عمر بن خطاب

علت دشمنی عمر و عائشه با مالک اشتر چه بود؟

با سلام

عبد الله ابن سلمه مي فرمايد: ما به همراه گروهي در مجلس عمر حاضر شديم در اين حال مالك اشتر با ما همراه بود عمر بن خطاب با دقت نظر،‌‌‌ بسوي او نگاه كرد بعد چهره ي خود را بر گردانيد وفرمود : {ويل لهذه الامة منك ومن ولدك ان للمو منين يوما عصيبا }از طرف تو و فرزندت براي اين امت واي و مصيبت است !!!!

أخبرنا أبو جعفر محمد بن جعفر بن علان الوراق أخبرنا محمد بن الحسين أبو الفتح الأزدي حدثني محمد بن جعفر بن أحمد المطيري قال حدثنا عبد الله بن أحمد الدورقي قال مضيت إلى بشار بن موسى الخفاف فحدثنا عن يزيد بن زريع عن شعبة عن عمرو بن مرة عن عبد الله بن سلمة قال دخلنا على عمر بن الخطاب في وفد مذحج ومعنا الأشتر فجعل ينظر إلى الأشتر ويصرف بصره عنه فقال ويل لهذه الأمة منك ومن ولدك إن للمؤمنين منك يوما عصيبا قال عبد الله فأتيت منزلنا فإذا فيه يحيى بن معين وخلف بن سالم فناداني يحيى بن معين يا عبد الله أين كنت قلت كنت في ذاك الجانب عند بشار بن موسى فقال يحيى وإيش حدثكم قلت حدثنا عن يزيد بن زريع عن شعبة عن عمرو بن مرة عن عبد الله بن سلمة وذكرت له الحديث فقال يحيى ما له فعل الله به وفعل والله ما حدث بهذا يزيد بن زريع قط ولاسمعه شعبة من عمرو بن مرة فقال له خلف بن سالم يا أبا زكريا فإيش الحجة عندك قال سرقوه من حديث الهيثم بن عدي عن بن عمرو بن مرة عن أبيه قلت قد رواه العباس بن أبي طالب البصري نزيل مصر أيضا عن يزيد بن زريع نحو رواية بشار. (تاریخ بغداد)

همچنین از عائشه نقل شده:

عائشه از عمار پرسيد اين همراه شما كيست؟ جناب عمار فرمودند: مالك اشتر، عائشه گفت اين همان اشتر است كه ميخواست فرزند خواهرم (ابن زبير) رابكشد؟ اشتر فورا گفت بله قسم به خدا چنان ضربه اي به سرش زدم كه بفكر خود سرش راقطع كردم اما ديدم كه عمامه اش افتاده است .
عائشه گفت:قسم بخدا اگر او را از بين مي بردي يقينا به جهنم داخل ميشدي .
بعد متوجه به عمار tشده فرمودند: اي عمار شما را بخدا سوگند مي دهم آيا شما اين را از پيامبر نشنيده ايد كه فرموده اند {لا يحل دم امرئ مسلم الا باحدي ثلاث ،رجل كفر بعد اسلامه او زنا بعد احصان او قتل نفسا بغير نفس فيقتل } ريختن خون هيچ مسلماني جائز نيست مگر سه شخص اول كسي كه بعد از اسلام كفر را اختيار كرد دوم كسي كه بعد از احصان گرفتار زنا شود سوم كسي كه ديگري را بدون قصاص به قتل برساند. جناب عمار فرمودند: اللهم نعم . حتما همين طور است.

أخبرنا أبو القاسم بن السمرقندي أنا أبو القاسم بن البسري وأحمد بن محمد بن إبراهيم القصاري وأحمد ومحمد ابنا علي بن ابي عثمان وعلي بن محمد بن محمد الأنباري قالوا أنا أبو محمد بن مهدي أنا محمد بن أحمد بن يعقوب بن شيبة حدثني جدي يعقوب نا محمد بن سعيد بن الأصبهاني نا أبو الأحوص عن أبي إسحاق عن عمرو بن غالب قال دخل عمار بن ياسر والأشتر على عائشة بالبصرة فقال السلام عليك يا أمه فقالت لست لك بام قال بلى وإن كرهت قالت من هذا معك قال الأشتر فقالت أنت الذي أردت قتل فلان قال إني والله لقد حرصت على قتله أو قال إني والله وحرض على قتلي فقالت أم والله لو قتلته ما أفلحت بعده أبدا وأما أنت يا عمار فقد علمت ما قال رسول الله صلى الله عليه وسلم أنه لا يقتل رجل فقتل به أو رجل زنا بعدما أحصن فيرجم أو رجل ارتد بعد إيمانه فيقتل. (تاریخ دمشق)

