وابستگی روانی

سلام من دختری19 ساله ساکن کرمان هستم که 5سال قبل با بسری قزوینی در چت روم اشنا شدم اوایل رابطمون خیلی خوب بود مطمین بودم همونیه که میخوام . اما بعد یه مدت سرد شد هرچی ازش برسیدم چی شده چته؟هیچی نگفت من هنوزم عاشقانه دوسش دارم اما اون دیگه منو دوس نداره رفته بایکی دیگه هربار به یه دلایل مسخره و چرتی تنهام میذاشت میرفت دلایلشم بخاطر تموم کردن رابطمون این بود که ما از هم دوریم و خانواده ها اجازه نمیدن بچه هاشون ازشون دور بشن من با مامانشم حرف زدم مامانشم خیلی دوس داشت من بشم عروسش ولی اون خراب کرد رابطه رو من 3سال کارم شده گریه کردن حس میکنم 5سال از عمرم به بازی گرفته شده ولی بازم دوسش دارم نمیتونم فراموشش کنم لطفا کمکم کنین.=((

سلام

اگر پای درد دل خانم های متاهل بنشینید، مطمئنا بخش بزرگی از آنها، از وابستگی بیش از حد همسر خود به مادر و سایر اعضای خانواده اش، ناراضی هستند
یکی از دوستان از ارتباط صمیمی همسرش و خواهر ایشون بسیار بسیار ناراحت بودند
در این مواقع چه کاری باید انجام داد؟