وسواس فکری

به دنبال رابطه ای دائمی با خدا نه اعتباری!

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

با سلام
بعد از خوندن تاپیک:

http://www.askdin.com/thread44830.html

متوجه شدم بنده هم همین مشکل رو دارم و شدیدتر...

متاسفانه سالها زندگی تو خونه ای که والدین تقریبا هیچ احترامی برای هم قائل نیستند، و پر از مشاجره، دعوا، توهین، تحقیر، محرومیت و شاید زد و خورد بوده، باعث شده که به شدت زودرنج، بدبین، مضطرب، کمالگرا، احساساتی ، دچار عدم تعادل و ثبات شدید در رفتار و احساسات بشم. این ویژگی ها وقتی شدت گرفت که مشکلات واقعی زندگی هم خودشون رو نشون دادن...و مجموع همه اینها باعث این شده که نه تنها نسبت به همه، به خودم و خدا هم بدبین بشم و فوق العاده ناامید....

ولی الان چیزی که بیشتر از همه اذیتم میکنه، سست بودن و قطع و وصل شدن رابطم با خداست.به حدی این رابطه سست شده که شاید روز به روز متغیر باشه و حتی ساعت به ساعت.گاهی اینقدر با عطش نماز میخونم که انصافا تا چند روز با انرژی هستم و مثبت، و گاهی حتی حوصله نماز خوندن رو هم ندارم و به همین ترتیب در مورد بقیه چیزا...و همه ی موارد باعث شده در کل متوجه بشم که چقدر ایمانم ضعیف و سسته...
ولی من میخوام محکمش کنم، اینقدر که دیگه با کوچکترین اتفاق دنیا رو سرم خراب نشه و بگم خدایی ندارم. اینقدر که با کوچکترین اتفاق زندگیم فقط گریه و زاری و گلایه نشه. اینقدر که محکم بودن این رابطه تو خصوصیات و رفتارم هم نمود پیدا کنه. اینقدر که خدا واقعا معشوقم بشه.
ممنون میشم راهنماییم کنید که باید چه کارهایی رو انجام بدم تا اساسی به خودشناسی و خداشناسی برسم و بعد خودسازی کنم. چیکار میتونم بکنم که رابطم رو خیلی خیلی محکم بکن؟؟؟ از چه منابعی باید شروع کنم؟ فقط لطفا رعایت حال پریشان بنده رو بکنید و انتظار کارها و عبادات شاق رو نداشته باشید:Gig:...و روزه گرفتن رو هم به خاطر میگرن شرمندم.:Ghamgin:

اگر دوستان هم لطف کنن تجربیات خودشون رو به اشتراک بذارن. لطفا:Gol:

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

رهایی از وسواس فکری

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام.من دختری 21 ساله و مجرد هستم.
من وسواس فکری دارم. فکرایی که به ذهنم میاد و منو اذیت میکنه
فکرای توهیین آمیز راجع به خداوند پیامبران و امامان
و فکرایی راجع به مسخره کردن دیگران و دعاهای بد برای به خودم و خوانوادم یا دیگران
و یا مثلا وقتی تو اخبار یه خبری راجع به حادثه ای میشنوم مدام توی ذهنم تکرار میشه.

دیگه خسته شدم اوایل فکر میکردم همه ی این افکار غیر ارادی وارد ذهنم میشه
ولی یه مدتیه که حس میکنم عمدا دارم این افکارو وارد ذهنم میکنم.

خیلی ناراحتم همش میترسم خداوند منو مجازات کنه و یا اون دعا های بدم به واقعیت تبدیل بشه.

خواهش میکنم منو راهنمایی کنید.
مرسی.

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

وسواس فکری در راه معرفت

[="DarkOrchid"]با سلام و عرض ادب احترام خدمت شما...
مدتیست بعضی از افکار هجوم میارن که امروز فهمیدم که شاید وسواس فکری هستن.... گاهی اوقات یه افکار هجوم میارن که میگن این راه معرفت نفس هست بعد چند ساعت بعدش میگه نه معرفت امام هست فردا افکاری هجوم میارن میگن نه هم معرفت نفس هست و هم معرفت امام و هم معرفت خدا و بعدش دوباره این افکار منو منصرف میکنه و میگه راه توحیده با توسل بعدش به این شکل باز روز از نو....
حدودا یه یک هفته ای هست این شکلی شدم و آرامشمو به هم میزنه و حتی تو نماز و یا ذکری هم شروع میشن ....به شخصی گفتم گفت چرا بین اینا فرق میزاری همه اینا یک حقیقتن ! آیا به نظر شما این افکار از ناحیه شیطان و بازیگری قوه خیال هست ؟
به نظر شما به این افکار اصلا توجهی نداشته باشم وقتی هم خطور کردن ردشون کنم و توجهم به خدا باشه فقط تا مشکل برطرف بشه به امید خدا ؟
:Gol:
[/]

برچسب: 

وسواس فکری (توهین به مقدسات)

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

سوال یکی از کاربران که تمایل نداشتند با مشخصات و آیدی خودشون مطرح بشه

با حفظ امانت در این تاپیک طرح می شود و جهت پاسخگویی به کارشناس محترم ارجاع داده می شود.

اما سوال ایشون:

نقل قول:

با سلام
من دختری 26 ساله هستم که دچار وسواس فکری شده ام . شروع این وسواس از سال اول دبیرستان بر سر نماز خواندن بود که به صورت توهین به مقدسات آمد و به دلیل عذاب وجدان خیلی زیاد نماز خواندن را کنار گذاشتم ولی اعتقاداتم جای خودش را داشت . ولی الان در این سن به طور شدید به سراغم آمدن یعنی از زمانی که از خواب بیدار می شوم به خدا و ائمه حرف های زشت و توهین آمیز می زند و اول به صورت فکر در ذهن من بود که تمام تلاش خود را می کردم که جلوی آن ها را بگیرم و آن ها را درست کنم یعنی اگر بر روی مبل نشسته باشم باید همان جا بشینم و آن فکر را درست کنم جوری که انگار این فکر نیامده و این راه تا حدودی به من کمک کرد ولی فشار خیلی زیادی به من وارد می شد . بعد که گذشت دیدم فایده ای ندارد و راه دیگری پیدا کردم یعنی وقتی یک جمله بعد در ذهن من می آمد هر کلمه را با نیست خنثی می کردم و این راه حالم را بهتر کرد ولی الان باز فکر ها به سمت من آمده بطور خیلی زشت تر و باعث شده که نه گفتن من هر ثانیه یکبار شده به صورت بلند بلند که دیگران هم متوجه می شوند و آنقدر به نه گفتن خود ادامه دادم که گاهی انگار خودم یک کلمه را به زبان می آورم و اوایل مطمئن بودم که به زبان می آوردم ولی الان تمام حس من به گفتن آن حرف ها مطمئن است و غذاب وجدان من دوچندان شده و گاهی سعی می کنم حرف نزنم ولی انگار با قورت دادن آب دهان و خوردن زبونم به دندونام به همان حس دچار می شوم . و مشکل دیگه من اینه که روی تمام کارهای روزمره خودم حساس شدم . مثلاً در حمام هنگامی که شامپو را در دست خود می ریزم حرف زشت می آید و باعث می شود که این کار را بالای 10 بار تکرار کنم .
لطفاً در اسرع وقت این به من کمک کنید . چون دارم واسه کنکور می خونم و واقعاً خیلی اذیتم .
کمال تشکر را دارم .

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

از این وسواس فکری دیگه کلافه شدم!

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

سوال یکی از کاربران که تمایل نداشتند با مشخصات و آیدی خودشون مطرح بشه

با حفظ امانت در این تاپیک طرح می شود و جهت پاسخگویی به کارشناس محترم ارجاع داده می شود.

اما سوال ایشون:


نقل قول:

سلام این وسواس فکری موضوعیه که بارهاشنیدین و تو این سایت هم بارها مطرح شده امامن واقعاکلافه شدم و به اون جوابی که میخوام نرسیدم و نتونستم کلامشکلمو حل کنم.
تمام مشکل من اینه که این افکارگناه هستن یانه؟این افکار واقعا دارن منو آزارمیدن. افکاری درمورد خدا و اهل بیت(ع) و در مورد سایر افراد
واقعا حالمو بد میکنن.
بارهاشنیدم که گناه نیستن واسه همین هر بارمیان سراغم سعی میکنم بی خیال باشم و همین آرومم میکنه ولی بعضی وقتا رو اعصابه
انگاریکی باید مرتب بهم بگه این افکار گناه نیست و تا من آرامش پیداکنم خسته وکلافه شدم واقعاواقعا.
جدیدا که انگار این افکار مثلا دارم یه حدیث یا آیه ای رومیخونم اما انگار هر جاش تو ذهنم باب میلم نباشه حرفای خوبی به ذهنم نمیاد و حتی مثل قبل ناراحتم نمیشم:Ghamgin:میمونم بین حس اینکه فقط ازخودم بدم میادوهمه اش عذاب وجدان دارم
همه اش فکرمیکنم 50درصدم احتمال بدم بازخداواهل بیت ع منومیبخشن! چرادیگه مثل قبل ناراحت نمیشم تازه ته دلمم خوشحال میشه؟
اخه چرابایداینطورباشه من که عاشق اهل بیت ع بودم وهستم خیلی بدم میادازاین حرفاحتی خوابشم دیدم بهم گفته شدگناهن این حرفاوخدادیگه دوستم نداره چطورمیتونست اشتباه باشه خوابم درحالیکه به دوتاگناه دیگه اشاره شدومن بهش مبتلابودم
انگارهرمطلبی میخونم وبیشترمیدونم بیشترازارم میده مثلادررساله خونده بودم که اگه این افکاربه زبان بیادوعملی ویاحتی بااشاره نشان داده بشه گناهه ودرماه رمضان هم باعث بطلان روزه میشه این افکارحتی باعث شده منومجبورکنه به زبون بیارم این حرفاوشبهاتومثلاجایی سوال بپرسم یابااشاره بگم واقعاکلافه شدم واصلاروم نمیشه ازخداواهل بیت ع دیگه چیزی بخوام واقعاازدست خودم عصبانیم که دیگه حتی مثل قبل ناراحتم نمیشم
فقط بادوتاجمله میتونم خودمواروم کنم 1.گناه نیستند2.اگه گناه باشن خداواهل بیت ع بااستغفارمنومیبخشن


در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

وسواس (پرسش و پاسخ)

انجمن: 


  • خانمم وسواس شدید در آبکشی دارد و میگوید بخاطر استرس دوران عقد است ، اگر سر زندگیمان برویم خوب میشود .آیا این درست است ؟
  • ما مشابه همین سوال را در بحث ازدواج داشته ایم و به درد عزیزان مجرد هم میخورد . وسواس یک اختلال اضطرابی است . علل دیگر هم دارد . حتی منشا ژنتیکی هم دارد و منشا آن اضطراب است . اگر این خانم در ابتدای راه وسواس است و نهادینه نشده ، بله این حرف درست است . چون اختلال اضطرابی ، منشا آن اضطراب است و درست میگویند . البته ایشان ، رفتار وسواسی دارند . کامل از بین نمیرود . ولی نیازی به روان پزشک و دارو و درمان ندارند . وارد زندگی بشوند ، اضطراب ها از بین میرود . ولی مشاور هم به آنها کمک بکند . ما برای افرادی که ، در این مرحله هستند ، شیوه هایی برایشان داریم . مثلا گفتمان درمانی . که من اسمش را گذاشته ام با طرف در مورد وسواس و منشا آن صحبت و گفتگو میکنیم و اینکه انسانها دشمن نادانی هایشان هستند وقتی بفهمند مطلب چیست و حتی اینکه قابل درمان است اثر گذار است.گفتگو میکنیم شیوه مذهب درمانی داریم . از مذهب و دین میگوییم. نظر دین را درباره وسواس می گوید و راه کارهایی که ، دین جلوی پایشان گذاشته است . اذکار و آیات و راجع به احکام میگوییم و بعدرفتاردرمانی داریم . حساس زدایی قانونمند داریم که خیلی راه خوب و جدی است . شیوه مواجه و پیشگیری از پاسخ داریم و مراحل خوگیری داریم . بعداً صحبت خواهیم کرد. حالا موردی داریم که خانم یا آقایی میگویند : ما حالا دو تا بچه داریم . حالاچکار کنیم ؟ من راه کارهایی خواهم گفت و خیلی کاربردی عرض خواهم کرد که بتوانیم به آنها کمک کنیم و حتی مشاور می تواند ، شیوه های کسب آرامش و مدی تیشن و ریلکایشن و تنفس عمیق وایجاد آرمیدگی و حتی یوگا را آموزش بدهد تا طرف بتواند آرامش پیدا کند و یکسری خوراکی های آرام بخش که آنها را توصیه میکنیم . این اگر درابتدای راه باشند ، اگر وارد زندگی بشوند ، مشکلمان حل میشود ولی اگر نه از اوایل وسواس گذشته و ساعتهای متمادی را این خانم مشغول آب و آبکشی هستند بحث استحمام طهارت دست ورو شستن لباس شستن و تبدیل به یک اختلال شده باشد این یک معظل پیچیده روان پزشکی است و با اینکه ما برویم سر زندگیمان مشکلمان حل میشود نه . در این مرحله باید درمان بشوند اگر درمان نشوند مشکلاتی در زندگی برای خود شما ایجاد می کند مشکلات فردی و اجتماعی مثلا شما را دچار اضطراب میکند خود وسواس یک اختلال اضطرابی است ولی خودش اختلال اختلال را هم ایجاد میکند ممکن است دچار افسردگی های حاد بشود اعتماد به نفس را از دست میدهید بعد جمع گریزی میشوند چون آنهایی که وسواس دارند در جمع خیلی برایشان سخت است برای خودتان و دیگران که ساعتها مشغول آبکشی است نمیتواند حقوق همسرش را رعایت کند و اختلال وسواس اجبار نام دارد از درون یک نیرویی است که طرف را وادار به تکرار میکند اگر جلوی رفتارش گرفته شود عصبی میشود رفتارهای نامتعادلی از خودش نشان میدهد به همسرش توهین میکند تهدیدمیکندو در اوج آن و مراحل شدید حالت تهاجمی دارد و حتی صدمه بزند چقدر مشکل درست میکند توصیه ما این است که آقا همسر را تشویق کند که دارد درمان روانپزشکی بشوند و بدانیدوسواس درمان داردحتی اگر منشا ژنتیک داشته باشد خیلی ها نمیدانند میگویند مامانم هم این جوری بوده ماد ربزرگمم همین جوری بوده خیر باز درمان دارد حتی روان پزک میتواند ژن را به حالت نهفته اش برگرداند ژن نهفته است و در بعضی ها بروز پیدا میکند به طرف یک شوک وارد میشود و ژن پدیدار میشود معمولا آقایان روانپزشک فلوکستین و فلوکسامین تجویز میکنند که حالت آرام بخش هم دارد و آرام آرام وسواس را درمان میکنند ولی مشکل خیلی از خانم و آقایان که این مشکل را دارند این است که تن به درمان نمیدهند چرا از روانپزشک وحشت میکنند شاید بعضی ها فکر میکنند دارووابستگی ایجاد میکند خیر وابستگی ایجادنمیکند البته عوارضی دارد دهان خشک میشود حالت تهوع ایجاد میکند حالت یبوست یا اسهال ایجاد میکند عضلات درد میکند خواب آلودگی پیش می اید و اختلالی در کارکرد جنسی مدتی ایجاد میکند ما میخواهیم دفع افسد به فاسد بکنیم البته پس از چند هفته بدن معمولا خودش هماهنگ میکند واین عوارض مقدار زیادی از آن از بین میرود ولی قبل از درمان وارد زندگی زناشویی نشوید حالاخانم تن به این کار ندهدو با همین حالت وارد زندگی مشترک بشود این آقاباید دارای ویژگی روحی داشته باشند وقدرت انفعال نداشته باشد و انعطاف پذیر نباشد دچار مشکل میشوند باید مهربان باشند تا مشکل درهمان سطح بماند تهدید و داد و فریاد و برخوردهای فیزیک کار را بدترمیکند مشکل ده برابر مشکل این خانم بیشتر میکندو این را هم دقت کنید اگر میخواهید وارد زندگی رسمی بشوید ببینید چه جور تیپ آدمی هستید میتوانید تحمل کنید یا نه بحث مهمی است و خیلی درگیر هیتند در کل دنیا سه درصد درگیر این مشکل هستد بیشتر نظرم این است که تشویق به درمان کنیم .

  • در دوران عقد هستیم و فهمیدم شوهرم وسواس فکری دارد نمیدانم می توانم با ایشان زندگی کنم یا نه شدیدا تردید کرده ام ؟ وسواس فکری نوعی دیگر از وسواس اجیار است وسواس اجبار دو قسم میشود وسواس فکری و وسواس عملی و سواس عملی همین که در سوال قبل توضیح دادم ولی وسواس عملی قسم های زیادی دارد یکی نجس و پاکی است برایش مهم است یکی تمیزی برایش مهم است یکی وسواس در بستن قفل های در و..این بحث مربوط به وسواس فکری است وسواس فکری یعنی خطور یکسری افکار بیهوده و گاه شرم آور در مورد مقدسات فرقی در دین هم نداردمسلمان و مسیحی وارد ذهن میشود پیاپی ومکرر و خود شخص هم اختیار ندارد زیرا وسواس اجباراست از درون یک نیروی وادار به پذیرش این افکار میکند و خودش اختیاری ندارد و جلویش را هم نمیتواند بگیرد و آنقدر ذهن را پرمیکند که به مسائل دیگر زندگی نمیتواند فکر کند حالا در جاهی مختلف خودش را نشان میدهد همین مورد قبلی خود آب و آبکش وسواس عملی خانم است خانم کاری راانجام میدهداما فکر به اینکه پاک شدم دستم پاک شد آیا غسلم دست بود یا نبود نکند آب سرایت کند ونکند آن قسمت را نشستم این ها وسواس فکری است که متاسفانه هفتاد درصد هر دو وسواس را با هم دارند هم وسواس فکری و هو وسواس عملی بویژه در همین موردی که عرض کردم مسائل شرعی یک قسمت هم تصور و افکار توهین آمیز مثلا خدا را به اجسامی تشبیه میکند در وجود خدا شک مسکند حالامسیحی ها به واژه گاد حساس میشوند و آنرا برعکس تصور میکنند که معنای خیلی بدی پیدا میکند توی این قسمت شکل دارند بعضی ها احساس خطر نسبت به اطرافیان نشان دارند که یک کسی می خواهد برادرش را خفه ککند یا بکشد یا هول بدهد یا سرش را زیر آب بکند این ها سوءایجاد میکند که نکند می خواهند برای او مشکل ایجاد کنند یا مثلا در مورد قرآن را حفظ می کند و به ذهن می سپرد نام هنرپیشه ها را حفظ میکند این ها مجموعه ای افکار هستند که به ذهن هجوم میآورند و خطور میکنند واین آدم مبتلا به وسواس فکری است خطورپیام و بی اختیار و نمیتواند جلوی آن را بگیرد حالا کسی دوست دارد اسم هنر پیشه ها را حفظ کند آن تعریف مهم است وسواس فکری هم نیاز به درمان داردکه کمی سخت تر از وسواس عملی است و عجیب است عزیزان روان پزشک معتقد هستند که نیاز به درمان دارند کا رمشکل تر است و قابل درمان کامل است ان آقا که این مشکل را دارند مشکل خود را قبل از ورود به زندگی مشترک حل کننند حالا اگر ایشان ذهنشان دائم درگیر افکار بیهوده است به مسائل اصلی و اساسی زندگیشان فکر نمی کند و وقتی ما به مسائل زندگیمان فکر نکنیم دیگر احساس مسئدولیت نمیکنیم و به وظایفمان عمل نمی کنیم تمرکز ندارد و اگر اهل مطالعه باشد نمیتواند مطالعه کند ولی مشکل اصلی و اساسی این است که نمیتواند به وظایفش عمل کند لذا قبل از آن باید درمان بکنند و اگر آقا نمیخواهند درمان یکنند خانم بدانند که کار سخت است و ما وظیفه مان در این برنامه این است که در این برنامه به عزیزان آگاهی بدنیم و در حقیقت راه را روشن کنیم بدانند راه چقدر مشکلات دارد که بتوانند آگاهانه انتخاب کنند.
  • درباره وسواس و تعریف آن بیشتر توضیح بدهید . در اینجا وسواس عملی را توضیح می دهم . وسواس یک عملی است که تکرای و پشت سرهم و بی اختیار انجام میشود و گاهی بالاجبار و یک نیروی درونی ما را وادار به تکرار می کند بخاطر همین اسمش را اختلال وسواس اجبار گذاشته اند چون نیرویی از درون وادار می کند . ممکن است این وسواس در طهارت و شست و شو و نظافت و وضو و غسل باشد حتی در بستن در ماشین هم باشد .چک کردن شیرهای آب و گاز . اگر این ها پی در پی و بدون اختیار و تکراری باشد همان اختلال وسواس اجبار است . یک اختلال عصبی است . درمان هم دارد . درجه ای هم هست . ممکن است با مشاوره درمان شود و اگر وسواس بیشتر باشد ، احتیاج به روان پزشک و درمان دارد . چرا ما اصرار می کنیم که این را بپرسید . چون این اختلال شخصی است و پرش دیگران را می گیرد . شخص وسواسی یکسری محدودیت هایی در خانه ایجاد می کند . اگر جلوی رفتارش گرفته شود ، عصبی میشود . رفتارهای غیر متعادل از او سر می زند . سر فرزند و شوهرش داد و فریاد میزند چون تحت فشار است . و ممکن است آنها را به خانه راه ندهد . تا لباس ها تعویض شود و یا استحمام کنند و بعد وارد منزل شوند . یا مثلا غریبه ای وارد آشپزخانه بشود و دست به وسایل بزند و جلوی خود او وسایل را بشوید . اگر رسیدید که طرف وسواس دارد ، می توانید درمان کنید یا اگر روحیه این را دارید با او وارد زندگی بشوید و بعد با کمک دیگران این بیماری را درمان کنید زیرا این بیماری به کمک دیگران نیاز دارد . حتما باید کسی باشد که بتواند تحمل کند .
  • http://ch3.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=123:1390-05-15-13-53-13&catid=17:2011-08-06-11-40-26

پیشگیری از وسواس

انجمن: 

رعايت چه نكاتي مي تواند به بهداشت رواني ما در زمينه عدم ابتلا به وسواس كمك كند؟

در جواب اين سوال مناسب مي‌دانيم نكاتي چند را جهت تبيين ابعاد مختلف سؤال بيان كنيم.
الف. مقدمه: مقطع خاصي از عمر هر انساني همراه با شك و ترديد است و معمولاً اين مقطع از عمر را نوجواني و احياناً جواني به خود اختصاص مي‌دهد و اين مسئله در سن نوجواني و جواني چيزي طبيعي تلقي مي‌شود، چون در اين مرحله از عمر انسان، شخصيت او و انديشه‌ او از ثبات و پختگي كافي برخوردار نيست و لذا در خيلي چيزها شك و ترديد دارد و دنبال فلسفة آن است و البته اين ممدوح بوده و اشكال ندارد به شرطي كه به دنبال اين شك‌ها و ترديدها و وسوسه‌ها، يقين حاصل شود نه اين كه انسان به خاطر بي‌توجّهي و غفلت به بي‌راهه برود و از مسير اصلي منحرف گردد.
ب. يكي از مسائل عمده كه در خيلي از افراد مشاهده مي‌شود شك و ترديد در اعتقادات، وسوسه در عبادات و احكام طهارت و نجاست و غيره است و علت اين كار هم به خاطر عدم تجربة كافي و عدم اطلاع كافي و به خاطر آموزش‌هاي غلط است كه افراد را دچار مشكل مي‌كند كه البته بعضاً اين ترديدها و وسواس‌ها آينده و عاقبت خوبي را دارد و باعث رشد و بالندگي مي‌شود.
ج. در اينجا لازم است به تعريف وسواس پرداخته شود.

وسواس بر دو نوع مي‌شود:
1. وسواس فكري كه تعريف آن عبارت است از افكار، تصورات يا تكانه‌هاي (كارهايي كه بدون اراده انسان رخ مي دهد) تكراري كه هوشياري ذهن را اشغال مي‌كنند و اغلب نفرت‌انگيز بوده و كنار گذاشتن و كنترل آن معمولاً مشكل است و در خيلي موارد انسان از باطل بودن و بيهوده بودن آن آگاهي دارد و مي‌داند كه زاييدة ذهن خود اوست.

2. وسواس عملي كه تعريف آن عبارت است از پاسخهايي كه به فكر وسواسي داده مي‌شود و افكاري است كه به عمل منجر مي‌گردد، مثل شستن مكرر دست و صورت، نجس دانستن همه جا يا مسائل ديگر.

د. تمام احكام اسلام فلسفه و دليل دارد و فلسفة خيلي از احكام براي ما روشن است و فلسفة بعضي از آنها تبيين نشده است و آنها هم با ظهور حضرت ولي عصر (عج) مشخص و معلوم خواهد شد، چون بشر هنوز هم قادر نيست خيلي از مجهولات را حل كند. امّا از باب اين كه خداوند حكيم است و كارهاي او از روي حكمت و مصلحت است و پس ما هم كه بندة خدا هستيم بايد مطيع اوامر الهي بوده و دستورات او را انجام دهيم و تفسير دين را از اهل فن و متخصص آن جويا شويم و متخصص دين در زمان حاضر علماي بزرگ و اسلام شناسان واقعي هستند، كه وظيفة ما رجوع به آنان و عمل كردن بر اساس فتواي آنان است.

هـ . هر انساني موظف است دستورات دين را همانطوري كه بيان شده عمل كند، و نمي‌توان احكام دين را طبق سليقه و خواست خود عمل كرد، بلكه بايد تابع دستورات واقعي بوده و التزام عملي به احكام درست دين داشت و حرف مردم و افراد عامّي ملاك عمل نيست، و برخي از افراد بر اساس هواهاي نفساني خود عمل مي‌كنند و در مسائل دين لااُبالي هستند و سعي در سست كردن اعتقاد ديگران هم دارند و بنابراين بايد مواظب بود و تحت تأثير تفكرات غلط ديگران قرار نگرفت.

و. در مسائل طهارت و نجاست هر انساني بايد طبق رسالة عمليه عمل كند و طبق دستور رساله از نجاسات پرهيز كند و طبق دستور رساله چيزهاي نجس را پاك كند و بايد از افراط و تفريط پرهيز شود و متعادل باشد.

ز. در مسائل اعتقادي اگر كسي شك و ترديدي دارد از علماء و دانشمندان و اساتيد سؤال كند و سعي كند دنبال متخصص هر علم برود و شك و شبهه‌اي بر خود راه ندهد.

ح. نظم و انضباط چيزي مطلوب و پسنديده است ولي نبايد به حدّ افراط برسد، به طوري كه باعث اختلال در كارها بشود يعني نبايد مانع از رسيدن به هدف اصلي گردد و مسئله ديگر اين كه شخصيت هر فردي منحصر به فرد است و همه نمي‌توانند يكسان باشند و لذا تفاوت عملكردي بين افراد طبيعي است.

ط. يكي از عواملي كه باعث وسواس مي‌شود اضطراب است و لذا بهتر است انسان در قدم اول اضطراب نداشته باشد و با خونسردي و آرامش كارها را دنبال كند و براي كارهايش برنامه داشته باشد و در اين زمينه مي‌تواند از مشاوران متعهد و مؤمن كمك بگيرد. توصيه جدي داريم كه هنگام هجوم افكار و يا اعمال وسواسي به يكي از روان شناسان متدين و متعهد مراجعه كرده و از او كمك بگيريد و اگر او تشخيص دهد كه نيازمند مراجعه به روانپزشك و مصرف دارو هم هستيد حتماً به توصيه‌هاي او گوش كنيد. انشاء الله كه خداوند ياري‌تان فرمايد. اين كار از ضروريات است و به سرعت شما را به نتيجه مي‌رساند.

ي. تنها راه سعادت و خوشبختي دنيا و آخرت عمل به احكام دين و دستورات خداوند است، البته به طريقي عقلائي و منطقي، نه افراط و تفريط و اينكه انسان بندة خدا باشد و نه بندة شيطان و هواهاي نفساني و قضاوتهاي مردم و سعي كند آن طور عمل كند كه خدا خواسته و دستور داده است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مصطفي زماني، وسواس، انتشارات پيام اسلام، 1369.
2. لي بائر، غلبه بر وسواس، ترجمه مسعود محمدي و همكاران، نشر رشد، چاپ اول، 1382.
3. دكتر جمشيد احمدي، وسواس و درمان آن، انتشارات نويد، 1365.
4. ملا احمد نراقي، معراج السعاده، انتشارات هجرت، 1381.
منبع :مرکزمطالعات و پزوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم