ولایت فقیه

ولایت فقیه در پرتو آیات قرآن

با سلام

شاید خیلی ها با دیدن تاپیک تعجب کنن .... :khandeh!:

قصد من اینه که تو این تاپیک ( با حضور فعال کارشناسان محترم ) یه مطلبی که میتونه برای هر کسی که قرآن رو می خونه و به اصطلاح در اون تدبیر می کنه پیش بیاد رو مطرح کنم و جواب ( منطقی ) بگیرم . یه جوابی که صریح و البته صحیح باشه !

قرآن ، سوره مائده ، آیه 55 محکم ترین و برترین دلیل شیعه برای اثبات " ولایت " حضرت علی که تقریبا هر کتابی در مورد ولایت علی نوشته شده به این آیه استناد کرده .

اول این آیه با کلمه " انما " شروع میشه ، انما در اصطلاح لغت از ادات حصر به شمار میاد و در زبان فارسی معنای " تنها و تنها " یا " فقط و فقط " میده .

خب این یعنی چی ؟ یعنی تو این آیه ولایت تنها و تنها یا فقط و فقط برای سه گروه ثابت میشه و برای غیر اونها نفی میشه ،

حالا اون سه دسته کیان؟

کل مسلمانان در دو تای اول یعنی خدا و پیامبر هیچ اختلافی ندارن ، اما اینکه سومین کسی ( یا کسانی ) که ولایت داره ( یا دارن ) مورد اختلافه . چون بحث ما در حدود اعتقادات شیعه س ، ما هم طبق نقل شیعه میریم جلو .

در حالت کلی اگه شما از هر روحانی و مرجعی سوال کنین ، میگن این آیه یه مصداق بیشتر نداره ، اون هم کسی نیست جز علی بن ابیطالب . ( ر.ج : تفسیر نمونه )

حالا اینکه ولایت بقیه ائمه از کجا میاد خودش سواله !!!

جواب این سوال رو برخی با حدیث جابر میدن ، اما خود اون افراد میدونن که راوی حدیث جابر ، یونس بن ظبیان ملعونه .

بر فرض این روایت رو هم بپذیریم ،

پس در نهایت ولایت دیگه خیلی هم ارفاغ بشه فقط برای سه گروه بیشتر ثابت نمیشه : خدا . پیامبر . ائمه اثنی عشر !!!

حالا سوال : 1 ) وقتی این آیه ولایت رو فقط در سه گروه میدونه که هیچ کدومشون هم شامل فقیه و فقها نمیشن ، پس این فقیهان گرامی از کجا برای خودشون ولایت اونهم از نوع مطلقه رو پذیرفتن ؟

دو تا خواهش : 1 ) لطفا از کلام فقها برای سخنان خودتون دلیل نیارید ، چون به قول معروف اونا برای نون ( یا نان ) خودشون آتیش ( یا آتش ) جم میکنن !!!

2 )دلایلتون از قرآن و احادیث باشه . احادیثم از احادیث صحیح باشه ، نه اینکه مثل توقیع و مقبوله افراد مجهول نقلش کرده باشن و مثل ارحم خلفایی مرسل باشه . روات ثقات و متصل به معصوم !!!

خدا خیرتون بده .

جزاکم الله خیرا .

بررسی سندی و دلالی روایات ولایت فقیه

سلام علیکم

در بحث ولایت فقیه روایاتی مطرح می شوند تا به اصطلاح مشروعیت آن را از دریچه نقل بررسی کنند . و می دانیم که ولایت فقیه یک نظریه سیاسی در فقه و کلام شیعه می باشد و از آنجا که نظریات فقهی همگی باید به زینت نقل مزین باشند ، در خصوص ولایت فقیه هم باید آیات و روایاتی موجود باشد .

