معیار ازدواج

با تفکر خانواده ام چه کنم؟

سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه
من چند وقت پیش داخل سایت همسریابی با یک خانومی اشنا شدم که با معیارهای من تغریبا یکسان بودن و طی گفتگوهای بیشتر فهمیدم هدف و معیارهای ایشون خیلی نزدیک به منه،،ولی پدر و مادرشون،،برخلاف این خانوم نماز و.... نمیخونن و پدرشون هم مشکل عتیاد داشتن که فعلا ترک کردن،،و به گفته خودشون،،خرج تحصیل رو مادرشون دادن تا الان و پدرشون چند وقت خانوادشون رو ترک کرده و رفته بود//خانواده من مخالفت دارن چون میگن نماز نمیخونن پدر مادرشون،، و اینکه خونشون دوره(نزدیکای مشهده)و ما شیراز زندگی میکنیم،،و این خانوم فرد مذهبی و مقیدی هستن و دلیل ثبت نام در این سایت این بوده مه خاستگاراشون غیرمذهبی بودن،،و ایشون با شرایط کاری من و زندگیم کنار اومدن و بنده میخواهم چند وقت دیگه برم واسه تحقیق،،و ایشون نمیخوان اولش به پدرشون بگن داخل سایت همسریابی باهام اشنا شدن و بلکه بطور مجازی،،و بعداز خاستگاری و.... اروم اروم به پدرشون بگن
ایا نظر خانوادم درسته؟/تحقیق چگونه باشه بهتره؟/کارشون راجب نوع گفتن اشنایی درسته؟
اگه میشه یک راهنماییی جامع و کاملی کنید که بهترین تصمیمم رو بگیرم
درضمن سوالاتی که پرسیدم ازشون برای فهمیدن تفاهم و دیدگاه،،از کتاب ,نیمه دیگرم, بود(محسن عباسی ولدی)

چرا پسران ایرانی برای ازدواج بدنبال بدترین معیارها و طاقت فرساترین شرایط هستن؟

سلام ، عرض احترام خدمت کارشناسان محترم و اعضا
* ( این مشکل شامل همه نمیشه اما مهم هست و جای بحث داره)

من مدت زیادی هست با سؤالاتی درگیرم که جواب قطعی رو پیدا نکردم از این رو در سایت های مشاوره و بین مردم بودم . امروز به سایت دینی اومدم و البته امیدوارم زود تاپیک تایید بشه!

سروران گرامی اگر چه معیارها برای ازدواج در افراد متفاوت هست اما متأسفانه طی سال های اخیر برخی معیارهای نادرست مثل یک بیماری خطرناک در بین آقایان ما گسترس پیدا کرده.

طی سال های اخیر علی رغم اینکه مشاوره ها و کتابها خیلی مؤثر بودن اما پسران ما معیارهاشون برای ازدواج کاملا بی ارزش شده تا جایی که نمیدونن "هویت" در رابطه چی هست و بعد از ازدواج چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
مثلا تا چند سال پیش معیار جستجو برای یه دختر خوب ( اخلاق _ بلوغ فکری_ خانواده سالم_ ایمان و اعتقاد بسته به هر دینی _ هنر و خانه داری _ درک و شعور و ....) بود ... در کنار اون برخی مسایل دیگر بسته به نوع فکر افراد هم حائز اهمیت بود مثل پوشش، تفکر، شاغل بودن یا نبودن و ....
اما چیزی که من امرزه میبینم خیلی فرق کرده ، نمیدونم اسمش رو چی باید گذاشت اما مردان ما بدنبال خانم هایی هستند که اخلاق و شأن زن رو زیر سؤال بردن !

مثلا دختر ساده ای که زندگی ساده و بی حاشیه ای رو داره رها میکنن و بدنبال دختری هستن که چند دوست پسر داشته و احتمالا رابطه جنسی متعددی رو با خودشون و دیگران برقرار کرده. متاسفانه بدلیل روشنفکری! این مسایل رو نادیده میگیرن و با گفتن جمله ی ( گذشته ی اون فرد بمن مربوط نیست) سر خودشون کلاه میذارن در حالی که گذشته امروز رو ساخته و آینده رو تحت تأثیر قرار میده!

الان دخترانی که بدنبال مسافرت های مجردی ، مهمانی های مختلط بصرف مشروب و ... هستن ، دخترانی که رابطه های متعدد و عیان داشتن و ذره ای پشیمان نیستن، دخترانی که خانواده های ناسالم دارن و در محیط فکری آلوده از نظر روانشناسی رشد کردن. دخترانی که تا ساعت پایانی شب خارج از منزل در کافه ها مشغول گپ زدنن یا در سفره خانه ها به قلیان کشیدن مشغولن رو ترجیح میدن.... حتی دختران کم سن و سالی که به بلوغ لازم نرسیدن و فقط اندام جنسی اونا بالغ شده!!!

این مشکل از کجاست؟ چرا معیارهای خوب و بد در جامعه ی ایران عوض شده؟
وقتی چنین دخترانی ازدواج میکننند نباید این ذهنیت بوجود بیاد که یک شبه فردی تغییر خواهد کرد بلکه بالعکس از این به بعد اون مرد خانمش رو باید با تمام حواشی و شرایطش بپذیره اینجاست که کم کم اهمیت ازدواج با افراد سالم از نظر روانی و جسمی هویدا میشه.

متاسفانه مردان دیر متوجه این آسیب ها میشن و ضربه ی اون متوجه دخترانی میشه که زندگی معمولی دارن و دختران موجهی هستن . شاید یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج در بین دختران همینه.

راهکارها چی هست و چرا مردان معیارهاشون به بدی ها و کاستی ها گرایش بیشتری پیدا کرده؟