وضو

نحوه گرفتن وضو با انگشتر و النگو و دستبند و... === «سوال شرعی»


بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام و احترام

اگر میشه نحوه وضو گرفتن با انگشتر، دستنبد و النگو (خصوصا النگو که نمیشه به راحتی از دست دربیاریم) رو دقیق بفرمایید.

میشه النگوها پایین دست باشه و وقتی بالا رو شستیم النگو رو بدیم بالا و ادامه دست رو بشوریم؟

با تشکر

مرجع تقلید: آیت الله سیستانی حفظه‌الله

آیا شما هم قبل از خواب وضو می‌ گیرید؟

[="Green"]

آیا شما هم قبل از خواب وضو می‌ گیرید؟
[/]


چرا فقط این اعضای چهارگانه وضو داده می‌شوند ؟

می‌گوییم به جهت این که وقتی انسان در مقابل پروردگار خود می‌ایستد
اعضای وضو ظاهر و آشکارند ،
زیرا باپیشانی سجده کرده و با دست‌های خود سؤال می‌کند
و با سر خود متوجه رکوع و سجدهمی‌شود
و به وسیله پاها قیام و قعود می‌کند ،
پس در نتیجه باید این اعضای چهارگانه پاک و تمیز باشند.

سوال متفرقه احکام

انجمن: 

با سلام مرجع تقلید امام خامنه ای

1- من حدود چند سال است نسبت به عباداتم خیلی حساس شده ام به طوری که به وضوح می بینم که وضو رابیشتر از عموم مردم طول می دهم یا در اینکه عملی را انجام داده ام یا نه زیاد شک می کنم اما نمی دانم به حد کثیر الشک رسیده ام یا نه و یا باید به شک خود اعتنا کنم یا نه. فرق کثیر الشک با وسواس چیست آیا من وسواس هستم؟ راستش را بخواهید زمینه وسواسی در من وجود دارد و علت آن هم فکر کنم ارثی است آیا اگر احساس کنم یا بیم آن داشته باشم که واقعا وسواس شوم یا بدتر شوم می توانم به شک هایی که برای مردم عادی موجب بطلان عبادتهایشان می شود اعتنا نکنم؟ برایم زیاد پیش می آید که شک میکنم نماز خوانده ام یا نه یا وضو گرفته ام یا نه یا همان لحظه شک میکنم آیا این اشیائ را طاهر کرده ام یا نه. البته من همه اشیاء را پاک می دانم و حاضرم با پای برهنه تمام شهر و آبهای توی جوب را قدم بزنم و از نظر نجاست برایم مشکلی ایجاد نمی کند چون یقین ندارم که آنجا که قدم زده ام نجس بوده اما زیاد شک می کنم که آیا جسم نجسی را تطهیر کرده ام یا نه و هیچ چیزی بخاطر نمی آورم گاهی مطمئن هستم انجام شده اما چون تصویری از انجام عمل در ذهنم نیست باز آن عمل را انجام می دهم آیا با وجود این مشکل می توانم بنا را بر این بگذارم که انجام داده ام؟ از نظر شرعی چیزی بر گردنم نیست؟ باور کنید از این وضعیت خسته شده ام. آیا باید شک های من مثل حکم کثیر الشک حتما سه بار پشت سر هم باشد یا اینکه کسی که کلا شک هایش زیاد است اما ممکن است پشت سر هم نباشد باز هم می تواند به شک خود اعتنا نکند؟

2- اگر موقع مسح پا، پا اندکی تکان بخورد مسح صحیح است؟ البته منظورم این نیست که پا را روی دست بکشم و دست ثابت باشد. بلکه تکان خوردن پا.

3- من قبلا مسح پا را از جلوی انگشت پا مسح نمی کردم و از موضوع بیخبر بودم آیا باید نمازهایم را قضا کنم؟ منظو از نوک انگشتان دقیقا کجاست؟

4-حکم پوشیدن لباس رنگی در کنار نامحرم چیست؟

5- آیا ناخن بلند مانع رسیدن آب غسل یا وضوع می شود؟

6- آیا می توانم النگوهایم را در بین وضو بالا بکشم اما به این نیت باشد که آب را به زیر آن برسانم؟

اگر میشود پاسختان با زبانصمیمی و عامیانه باشد نه به آن صورت که در رساله نوشته شده.
با تشکر از اینکه وقت پر ارزشتان را در اختارم قرار دادید امیدوارم همیشه در پناه حق باشید
:Gol:

میشه نماز رو نصفه خوند؟

عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه کارشناسان و کاربران محترم:Gol:

ببخشید سوال من اینه:

وقتی که داریم مثلا نماز ظهر رو میخونیم و وسط نماز متوجه شیم که اذان نگفته یا مثلا وضو نگرفتیم ، میشه در رکعت 2 یا 3 سلام داد یا اینکه باید نماز رو تا اخرش خوند؟

پیشاپیش از پاسخگوییتون ممنونم:Gol:

التماس دعا :Gol:

چراهای وضو

سئوال 1- چرا باید برای نماز وضو بگیریم و قسمت های خاصی از بدن ر ابشوئیم؟

پاسخ ۱- شستن همانا پاگیزگی و زدودن آلودگی ها و رسیدن به طهارت است،و خداوند پاکیزگان را دوست دارد.