در مورد اولی ( آیه ) باید گفت که هیچ آیه ای در قرآن به بحث ولایت فقیه اشاره نمی کند ، بلکه به عکس آیاتی هم هستند که ولایت مومنین را محدود و محصور در افرادی خاص و معین می کنند ( نساء 59 ، مائده 55 )

اما در مورد احادیث : در این میان احادیثی مطرح می شوند . اما آیا هر حدیثی قابل قبول است ؟

مسلما خیر ، پس باید احادیث ارائه شده بررسی شوند ،

به حکم صریح قرآن کریم اولین کار در بررسی اخبار و روایات ، بررسی ناقلین و گویندگان خبر می باشند

" يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ "

تفسير: به اخبار فاسقان اعتنا نكنيد! ( تفسیر نمونه 22 / 154 )



لذا بر اساس این آیه قرآن ( که در ابتدای اکثر کتب رجالی نیز آورده می شود ) اولین و مهمترین کار تعیین صداقت و یا کذب گفتار راویان خبر و حدیث می باشد .

پس از کارشناسان محترم در خواست دارم که روایات مربوط به ولایت فقیه را تک تک بررسی سندی نمایند :

برای شروع هم از دوتا از مهمترین روایات مربوط به این باب استفاده می شود :

1 ) مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَيْنِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا بَيْنَهُمَا مُنَازَعَةٌ فِي دَيْنٍ أَوْ مِيرَاثٍ فَتَحَاكَمَا إِلَى السُّلْطَانِ وَ إِلَى الْقُضَاةِ أَ يَحِلُّ ذَلِكَ قَالَ مَنْ تَحَاكَمَ إِلَيْهِمْ فِي حَقٍّ أَوْ بَاطِلٍ فَإِنَّمَا تَحَاكَمَ إِلَى الطَّاغُوتِ وَ مَا يَحْكُمُ لَهُ فَإِنَّمَا يَأْخُذُ سُحْتاً وَ إِنْ كَانَ حَقّاً ثَابِتاً لِأَنَّهُ أَخَذَهُ بِحُكْمِ الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ يُكْفَرَ بِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ (النساء -: 60 -) قُلْتُ فَكَيْفَ يَصْنَعَانِ قَالَ يَنْظُرَانِ إِلَى مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَإِذَا حَكَمَ بِحُكْمِنَا فَلَمْ يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُكْمِ اللَّهِ وَ عَلَيْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَيْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْكِ بِاللَّهِ قُلْتُ فَإِنْ كَانَ كُلُّ رَجُلٍ اخْتَارَ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِنَا فَرَضِيَا أَنْ يَكُونَا النَّاظِرَيْنِ فِي حَقِّهِمَا وَ اخْتَلَفَا فِيمَا حَكَمَا وَ كِلَاهُمَا اخْتَلَفَا فِي حَدِيثِكُمْ ( الکافی 1/68 )

2 ) ِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ سَأَلْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ الْعَمْرِيَّ أَنْ يُوصِلَ لِي كِتَاباً قَدْ سَأَلْتُ فِيهِ عَنْ مَسَائِلَ أَشْكَلَتْ عَلَيَّ فَوَرَدَ التَّوْقِيعُ بِخَطِّ مَوْلَانَا صَاحِبِ الزَّمَانِ ع أَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنْهُ أَرْشَدَكَ اللَّهُ وَ ثَبَّتَكَ إِلَى أَنْ قَالَ وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّه‏ عَلَيْهِم‏ ( وسائل 27/140 به نقل از کمال الدین )

از عزیزان درخواست دارم که همین دو روایت را بررسی سندی بنمایند . انشاءالله اگر صحت سند آن معلوم شد ، بحث دلالی هم صورت بگیرد . لیکن ابتدا فقط بررسی سندی !!!

و صلی الله علی سیدنا و نبینا و علی آله و صحبه اجمعین

با تشکر .

شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه»؛ آری یا خیر؟

دورد خدمت تمام سروران عزیز و گرامی.

چندی پیش در یکی از سایتها مطلبی را خواندم میخواستم بدانم نظر دوستان و کارشناسان در این باره چیست.

متن نوشته شده در وبلاگ:


آیت‌الله مرتضی تهرانی ضمن "مبهم و تفرقه‌افکن" خواندن شعار "مرگ بر ضد ولایت فقیه"، حذف آن را شرعا لازم دانسته است.
به گزارش ایسنا، متن اظهارات آیت‌الله تهرانی در این زمینه که پارسینه آن را به نقل از وبلاگ گوشه‌نشین رمزگو منتشر کرده است، در پی می‌آید:
«یکی از موضوعات مجهولی که طی این سی سال گذشته در بین جامعه متدینین بوده و احیانا مورد سوال قرار می‌گرفته، این بود که این شعار بعد از نمازها که در غالب مساجد از آن استفاده می‌شد و تبری می‌جستند از کسانی که تضاد دارند با ولایت و حاکمیت فقها و می‌گویند "مرگ بر ضد ولایت فقیه"، یک امر مجهولی بود بین نمازگزاران.
آنها این شعار را می‌دادند اما نمی‌دانستند معنایش چیست؟
در ذهنم بود تا اینکه احتمال دادم که تکلیف داشته باشم که در این مورد توضیح بدهم و با قرآن استخاره کردم که آیا این توضیحاتی که عرض می‌کنم مورد رضای خدا هست یا نه و استخاره خوب آمد.
این توضیح را از اینجا شروع می‌کنم. فقهایی که در بین شیعه هستند دو دسته‌اند:
1- بعضی معتقدند ولایت و صاحب اختیاری و نفوذ حکم فقیه اختصاص دارد به باب قضاوت یعنی مسائل قضایی در مرافعات … کسانی که این نظریه را دارند کم نیستند مثل شیخ انصاری رضوان‌الله تعالی علیه.
شیخ انصاری از شاگردان شیخ محمدحسن صاحب جواهر است. استاد ایشان محدوده ولایت و نفوذ حکم فقیه جامع‌الشرایط را در همه ابعاد زندگی انسان متدین می‌داند ولی شاگرد ایشان که شیخ انصاری رضوان‌الله تعالی علیه باشد محدوده وسیع را برای ولایت فقیه قائل نیست و محدوده را اختصاص می‌دهد به باب قضا (همان‌طور که گفته شد.)
2- گروه دوم کسانی هستند که نظرشان با مرحوم شیخ محمدحسن صاحب جواهر - استاد شیخ مرتضی انصاری - موافق است که محدوده نفوذ و تاثیر شرعی حکم فقیه و حاکم شرع جامع‌الشرایط را در تمام ابعاد زندگی انسان می‌دانند.
این (محدوده نفوذ ولایت فقیه) یک مسئله فقهی نظری مورد اختلاف بین علماست.
در زمان ما از کسانی که ولایت فقیه را محدود به باب قضا می‌دانست، مرحوم آیت‌الله العظمی خویی بود. وقتی که از نظر ایشان ولایت فقیه محدود به باب قضا باشد، نتیجتا حکم ایشان برای اول ماه مضان و اول ماه شوال در حق مقلدین خودش هم نافذ نمی‌باشد.
این مسائل را آهسته عرض می‌کنم بلکه در ذهن بعضی بماند چون مسئله ظریفی است … همین طور که عرض می‌کنم اگر ضبط می‌شود بر روی کاغذ بیاورید.
مشکلی که عجیب است این است که این مسئله برای ما در طول این سی و یک ساله حل نشده است.
اگر این مشکل حل می‌شد می‌فهمیدیم که این شعار "مرگ بر ضد ولایت فقیه" - نعوذ بالله - اشاره به امثال آیت‌الله خویی و مرحوم شیخ انصاری ندارد. که نعوذ بالله بگوییم مرگ بر این بزرگوارهایی که قائل به ولایت فقیه در کل ابعاد زندگی مسلمان و شیعه نیستند. چون اینها ضد ولایت فقیه نیستند.
ضد ولایت فقیه کسی است که حکم مجتهد و فقیه جامع‌الشرایط را در هیچ‌یک از ابعاد زندگی انسان متدین نافذ نمی‌داند و ما چنین شخصی نداریم.
بین علما کسی را نداریم که نظرش این باشد که فقیه عادل جامع‌الشرایط در هیچ یک از ابعاد زندگی متدینین نفوذ ندارد. یک نفر فقیه این‌گونه در این 1400 سال گذشته تا به حال از فقهای شیعه نداریم که این نظریه را داشته باشد. تا این شعار متوجه او بشود که وقتی گفته شود "مرگ بر ضد ولایت فقیه" دامان آن فقیه را بگیرد.
ما این‌گونه نداریم. آنکه ما داریم این است که گروهی می‌گویند محدوده ولایت فقیه منحصرا برای باب قضاست که نافذ است و حتی در اول شوال بودن و اول رمضان بودن هم حق حکم کردن ندارد و یک دسته هم مثل مرحوم شیخ محمدحسن صاحب جواهر معتقدند که فقیه نفوذ حکمش در همه ابعاد است.
پس بنا بر این یک زمینه‌ای برای اینکه این شعار متوجه به آن شود که ما ضد ولایت داشته باشیم بین علما ما نداریم.
دقت کنید. این یک مجهول بزرگی است که در بین متدینین نماز جماعت‌خوان هم هست و 31 سال است که این مسئله حل و کاملا روشن نشده.
اما از جهت دیگر ضرر این شعار این است که گروه های شیعه بر حسب اختلاف مرجعی که دارند اینها را رو در روی یکدیگر قرار می‌دهد. یعنی آنهایی که می‌گویند "مرگ بر ضد ولایت فقیه" معتقدند که نعوذ بالله امثال آیت‌الله خویی را طرد می‌کنند و اهانت می‌کنند و مقلدین مرحوم آیت‌الله خویی هم گمان می‌کنند که مقابله دارند با این گروه و اینها دو دشمن و در مقابل هم هستند. این نفاق و اختلاف کار دشمنان است. از انگلیس و آمریکا و دیگران. حتی اهل سنت هم این کار را نمی‌کنند.
…. برای اینکه دشمن اسلام و دشمن تشیع سوء استفاده نکند از این شعار مبهم و مجمل و دربسته که هیچ‌کس هم وقتش را ندارد برود و حلش کند، برای اینکه دشمن سوء استفاده نکند، بنده عقیده‌ام این است که لازم است شرعا این قسمت از شعار که گفته می‌شود "مرگ بر ضد ولایت فقیه" از بین شعار های متدینین برداشته شود و حذف شود.
بنده وظیفه شرعی خودم را عمل کردم. ای کاش این نکته و مطلب را از پیش دیگران متوجه می‌شدند و جلوی این جمله را می‌گرفتند. چون کسانی که این جمله مرگ بر ضد ولایت فقیه را می‌شنوند اگر هزار نفر باشند، 999 نفرشان معتقدند آن فقهایی که قائل به وسعت و پهناوری ولایت فقیه نیستند، باید بمیرند و حال آنکه در فقهای شیعه اصلا ضد ولایت فقیه وجود ندارد. خوب؛ آیا انسان، علیه کسی که وجود ندارد شعار می‌دهد؟
اینهایی را که عرض می‌کنم ضبط کنید و ببرید نزد مراجع، ببینید به کجای این حرف‌ها اشکال می‌گیرند؟
ای کاش این مراجع تقلید مردم را متوجه می‌کردند که شما دارید شعاری می‌دهید که نتیجه‌اش تفرقه و اختلاف بین شیعه است ...
سکوت در برابر این شعار مبهم که از آن برداشت بد می‌شود، از قصور و کوتاهی و اشتباه علماء است.»

لینک وبلاگ

ولایت فقیه یا ولایت شورای فقهاء؟

آیا روایاتی مبنی بر ولایت مطلقه ی فقیه داریم؟
اگر داریم پس چرا عده ای معتقد به ولایت شورای فقها هستند.
همچنین روایتی داریم که می فرماید در عصر غیبت (منظور کلمه عصر غیبت بوده) به راویان احادیث ما مراجعه کنید.
آیا این روایت دلیل بر ولایت شورای فقها نمی شود؟

لا اله الا الله و ولایت-مخصوص دهه فجر

بسم الله الرحمن الرحیم

این تاپیک مخصوص دهه فجر است

موضوع تاپیک اینه که این ولایت که تو اسلام انقدر بهش تاکید شده دقیقا چیه؟

در روایت داریم از پیامبر اعظم (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) :

قولوا لا اله الاّ اللّه تفلحوا

كلمه «تفلحوا» از واژه «فلاحت» به معناى رستن است و به كشاورز فلاّح گويند زيرا وسيله رستن دانه را فراهم مى ‏كند.
براى رستن دانه از زير خاك، سه مرحله لازم است:
1- ريشه خود را در عمق خاك فرو كند.
2- مواد غذايى لازم را جذب كند.
3- مانع بالاى سر خود را كنار بزند تا به فضاى باز برسد.

انسان نيز اگر بخواهد به فضاى باز توحيد برسد بايد عقايد خود را به استدلال و منطق عميق بند كند، از تمام امكانات موجود براى رشد خود بهره گرفته و جذب كند، موانع رشد را نيز از خود دفع كند. پس رستگارى در گرو عمق بخشيدن و تلاش و حركت در مسير الهى است

روایت فوق در پاسخ به اعرابی است که در مورد رستگاری از پیامبر سوال کرده بود

خب در آن روزگار که شرایط بسیار ساده تر از اکنون بود همین عبارت لا اله الا الله خیلی کامل بود و هنوز هم هست

بت و طاغوت آن زمان چه کسانی بودند؟

یک سری بت ساخته شده توسط سران بت پرست بود برای سرکیسه کردن مردم و انحراف مردم از توحید

در واقع عبارت لا اله الا الله در ابتدا تمام طاغوت ها و هرچه که در این مسیر بنده را منحرف میکند را پس می زند

حال می خواهد بت باشد یا سران بت پرست

حالا بیاییم یکم جلوتر

این تاپیک رو بخوانید

تلنگر امام رضا(علیه السلام) به ما مدعیان تشیع

حديث سلسلة الذهب یکی از معتبرترین احادیث شیعس

حضرت امام رضا علیه السلام در این حدیث می فرمایند:

کلمة لا اله الا الله حصنى فمن قالها دخل حصنى و من دخل حصنى امن من عذابى

بشروطها و انا من شروطها

خیلی بحثش جالبه خوب دقت کنید

از لحاظ کالبد جسمانی که امام رضا زمان پیامبر نبودند

امام رضا هم که جز حق نمی گویند

پس پیامبر به آن اعرابی در واقع ولایت رو هم گفته بودند

در واقع همش ولایته

ولایت باب رسیدن به خداست

حالا هر چه زمان جلوتر رفت شیعه شُعبه شُعبه شد.

از زمان پیامبر سقیفه اومد ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام رو از مردم دزدید

و بزرگترین انحراف بوجود اومد

حالا از اون به بعد به ازای هرکدام از ائمه یک سری انحراف درست شد

افرادی از این فتنه ایمان سالم بدر بردند که ولایتشون آپدیت بود (بهترین کلمه ای بود که میتونسم بگم)

این افراد بغضشون به طاغوت آپدیت بود

و حُبشون هم آپدیت بود

مثلا کسی که امام رضا رو قبول نداشت به امامت لزوما کسی نبود که امیرالمومنین رو قبول نداشت و بغضشمر و یزید رو بدل نداشته

ولی خب این فرد گمراهه

در زمان غیبت این سر در گمی خیلی بیشتر شد

هرچی از زمان پیامبر فاصله گرفتیم از شهود به سمت غیب پیش رفتیم

یعنی چی؟

پیامبر دست امیرالمومنین رو جلو اون همه آدم (البته در مورد خیلیاشون بلانسبت آدم) بالا بردند

ولی چی شد؟

براحتی با یه کودتا و تضعیف ولی زمان و البته بی تفاوتی مردم اون اتفاق افتاد

همین طور که جلو اومدیم این امام زمان آن دوره و عصر شناخت غیبی تری پیدا کردند

بطوری که در مورد آخرین امام همین وجودشون برای مردم مورد امتحان قرار گرفت

البته از این به بعد وارد فازی جدید شدیم

اعتماد!!!

مردم باید به خواص اعتماد میکردند

خواص افرادی مورد اعتماد بودند که ظرفیت دیدن وجود حضرت صاحب رو داشتند

یعنی حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها و حضرت حکیمه خاتون سلام الله علیها و تعداد انگشت شماری از افراد مورد وثوق شیعه

در مدت کمتر از 100 سال مردم برای غیبت کبری آماده شدند

یعنی توسط نائبی که اسماً توسط حضرت تایید شده بود

حالا نوبت این بود که مردم بدون اسم بردن در مورد شخص خاصی از وی تبعیت بکنند

زعیم

حالا چی شد که در بعضی دوره ها زعیم موفق تر بود بحثی جداست

ولی یکی از مهم ترین قضایا بحث وحدت حول این زعیم بود

دشمن اومد همین وحدت رو زد و زعیم رو از چشم مردم انداخت

از بعد غیبت کبری مورد زیاد داشتیم که کسی همه چیزو هم قبول داشت حتی نائبان خاص

ولی با زعیم مشکل داشت

این همان بحث آپدیت بودنه

البته تو زیارت عاشورا هم این عبارت رو داریم

انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی يوم القيامه

توقف در طاغوت 1000 سال گذشته عملا انحرافه

الان طاغوتی داریم که همان کار فلان طاغوت رو میکنه و کسی هم بهش فکر نمیکنه

و زعیمی هم داریم که همان دشمنی ها باهاش میشه و همان جهاد و تلاش رو داره و باز هم آن طور که باید کسی توجه نمی کنه(البته به نسبت فرد عادی و معصوم)

دوستان شاید تو دلشون بگن چرا انقدر میگی حجتیه!!!!

چون اینها فتنه گران آینده هستند

خیلی خیلی زیاد دیدم که میگن ما 12 امامی هستیم نه بیشتر!!!

حرف حقیست که به منظور باطل به زبانشون جاری میشه

الغرض!!!!!

ولایتمون رو آپدیت کنیم و همین طور تبریمون رو در مورد دشمنان روز اسلام که یک موقع در امتحان قبل از ظهور مردود نشیم.




توجه کنید به روز بودن به معنی ادامه این راه است نه فراموش گذشته



دشمن گذشته + دشمن حال را لعن کن


اگر دیدید کسی این مشکل رو داره یا جاهله* یا منحرف

پیشاپیش فرا رسیدن سالگرد طلوع فجر انقلاب اسلامی که فجر ابتدایی ظهور بود رو به همتون تبریک میگم

*جاهل یعنی کسی که نمیداند ، توهین نکردم

حدّ يَقفِ فشار آمريكا كجاست؟؟؟ آن را مشخّص كنيد!

بسمه تعالی

گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس در سال 1382
بازخوانی این بیانات، در این ایام خالی از لطف نیست.

دشمن، سياسى و سياستمدار است؛ مغزِ طرّاحِ سياسى دارد، فكر مى‌كند كه چه‌كار بايد بكند. يكى از طرّاحيها اين است كه حرف آخر را اوّل نزنند؛ آرام آرام و بتدريج طلبكارى ايجاد نمايند و طرفِ مقابل را وادار به عقب‌نشينى كنند. به‌مجرّدى كه عقب‌نشينى كرديد، طلبكارى ديگرى شروع خواهد شد. حالا بعضيها مى‌گويند چيزى بدهيم، چيزى بگيريم! بدهيمش درست است، بگيريمش درست نيست؛ هيچ چيز نخواهند داد. شعارهايى را درست مى‌كنند؛ ايران را در محور شرارت گذاشته‌اند. فلان كارها را بكنيم تا ما را از محور شرارت بردارند! اين شد حرف؟! غلط كردند گذاشتند كه حالا بخواهند بردارند. دوباره و هر وقت لازم شد، ما را در محور شرارت مى‌گذارند. اگر قرار است قدرتى اين امكان و توان را پيدا كند كه اخمهايش را در هم بكشد و بگويد من قوى هستم و مى‌زنم و مى‌بَرم و مى‌بندم؛ حواستان جمع باشد، انسان جا بخورد، اين جاخوردن، حدّ يقف ندارد؛
شما اين سنگر را عقب مى‌نشينيد، فرض كنيد فلان الحاقيه را قبول مى‌كنيد، بعد يك مطالبه ديگرى را مطرح مى‌كنند: فلان دولت غيرقانونى را به رسميت بشناسيد! باز همان فشارها و همان تهديدها. به‌مجرّدى كه فلان دولت غيرقانونى را به رسميت شناختيد، باز يك درخواست ديگر مطرح مى‌شود: اسم اسلام را از قانون اساسيتان برداريد! شما بايد ذرّه‌ذرّه عقب بنشينيد؛ اين حدّ يَقِفى ندارد. من اين موضوع را بارها به بعضى از مسؤولانى كه دچار وسوسه و واهمه‌هايى بودند، گفته‌ام كه حدّ يَقفِ فشار آمريكا كجاست؛ آن را مشخّص كنيد، كه اگر به آن‌جا رسيديم، ديگر بعد از آن هيچ فشارى عليه ما نخواهد بود. من عرض كنم حدّ يقف كجاست؟
آن‌جايى است كه شما - كه چنين حقّى را نه شما داريد، نه من - از طرف ملت ايران اعلام كنيد كه ما اسلام، جمهورى اسلامى و حكومت مردمى را نمى‌خواهيم؛ هر كسى كه شما مصلحت مى‌دانيد، بيايد در اين مملكت حكومت كند! اين حدّ يَقِف است؛ اوّلِ اسارت مملكت. مگر مى‌توانيم؟ من و شما مگر مى‌توانيم مملكت را به دست دشمن بدهيم؟ مگر ما چنين حقى داريم؟ اين ملت ما را براى اين سرِ كار نياورد.


http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3179

آیا اعتقاد نداشتن به ولایت فقیه گناه است و باید به خاطر آن به جهنم رفت؟

باسلام دوستان
کسی رو فرض کنید که نماز میخونه و حتی الامکان گناه نمیکنه و اصول و فروع دین رو رعایت میکنه و درکل از لحاظ دینی در حد نرمالی هستش.....

حالا اگه بیاد بگه به ولایت فقیه به این شکل اعتقادی ندارم،آیا باید به جهنم بره و به قول بعضی از برادران بسیجی کفر گفته؟؟!

اصلا آیا به عنوان یک عقیده ی شخصی من میتونم بگم ولایت فقیه رو اینجوری قبول ندارم؟؟

آیا شکل فعلی ولایت فقیه صحیح است؟

با سلام
دوستان مدتی است سوالی درباره ی ولایت فقیه در ذهنم شکل گرفته....خواهشا نگید ضد انقلابی و اینجور حرفا...به هر سوال سواله...
تا آنجا که من میدانم سیستم ولایت فقیه را امام خمینی طراحی کردند بر اساس اطلاعاتی که داشتند...
حالا من سوالم اینه که با توجه به اینکه این طراحی مال سی چهل سال قبله و حتی شایدم قبل تر و از طرفی با اینکه قبول دارم امام خمینی بسیار با سواد بودنداما ایشون که درس سیاست نخونده بودن...از کجا معلوم که این شیوه و جایگاه ولی فقیه درست باشه؟؟
یا اصلا مورد نظر امام زمان باشه؟
یا آیا اختیارات فعلی ولی فقیه در نظام ما صحیح است؟
آیا این شیوه ی ولایت فقیه باعث تمرکز قدرت بر یک شخص به مدت طولانی نمیشه؟
آیا ولایت فقیه میتونه به صورت دیگری باشه؟
خیلی ممنون میشم اگه جواب بدید...

شیخ انصاری و ولایت مطلقه فقیه

آقای خراسانی در شرح مکاسب ج6ص387 از شیخ انصاری چنین نقل میکند:بالجمله هیچ دلیلی مبنی براینکه ولایت مطلقه فقیه مثل ولایت ائمه باشد نداریم و اطاعت فقیه مثل اطاعت معصوم باشد و کسی قایل به ولایت مطلقه فقیه باشد از خرط قتاده مشکل است(مضمونا نقل کردم)
لطفا مستند و بدون مغالطه باشد

آیا ولایت فقیه می تواند برای افراد غیر مسلمان نیز باشد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام به شما کاربران عزیز و ارجمند
رهبری نظام مقدس جمهوری اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله) فردی مسلمان عالم سیاستمدار با ایمان با تقوا صبور و .... است.
ایشان فردی مسلمان هستند و ما ایشان را ولی فقیه خود می دانیم.
اما یک سوال:
آیا افراد غیر مسلمان می توانند ایشان را ولی فقیه خود نیز بدانند؟ اگر می توانند لطفا مرا توجیح کنید.