مورچه

آیا خشم حضرت سلیمان (ع) به جا بود؟

سلام

در قرآن آمده وقتی حضرت سلیمان با خبر شد هدهد غایب است بسیار خشمگین شد و گفت اگر بدون عذر غیبت کرده او را بسختی مجازات می کنم و سرش را می برم

درسته خشم سلیمان بیهوده نبود ولی این قدر خشم و مجازات واقعا غیر انسانی و سخت گیرانه نیست؟ آن هم در برابر یک پرنده؟

آیا فهم و شعور مورچه به این میرسه که بفهمه انسان می خواهد او را له کند که در قرآن اومده؟

انجمن: 

سلام در قرآن داریم حضرت سلیمان(ع) که نزدیک لشگر مورچه ها شدند ملکه مورچه ها دستور میده فرار کنید پناه بگیرید مبادا سلیمان و یارانش ندانسته شما را له کنند...من اتفاقی مورچه ای رو رو زمین دیدم...یاد این آیه افتادم...ناگهان دستم رو با سرعت به قصد زدن بردم سمت مورچه ببینم فرار می کنه دیدم اصلا تشخیص نمی ده انقدر او کوچکه که منی که چند هزار برابر او هستم رو اصلا تشخیص نمیده چه برسه خطر منو...به خودم گفتم حتما لشگر حضرت سلیمان(ع) با اسب ها بودند و زمین لرزش شدیدی پیدا کرده که اینطوری مورچه ها فراری شدند و ملکه دستور پناه داده...با نهایت قدرت مشتی زدم در چند میلی متری مورچه...اما دست بر قضا مورچه باز هم هیچی احساس نکرد...زلزله ایجاد کردم احساس نکرد....اما از اونجایی که من به قرآن یقین دارم خدا نیز این شبهه را در من بر طرف کرد....جوابی که خداوند بمن مرحمت فرمود:من یک روز فکر کردم و با کمک خدا فهمیدم که...اولا مورچه ها صحرایی بودند...و عامل اصلی ملکه است یعنی ملکه خبر داده که پناه بگیرید له نشید...اگه کمی دقت کنیم ملکه ی مورچه ها چندین برابر مورچه هاست در نتیجه همون طور که یک سوسک از انسان فرار می کنه ملکه مورچه ها نیز انسان را به عنوان یک موجود زنده تشخیص میده و این چنین پیامو میده به سایر مورچه ها...عناوین مطالب من بیشتر با پاسخ دقیقی همراه اند که بیشتر سعی می کنم یقین و معجزات خدا رو برخ بکشم و هم شبهات رو از بین ببرم و هم تبادل کنم نظرات دیگران رو من از وقتی این کتاب رو خوندم http://uploadboy.com/nvm71mchmfbs.html که بنوعی کتاب تفسیر قرآن خیلی اعتقادم نسبت بخدا زیاد شد ممنون میشم نظرات شما رو هم بدونم

مشخصات سلیمان (ع) و نمونه‎هائی از عظمت او

سلام
یكی از پیامبران بزرگی كه هم دارای مقام نبوّت بود و هم دارای حكومت بی‎نظیر و بسیار وسیع، حضرت سلیمان بن داوود ـ علیه السلام ـ است كه نام مباركش هفده بار در قرآن آمده است.
او با یازده واسطه به حضرت یعقوب ـ علیه السلام ـ می‎رسد و از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل می‎باشد.
سلیمان ـ علیه السلام ـ حكومت وسیعی به دست آورد كه در آن جنّ و انس و پرندگان و چرندگان و باد، همه تحت فرمان او بودند، و بر سراسر زمین فرمانروایی می‎نمود.

خداوند در تمجید او می‎فرماید:
«وَ وَهَبْنا لِداوود سُلَیمانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ؛ ما سلیمان را به داوود ـ علیه السلام ـ بخشیدیم، چه بنده خوبی! زیرا همواره با خدا ارتباط داشت و به سوی خدا بازگشت می‎كرد و به یاد او بود.»[1]

امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «چهار نفر بر سراسر زمین فرمانروایی كردند كه دو نفر از مؤمنان بودند و دو نفر از كافران.
مؤمنان عبارت بودند از سلیمان و ذو القرنین ـ علیهما السلام ـ ، و كافران عبارت بودند از بخت النصر و نمرود.[2]
قرآن در آیه 12 و13 سوره سبأ، گوشه‎ای از عظمت و امكانات وسیع سلیمان را بازگو كرده و چنین می‎فرماید:
«و برای سلیمان ـ علیه السلام ـ باد را مسخّر كردیم كه صبحگاهان مسیر یك ماه را می‎پیمود، و عصرگاهان مسیر یك ماه را، و چشمه مس (مذاب) را برای او روان ساختیم، و گروهی از جنّ پیش روی او به اذن پروردگارش كار می‎كردند، و هر كدام از آنها كه از فرمان ما سرپیچی می‎كرد، او را عذاب آتش سوزان می‎چشاندیم.
آنها هر چه سلیمان ـ علیه السلام ـ می‎خواست برایش درست می‎كردند، معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوضها، و دیگهای ثابت (كه از بزرگی قابل حمل و نقل نبود، و به آنان گفتیم: ) ای آل داوود! شكر (این همه نعمت را) بجا آورید، ولی عده كمی از بندگان من شكر گزارند.[3]

آری خداوند مواهب عظیمی به این پیامبر بزرگ داد، مركبی بسیار سریع و تندرو كه با آن می‎توانست در مدتی كوتاه، سراسر كشور پهناورش را سیر كند، موادّ معدنی فراوان برای انواع صنایع و نیروی فعال كافی برای شكل دادن به این مواد معدنی به او عطا كرد.
او با بهره گیری از این وسایل، معابد بزرگی ساخت. و مردم را به عبادت خدای یكتا ترغیب نمود، و برای پذیرایی از لشكریان و مستضعفان، امكانات وسیعی در اختیارش قرار گرفت و در برابر این همه مواهب، خداوند به او دستور شكرگزاری داد.

حضرت سلیمان در سیزده سالگی حكومت را به دست گرفت و چهل سال حكومت كرد و در سن 53 سالگی از دنیا رفت.[4]
عظمت مقام ظاهری و باطنی حضرت سلیمان ـ علیه السلام ـ بسیار وسیع و بی‎نظیر بود. در این جا در میان صدها نمونه، به سه نمونه زیر توجه كنید:

1. دعای مورچه
در زمان حضرت سلیمان، بر اثر نیامدن باران، قحطی شدید به وجود آمد.
ناچار مردم به حضور حضرت سلیمان آمدند و از قحطی شكایت كردند و درخواست نمودند تا حضرت سلیمان ـ علیه السلام ـ برای طلب باران، نماز «استسقاء» بخواند.
سلیمان ـ علیه السلام ـ به آنها گفت: فردا پس از نماز صبح، با هم برای انجام نماز استسقاء به سوی بیابان حركت می‎كنیم.

فردای آن روز مردم جمع شدند و پس از نماز صبح، به طرف بیابان حركت كردند. ناگهان سلیمان ـ علیه السلام ـ در مسیر راه مورچه‎ای را دید كه پاهایش را روی زمین نهاده و دستهایش را به سوی آسمان بلند نموده و می‎گوید: «خدایا ما نوعی از مخلوقات تو هستیم و از رزق تو، بی‎نیاز نیستیم.
ما را به خاطر گناهان انسانها به هلاكت نرسان.»
سلیمان ـ علیه السلام ـ رو به جمعیت كرد و فرمود: «به خانه‎هایتان باز گردید، خداوند شما را به خاطر غیر شما (مورچگان) سیراب كرد!»
در آن سال آن قدر باران آمد كه سابقه نداشت.[5]
آری گناه موجب بلا از جمله قحطی خواهد شد.
ادامه دارد...