وسواس فکری

اگر شیء نجسی خیس شود

به نام خدا با سلام
میخواستم بدانم اگر شئی نجس خیس باشد به نیمی از آن آب گرفته و نیمه دیگر آن را
آب نگیریم آیا کل شئ همچنان نجس است
من یک انسان وسواسی هستم و چنین شرایطی برای من پیش آمده
در صورت نجس بودن همه لباس ها و خانه و ... نجس میشود برای تطهیر انها چه باید کرد

برچسب: 

آیا این افکار ناشی از وسواس است؟

انجمن: 

سلام میخواستم ببینم این فکر و سوالم وسواسه ؟ برای بنده سوالاتی پیش اومده چند جا نوشتن توهین به مقدسات و خداوند در دل بدون اوردن به زبان گناه محسوب نمیشود چون وسواس فکریه و جای دیگه همین حرف و میزنن ولی میگن هر چند گناه نیست ولی اثار نامطلوبی و برروح انسان میزاره باید ذکر گفت فرق این دو در چیه؟... همین افکارمم وسواسه؟ترخدا فرق این دو تا رو که گفتم بگید قاتی کردم نمیدونم
سوال دومم اینه . احساس میکنم توهین کنم بخدا در دلم بدون اوردن به زبان ذکر نگم بعدا کافر میشم گناه برام نوشته میشه

سوال های غیر منطقی در مورد یگانگی خدا که به ذهن می آید

انجمن: 

با سلام خدمت کارشناسان عزیز و تشکر بابت زحماتی که می کشید.

راستش من بیشتر ازیک سال هست که تلاش کردم خودمو به خداوند متعال نزدیک کنم. کاملا شهوت رو کنترل کردم و شکر خدا در خیابان نگاه به هیچ نامحرمی نمیکنم. دستورات خداوند متعال مبنی بر انفاق و صدقه. نماز. روزه و دعا و ذکر هم انجام میدهم. ولی یک جای کار من لنگ میزند. همه جا می گویند شیطان وقتی نتواند از راه نفسانی و شهوت انسان را گمراه کند به سراغ اعتقادات انسان میرود و حتی اجازه میدهد انسان مدتی خدا را عبادت کند بعد به یکباره حملات خود را شروع میکند. من احساس میکنم دقیقا به چنین مشکلی خوردم.
الان مدتی هست سوالات چرت و پرت به ذهنم می آید
بدبختی اینجاست که اگر نتوانم به آنها جواب کامل بدهم احساس میکنم اعتقاداتمو دارم از دست میدهم این سوالات همه در مورد یگانگی خداوند است و اصلا در وجود داشتن خداوند هیچ مشکلی ندارم.
و حالا سوالات
1- اگر یک خدای اصلی و اولی باشد و فقط یک خدای دومی خلق کرده باشد و از این خدای دوم خواسته باشد که او را بپرستد ولی مخلوقات خدای دوم می توانند خودش را یعنی خدای دوم را بپرستند جواب چیست؟
2- اگر یک خدای اصلی باشد و یک خدای دومی خلق کرده باشد و به خدای دوم بگوید باید منو بپرستی و هر چی هم خلق کردی باید منو بپرستند جواب چیست. حال مثلا اگراین خدای دوم تمرد کند و به مخلوقات خودش بگوید کسی مرا خلق نکرده و شما باید مرا بپرستین. و خدای اول هم کاری نکند و مثلا بگوید صبر میکنم شاید خدای دوم از تمرد برگردد جواب چیست؟
اینها نمونه سوالاتی هست که من برای همه آنها جواب داشته و دارم ولی نمیدونم چرا ول کن من نیستن. کاملا میدانم سوالات غیر عقلی هستند با این وجود تمنا میکنم شما به عنوان انسانی خارج از چارچوب فکری من به این دو سال من جواب بدین تا جواب شما را با جواب های خودم مقایسه کنم و در آخر هم منو بابت کنار گذاشتن این فکر های غلط یاری کنید. با تشکر فراوان

حس بد

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:


