فطرت

اخلاقیات فطری هستند یا غریزی؟

با سلام. نظر به اینکه اخلاقیان از امتیازات انسان بر حیوانات به شمار می رود، انتظار می رود که اخلاق یک امر فطری باشد و نه یک امر غریزی، ولی برخی قراین چنین شبهه ای را ایجاد می کند که اخلاقیات به نحوی نازلتر در حیوانات نیز وجود دارند:

1)از نقطه نظر مباحث دینی، می بینیم که در مواردی توصیه می شود که وفا را از سگ، یا صبر را از پلنگ بیاموزیم، و این نشانگر وجود این ارزشهای اخلاقی در حیوانات است.

2)از نقطه نظر علمی، زیست شناسان، توضیح داده اند که چرا رفتار اخلاقی و اساس یا شالودۀ آن، به وجود آمد. توضیح این است که در پستاندارنی که برای میلیونها سال زندگی می کنند، مادر می خواهد فرزندان خود را زنده نگه دارد و تکثیر دهد. این یعنی مادر، شریک جنسی خود، پستاندار مرد را برگزید، که بیشتر چیزی شبیه مراقب زاد و ولد است. برای برگزیدن مردهای مراقب، خصیصۀ ژنتیک مراقب و یاری، تبدیل به خصیصۀ عمدۀ اجداد ما شد. مراقبت و یاری خصیصۀ ژنتیک که ما داریم، هر دو ناشی از مراقبت پدر و مادر از کودکان هستند. همچنین پستانداران، شامل انسانها اوّلیه، می توانستند بهتر باقی بمانند، اگر یک گروه موافق، که در آن هر کسی مراقب افراد دیگر باشد، شکل بدهند. این سرچشمۀ ژنتیک نوعدوستی، خیرخواهی و میل کلّی کمک به دیگران، است. ما اخلاقی رفتار می کنیم، زیرا ما به صورت ژنتیک صاحب یک وجدان اخلاقی هستیم که آنچه ما باید انجام دهیم، را به ما می گوید.

آیا با توجه به این دو مسئله باید اخلاقیات را اموری غریزی بدانیم یا دلیل محکمی برای فطری بودن آن، در دست هست؟

ارتباط میان وجود فطرت و اثبات خداوند

سلام....
به فرض انسان فطرتی دارد که ندا می دهد که خدایی وجود دارد، بی همتا، خدایی به نام الله که قرآن و رسول فرستاده... حالا این امر چه چیزی را ثابت می کند؟؟ثابت می کند که پس حتما الله وجود دارد؟؟چه رابطه ای بین فطرت آدمی و یا آن احساس درونی با وجود های خارجی هست؟؟مثلا اگر به فرض محال فطرت آدمی می گفت که در آسمان موجودی شاخدار نشسته، ما باید می گفتیم پس حتما موجودی شاخدار بالای ما نشسته؟؟چرا؟

برچسب: 

منظور از فطري بودن چيست و چگونه ثابت مي شود امري فطري است؟

انجمن: 

با سلام.
اينكه ميگويند امري فطري است مثلا خداجويي فطري است، يا يكتاپرستي فطري است، به چه معناست و چگونه ثابت مي شود؟
با تشكر.

علم و وجود ایمان

سلام
وقتی بشود از طریق علم خدا را اثبات کرد،ایمان چه معنی ای خواهد داشت؟
پس این به این معنی است که برای وجود چیزی بنام ایمان،خدا از ازل تا ابد از طریق علم بشری قابل اثبات یا رد نخواهد بود؟
و اینکه ارتباط ارجاع دادن های خدا در قرآنش به پدیده های زمین برای شناخت خودش،با پاسخ سوال اول چیست؟
ممنون از وقتی که می گذارید..

پاكى فطرت اولاد غير شيعه و حرام زاده


بعضى بدون توجه مى‏گويند :

غير شيعه كه طواف نساء را بجا نمى‏آورند ، وقتى از حج برمى‏گردند ، زن بر آنها حرام است و فرزندانشان حرام‏زاده هستند . اين حرف صد در صد باطل است ، چرا كه امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد :
آنها بعد از تمام شدن اعمال حج ، طوافى به نام طواف وداع مى‏كنند ، همان كافى است .
علاوه بر اين ، فقهاى آنها مى‏گويند كه اين گونه حج بجا بياورند ، آنها بر مبناى اجتهاد فقهى‏شان حج بجا مى‏آورند پس همسران‏شان به آنها حلال است و فرزندانشان نيز حلال‏زاده هستند .
اما بچه‏هايى كه از زنا به وجود مى‏آيند ، البته اطمينان يافتن از اين كه كسى زنازاده است ، خيلى مشكل است . كسى نمى‏تواند بگويد : فلانى حرام‏زاده است ، چون اولاً حرام زاده قابل شناخت نيست ؛ زمانى كسى مى‏تواند به كسى بگويد حرام زاده ، كه همراه سه عادل ديگر ، چهار نفرى زناى مادر آن شخص را به طور كامل با چشم ديده باشد و نطفه را نيز دنبال كرده باشد كه حتماً اين بچه در اين رحم ، از آن نطفه باشد . اين كه امكان ندارد .
ولى اگر حرام زاده - كه ما نمى‏توانيم بشناسيم - دين را بپذيرد و در حد خودش عمل كند و ديندار از دنيا برود ، او نيز اهل نجات است . چون آن زنا كه تقصير او نبوده است . از نظر حكمت ، او را نمى‏شود مقصر دانست.
اين مسأله‏اى است كه با آيه سوره روم و آيه فطرت و با اين چند نكته بسيار مهمى كه گفتم ، ثابت مى‏شود .

خدا كسى را شيطان خلق نكرده است ، بلكه تمام انسان و جنّ را از نظر ذات سالم آفريده است ، خودشان به شيطان بدل شده‏اند . ابليس كه شيطان نبود و شرّ نداشت .


برچسب: 

اعتقادی-چرا کار خوبی که انجام می دهیم ادامه دار نمی شود؟

چرا کار خوبی که انجام می دهیم ادامه دار نمی شود؟
وقتی فردي ، هم علم به چيزي دارد و هم می تواند آن را انجام دهد ولي به نداي فطرت خود عمل نکند،کم کم اُفت می کند وکم کم احساس می کند دلگرمی سابق را در انجام كارهاي خير ندارد، حالا درمان این حالت اُفت، پیداکردن کوتاهی ها در اعمال است اگر پای نفسانیات وسط نیامده بود محال بود این اتفاق بیفتد، حالا کوتاهی ها را چگونه پیداکنیم ؟ وقتی کوتاهی ها را پیدا کردیم ،ازکجا شروع کنیم؟ازتوبه، توبه نوعی بازگشت است، خداوند،وعده رحمت داده است ((یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمة الله ان الله یغفرالذنوب جمیعاً)) تا این حد که ((یغفرالذنوب جمیعاً)) مرحله بعد این است که وقتی فرد،از درون ناراحت شود که چرا دربرابر پروردگارم چنان حرکتی کردم، و پشیمان باشد،خداوند درکی به او میدهد تا بفهمد که مثلاً فلان حرف که فلان جا زده،نوعی کوتاهی بود،خداوند درکی میدهد که مثلاً متوجه شود فلان طعام شبهه ناک راتشخیص داده ولی خورده و همان باعث این کوتاهی ها شده یعنی خداوند درکی میدهد تا بتواند ریشه کوتاهیها رابیابد، مثلاً وقتی خدا می فرماید درفلان مجلس گناه نشینید تاموضوع بحث عوض شود((فلا تقعدوا معهم حتی یخوضوا فی حدیث غیره))چرانشسته،نشستن او تأیید گناه بود کسانی که آن کارهاي ناشايست را انجام می دادند،کافر بودند ولي او منافق است زيرا تظاهر به مؤمن بودن كرده و در عين حال در مجلس گناه نشسته ((ان الله جامع االمنافقین والکافرین فی جهنّم جمیعاً))چه بسیار مؤمنینی که درقلب، موافق عمل گناه دیگران هستند ولی ظاهرشان مخالف عمل آنهاست پس منافق هستند، لذا وقتی فرد قلباً پشیمان شود، فهمي وَلَو جزئي به او داده خواهد شد،اگر به همان فهم جزئي عطا شده عمل کند،فهم بیشتری به اوداده می شود مانند ماشینی که چه تند برود و چه کند،به هرحال باید حرکت کند تاادامه مسیر،روشن شود.(برگرفته از سخنان دکتر برومند)

برچسب: 

فطرت و طبیعت و تأثیر آن بر تفاوت های زن و مرد

سلام

قبلا، علت برخی تفاوت های حقوقی بین زنان و مردان، تفاوت در فطرت و طبیعت آنها ذکر شد
مثلا امکان دارد بعضی ویژگی ها، به نظر، بین زن و مرد مشترک باشند، اما چون ریشه آن، در یکی به طبیعت و در دیگری به فطرت بر می گردد، لذا باعث تفاوت های حقوقی آن دو می گردد
در اینجا این سوال بوجود خواهد آمد که، تعریف فطرت و طبیعت و تفاوت آنها با هم چیست؟
و دیگر اینکه، کدام احکام، بر اثر این تفاوت بوجود آمده اند؟ تا جایی که میدانم، یکی از این احکام، اجازه ی چند همسری برای مردان و عدم جواز چند شوهری برای خانم هاست.