شستشوئی کن وآنگه به خرابات خرام.
در هنگام نماز شخص نمازگزار به پیشگاه خدای متعال می رسد وبا او گفتگو میکند ، پس شایسته است که بدن را شسته ، طاهر و پاکیزه کند.امَا اینکه چرا قسمت های خاصی برای وضو شسته می شوند باید گفت این قسمت ها(صورت ودست ها تا آرنج) معمولاْ در طی فعالیت های روزانه به علت اینکه پوشانده نمی شوند بیشتر دچار آلودگی میشوند، این است که هنگام وضو به دقت این قسمت ها را وارسی می کنیم که هیچ آلودگی نداشته باشند،و آنها را می شوییم

-چرا در وضو ،روی سر و روی پاها را با آب باقی مانده در دست ها مسح می کنیم؟چنین کاری را دیگر نمی توانیم بگویم که طهارت و پاکیزگی است؟

پاسخ2-در وضو حتی صورت و دست ها را هم که می شویم ،نمی توانیم هدف وحکمت از آن را فقط در طهارت و پاکیزگی خلا صه کنیم،زیرا اگر دقت شود ملاحظه می گردد که صورت ودست ها را هم به شکل و حالت خاص می شوئیم(مثلاْ از بالا به پایین ، به اندازه ی پهنای دست،نه بیش از دو بار.....).مسلماْ حکمت های در آن است که باید بر طهارت و پاکیزگی علاوه گردند،ولی بسیاری از آنها بر ما پوشیده است ،
در ارتباط با وضو نکته ای ذکر می گردد: بر اساس یافته های علم فیزیولوژی در
مخ انسان بخش های وجود دارد که مرکز دریافت پیام های حسی می
باشند،این پیام ها از اعضاء مختلف بدن به مخ می رسند، پیام های حسی از
پا، دست ،صورت ، سر، شکم، و........برای هر یک از اعضاء بدن ویا بخش های آنها مرکز خاصی در مخ وجود دارد ،اما بعضی از این مراکز حسی در مخ به علت اهمیَت آنها وسیع تر بوده و مرکزش گسترده تر است وسلول های عصبی بیشتری جهت کنترل ودریافت پیام ها از عضو مربوطه بکار می افتند،.مرکز دریافت پیام ها از دست وانگشتان، مرکز دریافت پیام از صورت ولب ها ،ومرکز دریافت پیام از روی پاها در مخ نسبت به سایر مراکز وسیع تر هستند.وقتی که دست ها وصورت را می شوئیم یا روی پاها را مسح می کنیم ،موجب تحریک و عکس العمل بخش های زیادتری از مخ می گردد و اثر آن یک نشاط وشادمانی و حالتی لذَت بخش خواهد بود،و با توجه به این که مستحب است آب وضو را روی بدن خشک نکنیم اثر تحریک بیشتر و با دوام تر می گردد. ( والله اعلم
)

۳ - چرا باید در وضو یکسری آداب و شرایط را رعایت کنیم ؟مثلاْ صورت را نباید بیش از دو بار بشوئیم،یا نباید تری آب مسح سر به صورت برسد و...............؟
پاسخ ۳-
در وضو حکمت هائی است که بعضی از این حکمت ها و درس هاَ آنقدر مرتفع هستند که عقل انسان براحتی نمی تواند به بلندای آن برسد . در ارتباط باسئوال چند نکته و درس را که وضو به ما می دهد ذکر میکنیم:
۱-درس نظم وترتیب:در وضو اول شستن صورت، دو بار،از بالا به پایین ،دوم

شستن دست راست از آرنج ، باز هم از بالا به طرف پایین و به ترتیب و.......

بدون نظم رسیدن به مقصد میسر نمی شود ، چرا که بنیان جهان به نظم

گذاشته شده است ،نظمی که بر سراسر عالم هستی سایه افکنده ،از ذره

اتم تا کهکشانهای غول پیکر،ازجماد و نبات و هر موجود ذی حیات، نظمش

چنان است که لحظه ای بی نظمی همه چیز او را به نابودی می کشاند ، و

انسان احسن تقویم جزئی است از هستی منظم،باید در هر حال منظم باشد

و در چار چوب نظم وترتیب امور حرکت کند،از نظم گریزی نیست،باید از وضو

درس نظم وترتیب آموخت به صحنه ی زندگی کشاند ،ودر هر کار از آن بهره
گرفت که نظم جاده مو فقیّت است.
۲- درس دقت :دقت شود هیچ چرک وآلودگی در بدن نباشد،از کجا تا کجا

شسته می شود ،حتماْ آب از بالا به پایین کشیده شود،به همه جا آب

برسد،کدام قسمت ها و تا کجا مسح شوند،آب مسح سر به آب صورت نرسد

و دقت ودقت..........دقت در اندام ها ، زخم نباشند،جرک آلود نباشند،هیچ

ماده زائدی به آنها نچسبیده باشد. ......... آخر آنها را بر انسان حقی است

،ازصبح تا به شام فرمان ما را می برند و کارهایمان را بدون سر پیچی انجام

می دهند وهمیشه آماده ی خدمت هستند،پس از آنها مواظبت کن و حدود

هر یک را نگه دار طاقتش را بدان ، که فردا و فرداهای دیگر هم به آنها

نیازمندی ،ازانها مراقبت کن که مراقبت شرط موفقیّت است.
۳- درس موالات،پیوستگی وتداوم:اعمال وضو را باید به صورت پیوسته انجام

دادکه فاصله زمانی زیادی بین آنها نباشد،چرا که وضو همانند پیکری است که

نباید اعضاء آن را از هم جدا کنیم وگرنه اثر خود را از دست می دهد.

در هر مجموعه ،نظم هر چیز در ترکیب با اجزای منظم دیگرش مفهوم داشته

ومعنا پیدا می کند، مانند تصاویر منظم یک فیلم تصاویر متحرک (کارتون)اگر

پشت سر هم نشان داده نشوند هر کدام به تنهائی چه معنایی دارد ؟ فقط

یک نقاشی است . امّا وقتی مجموعه تصاویر پشت سر هم و بطور منظم به

نمایش درآیند ،جان می گیرند و مقصود سازنده اش را آشکار می سازند.
۴-درس مراقبت ومواظبت،۵-درس طهارت و پاکیزگی،۶-درس توجه ............................
و وضو را حقیقتی است والا که بصورت یکسری اعمال به نمایش در می آیند./

4-
چرا باید در وضو گرفتن باید ابتدا صورت خود را بشوئیم؟

پاسخ ۴- نماز سیر وحرکتی است بسوی خدای تعالی،که برای رفتن به

بینائی و بصیرت نیازمندیم.شاید اینکه اوّل صورت را می شوئیم و چشمها را

آب می کشیم و آلودگی و غبار آنها را پاک می کنیم ،عنایت واشارتی به این

است که ما را توجه دهد به اینکه چشمها را باید گشود و خوب نگریست،آیات

ونشانه ها ، آسمانها با همه ی عظمتش و زمین وغوغای حیات و زندگی، نمو

و تحول ها ، برخورد وتزاحم ها ، ترکیب و امتزاج ها و ......و......و را خوب دید و

تدبر وارزیابی نمود و به بینش و عقیده ای پایدار رسید ، که رفتن بدون بینش ،

کورکورانه است و متزلزل،مانند تکه چوبی که بر آب شناور است،هر چند به

دریا هم برسد(که بعید می نماید)ملاقاتی است ناخواسته ، پیوستن نیست

که با هدف صورت گرفته باشد،دراین صورت قدر نمی داند وبهره و لذّتی ندارد.

پس برای حرکت به سوی ابدیت ناشناخته ابتداباید شناخت ،که از کجا آمده

ای ؟،آمدنت بهر چه بوده؟کی هستی وچه می خواهی؟ به کجا می روی؟

ألم نجعل له عینین
>>(آیه۸ سوره۹۰).،،آیا دو چشم بینایش ندادیم.،،


و دیگر اینکه هنگام شستن صورت لب ها را هم آب می کشیم و مقداری آب

مستحباً در دهان مزمزه می کنیم که زبان ودهان هم بی نصیب نمانند، چرا

که زبان و لب ها در تحقق بصیرت و بینایی و رسیدن به بینش صحیح بسیار

کمک می کنند، بوسیله آنها سئوالاتمان و مجهولاتمان را مطرح می کنیم، راه

را می پرسیم و حقیقت را پی می گیریم،استغاثه به درگاه احدیّت می نماییم
و ابدیّت را می یابیم.
و لساناً و شفتین>>(آیه۹ سوره۹۰).،،زبان ودو لب اش نداده ایم؟.،،والله اعلم

۵ - شستن دست ها در وضو چه مطلبی را به ما می رساند؟وچه درسی به ما میدهد؟

پاسخ ۵- دست نشانه نیرو و قدرت است, « ذی الاید » یعنی صاحب نیرو و قدرت.
دست , عضو مجری وخدمتگزاربدن,همیشه آماده خدمت,ماهرترین عضو بدن

که با دقت و ظرافت می گیرد, با هنرمندی می سازد, دفاع و دفع خطر می

کند,نوازش وجستجو, نظافت و شستشو , نوشتن و........................قدرت

لامسه سر انگشتان که زبری ونرمی, خشکی و رطوبت , لطافت وظرافت

و......را به خوبی تشخیص می دهد , سر انگشتانی که خداوند برای بیان

قدرت خلقت خود و باز آفرینی انسان درقیامت فرموده است:« بلی قادرین

علی ان نسوّی بنانه»(آیه 4 سوره 75), بله ما قادر و توانائیم که بند سر

انگشتان او را بیافرینیم. پس باید در خلقت این عضو مهم اندیشه کرد, که این

پنج انگشت , هر کدام با چه شکل خاص در جای مخصوص قرار گرفته اند و

مفصلهایشان چگونه خمیده شدن آنها را امکان پذیر کرده اند,و تکه های

استخوان آنها در اندازه های مختلف در کنار هم قرار گرفته اند و توانائی در

انجام حرکات مختلف در تمام جهات , شیارها وناهمواری های کف دست که

در عین لطافت زبر هستند , تا اجسام را بگیرند و ناخنی پشت هر کدام که

استحکام آنها را افزایش می دهد , و انگشت شست در مقابل چهار انگشت

دیگر با حالتی ویژه که گرفتن را آسان و امکان پذیر می سازد.

پس باید دو باره و چند باره اندیشه کرد و آب را با دقت و ملایمت بر دست ها بکشانیم.


6- چرا در وضو گرفتن بر روی پاها را مسح می کنیم و آنها را نمی شوئیم؟

پاسخ ۶ - اعمال ظاهری وضو علاوه بر محاسن ظاهری خود به نکاتی اشاره

دارند که در ارتباط با مسح سر و مسح روی پا ها می توان این نکات را برداشت نمود :
1-بر روی سر وپاها مسح می کشیم یعنی که از سر تا به پا , با تمام وجود بسوی معبود باید رفت.
2-مسح سر می کنیم, یعنی سر به راه دوست یاید دادکه این نشانه نهایت

اخلاص است,و اخلاص سد راه شیطان می باشد.
از تو به یک اشارت از ما به سر دویدن
3- پاها برای رفتن است ,آنها را مسح می کشیم به این نشان که باید

رفت,رفتن از غفلت ها , رفتن از بودن به سوی شدن , هجرت برای دگرگونی,

اگر نروی نمی رسی, رکود موجب پوسیدن است,که چشمه چون ماند مرداب
گردد و.....تعفن و .... نفرت

4- بر سر و روی پا ها از همان آب باقی مانده از شستن صورت و دست ها

مسح می کنیم نه آب دیگری , یعنی که سر به همان عقیده و بینش که به آن رسیده ای باید داد و پاها در همان راه گام زنند ،نه راه دیگری.

5- بر سر وپاها با آب باقی مانده مسح می کشیم , نه آب دیگری , که

هشداری باشد به توجه به این مایه حیات ,که در آن اسرف نکنیم و در هر

جایی به اندازه ای از آن استفاده کنیم که لازم است,در مصرفش دقت و در

حفاظتش اهتمام داشته باشیم.
6- در وضو ابتدا صورت و دست ها را مفصلاً می شوئیم و در انتها سر و پاها را سریعاً مسح می کشیم
به این معنی که هر چه به معبود نزدیک می شویم باید بر سرعت رفتنمان

افزوده گردد چرا که جاذبه بیشتر می شود و جای معطلی نیست.

« و سارعوا الی مغفرة من ربکم و جنة ....»

7- در وضو صورت و دست ها را می شوئیم و بر سر و پاها فقط مسح می

کشیم که به ما گوشزد شود که وضو نه شستن است و نه مسح , بلکه وضو

یکسری اعمال است که از حقیقتی والا حکایت دارد.

یک عضو را شستن از بالا به پایین , و عضو دیگری را فقط مسح می کنی از

پایین به طرف بالا , یک عضو را می شوئی حتی جزئی ترین قسمت را آب می

کشی , و عضو دیگر را فقط مسح می کشی با آب باقی مانده .یعنی چه؟!

یعنی که وضو نه فقط شستن است برای تمیزی ,نه رطوبت رساندن به عضوی

برای طراوت , که این ظاهر است و باید به درون راه پیدا کنی و حقیقت مطلب

بجوئی , حتی در ضرورت به جای وضو تیمم می کنی, دست بر خاک پاک می زنی و بر صورت می مالی.
پس در ورای اعمال ظاهرش تفکری باید کرد, و به جستجو پرداخت.

7ـ آیا رابطه و قرابتی و یا شباهتی بین وضو و نماز میتوان یافت؟

پاسخ ۷ـ وضو مقدمه نماز است، که شخص با این مقدمه خود را کم کم در حال وهوای نماز قرار داده و جهت بجا آوردن این فریضه مهم آماده می کند،و مقدمه هر چیز هم نشان از آن چیزدارد و وضو هم که مقدمه نماز است، این چنین است.

۱- وضو را به قصد قرب درگاه ربوبی می گیریم و نماز را هم قربةالله بجا می آوریم.

