پیامبر

***** اربعین حسینی = همایش عشق *****

انجمن: 

در آخرین روزهای زندگی پیامبر اسلام که آن حضرت در بستر بیماری بود و امیدی نیز به بهبودی ایشان نبود، اضطراب و دلهره مدینه را فراگرفته و همگان به هر شکل ممکن، پیگیر شرایط و اوضاع جسمانی پیامبر بودند.
حضرت فاطمه زهرا (س) دختر گرامی پیامبر اسلام در کنار بستر پدر حضوری دائمی داشت..
ابن عباس گفته است: پیامبر گرامی در حالی که سر او در آغوش علی بود جان سپرد..
در تمام روزهایی که پیامبر بستری بود فاطمه (س) در کنار بستر نشسته و لحظه‌ای از او دور نمی‌شد. ناگاه پیامبر به دختر خود اشاره کرد که با او سخن بگوید . دختر پیامبر قدری خم شد و سر را نزدیک پیامبر آورد . آنگاه پیامبر با او به طور آهسته سخن گفت. کسانی که در کنار بستر پیامبر بودند از حقیقت گفتگوی آنها آگاه نشدند.
وقتی سخن پیامبر به پایان رسید حضرت زهرا سخت گریست و سیلاب اشک از دیدگان او جاری شد. ولی مقارن همین وضع پیامبر بار دیگر به او اشاره کرد و آهسته با او سخن گفت. این بار فاطمه زهرا (س) با چهره‌ای باز و قیافه‌ای خندان و لبان پرتبسم سر برداشت. وجود این دو حالت متضاد در وقت مقارن حاضران را به تعجب واداشت.
آنان از دختر پیامبر خواستند از حقیقت گفتار پیامبر آگاهشان سازد و علت بروز این دو حالت مختلف را برای آنان روشن کند . حضرت زهرا فرمود : من راز رسول خدا را فاش نمی‌کنم.
پس از درگذشت پیامبر، حضرت فاطمه زهرا (س) روی اصرار، آنان را از حقیقت ماجرا آگاه ساخت و فرمود: پدرم در نخستین بار مرا از مرگ خود مطلع و اظهار کرد که من از این بیماری بهبودی نمی‌یابم. برای همین به من گریه و ناله دست داد، ولی بار دیگر به من گفت که تو نخستین کسی هستی که از اهل بیت من، به من ملحق می‌شوی. این خبر به من نشاط و سرور بخشید، فهمیدم که پس از اندکی به پدر ملحق می‌گردم.
روح مقدس و بزرگ آن سفیر الهی نیمروز دوشنبه در 28 ماه صفر به ملکوت اعلاء پیوست. امیرمؤمنان پیکر مطهر پیامبر را غسل داد و کفن کرد، زیرا پیامبر فرموده بود که نزدیکترین فرد مرا غسل خواهد داد و این شخص جز علی کسی نبود.
نخستین کسی نیز که بر پیامبر نماز گزارد امیرمؤمنان بود.
در مرگ پیامبر همه عالم گریان شد لذا امیر مومنان فرمود :
لقد قبض رسول الله صلی الله علیه و آله و ... فضجت الدار و الافنیه ملا یهبط و ملأ یعرج و ما فارقت سمعی هینمه منهم یصلون علیه حتی واریناه فی ضریحه. (1)
رسول خدا صلی الله علیه و آله قبض روح گردید در حالی که (گویی) در و دیوار خانه اش به ضجه در آمده بودند. گروهی (از فرشتگان) به زمین می آمدند و گروهی به آسمان می رفتند، گوش من از صدای آهسته ی آنان که بر آن حضرتنماز می خواندند خالی نمی شد، تا آنگاه که او را در ضریح خود به خاک سپردیم
.
پی نوشتها:
1- نهج البلاغه . خطبه 197

بررسی اعتبار حدیث «زن و نقصان عقل و دین» در کتب اهل سنت

سلام.
با حدیثی مواجه شدم که خیلی برام تعجب آور بود. ولی ظاهراً در کتبی مثل صحیح بخاری و صحیح مسلم هم اومده.

خرج رسول الله صلى الله عليه وسلم في أضحى أو فطر إلى المصلى فمر على النساء فقال يا معشر النساء تصدقن فإني أريتكن أكثر أهل النار فقلن وبم يا رسول الله قال تكثرن اللعن وتكفرن العشير ما رأيت من ناقصات عقل ودين أذهب للب الرجل الحازم من إحداكن قلن وما نقصان ديننا وعقلنا يا رسول الله قال أليس شهادة المرأة مثل نصف شهادة الرجل قلن بلى قال فذلك من نقصان عقلها أليس إذا حاضت لم تصل ولم تصم قلن بلى قال فذلك من نقصان دينها.

ممنون میشم اگر درباره ی این حدیث توضیح بفرمایید.

بررسی سندی حدیث ناراحت شدن پیامبر (ص) از حضرت زهرا (س)

[="Blue"]عرض سلام و ادب و احترام

در روایتی مشهور! بارها شنیده ایم که پیامبر اکرم ص در سفر بودند بعد از بازگشت از سفر دیدند حضرت زهرا س پرده ای رنگین به خانه شان زده اند و دستبندی به دست کرده اند از این کار ایشان ناراحت شدند و رفتند بیرون از خانه!
حضرت زهرا که متوجه شدند قضیه چیست آنها را دیگر استفاده نکردند! و پیامبر ایشان را برای ترک این عمل تحسین کردند

لطفا سند این روایت رو بررسی بفرمایید و علت رد یا تایید کردنش را ذکر کنید
گذشته از اینکه این سوال خودم هست ، سوال تعداد زیادی از دوستان شده که آیا واقعا یک معصوم از یک معصوم ناراحت شدند؟؟ قبل از هر گونه تفسیر حتما و حتما می خواهیم بدانیم حدیث صحت دارد یا نه
نکند این حدیث در کشف الغمه آمده است؟؟

بررسی سندی لطفا + متن عربی


با تشکر فراوان[/]

وحی؛ ارتباط واقعی با منبع قدسی یا بیماری روانی؟

سلام
دانشمندا یه آزمایشی انجام دادن تا محل مذهبو توی مغز پیدا کنن و در ادامه نتیجه رو میبینید!

ﻣﮑﺎﻥ ﺩﻗﯿﻖ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﻐﺰ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ

ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻋﺼﺐ ﺷﻨﺎﺱ ﻣﮑﺎﻥ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺩﻗﯿﻖ ﻣﻐﺰﯼ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩ، ﺛﺒﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎﺭﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺩﭼﺎﺭ ﺣﻤﻠﻪ ﺻﺮﻉ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺩﯾﻨﯽ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯿﮑﻨﺪ . ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺍﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭼﻬﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﮐﻨﺪ
ﻧﮑﺘﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﻗﻀﯿﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭ 64 ﺳﺎﻟﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﭘﺲ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﺮﺩ ﻧﺎﻣﻌﺘﻘﺪ ﺩﺭ ﺟﻠﻮﯼ ﻋﺼﺐ ﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﮑﺎﺷﻔﻪ ﺩﯾﻨﯽ ﻭ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؟
ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺩﭼﺎﺭ ﺻﺮﻉ ﻟﻮﺏ ﺗﻤﭙﻮﺭﺍﻝ ﺍﺳﺖ . ﻧﻮﻋﯽ ﺍﺯ ﺻﺮﻉ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁن ﺗﺸﻨﺞ ﺍﺯ ﻟﻮﺏ ﺟﻠﻮﯾﯽ ﺗﻤﭙﻮﺭﺍﻝ ﻣﻐﺰ ﻣﻨﺸﺎ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻋﺠﯿﺐ ﻭ ﻏﺮﺑﯽ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻫﺪ . ﺍﯾﻦ ﺻﺮﻉ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ ﯾﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﻮﻫﻤﯽ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺷﻮﺩ . ﺍﯾﻦ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺩﻭﺍﻡ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ . ﺩﺭ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺩﺭﻣﺎﻧﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺼﺮﻑ ﺩﺍﺭﻭﯼ ﺿﺪ ﺗﺸﻨﺞ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻨﺪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﺳﻘﻒ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﯿﺎﻥ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﺍﻭﺳﺖ . ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﺪﯾﺪ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﯿﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺨﺸﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻗﻮﻡ ﯾﻬﻮﺩ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﺪﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﺳﺘﮕﺎﻫﺎﯼ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﺩ ﻋﺼﺒﯽ، ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺑﺎ ﻗﺪﻡ ﺯﺩﻥ ﺩﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﺛﺒﺖ ﺷﺪﻩ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻋﻤﯿﻖ ﺩﯾﻨﯽ ﯾﮏ ﭘﯿﮏ ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ ﺩﺭ ﺑﺎﻧﺪ ﮔﺎﻣﺎﯼ ﭘﺎﺋﯿﻦ ‏( 40-30 Hz ‏) ﺩﺭ ﻗﺸﺮ ﺟﻠﻮﯾﯽ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ ﻣﻐﺰ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﺎﻭﺭﺍﯾﯽ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺷﺪ .ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻭﺍﺿﺢ ﺍﺳﺖ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻋﻤﯿﻖ ﺩﯾﻨﯽ ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻗﺸﺮ ﻣﻐﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺩ ﺭﺍ ﺩﭼﺎﺭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻣﺎﻭﺭﺍﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
گرداوری هانیه .ب
http://www.sciencealert.com/neuroscientists-have-recorded-the-brain-activity-of-a-man-at-the-exact-moment-he-saw-god

کشف برگ هایی از قرآن که قدمت آن به پیش از پیامبر ص می رسد! مگه داریم؟

انجمن: 

با سلام و عرض ادب
اعیاد شعبانیه رو خدمت عزیزان تبریک عرض می کنم
مسلمانان هیچ وقت تردید نداشته‌اند که متن موجود قرآن کریم همان متنی است که زمان رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌ و‌ آله) بر قلب نازنین حضرت نازل گردید. اگر بخواهیم این اطمینان مسلمانان را، در قالب دلیلی علمی عرضه کنیم، می‌‌توان گفت که قرآن به‌ صورت متواتر از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و هیچ یک از نسل‌ها در اینکه این همان قرآنی است که پیامبر آورده، تردید نکرده‌اند.
یعنی افرادی که قرآن را با الفاظ، عبارات و اعراب‌گذاری‌ آن برای ما نقل کرده‌اند، از نظر فراوانی به اندازه‌ای هستند که احتمال توطئه و توافق آن‌ها بر دروغ درباره‌ی ایشان تصوّر نمی‌شود. برای مثال بسیاری از مردم، برج ایفل را ندیده‌اند اما با توجّه به اینکه اخبار زیادی به دست ما رسیده که چنین برجی با نام ایفل وجود دارد، در وجود آن شک نداریم؛ قرآن‌کریم نیز از طریق تواتر بدون تردید و بدون هیچ تغییر و تحوّلی، به دست مسلمانان رسیده است.
محقّق قمی از بزرگان شیعه می‌‌گوید: «اما تواتر همه‌ی قرآن و وجوب عمل به آن‌چه امروز پیش روی ماست، شکی در آن نیست و شبهه‌ای بر آن وارد نیست».(«امّا تواتر القرآن فی‌الجملة و وجوب العمل بما فی أیدینا الیوم فمِمّا لاشکّ فیه ولا شبهة تعتریه». قمی، میرزا ابولقاسم. (1374ق.). قوانین الأصول. تهران: کتابفروشی علمیّة اسلامی، ص 403.)
علّامه جوادی‌آملی نیز می‌‌گوید: «در تمام عصرها، مصرها و نسل‌ها، طبقات انبوهی صدور همین مصحف کنونی را از شخص پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌ و‌ آله) که عصمت وی از هر جهت تأمین است، نقل کرده‌اند و آن حضرت، گرچه یک نفر است، ولی عصمت قاطع او یقین‌بخش است و چنین کتابی قطعی‌الصّدور خواهد بود».(جوادی آملی، عبدالله. (1382). نزاهت قرآن از تحریف. چاپ اوّل. قم: اسراء.ص 106.)

در برخی جوامع مجازی شبهه ای مطرح می شود بدین مضمون که: «برگ‌هایی از یک قران کهنه که بر روی پوست حیوانات دست نویس شده پیدا کردند که قدمت نوشتن و وجود آن را به سالیان پیش از تولد پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌ و‌ آله) می‌رساند»

در این تاپیک ان شاء الله به پاسخ این شبهه خواهیم پرداخت ...

یا حق

چرا پیامبر اسلام جانشین نگذاشت ولی خلیفه اول گذاشت؟!! (پاسخ به شبهه)

با سلام
لطفا اساتید جواب این شبهه وهابیون و ....بدهند
با تشکر

بارها می بینیم که مدعیان تشیع، شبهه افکنی می کنند که چرا پیامبر صلی الله علیه وسلم برای خویش جانشین تعیین نکرد ولی از آن طرف ابوبکر برای خویش عمر را به عنوان جانشین تعیین نمود؟؟!!
و اما پاسخ به این شبهه: باید گفت این شبهه و استدلال، بسیار سست و مضحک است و در واقع تناقضی آشکار است، چون از نظر شیعه این پیامبرصلی الله علیه وسلم نبوده که حضرت علی را به عنوان جانشین انتخاب کرده است، بلکه این امر از نظر علمای شیعه دستوری الهی بوده است، پس شیعه در واقع دارد می گوید که چرا ابوبکر جانشین گذاشت ولی خداوند نگذاشت؟؟!!!
خوب آیا این سخن منطقی است؟؟
عمل ابوبکر چه ربطی به دستورات الهی دارد؟؟ خداوند هر دستوری را صلاح بداند و اراده کند می فرستد و این چه ربطی به اعمال دیگران دارد؟؟!! اعمال دیگران که برای خداوند حجت محسوب نمی شوند و ما که نمی توانیم برای خداوند تعیین تکلیف کنیم. ولی علمای شیعه ظاهرا برای خدا نیز تعیین تکلیف می کنند!! در ضمن حضرت ابوبکر تنها حضرت عمر را به عنوان نامزد معرفی نموده است نه اینکه ایشان را به زور و یا با کودتایی بر مسند قدرت بنشاند و حتی در این امر با اصحاب دیگر نیز مشورت کرده است و سپس اصحاب با حضرت عمر بیعت نمودند و انتخاب خلیفه بدون بیعت و شورا ممکن نیست و این برای حضرت عمر نیز صادق بوده است.


در مورد مشورت حضرت ابوبکر با صحابه به برخی از روایات اشاره می کنیم: ابن سعد و طبری و غیره با اسانید متعددی روایت کرده‌اند که ابوبکر وقتی به بستر بیماری افتاد عبدالرحمان بن عوف را فرا خواند و به او گفت: در مورد عمر بن خطاب به من بگو. عبدالرحمان گفت: تو مرا از چیزی می‌پرسی که خودت آن را بهتر می‌دانی. ابوبکر گفت: گرچه بهتر می‌دانم.
عبدالرحمان گفت: سوگند به خدا او بهترین کسی است که مورد نظر شماست. سپس عثمان بن عفان را فرا خواند و گفت: در مورد عمر به من بگو. عثمان گفت: تو از همه ما به او آگاه‌تر هستی. گفت: با اینکه از شما به او آگاهترم (می‌خواهم نظر شما را بدانم).عثمان گفت: آنچه من در مورد او می‌دانم این است که درون او بهتر از ظاهر اوست، و در میان ما هیچ کسی مانند او وجود ندارد. ابوبکر گفت: خداوند بر تو رحم نماید، سوگند به خدا اگر او را ترک می‌کردم از تو فراتر نمی‌رفتم.
و با سعید بن زید اباالاعور و اسید بن حضیر و دیگر مهاجرین و انصار مشورت کرد. اسید گفت: او بعد از تو بهترین است، برای آنچه سبب رضامندی (خدا) می‌شود راضی می‌گردد، و بر آنچه سبب ناخشنودی (خدا) می‌شود ناخشنود می‌گردد، آنچه پنهان می‌نماید بهتر از آن چیزی است که اظهار می‌نماید، و هیچ‌کسی در به دست گرفتن این امر از او قوی‌تر نیست.


به علمای شیعه باید گفت که حضرت علی علیه السلام نیز جانشینی تعیین نکردند و چرا حضرت علی اینگونه عمل نمودند؟ شبهه افکنان شیعه فکر می کنند که می توانند با چنین شبهات بی پایه و اساسی در عقاید محکم و پاک اهل سنت خلل و خدشه وارد کنند در صورتیکه تنها خود را نزد عاقلان رسوا می نمایند. ایشان بدون درک واقعیات تنها به شبهه پراکنی می پردازند و دست به قیاسهای مسخره ای می زنند و مثلا شخص نبی را با غیر نبی مقایسه می کنند. یعنی شخصی را که مقید به وحی الهی است با شخصی که فاقد این امر است مقایسه می کنند.
آری حضرت محمد صلی الله علیه وسلم هیچگاه بدون اذن الهی، آن هم در امری به این مهمی کاری را نمی کرده و دستوری را صادر نمی کرده است، چون عواقب این دستور به پای اسلام و خدا گذاشته می شده است. هم اکنون نیز که فقهای شیعه، ولایت مطلقه فقیه و اولی الامری مردم را غصب کرده اند و هر روز در امر کشورداری و سیاست خرابکاری می کنند و جامعه را بسوی منجلاب هدایت می کنند، می بینیم که جوانان را دین گریز و اسلام ستیز کرده اند، چون برخی عوام این خرابیها و فساد را به پای دین گذاشته اند. آری مسئله خاتمیت با اوهام علمای شیعه در تضاد کامل است و سلسله ارسال حجج الهی به پایان رسیده و دیگر کسی اجازه ندارد خود را منصوب الهی معرفی کند.

بررسی حدیث: گردن زدن به خاطر دشنام به پیامبر

محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که مردی از قبیله هُذیل، به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله دشنام می گفت. خبر به پیامبر رسید. حضرت فرمودند: چه کسی او را کفایت می کند؟ دو نفر از انصار اعلان آمادگی کردند و به ناحیه «عربه» در نزدیکی مدینه رفتند. آنان مرد دشنام دهنده را یافتند و گردن زدند و نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشتند. محمد بن مسلم می گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم: اگر الان هم کسی سبّ پیامبر صلی الله علیه و آله کند، باید کشته شود؟ امام باقر علیه السلام فرمودند: اگر بر خودت نمی ترسی، او را بکش.محمد بن یعقوب الکلینی، الفروع من الکافی، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری، چاپ دوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362، ج 7، ص 267 / محمدحسن نجفی، همان، ج 41، ص 433 43430 پلاس وانhttp://lib.eshia.ir/11026/7/267 - شماره 33---لطفا در این باره توضیح بدید.

بررسی منبع این حدیث: «نوزادی امام حسین علیه السلام»

"ولم يرضع الحسين من فاطمة عليها السلام ولا من انثى، كان يؤتى به النبي فيضع إبهامه في فيه فيمص منها ما يكفيها اليومين والثلاث، فنبت لحم الحسين عليه السلام من لحم رسول الله ودمه(1) ولم يولد لستة أشهر إلا عيسى ابن مريم عليه السلام والحسين بن علي عليهما السلام.
منبعی که از الکافی پیدا کردم اینه:محمد بن يحيى، عن علي بن إسماعيل، عن محمد بن عمر والزيات، عن رجل من أصحابنا، عن أبي عبدالله عليه السلام
چندجا این حدیث هست!؟ و اینکه آیا مورد تاییده!؟

متن «نهج الفصاحه» : فرهنگ سخنان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم

[h=2]متن :::نهج الفصاحه::: (فرهنگ سخنان حضرت محمد (ص)[/h]

بسم الله الرحمن الرحیم

1.آفَةُ الشَّجاعَةِ البَغىُ وَ آفَةُ الحَسَبِ الاِفتِخارُ وَ آفَةُ السَّماحَةِ المَنُّ وَ آفَةُ الجَمالِ الخَيلاءُ وَ آفَةُ الحَديثِ الكَذِبُ وَ آفَةُ العِلمِ النِّسيانُ وَ آفَةُ الحِلمِ السَّفَهُ وَ آفَةُ الجُودِ السَّرفُ وَ آفَةُ الدِّينِ الهَوَى؛
سركشى آفت شجاعت است، تفاخر آفت شرافت است، منت آفت سماحت است، خود پسندى آفت جمال است، دروغ آفت سخن است فراموشى آفت دانش است، سفاهت آفت بردبارى است، اسراف آفت بخشش است، هوس آفت دين است

***** ربیع المولود = بهار ولادت *****


ربیع ناز مند با ناز آمد
دو بلبل بر سر آواز آمد
روید از باغبان گل بپرسید
کدامین غنچه در پرواز آمد؟