مهدویت

×

پیغام خطا

Deprecated function: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated در include_once() (خط 29 از /home/askdinorg/domains/askdin.com/public_html/sites/all/modules/bbcode/bbcode.module).

«سيد حسنی» در خطبه البيان؛ از سند تا متن

اين نوشتار، به موضوع سيد حسني در خطبة البيان مي پردازد كه در دو محور سندي و متني سامان يافته است. در محور اول، سند خطبه، بررسي شده و بدين منظور، نظرات مخالفان و موافقان بيان شده است. نظرات مخالفان در سه بخش بيان شده است؛ بخش اول: ضعف رجال حديث كه در اين بخش، جد طوق و عبدالله بن مسعود ارزيابي مي شوند؛ بخش دوم: ارسال حديث و بخش سوم: عدم نقل حديث در منابع دست اول كه دليل بر عدم اعتبار آن دانسته شده است.

نظرات موافقان نيز در دو بخش: دفاع از ابن مسعود و اعتناي علما به اين خطبه ذكر مي شود. محور دوم مقاله نيز به بررسي متن اين خطبه مي پردازد و خواهد آمد كه برخي از دانشمندان، متن خطبه را دچار اشكالات فراوان دانسته و آن را رد كرده اند و عده اي ديگر نيز در پذيرش خطبه، قائل به تفصيل شده اند.
درباره موضوع مهدويت اخبار فراواني وجود دارد؛ از جمله خطبه اي است منسوب به اميرالمؤمنين عليه السلام كه به خطبة البيان معروف است. در‎ آغاز اين خطبه، اوصافي از اميرالمؤمنين عليه السلام ذكر شده و در ادامه، مباحثي در بارة مهدويت مطرح مي شود.
ش

عمده مطالب مهدوي اين خطبه به اوضاع آخرالزمان و نشانه هاي ظهور پرداخته است. اين خطبه، ضمن بحث از علائم ظهور، به موضوع سيد حسني پرداخته و دربارة حركت او، برخوردش با امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و تسليم شدن او و سپاهش برابر امام، صحبت مي كند؛ از اين روي به بحث و بررسي اين خطبه مي پردازيم.

ابتدا بخشي از خطبه را كه دربارة سيد حسني است، بيان كرده سپس دربارة سند خطبه و ميزان اعتبار آن، بحثي را پي خواهيم گرفت و در پايان، به بررسي متن آن مي پردازيم.

متن روايت

حدثنا محمد بن أحمد الأنباري قال: حدثنا محمد بن أحمد الجرجاني قاضي الري قال: حدثنا طوق بن مالك عن ابيه عن جده عن عبدالله بن مسعود رفعه إلي علي بن ابي طالب عليه السلام :

…ثم يسير بالجيوش حتي يصير إلي العراق و الناس خلفه و أمامه، علي مقدمته رجل اسمه عقيل و علي ساقته رجل اسمه الحارث. فيلحقه رجل من أولاد الحسن في إثني عشر ألف فارس، و يقول: «يابن العم! أنا أحق منك بهذا الأمر لأني من ولد الحسن و هو أكبر من الحسين». فيقول المهدي: «إني أنا المهدي». فيقول له: «هل عندك آية أو معجزة أو علامة؟» فينظر المهدي إلي الطير في الهواء فيؤمي إليه فيسقط في كفه فينطق بقدرة الله تعالي و يشهد له بالإمامة. ثم يغرس قضيباً يابساً في بقعه من الأرض ليس فيها ماء فيخضر و يورق. و يأخذ جلموداً كان في الأرض من الصخر فيفر‌كه بيده و يعجنه مثل الشمع. فيقول الحسني: «الأمر لك»، فيسلم و تسلم جنوده… (جمعي از محققان، 1411: ج 4، ص 90 ).

سپس [امام مهدي عليه السلام ] با سپاهيان حركت مي‌كند و به عراق مي‌رسد؛ در حالي كه مردم، اطراف آن حضرت هستند. پيشاپيش ارتش ]= فرمانده پيش قراول[ مردي است به نام عقيل و بر ساق لشكر، مردي است به نام حارث. سپس مردي از اولاد امام حسن عليه السلام همراه دوازده هزار سواره به او ملحق مي‌شوند. و آن مرد مي‌گويد: ‏«اي پسر عمو ! من به تصدي اين امر، از تو سزاوارترم؛ چون من از فرزندان حسنم و او از حسين بزرگ تر بود‏‏‏». امام مهدي عليه السلام مي‌فرمايد: ‏«همانا من مهدي هستم.‏» آن مرد مي‌گويد: ‏«آيا نشانه، معجزه يا علامتي نزد تو هست؟ ‏» پس مهدي به پرنده‌اي در آسمان، نگاه مي‌كند سپس اشاره‌اي به آن پرنده مي نمايد و پرنده روي دست حضرت مي‌نشيند و به قدرت خدا به تكلم آمده و به امامت حضرت شهادت مي‌دهد. سپس حضرت چوب خشكي را در زميني بي آب مي‌كارد و آن شاخه سبز شده و برگ مي‌دهد. و سنگي از زمين بر مي‌دارد و با دست خرد مي‌كند و مثل شمع خمير مي‌كند. حسني مي‌گويد: ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏«ا� �ن امر، براي تو است‏» آن گاه تسليم شده و سپاهش را نيز تسليم مي‌كند….

محور اول: بررسي سندي

درباره سند اين روايت و ميزان اعتبار آن، در كلمات علما مطالب فراواني به چشم مي‌خورد كه برخي مؤيد و برخي مخالف هستند. ما نظر مخالفان و موافقان را نقل مي‌كنيم، تا ميزان اعتبار اين خطبه روشن شود.

آراي مخالفان

نظرات مخالفان را مي‌توان در سه بخش تنظيم كرد:

1. ضعف رجال حديث؛

2. ارسال حديث؛

2. عدم نقل حديث در منابع دست اول.

1. ضعف رجال حديث

در اين قسمت، دربارة دو نفر كه در سند اين روايت ذكر شده اند، بحث خواهيم كرد:

الف. جد طوق: در سند روايت آمده است طوق بن مالك از پدرش و او از جدش نقل مي‌كند؛ در حالي كه جد وي معلوم نيست.

ب. عبدالله بن مسعود: عمدة اشكال، دربارة عبدالله بن مسعود است. برخي معتقدند او بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دچار انحراف شد. مرحوم آيت الله خويي مي‌فرمايد:

برخي فتاواي ابن مسعود در فقه و نيز برخي روايات كه در تخطئه او وارد شده است، دلالت مي‌كند بر اين كه او از اميرالمؤمنين عليه السلام تبعيت نكرد وآن حضرت را همراهي ننمود؛ بلكه در كارش به طور مستقل عمل كرد (خويي، 1410: ج 10، ص 322).

مرحوم آيت الله خويي سپس به برخي از اين روايات اشاره مي‌كند (خويي، همان: ص322 و 323).

مرحوم تستري مي‌گويد:

«وقد سردتْ اخباراً معتبرة في عدم اذعانه لأميرالمؤمنين و مخالفة فتاواه لفتاوا الائمة» (تستري، 1410: ج6، ص607)؛ روايات معتبري وارد شده است در اين باره كه ابن مسعود اعتقادي به اميرالمؤمنين نداشت و نظرات او با نظر امامان مخالف بود.

كشي نيز در شرح حال ابوايوب انصاري مي‌گويد:

از فضل بن شاذان دربارة ابن مسعود و حذيفه سؤال شد. او پاسخ داد: ‏«حذيفه مثل ابن مسعود نبود؛ چرا كه حذيفه ركن بود؛ ولي ابن مسعود از همدستان حكومت و جزء ياران [مخالفان اميرالمؤمنين عليه السلام ] بود و به سوي آن‌ها تمايل پيدا كرد و درباره ]تقويت و تأييد[ آن‌ها سخن گفته است (كشي، 1348: ص38، ش78).

البته اين جا اشكالي مطرح است و آن، اين كه مبناي نظرعلماي رجال، گواهي و شهادت است و شهادت، بايد از روي حس باشد، نه حدس و ممكن است گفته شود كه فضل بن شاذان، با ابن مسعود معاصر يا حتي قريب العصر نبوده است؛ پس كلام او حدسي فاقد اعتبار است.

در پاسخ به اين اشكال مي‌توان گفت چون او از قدما بوده، قول او مقبول است و اگر از كلام او، استفاده قدح شود، باعث تضعيف ابن مسعود مي‌شود؛ به علاوه روايات متعددي، بيانگر انحراف ابن مسعود است.

2. ارسال حديث

اولاً در كتاب عقد الدرر اين روايت مرسلاً نقل شده و هيچ سندي براي آن ذكر نشده است. ثانياً الزام الناصب كه براي آن سند ذكر مي‌كند، مي‌گويد: «…عن عبدالله بن مسعود رفعه إلي علي بن ابي طالب عليه السلام » پس اين روايت، مرفوعه است كه از نظر شيعه، از روايات ضعيف محسوب مي‌شود؛ اما از نظر اهل سنت، از اقسام صحاح است؛ زيرا بدين معنا است كه خود ابن مسعود از اميرالمؤمنين عليه السلام شنيده است. اما باز هم مشكل حل نمي‌شود؛ زيرا اولاً اين خطبه در بصره و پس از فرو نشاندن اغتشاشات بصره (36 ق) ايراد شده است؛ در حالي كه ابن مسعود در سال 32 ق (و بنابر برخي نظرات، سال 33 ق) فوت كرده است و نمي‌تواند خودش اين روايت را از امام شنيده باشد.

ثانياً روايت ابن مسعود از اميرالمؤمنين عليه السلام معهود نيست. حتي در تهذيب‌الكمال كه از مفصل ترين كتب رجالي اهل سنت است، وقتي از كساني نام مي‌برد كه ابن مسعود از آن‌ها روايت نقل كرده است، هيچ اسمي از اميرالمؤمنين عليه السلام نمي‌برد.

3. عدم نقل حديث در منابع دست اول

اولين نقل اين خطبه در كتب شيعه، به الزام الناصب بر مي‌گردد كه آن را از حافظ رجب برسي نقل مي‌كند. صاحب الذريعه دربارة خطبة البيان مي‌فرمايد:

لم يذكرها الرضي في نهج البلاغه و كذا لم يذكره ابن شهرآشوب في المناقب في عداد خُطَبِه المشهورة نعم ذكر فيه من خطبه التي لاتوجد في النهج خطبة الافتخار كما أشرنا اليه و لعل المراد منها هذه الخطبه…» (تهراني، 1408: ج 7، ص 200).

ميرزاي قمي نيز خطبه را از نظر سندي مورد تأمل قرار داده؛ آن را رد مي‌كند. وي انتساب اين خطبه به اميرالمؤمنين عليه السلام را ثابت نمي‌داند؛ زيرا در هيچ يك از كتب معتبر اماميه ذكر نشده است. رؤساي شيعه كه مدار مذهب اماميه بر آن ها است و عمده اخبار و آثار اهل بيت عليهم السلام از ايشان رسيده است، عبارتند از كليني، ابن بابويه (صدوق)، شيخ مفيد، سيد مرتضي و شيخ طوسي كه هيچ يك، اين خطبه را ذكر نكرده‌اند. نيز سيد رضي آن را در نهج البلاغه نياورده است. مرحوم ميرزاي قمي سپس مي‌فرمايد: «اين خطبه و نظائر آن (خطبه تطنجيه، افتخاريه و احتمالاً خطبه نورانيه) در كلمات بعضي از متسنمان (پيروان مسلك صوفيه) و كتب صوفيه، از جمله در كتاب مناقب حافظ رجب برسي وجود دارد».

ميرزاي قمي همچنين از دو نفر ديگر از علما نام مي‌برد كه اين خطبه را در كتاب خود نياورده‌اند؛ يكي مرحوم مجلسي در بحارالأنوار كه فقط به اين خطبه اشاره كرده و در كتاب اعتقاداتش خطبه را رد مي‌كند و ديگري ملامحسن فيض كاشاني در تفسير صافي كه با وجود آن كه همتش بر اين است كه هر جا حديثي از امامان عليهم السلام وجود دارد، با اندك تناسبي ذكر ‌كند، به اين خطبه اعتنايي نكرده است (قمي، 1413: ج2، ص757).

برچسب: 

نفوذ زنان در حكومت ها در آخر الزمان

امام صادق علیه السلام در حدیثی درباره نقش زنان در دوران پیش از ظهور فرموده است: « و می بینی كه زنان در حكومت داری چیره شده و هر كاری كه روی می دهد، مطابق میل آن هاست».

در این دوران مردان شخصیت خود را از دست داده و از كثرت معاشرت با زنان مصداق بارز اشباه الرجال می شوند و با این روحیه، در همه زمینه ها چه زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی مغلوب هواهای نفسانی زنان هستند و همین معنا در رابطه با خود حكومت داران نیز وجود دارد و كشورها زنان را در كارهای حكومتی دخالت می دهند و یا با رأی خود مردم، زنان را به عنوان مهره های اصلی حكومت انتخاب می كنند.

امام علی علیه السلام نیز فرموده است: «هنگامی كه زنان بر امور جامعه مسلط شوند و دختران زمام كار در دست گیرند و كودكان به امارت رسند... .»

در دوران قبل از ظهور ملاك ارزش ها به طور كلی عوض می شود و پول و قدرت و ریاست و هواپرستی حرف نخست را می زنند، در چنین محیطی احكام الهی نیز زیر پا گذاشته می شود؛ زیرا زندگی مردم مطابق با امیال نفسانی شان می شود و در نتیجه دیگر جایی برای اجرای احکام الهی باقی نمی ماند.

زمینه های حکومت جهانی در عصر انتظار 1

[=&amp]انتظار، امري پر اهميت در عصر غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، يکي از وظايف مهم بلکه بالاترين وظيفه در ارتباط با آن حضرت است. انتظار و اميد به آينده، امري است که آميخته با جان آدمي مي باشد. از اين مفهوم چون ديگر مفاهيم و واژه ها برداشت هاي متفاوت شده است. در برداشت منفي آن، انتظار يعني اين که انسان منتظر، فارغ از هر مسئوليت و دغدغه هاي فردي و اجتماعي دست روي دست بگذارد تا خود امام (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيايد.[/]


[/HR]


[=&amp]
انتظار، امري پر اهميت در عصر غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، يکي از وظايف مهم بلکه بالاترين وظيفه در ارتباط با آن حضرت است. انتظار و اميد به آينده، امري است که آميخته با جان آدمي مي باشد.
از اين مفهوم چون ديگر مفاهيم و واژه ها برداشت هاي متفاوت شده است. در برداشت منفي آن، انتظار يعني اين که انسان منتظر، فارغ از هر مسئوليت و دغدغه هاي فردي و اجتماعي دست روي دست بگذارد تا خود امام (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيايد و همه کارها را درست کند و فسادها را يک باره از بين ببرد. در اين حالت از انتظار، شخص منتظر در برابر تحولات بين المللي و پديده هاي چون حکومت جهاني، امنيت جهاني و ... راه انزوا را در پيش گرفته و اين مقولات را بسيار ناهمگون با مسئله انتظار مي داند.
اما معناي دومي که انتظار مي شود و از آن به انتظار سازنده، هدف مند و مثبت تغيير مي شود؛ بدين معنا خواهد بود که انتظار يعني اميدواري همراه با آمادگي خود و جوامع بشري، در اين معنا انتظار مفهومي پويا و سازنده است و انتظار تلاشي هدفمند است که شخص منتظر سعي و تلاش مي کند تا زمينه هاي ظهور و حکومت جهاني و دادگر حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را فراهم کند. در برابر تحولات بين المللي و پديده اي نو منفعل نيست، راه انزوا را در پيش نمي گيرد، بلکه حضوري فعال در تمام عرصه ها دارد. بسترهاي فکري، فرهنگي و اجتماعي جامعه را براي گسترش عدالت و دادگري مهدوي آماده مي کند.
عدالت همه جانبه و فراگير حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) يکي از نتايج و آثار آن استقرار امنيت کامل است. امنيت نيز چون انتظار، مقوله اي هميشگي و همراه ديرين بشر است.
امنيت يعني نبود ترس و وحشت از آرزوهاي هميشگي بشر است، که اين مقوله با وسعت جهاني اش در حکومت جهاني مهدوي تحقق مي پذيرد.
و اما در عصر انتظار هم که مقدمه ظهور است مي توان زمينه هاي تحقق امنيت جهاني را فراهم نمود. چنين به نظر مي رسد که در عصر انتظار مواردي را مي توان يافت که بسترهاي مناسب براي تحقق امنيت جهاني مي باشند. اگر عوامل بروز ناامني را بررسي کنيم در مي يابيم که فقر و جهل و بي عدالتي و ياس و نااميدي از مهم ترين عوامل ناامني و جنگ و بروز اختلاف است. در عصر طلايي ظهور که عدالت همه جانبه و فراگير تحقق مي پذيرد، و رفاه و امنيت کامل در سر تا سر گيتي استقرار مي يابد، تا آن جا که اگر زني با زيور آلات خود از عراق به شام سفر کند کسي و چيزي مزاحم او نمي گردد و اين چنين اطمينان و امنيت سايه مي افکند.
عصر انتظار که مقدمه دوران ظهور است مي توان زمينه چنين امنيتي را فراهم آورد. توجه به موارد زير مي تواند بسترهاي امنيت را در عصر کنوني فراسوي بشريت بگشايد:
1- ترويج ارزش هاي اخلاقي، چرا که بشريت امروز سخت نيازمند معنويت است. تعالي و رشد اخلاق انساني و توجه به معنويت، امنيت فردي و اجتماعي را تامين مي کند.
2- گسترش اميد واقعي، انسان باورمند، به آينده جهان و فرداي روشن را، از پس تاريکي هاي امروز ديدن، داراي سلامت رواني بوده و افسرده و سرخورده نخواهد بود. بنابراين، مي بايست آينده روشن جهان را به بشريت دچار بحران هاي گوناگون شده ارائه کرد و عصر طلايي ظهور به ويژه عدالت فراگير آن را به زيبايي ترسيم کرد تا بشريت شناختي و باوري از آينده داشته باشد و براي تحقق آن دوران و شرايط آن آمادگي هاي لازم را کسب نمايد.
تلاش در بهبودي وضعيت اقتصادي و توجه به شکوفايي خرد و انديشه از ديگر زمينه هايي است که مي توان در تحقق امنيت نقش موثر و به سزايي داشته باشد. ترسيم و تصور آرمان شهر مهدوي و گفت و گوي از آن براي جهانيان مي تواند شناختي نسبت به آينده باشد تا آمادگي هاي لازم براي تحولات آينده و آگاهي به آن کسب گردد.
کليدواژه ها: امنيت، انتظار، معنويت، عدالت، اميد
آن بي نهايت محض!
از آخرين صحيفه ماندگار خويش
تصويري از پايان عالم،
به وديعت نهاده است

موعود باوري و اميد به آينده روشن و اعتقاد به تحقق وعده هاي الهي در آينده دور يا نزديک که در آن آرمان اديان الهي و به خصوص دين اسلام برآورده خواهد شد، « انتظار » است. پس انتظار موعود، انديشه اي فراگير و جهان شمول است.
آنچه در متون ديني و به خصوص معارف شيعي آمده است، موعود « حضرت مهدي » حجت خداست که با ظهورش دين احيا شده، سنت ها و ارزش هاي والاي انساني برقرار و عدالت همه جانبه و امنيت و رفاه کامل مستقر مي شود. اينهمه در پرتوي شکوفايي خرد و انديشه و کمال عقل با هدايت گري امام معصوم (عليه السلام) تحقق مي پذيرد.
براي چنين تحول عظيمي در عصر انتظار که دوران تلاش و حرکت و فعاليت است بايد بسترها و زمينه هاي مناسب را فراهم نمود.
جريان اوضاع جهان و پيشرفت هاي به دست آمده در امور مادي و صناعي، روابط بين المللي و ديگر مؤلفه ها سبب گرديده است تئوري دهکده جهاني و جهاني شدن مطرح گردد. و اين مي تواند زمينه اي براي تاسيس حکومت واحد جهاني حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فراهم کند؛ هر چند که جهاني شدن با حکومت جهاني مهدوي بسيار متفاوت و متمايز است.
استقرار امنيت کامل و صلح جهاني از مهم ترين ره آوردهاي حکومت جهاني دوران ظهور است که مي توان بسترهاي آن را در عصر انتظار شناخت و براي تحقق آن تلاش کرد.
البته بايد توجه نمود که امنيت و رفاه کامل و صلح همه جانبه که آرزوي ديرين بشر است، در زمان ظهور محقق مي شود اما از آن جا که انتظار مقدمه اي ظهور است در عصر انتظار هم ظرفيت هايي براي امنيت و صلح جهاني وجود دارد که در اين نوشتار به برخي از آنها اشاره مي شود.
انتظار، تلاشي هدف مند
در سرشت آدمي خواسته ها و تمايلاتي وجود دارد که از آنها به امور فطري ياد مي شود. يکي از اين تمايلات، اميد به آينده است. هر فردي در انتظار بهروزي و آينده روشن است انتظار آميخته با روح و جان آدمي و توام با انسان است و همان گونه که ديگر غرايز و امور فطري عبث و بيهوده آفريده نشده اند، اميد بستن به آينده و داشتن تصويري از فرداي روشن و درخشان نيز بيهوده نيست. دين حيات بخش اسلام، امور فطري را رهبري نموده است تا در راه کسب کمال حرکت نموده و از خطر سقوط در فساد و تباهي در امان بمانند. در اسلام و به خصوص تشيع به امر انتظار توجه خاص شده است انتظار يعني تصويري از آينده پر از سعادت، انتظار يعني ايمان به امامت و رهبري الهي و عدالت پيشه که در همه متون ديني به آن تذکر داده شده است، در آيات حيات بخش قرآن از آن سخن به ميان آمده است، در احاديث و روايات نبوي و اهل بيت عصمت و طهارت ( عليهم السلام ) مورد توصيه و تشويق قرار گرفته است توجه به آيات و بازخواني روايات ما را به پويايي معناي انتظار آگاه مي کند.
در قرآن کريم آيات متعددي وجود دارد که انسان را به آينده نويد داده و اميدوار مي سازد برخي از اين آيات عبارت اند از:
( هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ کُلِّهِ وَ کَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً )
او خدايي است که پيامبرش را به هدايت و دين حق فرستاده است تا آن را بر همه اديان پيروز گرداند و بر حقيقت اين سخن گواهي خداوند کافي است.
آيه ديگر با اندکي تفاوت با آيه قبل در سوره صف ذکر گرديده است:
( هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ‌ )
او کسي است که پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاده است تا آن را بر همه اديان پيروز گرداند هر چند براي مشرکان ناخوشايند باشد.
آيه ديگر:
( وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ‌ )
ما اراده نموده ايم بر مستضعفان زمين منت نهاده، آنان را پيشوا قرار داده و وراثت زمين گردانيم.
در آيات مذکور و ديگر آيات روشني بخش قرآن، پيروزي نهايي حق و غلبه دين حق ( اسلام )، براساس ( إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلاَمُ ) و بر چيده شدن هر گونه ستم و ظلمي و تشکيل حکومت مشتضعفان و استقرار کامل ارزش هاي والاي انساني وعده داده شده است. از طرف ديگر، چون خداي متعال قادر و قاهر مطلق است کسي نمي تواند مانع تحقق اراده الهي گردد چنان که در آيه ( لَو کَرِهَ المَشرِکونَ ) به آن اشاره مي نمايد. هر چند کافران و منافقان براي خاموش کردن نور الهي به هر وسيله اي تمسک مي جويند گاهي از طريق محاصره اقتصادي، به راه اندازي جنگ ها، تفرقه افکني، تهاجم فرهنگي، و به انحراف کشيدن جامعه مسلمين، اما سرانجام وعده هاي الهي که غلبه حق و پيروزي شايسته کاران است تحقق مي پذيرد، چرا که خداوند مي فرمايد: ( وَالعاقِبَةُ للمُتَّقينَ ) اين نويد و بشارت حق است که سرانجام سعادتمند با متقيان است.
سخن علامه طباطبايي در اين باره چنين است: دين حق سرانجام پيروز است نوع انسان به موجب فطرتي که خداوند در نهادش قرار داده خواستار سعادت حقيقي خود مي باشد، و سعادت واقعي انسان در اين است که زندگي جسم و جانش هر دو تامين شود. دنيا و آخرت هر دو منظور گردد و دانستيم که اسلام و دين توحيد نيز در پي همين مطلب است. سپس جهت حاکميت همه جانبه دين را چنين توضيح مي فرمايند:
اسلامي که ما از آن بحث مي کنيم عبارت از همان هدف نهايي است که اصولا نوع انسان به سوي آن رهسپار مي باشد، کمالي است که انسان به موجب غرايز خود دانسته يا ندانسته به سوي آن روان است و تجربه هاي قطعي که در انواع مختلف موجودات به عمل آمده چنين نتيجه مي دهد که اصولا نظام خلقت هر نوعي از انواع موجودات را به سوي هدف و کمالي که متناسب با اوست سوق مي دهد و انسان از اين قاعده مستثنا نيست.
آنچه از آيات به دست مي آيد غلبه و پيروزي نهايي دين حق است که اين امر با استناد به روايات در زمان حکومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تحقق مي پذيرد.
در روايات هم با تاکيد و توجه خاصي از انتظار سخن گفته شده است تا آن جا که يکي از وظايف مهم بلکه بالاترين وظيفه که برتر و والاتر از آن نيست مسئله انتظار فرج است. وجود شريف پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمودند:
أفضل أعمال أمتي انتظار فرج الله عزوجل
برترين اعمال امت اسلامي انتظار گشايش از خداوند متعال است.
و در حديث شريف ديگري فرمودند:
أفضل العبادت انتظار الفرج
برترين عبادت ها انتظار فرج است.
و در حديث ديگري حضرت امير (عليه السلام) انتظار فرج را از محبوب ترين و برترين اعمال شمرده اند. و احاديث متعدد ديگري که در اين باره آمده است.
مفهوم انتظار
انتظار يعني اميد همراه با اشتياق و آمادگي براي آينده بهتر، انتظار يعني آينده نگري و تحول و رشد همه جانبه براي سعادت بشر انتظار يعني تلاش براي برقراري حکومتي عدل پيشه و عدل گستر و اميد و آرزو براي استقرار ارزش هاي والاي انساني تحقق عدالت امنيت کامل و رفع ظلم ها و تبعيض ها چنين آرزو اميدي در لسان روايات « انتظار فرج » خوانده شده است.
انتظار ايستا
انتظار همچون ديگر واژگان و مفاهيم ديني دو گونه معنا و برداشت از آن شده است: برخي درباره انتظار چنين تفکري دارند که مفهوم انتظار و معناي انتظار فرج اين است که يک مسلمان شيعه به جاي تزکيه نفس، تهذيب اخلاق، اصلاح خود و اصلاح جامعه خويش، امر به معروف و نهي از منکر و فارغ از هر گونه مبارزه با بي عدالتي و ستم گري ها و فساد و تباهي ها در گوشه اي بخزد و پيوسته فقط مشغول گريه و زاري باشد و دور از اجتماع و مسئوليت هاي اجتماعي فردي خود فقط و فقط به خواندن دعا و اذکار بپردازد و روزگار را با اين باور به سر ببرد که بايد منتظر باشيم تا امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيايد و خود همه کارها را انجام دهد.
استاد شهيد مرتضي مطهري از اين نوع انتظار، تعبير به انتظار ويران گر نموده و چنين مي نويسد:
برداشت قشري از مردم از مهدويت و قيام و انقلاب مهدي موعود اين است که صرفاً ماهيت انفجاري دارد، و فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و اختناق ها و حق کشي ها و تباهي ها ناشي مي شود.
اين انتظار که انتظار منفي است بزرگ ترين عامل انحطاط و تن دادن به ذلت و توجيه وضع موجود است.
بنابر برداشت فوق از انتظار هر اصلاحي محکوم است و برعکس هر گناه و فسادي، هر ظلم و تبعيضي، هر پليدي و آلودگي به جهت اين که مقدمه اين انقلاب بزرگ و اصلاح کلي است روا خواهد بود و به تعبير استاد شهيد:
اين جاست که گناه هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کام جويي است و هم کمک به انقلاب نهايي.
در اين نگاه و اين فهم از انتظار اگر شخص خود اهل گناه و فساد نباشد در ضمير و انديشه او رضايتمندي از کار گناه کاران و فساد پيشگان وجود دارد، چرا که اينان مقدمات ظهور را فراهم مي نمايند. در اين باور در برابر تحولات بين المللي موضعي منفعل و انزوا در پيش گرفته مي شود.
انتظار پويا
انتظار مثبت و پويا يعني ايمان به امامت و رهبري الهي و عدالت پيشه يعني عشق به عدالت و ارزش هاي انساني همراه با تلاش براي برقراري حکومت جهاني يعني داشتن روحيه تعهد و مسئوليت پذيري. در اين برداشت از انتظار، انسان مسلمان و شيعه منتظر فرج امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) پاي بند به اصول و فروع دين بوده داراي اخلاق حسنه و در جامعه فردي متعهد و مسئول است در اين برداشت، منتظر بي تفاوت و بدون دغدغه نيست بلکه در متن اجتماع بوده، از امر به معروف و نهي از منکر غافل نموده و در زمره مبارزان با ستم و ظلم و فساد و بي عدالتي ها و در جمله تقوا پيشگان قرار مي گيرد تا زمينه ظهور دادگستر حقيقي فراهم آيد.
با دقت در مفهوم انتظار استفاده مي شود که در او دو عنصر اساسي به چشم مي خورد:
1- نفي وضع موجود؛ 2- به دست آوردن وضعيت مطلوب.
با توجه به اين دو رکن اساسي انتظار، فرد منتظر همواره جهت به دست آوردن شرايط مطلوب تلاش و حرکت مي کند. بنابراين انتظار با حرکت، پويايي، تلاش و فعاليت توأم است و با ايستايي و بي تفاوتي ناسازگار، و در برابر پديده ها، و فرصت هاي پيش آمده براي به دست آوردن شرايط مطلوب تلاش مي کند.
درهمين مورد، اين نکته در خور ذکر است که يکي از اسم هاي مبارک حضرت مهدي « قائم » است که انسان شيعه با شنيدن اين نام مبارک به پا مي ايستد که با اين حرکت بگويد شيعه علوي و فاطمي هر لحظه براي مبارزه و جان فشاني در راه آرمان هاي مقدس حضرت مهدي آماده قيام است اين قيام نشان مي دهد که منتظر حقيقي هرگز ذلت پذير نيست و همواره عزيز و سربلند است.
محمدرضا حکيمي در اين باره مي نويسد:
درباره قيام به هنگام ذکر نام ( قائم ) مطالبي ذکر کرده اند، از جمله اين که اين احترام موجب توجه خاص آن امام به قيام کننده مي شود. ليکن حکمت اجتماعي و اقدامي آن نيز نبايد مورد غفلت قرار گيرد. آمادگي افراد در هر حال براي ( قيام ) و مبارزه و جهان در راه تحکيم عدالت جهاني و حفظ حقوق انسان ها واجد اهميت به سزاست. شيعه منتظر- بلکه هر مسلمان در عصر غيبت بايد همواره داراي چنين هدفي باشد و در راه تحقق آن به وسايل گوناگون بکشود، و تا آن جا اين آمادگي را داشته باشد و ابراز داشته باشد که هر گاه نام پيشواي قيام ( قائم ) ذکر مي شود به پا خيزد و آمادگي همه جانبه خويش را نشان دهد و اين آمادگي را هميشه در خود ديگران تلقين و در خود و ديگران تحکيم کند.
از مطالب فوق اين نتيجه را مي توان گرفت که ره آورد انتظار حرکت آفريني، فعاليت، تلاش، اميد و اشتياق همراه با تلاش است. تربيت يافته گان در مکتب تعالي بخش و سازنده انتظار، با اميد و شوق به آرزوي روز ظهور و تحقق وعده هاي الهي به سر مي برند و خود و جامعه خود را مهياي چنين حماسه بزرگ مي نمايند.
[/]

برچسب: 

نظر ,اقبال لاهوری ,در مورد ,مهدویت ,چیست ؟

با سلام
امروزه جهت پاسداشت مقام بزرگان و اندیشمندان هر كشوری، راه‌های گوناگونی در پیش گرفته می‌شود. از برگزاری جلسات و همایش‌های متعدد - جهت نقد و بررسی و ترویج آراء و اندیشه - تا نامگذاری كوچه‌ها و خیابان‌ها به اسم و القاب آن‌ها.
از این‌رو، همه روزه با اسامی گوناگونی در سطح شهر برخورد می‌كنیم.
شخصیت‌های مشهور در زمینه‌های مختلف علمی، هنری و یا حتی ورزشی.
اما آیا تا به حال از خودمان سؤال كرده‌ایم كه این نام‌آوران چه كسانی بوده‌اند؟
چه افكاری داشته‌اند؟

آیا برای ما قابل پذیرش هستند؟
اسامی این مشاهیر را در كتب درسی‌مان بارها مرور كرده‌ایم. بارها در تاریخ ادبیات، شرح حال زندگی آنان را خوانده و با آثارشان آشنا شده‌ایم. اما آیا تاكنون، به مطالعه دقیق و بررسی اندیشه و نظرات آن‌ها پرداخته‌ایم؟
ضمن تشکر میخواستم کارشناسان گرامی لطف کرده و در مورد باورها و نظرهای اقبال در مورد امام مهدی ع توضیحات کامل دهند
یا علی ع

دینداری در اوضاع و شرایط زمانه ی فعلی

با سلام
با توجه به حدیث پیامبر (ص) که فرمودند دین داری در آخرالزمان همانند نگه داشتن گلوله آتش در دست است.
مفهوم این حدیث چیست؟و همانطور که نمیتوان آتش را در دست نگه داشت, آیا دین دار بودن(با ایمان بودن) هم غیرممکن است؟
اگر لطف کنید توضیح بدید ممنون میشم.

آیا باید نشانه های ظهور را بشناسیم یا خیر؟

به نظر شما نشانه های ظهور را بشناسیم و با آنها آشنا شویم یا نه ؟؟؟

امکان تغییر وقت ظهور با دعا

سلام علیکم باتوجه به اینکه وقت ظهورامام (عج)درنزدخدامشخص میباشدآیابادعای بنده درموردتعجیل درظهورحضرت تغییری درتاریخ ظهور ایجاد میشوددرصورت تغییر آیاخدشه ای نعوذبالله درعلم خدا ایجاد نمیشود التماس دعا

برچسب: 

شروح صحیفه سجادیه

انجمن: 

class: category

[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] شرح دعای 44 صحییفه سجادیه - علامه مصباح یزدی [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] نسخه ‏هاي خطي، شروح و ترجمه‏ هاي صحيفه ‏ي سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اسامي و اوصاف قرآن در « نيايش ختم قرآن صحيفه سجاديه » [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] نيايش دوم صحيفه سجاديه و تلميحات قرآني و نکات بلاغي آن‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] شميم صحيفه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] ضرورت آشنايي نسل جوان با صحيفه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] صحيفه سجاديه و آسيب شناسي اجتماعي‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] تعليم و تربيت در صحيفه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] ويژگي‏هاي صحيفه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] معارف و ويژگي‏هاي صحيفه سجاديه‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] بررسي اسناد و شروح صحيفه سجاديه‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] معرفي صحائف سبعه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] ضرورت پرداختن به صحيفه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] سيماي صحيفه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] بهداشت در صحيفه سجاديه‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] جايگاه صحيفه سجاديه در بين دانشمندان‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] گامي ديگر در آستان صحيفه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] امام شناسي (جلد 14) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] ادبيات سخنان امام سجاد و صحيفه‏ ي سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] رهيافتي به نظام تربيتي اسلام از نگاه صحيفه سجاديه‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] انسان و تربيت از منظر صحيفه سجاديه‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] تجلي توحيد در ادعيه‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] تحليل زبان دعا [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] شکوه تعبير و صحيفه سجاديه‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اسناد و شرح‏ هاي صحيفه سجاديه‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] صحيفه سجاديه يا زبور آل محمد [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] جايگاه دعا در اسلام [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] صحيفه‏ اي منظوم‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] حاشيه ابن ادريس بر صحيفه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اجازات روايي صحيفه‏ ي سجاديه در قرن يازدهم [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] مباني اخلاقي در صحيفه سجاديه‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] در آستان صحيفه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] نگاهي به کتاب نمايه‏ ي نامه موضوعي صحيفه جامعه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] پژوهشي در نسخه‏ ي شهيد اول از صحيفه‏ ي سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] بايسته‏ هاي صحيفه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] يک کتاب و چهار نظر [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] نگرشي به کتاب صحيفه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] توضيح دعاي چهل و دوم صحيفه سجاديه، با نگاهي به کمال علمي قرآن [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] آشنايي با صحيفه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] چهل داستان و چهل حديث از امام زين العابدين [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] چهل حديث سيره امام سجاد [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] بهترين زندگي در پرتو سخنان امام سجاد [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] انسان شناسي در صحيفه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اسناد و مشايخ راويان «صحيفه ‏ي کامله» [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] سبک شناسي صحيفه مبارکه سجاديه [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] صحيفه سجاديه گنجينه ‏اي گرانبها [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] سير نگارش‏ ها در حوزه صحيفه پژوهي و بايسته ‏هاي جديد [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] دانستنيهاي صحيفه سجاديه[/TD]
[/TR]

کتابخانه اخلاق

class: category

[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] جلسات اخلاق حجت السلام حاج شيخ جعفر ناصري [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] نقدى‏برآيين‏وهابيت [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] نقطه‏ هاى ‏آغاز در اخلاق ‏عملى [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] أسرار الصلاة [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] چهل‏ حديث [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] علم ‏اخلاق‏ اسلامى [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] جهاد اكبر [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] معراج ‏السعادة [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] أوصاف ‏الاشراف [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] رساله ‏لب ‏اللباب [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] سر الصلاة [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] شرح ‏حديث ‏جنود عقل‏ و جهل [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] شرح ‏مصباح ‏الشريعة [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] ترجمه ‏اخلاق [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] ترجمه ‏المراقبات [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] تحفة الملوك‏ فى ‏السير و السلوك [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] آداب‏ الصلاة [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] يكصد درس زندگى از امام على( ع) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] هزار و يك نكته‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] مراحل اخلاق در قرآن کريم - حضرت آیت الله جوادی آملی [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] مديريت در خانه و خانواده‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] مبادي اخلاق در قرآن . حضرت آیت الله جوادی آملی [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] شرح خطبه متقين . حضرت آیت الله ناصری [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] سيره اخلاقى تربيتى امام خمينى( ره) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] سيره اخلاقى معصومين‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] تعليم و تربيت در اسلام( ج 1) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] آيين رازدارى در اسلام‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] آسيب شناسى خانواده‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] آداب معاشرت‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اصول اخلاق فردى‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اصول اخلاق اجتماعى‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق و تربيت اسلامى‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق نظامى ( ج 2) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] :اخلاق نظامى( ج 1) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق مديريت( ج 2) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق مديريت( ج 1) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق فرماندهى و مديريت‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق عملى‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق عبادى ج2 [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق عبادى( ج 1) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق سياسى‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق در قرآن . حضرت آیت الله علامه مصباح یزدی ج 3 [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق در قرآن . حضرت آیت الله علامه مصباح یزدی ج 2 [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق در قرآن . حضرت آیت الله علامه مصباح یزدی ج 1 [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق در قرآن . حضرت آیت الله مکارم شیرازی ج 2 [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق در قرآن .حضرت آیت الله مکارم شیرازی ج 1 [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق خانواده( ج 2) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق خانواده( ج 1) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق پزشكى‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق اقتصادى( ج 2) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق اقتصادى( ج 1) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق اطلاعاتى‏ [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق اسلامى( ج 3) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row1"]
[TD="class: list-title"] اخلاق اسلامى( ج 2) [/TD]
[/TR]
[TR="class: cat-list-row0"]
[TD="class: list-title"] اخلاق اسلامى( ج 1) [/TD]
[/TR]

❖ کلیپ های صوتی رهبری با موضوع انتظار و مهدویت ❖

انجمن: 

:Gol: فرج یعنی گشایش :Gol:
..........................................................

وقتی که به ما میگویند منتظر فرج باشید, فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید
بلکه معناش این هست که هر بن بستی قابل گشوده شدن است
فرج یعنی این
فرج یعنی گشایش...

╗════════════════════════════════
ღღღ تولید اختصاصی انجمن گفتگوی دینی ღღღ
════════════════════════════════