قوم ثمود در قرآن

نابودی قوم عاد در چند روز بوده است؟

  1. نابودی قوم عاد: در سوره القمر(۵۴) آیه ۱۹ اشاره شده است که الله برای نابودی قوم عاد یک روز لازم داشت اما در سوره فصلت(۴۱) آیه ۱۶ و سوره الحاقه(۶۹) آیه ۶ به ۷ شبانه روز اشاره شده است.
خب بلاخره چند روز عذاب بوده؟

اشارات قرآن به داستان قوم ثمود

بسم الله الرحمن الرحيم

اشارات قرآن به داستان قوم ثمود ( قسمت اول)

در متن مقدس قرآن کريم، داستان اقوام گذشته و سرگذشت آنان به کرات ذکر شده است. در اين ميان داستان قوم ثمود نيز که در اطاعت و فرمان پذيري از ولايت الهي به واسطه ارسال رسولش، کفر و طغيان را بر گزيدند از جمله اين موارد تکرار است، اگر چه که اين چندباره گوئي، صرفا براي تكرار و تنوع بياني نيست، بلكه قرآن كريم متناسب با اهداف هدايتي و شيوه هاي تبليغي و تربيتي خود با رويكردهاي گوناگون و در حوزه هاي مختلف معرفتي به آن پرداخته است. خداشناسي، راهنماشناسي، فرجام شناسي، انسان شناسي و روش شناسي تبليغ حوزه هاي عمده اي هستند كه از سرگذشت و نام ثمود براي بيان آموزه ها و مفاهيم مربوط به آن ها استفاده شده است:
1ـ1ـ اصل توحيد : اصل توحيد به عنوان يکي از اصول اصلي و بنيادين ارسال رسولان الهي و حتي در برخي از ديدگاههاي کلامي – تفسيري ، هدف اصلي تبليغي انبياء الهي دانسته شده است. در ذکر داستان قوم ثمود در قرآن و پرداخت به مسئله ي «توحيد»؛ آيات نوراني کلام الهي در ابعاد زير به اين موضوع اشاره دارند:

1ـ1ـ1ـ وحدت در محتواي دعوت توحيدي: آيات آغازين سوره هود، آموزه هاي قرآن را داراي حقيقت و پيام واحدي مي خواند كه در قالب شش آموزة اصلي خلاصه شده و آيات ديگر به نوعي شرح و بسط آن ها هستند؛ دعوت به يگانه پرستي به عنوان اصلي و اساسي ترين آموزه و در پي آن دعوت به استغفار از گناه، توبه و بازگشت به درگاه الهي، وعدة عذاب كافران، نجات و پاداش مؤمنان و سرانجام، بازگشت نهايي همگان به سوي خدا پيام هاي اصلي قرآن اند(هود: 1- 4). در آيات ديگري از قرآن کريم، افزون بر ترسيم پيوستگي و سير تاريخي دعوت به توحيد و وحدت محتوايي آن در دوره هاي گوناگون، نمونه هايي متفاوت از شرح و بسط آموزه هاي شش گانه مزبور و تصوير عيني و تاريخي آن ارائه شده اند (طباطبائي،1417ق، ج 10، ص 135، ذيل آيات 25 تا100 سوره هود) ، بر اين اساس در آيات مربوط به قوم ثمود، با اشاره به بخش هاي اصلي سرگذشت آن ها، آغاز و انجام آن به شكل كلي، گزارش شده است.

1ـ1ـ2ـ گزارش واكنش انسان نسبت به دعوت توحيدي در طول تاريخ: در پرداختن به گزارش قرآن از واکنش به دعوت توحيدي انبياء، در سوره اعراف پس از گزارش آفرينش انسان و اشاره به زمينه هاي دشمني شيطان با وي و سوگند او مبني بر گمراه سازي آدميان، از هدايت الهي و دعوت انسان به يگانه پرستي و نافرماني از شيطان سخن گفته شده است. در ادامه با روايت رانده شدن آدم و حوا از بهشت در پي فريب شيطان و سرگذشت بسياري از پيامبران و اقوام گذشته، چگونگي برخورد انسان با دعوت الهي ياد شده در دوره هاي مختلف تاريخي، ايمان اقليت و انكار اكثريت و پيامد رفتار هر يك از دو گروه در دنيا و آخرت ترسيم شده است (طباطبائي،1417ق، ج 8، ص 6 ـ 7، ذيل آيات سوره اعراف: 11 ـ 30)، بر اين اساس، در آيات مربوط به قوم ثمود پس از گزارش دعوت آنان به خداپرستي، رويارويي اشراف خود برتربين و كافر قوم با مؤمنان مستضعف، گفت و گوي آنان بر سر رسالت حضرت صالح عليه السلام ، تأكيد مؤمنان بر ايمان خويش به ايشان، اظهار كفر كافران و نابودي آن ها در پي كشتن ناقه و سركشي پس از آن روايت شده است. در اين آيات كه ظاهرا اغلب آن ها مربوط به دورة مياني دعوت حضرت صالح عليه السلام اند، پيدايش دو دستگي ميان قوم ثمود در پي ايمان گروهي از آنان و درگيري آن ها با يكديگر برجسته تر شده است. (اعراف:73 تا78)

1ـ1ـ3ـ توحيد در ربوبيت: بيان توحيد در ربوبيت و پاسخ به پنداري ناروا در اين باره از ديگر زمينه هاي توحيدي مطرح شده در داستان قوم ثمود است. ظاهر آيات و گزارش هاي تفسيري نشان مي دهند كه يكي از مسلمانان در راه خدا انفاق مي كرد. برخي ضمن سرزنش و ترساندن وي از تمام شدن دارايي و دچار شدنش به فقر، گفتند كه در صورت خودداري از انفاق، گناه وي را به گردن مي گيرند. قرآن چنين پنداري را نادرست خوانده و در بيان توحيد ربوبي، تدبير همة امور آفريدگان از جمله فقر و بي نيازي افراد و عذاب و هلاكت اقوام گوناگوني مانند عاد و ثمود را به خداوند نسبت مي دهد. (طباطبايي،1417ق، ج 19، ص 26، 45.) در اينجا بدون اشاره به جزئيات داستان، فقط هلاكت همه كافران ثمود به خداوند نسبت داده شده است: «و انّه اهلك عادا الاولي * و ثمودا فما ابقي»(نجم :50و51)؛ «(و آيا به انسان نرسيده است كه در كتب انبياى پيشين آمده) كه خداوند قوم «عاد نخستين» را هلاك كرد(50) و همچنين قوم «ثمود» را، و كسى از آنان را باقى نگذارد! (51)

1ـ1ـ4ـ صفت عزيز بودن خداوند: وصف شكست ناپذيري و بي نيازي مطلق خداوند که با عنوان «عزيز» از آن ياد مي شود،از ديگر محورهاي توحيدي بيان شده در داستان قوم ثمود است. (طباطبائي،1417ق،ج 12، ص 6، 17)در آياتي از قرآن کريم، حضرت موسي عليه السلام با بي نياز خواندن خدا از ايمان همه ساكنان روي زمين، و اشاره به سرگذشت اقوامي مانند ثمود، به بني اسرائيل هشدار مي دهد كه در صورت كفر ورزيدن، خداوند آنان را نيز نابود كرده، اقوام ديگري را جايگزين آنان مي كند، در اين آيات بدون پرداختن به شرح جداگانه، به محورهاي مشترك دعوت، استدلال و پاسخ پيامبران و برخوردهاي يكسان اقوام كافر با آنان و فرجام همانند آن ها اشاره شده است،‌ آيات 8 تا18 سوره ابراهيم اين گفتگو را اين چنين به ترسيم مي کشند: و موسى (به بنى اسرائيل) گفت: «اگر شما و همه مردم روى زمين كافر شويد، (به خدا زيانى نمى‏رسد چرا كه) خداوند، بى‏نياز و شايسته ستايش است!» (8) آيا خبر كسانى كه پيش از شما بودند، به شما نرسيد؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و آنها كه پس از ايشان بودند همانها كه جز خداوند از آنان آگاه نيست پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند، ولى آنها (از روى تعجّب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند: «ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‏ايد، كافريم! و نسبت به آنچه ما را به سوى آن مى‏خوانيد، شكّ و ترديد داريم!» (9) رسولان آنها گفتند: «آيا در خدا شكّ است؟!........ »

1ـ1ـ5ـ نفي درخواست معجزات اقتراحي : در بسياري از آيات قرآن، به اين مسئله اشاره شده است که درخواستهاي مشرکان از پيامبران الهي به دليل علم خداوند بر انکار و بهانه جوئي آنان همواره مردود گرديده است. از آن جمله مي توان به درخواست مشرکان قریش اشاره کرد که می گفتند: چنان که پیامبر صلي الله عليه و آله معجزات درخواستی آنان مانند جاری ساختن چشمه را بیاورد، ایمان می آورند( اسراء:90تا93) خداوند این درخواست را نپذیرفته، در بیان سبب آن از اقوام پیشین و به طور مشخص قوم ثمود یا می کند که به رغم دیدن معجزات درخواستی، آن ها را تکذیب و در پی آن با عذاب استیصال نابود شدند و از آنجا که معجزات برای بیم دادن مردم است و خداوند نمی خواهد قریش را نابود سازد، به معجزات درخواستی آنان پاسخ مثبت نمی دهد (طباطبائي،1417ق،ج 13، ص 134 ـ 136). در داستان قوم ثمود، فقط از دادن ماده شتر به ثمود، وصف آن به عنوان آیتی روشن و ستم ثمود به خویشتن در پی تکذیب آن یاد شده است: « وَ ما مَنَعَنا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآياتِ إِلاَّ أَنْ كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَ آتَيْنا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِها وَ ما نُرْسِلُ بِالْآياتِ إِلاَّ تَخْويفاً»( اسراء:59) ؛« هيچ چيز مانع ما نبود كه اين معجزات (درخواستى بهانه‏جويان) را بفرستيم جز اينكه پيشينيان (كه همين درخواستها را داشتند، و با ايشان هماهنگ بودند)، آن را تكذيب كردند (از جمله،) ما به (قوم) ثمود، ناقه داديم (معجزه‏اى) كه روشنگر بود اما بر آن ستم كردند (و ناقه را كشتند). ما معجزات را فقط براى بيم دادن (و اتمام حجت) مى‏فرستيم».

1ـ1ـ6ـ آزمايشي براي ايمان انسانها: در بيان اين محور از محورهاي توحيدي، در سوره عنکبوت با اشاره به تلاش مشرکان مکه برای جلوگیری از ایمان و نیز ارتداد برخی از مسلمانان، ابراز زبانی ایمان به خدا در تحقق آن ناکافی دانسته شده است و از سنت دیرین خداوند مبنی بر آزمایش عملی ایمان افراد با سختی های این راه برای آشکار کردن میزان صداقت آنان سخن گفته شده است (طباطبايي،1417ق، ج 16، ص 98ـ 99، ذيل آيات 2ـ13 سوره عنکبوت) در ادامه با اشاره به سرگذشت شماری از اقوام گذشته مانند ثمود، پیشینة این آزمون و کارنامة گذشتگان در این باره ترسیم می شود. بر این اساس برخی اقوام همگی در آزمون الهی مردود و هلاک و برخی دیگر دو گروه شدند؛ دسته ای سربلند از آزمون بیرون آمده، نجات یافتند و دسته دیگر مردود و هلاک گشتند(عنکبوت:14-37)، که ظاهرا قوم ثمود از دستة‌ اول و نابود شدگان جمعي هستند:« ما طايفه «عاد» و «ثمود» را نيز (هلاك كرديم)، و مساكن (ويران شده) آنان براى شما آشكار است شيطان اعمالشان را براى آنان آراسته بود، از اين رو آنان را از راه (خدا) بازداشت در حالى كه بينا بودند.» پرداختن به نقش شیطان در جلوگیری از ایمان ثمود و زیبا جلوه دادن کارهای زشت در نظر آن ها می تواند اشاره به موانع پیش رو و زمینة آزمون الهی آنان باشد.(عنکبوت:38)

:sun::sun: