tarikh

آيا تاريخ قابل تكرار است؟

از روايات استفاده مي‏شود كه گذشته چراغ راه آينده است، امام علي(ع) به فرزندش مي‏فرمايد: از آن چه بوده، بر آن چه نبوده، استدلال كن كه كارها همانند هم و نظير يكديگرند"(1)
منظور از سخن آن است كه حوادث جهت شباهتي با هم دارند و هرگز مقصود آن نيست كه هر چه در گذشته واقع شده است، صورت تمام و كمال در آينده رخ دهد.
مشابهت غير از مطابقت است. در مطابقت، هماهنگي كامل لازم است، در حالي كه در مشابهت كافي است دو پديده از جهت خاص بر هم منطبق باشند.
در قرآن كريم بسياري از سنت‏هاي الهي درباره حوادث و پديده‏ها بيان شده است كه در همه جوامع و اعصار به طور يكسان اتفاق مي‏افتد.
از همين رو وقتي به گذشته نگاه مي‏كنيم، مي‏توانيم كشف كنيم كه چنين پديده‏اي در آينده نيز رخ خواهد داد(2)
البته در جامعه‏شناسي رويكردي مطرح شده است كه مي‏گويد:حوادث اجتماعي، حوادثي منفرد و غير قابل تكرار هستند، چون امور اجتماعي محصول افعال اختياري انسان‏هاست و شرايط اجتماعي هر روز تغيير مي‏كند،
پس نمي‏توان براي امور اجتماعي قانوني ثابت و يكنواخت در نظر گرفت، ولي اين رويكرد صحيح نيست.
علاوه بر شواهد تاريخي، مستندات نقلي و ادله شرعي نيز اين ادعا را تاييد نمي‏كند، مثلاً قرآن مجيد مي‏فرمايد: آيا گمان مي‏كنيد بدون آزمايش وارد بهشت مي‏شويد و آن چه در گذشته اتفاق افتاده، براي شما پيش نيايد؟"(3)
در روايات آمده است كه حادثه بني اسرائيل براي شما مسلمانان نيز رخ خواهد داد، ولي معناي تكرار حوادث آن نيست كه از تمام جهات مثل هم باشند
مثلاً ما مسلمان و آن‏ها از بني اسرائيل اند؛ پيامبر آن‏ها موسي و پيغمبر ما محمد(ص) است؛ آن‏ها در يك زمان بوده‏اند و ما در زمان ديگر، يعني اگر از هر جهت مثل هم باشند، حداقل از جهت زمان عين هم نخواهند بود.
و اما جهات اشتراكي در اين ميان وجود دارد، مثل انحراف امت موسي بعد از غيبت چهل روزه او و انحراف امت پيامبر(ص) بعد از رحلت حضرت و رها كردن اميرالمؤمنين(ع) (4)
پس نظريه صحيح، نه مطابقت كامل است و نه غير قابل تكرار بودن، بلكه تكرار حوادث در بعضي جهات صحيح است.

پي‏نوشت‏ها:
1 - نهج البلاغه، نامه 31.
2 و 3 - استاد مصباح يزدي، پند جاويد، ج 2، ص 248.
4 - همان، ص 255، با تلخيص.