نقش حوزه علمیه در انقلاب اسلامی

نقش حوزه علمیه در انقلاب اسلامی

نقش حوزه علمیه در انقلاب اسلامی روحانیت، در بنیاد نهضت سهمی بسزا داشت و در زمان اوج قیام و آغاز انقلاب، نقش آن عینی‌تر و ملموس‌تر شد. در فصل پیشین، به این نكته اشاراتی شد. در این گفتار، به نقش روحانیت پس از پیروزی نهضت، خواهیم پرداخت.

در آغاز سخن، بر سه نكته اساسی تأكید می‌شود:

1) در جنبش‌های صد ساله‌ی اخیر، تحریف‌گران كوشیده‌اند كه نقش روحانیت را در نهضت‌ها، كمرنگ نشان دهند و در مواردی، با سكوت و اغماض و یا تحریف و سوء برداشت، از حضور و عمل سیاسی علما و روحانیت، عبور كنند. این حادثه، در مورد انقلاب اسلامی ایران نیز پیش‌بینی می‌شود. از همان آغاز، رگه‌هایی از آن هویدا بود و شاید در آینده، توسعه و گسترش پیدا كند:

«نقش روحانیون در این انقلاب، چیز غیر قابل انكاری است. هیچ كس هم تاكنون، این نقش را انكار نكرده است. البته، برای انكار كردن، دیر نشده است! دست‌های تحریف، در جا به جای تاریخ ما، از اول تا حالا، دخالت و اعمال نظر و اعمال نفوذ كرده‌اند. در این قضیه هم هیچ بعید نیست كه روزی، یك عده آدم‌هایی پیدا بشوند، بنویسند و بگویند كه جامعه‌ی علمی اسلامی و روحانیت اسلام، در این انقلاب نقش و تأثیری نداشته‌اند.»[1]