هوای نفس

هوای نفس و انجام کاری که از آن متنفرم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و درود

پس از سلام ارزوی سلامتی برای همه دوستان.

---

فرض کنید
من یه ادم خیلی با استعدادیم.و در چندین زمینه استعداد نسبتا خوبی دارم!(الکی مثلا من خیلی خفنم) مثلا این:
-این که درس بخونم و یه مهندس خوب بشم و بتونم به کشورم و البته دینم کمک کنم.

و از طرفی دیگر به لحاظ درونی با به کار گرفتن استعدادهایم در این زمینه مشکل دارم.یعنی از این کار (درس خواندن و در اینده مهندس شدن) خوشم نمیاید و حتی شاید از ان متنفر باشم.

حالا موضوع اینه:
ایا این که من به بهانه این که چون این کار را دوست ندارم پس انجامش نمیدهم،این کار را رها کنم در واقع به دنبال هوای نفس خود رفته ام؟

(این رو باید اضافه کنم که اگه مثلا درس نخونم ، این طوری نیست که کارمفید دیگه ای انجام ندم و خودم اعتقاد دارم تو خیلی زمینه های دیگه میتونم به دینمون خدمت کنم.
یعنی به عبارتی دیگه من خودم اعقتاد دارم تو جاهای دیگه ای و یه شکل های دیگری بیشتر میتونم مفید باشم.برای مثال
وقتی من به اطرفیانم میگم که دوست دارم معلم ابتدایی بشم میگن ، اونو که همه میتونن بشن.تو با این استعدادت باید کاری کنی که از عهده بقیه بر نمیاد.
ایا حق با اوناس؟)

یا مثلا ممکنه که وفتی امام میان از یارانشون چیزی رو بخوان که اون شخص از اون کار خوشش نیاد خیلی شدید؟

خود خدا از بندش چه انتظاری داره در این موارد؟

یا اینکه من برای رسیدن به درجات بالا مثلا باید با نفسم این شکلی مقابله کنم؟این جوری برام مفید تره؟

---

در پناه خدا

مبارزه با نفس چگونه و تا کجا؟

سلام،
در مقابله با هوای نفس، دقیقا باید با چه هواهای نفسانی مقابله کرد، در بعضی از کتب مشاهده کردم که در مراحل پیشرفته تهذیب نفس حتی باید از مباهات هم دوری کرد. اگر اینطور باشد که کلا نمیشه زندگی کرد!، مثلا الان خسته شدم دلم می خواد بشینم، نشینم؟ الان می خوام فلان چیز رو بخرم، چون دلم میخواد نخرم؟! حال سوال بنده این هست که آیا این مراحل تهذیب نفس در طول یکدیگر هستند یا در عرض، یعنی مثلا فردی که هنوز نتونسته فلان گناه کبیره اش را ترک کند آیا جلوگیری از برخی تمایلات مباح مثلا کم خوری یا نخوردن چیزهایی که دوست دارد و ... تاثیر مثبتی در تهذیب نفسش دارد و یا نه تا زمانی که هنوز در مرحله پرهیز از محرمات و انجام واجبات مانده ایم این اعمال فایده ای ندارد؟ اصول درست تهذیب نفس در این رابطه دقیقا چیست؟ لطفا کتاب/های مناسبی هم در این زمینه معرفی بفرمایید.

البته من این سوال رو در همین لحظه از اندیشه قم هم کردم ولی خب انعکاس پاسخ در این سایت هم برای بنده جالب هست.
ممنون از راهنمایی شما.

توبه

سلام
چند وقتی هست ک بدجوری اسیر گناه شدم همش تو فکر و خیالم تصورات نامربوط میکنم ک همش گناه آلود هست از طرفیم هوا و هوس منو ب سمت سایت های نامربوط میکشونه
احساس خوبی ندارم بارها توبه کردم ولی باز برگشتم سر خونه اولم شایدم پایین تر
دیگه خجالت میکشم از خودم و خدای خودم
چیکار کنم؟

برچسب: 

چيزهايي كه نمي گذارند حقيقت را ببينيم!

هوای نفس

«و به هنگا می‌که گفته شود که وعده خدا حق است و درباره قیامت تردیدى وجود ندارد گفتید، نمی‌دانیم قیامت چیست و جز گمانى نداریم و ما را (درباره آن) علم و یقینى نیست.»(سوره جاثیه/ 32) او علمی‌را دنبال می‌کند که فقط در خدمت هواى نفس و اشباع تمایلات مادّى باشد و در غیراین صورت، رنج تحصیل علم را نه تنها تحمّل نخواهد کرد؛ بلکه، اگر علمی‌ برخلاف مقتضیات هواى نفس باشد و جلوى خواسته‌هاى نفسانى او را بگیرد مورد انکار او قرار خواهد گرفت‌‌. خداوند در یکى از آیات قرآن می‌فرماید:

«از روى ظلم و برترى‌طلبى آن را انکار می‌کنند در‌حالى که بر آن یقین دارند( نمل/ 14)»،انگیزه برترى‌طلبى و تجاوز به دیگران منشأ‌ می‌شود تا به دنبال علم یقینى نروند و حتى اگر زمینه‌اش هم فراهم شده انکارش کنند‌‌.

بنابراین، هواى نفس یکى از آفات روانى است که انسان را از جست‌وجوى حقیقت و تحصیل علم قطعى باز می‌دارد‌.

همان گونه كه اندام جسمانی انسان به‌وسیله غذا و ورزش قابل پرورش است، قوای فكری نیز قابل رشد هستند‌. از راه سوال‌كردن و دقت در علل موجود در عالم كه تاكنون برایتان عادی و جزء این گونه باید باشد بود، می‌توانید به پرورش فكر و حس كنجكاوی بپردازید‌. یافتن پاسخ هر سوالی نیازمند مطالعه، تحقیق، تفكر و اندیشه است‌. با این روش پس از مدتی ملاحظه خواهید كرد كه توانایی پرسیدن و فرهنگ سوال كردن در شما ایجاد شده و حس حقیقت‌جویی و كنجكاوی در شما كاملاً به صورت فعال در آمده است

2-تقلید

آفت دیگر تحصیل علم قطعى «تقلید» است‌. قرآن به‌شدّت تقلید بى‌دلیل را محکوم کرده چنانکه پیروى از هوی و هوس و نرفتن به‌دنبال درک حقایق را نادرست می‌داند، انسان هایی که در هر زمینه‌ای دیگران را بدون تحقیق و مطالعه مقتدای خود می‌کنند و از عقل خود کوچکترن بهره‌ای نمی‌برند باید بدانند بابت تمامی افکار و اعتقاداتشان مواخذه خواهند شد و "تقلید" نمی‌تواند دلیل موجهی برای آنان باشد‌.

3- علم بی‌فایده

آفت و یا رذیلت دیگر آن است که معلوماتى را که به نحوى یا براى دنیا و یا براى آخرتش مفیدند رهاکرده و به سراغ چیزى برود که به دردش نمی‌خورد نه براى زندگى دنیوى‌اش مفید است و نه براى آخرتش‌. در این صورت، کار او لغو و بیهوده است و آیاتى که کار لغو را مورد مذمّت قرار داده‌اند شامل این کار نیز که مصداقى از کارهاى لغو است می‌باشد‌. چگونه می‌توان حس حقیقت‌جویی و كنجكاوی را در خود پرورش داد؟حقیقت‌جویی و كنجكاوی یكی از گرایشهای فطری انسان است‌. نشانه وجود آن نیز عبارتند از: گرایش به خیر و اخلاق، ابداع و خلاقیت، عشق و پرستش و زیبا‌دوستی.علوم و فنون و صنایع بدیعه است كه انسان در طول تاریخ حیات خود به آنها دست یازیده و پرورششان داده است‌.

اصولاً خاصیت علم این است كه به این گرایش انسان پاسخ می‌دهد و آن را اقناع می‌سازد‌.

اما برای رشد این حس راههای فراوانی وجود دارد‌. از آیات و روایات برمی‌آید كه خاصیت دانش‌دوستی را خداوند به انسان القا كرده است: «همه[معانى‏] نامها را به آدم آموخت سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود (سوره بقره‌، آیه 31) و فرمود: «..‌. از اسامی‌اینها به من خبر دهید.» امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه می‌فرمایند: و من آن جاهلی هستم كه تو علمش آموختی و تعلیمش دادی‌. پس حال كه واضح گشت منبع تعلیم علم، پروردگار است، می‌توان گفت كه اولین راه پرورش حس حقیقت‌جویی، درخواست علم از این منبع است و خداوند به پیامبرش فرمود: بگو پروردگارا! علم مرا زیاد کن.(طه، آیه 14)
http://armandaily.ir/?News_Id=14453