یا زهرا س

ܓ✿ سـاعـتــ شـرعـی كـــربـلا ܓ✿

انجمن: 

زمان به ساعت شرعی كربلا، چرخید
نمای بسته ای از زخم خوردن خورشید

سكانس یك، دم سنگر، بریده ی یك سر
میان مین وتلاطم، فشنگ می رقصید

دو دست و پای بریده، بدن نه... خاكستر
نسیم شكل كفن شد، به زخم او، پیچید

میان آتش و خون، در میان آبی و بال
برای لحظه ی آخر جوانی اش را دید

دلش كه رفت به سوی شروع تازه تری
تنش به خاك رسید و گرفت نام شهید

سكانس دو، به تفحص، گروه تازه نفس
مكان، همان جا، آنجا كه عقل می ترسید

به جستجو كه رسیدند و یافتند فقط
پلاك و چفیه و مین، قبرهای تنگ و بعید

مرور وسعت تاریخ جنگ و دفتر خاك...
كه واژگان طلایی شور را بلعید


سكانس سه، كه فقط یا حسین(ع) و عطر گلاب
كه كاروان تفحص غریب و و خسته رسید

سكانس چهار و یك پیرمرد با یك عكس
جلورسید و هی بی اشاره می بارید

به هر كه آمد می گفت: صاحب این عكس
نبود بین شهیدان كاروان جدید؟

سكانس آخر این شرح را خدا دیده ست
نمای بسته ای از زخم خوردن خورشید

شاعر:شیدا شیرزادعراقی

[b]content[/b]