جمع بندی میزان توفیق انقلاب اسلامی در پرورش سرباز برای امام زمان

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
میزان توفیق انقلاب اسلامی در پرورش سرباز برای امام زمان

سلام و عرض ادب

با توجه به این که امام زمان ( سلام بر او) بعد از 40 سال از برپایی حکومت خداوند بر روی زمین ظهور نکرده

میزان موفقیت انقلاب در زمینه تربیت سرباز برای ایشان و زمینه سازی ظهور ( که مهم ترین هدف این انقلاب معرفی شده ) چقدر بوده است؟

به طور مثال در طی این انقلاب چند درصد از کسانی که وارد حوزه شده اند ، سرباز امام زمان (سلام بر او) بیرون آمده اند ؟

چند درصد از روحانیون حال حاضر ، سرباز واقعی ایشان هستند و جزء سکولار ها نیستند؟

چند درصد از دانش آموزان و دانش جویان تحصیل کرده ، تحت حکومت این انقلاب ، سرباز امام زمان(سلام بر او) شده اند؟

به طور تقریبی در حال حاضر این نظام چند سرباز امام زمان (سلام بر او) تربیت کرده است ،
تا زمینه ساز ظهور باشد
و میزان موفقیت این نظام در این زمینه چقدر بوده است؟
( لطف کنید این نظام را با نظام های غیر اسلامی پیش و غیر مسلمان مقایسه نکنید ، تا از این طریق به موفقیت این نظام پی ببرید!!! )

پیشاپیش از این که پاسخی کوتاه و واضح و مختصر ذکر می کنید و طول و تفصیل نمی دهید ، از شما متشکرم .

در پناه حق تعالی

با سلام

بنده به عنوان یک فرد عادی عرض می کنم (کسی که در مدرسه تحصیل کرده است و رنگ حوزه را هم ندیده است) آشنایی بنده بیشتر متکی به فعالیتهای شخصی افراد دلسوز بوده است. بنده اصلا چه می دانستم که امام زمان (عج) کیست. یا اینکه اصلا برای ظهورش باید در عرصه های مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و علمی فعال بود. انسانهای دلسوزی بودند و بنده از آنها آن حس زیبا را الهام گرفتم. کسانی مثل یک معلم دلسوز. یا کسانی که در عرصه های مختلف با چشم خودم فعالیتشان را دیدم. حتی یادم نمی آید که کتب درسی در این زمینه تاثیری چندانی داشته باشد. اول آن حس آمد. به مرور زمان و با تحقیقات شخصی و غیر شخصی رشد و پرورش کرد. بعد خودم هم خواستم قسمتی از این موج باشم.

به نظر بنده حوزه می تواند به بحثهای تخصصی و علمی و شبهاتی که جامعه با آن درگیر است بپردازد اما شاید دامنه نفوذ این حس و این موج نیاز به واسطه هایی هم دارد که مردم آنها را به چشم یک روحانی نمی بینند. خصوصا در مدارس. یا در عرصه های دیگر اجتماعی و علمی و اقتصادی و سیاسی و .......

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد بدیع

[TD][/TD]

شروحیل;1002372 نوشت:
سلام و عرض ادب

با توجه به این که امام زمان ( سلام بر او) بعد از 40 سال از برپایی حکومت خداوند بر روی زمین ظهور نکرده

میزان موفقیت انقلاب در زمینه تربیت سرباز برای ایشان و زمینه سازی ظهور ( که مهم ترین هدف این انقلاب معرفی شده ) چقدر بوده است؟

به طور مثال در طی این انقلاب چند درصد از کسانی که وارد حوزه شده اند ، سرباز امام زمان (سلام بر او) بیرون آمده اند ؟

چند درصد از روحانیون حال حاضر ، سرباز واقعی ایشان هستند و جزء سکولار ها نیستند؟

چند درصد از دانش آموزان و دانش جویان تحصیل کرده ، تحت حکومت این انقلاب ، سرباز امام زمان(سلام بر او) شده اند؟

به طور تقریبی در حال حاضر این نظام چند سرباز امام زمان (سلام بر او) تربیت کرده است تا زمینه ساز ظهور باشد و میزان موفقیت این نظام در این زمینه چقدر بوده است؟
( لطف کنید این نظام را با نظام های غیر اسلامی پیش و غیر مسلمان مقایسه نکنید ، تا از این طریق به موفقیت این نظام پی ببرید!!! )

با سلام و احترام

امام خمینی(ره):
من اميدوارم كه اين كشور با همين قدرت كه تا اينجا آمده است و با همين تعهد و با همين بيداري كه از اول قيام كرده است و تا اينجا رسانده است، باقي باشد. اين نهضت و اين انقلاب و قيام تا صاحب اصلي ـ ان شاء الله ـ بيايد و ما، شما و ملت ما، امانت را به او تسليم كنيم.(1)

اصل ظهور حضرت ولی عصر(عج) از وقایع حتمی عالم خواهد بود که قضای الهی به آن تعلق گرفته است. اما زمان آن مورد تقدیر الهی است و قابل تقدیم و تاخیر است. عوامل مختلفی میتواند در این تقدیم و تاخیر تاثیر داشته باشد که شاید یکی از مهم ترین آنها عملکرد و رفتار دینی، اجتماعی، سیاسی و .... شیعیان آن حضرت باشد. انقلاب اسلامی به معنای تاسیس حکومت دینی توسط شیعیان یکی از اتفاقاتی است که در راستای تقدیم ظهور و تامین عوامل زمینه ساز آن قابل تفسیر است.

از این نظر که عوامل و شرایط ظهور متفاوت و متعدد است این زمینه سازی نیز میتواند از جهات مختلفی باشد که یکی از آنها تامین نیروهای پا به رکاب و سربازان فدایی برای حضرت باشد. در ذیل به بررسی برخی از این عوامل و نحوه تامین و تاثیر انقلاب اسلامی در تحقق آن می پردازیم.

اتمام حجت
شاید گفته شود در دوران پس از انقلاب آگاهی دینی اگرچه رشد قابل توجهی داشته است اما عملکرد دینی در مقایسه با آن رشد مورد نظر را نداشته است. اگرچه این اتفاق به ظاهر ناراحت کننده است اما در عین حال باعث شده است که اتمام حجت در دایره وسیع تری اتفاق بیفتد و صفوف اهل ایمان از غیر آنها روشن تر شود. ابلاغ دین و اتمام حجت در سطح فراگیر و عمومی از نشانه های ظهور معرفی شده است.

خداوند متعال می فرماید:
«لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى‏ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَة؛ تا آنها كه هلاك (و گمراه) مى‏شوند، از روى اتمام حجّت باشد و آنها كه زنده مى‏شوند (و هدايت مى‏يابند)، از روى دليل روشن باشد».(2)

پی نوشت ها:

  1. صحیفه امام، ج15، ص230.
  2. انفال، 42.

تحقق برخی نشانه های ظهور در ضمن انقلاب اسلامی

در آستانه ظهور صحبت از قیام هایی حق طلبانه ای است که بعضا سرکوب و بعضا به نتیجه میرسد. امام باقر(علیه السلام) میفرماید:

«كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ‏ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ‏ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْر؛ گويي مي‌نگرم مردماني را از مشرق زمين كه حق جويند، آنها براي حق قيام مي‌كنند اما پاسخي به آنان داده نمي‌شود؛ سپس دوباره بپا مي‌خيزند و باز پاسخي به آنان داده نمي‌شود؛ چون چنين مي‌شود به پيكار و مبارزه خونين بر مي‌خيزند و اين بار به حق خود مي‌رسند. اينان پرچمي را كه بدست مي‌آورند جز به صاحبش ـ مهدي ـ نمي‌دهند. كشتگان اين قيام همگي شهيد هستند. اگر من زمان آنان را درك كنم خود را براي خدمتِ مهدي نگاه مي‌دارم آماده مي‌شوم.(1)

شکل گیری جبهه استضعاف و استکبار

خداوند متعال میفرماید:
«وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين‏؛ ما مى‏خواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم.»(2)

این آیه شریفه در روایات زیادی بر ظهور حضرت حجت(عج) تطبیق داده شده است. به استضعاف کشیده شدن یک عده تا قبل از ظهور حضرت نشان از یک تقابل دارد. تقابل در میان عده ای که علیرغم موجودیت داشتن توسط افراد سلطه گر و ظالم در موضع ضعف نگاه داشته می شوند. امروز میتوان با افتخار گفت انقلاب اسلامی در موضعی قرار دارد که مستضعفین عالم در آن موضع قرار دارند.

پی نوشت ها:

  1. الغيبة للنعمانی، ص273.
  2. قصص، 5.

تامین و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز برای حضرت(عج)

بدون شک سرباز مورد نیاز در هر حکومت می بایست در تراز همان حکومت باشد. حکومت حضرت ولی عصر(عج) نمونه بارز تحقق دینمداری در همه عرصه های زندگی از جمله سیاست و حکومت داری است. بدون شک کسی که دین را تنها در احکام شخصی و عبادی تجربه کرده است و دینداری او در موقعیت های اجتماعی و سیاسی محک نخورده است نمی تواند ادعای آمادگی برای سربازی حضرت را داشته باشد.

سکولار که اخیرا در مورد حوزه های علیمه به کار رفت به معنای جدایی دین از سیاست است. سکولار به این معنا در مورد حوزه علمیه قبل از انقلاب و حوزه های علمیه در حکومت های غیر دینی به معنای مطرح نبودن ورود دین در حوزه سیاست، اقتصاد، اجتماع و .... است. اما در مورد حوزه های علیمه بعد از انقلاب به معنای جواب نداشتن برای چنین مسائلی است. بنابراین حتی کسی که حوزه الآن را سکولار معرفی کرده است تفاوت زیادی میان طلبه تربیت شده انقلاب با طلبه غیر آن قائل است. طلبه در غیر حکومت دینی به طور کلی با مسئله حاکمیت دینی، علم دینی ، اقتصاد اسلامی و ... مواجه نیست و اصلا چنین مسئله ای ندارد. اما حوزه در حکومت دینی با این مسائل درگیر و مواجه است هرچند به گفته برخی برای آن جواب نداشته باشد که البته چنین گفته ای ناشی از بی اطلاعی است.

حکومت امام زمان(عج) نمونه بارز تحقق حداکثری دین در تمام عرصه های زندگی بشر و توفق و توفیق دینداران در اداره جامعه و .... می باشد. انقلاب اسلامی نمونه و آزمونی کوچک برای همه مدعیان دین و تشیع است تا دینداری خود را در حوزه های جدید و اجتماعی مورد سنجه قرار دهند تا بتوانند در تراز حکومت مهدوی ظاهر شوند.

آزمون و امتحانی کوچک که دو دسته در آن روسیاه و مفتضح شدند:

دسته اول منافق صفتانی که موقعیت پدید آمده توسط انقلاب در رهبری و اداره جامعه را فرصتی برای چپاول و سوء استفاده قرار دادند.
شیعیان ضعیفی که از دینداری خود و دیگران در بیشتر از حوزه شخصی و عبادی ناامید شدند و زبونانه به دین حداقلی راضی گشتند.

همه آنچه گفته شد به معنای انکار آسیب ها و مشکلات موجود نیست. بلکه به این معنا است که به جای انجام وظیفه خود در تداوم حرکت انقلاب و تحقق آرمانهای آن (که البته سخت است) راه آسان تر یعنی تردید در اصل آن را نپیماییم. نسل اول انقلاب به وظیفه خود در تاسیس آن عمل کرد؛ ما و شما چه کردیم؟!

بدیع;1003772 نوشت:
تامین و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز برای حضرت(عج)

بدون شک سرباز مورد نیاز در هر حکومت می بایست در تراز همان حکومت باشد.

سلام و عرض ادب

تشکر از پاسخ مفصل شما

البته قسمت اصلی سوال بنده را پاسخ ندادید

در طی این انقلاب چند درصد از کسانی که وارد حوزه شده اند ، سرباز امام زمان (سلام بر او) بیرون آمده اند ؟

چند درصد از دانش آموزان و دانش جویان تحصیل کرده ، تحت حکومت این انقلاب ، سرباز امام زمان(سلام بر او) شده اند؟

شروحیل;1003794 نوشت:
تشکر از پاسخ مفصل شما

البته قسمت اصلی سوال بنده را پاسخ ندادید

در طی این انقلاب چند درصد از کسانی که وارد حوزه شده اند ، سرباز امام زمان (سلام بر او) بیرون آمده اند ؟

چند درصد از دانش آموزان و دانش جویان تحصیل کرده ، تحت حکومت این انقلاب ، سرباز امام زمان(سلام بر او) شده اند؟

با سلام

حداقل سه معنا برای سربازی حضرت متصور و ممکن است. مرتبه ای بلند از لیاقت و توفیق نصیب کسانی میشود که حتی در صورتی که قبل از ظهور از دنیا بروند در ایام ظهور رجعت کرده و توفیق همراهی حضرت را پیدا میکنند.
معنای دوم از سربازی حضرت شامل حال کسانی میشود که در صورت معاصرت با زمان ظهور این توفیق را پیدا میکنند.
معنای سوم عبارت است از اینکه فرد در خدمت حضرت و اهداف حضرت در زمان غیبت باشد.

اما اینکه چند درصد از فارغ التحصیلان حوزه و دانشگاه لیاقت سربازی حضرت را پیدا میکنند قطعا آماری نیست که علم به آن در نزد کسی جز حضرت باشد. آنچه امکان دارد اثبات همسویی تعلیمات و سیاست های آموزشی و تربیتی با چنین هدفی است اما درصد موفقیت آن روشن نیست اگرچه موفقیت نسبی آن روشن است.

بدیع;1003802 نوشت:
با سلام

حداقل سه معنا برای سربازی حضرت متصور و ممکن است. مرتبه ای بلند از لیاقت و توفیق نصیب کسانی میشود که حتی در صورتی که قبل از ظهور از دنیا بروند در ایام ظهور رجعت کرده و توفیق همراهی حضرت را پیدا میکنند.
معنای دوم از سربازی حضرت شامل حال کسانی میشود که در صورت معاصرت با زمان ظهور این توفیق را پیدا میکنند.
معنای سوم عبارت است از اینکه فرد در خدمت حضرت و اهداف حضرت در زمان غیبت باشد.

اما اینکه چند درصد از فارغ التحصیلان حوزه و دانشگاه لیاقت سربازی حضرت را پیدا میکنند قطعا آماری نیست که علم به آن در نزد کسی جز حضرت باشد. آنچه امکان دارد اثبات همسویی تعلیمات و سیاست های آموزشی و تربیتی با چنین هدفی است اما درصد موفقیت آن روشن نیست اگرچه موفقیت نسبی آن روشن است.

سلام و عرض ادب

برادر گرامی

این موفقیت نسبی چند درصد است ؟ چه مقدار است ؟

بالاخره یک میزانی برای موفقیت این نظام در این زمینه باید وجود داشته باشد

مثلا چند درصد مردم یا چند نفر توسط آموزش و پروش ، دانشگاه و حوزه و دیگر مراکز تحت پوشش این نظام که از بیت المال
و دیگر درآمد های اسلام صرف ان شده
به نتیجه مطلوبرسده اند و سرباز امام زمان (سلام بر او ) شده اند ؟

شروحیل;1003810 نوشت:
این موفقیت نسبی چند درصد است ؟ چه مقدار است ؟

این موفقیت نسبی از چند جهت قابل مشاهده و سنجش است. یکی از این جهات میزان برنامه ریزی و سرمایه گذاری است که برای داشتن یک خروجی مطلوب در نظام آموزشی انجام میشود. قطعا همه ما مامور به وظیفه هستیم و در صورت انجام وظیفه میتوان به حصول نتیجه هم امیدوار بود. به عنوان مثال شما را به عنوان مسئول یک نهاد فرهنگی و آموزشی انتخاب میکنند و از شما انتظار دارند که خروجی آن مجموعه افرادی مهدی باور و مهدی یاور شوند. قطعا ملاک ارزیابی موفقیت شما به میزان تلاش شما در ارائه و اجرای برنامه های آموزشی و تربیتی همسو خواهد بود چراکه جز این در حیطه توان و قدرت شما نیست. نظام آموزشی حوزه و دانشگاه از این جهت علیرغم ضعف هایی که دارند تلاش ها و توفیقات بسیار خوبی نیز کسب کرده اند.

برای اولین بار در تاریخ اسلام و تشیع و تاریخ حوزه های علمیه مرکز تخصصی مهدویت دائر و صدها استاد و پژوهشگر حوزوی به فعالیت در این حوزه پرداختند و تقریبا همه چالش های نظری در این زمینه را برطرف ساختند. این مرکز برای اولین بار به بررسی مباحث مهدویت با متد اجتهاد و متکی بر منابع قابل وثوق پرداخت و آمادگی مقابله با هر گونه شبهه و سوال را در این زمینه دارا است. در بازار وانفسای عرفان های نو ظهور و مدعیان دروغین مهدویت و بابیت قطعا تلاش های این چنینی، آموزه ناب مهدویت را همچنان مصون نگاه داشته است تا شاهد انحراف چشمگیر در کشورمان نباشیم.

در دانشگاه های سراسر کشور اعم از دولتی، آزاد، پیام نور و .... بیش از 9 هزار استاد معارف مشغول تدریس هستند و روزانه ده ها کلاس معارف در هر دانشگاه برگزار میشود که همه آنها در جهت تقویت دینداری مخاطبین حرکت میکند و مستقیم و یا غیر مستقیم در موعود باوری موثر است.

طبق آماری که از چند سال پیش در ذهن دارم به طور متوسط هفته ای 200 کتاب توسط فضلای حوزوی به چاپ میرسد. در زمینه تبلیغ که رسالت مورد تصریح در قرآن برای یک عالم دینی است آمار خیره کننده است. اقای قرائتی نقل میکرد قبل از انقلاب (با لباس روحانیت) برای دیدن برادرم به یکی از مراکز آموزشی ارتش رفتم. بیرون در منتظر آمدن او شدم. در این فاصله داخل پادگان را نگاه میکردم. ماموری به طرف من آمد و گفت حق نداری به پادگان نگاه کنی! اما امروز ارتش جمهوری اسلامی یکی از وسیع ترین سامانه های جذب مبلغ دینی را در اختیار دارد و به طور حداکثری از مبلغین دینی استفاده میکنند.
وقتی خداوند متعال میفرماید: «وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبين‏؛ بر پیامبر(هم) جز ابلاغ و رساندن چیزی نیست!»(1) دقیقا شما به دنبال چه چیزی می گردید؟

پی نوشت:
1. نور، 54.

سلام.

اصولا ما یه درد خیلی بزرگی داریم، اونم اینکه کمتر کسی پیدا میشه که علاقه ای به سنجش عملکردها داشته باشه.
گفته ای هست که میگه ما مامور به وظیفه ایم نه نتیجه. (حالا اینکه منظور اصلی گوینده چی بوده رو کاری ندارم، با برداشتی که الان در سطح جامعه ازش وجود داره کار دارم)
این یعنی نیازی نیست نتیجه کاری که انجام دادیم مورد سنجش قرار بگیره. همین که اون کار انجام شده یعنی وظیفه ی خودمون رو انجام دادیم و کافیه.
مثلا مهم اینه که هفته ای 200 کتاب چاپ میکنن. دیگه مهم نیست که آیا نتیجه حاصل شده از این حجم فعالیت با خود فعالیت هم خوانی داره یا نه.

کلا دور همدیگه خوشیم و واسه خودمون کیف میکنیم که ما وظیفه مون رو انجام دادیم. دیگه بقیه ش به ما ربطی نداره.

مسئله ای بزرگ وجود داره که از شدت بزرگی چشمان ما قادر به دیدنش نیست! اونم اینکه الان امام زمان غایبه. یعنی همین الان که ما اینجا نشستیم داریم askdin رو بالا و پایین میکنیم، امام ظهور نکرده اند و این یعنی نهایت بدبختی. این بدبختی اینقدر بزرگه که که نمیبینیمش. بخش زیادی از جامعه آماری ایران برخلاف اینکه شاید زبانی اظهار کم کاری و به گناه آلود شدن و مانع ظهور بودن میکنن که صرفا نوعی واکنش ذهنی به این مسئله بزرگه و ارزش خاصی نداره (نوعی مسکن خود ساخته برای تسکین دردی به این بزرگی)، اما قلبا احساس میکنن که کار خاصی برای انجام دادن روی زمین نمونده و وظایف انجام شده و دیگه فقط منتظرن خود آقا بیاد.
ما تا الان تا چه اندازه با موانع ظهور آشنا هستیم؟ به همین اندازه بلکه بیشتر از این موانع هست که هنوز نمیشناسیم. علاقه ای هم به شناختش نداریم، چون خودمون هم خوب میدونیم این مانع دقیقا خود ما هستیم و شناخت پیدا کردن درد داره. انسان به طور طبیعی از درد گریزانه.

این سوال شما جناب شروحیل، یه جنبه مثبت و یه جنبه منفی داره که البته من جنبه مثبتش رو هدف شما از طرح سوال میدونم.
جنبه مثبتش اینه که شما درخواست سنجش دارید. تا ببینیم چقدر نتیجه حاصل شده. تا کمبودها رو جبران کنیم. (خیلی سخته ها، اصلا ساده نگاه نکن بهش، اگه فرضا برای شما 10 به توان 10 پله بالا رفتن در نظر گرفته شده، پرسش همچین سوالی تازه شاید نگاه کردن به پله اول باشه)
اما جنبه منفیش اینه که تاکید روی میزان دقیق یا حتی حدودی این نتیجه، خودش گرفتار شدن در همون اعتقاد معیوب کفایت "انجام وظیفه" است. چون براحتی میشه یکسری آمار با نظر شخصی ارائه داد و ادعا کرد: اینم نتیجه!! احتمال اینکه خودتون هم توی این مسیر معیوب بیفتین خیلی بالاست.

با سلام
به نظر من نباید خیلی توقع بالایی داشت چون تربیت سرباز برای امام زمان به نظر کار ساده ای نیست
مثالی عرض کنم در روایتی دیدم کسی از امام صادق میپرسد شما چرا قیام نمیکنید مثل جدتان ایشون میگن من اگر به تعداد این گوسفندان(اشاره به گله ای در نزدیک امام) یار داشتم
قیام می کردم راوی میگه شمردم دیدم کمتر از 17 تا هستند!!! (نقل به مضمون) حالا این وضعیت امام صادقی هست که خود معصومه و 4000 شاگرد دارد
لذا شیعه با اون کیفیت بالای مد نظر اهل بیت به نظر تربیتش خیلی دشوار باشه و عوامل مختلفی نقش دارن درش
به نظر من
در دنیای فعلی اگر پدر و مادر بتونن فرزندی تربیت کنند که تا 20 سالگی فیلم مستهجن ندیده باشه یا رابطه نامشروعی نداشته باشه باید اینو یک موفقیت دونست

جدای اینکه چند دستگی در خود حوزه علمیه ما وجود داره
یک مرجعی نامه می دهد که فلان آقا که قایم مقام بود برای رهایی از آتش جهنم توبه کند
فلان مرجع میگوید آن قایم مقام در نظر و عمل فلان مقام معنوی را داشت
یکی می گوید فلسفه بسیار مفید است یکی میگوید حرام است!!!
و ده ها مورد اختلاف دیگر به نظر میاد خود حوزویان محترم هم دقیق نمیدانند مسیر صحیح کدام است!
با این وجود اگر نگاه کنیم به آمار مدافعان حرم به عنوان کسانی که حاضر شدند بجنگند برای دفاع از حرم به نظر بسیار هم موفق بوده ایم
حداقل از خود امام صادق علیه السلام موفق تر بودیم!!!
سپاس@};-@};-@};-


با سلام و تشکر از همه کاربران محترمی که در این بحث شرکت کردند

واقعیت این است که غیر از معصوم عملکرد همه انسان ها قابل نقد و در خور ارتقا و تجدید نظر است. اما این نقد تا زمانی که حاصل جمع بندی دیدگاه های مختلف و مبتنی بر واقعیت های صحیح نباشد قطعا متاثر از دیدگاه و تجربه های شخصی ناقد خواهد بود. کسی ممکن است به خاطر تجربه های دینی ناموفق از خود و یا اطرافیان خود دین و یا نظام دینی را ناکارآمد بداند. در مقابل فرد دیگری به خاطر کسب توفیق شخصی در این زمینه اشکالات موجود در عملکرد متولیان امور دینی را نادیده می انگارد.

هدایت یافتگی طبق صریح بسیاری از آیات قرآن کریم تحت تدبیر و عنایت و اذن خاص الهی قرار دارد و هر آنچه در این زمینه نقش آفرینی کند تنها نقش واسطه و مقتضی دارد. در این زمان شاید بتوان گفت برای عقل و قلب سلیم به اندازه کافی دلیل برای هدایت و مسیر برای دیندار شدن و دیندار باقی ماندن وجود دارد. و البته به اندازه کافی هم بهانه و شبهه برای گمراه ماندن وجود دارد. بنابراین به نظر می آید همچنان نقش خود فرد و انتخاب او تعیین کننده است.

شرایط در دوران امام صادق(علیه السلام) به گونه ای بود که حضرت مبارزه فرهنگی را بر مبارزه مسلحانه ترجیح دادند. برای مطالعه بیشتر در این زمینه به این صفحه مراجعه کنید:
http://www.pasokhgoo.ir/node/76951

جوجه اردک زشت;1003860 نوشت:
با سلام

علیک سلام

جوجه اردک زشت;1003860 نوشت:
به نظر من نباید خیلی توقع بالایی داشت

بستگی داره از چه زاویه ای به قضیه نگاه کنیم. اگه بخواهیم از بیرون به قضیه نگاه کنیم، بله، کلا حق هیچگونه توقعی نداریم، یعنی در جایگاهی نیستیم که همچین توقعی داشته باشیم. یعنی مثلا من بیام خیلی متوقعانه اعتراض کنم که چرا ملت خودشون رو برای یاوری امام زمان (عج) آماده نمیکنن؟ خب من خودم هم جزء همین ملت هستم. این توقع مختص خود آقا میباشد و ما هم که چه قدر خوب به این توقع پاسخ دادیم تا الان!

اما اگه از درون خودمون بخواهیم به قضیه نگاه کنیم، باید بگم تا توقع زیاد از خودمون نداشته باشیم، تکون نخواهیم خورد. برای میزان این توقع هم نمیشه حد در نظر گرفت، هر چه بیشتر، بهتر.
هر موقع از شرایط فعلی راضی بشیم که الان هستیم دیگه توقع بیشتری نخواهیم داشت. (به جملاتی مثل ما هم میدانیم مشکلاتی هست و باید بیشتر پیش بریم و امثالهم توجه نکنید، تو پست قبلیم گفتم، اینا فقط در کلامه، عمل و نتیجه اون عمل ملاک سنجشه)

جوجه اردک زشت;1003860 نوشت:
ده ها مورد اختلاف دیگر به نظر میاد خود حوزویان محترم هم دقیق نمیدانند مسیر صحیح کدام است!

تو تاپیک دیگه ای عرض کردم که این اختلافات بسیار هم شدیده، اما خیلی علنی نشده که کم کم داره میشه، فقط باید یکم صبر داشته باشیم. خیلی نمیتونن جلوش رو بگیرن. من میگم نهایتا یک دهه دیگه این وضعیت باقی میمونه.

جوجه اردک زشت;1003860 نوشت:
این وجود اگر نگاه کنیم به آمار مدافعان حرم به عنوان کسانی که حاضر شدند بجنگند برای دفاع از حرم به نظر بسیار هم موفق بوده ایم

در رابطه با شهدای مدافع حرم و شهدای دفاع مقدس خودمون، صحبت های زیادی دارم که در حال حاضر فضای askdin رو مناسب برای مطرح کردنش نمیبنم، اما خیلی نکات نگفته داره.

بدیع;1003951 نوشت:
با سلام و تشکر

علیک سلام

بدیع;1003951 نوشت:
این نقد تا زمانی که حاصل جمع بندی دیدگاه های مختلف و مبتنی بر واقعیت های صحیح نباشد قطعا متاثر از دیدگاه و تجربه های شخصی ناقد خواهد بود.

به همان میزانی که جمع حق داره نظر من رو رد کنه، به همون میزان هم من حق دارم نظر جمع رو رد کنم. همه ما تجربه هایی داریم که به طور یکسان محترمه و هیچکس حق نداره در رد دانش به دست آمده توسط شخص دیگری، تجربه های اون شخص رو زیر سوال ببره، شما صرفا میتونید تحلیل یک فرد از تجربه ش رو نقد کنید، نه خود تجربه ش رو. وقتی میگید تجربه های دینی ناموفق، شاید متوجه نباشید، اما الان دارید دین رو زیر سوال میبرید.

بدیع;1003951 نوشت:
در این زمان شاید بتوان گفت برای عقل و قلب سلیم به اندازه کافی دلیل برای هدایت و مسیر برای دیندار شدن و دیندار باقی ماندن وجود دارد.

در همه ی زمان ها به اندازه وجود داشته و مردمان همه ی زمان ها فکر میکردن که به مقدار کافی از این دلایل بهره بردن، ما هم همینطور ...

بدیع;1003951 نوشت:
و البته به اندازه کافی هم بهانه و شبهه برای گمراه ماندن وجود دارد.

کاملا موافقم

بدیع;1003951 نوشت:
http://www.pasokhgoo.ir/node/76951

داستانی بسیار جالب و سرشار از نکته. چقدر خوبه که وقتی از امام جعفر صادق (عج) به عنوان امام اون زمان یاد میکنیم، خودمون رو هم به جای مردم اون زمان تصویر کنیم و ببینیم کجای کاریم؟

momi14;1003961 نوشت:
وقتی میگید تجربه های دینی ناموفق، شاید متوجه نباشید، اما الان دارید دین رو زیر سوال میبرید.

همانطوری که قبلا هم خدمت شما برادر عزیزم عرض کردم شما در اظهار نظر کمی عجول و شتابزده هستید. در این آیه شریفه تامل کنید:
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَسارا؛ و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل می كنيم و ستمگران را جز خسران (و زيان) نمی ‏افزايد.»(1)
نمی توان انتظار داشت هر فردی با هر نوع عملکرد و شخصیتی و با هر نوع پیش فرض و بیماری قلبی از قرآن شفا یابد و تجربه دینی موفق داشته باشد. این مسئله هیچ ارتباطی به شفابخش بودن قرآن و قداست دین ندارد.

پی نوشت:
1. اسراء، 82.
[=Noor_Nazli]

بدیع;1003951 نوشت:

هدایت یافتگی طبق صریح بسیاری از آیات قرآن کریم تحت تدبیر و عنایت و اذن خاص الهی قرار دارد و هر آنچه در این زمینه نقش آفرینی کند تنها نقش واسطه و مقتضی دارد.
http://www.pasokhgoo.ir/node/76951

سلام و عرض ادب

بیایید از سمت دیگری به قضییه نگاه کنیم

اجبار ، فساد سیستماتیک ، عدم مدیریت صحیح ، آموزش نا صحیح و ... توسط این حکومت ( که ادعای اسلامی بودن دارد )

چقدر در دور شدن جامعه از حقیقت اسلام ( اخلاق مدار شدن جامعه ) نقش داشته است؟

بدیع;1003978 نوشت:
همانطوری که قبلا هم خدمت شما برادر عزیزم عرض کردم شما در اظهار نظر کمی عجول و شتابزده هستید.

من هم قبلا خدمت شما کارشناس محترم عرض کرده بودم. این عجله و شتابزدگی، ناشی از همین تجربه هاست ....

بدیع;1003978 نوشت:
ستمگران را جز خسران (و زيان) نمی ‏افزايد.

لطفا چگونگی این افزایش خسران رو بیشتر توضیح بدین.

بدیع;1003978 نوشت:
این مسئله هیچ ارتباطی به شفابخش بودن قرآن و قداست دین ندارد.

من هم اصل دین رو زیر سوال نبردم. اون یکی تاپیک رو فعلا بیخیال شین.

momi14;1003993 نوشت:
من هم قبلا خدمت شما کارشناس محترم عرض کرده بودم. این عجله و شتابزدگی، ناشی از همین تجربه هاست ....

ولی به نظر می آید اظهارنظر شتابزده در مسائل دینی بیشتر از اینکه ناشی از تجربه باشد ناشی از بی تجربگی است. بی تجربگی و بی اطلاعی از متون و مبانی دینی! یعنی نظری را قاطعانه ابراز کردن بدون اینکه به تنافی آن با صریح ایات قرآن توجه داشته باشید.

momi14;1003993 نوشت:
لطفا چگونگی این افزایش خسران رو بیشتر توضیح بدین.

برادر گرامی! موضوع این تاپیک چیز دیگری است. برای دیدن تفسیر این آیه شریفه میتوانید به تفاسیر مراجعه کنید.

momi14;1003993 نوشت:
من هم اصل دین رو زیر سوال نبردم. اون یکی تاپیک رو فعلا بیخیال شین.

ظاهرا دچار سوء تفاهم شدید. من نگفتم شما دین را زیر سوال برده اید. لطفا سیر بحث را دوباره مطالعه کنید.

شروحیل;1003989 نوشت:
سلام و عرض ادب

بیایید از سمت دیگری به قضییه نگاه کنیم

اجبار ، فساد سیستماتیک ، عدم مدیریت صحیح ، آموزش نا صحیح و ... توسط این حکومت ( که ادعای اسلامی بودن دارد )

چقدر در دور شدن جامعه از حقیقت اسلام ( اخلاق مدار شدن جامعه ) نقش داشته است؟

مثل اکثر موارد مشابه بدون اینکه درباره جواب های داده شده بحث کنید ادعای اولیه را بدون ذکر دلیل دوباره مطرح میکنید. به عنوان نمونه در مورد آموزش ناصحیح صحبت کنید و درباره مدل جایگزین پیشنهاد دهید.

بدیع;1004004 نوشت:
مثل اکثر موارد مشابه بدون اینکه درباره جواب های داده شده بحث کنید ادعای اولیه را بدون ذکر دلیل دوباره مطرح میکنید. به عنوان نمونه در مورد آموزش ناصحیح صحبت کنید و درباره مدل جایگزین پیشنهاد دهید.

سلام و عرض ادب

برادر گرامی

بیاید میزان ایمان و باور مردم به اسلام و مهدویت را با گذشته مقایسه کنیم

اعتقاد مردم به صحیح بودن روند اسلام برای رسیدن بشر به سعادت ، در ایران ، بیشر شده یا کمتر؟

حرف بنده این است که آیا به دست گرفتن حکومت توسط افراد مدعی پیاده سازی اسلام ناب ،
با توجه به عدم موفقیت در عمل ( مثلا عدم موفقیت در حذف ربا )
باعث اسلام گرایی شده است ، یا اسلام گریزی؟

خداوند انسان ها را با وسیله و اسباب گمراه می کند

ما بیشتر اسباب هدایت بوده ایم ، یا گمراهی؟

بدیع;1004003 نوشت:
بی تجربگی و بی اطلاعی از متون و مبانی دینی!

هیچ ادعایی بر کفایت دانش و تجربه م ندارم.

بدیع;1004003 نوشت:
موضوع این تاپیک چیز دیگری است.

موافقم، امیدوارم تا رسیدن به جواب سوال استارتر پیش بریم. این رو هم روی تجربه گفتم.

بدیع;1004003 نوشت:
ظاهرا دچار سوء تفاهم شدید.

بله. شاید. طبق همون موضوع تاپیک پیش بریم بهتره.

بدیع;1004004 نوشت:
به عنوان نمونه در مورد آموزش ناصحیح صحبت کنید

رو چه نکته ای هم دست گذاشتید!!


پرسش: در حدود 40 سال از انقلاب اسلامی می گذرد اما هنوز این انقلاب به انقلاب حضرت مهدی(عج) منتهی و منجر نشده است. بنابراین جای این سوال وجود دارد که میزان موفقیت انقلاب در زمینه تربیت سرباز برای ایشان و زمینه سازی ظهور ( که مهم ترین هدف این انقلاب معرفی شده ) چقدر بوده است؟

پاسخ:

امام خمینی(ره):

من اميدوارم كه اين كشور با همين قدرت كه تا اينجا آمده است و با همين تعهد و با همين بيداري كه از اول قيام كرده است و تا اينجا رسانده است، باقي باشد. اين نهضت و اين انقلاب و قيام تا صاحب اصلي ـ ان شاء الله ـ بيايد و ما، شما و ملت ما، امانت را به او تسليم كنيم.(1)

اصل ظهور حضرت ولی عصر(عج) از وقایع حتمی عالم خواهد بود که قضای الهی به آن تعلق گرفته است. اما زمان آن مورد تقدیر الهی است و قابل تقدیم و تاخیر است. عوامل مختلفی میتواند در این تقدیم و تاخیر تاثیر داشته باشد که شاید یکی از مهم ترین آنها عملکرد و رفتار دینی، اجتماعی، سیاسی و .... شیعیان آن حضرت باشد. انقلاب اسلامی به معنای تاسیس حکومت دینی توسط شیعیان یکی از اتفاقاتی است که در راستای تقدیم ظهور و تامین عوامل زمینه ساز آن قابل تفسیر است.

از این نظر که عوامل و شرایط ظهور متفاوت و متعدد است این زمینه سازی نیز میتواند از جهات مختلفی باشد که یکی از آنها تامین نیروهای پا به رکاب و سربازان فدایی برای حضرت باشد. در ذیل به بررسی برخی از این عوامل و نحوه تامین و تاثیر انقلاب اسلامی در تحقق آن می پردازیم.

اتمام حجت

شاید گفته شود در دوران پس از انقلاب آگاهی دینی اگرچه رشد قابل توجهی داشته است اما عملکرد دینی در مقایسه با آن رشد مورد نظر را نداشته است. اگرچه این اتفاق به ظاهر ناراحت کننده است اما در عین حال باعث شده است که اتمام حجت در دایره وسیع تری اتفاق بیفتد و صفوف اهل ایمان از غیر آنها روشن تر شود. ابلاغ دین و اتمام حجت در سطح فراگیر و عمومی از نشانه های ظهور معرفی شده است.

خداوند متعال می فرماید:
«لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى‏ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَة؛ تا آنها كه هلاك (و گمراه) می ‏شوند، از روى اتمام حجّت باشد و آنها كه زنده می ‏شوند (و هدايت می ‏يابند)، از روى دليل روشن باشد.»(2)

تحقق برخی نشانه های ظهور در ضمن انقلاب اسلامی

در آستانه ظهور صحبت از قیام هایی حق طلبانه ای است که بعضا سرکوب و بعضا به نتیجه میرسد. امام باقر(علیه السلام) میفرماید:

«كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ‏ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ‏ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْر؛ گويي مي‌نگرم مردماني را از مشرق زمين كه حق جويند، آنها براي حق قيام مي‌كنند اما پاسخي به آنان داده نمي‌شود؛ سپس دوباره بپا مي‌خيزند و باز پاسخي به آنان داده نمي‌شود؛ چون چنين مي‌شود به پيكار و مبارزه خونين بر مي‌خيزند و اين بار به حق خود مي‌رسند. اينان پرچمي را كه بدست مي‌آورند جز به صاحبش ـ مهدي ـ نمي‌دهند. كشتگان اين قيام همگي شهيد هستند. اگر من زمان آنان را درك كنم خود را براي خدمتِ مهدي نگاه مي‌دارم آماده مي‌شوم».(3)

شکل گیری جبهه استضعاف و استکبار

خداوند متعال میفرماید:
«وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين‏؛ ما می ‏خواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم.»(4)

این آیه شریفه در روایات زیادی بر ظهور حضرت حجت(عج) تطبیق داده شده است. به استضعاف کشیده شدن یک عده تا قبل از ظهور حضرت نشان از یک تقابل دارد. تقابل در میان عده ای که علیرغم موجودیت داشتن توسط افراد سلطه گر و ظالم در موضع ضعف نگاه داشته می شوند. امروز میتوان با افتخار گفت انقلاب اسلامی در موضعی قرار دارد که مستضعفین عالم در آن موضع قرار دارند.

تامین و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز برای حضرت(عج)

بدون شک سرباز مورد نیاز در هر حکومت می بایست در تراز همان حکومت باشد. حکومت حضرت ولی عصر(عج) نمونه بارز تحقق دینمداری در همه عرصه های زندگی از جمله سیاست و حکومت داری است. بدون شک کسی که دین را تنها در احکام شخصی و عبادی تجربه کرده است و دینداری او در موقعیت های اجتماعی و سیاسی محک نخورده است نمی تواند ادعای آمادگی برای سربازی حضرت را داشته باشد.

سکولار که اخیرا در مورد حوزه های علیمه به کار رفت به معنای جدایی دین از سیاست است. سکولار به این معنا در مورد حوزه علمیه قبل از انقلاب و حوزه های علمیه در حکومت های غیر دینی به معنای مطرح نبودن ورود دین در حوزه سیاست، اقتصاد، اجتماع و .... است. اما در مورد حوزه های علیمه بعد از انقلاب به معنای جواب نداشتن برای چنین مسائلی است. بنابراین حتی کسی که حوزه الآن را سکولار معرفی کرده است تفاوت زیادی میان طلبه تربیت شده انقلاب با طلبه غیر آن قائل است. طلبه در غیر حکومت دینی به طور کلی با مسئله حاکمیت دینی، علم دینی ، اقتصاد اسلامی و ... مواجه نیست و اصلا چنین مسئله ای ندارد. اما حوزه در حکومت دینی با این مسائل درگیر و مواجه است هرچند به گفته برخی برای آن جواب نداشته باشد که البته چنین گفته ای ناشی از بی اطلاعی است.

حکومت امام زمان(عج) نمونه بارز تحقق حداکثری دین در تمام عرصه های زندگی بشر و توفق و توفیق دینداران در اداره جامعه و .... می باشد. انقلاب اسلامی نمونه و آزمونی کوچک برای همه مدعیان دین و تشیع است تا دینداری خود را در حوزه های جدید و اجتماعی مورد سنجه قرار دهند تا بتوانند در تراز حکومت مهدوی ظاهر شوند.

آزمون و امتحانی کوچک که دو دسته در آن روسیاه و مفتضح شدند:

دسته اول منافق صفتانی که موقعیت پدید آمده توسط انقلاب در رهبری و اداره جامعه را فرصتی برای چپاول و سوء استفاده قرار دادند.
شیعیان ضعیفی که از دینداری خود و دیگران در بیشتر از حوزه شخصی و عبادی ناامید شدند و زبونانه به دین حداقلی راضی گشتند.

همه آنچه گفته شد به معنای انکار آسیب ها و مشکلات موجود نیست. بلکه به این معنا است که به جای انجام وظیفه خود در تداوم حرکت انقلاب و تحقق آرمانهای آن (که البته سخت است) راه آسان تر یعنی تردید در اصل آن را نپیماییم. نسل اول انقلاب به وظیفه خود در تاسیس آن عمل کرد؛ ما و شما چه کردیم؟!

پی نوشت ها:

1. خمینی، روح الله، صحیفه امام، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، ج15، ص230.
2. انفال/ 42.
3. ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم‏(360ق)، الغيبة للنعمانی، مصحح: غفارى، على اكبر، تهران، نشر صدوق، 1397ق، ص273.
4. قصص/ 5.

موضوع قفل شده است