کدورت

کدورت های من با خانواده ام بعد از ازدواج

با سلام

متاسفانه بعد از ازدواجم به خاطر مسائل جزئی کدورتهای زیادی شاید هفته ای یک بار بین من و پدر و مادرم پیش می اید مخصوصا مادرم.

با اینکه در اکثر اوقات خودم را حق به جانب میدانم اما بعد از ایجاد دلخوری بخاطر اینکه میگویم پدر و مادرم از من رنجیده شده اند هر چند خود را صاحب حق میدانم ، اما در نهایت بسیار احساس گناه به من دست میدهد و از اخر من باید عذر خواهی کنم!
این رویه باعث شده بعد از ازدواج حس کنم فاصله من با خانواده ام بیشتر شده و روابطمان انطور که دوست داشته ام گرم و گیرا نیست چون مثلا مادرم حس میکنه من و همسرم یک تیم هستیم و با ما احساس غریبگی میکند.

مثلا برخی از سوژه های ایجاد کدورت:

به من گیر میدهند که تو چرا مثلا برای همسرت چایی میریزی یا مثلا برایش صبحانه اماده میکنی؟ ( در حالیکه از هر5بار شاید یکبار من برایش چایی بریزم ) با اینکارها زنت پررو میشه و از این حرفای خاله زنکه! و همین شروع یک بحث و دلخوری میشه

یا گیر میدهند که تو چرا به همسرت گفتی فلان وسیله ( غیر ضروری ) را برای جهیزیه اش نگیرد و ...... و همین میشود شروع یک بحث و دلخوری و نهایتا عذاب وجدان من و عذر خواهی من علیرغم بی تقصیر بودنم!

بعد از این موارد به این نتیجه میرسم که مثلا جلوی خانواده خودم به همسرم محبت نکنم و یا اینکه مثلا برای مادرم دیگر از زندگی شخصی و تصمیمات زندگی مشترکم چیزی تعریف نکنم ... ولی اینها به نظر خودم پاک کردن صورت مساله هست، میخواهم مشکلم اساسی حل شود.

میخواهم دو طرف را داشته باشم ، هم همسرم را و هم روابط گرم و صمیمانه و بدون کدورت و سردی با والدینم
لطفا راهنمایی کنید.

برچسب: