نفرین کردن

لعن و نفرین در سیره معصومین(ع)

سلام من برام این سوال ایجاد شده که ائمه اطهار و معصومین نفرین کردنشان بر  اساس چه چیزی بوده و در چه مواقعی لب به نفرین میگشودند؟ به جز مواقعی که مورد ظلم شدید قرار میگرفتند مثل واقعه عاشورا ، چه شرایط دیگری باعث میشد که آنان کسی را نفرین کنند؟ اصلا آیا در شرایطی که ظلم و ستم تا حد اتفاقات روز عاشورا و  یا ستم حاکمان ظالم نبوده آیا موارد دیگری هم بوده که موجب شود آنان لب به نفرین باز کنند؟ مثلا ماآدم های عادی در مواقعی پیش میاید که چیزی خلاف میلمان است مثلا آلودگی صوتی اذیتمان میکند و مثلا بعضی ها ممکن است بگویند: بر مردم  آزار لعنت. یا کسی حقی از ما ضایع میکند میگیم خدا لعنتش کنه یا شاهدیم عده ای کارهایی انجام میدهند که باعث ضربه زدن به اسلام میشود ...( البته میدونم نفرین اگر نا حق باشد عواقب جالبی ندارد منظورم مواقعی است که انسان حق نفرین کردن دارد و با در نظر گرفتن انصاف و عدالت ممکن است کسیرا نفرین کند نه بیشتر از حق او که ظلمی صورت بگیره) آیا ائمه هم مواقعی بوده که از بدی و گناه افرادی ناراحت شوند و آن ها را نفرین کنند؟  آنها هم چیزهایی بوده  غیر از ظلم حاکمان ظالم که ناراحتشان کند  .  ممکن بوده از افراد امت هم در بعضی مواقع ناراحتی پیدا کنند و این ناراحتی ها باعث شود آنان را نفرین کنند؟
موضوعات مشابه: 

نفرین کسی که بهم بدی کرده

سلام اگه کسی که تو این دنیا بهت بدی کرده و دلت رو شکسته و حتی اشکتم در اورده اگه نفرینش کنیمـ ایا خدا انتقام اون کاری که کرده رو ازش میگیره و ایا بر گردن اون شخص که بدی کرده حق الناس است؟

آیا نفرین به چشم زخم ربط دارد؟

با سلام و خسته نباشید
میخواستم بدونم ایا نفرین به چشم زخم مرتبط است؟ مثلا شخصی را میشناسم که شیطان صفت هست و میگه من هر کی را نفرین کنم یک بلایی سر اش می آید! نفرین به نا حق منظورم هست .
باز دوباره یک نفر دیگه می شناسم که همسایه اش داشت خانه میساخت و سر صدا خیلی می کردند: سر سنگ کاری خانه و.....
و همین طرف میگه من نفرین اش کردم چون ما را اذیت می کرد و طرف سکته زد و مرد !!!!! البته بعضی از همسایه هاش می گفتند که طرف چشم خورده یا همان گفتاره شده !!! ولی آن شخص میگه نه من نفرین اش کردم و مرده و خوشحالم هست !!! خلاصه موجودات شیطان صفت زیاد دیدم !
نظر شما شما چی هست؟
سپاس

برچسب: 

چند نمونه از گناهان زبان

گفتار دروغ‏، قسم دروغ، وعده دروغ، غیبت، سخن چینی، دورویی زبان، اشاعه فحشا، نسبت زنا دادن بدون دلیل، فحش، دشنام دادن به مؤمن، مزاح(غیر از مواردی که فساد ندارد و به عنوانی مانند خوشحال کردن مؤمنان صورت میگیرد)، غنا، مسخره کردن، ارجاف(منتشرکردن اخبار ترس‏آور میان مسلمانان)، سخن گفتن بدون علم، مراء(جدال)، سخن بیجا و بسیار گفتن، ستایش و نکوهش بیمورد، تملّق، لعن مؤمن، خودستایی، بیباکانه هر سخنی(راست یا دروغ) را نقل کردن، اظهار کردن عیب دیگران، افشای اسرار دیگران، هجو مؤمن، تشبیب(بیان کردن زیباییهای زن نامحرم با شعر)، نقل سخنی که در مجالس به عنوان امانت گفته شده است، پرسش از روی تعنّت و نه برای فهمیدن، پرسش از چیزی که فایده دینی و دنیوی ندارد، طعن زدن، امر به منکر، نهی از معروف، اعتراف به گناه، اظهار فقر، پوزش بیجا، خیانت در مشورت، داوری بیجا

منبع:تبیان