مرگ

**** انجام شناسی ( = معاد شناسی ) در سه مرحله . الف : چیستی مرگ ؟ *****

انجمن: 

چیستی مرگ ؟

تفسیر ماهیت مرگ کاملاً به تفسیر حقیقت انسان و روح بستگی دارد. هر تعریفی از انسان ارائه شود، باید مرگ را نیز متناسب با آن تفسیر کنیم، از این رو طبق تفسیری که از روح ارائه شد، حقیقت مرگ عبارت است از قطع ارتباط نفس مجرد انسانی با بدن مادی و جسمانی او، که در پی آن نفس از بدن و تصرف در آن دست می‌کشد و بدن سامان خود را از دست می‌دهد و متلاشی می‌شود.
بنابر این طبق دیدگاه بسیاری از متکلمان و حکما حقیقت مرگ، جدایی کامل روح از بدن است که در پی آن روح به جهان دیگر منتقل می‌شود و بدن به مجموعة اجسام بی‌جان می‌پیوندد و مشمول قوانین حاکم بر آنها می‌گردد.(1)
نکتة دیگر دربارة مرگ آن است که قرآن کریم، مرگ را شیء وجودی (که مخلوقی از مخلوقات خداوند است) می‌داند: «الذی خلق الموت؛(2) خدایی که مرگ را آفرید». از این آیه معنای مرگ روشن می‌گردد و آن اینکه حقیقت مرگ نابودی و عدم نیست، بلکه انتقال از عالمی به عالم دیگر است.

پی‌نوشت‌ها:
1. آموزش کلام اسلامی، ج 2، ص ،262. نشر مؤسسه فرهنگی طه، قم ـ 1378ش.
2. ملک (67) آیه 2.

26 مرحله از اتفاقاتی که پس از مرگ برای انسان رقم می خورد

انجمن: 

26 مرحله از اتفاقاتی که پس از مرگ برای انسان رقم می خورد
لازم به ذکر است که در اینجا تنها از دیدگاه علمی به ذکر اتفاقاتی که پس از مرگ برای جسم انسان رخ خواهد داد می پردازیم، چرا که علم تاکنون دنیای روحانی پس از مرگ را درک نکرده است و تاکنون کسی نیز از دیار باقی زنده برنگشته است!

روزی انسان خواهد مرد…..

در لحظه مرگ
1. قلب متوقف می شود
2. پوست سفت و رنگ خاکستری به خود می گیرد
3. همه عضلات شل می شوند
4. مثانه و روده ها خالی می شوند
5. دمای بدن بطور معمول 1.5 درجه F در ساعت شروع به کاهش میکند. (این مورد به شدت وابسته به دمای محیط می باشد و نظر قطعی نمی توان داد، محققان و پزشکان از همین روش و با در نظر گرفتن دمای محیط، زمان دقیق مرگ را تخمین می زنند)

30 دقیقه پس از مرگ
6. پوست کبود (بنفش) می شود.
7. لب، انگشت، ناخن های پا بدلیل عدم جریان خون، رنگ پریده و به سفیدی تغییر رنگ می دهند
8. با توجه به قرار گیری بدن، در قسمتی که خون بدن جمع شده، رنگ پوست تیره، ارغوانی و سیاه رنگ می شود. این رخداد را lividity می گویند.
9. دست و پاها به رنگ آبی متمایل می شوند
10. چشم شروع به فرو رفتن در جمجمه می کند

پس از 4 ساعت از مرگ
11. جمود نعشی شروع به شکل گیری میکنند
12. کبودی بدن و تجمع خون همچنان ادامه می یابد
13. فرآیند جمود نعشی درحال شکل گیری است. عضلات شروع به سفت شدن می کنند. (این مورد تا 24 ساعت آینده نیز ادامه خواهد یافت و پس از آن چرخه معکوس شد و بدن شل می شود)
14. فرآیند جمود نشی کاملا شکل می گیرد.
{ توضیحات Rigor mortis }{لازم است بدانیم که Rigor mortis یا جمود نعشی، یکی از علائم تشخیص مرگ می باشد که بواسطه تغییرات شیمیایی در عضلات بعد از مرگ، باعث سفت شدن عضلات دست و پا و سخت شدن حرکت دادن انها می گردد.}

پس از 24 ساعت از مرگ (اکنون یک روز از زمان مرگ می گذرد)
15. بدن اکنون به دمای محیط رسیده است
16. مایع منی در مردان مرده و یا در حال مردن است
17. سر و گردن به رنگ آبی مایل به سبز در آمده است
18. رنگ آبی مایل به سبز در حال گسترش به بقیه بدن است
19. اکنون بوی شدید فساد بدن را می توان استنشاق کرد
20. چهره شخص با تغییراتی روبرو شده است

پس از سه روز از مرگ
21. گازهای موجود در بدن به صورت تاول های بزرگی روی پوست ظاهر می شوند
22. بدن شروع به تورم و باد کردن می کند. (این مورد در محیط های گرم با شدت بیشتری صورت می گیرد)
23. مایعات از کلیه منافذ بدن (چشم، گوش، دهان، بینی، دستگاه تناسلی و …) شروع به خارج شدن می کنند

پس از سه هفته از مرگ
24. پوست، مو و ناخن ها کاملا سست شده اند به راحتی می توان آنها را جدا کرد
25. ترک ها و بریدگی هایی در قسمت هایی از پوست پدیدار شده است. این مورد نیز بخاطر فشار گازهای تجمعی در زیر پوست است
26. تجزیه ادامه خواهد یافت تا آنجا که جز اسکلتی از بدن باقی نخواهد ماند. اسکلت نیز به مرور زمان تجزیه خواهد شد. در این میان دندانها دیرتر از بقیه اعضا تجزیه خواهند شد. (مینای دندان سخت ترین ماده بدن است)

انشاا... که هممون عاقبت به خیر بشیم:geryeh:

مرگ یک امتحان الهی . . .

انجمن: 

[="Indigo"]سلام ...

طبق آیات قران آدمی تو عمر کوتاهش از طرق مختلفی امتحان میشه ...

یعنی عدل الهی ایجاب میکنه که همه ی ادمها امتحان بشن و این امتحان مختص گروه خاصی نباشه... اما اینو میدونیم که امتحان های الهی یکسان نیستن ...

گاهی با فقر و نداری مال و فرزند ... گاهی هم با زیادی مال و فرزند ...

مرگ یکی از امتحان هاییه که مستقیم بهش اشاره شده تو قران ...

میشه توضیح بدین که این امتحان مال بازمانده هاست یا اونی که از دنیا رفته ؟

یعنی کسی که تو جوونی و درحالی که حتی بچه شو ندیده از دنیا میره ... این مسئله میتونه اون دنیا براش سودی داشته باشه؟

به هر حال باید فرقی باشه بین اون مرده ای که بعد هفتاد سال و دیدن همه چیز از دنیا میره با اونی که شب ازدواجش میمیره...[/]

چه کار کنیم که بعد از مرگمان هر روز بر کارهای خوبی که در پرونده عمل مان داریم، اضافه شود؟

بسم الله الرحمن الرحیم
از لفظ " أَخَّرَتْ" در آیه 5 سوره انفطار: (عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ: (روزی که) هر نَفْسى آنچه را پيش فرستاده و بازپس گذاشته، میداند)، به این نتیجه میرسیم که گاهی ممكن است انسانها اعمالی انجام دهند که، بركات يا عواقب سوئش تا سالهاى متمادى و حتى تا دامنه قيامت به او برسد. این دیدگاه در روایات نیز به خوبی دیده میشود. چنان كه در حديثى از امام صادق علیه السلام میخوانيم: " بعد از مرگ انسان پرونده اعمال او بسته میشود، و اجر و پاداشى به او نمیرسد مگر از سه طريق: بناها و اشياء مفيدى كه براى استفاده مردم از خود به يادگار گذارده، و بعد از او جريان خود را طى میكند، و سنت حسنه ای كه آن را به وجود آورده، و بعد از مرگ او به آن عمل میشود، و فرزند صالحى كه براى او استغفار میكند" « بحار الانوار،جلد 71 صفحه 257». در روايت ديگرى اين امور شش چيز شمرده شده كه به حال مؤمنان بعد از موتشان مفيد است: فرزند صالح، قرآنى كه آن را تلاوت می‏كند، چاهى كه حفر كرده، درختى كه غرس نموده، تهيه آب، و سنت حسنه‏اى كه بعد از او باقى میماند و مورد توجه قرار میگيرد «همان». در بعضى از روايات روى علم و دانشى كه از انسان در ميان مردم نيز میماند تكيه شده است « منية المريد، صفحه 11». بنابراین خوشا به حال کسانی که با ساختن مسجد و حسینیه خود را عاقبت به خیر میکنند.
مخصوصا در مورد سنت بد هم روايات متعددى داريم كه به مردم هشدار می‏دهد، مراقب باشند كه بر اثر اعمال آنها سنت ناپسندی در میان مردم به جا نماند. مثلا اگر بنیانگذار یک پوشش نامناسب یا یک فیلم و متن نامناسب یا تفکر و عقیده ای به دور از شئونات اسلامی باشیم، بعد از مرگ ما، هرکس که این عمل را انجام دهد یا به آن فکر و عقیده ملتزم شود، بدون اینکه از عذاب انجام دهنده آن عمل کاسته شود به ما هم که بنیانگذار این عمل بوده ایم به اندازه آن شخص انجام دهنده عذاب داده میشود. مرحوم طبرسى نقل میكند كه روزى شخصى در محضر پيامبر صلی الله علیه و آله و سلّم برخاست و از مردم تقاضاى كمك كرد، همگى خاموش شدند، در اين موقع يكى از اصحاب چيزى به سائل داد، بقيه نيز از او پيروى كرده و به مرد فقير كمك میكردند، پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود:" كسى كه سنت نيكى بگذارد و ديگران به او اقتدا كنند پاداش خود را دارد، و همانند پاداش كسانى كه از او پيروى كرده‏ اند، بى‏ آنكه از اجر آنها كاسته شود، و كسى كه سنت بدى بگذارد و از آن پيروى كنند، گناه خود را دارد و همانند گناهان كسانى كه از او پيروى كرده‏ اند، بى‏ آنكه از گناهان آنها چيزى كاسته شود، در اينجا بود كه حذيفه يكى از ياران پيامبر ص آيه عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ" را تلاوت كرد « مجمع البيان جلد 10 صفحه 449.». (برگرفته از تفسیر نمونه و المیزان)

مرگ بهم نزديكه ولی من روحيه ام رو باختم

انجمن: 


با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
مشكلي كه ميخوام ازش حرف بزنم خيلي جديه طوري كه همه انرژي مثبت هام رو أزم گرفته
من سه سال پيش متوجه شدم سرطان خون دارم
اون موقع وقتي ازمايش دادم گفتن خوش خيم هست و با دارو كنترل ميشه منم دارو ها رو استفاده كردم و بعد يك سال دكتر گفت خداروشكر مثل يك معجزه شفا پيدا كردي منم دوباره شور شوق زندگيم بهم برگشت انقدر به خدا نزديك شدم كه تمام عقايدم تغيير كرد و مذهبي شدم

اما بعد از يك سري علائم و شك كردن دوباره حدود يك ماه پيش ازمايش دادم كه فهميدم سرطان تمام بدنم رو گرفته و به گفته دكترم خيلي خيلي كم فرصت زندگي دارم
شيمي درماني رو شروع كردم
با اميد به خدا همش سعي كردم منفي فكر نكنم و مبارزه كنم با بيماريم ...

ولي ديروز دكترم با إصرار خودم بهم گفت كمتر از شش ماه بدنم دووم مياره و شيمي درماني جواب نميده....
من خيلي روحيه ام رو باختم
كلي روزه و نماز قضا دارم اصلا حسابم با خدا پاك نيست
من پذيرفتم مرگم رو ولي با اعمال نكردم چه كنم؟
تروخدا بگيد خدا من رو مي بخشه ؟

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

حضرت عزير كه از زمان خوابي بي اطلاع بود، دليل بر متوجه نشدن مرده نسبت به اين دنيا؟

سلام. وقتتون بخير

در ايه 259 سوره بقره، داريم كه حضرت عزير نبي، بعد از 100 سال از مرگشون، مي فرمايند يك روز يا .. خواب بودم. يعني نميدانند چه مدت. مرده بودن. ايا اين دليلي نيست بر اينكه مرده ها، حتي اولياء خدا بي خبر از اين دنيا هستند؟

تشكر

طوری زندگی کنید که وقت مرگ حسرت نخورید

امروز توی سایت آپارات یه کلیپ جالب دیدم که شاید مشکلات خیلی از ما ها با دیدن این کلیپ حل بشه یا حداقل بدونیم دلیل مشکلاتمون چیه ........

[FLV]http://hn13.asset.aparat.com/aparat-video/75d8c389b3cc43971756eab94870a8a71797325.mp4[/FLV]

حقایقی تکان دهنده در مورد قیامت :: بسیار تاثیرگذار‌‌ :: حتما ببینید

با یاد خدا

حقایقی تکان دهنده از قیامت و جهان اخرت میکس با سخنان استاد محمد شجاعی

همراه با سخنان استاد صمدی املی از شاگردان برجسته علامه حسن زاده املی حفظه الله

بسیار تاثیر گزار

دانلود کنید و ببینید
.
.

به دلیل زیاد بودن حجم چند بخش کردم . تمام قسمت هارو باید در یه پوشه دانلود کنید و پارت 1 رو اکسترکت کنید .

.

فایل: 

حديثی از اميرالمؤمنين(ع) بر سنگ قبر مستشرق آلمانی

كدام حديث از اميرالمؤمنين(ع) بر سنگ قبر مستشرق آلماني نقش بسته است؟

خانم آنه ماري شيمل يكي از معدود مستشرقاني بود كه بسياري از وجوه تاريخ اسلام را با انصاف نگريسته است به گونه‌اي كه برخي او را عاشق جهان تلقي مي‌كنند. عاشقي كه هزينه عشق خود به جهان اسلام را نيز پرداخته است.
شيمل در هفتم آوريل ۱۹۲۲ در ارفورت آلمان در خانواده‌اي متوسط به دنيا آمد. خواندن يك داستان عربي در كودكي جرقه‌اي شد كه زندگي آينده او را رقم زد. در سن پانزده سالگي عاشقانه زبان عربي را آموخت در سال ۱۹۴۶ در دانشگاه ماربورگ به درجه استادي رسيد، اما به خاطر اينكه دختري جوان بود نه در ماربورگ بلكه در دانشگاه آنكارا و به زبان تركي مشغول تدريس شد. او علاوه بر تركي، عربي، فارسي، اردو و بيشتر زبان‌هاي هند و اروپايي را آموخت. در سال ۱۹۵۱ بار ديگر در تاريخ اديان دكتري گرفت و در سال ۱۹۶۱ به عنوان استاد دانشگاه بن منصوب شد. وي در هاروارد، كمبريج و دانشگاه‌هاي تركيه، ايران، پاكستان و افغانستان نيز تدريس داشته است. بي نظير بوتو نخست وزير مقتول پاكستان يكي از شاگردان وي به شمار مي‌رود.
شميل و سلمان رشدي
شيمل جايزه‌هاي متعددي را در طول حيات علمي خود دريافت كرد. جايزه ساليانه صلح كه هر ساله پيش از نمايشگاه بين المللي كتاب فرانكفورت به انديشمندان و متفكران آلماني اهدا مي‌شود در سال ۱۹۹۵ به شيمل اختصاص يافت.
مصاحبه‌گر تلويزيون پس از دريافت اين جايزه به سراغ شيمل آمد و از او پيرامون سلمان رشدي سؤال كرد. شيمل در پاسخ به اين پرسش به قول معروف بر خلاف جهت آب شنا كرد، و شجاعانه طرف جهان اسلام ايستاد، با آنكه فضاي اروپا به گونه‌اي ديگر با اين مسئله برخورد مي‌كرد.
وي كارهاي سلمان رشدي را نوشته‌هايي سطحي كه براي خوش آمد غرب نوشته شده‌اند تلقي كرد. شيمل اظهار داشت كه سلمان رشدي با كتاب زشتش احساس مسلمانان و حتي خود او را آزده است. پس از اين مصاحبه تلويزيوني بود كه مدافعان سلمان رشدي يورش خود عليه اين بانوي منصف را آغاز كردند. لودگر لوتكهاوس در تاريخ ۱۱ مي‌۱۹۹۵ طي مقاله‌اي در روزنامه sued – deutsche zeitung بانوي شرق شناس را به شدت مورد هجمه قرار داد. پس از او گيرنوت روته استاد دانشگاه هامبورگ طي مقاله‌اي در روزنامه die zeit به تاريخ دوازه مي‌۱۹۹۵ خواستار پس گرفتن جايزه صلح از شيمل شد. شيمل طي مصاحبه‌اي با مجله اشپيگل كه در ۲۲ مي‌۱۹۹۵ منتشر شد اظهار داشت: من با نگارش ۸۰ كتاب تلاش كردم تا تصويري صحيح از اسلام را به خواننده اروپايي منتقل سازم، من اين را يك فعاليت سياسي قلمداد مي‌كردم، من زندگيم را مصروف ايجاد تفاهم ميان غرب و شرق كردم. در اين بين البته كساني همچون پروفسور اشتفان فيلد رئيس دانشكده ادبيات دانشگاه بن از شيمل دفاع كرد. رئيس جمهوري سابق آلمان رومان هرتزوك نيز در مراسم گراميداشت شيمل گفت: اگر شيمل نبود آلماني‌ها نمي‌فهميدند تصويري كه از اسلام به آن‌ها ارائه مي‌شود صحيح نمي‌باشد.
وي آثار بسياري پيرامون اسلام به نگارش درآورد كه يكي از آخرين نوشته‌هايش در سال ۲۰۰۲ به پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم اختصاص يافت. وي اين كتاب را با اقتباس از لفظ شهادت دوم شهادتين.. وان محمدا رسول الله نام نهاد و در صدر كتاب رباعي اي به زبان اردو از يك شاعر هندو مي‌آورد با اين مضمون:
شايد كافر باشم شايد هم مومن كه علم اين امر تنها نزد خداوند است، اما مي‌خواهم خود را چونان بنده‌اي پاكباز نذر كنم، نذر آقاي بزرگ شهر، محمد رسول‌الله...
شيمل به جهت اين انديشه‌ها، بسيار مورد هجوم قرار مي‌گرفت اما در پاسخ مي‌گفت كه من وي را دوست مي‌دارم.
سرانجام آنه ماري شيمل در سال ۲۰۰۳ در سن بيشتر از هشتاد سال وفات يافت. يك استاد ميهمان عرب زبان در دانشگاه بن به نام محمد ابوالفضل بدران مي‌نويسد كه وقتي خبر وفات شيمل را دريافت كردم به ياد روزي افتادم كه وي مرا به خانه خود دعوت كرد، خانه‌اي كه پر بود از نشانه‌هاي شرقي و اسلامي. وقتي شيمل چاي و خرما براي من آورده بود از وي پرسيدم چگونه تمام اين حمله‌هاي رسانه‌اي را تحمل مي‌كني؟ وي لبخندي زد و گفت من به اين هجمه‌هاي رسانه‌اي اهميت نمي‌دهم چرا كه اين‌ها از روي كينه مي‌نويسند، و فرد كينه توز زيبايي را نمي‌بيند، اما من درباره دوستي و حق مي‌نويسم، من دوستدار جهان اسلام هستم و تا لحظه مرگ دوستدار آن خواهم ماند.
شيمل و صحيفه سجاديه
شميل در جايي پيرامون ادعيه اسلامي به ويژه صحيفه سجاديه مي‌گويد: من خود همواره دعاها، احاديث و اخبار اسلامي را از اصل عربي آن مي‏خوانم و به ترجمه‏اي مراجعه نمي‏كنم. من خودم بخشي كوچك از كتاب صحيفه سجاديه را به آلماني ترجمه و منتشر كرده‏ام، قريب هفت سال پيش وقتي مشغول ترجمه دعاي رؤيت هلال ماه رمضان و دعاي وداع با آن ماه بودم، مادرم در بيمارستان بستري بود و من كه به او سر مي‏زدم پس از آنكه او به خواب مي‏رفت در گوشه‏اي از آن اتاق به كار پاكنويس كردن ترجمه‏ها مشغول مي‏شدم. اتاق مادرم دو تختي بود. در تخت ديگر خانمي بسيار فاضله بستري بود كه كاتوليكي مؤمن و راسخ العقيده و حتي متعصب بود. وقتي فهميد كه من دعاهاي اسلامي را ترجمه مي‏كنم، دلگير شد كه مگر در مسيحيت و در كتب مقدسه خودمان كمبودي داريم كه تو به ادعيه اسلامي روي آوردي!؟ وقتي كتابم چاپ شد يك نسخه براي او فرستادم. يك ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: صميمانه از هديه اين كتاب متشكرم، زيرا هر روز به جاي دعا آن را مي‏خوانم. وي مي‌افزايد: [امام] زين‏العابدين[ع] براي بسياري از مردم جهان غرب كارساز است.
سنگ قبر شيمل
جالب است كه بر روي سنگ قبر آن ماري شيمل با خط زيباي نستعليق اين كلمه نوراني از امير المؤمنين (ع)نقش بسته است كه:
الناس نيام فاذا ماتوا انتبهو (مردم خوابند و وقتي مي‌ميرند بيدار خواهند شد)

برچسب: