مقصد دین

گنجبنه و قدرت لا اله الا الله که از آن بی خبریم و رابطه آن با آرامش و کامیابی انسان!

انجمن: 

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
در اولین پست بنده به صورت کلی موضوعات را می گویم اما در پست های بعدی با مثالهایی مفید و زیبا موضوع را بازتر و آسان تر می کنم.

لا اله الا الله مقصدش این است که انسان بداند:

الله جل جلاله نظام را به حال خود رها نکرده یعنی این نظام مانند ساعتی کوکی نیست، جمادات ،نباتات و حیوانات آن کوک شده و تنظیم شده نیستند بلکه یک برگ بدون امر الله از درخت بر زمین نمی افتد (سوره انعام/59) و سر نخ تمام مخلوقات در دست اوست.
انسان یک چیزی را که درست می کند بعد از درست کردنش آن چیز ساخته شده خود بخود کارش را می کند اما نظام خدایی از قطره تا دریا و از مورچه تا جبرییل و از فرش (زمین) تا عرش و حتی فضای خلا در قبضه و تصرف الله هست.

مقصدد لا اله الا الله این است که :
از تمام مخلوقات هیچ جیزی نمی شود فقط از الله جل جلا له می شود.
لا اله ( نفی تمام مخلوقات) الا الله ( اثبات الله جل جلاله)

لحظه سکرات موت معلوم می شود که آیا دل این را فهمیده یا نه!

الله جل جلاله خالق اشیا هست و همچنین خالق صفات اشیا است.
چاقو مخلوق صفتش نیز (بریدن ) مخلوق است خالق هر دو الله است .(داستان حضرت ابراهیم و قربانی اسماعیل علیه السلام)
این موضوع را باید خوب درک کنیم چاقو مخلوقی جداگانه است و صفت بریدنش نیز مخلوقی جداگانه است.

چاقو نمی برد تا زمانی که امر الله نباشد
همچنین آتش مخلوق و صفت آن سوزاندن و گرمی نیز مخلوق است.
الله بخواهد آتش میسوزاند الله نخواهد آتش نمی سوزاند.(داستان آتش نمرودی و پیامبر وقت )
دریا مخلوق و صفت آن غرق کردن نیز مخلوق ،دارو مخلوق و صفت آن شفا دادن نیز مخلوق ، پول مخلوق و صفت آن نیز مخلوق و ......

ساده تر بگویم که :

خورشید برای نور دادن محتاج امر الله جل جلاله است. اما الله پاک برای نور دادن به خورشید هیچ نیازی ندارد همانطور که قبر مومن را نورانی می کند یا همانطور که جنت را نورانی می کند.
دریا برای غرق کردن محتاج الله جل جلاله (داستان حضرت موسی علیه السلام) اما الله برای غرق کردن به دریا نیازی ندارد همانطور که قارون با تمام مالش را در زمین غرق کرد.(نه از دریا می شود نه از سختی زمین بلکه از اراده الله می شود)

اگر دریا موسی علیه السلام را غرق نکرد چون او تعلق اش از مادیات قطع و به طرف الله بود چون موسی علیه السلام فهمیده بود که همانطور قطره نزد انسان ها حیثیتی ندارد دریا نزد الله پاک هیچ چیزی نمی باشد.
و اگر قارون لعنه الله علیه در زمین غرق شد چون او تعلق اش با مادیات و ثروت بود قلبش با رب الاسباب نبود بلکه با اسباب بود برعکس نبی وقت .

پس هیچ کس نگوید چون هر چیزی از الله می شود پس ما کار نداریم نه بلکه الله سبحان با اعمال انسان فیصله می کند البته بدانید که احوالات مسلمان برگرفته از اعمالش است و اعمال انسان برگرفته از ایمان انسان است و ایمان انسان ها متغییر هست که بستگی به میدان محنت و تلاش انسان دارد (این خود مقوله ای طولانی دارد)

ادامه دارد...