جمع بندی مسئله دور در شورای نگهبان و وظایف و عملکرد این شورا

تب‌های اولیه

38 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مسئله دور در شورای نگهبان و وظایف و عملکرد این شورا

بسم الله الرحمن الرحيم

اللهم صل على محمد و ال محمد وعجل فرجهم والعن اعدائهم

لطفاً درباره مسئله دور در شورای نگهبان و وظایف و عملکرد این شورا توضیح دهید.

البته در تاپیک:

وجود دور در انتخاب رهبر

کارشناس محترم فقط مسئله دور را در انتخاب اول توجیه کردند

و در انتخاب های بعدی به گفتن اینکه اعضای شورای نگهبان انسان های با تقوایی هستند اکتفا کردند و فرمودند مردم در نهایت اعضا شورا خبرگان را تایین می کنند.

نکاتی که در تاپیک فوق پاسخ داده نشده است:

1.درست است که مردم اعضا شورا خبرگان را تعیین می کنند ولی این انتخاب بعد از فیلتر شورا نگهبان و با گزینه های محدود است

2.سوال من شامل وظایف و عملکرد ها هم بود

3.ایا طبق این سیستم مخالف رهبری هم می تواند وارد این مجلس شود و اگر هست نام ببرید

4.چرا حقوق دادن های شورای نگهبان حق دخالت در تایید صلاحت اعضای شورای نگهبان را ندارند.

با تشکر@};-

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد عامل

[TD][/TD]

[="Tahoma"][="Black"]


بسم الله الرحمن الرحیم



با سلام و عرض احترام

در مورد دور به نظر توضیحات کاملی در همان تاپیک داده شد، اما اگر سوال به خصوصی مد نظر شماست، در ادامه بحث به آن خواهیم پرداخت.
وظایف این شورا نیز بدین شرح است:
اول؛ نظارت بر قانونگذاري
دوم؛ تفسير قانون اساسي
سوم؛ نظارت بر انتخابات
چهارم؛ سایر وظایف و اختیارات که از این قرار است:
1. حضور در مراسم تحليف رييس جمهور؛
2. حضور در مجلس شوراي اسلامي؛
3. حضور در شوراي بازنگري قانون اساسي؛
4. حضور در شوراي موقّت رهبري؛
5. تهيه اولين قانون مجلس خبرگان رهبري؛
6. عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام؛
7. تاييد توقف انتخابات در زمان جنگ و اشغال نظامي؛
8. اظهار نظر در خصوص مغايرت يا عدم مغايرت اساسنامه هاي سازمان ها وشركتهاي دولتي موضوع اصل 85 قانون اساسي با موازين شرع و قانون اساسي.

برای اطلاع بیشتر ر.ک: سایت شورای نگهبان

اما در مورد اشکالات مطرح شده در سوال شما، در ادامه تاپیک به تک تک آنها پرداخته خواهد شد.

[/]

[="Tahoma"][="Black"]

قدیما;997648 نوشت:
کارشناس محترم فقط مسئله دور را در انتخاب اول توجیه کردند و در انتخاب های بعدی به گفتن اینکه اعضای شورای نگهبان انسان های با تقوایی هستند اکتفا کردند و فرمودند مردم در نهایت اعضا شورا خبرگان را تایین می کنند.

در این مورد همانطور که شما هم اشاره کردید، خبرگانی که در زمان امام(ره) انتخاب شده بودند، مقام معظم رهبری را انتخاب کردند و خبرگان زمان ایشان در مورد رهبر بعدی اظهار نظر خواهند کرد. بنابراین در هیچ دوره ای مشکل دور پیش نمی آید.

قدیما;997648 نوشت:
درست است که مردم اعضا شورا خبرگان را تعیین می کنند ولی این انتخاب بعد از فیلتر شورا نگهبان و با گزینه های محدود است

کسی که برای خبرگان رهبری متقاضی یا کاندیدای انتخابات می شود باید شرایطی را داشته باشد(1) که یکی از این شرایط احراز اجتهاد ایشان است و این امر در گرو این است که شخصی بالاتر از نظر علمی این مطلب را تشخیص دهد. در گذشته اگر کسی از مراجع عظام اجازه اجتهاد می گرفت برای این شرط کافی بود و شورای نگهبان دیگر شرایط را احراز می کرد. اما با توجه به برخی مسائل، احراز اجتهاد نیز به عهده فقهای شورا گذاشته شد تا از قوه اجتهاد متقاضیان اطمینان به عمل آید.
با توجه به احراز اجتهاد و دیگر شرایط، بالاخره مرجعی که صلاحیت احراز این شرایط را دارد، باید ورود کند و نمی توان هر کس که اعلام کاندیتاتوری کرد را به عنوان کاندیدا به مردم معرفی کرد. بنابراین اصل فیلتر و پایش امری اجتناب ناپذیر است و احراز اجتهاد به عهده فقیهی است که از نظر علمی فراتر از متقاضی باشد.

پی نوشت:
1. شرایط کاندیدای خبرگان:
الف) اشتهار به دیانت و وثوق و شایستگی اخلاقی؛
ب) اجتهاد در حدّی که قدرت استنباط بعض مسائل فقهی را داشته باشد و بتواند ولی فقیه واجد شرایط رهبری را تشخیص دهد؛
ج) بینش سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مسائل روز؛
د) معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی ایران؛
ه) نداشتن سوابق سوء سیاسی و اجتماعی.

[/]

[="Tahoma"][="Black"]

قدیما;997648 نوشت:
ایا طبق این سیستم مخالف رهبری هم می تواند وارد این مجلس شود و اگر هست نام ببرید

در این زمینه نیز باید توجه داشت که شرط کاندیدای خبرگان، معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی و ارکان آن است، نه اینکه حتما موافق شخص رهبری باشد، بلکه وظیفه آنها نظارت بر رهبر است و این مستلزم بی طرفی و تیز بینی نماینده خبرگان است. فراموش نکنیم که نمایندگان خبرگان مجتهد بوده و غالبا یک عمر را به زهد و تقوا گذرانده اند و اینکه تبانی کرده و خطای رهبر را نادیده بگیرند یا خروج از عدالت او را در نظر نگیرند، امری بسیار بعید است. به همین دلیل گفته شده امکان عقلی دارد اما امکان عقلایی ندارد و این مقدار مسامحه در تمام نظامهای اجتماعی معقول و پذیرفته شده است.
به همین دلیل ورود مخالف شخص رهبری به خبرگان امکان داشته و بلکه محقق شده است و شاید نام بردن ایشان صلاح نباشد.

قدیما;997648 نوشت:
چرا حقوق دادن های شورای نگهبان حق دخالت در تایید صلاحت اعضای شورای نگهبان را ندارند.

در مورد تایید صلاحیت خبرگان نیز عرض شد که یکی از شرایط ایشان احراز اجتهاد کاندیدا هاست و این امر باید توسط کسی که از علمیت بیشتری نسبت به کاندیداها برخوردار است انجام شود و تنها فقهای شورا هستند که این شرط را دارا می باشند.
[/]

عامل;999972 نوشت:
بنابراین در هیچ دوره ای مشکل دور پیش نمی آید

برای اینکه حساسیتی ایجاد نشود در یک سرزمین فرضی این مسئله را پیگیری می کنم.

در کشور x مقام اول کشور توسط یک شورا به نام y انتخاب می شود. بعد از چند دوره آن مقام اول تغییر سیره می دهد(مثل بلعم باعورا) و یک مقام قضایی همگام با خود را می گذارد و به او می گوید افرادی که مسئول تعییت صلاحیت کاندیدا شورا y هستند و باید توسط این مقام قضایی تعیین شود( اسم شورا تایید صلاحیت کننده را می گذاریم z) را از افراد نزدیک به خودم بگذار و شورا z وظیفه دارند فقط افراد مورد پسند من را تایید صلاحیت کنند در این صورت مردم به هر کدام رای دهند آن فرد وابسته به من است و شورا y دوباره من را انتخاب و تایید می کنند.

در این کشور فرضی دور اتفاق افتاده.

عامل;999971 نوشت:
وظایف این شورا نیز بدین شرح است:
اول؛ نظارت بر قانونگذاري
دوم؛ تفسير قانون اساسي
سوم؛ نظارت بر انتخابات
چهارم؛ سایر وظایف و اختیارات که از این قرار است:
1. حضور در مراسم تحليف رييس جمهور؛
2. حضور در مجلس شوراي اسلامي؛
3. حضور در شوراي بازنگري قانون اساسي؛
4. حضور در شوراي موقّت رهبري؛
5. تهيه اولين قانون مجلس خبرگان رهبري؛
6. عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام؛
7. تاييد توقف انتخابات در زمان جنگ و اشغال نظامي؛
8. اظهار نظر در خصوص مغايرت يا عدم مغايرت اساسنامه هاي سازمان ها وشركتهاي دولتي موضوع اصل 85 قانون اساسي با موازين شرع و قانون اساسي.

من باید خیلی خیلی عذر خواهی کنم که در تیتر و متن اصلی اشتباهاً به جای شورا خبرگان نوشتم شورا نگهبان و شما هم وظیفه شورا نگهبان را توضیح دادید، بسیار عذر خواهی می کنم وقت شما را گرفتم.لطفاً تیتر و متن اصلی را درست بفرمایید.به جای شورا نگهبان بشود مجلس خبرگان.

سوال اصلی من درباره عملکرد و وظیفه مجلس خبرگان این بود:

آیا وظیفه مجلس خبرگان نظارت بر باقی بودن شرایط رهبری بر فرد حاکم هست یا نه؟ مثلاً میزان ثروت رهبر و درآمد ایشان را پیگیری کنند و به مردم گزارش بدهند.

عامل;999973 نوشت:
به همین دلیل ورود مخالف شخص رهبری به خبرگان امکان داشته و بلکه محقق شده است و شاید نام بردن ایشان صلاح نباشد.

اگر ممکن است نام این افراد مخالف آقای خامنه ای را در دو سه دور اخیر این شورا برای من به صورت خصوصی بفرستید.نام اشخاص در نزد من محفوظ می ماند.با تشکر

موفق و سلامت باشید

عامل;999973 نوشت:
[="Tahoma"][="Black"]
در این زمینه نیز باید توجه داشت که شرط کاندیدای خبرگان، معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی و ارکان آن است، نه اینکه حتما موافق شخص رهبری باشد، بلکه وظیفه آنها نظارت بر رهبر است و این مستلزم بی طرفی و تیز بینی نماینده خبرگان است. فراموش نکنیم که نمایندگان خبرگان مجتهد بوده و غالبا یک عمر را به زهد و تقوا گذرانده اند و اینکه تبانی کرده و خطای رهبر را نادیده بگیرند یا خروج از عدالت او را در نظر نگیرند، امری بسیار بعید است. به همین دلیل گفته شده امکان عقلی دارد اما امکان عقلایی ندارد و این مقدار مسامحه در تمام نظامهای اجتماعی معقول و پذیرفته شده است.
به همین دلیل ورود مخالف شخص رهبری به خبرگان امکان داشته و بلکه محقق شده است و شاید نام بردن ایشان صلاح نباشد.

در مورد تایید صلاحیت خبرگان نیز عرض شد که یکی از شرایط ایشان احراز اجتهاد کاندیدا هاست و این امر باید توسط کسی که از علمیت بیشتری نسبت به کاندیداها برخوردار است انجام شود و تنها فقهای شورا هستند که این شرط را دارا می باشند.

[/]

سلام
به نظرم در نظام دور وجود دارد
و هیج دوری بالاتر از برخی مصلحت اندیشی ها نیست
بعنوان مثال ما مشاهده کردیم که آقای حسن عباسی اسنادی دارد که ثابت میکرد که فلان کاندیدای ریاست جمهوری جاسوس است و یا حداقل شبهه جاسوس بودن دارد این ادعا وقتی محکمتر شد که در دادگاه در مقابل شکایتی که ازش شد تبرئه شد
خب سوال اینه که این چه شورای نگهبانی است که تحقیق نداشته و یا وقتی که متوجه شد باز صلاحیت شخص را تایید میکند.
پاسخ این سوال مصلحت است
مصلحت همان دور باطلی است که در نظام ما وجود دارد
در حالی که قانون قانون است و این اهمال کاری هارو با این واژه ها نمی توان تزئین کرد
اگه ارزش های دینی در ایران کم شد و خون شهدا پایمال شد .و مملکت دست نااهل افتاد .همه بخاطر همین اهمال کاری هاست تحت عنوان مصلحت
یکی نیست بگه اگه مصلحت اندیشی اینقدر دایره اش وسیع است پس چرا انقلاب کردیم؟!
خب همون موقع هم اتفاقا بودند مراجعی که انقلاب و تشکیل حکومت را مصلحت نمیدانستند

[="Tahoma"][="Black"]سلام

قدیما;1000014 نوشت:
در این کشور فرضی دور اتفاق افتاده.

چرا دنبال کشور فرضی برویم؟!
در همین جمهوری اسلامی هم احتمال عقلی آن وجود دارد و نمی توان قطع منطقی به عدم آن پیدا کرد و به همین دلیل عرض شد:
عامل;999973 نوشت:
نمایندگان خبرگان مجتهد بوده و غالبا یک عمر را به زهد و تقوا گذرانده اند و اینکه تبانی کرده و خطای رهبر را نادیده بگیرند یا خروج از عدالت او را در نظر نگیرند، امری بسیار بعید است. به همین دلیل گفته شده امکان عقلی دارد اما امکان عقلایی ندارد و این مقدار مسامحه در تمام نظامهای اجتماعی معقول و پذیرفته شده است.

این احتمال در دیگر نظام های دموکراتیک هم وجود دارد، اما با توجه به پیچیدگی نظام و توقف تبانی بر امور متعدد، این احتمال ضعیف شده و عقلا به آن اعتنا نمی کنند. این پیچیدگی به دلیل شرط عدالت، هم در شورای نگهبان و هم در خبرگان رهبری، در نظام جمهوری اسلامی به حداقل خود می رسد. علاوه بر اینکه بالاخره در مورد مجلس خبرگان انتخابات وجود دارد و مردم با سلیقه های مختلف به انتخاب می پردازند و اگر خاطر شریف شما باشد در دوره های مختلف گروه های متعددی با گرایش های مختلف لیست داده و مردم نیز با توجه به جهت گیری های خود به آنها رای داده اند که اگر شورای نگهبان می خواست با اعمال سلیقه افراد را تایید صلاحیت کند، اصلا وجود دو گروه مختلف معنا نداشت و باید یک لیست بیشتر وجود نداشت، در حالی که اینطور نیست. در تمام تایید صلاحیت ها، شورای نگهبان حداقل های صلاحیت را در نظر می گیرد تا از طیف های گوناگون در انتخابات شرکت کنند و شما وجود سلیقه های مختلف را در انتخابات شوراها، مجلس و ریاست جمهوری دیده اید، در مورد خبرگان نیز همینطور است.

قدیما;1000014 نوشت:
آیا وظیفه مجلس خبرگان نظارت بر باقی بودن شرایط رهبری بر فرد حاکم هست یا نه؟ مثلاً میزان ثروت رهبر و درآمد ایشان را پیگیری کنند و به مردم گزارش بدهند.

بر اساس اصل 107 قانون اساسی تعیین رهبر به عهده این مجلس است و بر مبنای اصل 108 این مجلس قوانین مربوط به خود را تصویب کرده و بر اساس اصل 111 قانون اساسی بر رهبر کنونی باید نظارت داشته باشند و اگر فاقد برخی شرایط رهبری شد، او را عزل کرده و فرد دیگری را به جای او نصب کنند. برای اجرای اصل 111 هیات تحقیقی توسط خبرگان تشکیل شده و وظیفه کنترل و نظارت را به عهده دارد.
[/]

عامل;1000254 نوشت:
این احتمال در دیگر نظام های دموکراتیک هم وجود دارد، اما با توجه به پیچیدگی نظام و توقف تبانی بر امور متعدد، این احتمال ضعیف شده و عقلا به آن اعتنا نمی کنند. این پیچیدگی به دلیل شرط عدالت، هم در شورای نگهبان و هم در خبرگان رهبری، در نظام جمهوری اسلامی به حداقل خود می رسد. علاوه بر اینکه بالاخره در مورد مجلس خبرگان انتخابات وجود دارد و مردم با سلیقه های مختلف به انتخاب می پردازند و اگر خاطر شریف شما باشد در دوره های مختلف گروه های متعددی با گرایش های مختلف لیست داده و مردم نیز با توجه به جهت گیری های خود به آنها رای داده اند که اگر شورای نگهبان می خواست با اعمال سلیقه افراد را تایید صلاحیت کند، اصلا وجود دو گروه مختلف معنا نداشت و باید یک لیست بیشتر وجود نداشت، در حالی که اینطور نیست. در تمام تایید صلاحیت ها، شورای نگهبان حداقل های صلاحیت را در نظر می گیرد تا از طیف های گوناگون در انتخابات شرکت کنند و شما وجود سلیقه های مختلف را در انتخابات شوراها، مجلس و ریاست جمهوری دیده اید، در مورد خبرگان نیز همینطور است.

سلام

برادر عزیز قانون اساسی برای یک زمان مشخص نوشته نشده.الان ما می گوییم رهبری فرد با تقوایی است و این دور تشکیل نمی شود، ولی همین قانون اساسی برای 500 سال دیگر هم هست، فقط کافی است فرد تغییر سیره دهد و از خوب به بد تبدیل شود و حداکثر 4 یا 5 سال صبر کند و ماهیت درون خود را نشان ندهد و در این مدت عناصر خود را در ریاست قوه قضاییه و به طبع آن شورای نگهبان و به طبع آن مجلس خبرگان قرار دهد.دیگر آن موقع مجلس خبرگان را انسان های با تقوا تشکیل نمی دهند.همیشه که آقای میرباقری زنده نیستند که بگوییم فرد با تقوایی است.

عامل;1000254 نوشت:
این احتمال در دیگر نظام های دموکراتیک هم وجود دارد

احسنت، جان کلام را گفتید. این مسئله در تمام سیستم های جمهوری و دمکراتیکی که من مطالعه کردم وجود دارد.

یعنی در آمریکا اسماً طبق قانون اساسی هر کسی می تواند رئیس جمهور شود ولی عملاً رئیس جمهور فقط از دو حزب جمهوری خواه و دموکرات انتخاب می شود.

در ایران هم اسماً شخص مخالف رهبر می تواند وارد مجلس شود ولی بعد از چند دور عملاً ما شاهد یک مجلس یک دست و هم صدا خواهیم بود.

این مسئله مشکل اساسی "جمهوری" به هر نوعی از آن است که در آن دور وجود دارد. ما برای رفع دور باید یک نهاد نظارتی بر مجلس خبرگان می داشتیم که باز هم احتیاج به تعیین صلاحیت داشت و باز هم در آن دور اتفاق می افتاد.

اسلام همیشه تاکید بر برتری فاضل بر مفضول دارد ولی ما در سیستم جمهوری می بینیم که غالباً به این خواسته نمی رسیم و در جمهوری غالباً مفضول بر فاضل برتری دارد.

عامل;1000254 نوشت:
برای اجرای اصل 111 هیات تحقیقی توسط خبرگان تشکیل شده و وظیفه کنترل و نظارت را به عهده دارد

این هیات نظارت عملکرد خود را چرا به مردم گزارش نمی کند؟ و اگر کرده چه زمانی بوده.

ما الان می دانیم حضرت علی(ع) 1400 سال پیش در چه خانه ای و با چه وضع مالی بوده و حتی چقدر ارث گذاشتند ولی این اطلاعات برای رهبری کنونی در هاله ابهام است. من رهبری را فرد ساده زیستی می دانم البته من هم اطلاع دقیقی از وضع مالی رهبری ندارم و از روی ظاهر و صحبت دیگران به این نتیجه رسیدم. ولی همه مثل من از روی ظاهر و سخن دیگران استدلال نمی کنند.

موفق و سربلند باشید@};-

اصلا موضوع شخص ولی فقیه نیست. موضوع نحوه عملکرد سیستم حاکم است. چرا که شورای نگهبان و مجلس خبرگان به طور مستقیم و غیر مستقیم قدرت را در شخص رهبری همگرا میکند. این که خیلی روشن و واضح است!
فرض کنید (فرض کردنش که اشکال ندارد!) . فرض کنید شخص رهبری از یک برهه ای تصمیم بگیرند که فردی مستبد باشند. سوال این است که آیا سیستم حاکم و نظام قانونی موجود، توان جلوگیری از این امر را خواهد داشت؟ به نظر میرسد که بسیار واضح است که خیر!

درنظام جمهوری اسلامی شورای نگهبان قدرت بلامنازعی دارد. هم در انتخابات تمام ارکان قدرت در نظام دست بالا را داشته و به طور کامل موارد را کنترل میکند. به این هم بسنده نشده و در طول عملکرد این ارکان مثلا مجلس به طور کامل بر عملکرد تقنینی نمایندگان قدرت وتو دارد. اعضای این شورا با اندکی تسامح عملا توسط شخص رهبری منتصب میشوند.

[="Tahoma"][="Black"]سلام

قدیما;1000290 نوشت:
فقط کافی است فرد تغییر سیره دهد و از خوب به بد تبدیل شود و حداکثر 4 یا 5 سال صبر کند و ماهیت درون خود را نشان ندهد و در این مدت عناصر خود را در ریاست قوه قضاییه و به طبع آن شورای نگهبان و به طبع آن مجلس خبرگان قرار دهد.دیگر آن موقع مجلس خبرگان را انسان های با تقوا تشکیل نمی دهند.همیشه که آقای میرباقری زنده نیستند که بگوییم فرد با تقوایی است.

این احتمالی که شما مطرح کردید، وجود دارد اما درصد این احتمال چقدر است؟
یعنی فردی مجتهد، زاهد و عالم یک عمر خوب زندگی کند تا خبرگان دوره قبلی او را صالح برای رهبری تشخیص دهند و بعد همین آدم تا چند سال دیگر هم حفظ ظاهر کند تا نوبت به دور جدید انتخابات خبرگان برسد. حالا دوره انتخاب شورای نگهبان هم او باید حفظ ظاهر کند و افرادی که سابقه خوبی داشته و از قدرت عملی و تقوایی بالایی برخوردارند را انتخاب کند وگرنه لو می رود و خبرگان کنونی می فهمند او در پی ایجاد لابی است. حالا فرض بگیریم شش نفر فقیه فاسد پیدا کرد و اینها هم حفظ ظاهر کردند تا زمان انتخابات خبرگان برسد و البته حقوق دانها هم باید با این شش نفر همراه باشند و این مستلزم انتخاب یک رییس قوه قضاییه فاسد است که این انتخاب هم ده ساله است و او باید چندین سال صبر کند تا این دوره ها را پشت سر بگذارد! حالا نوبت به انتخابات خبرگان می رسد که باید شورای نگهبان از بین متقاضیان خبرگان حدود سه برابر ظرفیت(یا کمتر یا بیشتر، بستگی به متقاضیان هر منطقه ای دارد) از فقهای مجتهد فاسد انتخاب کنند تا هر کدام که آمد بالا به فساد رهبر اعتراض نکند و مردم هم با وجود اینکه این افراد سالها بین آنها زندگی کرده اند و می دانند که این افراد فاسدند، به آنها رای دهند مگر اینکه بگویید این حدود دویست سیصد مجتهد دینی هم یک عمر حفظ ظاهر کرده اند تا زمان کاندیداتوری آنها فرا برسد!
اگر چه از نظر عقلی این احتمال ممکن است اما چند درصد به نظر شما این موارد را می توان کنار هم قرار داد؟ لطفا در زمان درصد گیری تفاوت زمان انتصاب رییس قوه قضائیه که ده سال است را با شش سال فقهای شورای نگهبان و همینطور زمان انتخابات خبرگان در نظر بگیرید و ببینید آیا عمر چنین رهبری کفاف این همه تبانی را می دهد؟ و آیا این مقدار مجتهد فاسد در کشور داریم و آیا می توان آنها را در یک جا جمع کرد؟
این همان فرضی است که از نظر عقلا درصد اتفاق افتادنش بسیار کم است اگر چه از نظر عقلی محال نیست و به قول شما همه نظام های دموکراتیک درگیر آن هستند.

قدیما;1000290 نوشت:
این هیات نظارت عملکرد خود را چرا به مردم گزارش نمی کند؟

این هیات در صورت دیدن خلاف، گزارش می دهد و در صورتی که مشکلی پیش نیامده چه بگوید؟ در ابتدای هر دوره خبرگان(یا اثنای آن) هم معمولا نامه ای مبنی بر کفایت رهبری صادر می شود.
[/]

[="Tahoma"][="Black"]سلام

manmehdiam;1000328 نوشت:
فرض کنید شخص رهبری از یک برهه ای تصمیم بگیرند که فردی مستبد باشند. سوال این است که آیا سیستم حاکم و نظام قانونی موجود، توان جلوگیری از این امر را خواهد داشت؟

خبرگان یک عنصر نظارتی است که از طیف های گوناگون در آن از سنی و شیعه حضور دارند و اگر عدم عدالت در رهبر را مشاهده کنند، از نظر قانونی حق عزل او را دارند.
این مطلب منافاتی با اختیارات رهبری که حتی مشروعیت ریاست جمهوری هم با اوست و به عبارتی در قانون اساسی مشروعیت نظام با اوست، ندارد و این قدرت با عدم عدالت او خود به خود برداشته شده و خبرگان قادر بر عزل او خواهند بود.

manmehdiam;1000328 نوشت:
درنظام جمهوری اسلامی شورای نگهبان قدرت بلامنازعی دارد. هم در انتخابات تمام ارکان قدرت در نظام دست بالا را داشته و به طور کامل موارد را کنترل میکند. به این هم بسنده نشده و در طول عملکرد این ارکان مثلا مجلس به طور کامل بر عملکرد تقنینی نمایندگان قدرت وتو دارد. اعضای این شورا با اندکی تسامح عملا توسط شخص رهبری منتصب میشوند.

در هر کشوری بالاخره یک ارگانی باید صلاحیت کاندیداها را تشخیص دهد و در جمهوری اسلامی این حق به ارگانی داده شده که فقها و حقوق دانهای آن چیزی جز اجرای قانون اساسی و اسلام را نمی خواهند. التبه همانطور که در دیگر کشورها ممکن است ارگان تشخیص صلاحیت خطا کند، این افراد هم مصون از خطا نیستند اما بحث اینجاست که آیا تبانی هم می کنند؟ به نظر با توجه به شرط عدالت و تقوا این امر بعید است.

اما در مورد حق وتو!
برادر حق وتو یعنی شما اگر مخالف باشی حتی اگر دلیل قانع کننده هم نداشته باشی، قادر خواهی بود رای اکثریت را ملغی کنی.
حالا مطابقت مصوبات مجلس با شریعت و قانون اساسی با تعریف وتو می سازد؟
آیا این افراد نظرات شخصی خود را بر مجلس تحمیل می کنند و هیچ کس هم حرفی نمی زند؟
شما سراغ دارید که مصوبه ای دقیقا مطابق با اسلام و قانون اساسی باشد اما توسط این افراد به دلخواه رد شده باشد؟ بسم الله بفرمایید ما هم استفاده کنیم...

[/]

عامل;1000450 نوشت:
این احتمالی که شما مطرح کردید، وجود دارد اما درصد این احتمال چقدر است؟
یعنی فردی مجتهد، زاهد و عالم یک عمر خوب زندگی کند تا خبرگان دوره قبلی او را صالح برای رهبری تشخیص دهند و بعد همین آدم تا چند سال دیگر هم حفظ ظاهر کند تا نوبت به دور جدید انتخابات خبرگان برسد. حالا دوره انتخاب شورای نگهبان هم او باید حفظ ظاهر کند و افرادی که سابقه خوبی داشته و از قدرت عملی و تقوایی بالایی برخوردارند را انتخاب کند وگرنه لو می رود و خبرگان کنونی می فهمند او در پی ایجاد لابی است. حالا فرض بگیریم شش نفر فقیه فاسد پیدا کرد و اینها هم حفظ ظاهر کردند تا زمان انتخابات خبرگان برسد و البته حقوق دانها هم باید با این شش نفر همراه باشند و این مستلزم انتخاب یک رییس قوه قضاییه فاسد است که این انتخاب هم ده ساله است و او باید چندین سال صبر کند تا این دوره ها را پشت سر بگذارد! حالا نوبت به انتخابات خبرگان می رسد که باید شورای نگهبان از بین متقاضیان خبرگان حدود سه برابر ظرفیت(یا کمتر یا بیشتر، بستگی به متقاضیان هر منطقه ای دارد) از فقهای مجتهد فاسد انتخاب کنند تا هر کدام که آمد بالا به فساد رهبر اعتراض نکند و مردم هم با وجود اینکه این افراد سالها بین آنها زندگی کرده اند و می دانند که این افراد فاسدند، به آنها رای دهند مگر اینکه بگویید این حدود دویست سیصد مجتهد دینی هم یک عمر حفظ ظاهر کرده اند تا زمان کاندیداتوری آنها فرا برسد!

سلام

دوست عزیز، ما باید در نظر بگیریم که خواندن چند کتاب و بستن چند متر پارچه بر سر برای کسی تقوا نمی آورد و روی پیشانی هیچ کسی ننوشته با تقوا و فاسق. حفظ ظاهر کردن هم کاری ندارد یک خانم با شوهرش 30 سال هم بستر است ولی نمی فهمد طرف مقابل چند زن دیگر هم دارد و پیدا کردن 200 تا روحانی فاسد هم کاری ندارد.همین الان هم شبهاتی درباره رئیس جمهور و رئیس قوه قضاییه هست که من با بحثی که با دیگر کارشناسان این سایت کردم فرمودند مصلحت است که برخورد نشود.پس توانایی بسیار زیادی در توجیه کردن امور غلط هم داریم.مردم هم که به قول حضرت علی(ع) دین فرمانروایان خود را دارند.

یعنی خیلی سخت نیست که ما حدس بزنیم در آمریکا همشه قدرت بین دو حزب می چرخد و در ایران یک فرد با تفکرات خاص می آید و در مجلس خبرگان اول مخالفانی دارد و در مجلس بعدی این مخالفان کمتر می شوند و در مجالس بعدی مجلس خبرگان هم صدا و یک دست داریم.

با این نوع سیستم های جمهوری احتمال رئیس جمهور شدن یک فرد ضد اسرائیل در آمریکا برابر با احتمال رئیس جمهور شدن یا رهبر شدن یک فرد با تمایل به صلح با غرب و اسرائیل است، یعنی عملاً صفر

در سیستم های جمهوری فعلی ما عملاً شاهد مهندسی شدن انتخابات و رای مردم هستیم.

یعنی یک لیستی جلو شما می گذارند که شامل نیمرو و املت و تخم مرغ اب پز و اشکنه است و همه ذاتاً یکی هستند و فقط شکلشان عوض شده.

عامل;1000450 نوشت:
این هیات در صورت دیدن خلاف، گزارش می دهد و در صورتی که مشکلی پیش نیامده چه بگوید؟

منظور من این است که از کجا می فهمند مشکلی نیست!؟

باید بررسی کنند که بفهمند مشکلی نیست.دقیقاً این بررسی ها کی انجام می شود و کی به مردم گزارش شده.

چند سال پیش من با یک نفر بحث می کردم( ان زمان من طرفدار دو اتیشه انقلاب بودم) توانستم ثابت کنم چون مدرکی نیست پس رهبری پاک هستند ولی وقتی گفتم رهبری فرد ساده زیستی است، ان فرد گفت رهبر چقدر حقوق می گیرد و چقدر در حساب بانکی خود دارد و خانه اش چند متر است من گفتم نمی دانم ولی از آقای پناهیان شنیدم رهبری ساده زیست هستند، او هم به حالت تمسخر به من خندید،من هم جوابی نداشتم بدهم.

____________________________

من هر چه تحقیق کردم نتوانستم نام افراد مخالف آقای خامنه ای را در چند دوره مجلس خبرگان اخیر پیدا کنم،شما پیدا کردید؟

موفق و سربلند باشید@};-

قدیما;1000483 نوشت:
چند سال پیش من با یک نفر بحث می کردم( ان زمان من طرفدار دو اتیشه انقلاب بودم) توانستم ثابت کنم چون مدرکی نیست پس رهبری پاک هستند ولی وقتی گفتم رهبری فرد ساده زیستی است، ان فرد گفت رهبر چقدر حقوق می گیرد و چقدر در حساب بانکی خود دارد و خانه اش چند متر است من گفتم نمی دانم ولی از آقای پناهیان شنیدم رهبری ساده زیست هستند، او هم به حالت تمسخر به من خندید،من هم جوابی نداشتم بدهم.

الان شما مگه حرف آقای پناهیان رو قبول کردی که حرف او هیات رو قبول کنی؟!
حالا پناهیان هیچی میگن خودیه ولی با این حرف مهاجرانی دیگه چی کار کنیم؟!!!
حتی یک نقطه خاکستری در زندگی رهبری نیست

حیات وحش;1000730 نوشت:
الان شما مگه حرف آقای پناهیان رو قبول کردی که حرف او هیات رو قبول کنی؟!

سلام

اگر گزارش مستدلی باشد،قبول می کنم

حیات وحش;1000730 نوشت:
حالا پناهیان هیچی میگن خودیه ولی با این حرف مهاجرانی دیگه چی کار کنیم؟!!!

موضوع این است که آقای مهاجرانی از کجا اینکه را متوجه شدند.

آقای مهاجرانی عضو حزب باد هستند هر طرف باد می آید به آن طرف می چرخند.

حیات وحش;1000730 نوشت:
حتی یک نقطه خاکستری در زندگی رهبری نیست

من هم همین عقیده دارم( بر اساس شنیده ها) ولی بهتر است گزارشی مستدل تهیه شود

موفق و سربلند باشید@};-

قدیما;1000733 نوشت:
موضوع این است که آقای مهاجرانی از کجا اینکه را متوجه شدند.

سلام
مگه فیلم رو ندیدی؟
میگه من چهار سال با ایشون همسایه نزدیک بودم و با هاش رفت و آمد داشته و میگه خونشون ساده بود و سه تا اتاق بیشتر نداشت.
فیلمو ببین
روی جمله آبی کلیک کن

حیات وحش;1000734 نوشت:
سلام
مگه فیلم رو ندیدی؟
میگه من چهار سال با ایشون همسایه نزدیک بودم و با هاش رفت و آمد داشته و میگه خونشون ساده بود و سه تا اتاق بیشتر نداشت.
فیلمو ببین

برادر گرامی،مهاجرانی می گوید من 34 سال پیش رفتم خانه آقای خامنه ای که رئیس جمهور بود و خانه ایشان ساده بود.

در حالی که منظور من یک سیستم است که هر سال وضعیت رهبری را بررسی و گزارش کند که ایشان چند تا خانه و با چه قیمتی دارد و چقدر در حساب بانکی خود دارند و بوجه در اختیار ایشان در کجا خرج شده،چقدر و در کجا سهام دارند و چقدر حقوق گرفته و غیره و وضعیت بستگان ایشان را هم بررسی کند و هر سال به مردم گزارش دهد.

نه اینکه مهاجرانی زمان دقیانوس رفته باشد خانه آقای خامنه ای و دیده باشد چقدر ساده است، خب مگر یک نفر نمی تواند چند خانه داشته باشد یا ادم خوبی باشد و بعداً بد شود،مثل بلعم باعورا

من مطمئن هستم اگر گزارش مستدلی تهیه شود باز هم یک لکه سیاه پیدا نمی شود، ولی همه مثل من فکر نمی کنند.من نقد عملکرد مجلس خبرگان را می کنم که وظیفه خود را انجام نمی دهد و اگر می دهد گزارش نمی کند به مردم،من نقد رهبری را نمی کنم.

موفق و سلامت باشید

[="Tahoma"][="Black"]سلام

قدیما;1000483 نوشت:
دوست عزیز، ما باید در نظر بگیریم که خواندن چند کتاب و بستن چند متر پارچه بر سر برای کسی تقوا نمی آورد

ما هم نگفتیم روحانی بودن فردی به معنای باتقوایی اوست.
در مقابل فسق عدالت قرار می گیرد و عدالت را از روی ظاهر افراد و عملکرد آنها به دست می آورند وگرنه اینکه چه کسی در دل چه دارد را فقط خدا می داند. آنچه هم در شرایط خبرگان ذکر شده همان عدالت است و این امر را مردم در فقیه شهر خود می بینند که اگر فرد فاسقی حتی اگر در لباس روحانی باشد را مردم می شناسند و به چنین شخصی رای نمی دهند، علاوه بر اینکه تایید چنین فردی توسط شورای نگهبان سوء ظن نسبت به آن ارگان ایجاد می کند.
لطفا در نظر داشته باشید که اعضای خبرگان از بزرگان شهرهای مختلف کشورند نه یک روحانی گمنامی که در یک مسجد مشغول است و کسی او را نمی شناسد.
در هر حال باید یک ارگانی نظارت بر رهبر داشته باشد و این ارگان اگر از بین افراد عادل باشد، احتمال تبانی کمتر خواهد بود و این همان نقطه قوت سیستم نظارت خبرگان بر رهبر است. واقعا پیدا کردن چنین عالمان فاسدی که در شهر های بزرگ و کوچک مشهور باشند، راحت است؟ لطفا با انصاف پاسخ بدهید.

قدیما;1000483 نوشت:
یک خانم با شوهرش 30 سال هم بستر است ولی نمی فهمد طرف مقابل چند زن دیگر هم دارد

شما ظاهرا زن نیستید که بفهمید با اولین حرکات مشکوک، زنها این مطلب را می فهمند یا حد اقل شک می کنند...>:/
کسی که ریگی به کفش داشته باشد بالاخره برای سوء استفاده از قدرت و ثروت یک جایی یا جاهایی خود را لو می دهد و اینطور نیست که تمام عمر را حفظ ظاهر کند.

قدیما;1000483 نوشت:
باید بررسی کنند که بفهمند مشکلی نیست.دقیقاً این بررسی ها کی انجام می شود و کی به مردم گزارش شده.

چه کسی قرار است بر رهبر نظارت کند؟ مردم یا خبرگان؟
این هیات گزارش خود را به مجلس خبرگان ارائه می دهد تا از احوال رهبر خبر داشته باشند و در صورت لزوم تصمیم درست را اتخاذ کنند.
مردم در این نظارت نقشی ندارند تا این گزارش را به آنها بدهند. البته خبرگان هم با دیدن این گزارشات و گاهی هم با نظارت شخصی خود، صلاحیت و لیاقت رهبر را در برخی از جلسات اعلام می کنند.
[/]

قدیما;1000746 نوشت:
مهاجرانی می گوید من 34 سال پیش رفتم خانه آقای خامنه ای که رئیس جمهور بود و خانه ایشان ساده بود.

این سخنرانی مال چند سال پیشه نه 34 سال پیش و مهاجرانی داره اعتقاد خودشو در مواجهه با رهبری میگه و این رو به عنوان نمونه میگه که من با ایشون همسایه بودم
دوره اصلاحات هم بالاخره با ایشون ارتباط داشته و این جمله: «حتی یک نقطه خاکستری در زندگی رهبری نیست» حاصل چندین سال مراوده و دیدن از نزدیک رهبریه

یه سوال از شما دارم:
اگر یه ارگانی باشه و هر سال هم گزارش مالی رهبر رو منتشر کنه، آیا میشه بهش خرده گرفت و گفت که این ارگان هم ساختگیه یا نه؟
می خوام بگم آیا این حرف شما شبهه ها رو از بین می بره؟ یا نه؟

راستی این مقاله رو هم ببینی بد نیست:



عامل;1000910 نوشت:
چه کسی قرار است بر رهبر نظارت کند؟ مردم یا خبرگان؟

هر دو باید نظارت کنند

جدا از مسئله نظارت اگر مجلس خبرگان گزارش نکند من از کجا بفهمم این مجلس کارش را درست انجام داده و دور بعد به این نمایندگان رای بدهم، علم غیب که ندارم

عامل;1000910 نوشت:
مردم در این نظارت نقشی ندارند تا این گزارش را به آنها بدهند

قبل از انتخابات مردم تاج سرند و همه کاره مملکت

بعد از انتخابات مردم نا محرمند

یک مقاله در پست 24 گذاشتم درباره اصل 142 قانون اساسی که درباره شفافیت مالی رهبری و مسئولین و آگاهی مردم از این اموال.اگر دوست داشتید مطالعه بفرمایید

حیات وحش;1000913 نوشت:
این سخنرانی مال چند سال پیشه نه 34 سال پیش و مهاجرانی داره اعتقاد خودشو در مواجهه با رهبری میگه و این رو به عنوان نمونه میگه که من با ایشون همسایه بودم
دوره اصلاحات هم بالاخره با ایشون ارتباط داشته و این جمله: «حتی یک نقطه خاکستری در زندگی رهبری نیست» حاصل چندین سال مراوده و دیدن از نزدیک رهبریه

جواب در جمله خودتان هست

مهاجرانی داره اعتقاد خودشو میگه

34 سال پیش رفته خانه رهبری دیده ساده است و به ساده زیستی رهبری تا الان پی برده، احتمالاً علم غیب دارد و با رفتن به خانه یک نفر به تمام اموال فرد اگاهی پیدا می کند و به وضعیت سال های بعد فرد هم پی برده.روحانی هم دهه 50 در خانه یک اتاقه زندگی می کرده ولی الان 500 متر خانه در ولنجک دارد.

دلیل مهاجرانی مانند خانه عنکبوت سست است.مهاجرانی می گوید در بچگی شیر خر خورده، احتملاً این هم از عوارض آن است.

شما به دلیل حرف مهاجرانی می گویید رهبری ساده زیست است و یک نفر به دلیل حرف روح الله زم می گوید رهبری ساده زیست نیست.برای من نه حرف مهاجرانی مستدل است نه اسناد آمد نیوز

حیات وحش;1000913 نوشت:
اگر یه ارگانی باشه و هر سال هم گزارش مالی رهبر رو منتشر کنه، آیا میشه بهش خرده گرفت و گفت که این ارگان هم ساختگیه یا نه؟

اگر دلالیشون مثل مهاجرانی باشد نه. ولی اگر مستدل باشد که چه میزان مثلاً ایشان بوجه در اختیار داشتند و چه مقدار خرج کردند و با اسناد رسمی باشد و قابل راستی آزمایی باشد بله. و هر کس این اسناد را قبول نکند از بی انصافی اش است .برای من اسناد مستدل قابل قبول است حالا اگر کسی این اسناد را قبول ندارد به قول شما اعتقاد شخصی خودش است.

حیات وحش;1000915 نوشت:
راستی این مقاله رو هم ببینی بد نیست:

این مقاله شماست:

هم چنین آیت اللّه مؤمن در این باره می‌گوید: (نظارت بر حسن انجام وظایف رهبری) لازمه اصل یکصد و یازدهم است چون در آنجا دارد که اگر خبرگان ببینند رهبر یا شرایط را از دست داده یا نمی‌تواند درست رهبری کند، رهبر را عزل می کنند، خوب لازمه‌اش این است که یک نظارتی داشته باشند برای اینکه ببینند که حسن انجام وظایف هست یا نیست.
در مقابل این نظریه برخی معتقدند که لازم نیست لحظه‌ به‌ لحظه و به صورت مستمر بر رهبری نظارت کرد. حجت‌الاسلام موسوی خوئینی‌ها در این باره می‌گوید: «اینکه اصل یکصد و یازده گفته است (اگر رهبر ناتوان شد، خبرگان چنین می‌کنند)، معلوم است این نظارت دم به دم و لحظه ای که لازم ندارد که ما هر هفته، هر ماه برویم و بگوییم: بیا صورت کارهایت را بده، نکند ناتوان شده باشی! معلوم است یک کسی که ناتوان از انجام وظایف رهبری می‌شود، نه تنها خبرگان می‌فهمند همه مردم می‌فهمند.»
این سخن که در فرض ناتوانی، همه مردم می‌فهمند، ارزش استدلال ندارد، زیرا الزماً همه صفات رهبری، برای همة مردم قابل تشخیص کامل نیست. مثلاً، اجتهاد مطلق یا تقوای لازم برای رهبری امت اسلام و مدیریت و قدرت کافی برای رهبری را نمی توان برای همگان روشن تلقی کرد.

پس طبق مقاله خود شما، سخن ایت الله مومن که می گوید نظارت باید باشد، سخن درستی است و سخن موسوی خوئی ها که می گوید نظارت دم به دم احتیاج نیست ارزش استدلال ندارد.

خب من هم که همین حرف ایت الله مومن را می زنم،من که چیزی غیر این را نمیگم.

مقاله ای درباره اصل 142 قانون اساسی که مربوط به شفافیت مالی رهبری و سایر مسئولین است:

در این مقاله کارشناسان به ضعف ها و کاستی های این قانون اشاره کردند و همچنین بر لزوم اگاهی مردم از اموال مسئولین تاکید شده

https://www.isna.ir/news/96061910650/

با سلام

عامل;1000455 نوشت:
خبرگان یک عنصر نظارتی است که

شما اگر فقط یک هفته به مشروح جلسات علنی مجلس شورای اسلامی گوش بدهید ملاحظه میکنید که در هر جلسه چند نماینده چندین تذکر به دولت و در بسیاری موارد شخص رئیس جمهور و سایر مسئولین دارند. فارغ از اینکه این تذکرات چقدر کافی است و یا چقدر وجاهت دارد ... بالاخره وجود امکان تذکر نمایندگان مجلس به دولت نشانگر این است که مجلس شورای اسلامی بر عملکرد دولت نظارت دارد.

حال همین موضوع را در مورد خبرگان ملاحظه بفرمایید. مثلا در طی حدود 30سال که رهبری فعلی در مقام ولی فقیه هستند آیا شما یک مورد ، و فقط یک مورد آن هم هرچقدر کم اهمیت باشد میتوانید بفرمایید که مصداق نظارت خبرگان بر رهبری باشد؟
یعنی در طی این 30 سال حتی یک مورد خیلی خیلی خیلی ضعیف هم خبرگان در شیوه زعامت ولی فقیه مشاهده نکرده؟؟؟!!!
شما میتوانید یک مثال نقض بیاورید که مصلوب الاختیار بودن خبرگان را دست کم در بعد نظارتی رد کند؟

عامل;1000455 نوشت:
شما سراغ دارید که مصوبه ای دقیقا مطابق با اسلام و قانون اساسی باشد

خوب موضوع این هست که مقام تشخیص دهنده بنده و شما و نمایندگان نیستند! شورای نگهبان است.
اصلا اجازه بدهید از یک زاویه دیگر به وجاهت شورای نگهبان نگاه کنیم.
از نظر شما چه اشکالی پدید می آید که شورای نگهبان اصلا راسا رئیس جمهور را انتخاب کند؟ اشکالش چیست؟ بالاخره همگی افراد فقیه و دانا و .... هستند و هم شناخت و هم انتخابشان خیلی هم بهتر از افراد عموم جامعه است.
مثلا شواری نگهبانی که از بین چند صد نفر کاندید ریاست جمهوری چهار نفر را واجد صلاحیت تشخیص میدهد . یعنی مثلا اگر هزار نفر شرکت کرده اند 966 نفر را فاقد شرایط دانسته اند . خوب وقتی رد کردن 966 نفر از نظر شما معقول و منطقی است چگونه میتوانید بگویید که 999 نفر را رد کنند اشکال پدید آمده؟

[="Tahoma"][="Black"]سلام
بابت فاصله ای که افتاد عذر می خواهم...

قدیما;1000920 نوشت:
جدا از مسئله نظارت اگر مجلس خبرگان گزارش نکند من از کجا بفهمم این مجلس کارش را درست انجام داده و دور بعد به این نمایندگان رای بدهم، علم غیب که ندارم

اینطور نیست که هیچ گزارشی داده نشود، کمیسیون تحقیق خبرگان هم نظارت بر رهبری دارند و هم نظارت بر نهادهای زیر مجموعه او و این گزارش را غالبا در جلسات خبرگان مطرح می کنند و گاهی نیز گزارش عمومی می دهند.
در همین رابطه مصاحبه ای با مرحوم هاشمی در زمان ریاست ایشان شده که در مورد میزان نظارت و سوال از کارهای رهبری است، در قسمتی از این مصاحبه ایشان می گوید:
اخیرا گروهی از آقایان(اعضای خبرگان) مسائل زیادی از قبیل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مسائل قضایی را خدمت رهبری مطرح کرده بودند و توضیح خواسته بودند، ایشان هم توضیح داده بودند. بنابراین اگر سؤالی بکنند، ایشان پاسخ می‏دهند و اگر مربوط به ایشان هم نباشد، می‏گویند این به کجا مربوط می‏شود.
بنابراین اعلام نکردن و عمومی نکردن بحث ها به معنای نبود نظارت و فرمالیته بودن این کمیسیون نیست و کم و بیش گاهی این گزارش ها را عمومی هم مطرح می کنند:
مانند اینجا

قدیما;1000920 نوشت:
قبل از انتخابات مردم تاج سرند و همه کاره مملکت بعد از انتخابات مردم نا محرمند

مردم همیشه تاج سرند!
اما قرار نیست که هم نماینده انتخاب کنند و هم خودشان به تحقیق شخصی بپردازند، اگر قرار بود خود مردم بروند تحقیق کنند، پس چرا نماینده معین کردند؟ ثانیا مگر تخصص و وقت این کار را دارند؟
بنابراین باید بین تاج سر بودن و مباشرتا دنبال کارهای تخصصی رفتن فرق بگذاریم و از اولی، دومی را نتیجه نگیریم!
[/]

[="Tahoma"][="Black"]سلام

manmehdiam;1001074 نوشت:
مثلا در طی حدود 30سال که رهبری فعلی در مقام ولی فقیه هستند آیا شما یک مورد ، و فقط یک مورد آن هم هرچقدر کم اهمیت باشد میتوانید بفرمایید که مصداق نظارت خبرگان بر رهبری باشد؟

عمومی نبودن تذکرات یا سوالهای اعضای خبرگان به معنای نبود آن نیست.
در پست قبل به این مطلب اشاره شده است.
شاید دلیل اینکه تذکرات یا سوالهای این اعضا به صورت عمومی مطرح نمی شود، جلوگیری از ایجاد جو تخریبی در جامعه باشد. هم بنده و هم شما در موارد بسیاری دیده ایم که مساله ای که ثابت نشده در فضای عمومی مطرح شده و تاثیر خود را گذاشته و حتی پس از نفی آن از طرف مطرح کننده کماکان در اذهان مردم باقی مانده است. شاید مطرح نکردن سوالات و ابهامات یا تذکرات خبرگان هم به همین منظور باشد.

manmehdiam;1001074 نوشت:
از نظر شما چه اشکالی پدید می آید که شورای نگهبان اصلا راسا رئیس جمهور را انتخاب کند؟ اشکالش چیست؟ بالاخره همگی افراد فقیه و دانا و .... هستند و هم شناخت و هم انتخابشان خیلی هم بهتر از افراد عموم جامعه است.

چرا همین اشکال نداشتن را در حکومت های دموکراتیک دیگر مطرح نمی کنید؟ مگر در این حکومت ها فیلتری برای ثبت نام و کاندیداتوری وجود ندارد؟ در حقیقت شورای نگهبان حداقل شرایط را لحاظ می کند که البته این حداقل برای ریاست جمهوری مسلما متفاوت است با نمایندگی مجلس یا شورای شهرها.
بالاخره ما یک قانون داریم که باید نهادی این قانون را در مورد کاندیداها اعمال کند و صلاحیت آنها را تشخیص دهد، تا مثلا یک فرد نالایق با تبلیغات و پول خرج کردن، رای عده زیادی را جمع نکند و آینده مملکت را به خطر بیاندازد. حالا اگر این نهاد شورای نگهبان نباشد، این اشکال شما مرتفع می شود؟ مسلما نه و همین اشکال در مورد آن نهاد هم وارد خواهد بود.
[/]

عامل;1001909 نوشت:
اینطور نیست که هیچ گزارشی داده نشود، کمیسیون تحقیق خبرگان هم نظارت بر رهبری دارند و هم نظارت بر نهادهای زیر مجموعه او و این گزارش را غالبا در جلسات خبرگان مطرح می کنند و گاهی نیز گزارش عمومی می دهند.
در همین رابطه مصاحبه ای با مرحوم هاشمی در زمان ریاست ایشان شده که در مورد میزان نظارت و سوال از کارهای رهبری است، در قسمتی از این مصاحبه ایشان می گوید:
اخیرا گروهی از آقایان(اعضای خبرگان) مسائل زیادی از قبیل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مسائل قضایی را خدمت رهبری مطرح کرده بودند و توضیح خواسته بودند، ایشان هم توضیح داده بودند. بنابراین اگر سؤالی بکنند، ایشان پاسخ می‏دهند و اگر مربوط به ایشان هم نباشد، می‏گویند این به کجا مربوط می‏شود.
بنابراین اعلام نکردن و عمومی نکردن بحث ها به معنای نبود نظارت و فرمالیته بودن این کمیسیون نیست و کم و بیش گاهی این گزارش ها را عمومی

سلام

برادر عزیز،این گزارش در سال 88 تهیه شده و در گزارش هم آمده که به خاطر شرایط حساس آن سال این گزارش ارائه شده و در آن به صورت خیلی خیلی کلی اعلام شده رهبر هیچ مشکلی نداشته.

در حالی که آنچه مدنظر من است گزارشی سالیانه با اسناد و جزئیات بیشتر است که اگر یک نفر مثل همان کسی که از من پرسید از کجا می دانی رهبر ساده زیست است، من هاج و واج بی جواب نمانم.

ولی باز هم همین گزارش کلی اگر هر سال ارائه شود باز هم یک قدم رو به جلو است و حداقل یک جواب می شود به مخالفین با اینکه حتی برای خودم هم همین جواب کلی زیاد قانع کننده نیست. این طور نباشد تا تقی به توقی خورد و کشور آشوب شد از سر رفع تکلیف و نمایشی 4 خط بگیم همه چیز رهبر خوب است و 20 خط هم مخالفینمان را زیر گزارش بکوبیم.

باز هم می گویم من اعتقاد به ساده زیستی رهبری دارم ولی اگر مدرک مستدل ارائه شود هم یقین آور است هم دهان مخالفین بسته می شود.انشاءالله یک روز مردم محرم باشند و بفهمند مسئولین نظام چه شرایط مالی و مدیریتی دارند.

موفق و سلامت باشید@};-

سخنان رهبری در درس خارج فقه:

امیرالمؤمنین میگوید حقی که شما پیش من دارید این است که هیچ رازی را از شما پنهان ندارم. مگر در جنگ و مسائلی که با دشمن طرف هستیم. بله! در مسائل امنیتی و نظامی، جای شفافیت نیست. اما در غیر اینها، مسئولان باید شفاف باشند و هیچ رازی را از مردم پنهان نکنند.

امیدوارم روزی رازی از مسائل مالی و مدیریتی مسئولین برای مردم پنهان نباشد

با سلام.

عامل;1001910 نوشت:
عمومی نبودن تذکرات یا سوالهای اعضای خبرگان به معنای نبود آن نیست.

اگر شما با یک پیش قضاوت وارد جواب دادن به سوال شوید خوب بدیهی است راه توجیه و خدای ناکرده مغلطه بسیار وسیع است! منتهی اگر قبول دارید که اینجا محفلی است برای اظهار نظر و اگر قبول دارید اظهار نظر آزادانه در جامعه فعلی و در نظام فعلی به رسمتی شناخته میشود خواهش دارم اندکی پیش داوری یا مصلحت یا هرچیزی که باعث جوابهای اینچنین میشود را کنار بگذارید و صادقانه نظرتان را بفرمایید.

این فرمایش شما که دیگر کار را تمام میکند! خوب اگر بفرض در یک زمانی یک رهبری داشته باشیم به غایت مستبد و فاقد تمامی صفات و شرایط رهبری ، و در آن شرایط هم اگر کسی از شما بزرگوار سوالی از نظارت بر رهبری بپرسد، همچنان شما خواهید توانست به این جواب خلاصه و مفید و مختصر کفایت کنید و بحث را تمام کنید. جز این است؟

عامل;1001910 نوشت:
شاید دلیل اینکه ....

به نظر شما مساله ای به این مهمی را میشود با یک شاید! آن هم شایدی که توجیه شرایط را نمیکند جواب داد. آیا بایسته نیست حتی همین شایدها و همین احتمالات که شما میفرمایید دست کم در متن قانون باشد؟! آیا نباید شیوه نظارت این مجلس روشن باشد؟ آیا نباید دست کم جوری نباشد که ظن این برود که اصلا نظارتی در کار نیست؟!
مگر الان هفته ای ده ها تذکر از صحن علنی مجلس به دولت داده میشود باعث تخریب دولت شده؟ این چه فرمایشی است که اگر موضوع نظارت خبرگان علنی شود باعث تخریب میشود. مجلس خبرگان باید موضوع نظارتی را که انجام داده و نتایجی که رسیده را همزمان به مردم گزارش و اعلام کند و بدیهی است اگر این امر به نحو صحیحی انجام شود باعث قوت نهاد خبرگان و نهاد رهبری خواهد بود. و در آن صورت میتوان مدعی بود که تمامی نهادهای نظام پاسخگو هستند.

تنها گزارشی که در این زمینه وجود دارد و شما هم به آن اشاره فرمودید و مربوط به سال 88 است اگر همان جمله ابتدایی را که قرائت میکنید حساب کار دست خواننده می آید که چگونه نظارتی انجام شده است!
ملاحظه بفرمایید:
«کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد در هیچکدام از اوصاف و شرایط مذکور در اصل پنجم و یکصد و دهم قانون اساسی در وجود رهبر معظم انقلاب کم و کاستی مشاهده نشد و هر چه جلوتر می رویم صفات لازم درخشانتر و درایت و مدیریت در حد اعلا در این ایشان متجلی می شود.»
چنین تفسیری کمابیش به توصیف امامت یک معصوم نزدیک تر است تا در مورد یک فرد جایزالخطا .

در ادامه پست قبل..
بدون اینکه بخواهم مقایسه ای در این مورد انجام دهم شما را ارجاع میدهم به آمار مضحکی که از نهادهای استبدادی در قرن معاصر در بعضی از کشورها ارائه شده است. حتما شنیده اید که مثلا قبل از سرنگونی نظام بعثی در عراق هر ساله جناب صدام حسین با رای نزدیک صد در صدی منتخب مردم بودند!
و یا هم اکنون در کره شمالی جناب رهبرشان هر ساله با انتخاب صددرصدی منتخب مردم میشوند.
و یا اصلا حکایت معروف مرحوم مدرس را که شنیده اید که در برابر انتخابات جناب رضاخان آن موقع فرمودند پس آن یک رایی که خودم به خودم دادم چه شد!!!!

مساله آن است که افراد و نظامها و نهادهایی در برهه ای که به ورطه استبداد می افتند چنین مطلق گرایی هایی که در دید اکثریت مضحک هم هستند ولی باز هم مشاهده میشود!
کدام انسان محقق و آزاد اندیشی در برابر چنین مطلق گرایی و چنان تقدس مابی که در حول این افراد یا نهادها تشکیل میشود میتواند حقانیت را به آنها بدهد؟
مع الاسف توصیف خبرگان در آن گزارش و به طور کلی نحوه تعامل ایشان با نهاد رهبری بیم آن را تقویت میکند که شرایط به سمت چنین ورطه ای پیش برود.
عرض مخلص این است که:
از آنجا که شخص ولی فقیه بالاخره داعیه تقدس و معصومیت که ندارد ،بفرض اگر حد اعلی اصفات رهبری و نهایت درایت و مدیریت هم در ایشان در نظر بگیریم باید عملکرد ایشان خالی از اشکال نباشد. و لذا اگر بواقع نظارتی در کار خبرگان میبود ، عملکرد ایشان می بایست دست کم به صورت سالیانه مورد کنکاش قرار میگرفت و نتیجه آن اعلام میشد. اگر هم معذوریتی در اعلام این گزارش میبود میشد این گزارش در چند بخش باشد . مثلا بخشی به مجلس شورای اسلامی..اعلام میشد که جنبه امنیتی داشت. و سایر موارد در اختیار همگان قرار میگرفت. و اگر حقیقتا جمهوریت نظام محلی از اعراب داشت پر واضح است که چنین نگاهی و چنین زمینه ای باعث تقویت هر دو نهاد رهبری و خبرگان میشد .

عامل;1001910 نوشت:
چرا همین اشکال نداشتن را در حکومت های دموکراتیک دیگر مطرح نمی کنید؟ مگر در این حکومت ها فیلتری برای ثبت نام و کاندیداتوری وجود ندارد؟

مساله این است که شورای محترم نگهبان صلاحیت را به شکل استصوابی بررسی میکند و سپس در انتخاب افراد وارد میشود و نه اینکه شرایط حداقلی را بررسی کند.
به عنوان مثال شما کنکور را در نظر بگیرید. سازمان سنجش قطعا برای داوطلبین داشتن مدرک دیپلم یا سایر شرایط عمومی را مورد بررسی قرار میدهد (بخشی که لازم است). و مثلا از 2میلیون شرکت کننده چند ده نفری شاید مدارک ناقص داشته باشند و قص .... و سایرین را تایید کرده و آنها به مرحله اصلی رقابت وارد میشوند. حال در نظر بگیرید که سازمان سنجش علاوه بر کنترل مدارک مورد نیاز، و قبل از رقابت داوطلبین، خودش وارد انتخاب افراد هم بشود و یا فقط گروه خاص و محدودی را برای رقابتی نسبتا آسان!! معرفی کند! اینجاست که کار اشکال پیدا میکند!

اگر شورای نگهبان فعالیتش محدود میشد به کنترل مدارک و بررسی شرایط عمومی کاندیداها هیچ کس وجود این مقدار نظارت را رد نمیکند. ولی این شورا به اسم تشخیص صلاحیت ، راسا به مرحله انتخاب وارد میشود. حال آنکه انتخاب به عهده مردم است.

[="Tahoma"][="Black"]سلام

قدیما;1001947 نوشت:
آنچه مدنظر من است گزارشی سالیانه با اسناد و جزئیات بیشتر است که اگر یک نفر مثل همان کسی که از من پرسید از کجا می دانی رهبر ساده زیست است، من هاج و واج بی جواب نمانم.

از نظر قانونی وظیفه خبرگان نظارت بر رهبری است و اگر رهبر شرایط رهبری را از دست بدهد، ملزم هستند اقدام کرده و رهبر را عزل کنند. اما ارائه گزارش به مردم و عمومی کردن این مسائل در قانون وارد نشده و بنده هم عرض کردم گاهی این گزارش را در سطح عمومی مطرح می کنند.
در مورد راضی کردن کسانی که در این زمینه بد بین هستند هم اگر شما گزارش مستدلی ارائه کنید، آیا واقعا این افراد قانع می شوند؟ نمی گویند این گزارش ساختگی است؟ این همه خاطرات مختلف از نزدیکان رهبری در مورد زندگی و منش رهبری وجود دارد، این خاطرات هم از افراد متعددی است که اولا وجاهت دارند و ثانیا تبانی همه آنها بر کذب و دروغ بسیار بعید است. همین موارد منش زندگی رهبری را نمایش می دهد که در این قسمت برخی از آنها بیان شده است.

در هر حال وظیفه خبرگان نظارت است و نه گزارش عمومی و این گزارش کمیسیون تحقیق در صحن خبرگان اعلام می شود، مگر اینکه به همت شما قانون جدیدی وضع شود و ایشان ملزم به اعلام آن در سطح عمومی شوند، هر چند کسی نخواهد باور کند حتی اگر صدها گزارش هم باشد، باور نمی کند...

[/]

[="Tahoma"][="Black"]سلام

manmehdiam;1002008 نوشت:
اگر شما با یک پیش قضاوت وارد جواب دادن به سوال شوید خوب بدیهی است راه توجیه و خدای ناکرده مغلطه بسیار وسیع است!

کدام جمله مغالطه است:
1. ما گزارشی ندیدیم، پس اصلا گزارشی نیست.
2. ندیدن گزارش دلیل بر نبود آن نیست.
در مصاحبه مرحوم هاشمی ایشان فرمودند که سوالات مطرح می شود و رهبری پاسخ می دهد، خب چه لزومی دارد مساله ای که برای برخی از اعضای خبرگان پیش می آید و با ارجاع و قانع شدن ایشان خاتمه می یابد، قبل از استفسار از رهبر در سطح عمومی مطرح شود و بعد بگویند که خب ایشان این جواب را دادند!

اصل کلام این است که خبرگان ملزم به تحقیق از شرایط و اوصاف رهبری هستند و اگر خلافی مشاهده کنند وظیفه دارند ایشان را عزل کنند. حالا شما بگویید چون در طی این سالها گزارشی نشده پس اینها با هم تبانی کرده اند یا اصلا در پی نظارت نیستند. به نظر شما این مغالطه نیست؟
توجه داشته باشید آنچه در قانون ذکر شده اعلام نداشتن اوصاف و شرایط رهبری است و گزارش باید زمانی باشد که خلافی مشاهده شود و عدم گزارش خلاف به معنای استمرار اوصاف و شرایط رهبری است. حالا در برخی موارد حساس این گزارش صلاحیت نیز ابراز می شود.

manmehdiam;1002008 نوشت:
خوب اگر بفرض در یک زمانی یک رهبری داشته باشیم به غایت مستبد و فاقد تمامی صفات و شرایط رهبری ، و در آن شرایط هم اگر کسی از شما بزرگوار سوالی از نظارت بر رهبری بپرسد، همچنان شما خواهید توانست به این جواب خلاصه و مفید و مختصر کفایت کنید و بحث را تمام کنید.

برادر با وجود خبرگان نوبت به انتخاب یا استمرار چنین رهبری نمی رسد.
اگر منظور شما صرف فرض است، این اشکالی ندارد اما اگر در عالم واقع بحث می کنید، چنین شرایطی مستلزم فساد تمام فقهای شورای نگهبان و خبرگان و قوه قضائیه و رهبر است. قبلا هم عرض شد این فرض محال عقلی نیست اما از نظر وقوعی بسیار بعید است و البته همین اشکال در دیگر نظام های دموکراتیک هم وجود دارد و ایشان به احتمال اندک اهمیت نمی دهند. به عبارت دیگر پذیرش این اشکال نقضی به معنای منتفی دانستن دموکراسی است و آیا می توان جایگزین بهتری برای آن پیدا کرد؟ پس علی رغم این اشکال خیر الموجودین همین است.

manmehdiam;1002008 نوشت:
شیوه نظارت این مجلس روشن باشد؟

نظارت این مجلس بر نهاد رهبری و ارگانهای زیر مجموعه آن در قانون بیان شده و منظور شما را از شیوه متوجه نمی شوم.

manmehdiam;1002008 نوشت:
باید موضوع نظارتی را که انجام داده و نتایجی که رسیده را همزمان به مردم گزارش و اعلام کند

خب این بیان شما که باید به مردم هم اعلام شود در قانون نیامده، مگر اینکه همت کنید و آنرا در قانون اساسی بگنجانید!
تغییر در قانون اساسی هم مستلزم رفراندوم است...
[/]

[="Tahoma"][="Black"]

manmehdiam;1002009 نوشت:
شخص ولی فقیه بالاخره داعیه تقدس و معصومیت که ندارد ،بفرض اگر حد اعلی اصفات رهبری و نهایت درایت و مدیریت هم در ایشان در نظر بگیریم باید عملکرد ایشان خالی از اشکال نباشد.

معلوم است که نه ایشان معصوم است و نه چنین داعیه ای دارد و حتی خود ایشان در مسائلی مانند کنترل جمعیت به اشتباه اذعان کرده است. اما وجود شرایط رهبری یک چیز است و خطا در برخی موارد چیز دیگری است. وظیفه خبرگان نظارت بر وجود و استمرار شرایط و اوصاف رهبری است. به عبارت دیگر برخی اوصاف مانند درایت یک ملکه را تشکیل می دهد و با فعل واحد متفاوت است. بنابراین تفاوت امام معصوم با رهبری که باید برخی شرایط مانند اجتهاد و درایت را داشته باشد فرق می کند. به نظر شما بین ایندو خلط کرده اید.

manmehdiam;1002009 نوشت:
اگر بواقع نظارتی در کار خبرگان میبود ، عملکرد ایشان می بایست دست کم به صورت سالیانه مورد کنکاش قرار میگرفت و نتیجه آن اعلام میشد.

در این جمله شما سه مرحله نظارت، کنکاش و اعلام به کار رفته و هر کدام به دیگری مستند شده، یعنی اگر نظارت هست، پس باید کنکاش هم باشد و اگر کنکاش هست، پس باید اعلام هم باشد.
در حالی که ممکن است نظارت و کنکاش باشد اما اعلام عمومی نباشد و این نتایج در سطح مجلس خبرگان اعلام شود. بنابراین اگر از نبود اعلام عمومی نتیجه بگیریم که کنکاش نیست پس نظارتی هم نیست، دچار مغالطه شده ایم.
باز هم عرض می کنم تا جایی که بنده اطلاع دارم در قانون اعلام عمومی قید نشده است و صرفا نظارت خبرگان بر اوصاف رهبری مطرح شده است.
[/]

[="Tahoma"][="Black"]

manmehdiam;1002011 نوشت:
مساله این است که شورای محترم نگهبان صلاحیت را به شکل استصوابی بررسی میکند

اینکه نظارت شورای نگهبان باید استصوابی باشد یا استطلاعی و همچنین از قانون اساسی کدام نظارت برداشت می شود، بحث گسترده ایست که تاپیک مستقلی را می طلبد.
بنده از عبارت شما نقد نظارت را برداشت کردم ولی اگر منظور شما نقد نظارت استصوابی است، بهتر است این سوال را به یک تاپیک تبدیل کنید البته اگر قبلا بحث اینچنینی مطرح نشده باشد.
[/]

عامل;1002030 نوشت:
خب این بیان شما که باید به مردم هم اعلام شود در قانون نیامده، مگر اینکه همت کنید و آنرا در قانون اساسی بگنجانید!
تغییر در قانون اساسی هم مستلزم رفراندوم است...

فکر می کنم چیزی که در این مملکت زیاد داریم همین قانون است و احتیاج به رفراندوم نباشد.در کلام امیر المومنین و کلام رهبری هم هست که به جز مسائل نظامی و امنیتی چیزی را از مردم مخفی نکنید و اصل 142 قانون اساسی هم درباره شفافیت مالی تمام مسئولین هست.

جدا از اینکه پاسخگو نبودن مجلس خبرگان به مردم ضعف قانون اساسی ما هست خود رفراندوم هم دو سوم مجلس باید تصویب کند که خود مجلس از زیر دست شورا نگهبان و قوه قضاییه و رهبری بیرون امده و دوباره مسئله دور را داریم.

مولا علی(ع):اگر مردم بر تو گمان بد برده و فکر کردند که تو به آن ها ظلم کرده ای ، با این که تو به حق بودن عمل ات آگاه تری ، مردم را نادیده نگیر و آن ها را توجیه کن و جریان امور را برای مردم روشن نما، تا علیه تو شورش نکنند؛ چرا که ممکن است واضح نشدن کارهای حکومت، مردم را به اشتباه بیندازد و در نتیجه ، مملکت آشفته شود.نهج البلاغه نامه 40

[="Tahoma"][="Black"]
پرسش:
وظایف خبرگان رهبری چیست و نظارت ایشان بر رهبر چگونه است؟

پاسخ:
بر اساس اصل 107 قانون اساسی تعیین رهبر به عهده این مجلس است و بر مبنای اصل 108 قانون اساسی، این مجلس قوانین مربوط به خود را تصویب کرده و بر اساس اصل 111 قانون اساسی بر رهبر کنونی باید نظارت داشته باشند و اگر فاقد برخی شرایط رهبری شد، او را عزل کرده و فرد دیگری را به جای او نصب کنند. برای اجرای اصل 111 نیز هیات تحقیقی توسط خبرگان تشکیل شده و وظیفه کنترل و نظارت را به عهده دارد.
از نظر قانونی وظیفه خبرگان نظارت بر رهبری است و اگر رهبر شرایط رهبری را از دست بدهد، خبرگان ملزم هستند اقدام کرده و رهبر را عزل کنند. اما ارائه گزارش به مردم و عمومی کردن این مسائل در قانون وارد نشده است، البته در برخی موارد حساس، این گزارش را در سطح عمومی مطرح می کنند. بر این اساس، آنچه در قانون ذکر شده اعلامِ نداشتنِ اوصاف و شرایط رهبری است و گزارش باید زمانی باشد که خلافی مشاهده شود و عدم گزارش خلاف، به معنای استمرار اوصاف و شرایط رهبری است.

اما اگر کسی بگوید: با توجه به اینکه احراز صلاحیت اعضای خبرگان توسط شورای نگهبانی که منصوب رهبری است، صورت می گیرد، نظارت ایشان نیز کم رنگ خواهد شد، باید گفت؛ این احتمال در دیگر نظام های دموکراتیک هم وجود دارد، اما با توجه به پیچیدگی نظام و توقف تبانی بر امور متعدد، این احتمال ضعیف شده و عقلا به آن اعتنا نمی کنند. این پیچیدگی به دلیل شرط عدالت، هم در شورای نگهبان و هم در خبرگان رهبری، در نظام جمهوری اسلامی به حداقل خود می رسد. علاوه بر اینکه بالاخره در مورد مجلس خبرگان، انتخابات وجود دارد و مردم با سلیقه های مختلف به انتخاب می پردازند و در دوره های مختلف، گروه های متعددی با گرایش های گوناگون لیست داده و مردم نیز با توجه به جهت گیری های خود به آنها رای داده اند که اگر شورای نگهبان می خواست با اعمال سلیقه، افراد را تایید صلاحیت کند، اصلا وجود دو گروه مختلف معنا نداشت و باید یک لیست بیشتر وجود نداشت، در حالی که اینطور نیست. در تمام تایید صلاحیت ها، شورای نگهبان حداقل های صلاحیت را در نظر می گیرد تا از طیف های گوناگون در انتخابات شرکت کنند و شاهد این مدعا، وجود سلیقه های مختلف را در انتخابات شوراها، مجلس و ریاست جمهوری و البته خبرگان رهبری است.

علاوه بر اینکه شرط(1) کاندیدای خبرگان، معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی و ارکان آن است، نه اینکه حتما موافق شخص رهبری باشد، بلکه وظیفه آنها نظارت بر رهبر است و این مستلزم بی طرفی و تیز بینی نماینده خبرگان است. فراموش نکنیم که نمایندگان خبرگان مجتهد بوده و غالبا یک عمر را به زهد و تقوا گذرانده اند و اینکه تبانی کرده و خطای رهبر را نادیده بگیرند یا خروج از عدالت او را در نظر نگیرند، امری بسیار بعید است. به همین دلیل گفته شده امکان عقلی دارد اما امکان عقلایی ندارد و این مقدار مسامحه در تمام نظامهای اجتماعی معقول و پذیرفته شده است.
بنابراین اگرچه احراز صلاحیت اعضای خبرگان توسط شورای نگهبان صورت می گیرد، اما با توجه به وجود سلیقه های مختلف در این مجلس و وجود عدالت و تقوای اعضاء خبرگان، این امر سبب سلب حریت و جدیت خبرگان در نظارت ایشان نخواهد شد و امکان تبانی بسیار بعید است.

پی نوشت:
1. مجموعه شرایط کاندیدای خبرگان از این قرار است:
الف) اشتهار به دیانت و وثوق و شایستگی اخلاقی؛
ب) اجتهاد در حدّی که قدرت استنباط بعض مسائل فقهی را داشته باشد و بتواند ولی فقیه واجد شرایط رهبری را تشخیص دهد؛
ج) بینش سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مسائل روز؛
د) معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی ایران؛
ه) نداشتن سوابق سوء سیاسی و اجتماعی.
[/]

موضوع قفل شده است