قدرت خدا

استفاده از قیاس برای دفع شبهه شرور

انجمن: 

متن شبهه:
کسانی که از سنت الهی قیاس در رد برهان شر دفاع می کنند معتقدند وجود شر برای شناخت خیر لازم است. اگر شر وجود نداشته باشد خیر بی معنی خواهد بود، بنابر این وجود مقداری شر برای شناخت خیر لازم و در نتیجه اخلاقی است.

این سنت تا حدودی شبیه سنت رشد است. در پاسخ به این اعتراض میتوان گفت:
نخست اینکه خدا به دلیل قدیر بودنش باید قادر باشد کاری کند که خیر بدون وجود شر وجود داشته باشد. اگر این کار از او بر نمی آید پس قدیر نیست، و این خود برهانی میشود علیه وجود خدا، یعنی خداباور با این اعتراض خود در واقع عدم وجود خدا را اثبات کرده است.
دوم اینکه همانگونه که در پاسخ به سنت رشد گفته شد قیاس لازم نیست با شر واقعی صورت بگیرد، روشهای دیگری نیز برای نشان دادن شر وجود دارد که در آنها واقعیت یافتن شر لزومی ندارد.
سوم اینکه شاید بتوان پذیرفت مقداری از شرهای موجود در جهان برای شناخته شدن خیر باشد اما مقدار شرّی که در جهان وجود دارد بسیار بیش از آن مقداری است که برای شناخت شر میتواند وجود داشته باشد.

نتیجه آنکه سنت قیاس نمی تواند نشان دهد که تمامی شرهای موجود در جهان اخلاقی هستند، بنابراین این سنت هم نمیتواند برهان شر را رد کند.

بلایای طبیعی و اختیار انسان

با سلام عوامل طبیعی مانند زلزله و طوفان و سونامی که ناشی از قدرت خداوند است و بشر در آن بشر دخالتی ندارد و خارج از اختیارات انسان است
آیا این عوامل منافاتی با مبحث اختیار انسان دارد؟

سلسله ایرادات ما بر اصل وجود خدا (مسأله شر)

انجمن: 

با درودی دیگر
این مسئله ای را که امروز خواهیم پرداخت مسئله شر میباشد
که نیازمند است بارها و بارها تکرار شود
که از استوار ترین استدلالاتی است که علیه وجود خدا مطرح شده است
پیش از ورود به این موضوع باید توضیحاتی را عرض کنم
که دیده ام برخی دوستان اشتباه میکنند
تاکید اصلی مسئله شر بر تناقض است
یعنی یک جسم کروی است دیگر نمیتواند مربع باشد
در منطق تضاد و تناقض مانعة الجمع هستند،یعنی یک برگ اگر سبز است دیگر قرمز نیست
موضوع بعدی مفهوم مطلق است
یک خط بینهایت را تصور کنید
. . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . . .
این همان صفت خیر خداست(انتها هم ندارد مانند صفت خیر خدا بینهایت است)
اگر کسی بگوید این خط آبی مطلق است حرفش اشتباه است چرا که قسمتی از آن قرمز است
اپیکور میگوید خدا خیر خواه عالم و توانای مطلق است
پس در دنیا چرا شر وجود دارد؟ وجود شر هرچقدر کم متناقض است با خیر
در اینجا دو راهکار وجود دارد
یک اینکه اساسا شری در عالم نیست
دو اینکه شر است
اگر شر باشد طبق همان قاعده منطقی متناقض است با خیر
ممکن است گفته شود چیزی برای یکی خیر است برای دیگری شر،فرقی ندارد هر مقدار شر باشد نافی خیرخواهی خداست
اگر کسی اولی را بگوید پس برای جهنم عذاب و درد شر نیست
ادامه دارد...

خدا چگونه سنگ را حرکت می دهد؟

انجمن: 

سلام.
توی گزاره هایی که مربوط به معمای قدرت خدا بیان میشه یکی از معروف ترین اونا اینه که آیا خدا می تواند سنگی خلق کند که آن قدر بزرگ باشه که نتونه سنگ را حرکت بده؟
و در پاسخ بیان میشه که چنین سوالی از اساس بی معنا است چون مستلزم این است که دو چیز متناقض جمع شود.و این امور از محالات عقلی به حساب میان.بنابراین هر سنگی هر چقدر هم بزرگ باشه قدرت خدا آن را می تواند حرکت دهد.
چون خدا قدرت نامحدودی دارد.

حال اگر سوال شود خدا چگونه یک سنگ را حرکت می دهد پاسخ چیست؟
چگونه خدایی که حتی فوق مجرد است و بنابراین مثل ما دست و پا ندارد سنگی که ماده است را حرکت می دهد؟

البته تمرکز من لزوما روی حرکت سنگ نیست.بلکه هدف بنده از طرح این سوال اینه که اصولا خدای غیر جسمانی و غیر مادی چگونه بر عالم مادی طبیعت تاثیر می گذارد.

با تشکر

راه شناخت امور ممکن و محال در حیطه قدرت خدا

سلام علیکم
در مورد قدرت خداوند گفته میشود : قدرت خدا بر امور ممکن نسبت داده میشود و نه بر امور محال
مثلا اینکه خداوند جهان را در داخل تخم مرغی قرار دهد که نه تخم مرغ بزرگ شود نه جهان کوچیک. میگیم این امر محال هست
و قدرت خدا بر ان تعلق ندارد و این نقص مربوط به تخم مرغ هست نه خدا
حالا سوالی که هست اینه:
ما بر چه اساسی میگیم فلان کار محال هست و فلان کار ممکن؟

شبهه

انجمن: 

با سلام خدمت کارشناس محترم و دوستان گرام
من چند وقته یه موضوعی ذهنم را مشغول کرده
خدای متعال در قرآن فرموده که زمین و اسمان را در شش روز آفریده و در جایی دیگه میفرماید که کافیه به چیزی بگه باش تا موجود بشه
خوب میتونست همون روز اول امر میکرد اسمان و زمین موجود بشه چرا به شش روز کشیده شد؟
ممنونم

برچسب: 

آیا توانایی آفرینش این جهان دلیل بر توانایی آفرینش آخرت هم هست؟

کسی که می تواند تا عدد 100 بشمارد،قطعا می تواند تا 90 بشمارد.ولی نمی توان گفت که همان شخص می تواند تا 110 نیز بشمارد.
آفرینش آخرت به قدرت بیشتری نیاز دارد.بنابراین ما نمی توانیم با استدلال بر اینکه خداوند چون توانسته است این دنیا را خلق کند،پس قادر خواهد بود جهان آخرت را نیز خلق کند.البته زمانی چنین چیزی ممکن است،که قدرت خداوند نامحدود باشد.
لطفا اثبات کنید که قدرت خدا نا محدود است.و یا دلیل دیگری بر توانایی خدا بر آفرینش جهان آخرت بیاورید.
با تشکر.

کارشناس بحث : صالح

خدا ميتونه يه كسي رو بيافرينه كه علمش از خودش بيشتر باشه؟؟؟

سلاممممم

اگه خدا توانا و قادر به هر كاري هست ايا ميتونه كسي رو خلق كنه كه علمش از خودش بيشتر باشه؟؟

يا ميتونه كسي رو بيافرينه كه نتونه هيچ تسلطي روش داشته باشه؟؟

اين سوال رو يه بچه حدود 10 ساله ازم پرسيد ،هركاري هم كردم نتونستم قانعش كنم.

اگه ميشه يه جوابي بدين كه قابل درك باشه براش.

يه جواب علمي هم براي پدرو مادر اون بچه هه بدين .:Nishkhand:

سوال ديگشم كه تو همين زمينه بود اين بود كه خدا ميتونه يه سنگ رو بيافرينه كه نتونه بلندش كنه؟

بعد كه گفتم نه گفت ديدي خدا همه كاري نميتونه بكنه .:Gig:

برچسب: 

لكه نفتي و قدرت خداوند !



بسم الله الرحمن الرحيم

چو در قدرت آيد سخن زان دلير ................... كه بي قدرتش نيست بالا و زير

همه بيشي اي پيش او اندكيست .................. بزرگي وخُردي به پيشش يكيست

تواناست بر هر چه او ممكنست ...........................گر آن چيز جنبنده يا ساكنست




[نظامي - خردنامه]


آثار عظمت الهي در زندگي ما ، هويداست فقط كافي است به ياد او باشيم تا قدرتش را ببينيم ، اينكه بسيار ما را به ذكر او ترغيب نموده اند شايد از آن جهت باشد كه آدمي بدون ذكر و توجه ، به شناخت نرسد و بدون معرفت ، سرنوشتي جز تباهي در انتظار او نيست .


چند وقت پيش كه خبر انتشار نفت در اعماق دريا در خليج مكزيك را شنيدم و عدم توانايي آنان را در كنترل آن ديدم به اين فكر افتادم كه خداوند قادر متعال دارد قدرت نمايي مي كند و هر چه مي گذرد اين انديشه در من تقويت مي شود كه ببين هميشه نبايد قدرت الهي را در پس حوادث بزرگ و دهشت بار مانند سيل و زلزله ديد بلكه آن خالق قاهر مي تواند به وسيله حادثه اي به ظاهر كوچك ، دودمان بشر را برچيند . همانطور كه با پشه اي كوچك طومار زندگي كسي (مانند نمرود) را كه ادعاي " أَنَا أُحْيي‏ وَ أُميتُ" - من زنده مي كنم و مي ميرانم- داشت ، پيچيد .


فقط بايد چشم باز كرد تا نمايش قدرتش را در صحنه حيات ، مشاهده نمود .


وقتي ابو بصير معناي آيه"سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقّ" – در آينده اي نزديك نشانه هاي خود در كرانه هاي آسمان و زمين‏ را به آنان مي نمايانيم - را از امام صادق عليه السلام سئوال كرد حضرت فرمود: ...يُرِيهِمْ فِي الْآفَاقِ انْتِقَاضَ الْآفَاقِ عَلَيْهِمْ فَيَرَوْنَ قُدْرَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏ - شكست ها و از هم گسيختگي هاي سر زمين هاي دور را به آنان نشان مي دهد تا قدرت الهي را ببينند . [اصول كافي ج8 ص 381]

فرمانروا كسي است كه منشور قدرتش ..... يفعل كما يُريد ويَحْكُمْ كما يشاست

[مولوي - ديوان شمس]


او فعال ما يشاء است هر چه بخواهد انجام مي دهد و كسي را ياراي مقاومت در برابر فرمانروايي او نيست ، سر تسليم به پيشگاه او مي ساييم و عظمتش را مي ستاييم.