نماز، فلسفه

چگونه با تمرکز و حواس نماز بخوانم؟

انجمن: 

باسلام خدمت دوستان و اساتید محترم
بنده یه سرای مواقع در یه برهه های زمانی تغییراتی تو روش نماز خواندنم و تمرکز حواسم تو نماز و حضور قلبی رو پیدا میکنم و پس از اون دعا و تعقیبات و ذکر های تسبیحی که اکثر افراد ممکنه انجام میدن مثل ذکر یونسیه و استغفار و توجه بیشتری به خدا دارم و حس خوبی بهم دست میده و یجورایی مشکلاتی که به سختی حل میشن رو حل میکنه و کسایی که مدت ها ندیدمشون ناخود آگاه جایی ملاقات میکنم یا مشکلی برام پیش میاد و تو مخمسه ای میفتم فقط تو ذهنم تصورش کنم یجوی حلش میکنه برام و شاید حتی حدس و گمان هایی در مورد هر چیزی که به ذهنم میرسه دقیقا عین اون از آب در میاد ....
ولی متاسفانه شیطان هم بیکار ننشسته و با یه درگیری لفظی تو ناراحتی تو خونه یا محل کار و یا نگاه هایی که ناخوداگاه یا شایدهم آگاهانه بیرون از منزل به نامحرم و کلا حرکاتی که آدم رو از اون حال و هوا فاصله بده زیاد پیش میاد (بعد ازون عذاب وجدان هم پیش میاره) فاصله میگیرم ازون حس خوب با خدا بودن رو ...
به نظر شما عزیزان چجوری این رو حفظ کنم و نطارم شیطان این حس خوب رو ازم بگیره و انی اتفاق بجای اینکه یه ماه یا دوماه در سال که اتفاق می افته بشه همیشگی و بزرگان دین و مردان خدا چکار میکردن که دچار هیچگونه وسوسه ای تا آخر عمرشون نشدن که بخوان ازون هدف اصلیشون فاصله بگیرن ... چگونه تمام راه ها رو رو شیطان ببندیم ؟ مشکل ما فقط همینه که موفق نمیشیم.
هرچند ما علم فلسفه و اخلاق و سیروسلوک هم بلد نیستیم ...
ممنون میشم دوستان و اساتید محترم راهنمایی کنن

چهل پاسخ درباره نماز

انجمن: 

کاربر عزيز، سلام!
همه مي­دانيم دين اسلام بيشترين اهميت را به پرسش داده است. پرسش، نشان فعال بودن قدرت تفكر هر انساني است. انسان، با قدرت تفكرش از ديگر موجودات ممتاز شده است. و چون دين، مجموعه­اي از سخناني است كه بشر بدون راهنمايي انبيا نمي­توانسته است به آن­ها دسترسي داشته باشد. انسان متفكّر بيشترين همت خود را مصروف فهم درست اين سخنان مي­نمايد.
عبادات قسمت مهمّي از سخنان ديني را به خود اختصاص داده است. سخنان عبادي اسلام از محتواي بسيار غني برخوردار است. آنچنان غني كه با كمي صرف وقت و مطالعه و كنكاش، انسان به دنيايي از حكمت و انديشه آشنا مي­شود كه به شدّت انديشه و احساس او را مسخّر خود مي­نمايد.
بيشتر دينداران فكر مي­كنند، عبادات، مجموعه­ دستور العمل­هايي است كه اهميت آن­ها بيشتر مربوط به هدف كلي است كه براي آن تعريف شده است. اينان تصور مي­كنند خود اين دستور العمل­ها يا از حكمتي خاص پيروي نمي­كند و يا حكمت آن قابل دستيابي نيست.
اين نوع تفكّر سبب شده است تا عبادات با فهم كمتري همراه شود. به اين معنا كه متفكرين، كمتر به عبادات بپردازند و آن­ها كه مشغول عبادات هستند كمتر اهل تفكّر باشند.
جدايي دين از فهم و علم و تفكّر، بزرگترين ضربه را بر گسترش كمّي و كيفي دين زده است. ولي هميشه انسان­هائي بوده­اند كه به دنبال فهم دين بوده­اند، و بر اين اساس مدام پرسيده­اند و روي پاسخ­ها انديشيده­اند و بر اساس همين انديشه، دوباره پرسيده­اند.
پاسخ به اين پرسش­ها از طرف امامان بزرگوار شيعه، بر غناي مجموعه سخنان ديني به نحو حيرت انگيزي افزوده است. هر چند اگر پرسش­گران بيشتر مي­بودند و يا به پيشوايان دين، فرصت بيشتري داده مي­شد، مجموعه سخنان ديني از گستره بيشتري برخوردار مي­شد.
و اما اين پست
آنچه پيش روي شماست پاسخ به قسمتي از صدها پرسشي است كه ممكن است ذهن شما را در باره فهم دقيق مسايل عبادي اسلام خصوصاً نماز مشغول كرده باشد.
عموم پاسخ­ها بر­گرفته از منابع غني شيعه است و لذا هيچ نشاني از مطالب صرفاً ذوقي و استحساني و يا دريافت­هاي شخصي بدون مستندات قويّ، در آن­ها يافت نمي­شود.
اميدواريم مجموعه­هايي اين چنين، توسط اهل تحقيق، بيشتر در دسترس جويندگان فهم دين قرار گيرد.
سؤال 1: چرا بايد نماز بخوانيم؟

پاسخ: نماز می خوانیم براي اين كه خداوند را فراموش نكنيم. (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري. طه: 14)
زندگي روزمره، انسان را دچار فراموشي نسبت به خداوند و آنچه مربوط به اوست مي­كند:
انسان فراموش مي­كند چرا آفريده شده است.
انسان از ياد مي­برد به چه منظوري انبياء مبعوث شده­اند.
مسلمانان نسبت به تعاليم دين اسلام بي­توجه مي­شوند و اين تعاليم ارزشمند تنها در كتابها باقي مي­ماند و در زندگي جريان نمي­يابد. (علل الشرايع: 317/2)
هر بار كه نماز مي­خوانيم آنچه را كه فراموش نموده­ايم دوباره به ياد آورده و خود را در مسيري كه انبياء توصيه نموده­اند قرار مي­دهيم و آنوقت به آرامش رواني مي­رسيم. (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. رعد: 28)