۲- در وضو آب بر صورت وچشم ها می کشیم که سمبل بینائی و بصیرت وبینش است،که ای دیده نیک نظر کن و آیات و نشانه ها و دست مدبّر ربوبی و قدرت لایزال او را در گردش امور ببین تا تا دل به توحید برسد،( توحید نظری ) . و در قرائت آیات بخش اوّل سوره حمد نیز که می خوانیم ، اندیشه به سوی توحید سوق داده می شود،( توحید نظری ) که وقتی این آیات را بر زبان جاری می سازیم ، خدا را پروردگار جهانیان ، و رحمان و رحیم و صاحب اختیار همه چیز می دانیم.

۳- در وضو دست ها را می شوئیم و بر پاها مسح می کنیم ، به نشانه ی رهرو شدن به راه حق در صراط مستقیم ، که بینش به دست آمده را در عمل هم در صراط توحید پیاده کنیم.( توحید عملی )

و در قرائت آیات بخش دوم سوره مبارکه حمد نیز تو فیق توحید عملی را از خداوند درخواست می کنیم و صراط نعمت داده شدگان را جهت عمل تقاضا می نمائیم.(توحید عملی )

۴- در وضو شستن صورت و دست ها(اولین و دومین عمل) گسترده و مفصل است و مسح سر و مسح بر پاها (اعمال سوم وچهارم) مختصر است.

و در نماز هم در رکعت اول ودوم به تفصیل سوره حمد و سوره ی دیگری می خوانیم و در رکعت سوم و چهارم باختصار تسبیحات می گوئیم.

۵- در اضطرار وضرورت بجای وضو تیمم می کنیم .، و در ضرورت و مسافرت و هنگام بیماری، نشسته، خوابیده یا به اشاره، و اگر در سفر باشیم ،شکسته نماز را بجا می آوریم.

بالاخره: وضویی وضو است که بوی نماز را از آن استشمام کنیم .

برچسب: 

آثار معنوی وضو




در تاپیک "
چه کار کنم گناه نکنم " از اثر وضو بر روح و روان صحبت شد به نظر رسید تاپیکی جداگانه در این باره تقدیم دوستان کنم.

فلسفه تشریع بسیاری از احکام دین بر ما پوشیده است و ما با این حساب و کتاب های عقلی نمی توانیم دقیقا مشخص کنیم که به فلان دلایل این حکم رسیده است و لاغیر .
پس اگر از چند و چون بعضی از احکام چیزی دستگیر ما نشد نباید کج اندیشانه به آن نگاه کنیم بلکه باید متواضعانه سر تسلیم فرو آوریم و یقین کنیم که خیری است از جانب خداوند حی و قیوم و منّتی است بر عبد ضعیف و محتاج پس منّتش را با جان و دل می پذیریم و سپاس به جا می آورییم برای این همه لطف .
وضو یکی از احکامی است که آثار و برکات زیادی از نظر جسمی و روحی دارد در مورد اثرات جسمی آن قبلا با شما عزیزان صحبت کرده ایم وضوء یک بعد باطنی و معنوی و ملکوتی دارد که اینک به آن روایات توجه فرمائید.


1- باعث شستشوی گناهان:


رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «انّ العبد اذا توضّا فغسل وجهه تناثرت ذنوب وجهه، و اذا غسل یدیه الی المرفقین تناثرت عنه ذنوب یدیه، و اذا مسح براسه تئاثرت عنه ذنوب راسه، و اذا مسح رجلیه تناثرت عنه ذنوب رجلیه، و ان قال فی اوّل وضوئه « بسم الله الرّحمن الرّحیم» طهرت اعضاوه کلّها من الذّنوب... »
هنگامی که نمازگزار وضو می گیرد آثار و برکاتی به دنبال دارد از جمله وقتی که صورتش را می شوید آثار گناهان از چهره اش زدوده می شود، و زمانی که دو دستش را تا آرنج (مرفق) می شوید گناهانی که بوسیله دست هایش انجام داده از بین می رود، و آن وقت که سرش را مسح می کشد معصیّت هایی که بوسیله سرش انجام داده زدوده می شود، و آن وقت که پاهایش را مسح می کشد گناهانی که به کمک پاهایش انجام داده است از بین خواهد رفت، اگر کسی در اوّل وضو گرفتن « بسم الله الرّحمن الرّحیم » را (با دقّت و فهمیدن معنایش) بگوید تمام اعضایش از گناهان پاک می شود. 1

اموزش تصویری وضو

چگونه وضو بگیریم؟

بهتر است، پیش از وضو، دستها را تا مچ بشوییم، ولی این شستن، جزو اعمال وضو نمی باشد.

[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]..

[/]



پس اینگونه وضو می گیریم:
پیش از هر چیز نیت می کنیم، یعنی با قصد انجام وضو و برای اطاعت از دستور خداوند عالم، وضو را آغاز می کنیم.
1- به نیت وضو صورت را از بالا به پایین – از جایی که موی سر روییده تا چانه – می شوییم.

[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]

[/]
2- پس از شستن صورت، دست راست را از آرنج تا نوک انگشتان، از بالا به پایین، می شوییم.

[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]

[/]
3- بعد از شستن دست راست، دست چپ را مانند دست راست می شوییم.

[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]

[/]
4- بعد از شستن صورت و دست ها با رطوبتی که بر دست مانده، جلوی سر را مسح می کنیم؛
یعنی دست را بر سرگذاشته و کمی به طرف پیشانی می کشیم.

[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]

[/]
5- پس از مسح سر، پای راست را از نوک انگشت تا آخر روی پا (مفصل) مسح می کنیم.

[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]

[/]
6- و در پایان پای چپ را مانند پای راست مسح می کنیم و با این عمل وضو تمام می شود.

چند وضو و نماز--------سوال فقهی-------

با سلام


ميخواستم بدانم كه با يك وضو ميشود چند نماز خواند مثلا اگر بنا بر هر

دليلي نماز ظهر و عصر خود را در

آخر وقت آن خوانديم و چند ساعت ديگر وقت نماز مغرب وعشا است ميشود

با همان وضو نماز نماز خواند

و چه چيزهايي وضو را باطل ميكند

و آيا براي اينكه ميخواهيم چند نماز را باهم بخوانيم براي وضو نيت خاصي است يا نه

لطفا برايم توضيح دهيد

باتشكر
_____________________________________
امام علي (ع)
حق نيرومندترين پشتيبان است

فلسفه وضو ، تيمم و غسل

فلسفه وضو، تيمم و غسل (1)

يا ايّها الّذين آمنوا اذا قمتم الي الصّلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الي المرافق و امسحوا برؤوسكم و ارجلكم الي الكعبين و ان كنتم جنباً فاطّهّروا و ان كنتم مرضي او علي سفر او جاء احد منكم من الغائط او لمستم النّساء فلم تجدوا مآءً فتيمّموا صعيداً طيّباً فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه ما يريد الله ليجعل عليكم من حرج و لكن يريد ليطهّركم و ليتمّ نعمته عليكم لعلّكم تشكرون.
اي كساني كه ايمان آورده‌ايد هنگامي كه براي نماز بپا خاستيد صورت و دست‌ها را تا آرنج بشوييد و سر و پاها را تا مفصل (يا برآمدگي پشت پا) مسح كنيد و اگر جنب باشيد خود را بشوييد (غسل كنيد) و اگر بيمار يا مسافر باشيد يا يكي از شما از محل پستي آمده (قضاي حاجت كرده) يا با زنان تماس گرفته باشيد (آميزش جنسي كرده‌ايد) و آب (براي غسل يا وضو) نيابيد با خاك پاكي تيمم كنيد و از آن بر صورت (پيشاني) و دست‌ها بكشيد، خداوند نمي‌خواهد مشكلي براي شما ايجاد كند بلكه مي‌خواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد شايد شكر او را بجا آوريد. « مائده ، 6»
پاك‌سازي جسم و جان
در اين آيه به (طيبات روح) و آنچه باعث پاكيزگي جان انسان مي‌گردد اشاره شده است و قسمت قابل ملاحظه‌اي از احكام وضو و غسل و تيمّم كه موجب صفاي روح است تشريح گرديده، نخست خطاب به افراد باايمان كرده، احكام وضو را به اين ترتيب بيان مي كند:
اي كساني كه ايمان آورده‌ايد هنگامي كه براي نماز به پا خاستيد صورت و دست‌هاي خود را تا آرنج بشوئيد و قسمتي از سر و همچنين پا را تا مفصل (يا برآمدگي روي پا) مسح كنيد.
فلسفه وضو
شك نيست كه وضو داراي دو فايده روشن است: فايده بهداشتي و فايده اخلاقي و معنوي، از نظر بهداشتي شستن صورت و دست‌ها آن هم پنج بار و يا لااقل سه بار در شبانه روز اثر قابل ملاحظه‌اي در نظافت بدن دارد مسح كردن بر سر و روي پاها كه شرط آن رسيدن آب به موها يا پوست تن است سبب مي‌شود كه اين اعضا را نيز پاكيزه بداريم و همان طور كه در فلسفه غسل اشاره خواهيم كرد تماس آب با پوست بدن اثر خاصي در تعادل اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك دارد.
و از نظر اخلاقي و معنوي چون با قصد قربت و براي خدا انجام مي‌شود اثر تربيتي دارد مخصوصاً چون مفهوم كنايي آن اين است كه از فرق تا قدم در راه اطاعت تو گام برمي‌دارم مؤيد اين فلسفه اخلاقي و معنوي است.
در روايتي از امام علي بن موسي الرضا ـ عليه السّلام ـ مي‌خوانيم:
انما امر بالوضوء و بدء به لان يكون العبد طاهراً اذا قام بين يدي الجبار، ‌عند مناجاته اياه، مطيعاً له فيما امره، نقياً من الادناس و النجاسة، مع ما فيه من ذهاب الكسل، و طرد النعاس و تزكية الفؤاد للقيام بين يدي الجبار.
براي اين دستور وضو داده شده و آغاز عبادت با آن است كه بندگان هنگامي كه در پيشگاه خدا مي‌ايستند و با او مناجات مي‌كنند پاك باشند و دستورات او را بكار بندند از آلودگي‌ها و نجاست‌ها بر كنار شوند علاوه بر اين وضو سبب مي‌شود كه آثار خواب و كسالت از انسان برچيده شود و قلب براي قيام در پيشگاه خدا نور و صفا يابد.[1]
از توضيحاتي كه درباره فلسفه غسل خواهيم گفت نيز فلسفه وضو روشن‌تر مي‌شود.
فلسفه غسل
بعضي مي‌پرسند: چرا اسلام دستور مي‌دهد كه به هنگام جنب شدن تمام بدن را بشويند در حالي كه فقط عضو معيني آلوده مي‌شود و آيا ميان بول كردن و خارج شدن مني تفاوتي هست كه در يكي فقط محل را بايد شست و در ديگري تمام بدن را؟
اين سؤال يك پاسخ اجمالي دارد و يك پاسخ مشروح:
پاسخ اجمالي آن اين است كه خارج شدن مني از انسان يك عمل موضعي نيست (مانند بول و ساير زوايد) بدليل اينكه اثر آن در تمام بدن آشكار مي‌‌گردد و تمام سلول‌هاي بدن به دنبال خروج آن در يك حالت سستي مخصوص فرو مي‌روند و اين خود نشانه تأثير آن روي تمام اجزاء بدن است.
توضيح اين كه: طبق تحقيقات دانشمندان در بدن انسان دو سلسله اعصاب نباتي وجود دارد كه تمام فعاليت‌هاي بدن را كنترل مي‌كند(اعصاب سمپاتيك) و (اعصاب پاراسمپاتيك) اين دو رشته اعصاب در سراسر بدن انسان و در اطراف تمام دستگاه‌ها و جهازات داخلي و خارجي گسترده‌اند وظيفه اعصاب سمپاتيك (تند كردن) و به فعاليت واداشتن دستگاه‌هاي مختلف بدن است و وظيفه اعصاب (پاراسمپاتيك) (كند كردن) فعاليت آنهاست در واقع يكي نقش (گاز) اتومبيل و ديگري نقش (ترمز) را دارد و از تعادل فعاليت اين دو دسته اعصاب نباتي دستگاه‌هاي بدن به طور متعادل كار مي‌‌كند.
گاهي جريان‌هايي در بدن رخ مي‌دهد كه اين تعادل را به هم مي‌زند،‌ از جمله اين جريانها مسأله (ارگاسم) (اوج لذّت جنسي) است كه معمولاً مقارن خروج مني صورت مي‌گيرد.
در اين موقع سلسله اعصاب پاراسمپاتيك (اعصاب ترمز كننده) بر اعصاب سمپاتيك (اعصاب محرك) پيشي مي‌‌گيرد و تعادل به شكل منفي به هم مي‌خورد.
اين موضوع نيز ثابت شده است كه از جمله اموري كه مي‌تواند اعصاب سمپاتيك را بكار وادارد و تعادل از دست رفته را تأمين كند تماس آب با بدن است و از آن جا كه تأثير (ارگاسم) روي تمام اعضاي بدن به طور محسوس ديده مي‌شود و تعادل اين دو دسته اعصاب در سراسر بدن به هم مي‌خورد دستور داده شده است كه پس از آميزش جنسي يا خروج مني تمام بدن با آب شسته شود و در پرتو اثر حيات بخش آن تعادل كامل در ميان آن دو دسته اعصاب در سراسر بدن برقرار گردد.[2]
البته فايده غسل منحصر به اين نيست بلكه غسل كردن علاوه بر اين يك نوع عبادت و پرستش نيز مي‌باشد كه اثرات اخلاقي آن قابل انكار نيست و به همين دليل اگر بدن را بدون نيّت و قصد قربت و اطاعت فرمان خدا بشويند غسل صحيح نيست در حقيقت به هنگام خروج مني يا آميزش جنسي هم روح متأثر مي‌شود و هم جسم. روح به سوي شهوات مادي كشيده مي‌شود و جسم به سوي سستي و ركود غسل جنابت كه هم شستشوي جسم است و هم به علت اينكه به قصد قربت انجام مي‌يابد شستشوي جان است، اثر دوگانه‌اي در آن واحد روي جسم و روح مي‌‌گذارد تا روح را به سوي خدا و معنويت سوق مي‌دهد و جسم را به سوي پاكي و نشاط و فعاليت.
از همه اينها گذشته وجوب غسل جنابت يك الزام اسلامي براي پاك نگه داشتن بدن و رعايت بهداشت در طول زندگي است زيرا بسيارند كساني كه از نظافت خود غافل مي‌شوند ولي اين حكم اسلامي آنها را وادار مي‌كند كه در فواصل مختلفي خود را شستشو دهند و بدن را پاك نگاهدارند اين موضوع اختصاصي به مردم اعصار گذشته ندارد در عصر و زمان ما نيز بسيارند كساني كه به علل مختلفي از نظافت و بهداشت بدن غافلند. (البته اين حكم به صورت يك قانون كلي و عمومي است حتي كسي را كه تازه بدن خود را شسته، شامل مي‌شود).
مجموعه جهات سه گانه فوق روشن مي‌سازد كه چرا بايد به هنگام خروج مني (در خواب يا بيداري) و همچنين آميزش جنسي (اگر چه مني خارج نشود) غسل كرد و تمام بدن را شست.
در پايان آيه براي اينكه روشن شود هيچ گونه سخت‌گيري در دستورات گذشته در كار نبوده بلكه همه آنها به خاطر مصالح قابل توجهي تشريع شده است، مي‌فرمايد:
ما يريد الله ليجعل عليكم من حرج و لكن يريد ليطهركم و ليتم نعمته عليكم لعلكم تشكرون.
خداوند نمي‌خواهد شما را به زحمت بيفكند، بلكه مي‌خواهد شما را پاكيزه سازد و نعمت خود را بر شما تمام كند تا سپاس نعمت‌هاي او را بگوييد.
در حقيقت جمله‌هاي فوق بار ديگر اين واقعيت را تأكيد مي‌كند كه تمام دستورهاي الهي و برنامه‌‌هاي اسلامي به خاطر مردم و براي حفظ منافع آنها قرار داده شده و به هيچ وجه هدف ديگري در كار نبوده است خداوند مي‌خواهد با اين دستورها هم طهارت معنوي و هم جسماني براي مردم فراهم شود.
ضمناً بايد توجه داشت كه جمله( ما يريد الله ليجعل عليكم من حرج: خداوند نمي‌خواهد تكليف طاقت فرسايي بر دوش شما بگذارد) گرچه در ذيل احكام مربوط به غسل و وضو و تيمم ذكر شد اما يك قانون كلي را بيان مي‌كند، كه احكام الهي در هيچ مورد به صورت تكليف شاق و طاقت فرسا نيست بنابراين اگر مشاهده كنيم كه پاره‌اي از تكاليف در مورد بعضي از اشخاص صورت مشقت‌باري به خود بگيرد و غير قابل تحمل مي‌شود آن حكم در مورد آنها ـ به دليل همين آيه ـ استثناء‌ مي‌خورد و ساقط مي‌شود مثلاً اگر روزه براي افرادي همچون پير مردان و پير زنان ناتوان و امثال آنها مشقت‌بار گردد به دليل همين آيه روزه بر آنها واجب نيست.
البته نبايد فراموش كرد كه پاره‌اي از دستورات ذاتاً مشكل است و بايد به خاطر مصالح مهمي كه در آن است مشكلات را تحمل كرد همانند حكم جهاد با دشمنان حق.
فلسفه تيمم
بسياري مي‌پرسند دست زدن به روي خاك و به پيشاني و پشت دست‌‌ها كشيدن چه فايده‌اي مي‌تواند داشته باشد؟ به خصوص اينكه مي‌دانيم بسياري از خاك‌ها آلوده‌اند و ناقل ميكروب‌ها.
در پاسخ اين گونه ايرادها بايد به دو نكته توجه داشت:
الف ـ فايده اخلاقي: تيمّم يكي از عبادات است، و روح عبادت به معني واقعي كلمه در آن منعكس مي‌باشد زيرا انسان پيشاني خود را كه شريفترين عضو بدن است با دستي كه بر خاك زده لمس مي‌كند تا فروتني و تواضع خود را در پيشگاه او آشكار سازد يعني پيشاني من و همچنين دست‌‌هاي من در برابر تو تا آخرين حد خاضع و متواضعند، و به دنبال اين كار متوجه نماز و يا ساير عباداتي كه مشروط به وضو و غسل است مي‌شود و به اين ترتيب «در پرورش روح تواضع و عبوديت و شكرگزاري بندگان اثر مي‌گذارد.
پی نوشت ها:
[1] . وسائل الشيعه، ج 1، ص 257.
[2] . و اينكه مي‌بينيم در خبري از امام علي بن موسي الرضا ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه فرمود: ان الجنابة خارجة من كل جسده فلذلك وجب عليه تطهير جسده كله» «جنابت از تمام بدن بيرون مي‌آيد و لذا بايد تمام بدن را شست» (وسائل الشيعه، ج 1، ص 466) گويا اشاره به همين موضوع است.