گوش دادن به موسیقی

موسيقي ( ما گوش نمي دهيم )

برگرفته از وبلاگ " من و زهراي خوبم "

آغاز داستان از اينجاست بود :

دوران راهنمائي كم كم با موسيقي انس گرفتم ،مجاز و غير مجاز از خارجي بگير تا ايراني اينور آبي و آنور آبي تا دوران دبيرستان ،كم كم براي خودم صاحب آرشيو هم شده بودم و منبع تغذيه ي دوستان .اواخر سال پيش دانشگاهي بساط موسيقي را جمع كردم تا مزاحم درسم نباشد و دوباره از سال اول دانشگاه شروع كردم و اينبار حرفه اي تر از قبل.تا اينجا كه بعضي اوقات روزي چهار پنج ساعت پاي رايانه يا واكمن بودم.يه واكمن حرفه اي سوني هم پدرم از لاهور پاكستان برايم خريده بود كه نظيرش را تا پنج سال بعد هم در ايران نديدم و البته خود اين واكمن مشوقي بود براي اينكه زمان بيشتري را با آهنگ تنها باشم.اين داستان ادامه داشت تا يك سفر .تعطيلات بين دو ترم بود كه يك سفر مشهد با قطار پيش آمد و البته تنها و بدون خانواده.با پسر يكي از اقواممان در مشهد رفتيم حرم پابوس حضرت بعد از نماز مغرب.وارد حرم شدم رسيدم نزديك ضريح ناگهان يك لحظه به خودم آمدم ديدم رسيده ام كنار ضريح سلطان انس و جن حضرت ثامن الحجج اما بي خيال از همه جا دارم زمزمه ميكنم:

بارون امشب ...توي ايوون ..مثل آزادي تو زندون .. و الي آخر

آنهائي كه با سياوش قميشي آشنا هستند ميدانند كه اين شعر از آلبوم" امير" اوست كه جزو اولين آلبوم هاي نامبرده به حساب مي آيد و البته آنموقع شايد اين آهنگ را صد بار گوش كرده بودم و ملكه ذهنم شده بود و حالا گستاخي ام به جايي رسيده بود كه رسيده بودم كنار جسم مطهر آقاي عزيزم و ورد لبهايم اين خزعبلات شده بود !! جائي كه ورد لبهاي علما آنجا الله نور السماوات و الارض مثل نوره كمشكاه فيها مصباح است ،ذكر شريف صلوات است يا سلام به حضرت .اينجا بود كه لرزيدم و اشكم روان شد مثل بچه هاي ننه مرده ..يه نگاه به خودم مي انداختم و نگاهي به حضرت ،سرتان را درد نياورم همانجا رو كردم به حضرت رضا و عرض كردم :

آقا جان معتاد شدم دست خودم نيست ،شما كمكم كن..از من ترك موسيقي از تو هم كمك و لطف.آنموقع البته مباني اعتقادي و عرفاني مواجهه با موسيقي را نمي دانستم ولي همينقدر برايم در آن لحظه مسجل شد كه بايد با موسيقي خداحافظي كنم.اين شد كه از آقا خداحافظي كردم و برگشتم تهران.بلافاصله وارد اتاقم شدم و همه آرشيوم را كه چند ده هزار تومان آنموقع پول برايشان داده بودم را پاك كردم بدون معطلي و تشكيك و كلي هم سي دي را شكاندم مثل كاري كه حضرت ابراهيم كرد با بتهاي بتخانه ي نمرود .شكستم و پاك كردم با قدرتي كه گرفته بودم از آقا .يه توبه ي سفت و سخت.البته اين اول كار بود و مهمترين قسمت ولي بعدها اينقدر درهاي رحمت عجيب و غريب به رويم باز شد كه اگر بخواهم همه را بگويم مثنوي مي شود هفتاد من.

همينقدر بدانيد كه هنوزم كه هنوز است بعد از ده سال هر وقت اين مار خوش خط و خال به سراغم مي آيد با همان منبع انرژي فراريش مي دهم و هنوز توبه ام را نشكسته ام به حول و قوه ي الهي.مهمترين چيزي كه بايد بدانيد اين است كه خوب حالا چه مي كني با خلا موسيقي.دقايق و ساعات فراغتت را با چه پر ميكني؟ كه بايد عرض كنم مونسم در اين چند سال ترتيل و صوت قرآن بوده و نواي مناجات مداحان بويژه چند سال با نواي مناجات مسجد كوفه حاج مهدي سماواتي صفا كرده ام و كلي هم سخنراني گوش كرده ام كه اگر از هر منبري يك نكته ياد گرفته باشم الان مي شود يك عالمه مطلب.جالب است موقع خواستگاري از زهرا باورم نمي شد او هم مثل من تارك موسيقي باشد و داشتم شاخ در مي آوردم و باورم نمي شد دختري بالاشهري پيدا كنم كه اهل موسيقي نيست و البته زهرا هم مثل من سوء پيشينه داشته اما او هم تحت تاثير مواردي ترك كرده بود اين معضل را يكسال قبل از اينكه من به خواستگاري اش بروم و حالا او هم به بركت اين كارش الان حافظ ۱۳جز قرآن است و هنوز هم بيشترين وقتش را در خانه با قرآن مانوس است.

اما جالب اينجاست كه الان هركداممان وقتي روزهاي جمعه ميخواهيم كاري در منزل انجام بدهيم مثلا كتابخانه را مرتب كنيم يا نظافت كنيم منزل را ،لب تاب را روشن مي كنيم و به فراخور زمان يا سخنراني گوش مي كنيم يا مداحي و البته زهرا روزها در منزل بيشتر اوقات در حال گوش دادن به ترتيل قرآن است و غبطه مي خورم به حالش خيلي ..

حالا هي بگوييد آدم متحجر گير نمي آيد

كلي حرف نگفته ماند و مباني اعتقادي مان را هم خيلي شرح ندادم و اصولا نپرداختم به اینها که علامه طباطبائی مارش اخبار را هم گوش نمی داد یا اینکه درختی است در بهشت که کسی که گوشش حرام شنیده باشد بی بهره است از صوت خوش آن درخت در بهشت ولي يك نكته را حيف است نگويم اين نوشتار حضرت امام روح الله در كتاب ارزشمند چهل حديثشان است كه :

اى عـزیـز، بـکـوش تـا صـاحب عزم و داراى اراده شوى ، که خداى نخواسته اگر بى عزم از این دنیا هجرت کنى ، انسان صورى بیمغزى هستى که در آن عالم به صورت انـسـان مـحـشور نشوى ، زیرا که آن عالم محل کشف باطن و ظهور سریره است . و جرئت بر مـعـاصى کم کم انسان را بى عزم مى کند، و این جوهر شریف را از انسان مى رباید. استاد مـعـظم ما، دام ظله ، مى فرمودند بیشتر از هر چه گوش کردن به تغنیات سلب اراده و عزم از انسان مى کند.

حتما ميدانيد كه مراد حضرت امام خميني از "استاد معظم ما"،منظور حضرت آيت الله شاه آبادي رحمت الله عليه است كه استاد اخلاق حضرت امام بودند و در حرم حضرت عبد العظيم مدفونند.

احکام موسیقی

حکم گوش دادن به موسیقی بدون کلام چیست؟
همچنین گوش دادن به ترانه هایی که جهت بیان حقوق بشر در قالب ترانه خوانده می شوند؟