سلام و خسته نباشید.
یک مشکلی برایم پیش اومده برای خودم هم هنوز واضح نشده چیه خیلی مبهمه خواهش میکنم شما کمکم کنید در مرحله اول واضح و بعد حل بشه.
یه مدتی وقتی اسم بعضی از اشخاص میاد حالا از دوستان یا حتی بعضی از ائمه (اینش خیلی واسم عجیبه خیلیییییی اذیت میکنه) یه چیزی بهم میگه یه حسی بگم میگه تو این جا باید شهوتت تحریک بشه ناخود اگاه.
با یک نفر که حرف زدم گفتم نسبت به یکی از دوستانم اینطوریم و خجالت کشیدم ائمه هم بگم و در مورد دوستم گفت چون حس بد و گمراه کننده ای داری باید کاملا ولش کنی و اصلا طرفش نری در صورتی که من خیلی وقته این دوستمه ندیدم ولی به محض این که اسمش از توی ذهنم رد میشه یه حس ضعیف و عجیب شهوت بهم دست میده.
این جاش اذیتم میکنه که اصلا طرف دوستم نمیرم اصلا اسمش هم توی ذهنم نمیزارم بیاد(به فرض) ولی ائمه رو چیکار کنم این ها هم نرم طرفشون بهشون فکر نکنم.
خودمم میدونم سوالم خیلی ابهام داره ولی باور کنید خیلی اذیتم میکنه اصلا وقتی توی روضه که میشینم اسم بعضی از ائمه که میاد یه حسی میاد میگه این جا تو تحریک باید بشی.
در ضمن اصلا نمیزارم فکرم جاهای بد بره اصلا به هیچ عنوان چشم چرانی نمیکنم حتی بحث جنابتمم خیلی با فاصله های زیاد رخ میده.
خواهش میکنم کمکم کنید.
خیلی ممنون




با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

ذکری برای خلاصی از وسواس

انجمن: 

سلام و عرض ادب
من بیشتر از دو ساله که مبتلا به وسواس هستم
البته دیروز تازه متوجه این موضوع شدم
دو سال پیش،ظاهرا بر اثر ریفلاکس معده،یک لحظه احساس کردم کلا نفسم قطع شد و اصلا برق از سرم پرید
از اونروز هر روز و هر لحظه ترس از تنگی نفس و خفگی دارم
هر جا میرم،توو مهمونی توو ترافیک یعنی فکر میکنم دارم میمیرم
نفسم بند میاد و همیشه هرجایی هستم حساب میکنم چقدر با اورژانس فاصله دارم
میرسم که بهم اکسیژن وصل کنن یا نه

این در حالیه که طی این دو سه سال ،به پزشکای زیادی مراجعه کردم
نه قلبم و نه ریم مشکل ندارن
اصلا پزشکا معتقدن بهترین بدن رو دارم
اما خودم گوشم بدهکار نیست و زندگی برام زهر شده

چند روز پیش قرآن باز کردم که مشکلم چیه
اومد که وسوسه شیطان بسیار کثیف است
واقعا تعجب کردم و با مراجعه به اینترنت متوجه شدم دچار وسواس فکری هستم
همسرم نه اجازه مصرف دارو و نه مراجعه به روانشناس رو نمیدن

زندگی خیلی خوبی دارم
همه چی اونطور پیش میره که دوست دارم
همسرم فوق العاده اس

اما یه چیزی رو امروز متوجه شدم که اصرار دارم از طریق ذکر و دعا مشکلم حل بشه
من یکبار خیییلییی بد و سنگین شیطان رو توو زندگیم زمین زدم
خیلی خوب رو عقاید همسرم که یک و نیم ساله ازدواج کردیم،تاثیر گذاشتم
خیلی تلاش دارم فرزندم که به زودی متولد میشه،یاور امام زمان باشه
فکر میکنم داره تمام تلاششو میکنه من به هدف نرسم
من چادری هستم خیلی تعصب دارم رو حجابم
و امکان نداره یه خانوم بی حجاب منو ببینه و از خجالت خودشو جمع و جور نکنه
اما این وسواس شدید باعث گوشه نشینی ،فرار از جامعه و... شده
کمکم کنید چطور شیطان و وسوسه هاشو به زمین بزنم
لطفا اگه ذکری رو یاد میدین،با معنی بفرمایید
سپاسگزارم
و از هرکسی این پست رو میخونه التماس دعای شدید دارم

من الان خوبم میخوام بهتر شم (بهبود وسواس)

انجمن: 

سلام منم مدتی چندین ساله ک وسواس فکری دارم ک چهار سال پیش ب اوج خودش رسید و من اجبارا با خانوادم موضوع رو در میان گذاشتم و الان افسوس میخورم چرا اینقدر دیر این کارو کردم وسواس من کفر بخدا وشک های مذهبی بسیار بود ک احساس گناه شدید این کار باعث شده بود من افسرده و عصبی و پرخاشگر بشم اول رفتم پیش روانپزشک تا دو سال قرص استفاده میکردم ک فقط با قرص ها حالم خوب بود الان شیش ماهی میشه ک ب یک روان شناس ک نوروفیدبک کار میکنه مراجعه کردم ک خیلی بهتر شدم و از نظر روحی خیلی بهترم و اینکه قرصامم بصورت یک چهارم استفاده میکنم من همه راه حل ها رو خوندم و ب امید خدا استفاده هم میکنم اما من ی سوال دارم ک با دکترم هم تا الان مطرحش نکردم و الان مدتی ک دیگه ب دلیل بالا بودن هزینه دکتری پیش دکترمم نمیرم متاسفانه اینکه افکار وسواسی من ک همین کفر گفتن ب ذات مقدس خداوند هستش چند روز قبل از سیکل ماهیانه شدت بیشتری پیدا میکنه آیا ممکنه وسواس من دلیل هورمونی داشته باشه چون ب شدتم عصبی و پرخاشگر میشم .و چیزه دیگه ای ک هست اینه ک من نسبت ب یه نفر از خانواده خودم حس خوبی ندارم و بی دلیل بهش پرخاش میکنم و بعضی اوقات حس میکنم ازش بدم میاد در حالی ک اون هنوز بچس و پر از معصومیت و من بعدشم عذاب وجدان میگیرم ولی بازم تکرارش میکنم خواهش میکنم بهم کمک کنید در خصوص موارد بولد شده بخدا من آدم بدی نیستم هیچ وقتم نمازمو ترک نکردم علارغم روزایی سختی ک داشتم و خدا رو هم خیلی دوس دارم

برچسب: 

وسواس فكري با موضوع توهين به مقدسات (نــــــــوح درمــــــانـی Nuh theraphy )

انجمن: 

سلام دوستان من ادم نماز خون و روزه بگیری هستم چند روزیه دچار وسواس شدم کارشناس ایا کسی به عمد و اراده در دلش به خدا و پیامبران و امامان توهین کند و دشنام بدهد .گناه برایش نوشته میشود؟حکمش چیست؟ در دلش بگوید به زبان نیاورد..

برچسب: 

وسواس فکری راجع به خدا و همه ی مسائل دینی

انجمن: 

سلام. من محمد هستم 22 ساله.

یکسالی هست که به بیماری وسواس مبتلا شدم. اوایل وسواسم طوری بود که همش فکر میکردم بیماریهای خطرناک دارم اما جدیدا وسواسم تغییر کرده و دائما به خودم میگم چرا ما انسانها این شکلی هستیم؟! اصلا خدا وجود داره یا نه؟! اصلا چجوری خدا از اول وجود داشته؟! اصلا این دنیا و این زندگی یعنی چی؟! اصلا بعد از مرگ چه بلایی سر ما میاد و خیلی از سوالاتی که جوابی براشون پیدا نمیکنم.

از شما عاجزانه درخواست میکنم کمکم کنید چون این افکار منو خسته کرده و ریشه های افسردگی و اضطراب رو هم داره در من بوجود میاره. راستی من بنده ی صالحی نیستم و حتی نماز هم نمیخونم اما ته دلم دوست دارم بخونم اما متاسفانه توو اعتقاداتم مشکل پیدا کردم و نعوذبه لله راجب وجود خدا هم دچار شک و تردیدم و دائما استرس دارم.

ممنونم.

برچسب: 

ترس، اضطراب، وسواس و گوشه گیری

انجمن: 

سلام

من مشکلی دارم که چند ساله زندگیمو مختل کرده و ارامشو از من گرفته
پسری 26 ساله و مجرد هستم.
من از دوران دبیرستان سر کلاس حواسم مدام پرت میشد به پای همکلاسیهام بدون قصد و منظور ولی اونا ناراحت میشدن و تمرکزشون بیشتر پرت میشد و من سعی میکردم این اتفاق نیفته ولی به خاطره ترس و اضطراب ناشی از اینکه مبادا این اتفاق دوباره بیفته و باعث بشه جلب توجه کنم و باعث ازار دیگران بشم تمرکزشون به هم بخوره یا فکر بدی در مورد من بکنن و این رفتار جزءی از رفتار من بشه نمی تونستم کنترلش کنم و مدام تمرکزم به اطراف و همکلاسیهام پرت میشد و گاهی هم باعث تمسخر همکلاسیهام قرار میگرفتم ولی بعضی مواقع که گناهی از من سر میزد (خودارضایی)باعث میشد در مقابله با این رفتار ناتوان تر بشم چون فکر میکردم به خاطر اون گناه خداوند منو داره مجازات میکنه و این عذاب خداست داره بر سر من میاد و من نمیتونم باهاش مقابله کنم و تا اینکه این رفتار واقعا جزءی از رفتار من شد و به زندگی عادی من کشیده شد و از جایی که من در سن بلوغ بودم گاهی از من خودارضایی سر میزد این رفتار تشدید میشد و با این رفتار خودمو تنبیه میکردم و ترس این بیماری جایگزین ترس از خدا شد و از اون زمان ارامش نداشتم کم کم در روابط اجتماعیم اثر گذاشت و گوشه نشین شدم تو این چند سال باتوکل به خدا و مقایسه اثار این بیماری روی زندگیم و از طرفی ناپسند بودن این اثار(بدبینی نسبت دیگران ،نداشتن ارتباط خوب با دیگران ، کوچیک کردن خودم پیش دیگران و ....) در دین ما با فکر اینکه خداوند با این رفتار مخالفه تونستم مقداری باهاش مقابله کنم و لی از اونجایی که منم مثه بقیه دچار گناه میشم ترس از بیماری میاد سراغم و جایگزین ترس از خدا میشه و از اونجایی که عامل بیماری من ترس بیماریم تشدید میشه تمرکزم به هم میریزه در روابطم دچار مشکل میشم و باعث میشه نتونم به طور مطلوب شغلمو انجام بدم و باعث میشه مبارزه من با این بیماری با دکتر دارو و روانشناس غیر دینی بیخودی باشه بیماری که دکتر تشخیص داده وسواسه از سایت ایت الله منتظری پرسیدم گفتن وسواس فکری داری
حالا با این توصیف اگر شما لحاظ دینی جواب منو بدین ممنون میشم بگین ترسایی که من دارم میتونه ترس از خدا حساب بشه من تلاشمو میکنم بنده خوبی باشم ولی از اونجایی انسان کاملی نیستم و خالی از اشتباه نیستم ترس بیماری جایگزین ترس از خدا میشه در مقابله با این ترسا ناتوان شدم و حتی باعث شده فکر ازدواج از سرم به در کنم و فعلا تا خوب بشم و زندگی وکارمو مختل میکنه
تو این چند سال دچار افکار مزاحم مثه توهین به مقدسات و ائمه و خدا شک به خداوند و اسلام و شک در نماز و غسل طولانی بودم ولی از وقتی فهمیدم از لحاظ شرعی غلطه باهاش مقابله میکنم بعضا موفق بودم
ولی در حال حاضر از طرفی اون مشکل رفتاری و ترس از اتفاق افتادنو دارم
از طرفی وسواس اینو دارم که ترسی که من دارم دربیماری،با ترس خدا فرق میکنه یا نه ؟در زمانی که باید ترس از خدا باشه ترس فقط باید از خدا باشه نه از چیز دیگه ای مثه ترسایی که من دارم ؟ واین ترس از لحاظ شرعی مردود هست یا نه؟من تلاشمو میکنم گناه نکنم ولی وقتی گناهی ازم سر میزنه این فکر میاد سراغم حتما که خوف من کمتر از رجا بوده باعث میشه ترس و اضطراب بیماری بیاد سراغم حالم بد تر بشه.....
به روان پزشک و روانشناس مراجعه کردم ولی دسترسی به روانشناس دینی ندارم ممنون میشم بگین که بیماری من و ترس اون ربطی مسائل شرعی و ترس از خدا نداره نپتا بتونم با خیال راحت به درمان بپردازم

ممنون میشم جوابمو بدین

وسواس فکری (افکار شرم آور در هنگام گناه)

انجمن: 

با نام و یاد دوست


با سلام و عرض ادب

این سوال ،‌ سوال یکی از کاربران سایت هست که طرح آن با آیدی خودشون ممکن نبود

ولی با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:
[=&amp]سلام ببخشید که درد دل من طولانی هست [/]
[=&amp]جوانی هستم 27 ساله متاهل نزدیک به 5 ساله که ازدواج کردم و به همین دلیل مجبور شدم از مشهد به .... بیام متاسفانه از روز اول ازدواج تا به امروز نتونستم یه کار ثابت داشته باشم و بیکار هستم خرجی رو هم همسرم با شغل کارمندی که داره در میاره خدا رو شکر با هم خوب هستیم و هر طوری هست روز ها رو می گذرونیم ........ [/]
[=&amp]مشکل اصلی و موضوعی که خیلی خیلی روم تاثیر گذاشته و حال و هوای من و بهم می ریزه این هست که از سن 14 سالگی تا به امرز خود ارضایی می کنم
لذتی که به من میده رو نزد همسرم کمتر دارم، نمی تونم ترک کنم وابسته شدم
تا یه جا چیزی می بینم که برام تحریک آمیزه میره تو حافظم ...
دیگه خسته شدم میدونم که گناه کبیره هستش و گناه بزرگی هم محسوب میشه و اینکه از نعمت های خدا هم محروم میشم نمونه اش همین که 5 ساله دارم دنبال کار میگردم اینقدر که به این و اون رو زدم مدرک دادم به هم وعده دادن یا جواب سر بالا دادن هنوز کار گیرم نیومده حس می کنم دارم تاوان گناهانی که انجام دادم رو میدم
این قدر که از لحاظ فکری و روحی تحت فشار هستم بعضی وقت ها کفر میگم بعضی موارد هستش اصلا روم نمیشه بگم فقط اینو نمیدونم چرا در حال گناه و چه در حال نزدیکی با همسر، ائمه میان تو ذهنم؛ طوری که فکرای زشت و شرم اوری میاد سراغم
طوری شدم که افکارم دست خودم نیست خیلی تو نماز و وضو گرفتن اشتباه دارم اصلا یادم میره رکعت چندم هستم پیش دکتر اعصاب و مشاور هم رفتم نظرشون این بود که وسواس دارم حتی با دارو و نکته های که گفته بودن هم جواب نگرفتم ودیگه ادامه ندادم.

نا گفته نماند جوان بی دینی هم نیستم اهل نماز و روزه دعا خوندن هم هستم ولی این موارد باعث نشده که از گناه دور بشم این طوری بگم که خواستم خودارضایی کنم موقع اذان شده بود رفتم نماز خوندم بعد نماز خودارضایی کردم دیگه حدس بزنید که چقدر غرق در گناهم و وابسته بهش هستم
هزاران بار تصمیم به ترک گرفتم یک هفته ، 10 روز ، و آخرین بار 30 روز تونسم ترک کنم به خدا گفتم من که میدونم چرا کارم پیش نمیره و به اون چیزی که میخوام نمیرسم به خاطر همین گناهی که انجام میدمه پس من میام گناه رو میزارم کنارتو هم کار منو راه بنداز 30 روز گناه ترک کردم وبه خدا توکل کردم موقع نماز صبح شروع کردم چند تا دعا خوندن نماز ظهر همین طور روزها یکی پس از دیگری گذشت و من همچنان بیکار فکر نکنید که همین طوری تو خونه نشسته بودم پی کار و سپردن بودم ولی خبری از هیچ کسی نشد حتی مراکز کاریابی هم ثبت نام کردم و این طوری شد که از خدا نا امید شدم و شروع کردم به کار گذشته خودم و با خودارضایی و سایت های مستهجن سر گرم کردم و روز به روز دارم تو منجلاب گناه و افکار زشت و شرم اور گرفتار میشم طوری شدم که شیطان داره درونم حکم فرمایی می کنه حتی چند مورد بود که رفتم سر کار اینقدر که استرس و دل شوره بهم دست میداد دیگه سر کار نمی رفتم ترس از اجتماع داشتم دلیلش هم به خاطر اینه که 5 سال تو خونه هستم عادت کردم به خونه نشینی بعضی وقت ها دلم خیلی میگیره اینقدر گریه می کنم ...[/]
[=&amp]ممنون که وقت گذاشتید و تا آخر خواندید لطفا بهم نگید خودت و سر گرم کن ورزش کن از مکان های تحریک آمیز دور شو این موارد جواب مشکل من نیست برای کسی که 13 ساله داره گناه انجام میده جواب گو نیست من راه حل میخوام میخوام بدونم آیا همه این طوری هستن یادمه برنامه سمت خدا حاج آقا فرحزاد یه بار گفتش کسانی که وسواس فکری دارن حتی بیشتر مواردش نمیشه به زبان اورد رو گناه نیست و بهش توجه نکنن ولی در مورد من این قدر این وسواس فکر ی داره روم تاثیر میزاره که دارم در مورد ائمه فکر های ناجور می کنم مخصوصا زمان گناه با این چه کنم ؟؟؟[/]


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol: