاحش است که یار بی پرده از در و دیوار در تجلی است!
در برابر این ادعا، طرفداران نظام حاکم و افرادی که خلاف این امر را باور و تبلیغ میکنند (همچون کارشناسان و مدیران این سایت) میفرمایند که قبول ندارند که ما در همه جهات عقب مانده ایم بلکه خیلی هم در بسیاری موارد پیشرفت هم کرده ایم. و فقط مشکلات موردی داریم که باید رفع شود. لذا معدل ما از معدل غیر ما به مراتب بهتر است.

حال برای پیشبرد بحث کارشناس محترم که معتقد به این است که معدل ما فراتر از غیرماست باید بتواند نشان دهد که کلیت وضع زندگی ما یا دست کم برایند جهت حرکت ما از بقیه دنیا بهتر است.
بنابراین ما باید بپذیریم که در عموم مظاهر زندگی وضعمان از بقیه جهان بهتر است و حتی مصادیق بارزی چون سیل مهاجرت نخبگان ، وضعیت اسفبار اقتصادی، بهره مندی از آزادیهای اجتماعی و ..... دلایل دیگری دارد ... بالاخره یک توجیهی دارد که ربطی به ساختار نظام حاکم ندارد.

بنابراین این کارشناسان محترم قطعا موافق هستند که اگر هر یک از ابعاد زندگی را بلحاظ کمی و کیفی مقایسه کنیم ، حق را بجانب آنها خواهد داد.
مثلا سرانه درآمد ناخالص ما و روندی که داشته حتما نشان از افزایش دارد. مثلا وضعیت نشر و روزنامه ها و آزادیهای لازم در این زمینه ما در جهان پیشرو هستیم . ....
و خلاصه هر یک از این ابعاد را شما انتخاب کنید نشانگر آن است که ما در جهان پیشرو هستیم (چون ساختار حاکم و قرائت موجود ، بهترین و کامل ترین و بالاترین و جامع ترین چیزی است که میتوان به آن دست یافت) و تنها برخی از این جنبه ها شاید مشکلات موردی داشته باشد که باید حل شود.

فکر کنم تا حدودی موضوع را جمع بندی کردم! بنابراین کارشناس محترم میتوانند در جهت اثبات ادعای اشاره شده ، شواهد و قرائن مدنظر خودشان را بفرمایند.
بفرمایند چگونه ما بهترین هستیم که خودمان خبر نداریم تا ما هم متوجه شویم

manmehdiam;1007055 نوشت:
بفرمایند چگونه ما بهترین هستیم که خودمان خبر نداریم تا ما هم متوجه شویم

فقط به شرطی که در پاسخ شما نیان بگن مثلا ما در علم نانو جزء چند کشور اول هستیم که من سرمو میکوبم تو این مانیتور ها!!!
داریم درباره ی زندگی صحبت میکنیم. یه زندگیه خوب ...

شروحیل;1007033 نوشت:
سلام و عرض ادب
برادر
خودتا یک بار دیگر بخوانید نقل قول خودتان را !!!!
چطور نتیجه به تبعیت مطلق از فقیه گرفتید از این روایت ؟؟؟

با سلام
شما پذیرش قول ولی فقیه و تبعیت از ولی فقیه را از این روایت برداشت کنید کافی است برای ابطال عقیده تان که تبعیت از غیر معصوم را جایز نمی دانید.

شروحیل;1007033 نوشت:
گفته شده هر جا سوالی پیش آمد به راویان حدیث رجوع کنید و از ان ها بخواهید روایات ما در ان باب را برای شما نقل قول کنند
برای همین گفته شده روات حدیثنا !! راویان حدیث

من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا ... فلیرضوا به حکما، فانی قد جعلته علیکم حاکما، فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه فانما استخف بحکم الله و علینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حدّ الشرک بالله»

البته می دانم گوش شنوا درباره حدیث معصوم هم ندارید!!

شروحیل;1007033 نوشت:
نه فقهای قیاس کننده ی روایات و حکم صادر کننده ! و حلال را حرام کننده ! و بالعکس .!

این قدر این جمله را در تاپیک های مختلف تکرار کرده اید که دیگر با این جمله شناخته می شوید و متاسفانه اصلا به مطالبی که برایتان ارسال می شود توجه ندارید فکر می کنم چند سال است این جمله را تکرار می کنید و بنده جواب می دهم ولی گوش شنایی در کار نیست
....قُلْ‌ هُوَ لِلَّذِينَ‌ آمَنُوا هُدًى‌ وَ شِفَاءٌ وَ الَّذِينَ‌ لاَ يُؤْمِنُونَ‌ فِي‌ آذَانِهِمْ‌ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ‌ عَمًى‌ أُولٰئِکَ‌ يُنَادَوْنَ‌ مِنْ‌ مَکَانٍ‌ بَعِيدٍ

شروحیل;1007034 نوشت:
حال ما در این حکومت می بینیم که قوانین در حوزه تبعیت مطلق از ولی فقیه و رای نمایندگان مردم می چرخد
نه تبعیت مطلق از خدا

چقدر توضیح دهم ؟؟؟ چقدر؟؟

hos8sein;1007035 نوشت:
از شما بیش از این انتظار نمیرفت. (از کوزه همان برون تراود که در اوست)

؟؟!!!!

hos8sein;1007035 نوشت:
کسانی که ببینند یا بدانند برای یک "باور" چه میزان هزینه می‌شود که میشود همان را برای نیازها اصلی و افزایش کیفیت زندگی هر ایرانی هزینه کرد و با دانسته به این موضوع عین خیالشان نباشد:
- یا نان و منافعشان از این باور تامین می‌شود.
- یا به خاطر تطهیر باور مورد علاقه، تقصیرها را به گردن هر چیزی جز باور می اندازند.
- و یا مجنون وار در جهل مرکب تشریف دارند.

؟؟!!!

hos8sein;1007035 نوشت:
در کل
شما مشخص کنید با کجای صحبت بنده مشکل دارید تا راجع بهش صحبت کنیم.

تمام مطالبتان صرف یک مدعا و مانند حرف های شبکه های ماهواره ای پشت سر هم و بی دلیل بود پس در کل همه سحنانتان مشکل دارد.

hos8sein;1007035 نوشت:
و یه نکته:
خیلی جالبه که یه دین دار از واژه "علم" استفاده میکنه.

عجب!!!
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) فرمود: «أَلَا إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْمِ؛ آگاه باشید که خداوند کسانی که بیش از حد طلب علم می کنند را دوست دارد.»
اولین حدیث مجموعه احادیث اسلامی: «العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمه»
هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ؛ آيا كسانى كه مى‏دانند با كسانى كه نمى‏دانند يكسانند؟!» و امام صادق عليه السلام نيز فرموده است: «فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُومِ لَيْلَةَ الْبَدْر؛برتري عالم بر عابد مانند برتري ماه شب چهارده بر ديگر ستارگان است.

عجب!!!

momi14;1007037 نوشت:
جناب شعیب!

همونطور که گفتم شما از بحث خارج نشدید که بسیار از این بابت متشکرم، نسبت به مدل پاسخگویی شما هم دست کم من شکایتی ندارم. روی صحبتم با کل مجموعه اسک دین بود، من که شخص شما رو که نمیشناسم. من یک مجموعه به نام اسک دین میشناسم. اما شما خودتون همدیگه رو میشناسید. دلیل اینکه این شکایات نسبت به شما مطرح شد، اینه که شما به دفاع از این مجموعه پرداختین، که رسیدگی میشه و فلان. نخیر نمیشه. تجربه شده که میگیم نمیشه. من نسبت به شما شکایتی ندارم. اما شما هم از اتفاقاتی که ازش خبر ندارید دفاع نکنید لطفا.

با سلام
بزرگوار! از حسن نظر شما تشکر دارم.
اما باید بدانید مجموعه اسک دین یکی از فعال تری و پر مخاطب ترین تالارهای گفتگوی دینی با کارشناسان دلسوز و خبره با سالها تلاش در زمینه ایجاد زمینه ای برای پاسخ به سوالات کاربران ، است که واقعا(بدون نظر به این که بنده یکی از کارشناسان هستم) این کار قابل تقدیر و تشکر است و حتما کار به این گستردگی و عظیمی در کنار تمام محسناتی که دارد نواقصی هم طبیعتا خواهد داشت. که با خیر خواهی کاربران و تذکرات دلسوزانه آنها قابل ارتفاع است.

momi14;1007037 نوشت:
من سوالی رو در بخش مشاوره مطرح میکنم، مدیر محترم ارجاع سوال بعد از ایجاد تاپیک من، به میل خودشون سوال من رو یه کوچولو دستکاری میکنن. هنوز نه بحثی شده، نه کارشناس پاسخ داده، نه هیچی، به چه حقی به خودشون اجازه میدن سوال من رو دستکاری کنن؟

خودتان هم فرمودید "یه کوچولو" و این دستکاری دلایل متعددی دارد از جمله این که مشکل ویرایشی و یا دستوری دراد که باید اصلاح شود و یا سوال به گونه ای باشد که قابل پخش باشد و یا محاوره ای در کار بوده که باید به صورت کتابی باشد و یا این که ابهامی دارد که باید رفع شود که کسانی که سوال را می خوانند مفهوم آن را درک کنند و ... پس هیچ نظر سوءی در اصلاح سوال شما در کار نبوده است.

momi14;1007037 نوشت:
سوال اصلی من در رابطه با بحث چهارمه. اما قبلش باید بحث سوم جمع بندی شه. به شخصه خیلی وقته قصد دارم تاپیک مستقلی رو استارت بزنم. اما به سه دلیل اینکار رو بی فایده میدونم.

حتما فایده دارد تاپیک ایجاد کنید و بحث را پیگیری کنید اما مشکل اصلی این است که هر بحثی که در یک جهت خاصی باز می شود برخی می خواهند تمام نظرات خود را در آن موضوع حتی بدون رعایت وجه و جهت سوال مطرح کنند و بحث را به انحراف می کشانند.

momi14;1007037 نوشت:
اول اینکه واقعا درک مشترکی از مسائل وجود نداره و این برای من تبدیل به یه چالش شده که چطور باید به این درک مشترک رسید. ما در ظاهر در یک دنیا زندگی میکنیم، اما در باطن دنیاهامون با هم متفاوته، برای اینکه بتونیم دنیای همدیگه رو بدون تجربه مشترک، درک کنیم، ظرفیت بالایی لازمه،
جناب شعیب! دوست دارم به من بگید به ظرفیت خودتون چه امتیازی میدید؟ اگه فکر میکنید امتیازتون بالاست، من تاپیکم رو اگه ایجاد کردم به شما ارجاع بدم.

مهمتر از بحث ظرفیت ؛ بحث رعایت متد علمی است این که باحثین جهت بحث را با توجه به جهت سوال رعایت کنند و این که پیش فرض های و اصول موضوعه مشترکی داشته باشند قبلا هم عرض کردم یکی از مهمترین اشکالاتی که در نحوه بحث با برخی از دوستان پیش می آید این است که اصول موضوعه را رعایت نمی کنند. مثلا داریم بحث از کارکرد های ولایت فقیه می کنیم طرف می آید شبهه می کند که اصلا بعد از پیامبر تشکیل حکومت جایز هست یا نیست؟؟قبل از ظهور حکومت جایز هست یا نیست؟؟ ببینید بحث چه مشکلی پیدا خواهد کرد شما با کسی دارید بحث می کنید که ده ها قدم عقب تر از شما در مباحث مانده است. حتی بد تر از این هم داریم کسی که حتی در این بحث شرکت می کند و فقط قرآن را قبول دارد سوای سنت نبوی و اهل بیت!!
در هر صورت من در خدمت شما هستم.

momi14;1007037 نوشت:
حالا اگه واقعا شما کارشناس محترم و سایر کارشناسان و کاربران بسیار محترم حقیقتا اومدید اینجا که به یه درک مشترک برسیم، نه اینکه تکبر و خود رای بودن خودمون رو به رخ هم بکشیم، لطف کنید بگید چه کار کنیم؟؟

بنده که با تجربه ای که در بحث پاسخگویی در فضای گفتمان دارم عرض می کنم که اگر بخواهیم کاربران همه بر اساس و طبق متد علمی پیش بیایند و کسی پارازیت نیاندازد و تعصب نورزد و .... این امر محال و غیر ممکنی است و اصلا با آزاد بودن بحث سازگاری ندارد اما چه باید کرد ؟؟
به نظرم کسی که واقعا دغدغه دانستن دارد و می خواهد شبهاتی که حول یک مساله برایش پیش آمده را حل کند و به نتیجه برسد باید از هر بحث و تاپیک یک قسمت از بحث را برای خود حل کند و در یک منظومه فکری و سوالی این ها را قرار دهد تا برایش آن مساله حل شود و از کثرت شبهات وارد در یک بحث خسته نشود .
ما همان طور که فرمودید نیاز به یک منظومه بحث داریم و تک گذاره ها مشکلی را حل نمی کنند ولی شایسته است هر بحثی که پیش می آید نتیجه ای که از ان برداشت می کنیم در منظومه خود جای دهیم.

manmehdiam;1007051 نوشت:
عرض ما هم این هست که وقتی منصفانه به کلیت عملکرد نگاه میکنیم چیز دیگری ملاحظه میشود. اگر بخواهیم دقیق تر مساله را وکاوی کنیم باید چندین معیار را در نظر آوریم و تغییرات آنها و وضعیت این معیارها را در کشورمان نسبت به قبل یا بخصوص نسبت به وضعیت سایر جاهایی که از چنین نظامی محرومند مقایسه کنیم و بتوانیم نشان بدهیم که این معیارها در ایران بالاتر و برتر هستند. یا دست کم معدل این معیارها وضعیتی بهتر از قبل و بهتر از جاهای دیگر دارند.

منتهی قبل از کمی کردن دقیق این مساله جهت مقایسه، بسیاری مدعی هستند که چندان نیازی به این همه تدقیق نیست، وضعیت عمومی ما زار میزند که چه خبر است! از مشکلات ساختاری گرفته تا مصادیق دیگری همچون سیل مهاجرت از کشور و فساد گسترده و نبود آزادیهای مشروع سیاسی و اجتماعی و ....... چیزی نیست که نیازمند مقایسه یک به یک داشته باشد و فاصله به قدری فاحش است که یار بی پرده از در و دیوار در تجلی است!
در برابر این ادعا، طرفداران نظام حاکم و افرادی که خلاف این امر را باور و تبلیغ میکنند (همچون کارشناسان و مدیران این سایت) میفرمایند که قبول ندارند که ما در همه جهات عقب مانده ایم بلکه خیلی هم در بسیاری موارد پیشرفت هم کرده ایم. و فقط مشکلات موردی داریم که باید رفع شود. لذا معدل ما از معدل غیر ما به مراتب بهتر است.

manmehdiam;1007055 نوشت:
حال برای پیشبرد بحث کارشناس محترم که معتقد به این است که معدل ما فراتر از غیرماست باید بتواند نشان دهد که کلیت وضع زندگی ما یا دست کم برایند جهت حرکت ما از بقیه دنیا بهتر است.
بنابراین ما باید بپذیریم که در عموم مظاهر زندگی وضعمان از بقیه جهان بهتر است و حتی مصادیق بارزی چون سیل مهاجرت نخبگان ، وضعیت اسفبار اقتصادی، بهره مندی از آزادیهای اجتماعی و ..... دلایل دیگری دارد ... بالاخره یک توجیهی دارد که ربطی به ساختار نظام حاکم ندارد.

بنابراین این کارشناسان محترم قطعا موافق هستند که اگر هر یک از ابعاد زندگی را بلحاظ کمی و کیفی مقایسه کنیم ، حق را بجانب آنها خواهد داد.
مثلا سرانه درآمد ناخالص ما و روندی که داشته حتما نشان از افزایش دارد. مثلا وضعیت نشر و روزنامه ها و آزادیهای لازم در این زمینه ما در جهان پیشرو هستیم . ....
و خلاصه هر یک از این ابعاد را شما انتخاب کنید نشانگر آن است که ما در جهان پیشرو هستیم (چون ساختار حاکم و قرائت موجود ، بهترین و کامل ترین و بالاترین و جامع ترین چیزی است که میتوان به آن دست یافت) و تنها برخی از این جنبه ها شاید مشکلات موردی داشته باشد که باید حل شود.

فکر کنم تا حدودی موضوع را جمع بندی کردم! بنابراین کارشناس محترم میتوانند در جهت اثبات ادعای اشاره شده ، شواهد و قرائن مدنظر خودشان را بفرمایند.
بفرمایند چگونه ما بهترین هستیم که خودمان خبر نداریم تا ما هم متوجه شویم

momi14;1007064 نوشت:
قط به شرطی که در پاسخ شما نیان بگن مثلا ما در علم نانو جزء چند کشور اول هستیم که من سرمو میکوبم تو این مانیتور ها!!!
داریم درباره ی زندگی صحبت میکنیم. یه زندگیه خوب ...

با سلام
درباره پیشرفت و یا عدم پیشرفت یک جامعه مولفه های متعددی باید بررسی شود و یکجانبه گرایی مثلا بحث علم و یا بحث اقتصاد و یا بحث امنیت و ... انحراف در بحث است شما وقتی می خواهی بگویید یک کشور پیشرفت کرده یا نه باید همه جوانب را در نظر بگیریم که رفاه عمومی یکی زا آن مولفه هاست و از طرفی برای عدم موفقیت یک مجموعه و یا موفقیت آن باید عوامل تاثیر گذار بر آن مجموعه را در نظر گرفت پس نمی توان یک جانبه بررسی کرد. و یکجانبه گرایی در این بحث عین مغالطه است.

یک بحث مهم دیگر این است که هیچ گاه نباید بر اساس شنیده ها در باره یک چیز داوری و مقایسه را انجام داد چه بسا تبلیغات رسانه ای معاند بخواهند روز را شب نمایش داده و فرد آنقدر مسحور این تبلیغات شود که نتواند درست آن را تحلیل کند. بنا بر این هر تحلیلی باید بر اساس آمار موثق و مورد تایید باشد و الا در این زمینه دچار انحراف در تحلیل خواهیم شد.

بحث آخر این که ؛ همان گونه که قبلا عرض کردم نباید بحث کارکرد را با بحث حقانیت خلط کرد حقانیت یک چیز است و کارکرد شی آخر. چه بسا عوامل تاثیر گذار بیرونی بر یک مولفه صحیح و حقی آن چنان تاثیر بگذارند که ناظر بیرونی گمان کند که آن مجموعه بر حق نیست.
ما منکر کمبود ها و نقص ها نیستیم ولی از دستاوردها و مزایایی که این نظام هم داشته نمی توانیم چشم پوشی کنیم. مخصوصا با این همه دشمنی که تمام دنیای استکبار با ما داشته است.

hos8sein;1007035 نوشت:
خیلی جالبه که یه دین دار از واژه "علم" استفاده میکنه.

علم ماله یک قشر خاصه؟

شعیب;1007223 نوشت:
درباره پیشرفت و یا عدم پیشرفت یک جامعه مولفه های متعددی باید بررسی شود و یکجانبه گرایی مثلا بحث علم و یا بحث اقتصاد و یا بحث امنیت و ... انحراف در بحث است شما وقتی می خواهی بگویید یک کشور پیشرفت کرده یا نه باید همه جوانب را در نظر بگیریم که رفاه عمومی یکی زا آن مولفه هاست و از طرفی برای عدم موفقیت یک مجموعه و یا موفقیت آن باید عوامل تاثیر گذار بر آن مجموعه را در نظر گرفت پس نمی توان یک جانبه بررسی کرد. و یکجانبه گرایی در این بحث عین مغالطه است.

بر منکرش لعنت!!!

شعیب;1007223 نوشت:
یک بحث مهم دیگر این است که هیچ گاه نباید بر اساس شنیده ها در باره یک چیز داوری و مقایسه را انجام داد چه بسا تبلیغات رسانه ای معاند بخواهند روز را شب نمایش داده و فرد آنقدر مسحور این تبلیغات شود که نتواند درست آن را تحلیل کند. بنا بر این هر تحلیلی باید بر اساس آمار موثق و مورد تایید باشد و الا در این زمینه دچار انحراف در تحلیل خواهیم شد.

بله صحیح میفرمایید. بر منکر این هم لعنت!!!!
برویم ببینیم در ادامه چطور شما ثابت میکنید که معدل وضع ما بهتر از همه جای دنیاست....

شعیب;1007223 نوشت:
حث آخر این که ؛ همان گونه که قبلا عرض کردم نباید بحث کارکرد را با بحث حقانیت خلط کرد حقانیت یک چیز است و کارکرد شی آخر. چه بسا عوامل تاثیر گذار بیرونی بر یک مولفه صحیح و حقی آن چنان تاثیر بگذارند که ناظر بیرونی گمان کند که آن مجموعه بر حق نیست.
ما منکر کمبود ها و نقص ها نیستیم ولی از دستاوردها و مزایایی که این نظام هم داشته نمی توانیم چشم پوشی کنیم. مخصوصا با این همه دشمنی که تمام دنیای استکبار با ما داشته است.

متشکرم!!!
دهان ما و همه مدعیان بسته شد! این همه قراین متقن و دلایل محکم که بر حقانیت و تام و تمام بودن سیستم حاکم در جواب مخلص و دیگران نوشته اید ، دیگر هیچ جای شک و شبهه را باقی نگذاشت!
بخصوص که چقدر بزرگوارانه حتی منکر کمبودها و نقصهای مختصر و ناچیز هم نیستید. اصلا این نقایص هم خوب که دقت کنید وجود ندارند خطای چشمی ....تبلیغات معاندان...اینها هست...شما راحت باشید.

manmehdiam;1007233 نوشت:
برویم ببینیم در ادامه چطور شما ثابت میکنید که معدل وضع ما بهتر از همه جای دنیاست....

با سلام
مشکل شما همینجاست گمان کرده اید که ما در صدد این هستیم که ثابت کنیم که وضع ما از همه جای دنیا بهتر است!!!
کی ما همچین ادعایی کردیم ؟؟ اصلا اگر کسی این ادعا را بکند اولین منکر آن بنده هستم .
اصلا مگر عاقلانه است 200 سال خرابکاری شاهان قاجار و پهلوی و وادادگی شاهنه آنها و فرهنگ منحط غربی که بر فرهنگ ما 200 سال سایه گسترانیده و 200 سال توی سر فرهنگ ما زده اند و ما را تحقیر کرده اند که شما سیم خاردار هم نمی توانید بسازید در طول 40 سال همه اش جبران شود؟؟
البته که حرکت رو به جلو آنقدر زیاد بوده که کشوری که نمی توانسته سیم خاردار برای نظامش بسازد موشک بالستیک می سازد.
اصلا نباید و نمی شود انتظار داشت این فرهنگ از بین رفته و توی سری خورده و وابسته را در طول 40 سال برگرداند به قول رهبری ما اول انقلاب 200 سال از دنیای به قول معروف جهان اولی ها عقب بوده ایم و باید نه تنها در جهش علمی همپای آنها حرکت کنیم بلکه باید رشد علمی مان آنقدر باشد که بتواند این فاصله را جبران کند چرا که اگر ما هم میزان آن ها حرکت کنیم آنها هم که نایستاده اند که ما به آنها برسیم برای همین باز ما عقب خواهیم بود.
همه این ها را در کنار این مساله ببینید که در این 40 سال همه دنای ما را تحریم کرده اند 8 سال به ما جنگ تحمیل کرده اند و ملیون ها دلار برای ضربه زدن به اقتصاد و فرهنگ و امنیت ایران خرج می کنند.
بنا بر این
لطفا اول بحث را ببینید کجاست و بعد وارد بحث شوید.

شعیب;1007238 نوشت:
مشکل شما همینجاست گمان کرده اید که ما در صدد این هستیم که ثابت کنیم که وضع ما از همه جای دنیا بهتر است!!!
کی ما همچین ادعایی کردیم ؟؟ اصلا اگر کسی این ادعا را بکند اولین منکر آن بنده هستم .

بنده هم این را نگفتم.
پس تا اینجای کار قبول کردیم که ما عقب هستیم.

ولی مخلص عرض کردم:

manmehdiam;1007055 نوشت:
معدل ما فراتر از غیرماست باید بتواند نشان دهد که کلیت وضع زندگی ما یا دست کم برایند جهت حرکت ما از بقیه دنیا بهتر است.

شما چند قرینه از معیارهای زندگی نقل کنید و نشان دهید که برایند جهت حرکت ما رو به جلو هست.
مثلا معیار فساد ...پولشویی ...سرانه تولید ناخالص ملی....شاخص رفاه...و .....
یک چندتایی را هم مستند بتوانید بیاورید مشکل حل میشود.

قرار نشد با یک مثال که ما بلدیم موشک بسازیم ما قانع شویم که وضعمان خوب است. در این حوضه وضعیت کلان صنعت در کشور روشن است.
ضمنا اگر شما قبول ندارید که وضع ما روز به روز بدتر میشود اصلا نمیشود به این بحث ادامه داد. عرض کردم در قالب این تاپیک ما پذیرفتیم که وضعمان خراب است و روز به روز بدتر میشود. اگر شما به این باور ندارید اصلا بحث چیز دیگری میشود.

شعیب;1007221 نوشت:
با سلام

علیک سلام
شعیب;1007221 نوشت:
مجموعه اسک دین یکی از فعال تری و پر مخاطب ترین تالارهای گفتگوی دینی با کارشناسان دلسوز و خبره با سالها تلاش در زمینه ایجاد زمینه ای برای پاسخ به سوالات کاربران ، است که واقعا این کار قابل تقدیر و تشکر است
مگه من گفتم قابل تقدیر نیست؟ اگه بد بود، بیماری نداشتم وقتم رو واسش بزارم.
شما خیلی به کاربران تاکید میکنید مباحثی که قبلا بحث شده رو دوباره مطرح نکنن که باعث الکی طولانی تر شدن بحث میشه، خودتون به این توصیه خودتون عمل کنید، خوبه.
momi14;1006866 نوشت:
البته که راه اندازی همچین فضایی بسیار اقدام مفیدی بوده و حضور من و شما در اینجا نشونه شه.

حرف خودم رو به خودم تحویل میدید؟
شعیب;1007221 نوشت:
نواقصی هم طبیعتا خواهد داشت.
اینقدر از این حرفا شنیدم .....
شعیب;1007221 نوشت:
خودتان هم فرمودید "یه کوچولو"
شاید واقعا بیان من مشکل داره، اما یادم باشه دیگه هیچوقت با شما با کنایه صحبت نکنم، خوب بلدید علیه خودم استفاده ش کنید، البته شاید عمدی نباشه.

momi14;1007037 نوشت:
حالا چرا اینکار رو میکنن؟ چون من در سوالم چند کلمه ای آورده بودم که برای خود عقل کل پنداران کمی چالش برانگیز بود و ممکن بود کارشناس پاسخگو نسبت به اون موضوع مجبور به پاسخگویی بشه (برای یک شخص منصف هیچ مشکلی نداشت، فقط کسانی که نادانی خودشون رو قبول ندارند، برنمیتابند و اتفاقا من هم دقیقا برای اینکه پاسخگو رو مجبور کنم نسبت به پاسخگویی اهمیت بیشتری قائل باشن از اون چند کلمه استفاده کردم)
چقدر راحت از کنار مهم ترین بخش پستم گذشتید، کم کم داره یه چیزایی از مدل بحث کردن شما دستگیرم میشه.
شعیب;1007221 نوشت:
پس هیچ نظر سوءی در اصلاح سوال شما در کار نبوده است.
کاش همه ی بحث هارو میشد با یه "پس" جمع بندی کرد، اینقدرطولانی بحث نکنیم دهنمون کف کنه!
باشه. قبول. هر چی شما بگی. من کوچک تر از اونی هستم که بخوام معنای واقعی سوء رو برای شما توضیح بدم. بی خیال. موضوع بحثمون یه چی دیگه ست.
شعیب;1007221 نوشت:
حتما فایده دارد تاپیک ایجاد کنید و بحث را پیگیری کنید اما مشکل اصلی این است که هر بحثی که در یک جهت خاصی باز می شود برخی می خواهند تمام نظرات خود را در آن موضوع حتی بدون رعایت وجه و جهت سوال مطرح کنند و بحث را به انحراف می کشانند.

من از دوستان خواهش میکنم، تقاضا میکنم، التماس میکنم، دست و پاتونو میبوسم ..... در نظر داشته باشید که یک کارشناس قراره به کلی سوال پاسخ بده، باید تمرکز داشته باشه، مراعات کنید. ممنون.
شعیب;1007221 نوشت:
در هر صورت من در خدمت شما هستم.

به امید خدا، ان شاءالله که خیره. اما فعلا احساس میکنم یکم بیشتر باید با هم آشنا شیم!
شعیب;1007221 نوشت:
کسی که واقعا دغدغه دانستن دارد
شما چقدر دغدغه دانستن دارید؟ چقدر احتمال میدهید شاید ابعادی از مسئله از دیدتون پنهان مونده باشه؟ ابعادی اینقدر بزرگ که شاید بعد از آشکار شدن، جهت فکریتون عوض شه؟ فقط شعار ندید لطفا، چند خط بالاتر گقتم اینقدر از این حرفا شنیدیم ....

شما وقتی که مدعی این هستید که مثلا از جنبه اقتصادی ما تئوری و متدی به جهان معرفی کرده ایم که برترین و کامل ترین و بهترین متدی است که قابل حصول است. باید با مصادیق اش این را نشان بدهید.

برای اینکه متوجه بشوید من یک مثال عینی عرض کنم.

اگر اقتصاد آمریکا را در شرکتهای بورسی اش خلاصه کنیم (فراتر از این است ولی ما این فروکاستن را میپذیریم) بورس آمریکا چند هزار شرکت دارد. اخیرا فیس بوک به دلیل مشکلاتی که برایش بوجود آمد(فروش اطلاعات کاربران ، ادعاهایی مبنی بر دست داشتن روسیه در انتخابات امریکا و ....) این شرکت دچار کاهش ارزش شد و چیزی حدود 35درصد ارزش خودش را از دست داد. که رقم این کاهش حدود 300میلیارد دلار است.

کل بورس تهران که متشکل از حدود 400شرکت میباشد حدود 80میلیارد دلار برآورد میشود.

یعنی کاهش ارزش فیس بوک در حدود چند هفته حدود چهار برابر کل ارزش بورس ایران است!!! ارزش بورس امریکا چیزی در حدود 40هزار میلیارد دلار است. یعنی بورس ما کمتر از 2هزارم بورس آمریکا است. پس مقایسه اقتصاد ما با اقتصاد آمریکا مثلا بر همین معیار تا حدودی صحیح به نظر میرسد. مثلا اگر به شکل مصداقی رهبر انقلاب میفرمایند آمریکا رو به افول است و قطعا شماهم این فرمایش را ازیشان میپذیرید نباید کسی باشد که بتواند توضیح دهد که چگونه این دو هزارم میتواند غلبه کند بر آن یکی ؟!!! مطابق کدام برنامه مدون؟ کدام روند این را نشان میدهد که ما رو به فراز هستیم و آنها رو به افول؟ اگر کسی بیاید بگوید ما الان دوهزارم شما اقتصاد داریم ولی قرار است به زودی یا بالاخره مطابق این برنامه مدون ما با شما دست کم برابری بکنیم ، مطابقه چه برنامه ای قرار است این اتفاق رخ دهد؟ نباید نشان دهد که این نمودار از چهل سال قبل است....ببینید مطابق این نظام و این سیستم که ما معرفی کرده ایم قرار است در این زمان به اینجا برسیم و ثابت میشود که ما شیوه مدیریتی و سیستمی که انتخاب کرده ایم برتر است؟!
این یک مثال بود. (که فقط یک از چند ده مورد میتواند باشد) به همین ترتیب در سایر موارد ما برنامه داریم . برنامه ما منتج از کلیات نظام مبتنی بر ولایت فقیه و خلاصه جمهوری اسلامی ناشی شده و به اینگونه ما راهکاری که ارائه داده ایم کارآمدتر از همه نظامهای دیگر هست و مصادیق عملی کار ما و مصادیق عملی کار دیگران در این نمودار نشان میدهد که ما کارآمدتر هستیم.
پس از آن مرحله میتوانیم بگوییم که درست است که فعلا فقط ما در ایران این نظام را برپا کرده ایم .ولی چون این قراین مستحکم را داریم به همین زودی این سیستم چون به روشنی نشان میدهد که کارآمد است در بقیه 145کشور دنیا بکار گرفته خواهد شد....

شعیب;1007223 نوشت:
درباره پیشرفت

پیشرفت رو باید نسبی سنجید، اگر شما ملکی رو خریداری کنید و بعد از مدتی با 10 درصد سود بفروشید، در حالی که قیمت املاک مشابه ملک شما در بازار 20 درصد افزایش قیمت داشته، شما درواقع سود نکردید، ضرر کردید.اگه قرار باشه تاپیکی ایجاد کنم، با این بخش خیلی کار دارم، ببینم چقدر پاسخ درخوری میدهید.
شعیب;1007223 نوشت:
چه بسا تبلیغات رسانه ای معاند بخواهند روز را شب نمایش داده
میگفتند امیرالمومنین نماز نمیخواند، این مصداق واقعیه نمایش شب به جای روزه، اما فعالیت اصلی اون رسانه معاند، نمایش شب به جای روز نیست، فعالیت اصلی اونا آمیختن حق به باطله، برام جالبه که به اون بخش حقش چطور نگاه میکنید. چون حتی یه موردش هم ندیم بهش پرداخته باشید.
شعیب;1007223 نوشت:
چه بسا عوامل تاثیر گذار بیرونی بر یک مولفه صحیح و حقی آن چنان تاثیر بگذارند
و چه بسا عوامل تاثیر گذار درونی با این بهانه، قصد حساب کشی از خودشون نداشته باشند.
شعیب;1007223 نوشت:
ما منکر کمبود ها و نقص ها نیستیم
اینقدر از این حرفا .....
شعیب;1007238 نوشت:
کی ما همچین ادعایی کردیم ؟؟ اصلا اگر کسی این ادعا را بکند اولین منکر آن بنده هستم .
این رو دوستان یادشون باشه، در آینده به کارمون میاد.
شعیب;1007238 نوشت:
البته که حرکت رو به جلو آنقدر زیاد بوده که کشوری که نمی توانسته سیم خاردار برای نظامش بسازد موشک بالستیک می سازد.

اتفاقا مشکل منم دقیقا همینه!!! حالا بعدا بیشتر توضیح میدم.
شعیب;1007238 نوشت:
به قول رهبری ما اول انقلاب 200 سال از دنیای به قول معروف جهان اولی ها عقب بوده ایم و باید نه تنها در جهش علمی همپای آنها حرکت کنیم بلکه باید رشد علمی مان آنقدر باشد که بتواند این فاصله را جبران کند چرا که اگر ما هم میزان آن ها حرکت کنیم آنها هم که نایستاده اند که ما به آنها برسیم برای همین باز ما عقب خواهیم بود.
این جمله رو باید با طلا نوشت کرد تو حلق بعضیا!! بلانسبت شما البته. واقعا منظورم بعضیای دیگه بود.

manmehdiam;1007262 نوشت:
این یک مثال بود.

اما خیلی مثال خوبی بود.
غالبا در جواب همچین سوالی گفته میشه که اتفاقا از نشانه های حقانیت ما اینه که با همین ظرفیت های محدود دمار از روزگارشون در میاریم و خدا با ماست و وعده ی خدا بالاخره یک روزی (یه روزی دیگه حالا کی ش مهم نیست) محقق خواهد شد و از این حرفایی که برای شیره مالیدن به سر خودمون و بقیه حرف نداره خدایی.
اما خب الان قراره بحث منطقی بکنیم دیگه. نموداری مثلا، یعنی مشخص کردن یک زمان تقریبی.
اگه فیلم توضیحات جان کری به نمایندگان معترض به آزادی پول های بلوکه شده ی ایران رو ندیدید، حتما ببینید، اونجایی که با تمسخر میگه فقط 3 میلیارد بهشون دادیم. در حالی که 3 میلیارد برای ما خیلیه.

شعیب;1007217 نوشت:
؟؟!!!!

https://translate.google.com
ترجمه می‌کند!
Translates!
ترجمة!
翻译!
.
.
شعیب;1007217 نوشت:
پس در کل همه سحنانتان مشکل دارد.

یعنی برای مثال شما معتقدید این بخش از صحبت های من هم اشتباه است:
hos8sein;1006887 نوشت:
پول از طریق فروش کالا یا خدمات به دست میاد که عملا مفهوم شغل یا کار ایجاد میشه.

لطفا برای بچه های انجمن بفرمائید شما از چه راهی پول درمیارد؟
شعیب;1007217 نوشت:
عجب!!!

رجب:vamonde:
کمی مطالعه کنید راجع به واژه علم (لغت لاتین science) و هر موقع توانستید بپذیرید فرگشت یا مهبانگ رو؛ درب علم برای دینداران خطاکار باز است.lol
مرسی
.
.
Miss.Narges;1007224 نوشت:
علم ماله یک قشر خاصه؟

سلام
زیربنای علم، باور (faith) نیست. حقایق (facts) است.
بر خلاف دین که زیربنای آن باور است.
پس کسی که برای مثال به آدم و حوا و رانده شدن از بهشت و... باور دارد، نمیتواند تکامل انسان را بپذیرد. حتی اگر بر مبنای حقایق باشد و علمی باشد.

hos8sein;1007268 نوشت:
زیربنای علم، باور (faith) نیست. حقایق (facts) است.
بر خلاف دین که زیربنای آن باور است.
پس کسی که برای مثال به آدم و حوا و رانده شدن از بهشت و... باور دارد، نمیتواند تکامل انسان را بپذیرد. حتی اگر بر مبنای حقایق باشد و علمی باشد.

سلام

اینها که میفرمایید تقریبا درست
ولی شما گفتید عجیب است یک دیندار از علم سخن بگوید!
این یعنی اصولا افرادی که دین رو قبول دارند به سراغ علم نباید بروند این حرف اصلا درست نیست .
هر فردی دین دار نیز میتواند به س راغ علوم مختلف برود. دین اگرچه با علم متفاوت است اما نقطه مقابل ان نیست.

سلام

Miss.Narges;1007305 نوشت:
ولی شما گفتید عجیب است یک دیندار از علم سخن بگوید!

البته بنده گفتم جالب است. ولی:
بله عجیب هم است.
چون برای مثال از یک دیندار بپرسی یک حیوان چگونه به وجود آمده، در جواب، از باورش (که وجود خالق {خدا} است) حرف میزنه و پاسخ میده که خدا خواست، پس حیوان موجود شد و چگونگی پیدایشش از رموزیست که خدا بهش آگاهه.
اما یک دانشمند و یک زیست‌شناس اینگونه پاسخ نمیده. اینو قبول دارید؟
Miss.Narges;1007305 نوشت:
این یعنی اصولا افرادی که دین رو قبول دارند به سراغ علم نباید بروند این حرف اصلا درست نیست .

بانوی گرامی، من همچین حرفی نزدم و اتفاقا با شما موافقم که این صحبت اصلا درست نیست.
اتفاقا من امیدوارم هممون به سمت علم مدرن و روش علمی و دستاورداش برویم. به این سمت برویم که به سادگی هر چیزی را باور نکنیم و از طریق بررسی حقایق و آزمودنشان نتیجه به دست بیاوریم و اگر هم نفهمیدم بگوییم "نمیدانیم". نه اینکه ندانستن را دلیل بر صحت دین بگذاریم.
.
نکته ای که این وسط مهم هست، اینه که نمیشه همزمان هم خلقت شش روزه را پذیرفت هم بیگ بنگ را. هم فرگشت را قبول داشت، هم آدم و حوا را.
Miss.Narges;1007305 نوشت:
دین اگرچه با علم متفاوت است اما نقطه مقابل ان نیست.

دین تا جایی که اظهار نظر نکرده باشه نقطه مقابل نیست. اما اگر اظهار نظری کرده باشه که علم سهوا یا عمدا خلاف آن را اثبات کرده باشه، بخواهیم یا نخواهیم، دین در مقابلش قرار میگیره.
جالب اینکه دین از علم در جاهایی که اظهار نظر هم نکرده، برای خودش اعتبار جمع میکند.:khandidan:
مثلا بشر به یک تکنولوژی‌ای دست پیدا کرده. بعد دینگرایان اعلام میکنند که این موضوع از صدقه سر دین هست. چون دین از همان بشر خواسته که همیشه فکر کنید!
.
.
موفق باشید

hos8sein;1007317 نوشت:
چون برای مثال از یک دیندار بپرسی یک حیوان چگونه به وجود آمده، در جواب، از باورش (که وجود خالق {خدا} است) حرف میزنه و پاسخ میده که خدا خواست، پس حیوان موجود شد و چگونگی پیدایشش از رموزیست که خدا بهش آگاهه.
اما یک دانشمند و یک زیست‌شناس اینگونه پاسخ نمیده. اینو قبول دارید؟

سلام
مطلق دین داری که این طور نیست.
همون طور که همه انسانها یکجور فکر نمی کنند مسلما همه دین داران هم یکجور فکر نمیک کنند.
مثلا وقتی دین دار میگه خدا خواست که یک حیوانی موجود شد منظورش اینه که همه اتفاقات مربوط به خدا هست ولی این حرفش دلیل بر این نیست که مثلا بگیم اینجا دیگه علم تعطیله و وقتی در مورد موجود زنده ای حرف از خدا بیاد دیگه نبیاد از زیست شناسی حرف زد.

hos8sein;1007317 نوشت:
کته ای که این وسط مهم هست، اینه که نمیشه همزمان هم خلقت شش روزه را پذیرفت هم بیگ بنگ را. هم فرگشت را قبول داشت، هم آدم و حوا را.

درسته توی قرآن گفته شده خلقت 6 روزه ولی چرا فکر میکنید منظور از روز همون 24 ساعت شبانرزو هست؟ روز و یوم به معنای دوره و مرحله هم هست و منظور از یوم در اینجا مرحله بوده یعنی 6 مرحله که هر کدوم از این مراحل میتونه میلیونها سال باشه.پس دلیلی واضحی هست بگیم قرآن اعتقاد داشته خلقت در 6 شبانرزو بوده؟ اصلا وقتی خورشید وز مین ستارگان خلق میشد رزو به معنی امروزی معنی داشت که همچین مفهومی رو به کلمه یوم نسبت دهیم؟

در مورد فرگشت اصلا نباید فکر کرد خلقت لزوما به معنای دفعی هست یا قرآن جایی نگفته دفعتا ادم خلق شد.حتا مفسران نگفته اند چنین مفهومی از قرآن بدست اومده.خلقت میتونه مفهوم تکامل تدریجی هم داشته باشه.دلیلی نداره فکر کنیم منظور از خلقت انسان از گل بصورت دفعی هست حتا منظور از خاک چیست.
بد نیست یه سری به مقاله زیر هم بزنید:
http://gadgetnews.net/315260/انسان‌-های-مدرن-آدم-حوا

hos8sein;1007317 نوشت:
دین تا جایی که اظهار نظر نکرده باشه نقطه مقابل نیست. اما اگر اظهار نظری کرده باشه که علم سهوا یا عمدا خلاف آن را اثبات کرده باشه، بخواهیم یا نخواهیم، دین در مقابلش قرار میگیره.
جالب اینکه دین از علم در جاهایی که اظهار نظر هم نکرده، برای خودش اعتبار جمع میکند.
مثلا بشر به یک تکنولوژی‌ای دست پیدا کرده. بعد دینگرایان اعلام میکنند که این موضوع از صدقه سر دین هست. چون دین از همان بشر خواسته که همیشه فکر کنید!

دین که نمیاد از علوم بشری واسه خودش اعتبار جمع کنه.چون موضوع دین علم تجربی نیست واگر شخصی دین دار اومده همچین حرفی زده به پای خود دین نیمشه نوشت.

شعیب;1007216 نوشت:

با سلام
شما پذیرش قول ولی فقیه و تبعیت از ولی فقیه را از این روایت برداشت کنید کافی است برای ابطال عقیده تان که تبعیت از غیر معصوم را جایز نمی دانید.

سلام و عرض ادب و احترام

برادر گرامی

هم من و هم شما می دانیم که منظور بنده چیست

بنده با تبعیت مشکلی ندارم

بنده از پدر و مادرم ، آموزگارم و بسیاری دیگر از افراد تبعیت میکنم
همین طور از حاکم کشوری که در ان زندگی می کنم

اما تا جایی که با تسلیم امر خدا بودن ، یعنی مسلمان بودن ، در تضاد نباشد !

مساله حال حاضر ، تبعیت بی چون و چرا است !

اینکه
هر چه او بگوید کلام خداست!!!!
(سخن امروز خطبه های نماز جمعه قم ، به نقل از آقای خمینی!)!

البته خدا را شکر قسمتی از مردم به فهم رسیده اند

چرا که حین شنیدن این سخن تبسمی کردند و ...

شعیب;1007238 نوشت:

البته که حرکت رو به جلو آنقدر زیاد بوده که کشوری که نمی توانسته سیم خاردار برای نظامش بسازد

سلام و عرض ادب

برادر گرامی

آیا واقعا انچه شما و دیگر همفکرانتان از حکومت قبل در ذهن ها تداعی می کنید ، حقیقت دارد؟

***********

پروژه شکوفه یا پروژه گل به همکاری مشترک ایران و اسرائیل در جهت ساخت موشک‌های دور برد گفته می‌شود
که با پایان یافتن حکومت پهلوی منتفی شد.

ایران مبلغ 280 میلیون دلار به این پروژه اختصاص داد.
برای پشتیبانی از این پروژه، یک گروه از متخصصان ایرانی
شروع به ساخت یک سری از تأسیسات مونتاژ موشک در نزدیکی سیرجان که در جنوب ایران قرار دارد کردند
و یک آزمایش موشکی نیز در نزدیکی رفسنجان دایر کردند.

*************

این که بگوییم حکومت قبل صفر مطلق بود
و ما از صفر مطلق به نمره 9 از بیست رسیده ایم

مساله ای است که فقط همفکران شما آن را می پذیرند

واقعیت آن است که سیستم همان سیستم است

فقط جای آمریکا و اسرائیل و انگلیس

با روسیه و کره و چین و هند و... عوض شده است!

برادر عزیز

اگر روزی جبهه شرق به ایران پشت کند

باز هم همین قضیه سیم خاردار ، تکرار خواهد شد!

در پناه حق تعالی

manmehdiam;1007253 نوشت:
بنده هم این را نگفتم.
پس تا اینجای کار قبول کردیم که ما عقب هستیم.

با سلام
از کی ؟؟
بله هیچ کس منکر این نیست که کشورهایی در جهان هستند که از ما در زمینه های مختلف پیشرفته تر هستند. ولی انسان با انصاف این همه پیشرفتی که ما در این چهل سال داشته ایم را از نظر نمی اندازد.

manmehdiam;1007253 نوشت:
شما چند قرینه از معیارهای زندگی نقل کنید و نشان دهید که برایند جهت حرکت ما رو به جلو هست.
مثلا معیار فساد ...پولشویی ...سرانه تولید ناخالص ملی....شاخص رفاه...و .....
یک چندتایی را هم مستند بتوانید بیاورید مشکل حل میشود.

و بنده هم عرض کردم برای این که ببینیم یک کشور پیشرفت کرده یا نه فقط شاخصه های اقتصادی نمی تواند تعیین کننده باشد ده ها شاخص هستند که تعیین کننده پیشرفت هستند از طرفی (قبلا هم عرض کردم) نباید وجود اثرات جنگ و تحریم و دشمنی های خارجی بر این کشور را هم از نظر انداخت مگر کم است که یک کشور چهل سال تحریم شود و روی پای خود بایستد؟؟!! اگر کسی خواست یکجانبه و بر اساس یک شاخص مثلا اقتصادی کشور را تحلیل کند دچار مغالطه کل و جزء شده است(مغالطه کل و جزء : تعمیم حکم جزء به کل یکی از مغالطات منطقی است)
اگر کاری به اوضاع این یک سال اخیر نداشته باشیم که متاسفانه همه چیز در اوضاع اقتصادی به هم ریخت و تحریم ها و ناکارایی دولت مردان کار دست اقتصاد کشور داد اگر کلیت کار را تا قبل از این وضعیت نگاه کنیم نه بنا بر آمار های جهانی اقتصاد ایران تا قبل از تحریم های جدید و اوضاع نا بسامان اقتصادی پیش آماده در کشور در رتبه هفدهم اقتصاد دنیا قرار داشت : ایران با 997 میلیارد دلار تولید نا خالص داخلی بعد از اندونزی و ترکیه، هفدهمین اقتصاد دنیاست.
چند نکته جالب در این گزارش اینکه اندونزی، ترکیه و ایران تنها کشورهای مسلمان در میان 20 اقتصاد اول دنیا هستند. ترکیه و اندونزی به ترتیب 12 درصد و 20 درصد از اقتصاد ما بزرگتر هستند و عربستان با 741 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی در رتبه 24 ام دنیا قرار گرفته است.
ایرانی ها با تولید سرانه بیش از 13 هزار دلار در رتبه 72 جهان قرار می گیرند. ترکیه نیز اندکی با ما متفاوت است و با درآمد سرانه 15 هزار دلار در رتبه 66 دنیا قرار می گیرد. همچنین برزیل با درآمد سرانه حدود 12 هزار دلار با رتبه 78 اندکی بعد از ایران قرار می گیرد.همچنین توجه به جدول از این جهت جالب است که از 20 اقتصاد برتر دنیا بر اساس شاخص تولید ناخالص داخلی تنها 3 اقتصاد در میان 20 اقتصاد با بیشترین تولید سرانه نیز قرار می گیرند. این کشورها عبارتند از آمریکا (رتبه 1 تولید ناخالص داخلی و رتبه 6 تولید سرانه)، آلمان (رتبه 5 تولید ناخالص داخلی و رتبه 18 تولید سرانه ) و کانادا (رتبه 13 تولید ناخالص داخلی و رتبه 9 تولید سرانه). مابقی کشورها از انگلستان گرفته تا فرانسه و کره جنوبی در میان 20 کشور با بالاترین تولید ناخالص داخلی سرانه نیستند.

در گذارش جدید صندوق بین المللی پول در سال جاری میلادی این آمار منتشر شده است:
تولید ناخالص داخلی ایران بر اساس شاخص قدرت خرید در سال 2017 بالغ بر 1644 میلیارد دلار بوده و ایران از این نظر در رتبه 18 جهان قرار گرفته است.صندوق بین المللی پول پیش بینی کرده است ایران در سال های 2018، 2019 و 2020 نیز همچنان هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا باقی بماند اما در سال 2021 با پشت سر گذاشتن سه کشور اسپانیا، عربستان و کانادا به جایگاه پانزدهم صعود کند.
پیش بینی شده است تولید ناخالص داخلی ایران بر اساس شاخص قدرت خرید در سال 2021 به 2095 میلیارد دلار برسد که بیشتر از تولید ناخالص داخلی اسپانیا، عربستان و کانادا خواهد شد.
تولید ناخالص داخلی اسپانیا بر اساس شاخص قدرت خرید در سال 2017 بالغ بر 1773.9 میلیارد دلار بوده که پیش بینی شده است این رقم در سال 2021 به 2094 میلیارد دلار برسد. تولید ناخالص داخلی عربستان نیز از 1773.5 میلیارد دلار در سال 2017 به 2078 میلیارد دلار در سال 2021 و تولید ناخالص داخلی کانادا از 1769 میلیارد دلار در سال 2017 به 2073 میلیارد دلار در سال 2021 خواهد رسید.

بر این اساس چین با تولید ناخالص داخلی 23159 میلیارد دلاری بزرگترین اقتصاد جهان در سال 2021 را خواهد داشت و آمریکا با 19390 میلیارد دلار و هند با 9459 میلیارد دلار به ترتیب در رتبه های دوم و سوم از این نظر قرار می گیرند.

ساید بگویید این آمار با آن چه ما در کف بازار های خودمان می بینیم متفاوت است باید بدانید که صندوق بین المللی پول یک نهاد فرا ملی و دارای شاخص ها و متد های علمی برای این آمار هاست.

جدول: 20 اقتصاد بزرگ دنیا، رتبه بندی شده بر اساس سال 2021




بیان این آمار نه از این بابت بود که بخواهیم بگوییم در کشور مشکل اقتصادی نداریم نه!! حتما داریم و دغدغه مند آن را رصد کرده و به آن اذعان داریم ولی می خواهیم بگوییم آنگونه که سایت ها و شبکه های ماهواره ای و فضا های .... نیست بلکه باید واقعیت ها را با آمار دید و بعد در نظر داد.

manmehdiam;1007253 نوشت:
ضمنا اگر شما قبول ندارید که وضع ما روز به روز بدتر میشود اصلا نمیشود به این بحث ادامه داد. عرض کردم در قالب این تاپیک ما پذیرفتیم که وضعمان خراب است و روز به روز بدتر میشود. اگر شما به این باور ندارید اصلا بحث چیز دیگری میشود.

قبلا هم عرض کردیم که گر چه عنوان این تاپیک یک پیام منفی می دهد اما اول بحث ما گفتیم که این عنوان را نمی پذیریم و قبول نداریم اوضاع ما روز به روز بدتر می شود بلکه اگر اعداد و ارقام را در نظر بگیریم کلیت رو به رشد است ولی قبول داریم که در برخی از حوزه ها مشکلاتی هم داریم که با اقتداری که ایران در این 40 سال در دنیا پیدا کرده است می تواند به جایگاه بهتری در دنیا دست پیدا کند و مشکلاتش را هم بر طرف کند.

manmehdiam;1007262 نوشت:
شما وقتی که مدعی این هستید که مثلا از جنبه اقتصادی ما تئوری و متدی به جهان معرفی کرده ایم که برترین و کامل ترین و بهترین متدی است که قابل حصول است. باید با مصادیق اش این را نشان بدهید.

با سلام
ما همچنین ادعایی نکردیم.

manmehdiam;1007262 نوشت:
برای اینکه متوجه بشوید من یک مثال عینی عرض کنم.

اگر اقتصاد آمریکا را در شرکتهای بورسی اش خلاصه کنیم (فراتر از این است ولی ما این فروکاستن را میپذیریم) بورس آمریکا چند هزار شرکت دارد. اخیرا فیس بوک به دلیل مشکلاتی که برایش بوجود آمد(فروش اطلاعات کاربران ، ادعاهایی مبنی بر دست داشتن روسیه در انتخابات امریکا و ....) این شرکت دچار کاهش ارزش شد و چیزی حدود 35درصد ارزش خودش را از دست داد. که رقم این کاهش حدود 300میلیارد دلار است.

کل بورس تهران که متشکل از حدود 400شرکت میباشد حدود 80میلیارد دلار برآورد میشود.

یعنی کاهش ارزش فیس بوک در حدود چند هفته حدود چهار برابر کل ارزش بورس ایران است!!! ارزش بورس امریکا چیزی در حدود 40هزار میلیارد دلار است. یعنی بورس ما کمتر از 2هزارم بورس آمریکا است. پس مقایسه اقتصاد ما با اقتصاد آمریکا مثلا بر همین معیار تا حدودی صحیح به نظر میرسد.


کسی در صدد برتر دانستن اقتصاد ایران از آمریکا نبوده که شما این همه قلم فرسایی فرمودید!!

manmehdiam;1007262 نوشت:
مثلا اگر به شکل مصداقی رهبر انقلاب میفرمایند آمریکا رو به افول است و قطعا شماهم این فرمایش را ازیشان میپذیرید نباید کسی باشد که بتواند توضیح دهد که چگونه این دو هزارم میتواند غلبه کند بر آن یکی ؟!!!

این مطلب شما به علت درک ناصحیح بیان رهبری است. ایشان نفرمودند ما آمریکا را به افول می کشانیم بلکه یک خبر دادند و آن این که آمریکا رو به افول است. شما می توانید در اینترنت یک سرچ مختصری بفرمایید و ببینید که این نظر رهبری، یک نظر منحصر به ایشان نیست بلکه سیاست مداران مستقل جهان به این امر اذعان کرده اند.

manmehdiam;1007262 نوشت:
کدام روند این را نشان میدهد که ما رو به فراز هستیم و آنها رو به افول؟ اگر کسی بیاید بگوید ما الان دوهزارم شما اقتصاد داریم ولی قرار است به زودی یا بالاخره مطابق این برنامه مدون ما با شما دست کم برابری بکنیم ، مطابقه چه برنامه ای قرار است این اتفاق رخ دهد؟ نباید نشان دهد که این نمودار از چهل سال قبل است....ببینید مطابق این نظام و این سیستم که ما معرفی کرده ایم قرار است در این زمان به اینجا برسیم و ثابت میشود که ما شیوه مدیریتی و سیستمی که انتخاب کرده ایم برتر است؟!

همان طور که عرض کردیم کسی نگفته که اقتصاد ما قرار است اقتصاد آنها را به افول بکشاند . بلکه این روند اقتصادی و سیاسی آمریکا باعث افول آنها خواهد شد(به اذعان سیاست مداران مستقل جهان)
اما می توانید درباره جایگاه اقتصادی سیاسی و نظامی ایران در منطقه و برنامه های 5 ساله طول انقلاب و همچنین سند های 20 ساله و سند چشم انداز 1404 و ... این پیشرفت را ببینید.

momi14;1007263 نوشت:
پیشرفت رو باید نسبی سنجید، اگر شما ملکی رو خریداری کنید و بعد از مدتی با 10 درصد سود بفروشید، در حالی که قیمت املاک مشابه ملک شما در بازار 20 درصد افزایش قیمت داشته، شما درواقع سود نکردید، ضرر کردید.اگه قرار باشه تاپیکی ایجاد کنم، با این بخش خیلی کار دارم، ببینم چقدر پاسخ درخوری میدهید.

با سلام
پیشرفت شاخص دارد نمی توان با این حرف ها پیشرفت و یا عدم پیشرفت یک کشور را نشان داد

momi14;1007263 نوشت:
میگفتند امیرالمومنین نماز نمیخواند، این مصداق واقعیه نمایش شب به جای روزه، اما فعالیت اصلی اون رسانه معاند، نمایش شب به جای روز نیست، فعالیت اصلی اونا آمیختن حق به باطله، برام جالبه که به اون بخش حقش چطور نگاه میکنید. چون حتی یه موردش هم ندیم بهش پرداخته باشید.

همین قدر هم کافی است که کسانی که معیار حق و باطلشن این شبکه هاست نتوانند به حقیقت پی ببرند.
در ضمن اگر شما نمونه ای دارید از حق گویی این رسانه ها بفرمایید.

momi14;1007266 نوشت:
اما خیلی مثال خوبی بود.
غالبا در جواب همچین سوالی گفته میشه که اتفاقا از نشانه های حقانیت ما اینه که با همین ظرفیت های محدود دمار از روزگارشون در میاریم و خدا با ماست و وعده ی خدا بالاخره یک روزی (یه روزی دیگه حالا کی ش مهم نیست) محقق خواهد شد و از این حرفایی که برای شیره مالیدن به سر خودمون و بقیه حرف نداره خدایی.
اما خب الان قراره بحث منطقی بکنیم دیگه. نموداری مثلا، یعنی مشخص کردن یک زمان تقریبی.
اگه فیلم توضیحات جان کری به نمایندگان معترض به آزادی پول های بلوکه شده ی ایران رو ندیدید، حتما ببینید، اونجایی که با تمسخر میگه فقط 3 میلیارد بهشون دادیم. در حالی که 3 میلیارد برای ما خیلیه.

و ما توضیح دادیم(در پست قبل) که اتفاقا مثال درستی هم نبوده است.

hos8sein;1007268 نوشت:
کمی مطالعه کنید راجع به واژه علم (لغت لاتین science) و هر موقع توانستید بپذیرید فرگشت یا مهبانگ رو؛ درب علم برای دینداران خطاکار باز است

با سلام
اول این که علم مترادف science نیست science یعنی علم تجربی . در واقعscience یکی از شاخه های علم است. (بحث مفصل آن برای جای خود)
درباره فرگشت و مهبانگ هم بیشتر تحقیق کنید اولا فرگشت در حد یک نظریه است و همچنین مهبانگ که اتفاقا نظریه مهبانگ تایید خدا داری عالم است (بیشتر تحقیق بفرمایید)
مایل باشید درباره هر کدام از این دو تاپیکی ایجاد کرده تا توضیحات خود را مفصل بیان کنم.

hos8sein;1007268 نوشت:
زیربنای علم، باور (faith) نیست. حقایق (facts) است.
بر خلاف دین که زیربنای آن باور است.
پس کسی که برای مثال به آدم و حوا و رانده شدن از بهشت و... باور دارد، نمیتواند تکامل انسان را بپذیرد. حتی اگر بر مبنای حقایق باشد و علمی باشد.

کتاب های متعددی درباره علم و دین و رابطه آن نوشته شده است می توانید به کتاب کلام جدید آقای خسرو پناه مراجعه بفرمایید.

hos8sein;1007317 نوشت:
البته بنده گفتم جالب است. ولی:
بله عجیب هم است.
چون برای مثال از یک دیندار بپرسی یک حیوان چگونه به وجود آمده، در جواب، از باورش (که وجود خالق {خدا} است) حرف میزنه و پاسخ میده که خدا خواست، پس حیوان موجود شد و چگونگی پیدایشش از رموزیست که خدا بهش آگاهه.
اما یک دانشمند و یک زیست‌شناس اینگونه پاسخ نمیده. اینو قبول دارید؟

hos8sein;1007317 نوشت:
نکته ای که این وسط مهم هست، اینه که نمیشه همزمان هم خلقت شش روزه را پذیرفت هم بیگ بنگ را. هم فرگشت را قبول داشت، هم آدم و حوا را.

hos8sein;1007317 نوشت:
دین تا جایی که اظهار نظر نکرده باشه نقطه مقابل نیست. اما اگر اظهار نظری کرده باشه که علم سهوا یا عمدا خلاف آن را اثبات کرده باشه، بخواهیم یا نخواهیم، دین در مقابلش قرار میگیره.
جالب اینکه دین از علم در جاهایی که اظهار نظر هم نکرده، برای خودش اعتبار جمع میکند.
مثلا بشر به یک تکنولوژی‌ای دست پیدا کرده. بعد دینگرایان اعلام میکنند که این موضوع از صدقه سر دین هست. چون دین از همان بشر خواسته که همیشه فکر کنید!
.
.

جواب این سوالات در تاپیک های متعددی در اسک دین داده شده است ولی اگر مایل باشید تاپیکی احداث بفرمایید تا در خدمت باشم.

Miss.Narges;1007321 نوشت:
سلام
مطلق دین داری که این طور نیست.
همون طور که همه انسانها یکجور فکر نمی کنند مسلما همه دین داران هم یکجور فکر نمیک کنند.
مثلا وقتی دین دار میگه خدا خواست که یک حیوانی موجود شد منظورش اینه که همه اتفاقات مربوط به خدا هست ولی این حرفش دلیل بر این نیست که مثلا بگیم اینجا دیگه علم تعطیله و وقتی در مورد موجود زنده ای حرف از خدا بیاد دیگه نبیاد از زیست شناسی حرف زد.

Miss.Narges;1007321 نوشت:
درسته توی قرآن گفته شده خلقت 6 روزه ولی چرا فکر میکنید منظور از روز همون 24 ساعت شبانرزو هست؟ روز و یوم به معنای دوره و مرحله هم هست و منظور از یوم در اینجا مرحله بوده یعنی 6 مرحله که هر کدوم از این مراحل میتونه میلیونها سال باشه.پس دلیلی واضحی هست بگیم قرآن اعتقاد داشته خلقت در 6 شبانرزو بوده؟ اصلا وقتی خورشید وز مین ستارگان خلق میشد رزو به معنی امروزی معنی داشت که همچین مفهومی رو به کلمه یوم نسبت دهیم؟

در مورد فرگشت اصلا نباید فکر کرد خلقت لزوما به معنای دفعی هست یا قرآن جایی نگفته دفعتا ادم خلق شد.حتا مفسران نگفته اند چنین مفهومی از قرآن بدست اومده.خلقت میتونه مفهوم تکامل تدریجی هم داشته باشه.دلیلی نداره فکر کنیم منظور از خلقت انسان از گل بصورت دفعی هست حتا منظور از خاک چیست.
بد نیست یه سری به مقاله زیر هم بزنید:
http://gadgetnews.net/315260/انسان‌-های-مدرن-آدم-حوا

Miss.Narges;1007321 نوشت:
دین که نمیاد از علوم بشری واسه خودش اعتبار جمع کنه.چون موضوع دین علم تجربی نیست واگر شخصی دین دار اومده همچین حرفی زده به پای خود دین نیمشه نوشت.

گر چه با برخی از جواب های شما موافق هستم ولی خواستارم که این بحث را در این تاپیک ادامه ندهید و آن را در جای خود به صورت تخصصی (تاپیک دیگر ) پیجویی فرمایید.

شروحیل;1007447 نوشت:
سلام و عرض ادب و احترام

برادر گرامی
هم من و هم شما می دانیم که منظور بنده چیست
بنده با تبعیت مشکلی ندارم
بنده از پدر و مادرم ، آموزگارم و بسیاری دیگر از افراد تبعیت میکنم
همین طور از حاکم کشوری که در ان زندگی می کنم
اما تا جایی که با تسلیم امر خدا بودن ، یعنی مسلمان بودن ، در تضاد نباشد !
مساله حال حاضر ، تبعیت بی چون و چرا است
اینکه
هر چه او بگوید کلام خداست!!!!
(سخن امروز خطبه های نماز جمعه قم ، به نقل از آقای خمینی!)!
البته خدا را شکر قسمتی از مردم به فهم رسیده اند
چرا که حین شنیدن این سخن تبسمی کردند و ...

این بیان شما یعنی این که تبعیت از ولی فقیه را اصلا نفهمیده اید و بارهای بار هم این مساله را برای شما توضیح داده ام.
آیا تبعیت از امام معصوم به معنای تبعیت از غیر از خداست؟؟
هرگز. بلکه در طول تبعیت از اوست.
امام معصوم هم می فرماید دین خود را در زمان غیبت از ولی فقیه بگیرید . در زمان غیبت در حوادث واقعه به آنها مراجعه کنید و به حکم آنها راضی باشید این یعنی تبیعت در طول.
تبعیت بی چون چرا یعنی چی؟؟ یعنی تبعیت در امر مخالف دین خدا؟؟ هرگز. وقتی شما قبول کردید که امام معصوم ولی فقیه را جانشین خود در زمان غیبت و عالم به دین و صاحب فتوای در دین می داند و تبعیت از او را تبعیت از خود می داند یعنی ولی فقیه از دین خدا استنباط می کند و للعوام ان یقلدوه و راد بر او راد بر خداست.
اصلا فرض مخالفت در مورد او با قبول و لحاظ شرایطی که اما برای او گفته معنا ندارد ما نمی گوییم اشتباه نمی کند و معصوم است بلکه مخالفت عمدی ندارد.
بله یک وقت می گویید فلان شخص ولی فقیه نیست و من از او تبعیت مطلقا ندارم این یک حرف است ام اگر پذیرفتیم که یک فرد ولی فقیه است و شرایطی که امام معصوم فرموده (و اما من کان من الفقهاء، صائنا لنفسه، حافظه لدینه، مخالفا لهواه، مطیعا لامر مولاه) دیگر تبعیت از او مطلق خواهد بود چون مخالفت قطعی او معنا نخواهد داشت.
امیدوارم این بار دیگر منظورم را رسانده باشم!!!

شروحیل;1007448 نوشت:
سلام و عرض ادب
برادر گرامی
آیا واقعا انچه شما و دیگر همفکرانتان از حکومت قبل در ذهن ها تداعی می کنید ، حقیقت دارد؟

سلام
قرار نیست ما آمار بدهیم.
در مورد رشد علمی و تعداد مقالات علمی که مراکز معتبر جهانی آمار داده اند .
در مورد اقتصاد که صندوق جهانی پول آمار داده است.
در مورد پیشرفت های نظامی ؛ که هر چه که حکومت پهلوی داشته واردداتی بوده و یک نمونه هم که خودتان توضیح دادید:

شروحیل;1007448 نوشت:
پروژه شکوفه یا پروژه گل به همکاری مشترک ایران و اسرائیل در جهت ساخت موشک‌های دور برد گفته می‌شود
که با پایان یافتن حکومت پهلوی منتفی شد.

از خودش چه داشت؟؟
هیچ اما اکنون:
به گفته مراکز معتبر جهانی قدرت هفدهم جهانی در اقتصاد و قدرت نهم در علوم ریز کاربرد . و قدرت هفتم نظامی دنیا.
این آمار من نیست آمار جهانی است.
اما قبلا چه بوده ایم یک ژاندارم آمریکا در منطقه.

شروحیل;1007448 نوشت:
واقعیت آن است که سیستم همان سیستم است

فقط جای آمریکا و اسرائیل و انگلیس

با روسیه و کره و چین و هند و... عوض شده است!


کسانی مانند شما که از روی عناد حرف می زنند نمی توانند آمار را ببینند چه می شود که نمی بینیدآمار را؟؟
جواب آمار را با آمار بدهید از خودتان کم حرف بزنید.

شروحیل;1007448 نوشت:
برادر عزیز
اگر روزی جبهه شرق به ایران پشت کند
باز هم همین قضیه سیم خاردار ، تکرار خواهد شد!
در پناه حق تعالی

هشت سال دنیا پشت کردن شرق و غرب به ایران را دیدند .
شرق و غرب مقابل ایران ایستادند و ایران یک تنه از خود دفاع کرد.

و هنر ایران اسلامی این است که به عنوان یک قدرت فرا منطقه ای شرق را مجبور به حمایت از خود کرده است و در برهه های مختلف زمانی دیده اید که حتی با پشت کردن شرق هیچ ضربه ای به اقتدار ایران نخورده است.
شعار ما "نه شرقی و نه غربی" بوده و هست و خواهد بود.

سلام.
چند روزی در پاسخ تاخیر افتاد، و بعدش هم پاسخ هایی با لحن کمی تند و ناراحت گونه و به مانند گذشته، عبور از بخش های کلیدی و پرداختن به بخش های حاشیه ای.
واقعا برام سواله که هدف شما از بحث و گفت و گو چیه؟ وقتی خودتون تاثیر مستقیمی در به حاشیه رفتن بحث دارین!
اگه قراره بخش های مهم رو ندید بگیریم، چرا داریم اینجا سر همدیگه رو درد میاریم؟ شما به بهشتتون برین و ما هم جهنم خودمون دیگه.

شما خیلی خوب بخش هایی که به نفع موضع سیاسی خودتونه رو با آمار و ارقام بولد میکنید، اما استفاده از همین روش در سایر بخش ها رو مردود میدونید. در این مواقع یا قبول نمیکنید یا مشکل رو میندازید گردن بقیه.
هر جایی اگه اتفاق خوبی افتاده باشه، ثمره ی انقلاب و بچه های انقلابی و روحیه جهادیه و هر جا اتفاق خوبی نیفتاده باشه از نفوذی ها و خائن هاست. پیشرفت به دلیل انقلاب و معضل به به دلیل ضد انقلاب. چه منطق خارق العاده ای!! شاخص رو خود انقلاب در نظر میگیرید؟ سرنا را از سر گشادش می‌زنید؟

هر جا اتفاق خوبی افتاده باشه از بالای هرمه (حاکم) و هر جا اتفاق بدی افتاده باشه از پایین هرم (مردم)
اگر انتخاب یک مسوول از بالای هرم رخ داده باشه (حکم) حتما خوبه و تاثیرش مثبت و اگر انتخاب یک مسوول از پایین هرم رخ داده باشه (رای مردم)، الان در حال پس دادن تاوان هستیم.
اگر بالای هرم (حاکم) تصمیم اشتباهی بگیره، حتما از درک پایین ماست که فکر میکنیم اشتباهه، حتما مصلحتی توش بوده و اگه پایین هرم (مردم) تصمیم اشتباهی بگیره، بازم حتما از درک پایین ماست که نمیتونیم درست و از غلط تشخیص بدیم؟

شعیب;1007574 نوشت:
ده ها شاخص هستند که تعیین کننده پیشرفت هستند

بله. شاخص های مثبت ثمره انقلاب و شاخص های منفی ثمره ضد انقلاب.
شعیب;1007574 نوشت:
اثرات جنگ و تحریم و دشمنی های خارجی

من آخرش نفهمیدم تحریم برای ما بد بود یا خوب؟ آها، اونجایی که قراره تقصیر ها رو بندازیم گردن دیگران تحریم ها آسیب زننده بوده و اونجایی که قراره در نوشابه واسه خودمون باز کنیم، تحریم ها فرصت بوده!
شعیب;1007574 نوشت:
تحریم ها و ناکارایی دولت مردان کار دست اقتصاد کشور داد

ببینید، اینجا قراره یه عده دیگه مقصر شن، پس تحریم بد بوده. (تعارف نداریم که شما دولت فعلی رو جزء دسته ی جریان [.....] و خودتون رو در دسته ی "جریان انقلابی" دسته بندی میکنید)
شعیب;1007575 نوشت:
اول بحث ما گفتیم که این عنوان را نمی پذیریم و قبول نداریم اوضاع ما روز به روز بدتر می شود

اگه ممکنه یه تعریفی از این "ما"یی که میگید ارائه بدبد ببینم دقیقا از چه کسانی صحبت میکنید؟
شعیب;1007575 نوشت:
کلیت رو به رشد است

خب که چی؟ از اولش هم قرار بوده رشد کنیم دیگه. چه ربطی داره؟
شعیب;1007575 نوشت:
ولی قبول داریم که در برخی از حوزه ها مشکلاتی هم داریم

در کلام بعله، قبول دارید، البته چند خط بالاتر گفتم کجاهاش رو قبول دارید! هر جایی که بشه اون مشکل رو گردن یه عده ی دیگه انداخت، اتفاقا خیلی از قبول کردن استقبال هم میکنید.
شعیب;1007576 نوشت:
همچنین ادعایی نکردیم.

عه! یعنی شما در عین اینکه ادعای برتری ندارید، هیچ رقمه هیچ نقصی رو متوجه سیستم نمیدونید؟
شعیب;1007576 نوشت:
شما این همه قلم فرسایی فرمودید!!

ایشون فقط یک مثال زدن و انتهای پستشون هدف از مثال رو ذکر کردن، طبق معمول شما متن رو ول میکنید میچسبید به حاشیه.
شعیب;1007581 نوشت:
پیشرفت شاخص دارد نمی توان با این حرف ها پیشرفت و یا عدم پیشرفت یک کشور را نشان داد

بله خب وقتی شاخص خودتون و بصیرت بی نهایت و بدون اشکال خودتون باشه، با هیچ حرفی نمیشه پیشرفت رو سنجید.
شعیب;1007581 نوشت:
همین قدر هم کافی است که کسانی که معیار حق و باطلشن این شبکه هاست نتوانند به حقیقت پی ببرند.

وقتی یک رسانه معاند، خبری درباره یک مشکل منتشر میکنه، جوری اینکارو انجام میده که مخاطب نتونه ریشه مشکل رو پیدا کنه، چون منفعت اون رسانه در ادامه داشتن مشکلاته. بنابراین، بله، کسی که معیارش رسانه خارجی باشه، نمیتونه به حقیقت پی ببره.
اما من از اقدامات این رسانه ها دفاع نکردم، داشتم شیوه ی کارشون رو توضیح میدادم، شما تا زمانی که از شیوه ی عملکرد دشمن درک کاملی نداشته باشید، نمیتونید اقدام موثری علیهشون انجام بدید که وضعیت مملکت نشان دهنده شه.
شعیب;1007581 نوشت:
اگر شما نمونه ای دارید از حق گویی این رسانه ها بفرمایید.

اولا من گفتم آمیختن حق به "باطل". چرا قسمت باطلش رو حذف کردید؟
دوما اینو از خودم نگفتم، آیه ی قرآنه.
شاخص حق و باطل خودتون هستید دیگه، به همین دلیل نسبت به گفته من موضع میگیرید. والا گفته من خیلی واضح و مشخصه.
شعیب;1007581 نوشت:
اتفاقا مثال درستی هم نبوده است.
ببخشید ...

شعیب;1007588 نوشت:
در مورد رشد علمی و تعداد مقالات علمی که مراکز معتبر جهانی آمار داده اند .
در مورد اقتصاد که صندوق جهانی پول آمار داده است.

آره. اتفاقا یکسری آمار هم در رابطه با رشد فساد و امثالهم هست که البته به دلیل اقدامات خائنینه، به خودتون نگیرید.

شعیب;1007588 نوشت:
قدرت هفتم نظامی دنیا.
چی؟ چندم؟

شعیب;1007588 نوشت:
ایران یک تنه از خود دفاع کرد.

بله احتمالا خرید های مستقیم و غیر مستقیم ایران از اتریش، آلمان، ایتالیا، کره شمالی و جنوبی، هلند، آرژانتین، پاکستان، پرتغال، شوروی، برزیل، اتیوپی، آفریقای جنوبی، سوئد، سوئیس، ترکیه، اسپانیا، ژاپن، چین، سوریه، لیبی، آمریکا، و رژیم [.....] هم یکسری توهمه. کار همون رسانه های معاند هم هست این چیزا رو به خورد ما میدن، والا به ما سیم خاردار هم نمیدادن.

البته بخش زیادی از این خرید ها با تولید بومی در همان دوران جنگ قطع شد که شاهکاریه واسه خودش.

شعیب;1007588 نوشت:
هیچ ضربه ای به اقتدار ایران نخورده است.
تا اینکه اقتدار رو چی تعریف کنیم.

شعیب;1007586 نوشت:

بله یک وقت می گویید فلان شخص ولی فقیه نیست

سلام و عرض ادب

برادر گرامی

اگر بر فرض فلان شخص ولی فقیه هم باشد

حتی اگر از همه فقها عالم تر و صالح تر و .... هم باشد

باز هم فقیه است! نه معصوم!

باز هم ممکن است اشتباهی کند ، که یک فرد عامی آن اشتباه را تشخیص دهد! و از او در این زمینه تبعیت نکند !

هیچ اجباری در تبعیت با چشم بسته از ولی فقیه نیست

هر انسانی حجتی درونی دارد و ارزش این حجت ، زمانی که اشتباهی را تشخیص دهد ، بیشتر از فقیهی است که مرتکب اشتباه شده است

خداوند بنده را به خاطر اشتباه ان فقیه مجازات نخواهد کرد

اما به خاطر تبعیت کورکورانه از یک امر اشتباه که حجت درونی ام اشتباه بودنش را به بنده گوشزد کرده ، مجازات خواهد کرد!

همچنین به خاطر سکوت در برابر اشتباه و ترک امر به معروف ونهی از منکر

در پناه حق تعالی

ما در زمینه هایی پیشرفت داشتیم

در زمینه هایی پس رفت داشتیم یا در جا زدیم..

مثلا در یک سخنرانی از رهبری به یاد دارم که گفتند ما در اخلاق و فرهنگ وضع بدی داریم یا بدترشدیم...

مثلا در تورم و سود بانکی و تولید وضع ما بد است وجزو بدترین کشورها هستیم...

اما در برخی زمینه ها مثل مقالات علمی، صنعت دفاعی و نانو پیشرفت های قابل توجهی داشتیم.

بخش اعظمی از قدرت ایران مرهون نفت و قدرت نظامی آن است.

اما پس رفت ما به خاطر نبود عدالت است. چه بسا پیشرفتهایی داشته باشیم که ازمسیر نادرست و ظالمانه ای به دست آید...

اما چرا وضع ما بدتر می شود؟

به نظر من باید تمرکز مردم و مسئولین روی قوانین و برنامه ها باشد نه روی افراد....

شعیب;1007588 نوشت:

هشت سال دنیا پشت کردن شرق و غرب به ایران را دیدند .

سلام و عرض ادب

این حرف را فقط برخی از عوام باور خواهند کرد !

ماجرای مک فارلین فقط یکی از مواردی است که نشان می دهد
جنگ ایران و عراق
با هدف فروش اسلحه توسط جبهه شرق و غرب در خاورمیانه برنامه ریزی شده است

تسلیحات ایران اکثراً از طریق اسرائیل و امریکا و تسلیحات عراق از طرف شوروی تامین میشد

صرفا جهت اطلاع :

[SPOILER]
اسراییل، با شروع جنگ ایران و عراق، رهبری کمک به ایران را در جنگ با عراق به دست گرفت.با وجود شعارهای ضد اسرائیلی شدید دولت جدید جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل روابط غیررسمی ولی مخفیانه‌ای با یکدیگر حفظ کردند.نظام جمهوری اسلامی ایران وجود چنین روابطی را همواره تکذیب کرده‌است. بر اساس ادعای خود اسرائیلیها هدف اسرائیل از این روابط، حمایت از نظام جمهوری اسلامی ایران نبود، بلکه کمک به ایران در مقابله با رژیم صدام (دشمن مشترک ایران و اسرائیل) جهت ایجاد توازن در جنگ ایران و عراق بود.به عبارت بهتر به ادعای اسرائیل افزایش قدرت ایران خطرناک بود امّا ایجاد یک ائتلاف عربی در برابر ایران خطرناکتر بود. از نظر دولت مناخم بگین عراق بعد از مصر قدرتمندترین دشمن اسرائیل بود. از طرف دیگر اسرائیل با سقوط صدام مخالفتی نداشت. این در حالی است که همکاری عراق با اسرائیل در زمینه حفاظت از لوله‌های نفت نقش جدیدی به این کشور در منطقه داد. اسرائیل در عراق به صورت غیرعلنی سفارتخانه داشت. کارکنان سازمان اطلاعات عراق به وسیله موساد آموزش داده می‌شدند.

تریتا پارسی (رئیس سازمان نایاک) در کتاب «اتحاد خائنانه» در تأیید ملاقات مقامات ایرانی حسن روحانی، منوچهر قربانی‌فر (دلال اسلحه)) و اسرائیلی نوشته‌است که با میانجی‌گری اسرائیلی‌ها، ایرانی‌ها از آمریکایی‌ها، موشک ضدتانک تاو خریداری کردند.

بگفتهٔ سفیر آمریکا در تل آویو در گزارشی به وزارت امور خارجه آمریکا، در مدت جنگ ایران و عراق، اسرائیل بارها از ایران درخواستهایی برای خرید اسلحه دریافت کرد. اسرائیل بسیاری از این درخواست‌ها را پاسخ گفت و به ایران تسلیحات فروخت.یکی از مدارکی که این موضوع را تأیید کند ادعای یک اسرائیلی به نام «ناهوم مانبار» است که گفته‌است که در طول جنگ ایران و عراق، اسلحه‌هایی را از طریق شرکت‌هایی لهستانی، به کشور ایران فروخته‌است. او بعدها به جرم فروش این تجهیزات به ایران توسط دولت اسرائیل در دادگاه مجرم و محکوم شناخته گردید.

یعقوب نیمرودی دلال اسلحه اسرائیلی قراردادی با وزارت دفاع ایران امضاء کرد که در آن 135 میلیون دلار موشک از جمله موشک لانس و موشک هاوک به ایران فروخت.در ماه مارس سال 1982 نیویورک تایمز در مقاله ای نشان داد که اسرائیل در 18 ماه پیش از آن مبلغی بیش از 100 میلیون دلار سلاح به ایران فروخته‌است. روزنامه پانوراما چاپ میلان اسنادی منتشر کرد که در آن اسرائیل به دولت جمهوری اسلامی 45000 مسلسل یوزی، موشکهای ضد تانک، هویتزر و قطعات هواپیما فروخته‌است. بر اساس نوشته این روزنامه بیشتر اسلحه‌های ضبط شده توسط اسرائیل از سازمان آزادی‌بخش فلسطین در جنگ لبنان سال 1982 در تهران سردرآورده است.

بر اساس نوشته جان بلوچ در سال 1983 اسرائیل بیش از 100 میلیون دلار اسلحه به ایران فروخت. حجم ارسال اسلحه توسط اسرائیل به ایران آنقدر زیاد بود که دفتری ویژه در قبرس برای اینکار تأسیس شد. یکی از مهمترین دلالان این تجارت تاجر سعودی عدنان خاشقجی بود. واسطه ایران در این تجارت منوچهر قربانی فر بود.در مجله هفته نامه قبرس در سال 1981 مقاله ای چاپ شد که نشان می‌داد فرودگاه لارناکا برای ارسال اسلحه به ایران استفاده شده‌است. در 18 مارس 1982 در نیویورک تایمز مقاله دیگری چاپ شد که در آن مقامهای اسرائیلی تأیید کردند که به ایران اسلحه می‌فروشند.

آریل شارون نخست‌وزیر اسرائیل در سفرش به ایالات متحده در سال 1982 فروش اسلحه به ایران را تأیید کرد. در یک کنفرانس خبری در پاریس در سال 1983 شارون گفت که اسرائیل با تأیید ایالات متحده به ایران اسلحه می‌فروشد. سفیر اسرائیل در آمریکا، موشه آرنز در سال 1982 گفت که فروش اسلحه توسط اسرائیل به جمهوری اسلامی با تأیید بالاترین مقامهای دولت آمریکا صورت می‌گیرد.

در سال 1983 یک روزنامه فرانسوی اسنادی منتشر کرد که نشان می‌داد اسرائیل 135 میلیون دلار اسلحه به ایران فروخته‌است.
در سال 1986 نیویورک تایمز مقاله دیگری چاپ کرد که نشان می‌داد اسرائیل در یک قرارداد میلیارد دلاری موشک زمین به زمین به ایران فروخته‌است.
[/SPOILER]

این که چه اتفاقی موجب تعویض جبهه ایران شد جای بحث دارد

برادر عزیز

بنده گفتم هدف بنده این است که از گذشته درس بگیریم و برای پیشرفت در آینده استفاده کنیم


اما شما به راحتی بنده را به عناد متهم می کنید!

این که چند برابر هزینه ی مادی و معنوی ایجاد صلح را برای ایجاد تنش و به اصطلاح انقلابی گری و در واقع قدرت طلبی صرف کنیم

اشتباهی است که باید ان را پذیرفت و تا این اشتباه را نپذیریم برای اصلاح ان اقدام نخواهیم کرد

در پناه حق تعالی

شروحیل;1007676 نوشت:
سلام و عرض ادب

برادر گرامی

اگر بر فرض فلان شخص ولی فقیه هم باشد

حتی اگر از همه فقها عالم تر و صالح تر و .... هم باشد

باز هم فقیه است! نه معصوم!

باز هم ممکن است اشتباهی کند ، که یک فرد عامی آن اشتباه را تشخیص دهد! و از او در این زمینه تبعیت نکند !

هیچ اجباری در تبعیت با چشم بسته از ولی فقیه نیست

هر انسانی حجتی درونی دارد و ارزش این حجت ، زمانی که اشتباهی را تشخیص دهد ، بیشتر از فقیهی است که مرتکب اشتباه شده است


با سلام
در این صورت آن فرد که شما از او سخن می گویید اعلم است و باید ولی فقیه شود!!

شروحیل;1007690 نوشت:
سلام و عرض ادب
این حرف را فقط برخی از عوام باور خواهند کرد !

یادم می آید در تاپیک دیگری هم همین حرف ها را تکرار کردید و بنده مستوفی پاسخ دادم یک سری داستان ها و شنیده های بدون سند و یک سری تحلیل های اون ور آبی برای شما شده سند!!

شروحیل;1007690 نوشت:
برادر عزیز

بنده گفتم هدف بنده این است که از گذشته درس بگیریم و برای پیشرفت در آینده استفاده کنیم

اما شما به راحتی بنده را به عناد متهم می کنید!

این که چند برابر هزینه ی مادی و معنوی ایجاد صلح را برای ایجاد تنش و به اصطلاح انقلابی گری و در واقع قدرت طلبی صرف کنیم

اشتباهی است که باید ان را پذیرفت و تا این اشتباه را نپذیریم برای اصلاح ان اقدام نخواهیم کرد

در پناه حق تعالی


منطق شما را می شناسم.
صدام باید بیاید درون کشور ایران و ما دفاع نکنیم چون جنگ ساخته استکبار است برای فروش اسلحه هایش!!
حزب قائدین ، از پا نشستگانی که صلح را در اندیشه می پروانند نه در عمل .

اگر با این تفکر می خواستیم کشور داری کنید همان روز های اول جنگ دو دستی کشور را تقدیم صدام می کردید و می گفتید حالا خوب شد دیگر نه اسلحه ای خرید و فروش می شود و نه جنگی رخ می دهد !! الحمد لله که تیر استکبار هم به سنگ خورد!!!

momi14;1007666 نوشت:
سلام.
چند روزی در پاسخ تاخیر افتاد، و بعدش هم پاسخ هایی با لحن کمی تند و ناراحت گونه و به مانند گذشته، عبور از بخش های کلیدی و پرداختن به بخش های حاشیه ای.
واقعا برام سواله که هدف شما از بحث و گفت و گو چیه؟ وقتی خودتون تاثیر مستقیمی در به حاشیه رفتن بحث دارین!
اگه قراره بخش های مهم رو ندید بگیریم، چرا داریم اینجا سر همدیگه رو درد میاریم؟ شما به بهشتتون برین و ما هم جهنم خودمون دیگه.

شما خیلی خوب بخش هایی که به نفع موضع سیاسی خودتونه رو با آمار و ارقام بولد میکنید، اما استفاده از همین روش در سایر بخش ها رو مردود میدونید. در این مواقع یا قبول نمیکنید یا مشکل رو میندازید گردن بقیه.
هر جایی اگه اتفاق خوبی افتاده باشه، ثمره ی انقلاب و بچه های انقلابی و روحیه جهادیه و هر جا اتفاق خوبی نیفتاده باشه از نفوذی ها و خائن هاست. پیشرفت به دلیل انقلاب و معضل به به دلیل ضد انقلاب. چه منطق خارق العاده ای!! شاخص رو خود انقلاب در نظر میگیرید؟ سرنا را از سر گشادش می‌زنید؟

هر جا اتفاق خوبی افتاده باشه از بالای هرمه (حاکم) و هر جا اتفاق بدی افتاده باشه از پایین هرم (مردم)
اگر انتخاب یک مسوول از بالای هرم رخ داده باشه (حکم) حتما خوبه و تاثیرش مثبت و اگر انتخاب یک مسوول از پایین هرم رخ داده باشه (رای مردم)، الان در حال پس دادن تاوان هستیم.
اگر بالای هرم (حاکم) تصمیم اشتباهی بگیره، حتما از درک پایین ماست که فکر میکنیم اشتباهه، حتما مصلحتی توش بوده و اگه پایین هرم (مردم) تصمیم اشتباهی بگیره، بازم حتما از درک پایین ماست که نمیتونیم درست و از غلط تشخیص بدیم؟.


با سلام
اینگونه نیست که می فرمایید .
آمار به صورت واقعی خدمتتان ارائه شد پیشرفت ها قابل انکار نیست .
ضعف ها و کمبود ها هم قرار نیست گردن کسی بیاندازیم بلکه تحلیل می کنیم که ریشه نواقص و کمبود ها از کجاست.
کافی است سخنرانی های رهبری از سال 70 تا کنون و راهبردهای اساسی که برای مسئولین ترسیم کرده اند را ببینید گاهی خود رهبری به وجود ضعف ها و علت آن اشاره می کنند اما اگر گمان می کنید که در همه موارد باید رهبری ورود کنند و مشکل را حل کنند باید یک نگاه دوباره به وضایف رهبری و تفکیک قوا و قانون اساسی بیاندازید رهبر باید طبق قوانین عمل کند نه این که همه حوزه ها و مسئولیت ها را بر عهده بگیرد و آن را اصلاح کند

momi14;1007666 نوشت:
بله. شاخص های مثبت ثمره انقلاب و شاخص های منفی ثمره ضد انقلاب.

خب الحمد لله

momi14;1007666 نوشت:
من آخرش نفهمیدم تحریم برای ما بد بود یا خوب؟ آها، اونجایی که قراره تقصیر ها رو بندازیم گردن دیگران تحریم ها آسیب زننده بوده و اونجایی که قراره در نوشابه واسه خودمون باز کنیم، تحریم ها فرصت بوده!

بزرگوار این نحوه جواب دادن های با گوشه و کنایه متد یک بحث علمی نیست لطفا صریح و با ادله کافی سخن بگویید

momi14;1007666 نوشت:
چی؟ چندم؟

قدرت هفتم نظامی دنیا

momi14;1007666 نوشت:
تا اینکه اقتدار رو چی تعریف کنیم.

مفهوم اقتدار با مفاهیم قدرت و نفوذ، پیوندی تنگاتنگ دارد. اقتدار، قدرت مشروع، قانونی و مقبولی است که می‌باید در شرایط مقتضی مورد اطاعت و فرمانبرداری قرار گیرد.

شعیب;1006991 نوشت:
هاشا و کلا

شعیب;1007878 نوشت:
به وضایف

واقعا این کارشناسان با چه رویی خود را در مسائل دین خدا دخالت می دهند در حالی که هنوز حتی املای کلمات را هم یاد ندارند...ما با چه کسانی طرف هستیم....

شعیب;1007878 نوشت:
با سلام

علیک سلام
شعیب;1007878 نوشت:
آمار به صورت واقعی خدمتتان ارائه شد پیشرفت ها قابل انکار نیست .

آمار ها صحیح هستند(بجز یکی البته). پیشرفت ها هم غیر قابل انکار. بحث این نیست.
موضوع اینه که شما خودتون به شدت روی این موضوع تاکید دارین که برای بررسی پیشرفت ایران یا کارامدی نظام باید کلی نگاه کرد، اما خودتون فقط به بعضی از آمار ها استناد میکنید، من گفتم در کنار آین آمارهای درخشان، آمارهای فاجعه باری هم هست. مثل رتبه ایران در فساد اداری که بسیار اسف ناکه. چرا همه رو کنار هم نمیسنجید؟
شعیب;1007878 نوشت:
ضعف ها و کمبود ها هم قرار نیست گردن کسی بیاندازیم بلکه تحلیل می کنیم که ریشه نواقص و کمبود ها از کجاست.

والله ما که تحلیلی ندیدیم تا حالا. اونچه که مشخصه اینه که یه عده ای شبه معصوم فرض شدن همیشه، پس قاعدتا تقصیرها باید گردن یکی دیگه باشه. که خودتون در دسته ی شبه معصوم قرار میگیرید. چون هیچ نقصی رو متوجه خودتون نمیدونید.

اجازه بدید یکم بیشتر توضیح بدم. گریزی هم به چند پست قبل بزنم.
اینجا یه انجمنه که طبق ادعای خودش

مدیر سایت;1006025 نوشت:
امکان مشارکت و ارائه نظر برای سایر کاربران ممکن می شود.
دو حالت داره. یا این مشارکت صرفا یه مسخره بازیه و درنهایت حرف، حرف یه نفره. یا واقعا هدف همفکری و تبادل افکاره.

اگه حالت اول باشه که هیچ.
اما اگه حالت دوم رو در نظر بگیریم، یعنی از قبل برای فکر و دیدگاه کاربران احترام قائل شدین. این یعنی هر کاربری، با هر سن و میزان تحصیلات و موقعیت اجتماعی، بر اساس تجربه ای که از زندگی داره، به یکسری دانش دست پیدا کرده که ممکنه منحصر به خودش باشه. تبادل و اشتراک دیدگاه به این معنیه که این دانش از انحصار خارج بشه و همه ازش استفاده کنند. وقتی میگیم همه، این همه شامل پاسخگوها هم میشه.

اون چیزی که اینجا شاهدش هستیم اگر نگیم کاملا، غالبا خلاف اینه. حضور شما در انجمن به عنوان پاسخگو و من به عنوان کاربر یا پرسشگر به این معنی نیست شما بگید، ماهم بشنویم، اگر قبول کردیم هدایت بشیم و اگر قبول نکردیم گمراه بمانیم. شما شاخص حق و باطل نیستید.

این یه اختلافه و خیلی از کاربران از جمله خودم چندین بار سعی کردیم برای حلش، سر صحبت رو باز کنیم. اگر پست های با این مضمون در تاپیک های مختلف که پاک شدن! رو فاکتور بگیرم، در همین تاپیک چند بار از خود شما سوال شد که چقدر به رای و نظر و دیدگاه و دانش بقیه احترام میزارید؟ چقدر اعتقاد دارید ممکنه شخصی چیزی بدونه که شما نمیدونید؟

همه رو بی پاسخ گذاشتید. حالا یه بارش رو میگیم شاید توی شلوغی پست ها و گرفتاری های شخصی، از نظرتون دور افتاده. دو بارش رو میگیم، وقتی همه بی پاسخ میمونه، معنیه دیگه ای داره.
احتمالا این یکی هم بی پاسخ میمونه.

طبق منطق شما در یک تاپیک با توجه به اینکه شما اشراف کامل به ریز و درشت همه ی مسائل دارید و ماییم که از جهل و ظلالت اومدیم اینجا تا نور هدایت شاملمون بشه، با این حساب تاپیک شروع نشده معلومه کی در اشتباهه. من ندیدم حتی یک مورد شما و دیگر کارشناسان یک ذره تغییر نظر داده باشید. مثلا در طی بحث و گفت و گو مشخص باشه که کارشناس یه چیز جدید یاد گرفته که قبلا نمیدونسته.
این یعنی شما از نظر خودتون از قبل به همه ی دانش ها اشراف دارین و فقط در کلام شاید بگین اینطور نیست. اما در عمل اینطور رفتار میکنید بر همین اساس گفتم پاسخ هاتون رو هم از قبل آماده دارین.

این همه توضیح دادم برسم به اینجا که وقتی از تحلیل ریشه نواقص صحبت میکنید، باید برای نظر و تحلیل سایر افراد احترام قائل باشید، که البته خیلی سخته. اگه غیر از این باشه، داریم وقتمون رو تلف میکنیم.
بنده خودم جرات ندارم ادعا کنم که برای نظر همه احترام قائلم. برای من همیشه تکبر قدرتش از هرمنطقی بیشتر بوده.

من تا الان تحلیلی مشاهده نکردم. قبول هم نمیکنم که بندازید گردن کاربران که بحث رو از مسیرش خارج میکنن، انجمن دست شماست.
با این حال بجز تکرار یکسری حرف های یکسان، چیزی که بشه اسمش رو تحلیل گذاشت ندیدم تا حالا.

شعیب;1007878 نوشت:
اگر گمان می کنید که در همه موارد باید رهبری ورود کنند
من اینجوری گفتم؟؟؟ گفتم رهبری تو هر مسئله ای باید ورود کنه؟؟
اتفاقا صحبت من دقیقا خلاف اینه. چه چیزی باعث شده همچین برداشتی داشته باشین؟ بگید بیشتر توضیح بدم.
ضمنا من از کلمه هرم استفاده کردم، هرم صرفا شامل راس و قائده نیست. منظورم من از حاکم، نظام حاکم بود که البته رهبری در راسش قرار داره. اما به طور کلی من کمتر مشخصا از رهبری اسم میبرم و به دوستان هم توصیه میکنم اینقدر به رهبری گیر ندن، بی نتیجه س. مگه اینکه در ادامه فضای متفاوتی رو شاهد باشیم.

شعیب;1007880 نوشت:
نوشته اصلی توسط momi14
بله. شاخص های مثبت ثمره انقلاب و شاخص های منفی ثمره ضد انقلاب.
خب الحمد لله
منظورم این بود که این برداشت شماست. نظر من نیست. باید بیشتر روی جمله بندی هام کار کنم.
شعیب;1007880 نوشت:
لطفا صریح و با ادله کافی سخن بگویید
محدودیت ها از جانب خودتونه که نمیشه صریح صحبت کرد. ضمن اینکه صریح ترین صحبت ها رو بی پاسخ میزارید، به دفعات شاهدش بودم.
شعیب;1007884 نوشت:
قدرت هفتم نظامی دنیا
این همون یه دونه ایه که گفتم اشتباهه. از کجا آوردید اینو؟ حالا نخواستم وسط اون همه آماری که درسته به این یکی گیر بدم. اما شما تکرارش کردید، ظاهرا بدجوری روی اشتباهات خودتون اصرار دارید.
شعیب;1007884 نوشت:
قدرت مشروع، قانونی و مقبولی
اوه اوه. با این روندی که شاهد هستیم، هر کدوم از اینا دو سه دهه ای طول میکشه جمع بندی شه!!
مثلا مقبول یعنی چی؟ از نظر کی یا چی باید مقبول باشه؟

ابن الرضا;1007886 نوشت:
در حالی که هنوز حتی املای کلمات را هم یاد ندارند...ما با چه کسانی طرف هستیم....

با سلام و عرض ادب و احترام. جسارتا سختش نکنید و به حواشی نپردازید. ممنون.

شعیب;1007877 نوشت:

منطق شما را می شناسم.
صدام باید بیاید درون کشور ایران و ما دفاع نکنیم چون جنگ ساخته استکبار است برای فروش اسلحه هایش!!

سلام و عرض ادب

ممنون از صحبت ها و تهمت های گرانقدر شما !

پیش از این نیز بارها بنده را مورد عنایت خود قرار داده اید

خیر برادر گرامی

حرف بنده این است که ما نباید صدام را تحریک کنیم ، تا به ما حمله کند!

به طور مثال با سخنرانی و توهین به حاکم کشور همسایه و تجهیز کردهای عراق علیه صدام.

همه شاهد بودیم که اکثریت مردم عراق ، تا زمان حمله ایران به خاک عراق ، با صدام همراه نمی شدند

اما به محض حمله ایران به خاک عراق ، اکثریت مردم عراق برای ایستادن مقابل ایران بسیج شدند!!!!

این یک واقعیت است که نمی توانید هر کاری دلتان خواست انجام دهید

و از دیگران توقع داشته باشید سکوت کنند! و در برابر شما تسلیم شوند !

خلاصه این که به اصطلاح انقلابی گری و و افراطی گری و جبری که حتی دین آن را تجویز نکرده و بسیاری اشتباهات دیگر در نهایت دودش به چشم مردم خواهد رفت.

حتی مسئولین پاکدست این حکومت هم نه شب گرسنه می خوابند و نه درد بی پولی و خجالت در برابر خانواده می کشند

اگر درد مردم درک می شد ، مسئولین برای حفظ قدرت خود دست به هر کاری نمی زدند و با هدف وسیله را توجیه نمی کردند

در پناه حق تعالی

ابن الرضا;1007932 نوشت:
سلام و عرض ادب دوست گرامی
علیک سلام
ابن الرضا;1007932 نوشت:
ظاهرا متوجه نیستید
چرا متوجه هستم. عرضم چیز دیگریست.
ابن الرضا;1007932 نوشت:
آیا کسی که این اختیارات برای او قرار داده شده لازم نیست دارای اطلاعات لازم برای پاسخگویی باشد؟؟؟
خود این اختیارات محل بحثه. اطلاعات پاسخگو بماند.
ابن الرضا;1007932 نوشت:
اشکال می گیریم می گویند به مدیران پیام خصوصی دهید، پیام خصوصی می دهیم محل نمی دهند.

خب کمی باید انتظارات رو پایین آورد. شما چند نفر رو تا حالا دیدین از زیر سوال رفتن خودش استقبال کنه؟ حواله دادن به پیام خصوصی هم از همون اولش برای محل ندادن بوده. پس چیزی تغییر نخواهد کرد.
ابن الرضا;1007932 نوشت:
تنها راه اثبات ناکارامدی یک کارشناس فعلا این است
پاسخ به اشکالی که شما وارد کردید خیلی راحته. مثلا اشتباه تایپی بوده. توی سرعت بالا اینجوری شده و غیره. خیلی زود هم فراموش میشه.
ابن الرضا;1007932 نوشت:
پاسخ های این کارشناس محترم دارای ده ها مشکل است
روی همین اشکال ها تمرکز کنید. هر چند فعلا روش کارشناس عبور از این اشکال ها و پاسخ ندادن است. ولی آخرش یه فرجی میشه.

ابن الرضا;1007886 نوشت:
واقعا این کارشناسان با چه رویی خود را در مسائل دین خدا دخالت می دهند در حالی که هنوز حتی املای کلمات را هم یاد ندارند...ما با چه کسانی طرف هستیم....

بعضی از دوستان چون نقد علمی نمی توانند بکنند (بنیه علمی لازم را ندارند) به عنوان یک ملا لغتی ، می گردند یک اشتباه تایپی پیدا کنند و بگویند کارشناس کذا و کذا.
شما وقتی یک تحقیقی هم تایپ می کنید از بین 2000 کلمه که تایپ می کنید چند اشتباه تایپی و املائی پیدا می شود تا چه رسد به پست هایی که چه کارشناس و چه کاربر با سرعت آن را تایپ می کنند.

این گونه پست های ایذایی علاوه بر این که از ادب و اخلاق به دور است نشان دهنده میزان توانمندی زننده پست در بحث هم دارد که می خواهد با این حرف ها بحث را به نفع خود پیش ببرد.

یاد فیلم مختار افتادم. ابن زیاد وقتی که کلام برنده و مین میثم تمار را دید شروع کرد به شغل میثم و لباس های او اشاره کردن و گیر دادن.

شروحیل;1007954 نوشت:
این یک واقعیت است که نمی توانید هر کاری دلتان خواست انجام دهید

و از دیگران توقع داشته باشید سکوت کنند! و در برابر شما تسلیم شوند !

سلام.

در مورد مسائل جنگ 8 ساله اینقدر حرف و حدیث زیاده که آدم نمیدونه کدومو باور کنه، اما در تائید این جمله شما من میتونم به وقایع جنگ 33 روزه اشاره کنم که حداقل به سن خودم میخوره، دقیق تر میتونم بگم.
از اتفاقات جالب این جنگ، تغییر رفتار حزب الله بعد از جنگه. حتی حزب الله هم متوجه شد که با چوب برداشتن و عربده کشیدن و اصرار بر اینکه ما حقیم، هر کی قبول نداره مشکل خودشه، کار به جایی نخواهد برد و مجبور به پرداخت هزینه ی بسیاری خواهد شد. اسرائیل هم نهایت بهره برداری از این مدل رفتاری حزب الله داشت.
بعد از لمس دردناک این هزینه ی سنگین در جنگ 33 روزه، حزب الله تغییر روش داد. خیلی هم تغییر داد. دیگه هیچ راکتی از لبنان به سمت اسرائیل شلیک نشد و حزب الله تلاش کرد وارد ساختار حکومتی شه تا از مدل گروه مسلح خارج بشه. البته حزب الله از حمایت ایران (بازسازی جنوب لبنان) برخوردار بود که تونست خودش رو جمع و جور کنه، و الا احتمالا ظرف چند سال دیگه اثری ازش باقی نمیموند.
نمیدونم، شاید ما هم تا هزینه ای این مدلی ندیم، روشمان تغییری نخواهد کرد. این موضوع خیلی جای بحث داره.

شعیب;1007994 نوشت:
بعضی از دوستان چون نقد علمی نمی توانند بکنند

نمی تونیم یا نمی ذارن؟!
آها بله باید در پیام خصوصی بگیم

شعیب;1007994 نوشت:
چند اشتباه تایپی و املائی پیدا می شود

آره معمولا هم دقیقا تو همون کلماتی که املاشون یه مقدار مشکله...حالا خیلی فکر نکنین دیگه اصلا جای این حروف به هم نزدیک هست اشتباه تایپی بشه یا نه، ضمنا لازم هم نیست باز هم از این (اشتباه تایپی) ها ی پست های دیگر نشون بدم...

شروحیل;1007954 نوشت:
سلام و عرض ادب

ممنون از صحبت ها و تهمت های گرانقدر شما !
پیش از این نیز بارها بنده را مورد عنایت خود قرار داده اید


با سلام
بنده لایق به حال عرض کردم
نه تهمتی و نه جسارتی.

شروحیل;1007954 نوشت:
خیر برادر گرامی
حرف بنده این است که ما نباید صدام را تحریک کنیم ، تا به ما حمله کند!
به طور مثال با سخنرانی و توهین به حاکم کشور همسایه و تجهیز کردهای عراق علیه صدام.

حالا بر فرض(که ما این فرض را هم را قبول نداریم) کسی آمد و صدام را تحریک کرد و صدام حمله کرد . تکلیف چیست ؟؟ باید بنشینیم تا صدام بیاید و کشورمان را بگیرد؟؟
نباید سلاح جور کنیم نباید به میدان برویم نباید...

شروحیل;1007954 نوشت:
همه شاهد بودیم که اکثریت مردم عراق ، تا زمان حمله ایران به خاک عراق ، با صدام همراه نمی شدند
اما به محض حمله ایران به خاک عراق ، اکثریت مردم عراق برای ایستادن مقابل ایران بسیج شدند!!!!

اطلاعاتتان از تاریخ در حد صفر است (با عرض پوزش)

ابن الرضا;1008006 نوشت:
نمی تونیم یا نمی ذارن؟!
آها بله باید در پیام خصوصی بگیم

انشا الله بتوانید با نشان دادن حسن نیتتان!! در این سایت فعالیت کنید.

ابن الرضا;1008006 نوشت:
آره معمولا هم دقیقا تو همون کلماتی که املاشون یه مقدار مشکله...حالا خیلی فکر نکنین دیگه اصلا جای این حروف به هم نزدیک هست اشتباه تایپی بشه یا نه، ضمنا لازم هم نیست باز هم از این (اشتباه تایپی) ها ی پست های دیگر نشون بدم...

کار شما همین است که اشتباه تایپی از دیگران بگیرید
خب بگیرید !!
کسی که هنر بحث علمی ندارد باید برای تضعیف بحث علمی دیگران اشتباه تایپی بگیرد.
پس مشغول باش!!

ابن الرضا;1008006 نوشت:
آره معمولا هم دقیقا تو همون کلماتی که املاشون یه مقدار مشکله

قیاس به نفس می فرمایید؛ شاید برای شما "وظایف" و "حاشا " از کلمات سخت !!! و مشکل!!! باشد

ابن الرضا;1008006 نوشت:
ضمنا لازم هم نیست باز هم از این (اشتباه تایپی) ها ی پست های دیگر نشون بدم...

امام علی(ع) می فرمایند:
شَرُّ النَّاسِ مَن كَانَ مُتِتَبِّعاً لِعُيُوبِ النَّاسِ عمياً لِمَعَايِبِهِ.
تَتَبُّعُ العُيُوبِ مِن أَقبَحِ العُيُوبِ وَشَرُّ السَّيِّئَاتِ.
مَن وَبَّخَ نَفسَهُ عَلَي العُيُوبِ اِرتَعَدَت عَن كَثيرِ الذُّنُوبِ.
....

شعیب;1008019 نوشت:

با سلام
بنده لایق به حال عرض کردم
نه تهمتی و نه جسارتی.

حالا بر فرض(که ما این فرض را هم را قبول نداریم) کسی آمد و صدام را تحریک کرد و صدام حمله کرد . تکلیف چیست ؟؟ باید بنشینیم تا صدام بیاید و کشورمان را بگیرد؟؟
نباید سلاح جور کنیم نباید به میدان برویم نباید...

اطلاعاتتان از تاریخ در حد صفر است (با عرض پوزش)

سلام و عرض ادب

بنده نه ظاهرا و نه باطناً اعلام عناد نکردم که لایق معاند خطاب شدن باشم!

مشکل این جاست که شما و امثال شما ، هر کسی را که مانند شما فکر نکند ، معاند می پندارید!

این طرز تفکر برگقته از همان جایی است ، که هر کس در مقابل امریکا بایستد را بر حق می پندارید!

خداوند در مورد ما در این زمینه حکم خواهد کرد

برادر عزیز

احتمالا شنیده اید که می گویند : پیش گیری بهتر از درمان است!

حرف بنده این نیست که در برابر تجاوز بی تفاوت باشیم !

هیچ عقل سلیمی این را نمی پذیرد!

سخن بنده این است که ما نباید طرف مقابلمان را تحریک کنیم ، تا در نتیجه به ما حمله کند!

بعد بگویم اول او حمله کرد

مثل اینکه بنده بروم در خیابان به یک نفر بد و بیراه بگویم و هم محلی هایش را بر ضدش بسیج کنم و او را تحریک کنم

بعد بگویم چرا به من حمله کردی؟

موضوع قفل شده است