حدثنا علي بن محمد، عن سعيد بن عبد الله الأنصاري، عن أبيه، عن سعيد بن عبد الرحمن بن حسان، عن النعمان بن بشير رضي الله عنه قال: دخلتُ عَلَى عائشة رضي اللّه عنها و عِنْدَها قَوْم منَ المهاجرين يَذْكُرُونَ عثمان رضي الله عنه أوَلَ ما حُصِرَ فقالت: أنا أمُكُم، تُرِيدُونَ أمْراً إن عُمِلَ به رَأيْتُم ما تكرَهُون، فَنَظَرَتْ إليَ عائشة رضي الله عنها فقالت: نعمان؟ قلتُ: نعم. قالت: تُعْلِمُني بك أي عَدوَ الله، والله لوَدِدْتُ أن قريشاً ردتك تَكرهاً إضْرِبُوه. قال: فَضَرَبُوني. فقلتُ: لا جَرَمَ، واللّه لا آتي هذا المكان أبداً. (تاریخ مدینه)

کیفیت و علت سیلی خوردن حضرت زهرا (س)

سلام اینکه گفته میشود حضرت زهرا(س)سیلی خورده است در چه حد وکیفیت بوده؟ وآیا این سیلی به حدی شدید بوده که گوشواره حضرت از گوش جدا شده (یعنی گوش پاره شده؟) این اتفاق در چه زمانی افتاده است منظور این نوع برخورد عمر در جواب اعتراض حضرت زهرا(س) به فدک بود؟ مگر حضرت زهرا(س) چه کاری کرده بود که اینگونه توسط عمر جواب داده شده

آیا امیرالمومنین (ع) در مورد عمر بن خطاب چنین سخنی فرموده اند؟

با سلام
آیا امیرالمومنین ع در مورد عمر بن الخطاب چنین سخنی گفته اند
لطفا اساتید برسی کنند

علامه سیوطی ـ رحمه الله ـ در تاریخ الخلفاء [۱] نقل فرموده که قرآن موافق به رأی حضرت عمر ـ رضی الله عنه ـ نازل شده است.
[حضرت علی ـ رضی الله عنه ـ می ‌فرمایند: ”إن فی القرآن لرأیاً من رأی عمر“؛ قرآن موافق به رأی حضرت عمر بود. [2]

در صحیح بخاری و مسلم چهار مورد از موافقات عمر ذکر شده است:

۱٫ آیه‌ ی «وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى» [بقره: ۱۲۵].
۲٫ آیه‌ ی حجاب.
۳٫ آیه ی « عَسَى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَکُنَّ أَنْ یُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا…» [طلاق: ۵].
۴٫ در مورد اسرای بدر.
۵٫ و هم‌ چنین اصحاب سنن و حاکم آیه‌ ی تحریم خمر که به دعای حضرت عمر ـ رضی الله عنه ـ نازل شد، را ذکر کرده ‌اند.

[۱] صص: ۱۱۳ـ۱۱۱٫
[2] أخرجه ابن عساکر؛ تاریخ الخلفاء: ۱۱۱٫ کنزالعمال: ۳۵۸۷۳٫

بررسی صحت یا عدم صحت ماجرای عدالت عمر(!)در مجازات عمرو عاص و پسرش

انجمن: 

با سلام خدمت شما

ماجرایی شنیدم که در زمان خلافت عمر که استاندار مصر عمرو عاص بود پسر عمرو عاص با یک جوان روستایی مصری دعوایش شد و یک سیلی در گوش جوان روستایی زد و جوان نزد پدرش رفت و ماجرا را تعریف کرد و پدر جوان هم نرد عمرو عاص رفت و درخواست قصاص نمود ولی عمرو عاص اعتنایی نکرد و پدر و پسر روستایی مصری آمدند مدینه نزد خلیفه دوم عمر و ماجرا را تعریف کردند و شکایت کردند و عمر ، عمرو عاص و پسرش را احضار کرد و دستور داد هر دو را تعزیر و مجازات کنند و عمرو عاص اعتراض کرد که چرا من هم باید مجازات شوم ؟ عمر گفت چون که بدلیل میخ قدرت تو پسر تو جرئت چنین کاری یافت و عمر گفت : « متى استعبدتم الناس وقد ولدتهم أمهاتهم أحراراً » .

آیا چنین ماجرایی و چنین گفته ای از عمر بن خطاب صحیح است و واقعیت دارد ؟

آیا در کتب عامه ذکر شده است ؟ ( لطفا در صورت وجود منبع را ذکر نمائید )

در کتب شیعه چطور ؟ ( لطفا در صورت وجود منبع را ذکر نمائید )

متشکرم

اعتبار حدیث آتش زدن خانه ی حضرت فاطمه (س) به دست عمر

اینکه میگن در خانه ی حضرت فاطمه(س) رو عمر به آتیش کشید، در کتاب های شیعه که زیاد پیدا کردنش سخت نیست،چون با یه سرچ تو گوگل هم میشه پیداشون کرد.
ولی این روایت توی کتاب های اهل تسنن چطور؟ اومده؟
یکی از کتاب هایی که دیدم اومده،انساب الاشراف بلاذری بود ولی اون حدیث به یکی از تابعین ختم می شد ، این در حالی بود که سایت های شیعه مثله سایت شهید آوینی و حتی خود اسک دین جواب داده بودن و می گفتن که این حدیث معتبره و ظن و گمان عبد الله ابن عون نزد اون ها بسیار اعتبار داره، اما اگر بخوایم بیشتر روی این موضوع حساس بشیم میبینیم حدیث مرسله چون به یکی از صحابه نمیرسه.
حالا می خواستم بدونم آیا این حدیث قابل استناد هست و با حدیث قابل استنادی در کتاب های برادران اهل سنت هست یانه؟
متن روایت و نظر علمای اهل سنت هم توی عکس زیر مشهودا میشه دید:

خلیفه دوم و افراط در دین

نقل قول:

عمر از بهترین صحابه ی پیغمبر (ص) بود .میدانید شیعه چرا از او پیروی نمیکند؟ چون از پیامبر در احکام پیشی میگرفت و راه افراط در دین را برگزیده بود
بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

در یکی از قسمتهای سایت دیدم که یکی از کاربران متن بالا را گفته بودند. کنجکاو شدم که بدانم دقیقا عمر در زمان پیامبر اکرم (ص) چه نوع افراط هایی می کرد؟ آیا می شود جزئیات آنرا بیان کنید؟ این را پرسیدم به جهت خود سازی افرادی مثل خودم... گفتم شاید افراطی باشم و از آن بی خبر باشم.

با تشکر

یا حسین (ع)

عمر:کنار گذاشتن علی به خاطر حفظ اسلام بوده

سلام :عمر در کلام خود دارد که ما علی را به خاطر این که اسلام محفوظ بماند او را نگذاشتیم به این مقام برسدحیطه علی الاسلام لطفا با دلیل عقلی و نقلی پاسخ بدهید؟

(عمر بن خطاب و آرزوى داشتن فضائل اميرمؤمنان عليه السلام)

انجمن: 

با سلام

[=century gothic][=&quot]اين روايت را احمد بن حنبل و ديگر بزرگان اهل سنت با تعبيرات مختلف و سند‌هاى متعدد نقل كرده‌اند كه سند روايت احمد بن حنبل و طحاوى معتبر است:[/][/]
[=century gothic][=&quot]1123 (978)- [1123] حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ طَيْفُورٍ، قثنا قُتَيْبَةُ، نا يَعْقُوبُ، عَنْ سُهَيْلِ بْنِ أَبِي صَالِحٍ، عَنْ أَبِيهِ، أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ، قَالَ: [/][/]
[=century gothic][=&quot]«لَقَدْ أُوتِيَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثَلاثًا، لأَنْ أَكُونَ أُوتِيتُهَا أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ إِعْطَاءِ حُمْرِ النَّعَمِ جِوَارُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فِي الْمَسْجِدِ، وَالرَّايَةُ يَوْمَ خَيْبَرَ، وَالثَّالِثَةُ نَسِيَهَا سُهَيْلٌ»[/][/]

[=century gothic][=&quot]عمر بن خطاب گفت: به على بن أبى طالب (عليه السلام) سه ويژگى داده شده است كه اگر من آن‌ها را داشتم، از داشتن شترهاى سرخ مو بهتر بود: همسايه‌گى رسول خدا در مسجد، دادن پرچم در روز خيبر. سومى را سهيل فراموش كرد.[/][/]

[=century gothic][=&quot]الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، فضائل الصحابة،[/][=&quot]ج 2 ص 659، [/][=&quot]تحقيق د. وصي الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: الأولى، 1403هـ – 1983م؛[/][/]
[=century gothic][=&quot]الطحاوي الحنفي، ابوجعفر أحمد بن محمد بن سلامة (متوفاى321هـ)، شرح مشكل الآثار، [/][=&quot]ج 9 ص 182ـ 183، [/][=&quot]تحقيق شعيب الأرنؤوط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1408هـ - 1987م.[/][/]

[=century gothic][=&quot][/][/][=century gothic][=&quot]
[/]
[/]