عدالت

دنیای نا عادلانه ی ما (حق الناس)

انجمن: 

سلام...می خوام یک سری تاپیک رو شروع کنم با عناوین "دنیای نا عادلانه ی ما" که بع عدالت در این دنیا بپردازم...که در این تاپیک به داستان حق الناس اشاره می کنم....
بنده را فرض کنید و رفیقم را که هر یک از ما در حق شخصی خیانت می کند....هم بنده و هم رفیق بنده نادم می شویم و تغییر رویه در زندگیمان می دهیم.(به مانند هم) اما پایان ماجرا این نیست...گفته می شود که حق الناس دست خدا نیست...اگر حق الناسی بر گردن ما باشد، باید تاوان آن را داد..خوب عرض کردم که هم بنده و هم رفیقم نادم و پشیمان شده ایم و به نزد شخصی که به آن خیانت کرده ایم می رویم....کسی که من به او خیانت کرده ام مرا می بخشد...ولی کسی که رفیق بنده به او خیانت کرده، رفیقم را نمی بخشد....در این صورت، در قیامت، رفیق بنده باید تاوان آن گناه حق الناسش را بپردازد....ولی بنده خیر...چون آن شخص مرا بخشیده...
حوب اینجا دو شخص یک گناه عین هم انجام داده اند...هر دو پشیمان شده اند و نادم و هر دو عین هم نزد شاکی رفته و حلالیت طلبیده اند....ولی بنده بخشیده شده ام و تاوانی نخواهیم دید....ولی رفیقم بخشیده نشده و تاوان خواهد دید....آیا عدالت است که رفیق بنده تاوان ببیند و من خیر؟در حالی که هر دو یک سرگذشت داشته ایم و یک رفتار داشته ایم؟ تنها و تنها طرف حسابمان فرق می کرده که آن هم به انتخاب خودمان نبوده....

این مقدمه را عرض کردم که بگویم به نظر بنده نظام جذا و پاداش و نظام آخر و عاقبت دیدن انسان در اسلام عادلانه و منطقی و اصولی نیست، حداقل آن نظامی که من شنیده ام و تصور دارم که شاید من تصور اشتباهی داشته باشم...چرا عادلانه و منطقی نیست، مفصل است ولی بنده یک مورد به عنوان مقدمه بالا مثال ردم که این نظام عادلانه و منطقی نیست...

عادل بودن خداوند و مرگ انسان ها

انجمن: 

سلام. یک سوال داشتم:
با توجه به این که انسان ها طول عمر های متفاوتی دارند، آیا این مسئله با عادل بودن خداوند در تناقض نیست؟
برای مثال انسانی در دوره ی کودکی می میرد و هیچ کار خیر و گناهی انجام نداده. در حالی که انسانی در دوره ی پیری می میرد و ممکن است کارهای ثواب یا گناهی انجام داده است.

ناعدالتی در قرآن

انجمن: 

سلام. من مدتی است نسبت به دین اسلام بدبین شدم و دیگه نمیخوام در دین اسلام باشم. دلایل زیادی هم برای تصمیمم دارم. اگر بخوام ساده بگم، توی قرآن، موارد زیادی از بی عدالتی دیدم. مثلا گفته شده انگشتان دزد باید قطع شوند، گفته شده به زن و مرد زنا کار باید صد تازیانه شلاق بزنند که ناعادلانه است ، گفته شده زن زانیه را در خانه حبس کنید، گفته شده کافران را گردن بزنید، مجازات اعدام را قرار داده، مجازات شلاق را برای شرابخوار و کلا مجازات های خشونت بار قرار داده. من نمیتونم در این دینی که انقدر موارد ناعادلانه است بمانم. به نظر من قوانین باید بر اساس انسانیت باشند و نباید غیر انسانی و خشونت بار باشند. آیا توجیهی برای اثبات حقانیت اسلام دارید؟ و توجیهی برای مواردی که بالا ذکر کردم.

خداوند چرا نان را نصف نکرد اما ماه را نصف کرد؟

انجمن: 

با سلام و عرض ادب
در حین رصد شبهات دین ستیزان به شبهه ای برخورد کردم؛ شبهه ای در قالب کتیبه یا همان عکس نوشته، در نگاه اول حق را به این کتیبه دادم امّا بعد از کمی تأمّل دریافتم که مغالطه ی بزرگی در این کتیبه صورت گرفته که دور از نظر ذهن تیز بین نیست و انسان در می یابد که چنین کتیبه ای مغالطه ی بزرگ و آشکاری دارد.
در پایین کتیبه عکس یک خانم آفریقایی با لباس های کهنه و پاره بود و بچه ی بسیار لاغر و در شرف مرگ بغلش بود و در بالای کتیبه نوشته بود خدا دریا را نصف کرد(ادعای یهود) خدا مرده را زنده کرد(ادعای مسیحیت) خدا ماه را نصف کرد (ادعای مسلمانان) اگر به جای این کارها نان را نصف می کرد احتمالا جهان از عدالت بیشتری برخوردار بود!
با دیدن این کتیه در صدد شدم پاسخ اجمالی به این شبهه بدهم بلکه ان شاء الله به یاری دوستان بزرگوارم پاسخی در قالب کتیبه هم به این عکس نوشته خواهیم داد.
چند نکته در پاسخ این کتیبه :
خداوند دنیای مادی را به گونه ای خلق فرموده است که خوب و بد، ظلم و عدل و ... به دست خود انسان ها صورت می گیرد. یعنی با توجه به اختیار و آزادی اراده ای که خداوند در نهاد انسان به ودیعه گذاشته، انسان ها در اعمال خود مختار هستند و هر انسانی بر اساس اختیار و اراده خود عمل می کند. خداوند تمامی نعماتش را به صورت یکسان به بندگان بخشیده است اما انسان ها با تقسیم ناعادلانه نعمات الهی موجب فقر و ناداری برخی از انسان ها می شوند. قاره ی آفريقا با وجود منابع و معادن غنی و سرشار طبيعی چرا باید فقیر داشته باشد! معلوم می شود افرادی در این نکته از کرده زمین ظلم و تجاوز کرده اند و همین امر متاسفانه موجب پیدایش فقر گردیده است.
مطلب دیگر اینکه: زنده شدن مردگان، نصف شدن دریا و نصف شدن ماه و ... از جمله معجزات پیامبران الهی بوده اند که به جهت اثبات نبوتشان از پیامبران صادر شده است. قرار نیست دنیا با اعجاز اداره شود بلکه اعجاز فقط برای اثبات نوبت کاربرد دارد.
برای توضیح و تبیین بیشتر عرض می شود:
با تامل و دقت در اختلافات و تفاوت ها می توان دریافت که اصولا این موارد جهات مختلفی دارد:
1- بعضی از تفاوت‏ها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق دیگران است.
مشکلات مالی و انواع دردها و رنج ها در بسیاری از خانواده ها ناشی از ظلمی است که در گذشته بر آن ها یا پدران آن ها شده است. اگر ظلم ها نبود، وضع کنونی یک خانواده و خاندان حتی یک جامعه متفاوت بود. خداوند نخواسته ظلم باشد. یا خانواده ای گرفتار فقر و به همین دلیل راهکار برطرف شدن آن ها را هم با ارسال پیامبران ارائه داده، اما چون این راهکار ها به طور کامل به نتیجه نرسیده، چنین اموری هم وجود دارد.
2. خداوند، عالم هستی را بر اساس نظام علت و معلول (اسباب و مسببات) استوار کرده است. هیچ پدیده‏ای بدون علت به وجود نمی‏آید. هر آنچه در عالم هستی محقق می‏شود، ناشی از علت و سبب خاصی است. آتش علت سوزاندن است. پیدایش درخت میوه، معلول قرار گرفتن نهال درون خاک با شرایط و کیفیت خاص و آب و هوای مناسب و غیره است، لازمه‏ نظام علت و معلولی حاکم بر جهان هستی، تحقق پدیده‏ها به دنبال علت آن هاست.
همان طور که آتش علت سوزاندن است و برای انسان منافعی مانند روشن کردن کوره‏های ذوب آهن و یا پختن غذا دارد، اگر آتش به خانه یا بدن انسان برسد، علت و سبب سوزاندن و صدمه دیدن آن ها می‏شود و... ؛ کیفیت زندگی بسیاری از افراد هم در بسیاری از موارد تابع و نتیجه رفتارها و تصمیم گیری های گذشته خود آن ها یا نسل های گذشته شان است همانند بیماری و نقص جسمی برخی افراد که معلول مشکلات و نقائص والدین و مانند آن است .
3- قسمتی دیگر از تفاوت‏ها، طبیعی و لازمه آفرینش انسان است، یعنی هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانی رعایت شود، باز همه انسان‏ها از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق و سلیقه‏ها یکسان نخواهند بود. مسلما بهره مندی از نعمت هایی مانند مال و ثروت هم رابطه مستقیمی با استعداد و توان کار اقتصادی و مانند آن دارد که این امور در همه افراد یکسان نیست؛ این همان حقیقتی است که از آن به تقدیر روزی خداوند نام برده می شود .
به هر حال ماهیت این تفاوت ها هرچه که باشد خداوند بواسطه همین امور بشر را مورد آزمایش قرار می دهد ؛ اما با توجه به آنچه ذکر شد به طور کلی نمی توان گفت خداوند لزوما می خواهد کسی را به بیماری و فقر امتحان نماید ،بلکه این خود اوست که با کیفیت زندگی خود فقر و بیماری را برای خود به ارمغان می آورد و همین زمینه امتحان شدن او به این امور می شود ؛ پس لزوما این گونه نیست که خداوند نوع و شکل امتحان یک فرد را برای او مقدر نماید بلکه این علل و عوامل گوناگون در زندگی او هستند که نوع آزمون او را رقم می زنند .
اما در هر حال علت تحقق شکل این آزمون الهی هرچه باشد ، به دلیل عدالت مطلق خداوند این اختلاف وضعیت ها و تفاوت هایی که در سختی و آسانی امتحان برای افراد مختلف وجود دارد به نحو عادلانه ای مورد محاسبه قرار می گیرند. در واقع همه این اختلافات به شکلی دقیق و عادلانه در نحوه تکالیف انسان ها و محاسبه اعمال شان در قیامت مورد مراعات قرار می گیرد .
مطمئناً آنان که در دنیا از نعمات بیش تری برخوردار بودند، بیش تر مورد سؤال و درخواست هستند. باید بیش تر پاسخگو باشند. کسانی که آزمون های سخت فقر و بیماری و ... را گذراندند،وضع بسیار بهتر و آسان تری را پیش رو خواهند داشت. خدا را به خاطر این تقدیر شکر خواهند کرد که در برابر سختی کوتاه دنیا سعادت ابدی را نصیب آن ها نموده است. یعنی با وجود این تفاوت شکل آزمون ها، عدالت در تکالیف و مسئولیت ها و آزمایشات و محاسبه اعمال این افراد ملاحظه می گردد.
در واقع این سختی ها و مشکلات در تاثیرات آن در ایمان و عمل افراد چیزی نیست که از منظر خداوند مخفی بماند و مورد توجه قرار نگیرد و توقعی که خداوند از فردی در حال ابتلاء به آزمونی سخت دارد از توقع در قبال فردی برخوردار و مرفه بسیار متفاوت خواهد بود و در نگاه دقیق ، سختی و دشواری و حسرت حقیقی برای کسانی است که در دنیا به نعمت آزموده شده اند نه به فقر و سختی و بیماری ؛ زیرا در روایات متعددی آمده:« در روز قيامت كسانى كه در دنيا با صحّت و عافيت به سر بردند، دوست دارند كه گوشت بدن آن ها را با قیچی در دنيا چيده بودند براى ثواب هایی كه مى‏بينند به اهل بلا مى‏دهند. »( شيخ حسن ديلمى‏، إرشاد القلوب إلى الصواب‏، شريف رضى‏، قم‏، 1412 ق‏، ج 1، ص 42)

برای مطالعه بیشتر ر.ک: سعيدي مهر، محمد، آموزش كلام اسلامي، نشر طه، قم،1377ش، ج1
http://www.pasokhgoo.ir/node/72832

رعایت نشدن احکام و شک در عدل الهی

انجمن: 

سلام من امیر رمضانی هستم
از دین زده شده ام و میخوام از دوستان مجازی کمک بگیرم و بهترین دین رو انتخاب کنم
چون به وجود خدا اعتقاد دارم
یکی از دلیل های این که از دین اسلام زده شدم اینه که تو بانکداری اسلامی ربا خواری هست و هیچ کس رسیدگی نمیکنه و خدا هم ...
ودر مثال این دلیل میتونیم به قرآن سر بزنیم که داستانی در اون هست که میگه حضرت آدم گفته شد از سیب بهشت نخور و خورد و از بهشت رونده شد
نکته ای که هست اینه که بعضیا میگن نظر تو اینه که خدا در لحظه انتقام گرفت و....
در جواب بگم که اگه این داستان واقعی باشه خدا برای همه یکسانه
وسلام علیکم و رحمت الله

منتظر کمک هاتونم

برچسب: 

بررسی نظریه عدالت صحابه از جنبه تاریخی

انجمن: 

در برخی آیات قرآن از مهاجرین و انصار تمجید شده به صورتی که مورد رضایت خداوند هستند؟ اهل سنت مدعیتند این آیات دلالت دارد که مهاجرین و انصار همگی تا آخر عمر مورد رضایت خداوند و پیامبرصلی الله علیه واله وسلم بوده اند؟ آیا از نظر تاریخی شواهدی هست که ثابت کند برخی از این دو گروه از دایره اسلام بیرون رفته اند یا مورد غضب پیامبرصلی الله علیه واله وسلم قرار گفته اند
آیات مربوطه

وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (100)
لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ الَّذينَ اتَّبَعُوهُ في‏ ساعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ ما كادَ يَزيغُ قُلُوبُ فَريقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحيمٌ (117)
وَ لا يَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبى‏ وَ الْمَساكينَ وَ الْمُهاجِرينَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ (22)
النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ في‏ كِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُهاجِرينَ إِلاَّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلى‏ أَوْلِيائِكُمْ مَعْرُوفاً كانَ ذلِكَ فِي الْكِتابِ مَسْطُوراً (6)
لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرينَ الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً وَ يَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ (8)

آیا خداوند لایق پرستش است؟

انجمن: 

با سلام
من زیاد تو سایت جستجو کردم اما مطلبی زیاد شبیه با تایپیک خودم نیافتم به همین دلیل این تایپیکو ایجاد کردم امیدوارم کارشناسان به این شبهه من پاسخ بدن.
یه مسئله ای هست که زیاد ذهن منو درگیر کرده اون هم اینه که اگه ما فرض کنیم خدا وجود داره و دین اسلام حقه اونوقت یک سری سوالات واسه آدم پیش میاد.
سوال اینه که چرا انسان ها همیشه باید با خضوع و خشوع تو هر شرایطی خدا رو بپرستند و شکر گذارش باشن کاری با ثروتمندان و افراد سالم جامعه که هیچ مشکل جسمی و روانی واسشون پیش نمیاد ندارم!
افرادی که معلول به دنیا میان یا زشتن یا در طول عمر مثلا دچار یک بیماری عذاب آور میشن یا در کشوری جنگ زده یا قحطی زده یا بدون امکانات به دنیا میان این افراد چه دلیلی داره از خدا به خاطر زندگی سخت و عذاب آورشون تشکر کنن ؟ مگه ما انسانها با خدا روز اول عهد بستیم که طبق هر شرایطی برده و فرمان بردار خدا باشیم ؟ این معامله و درخواست یک طرفه بوده ما آدما وارد یک بازی زندگی شدیم که هیچ اختیاری روز اول نداشتیم و این زندگی به ما تحمیل شد وقتی هم چشم باز کردیم خودمونو وسط دنیایی از بیماری ها و سختی هایی دیدیم که برای خیلی از ما قابل تحمل نیست....مثلا خود بنده به مدت چند سال با یک بیماری عذاب آور درگیر بودم در بهترین سالهای جوانی باعث شد تو تحصیلم دچار مشکل بشم فرصت های زیادی رو از دست دادم الان که به گذشته نگاه میکنم میبینم چقدر الکی عمرم و زندگیم تو اون شرایط حساس از دست رفت فقط به خاطر اون بیماری...من قبلا خیلی مذهبی و مومن بودم از بچگی تمام روضه های امام حسینو میرفتم بچه هیئتی بودم....اکثر روزای ماه رمضون رو روزه میگرفتم...نمازهام سروقت خونده میشد حتی قرآن رو ختم کردم..یه بارم خواب بهشتو دیدم...تعریف از خود نباشه تو فامیل خیلی رو من حساب میکردن از لحاظ دیندار بودن و.......بگذریم! اما بعد ها که با سخنان مخالفین اسلام روبرو شدم و کمی فکرم از اون چارچوب بسته و مسخ شده بندگی و بردگی بی چون و چرای خداوند آزاد شد به خودم اومدم... و فهمیدم نه بابا حق من خیلی بیشتر از اینهاست..من که روز اول خدارو ندیم و باهاش معامله ای نکردم اما اون از من انتظاراتی در حد خیلی زیادی داره...من چرا باید بازی داده بشم بیمار بشم بیکار و بی پول بشم اما همیشه شکر گذارش باشم ؟ اخه به خاطر کدوم نعمتش ؟ نه جسم سالمی به من داد نه خوانواده پولداری به من داد پدرم رو هم که تو بچگی ازم گرفت....خدا خودش اون بالا راحت نشسته از من میخواد مثل برده واسش خم و راست بشم که چی بشه ؟ خودش اگه یه مدت جای من یا بدتر از من بود میتونست تحمل کنه ؟ مگه نه اینکه حتی انسان ها خودشون واسه خودشون حقوق بشر درست کردن چرا ما پیش خدا حقوف انسانیت نداریم ؟ آیا اصولا هر موجودی که از ما بزرگتر و قویتر باشه باید احترام گذاشت و پرستید ؟ این که میشه ترس و بردگی....به هر موفقیتی هم رسیدم هرچند کم بود همش علت طبیعی و قابل توضیح داشته هیچ جا تو زندگیم علت غیر قابل کشف و غیر منتظره ماورالطبیعی ندیدم...اگه به وجود خدا اعتقاد نداشته باشم کمتر دچار عذاب روحی میشم چون فکر میکنم خدایی که نیست پس همش به علت جبر محیط و طبیعت و خودمه و از خدایی که نیست دیگه شاکی نمیشم...چون فکر میکنم اگه خدا و قدرت برتری بود بالاخره وضع زندگی و سلامتیم اینجوری نبود بهم کمک میکرد....آقا من نه رودخونه شیر و عسل میخوام نه حرمسرای بهشتی میخوام نه 100 تا حوری خوشگل که تا میلیارد ها سال باهاشون تو بهشت خوش بگذرونم...فقط یک جسم سالم و یه زندگی مرفه تو این دنیا میخوام کاریم به کار کسی ندارم...تو اون دنیا هم منو تو دیگ مواد مذاب یا آبجوش نندازه واسم کافیه من انتظار زیادی از خدا ندارم....آخه یعنی چی با خم و راست شدن نماز روزانه اونم با کلمات عربی و انجام ندادن گناهان کبیره و گریه واسه ائمه آدم بهشت جاویدانو بخره این کجاش عاقلانه و عادلانس ؟ اما بعضی که اعمال خیرخواهانه انجام مبدن و به کسی ظلم و تجاوز نکردن اما خدا رو با دلایل منطقی نمیپرستن و قوانین خدارو قبول ندارن باید تو جهنم برن؟ یه آدم باید چقد شستشوی مغزی و مسخ شده باشه که این حرفارو باور کنه ؟ مگه خدا عقده اییه که آدما رو بخاطر عبادت نکردنش عذاب بده ؟ خدا که اینقد عابد داره چه کمبودی داره که همه از ترس جهنم باید مثل برده تو هر شرایطی باید شکرگذارش باشن حتی افراد سرطانی و بدبختی که مثل آب خوردن جون میدن اونا واسه چی خدارو باید بپرستن و شکر گذار باشن؟ به امید حرمسرا تو بهشت ؟ یا نیفتادن تو دیگ مواد مذاب ؟ اون چیزی که من فهمیدم خدا پارتی بازی میکنه الان در جهان علما و روحانیونی هستن قدرت و ثروت دارن که ما اونارو مقدس تصور کردیم هم تو این دنیا تو رفاهن هم تو اخرت..اما یه عده خیلی زیادی هم تو این دنیا تو عذابن هم تو اون دنیا...ببخشید بحثم به درازا کشید حرف دلم زیاد بود.

عدل الهی در زندگی دنیا

انجمن: 

سلام
اگر عدالت لازمه رشد و تعالی انسانهاست و خداوند نیز عادل است...چرا پس در زندگی دنیا عدالتی نیست؟
یکی به وفور از لذت ها و مواهب بهرمند است و دیگری در محرومیت ها...
چگونه چنین جامعه ایی به رشد و تعالی میرسد؟

اومدیمو شخصی به خاطر همین بی عدالتی و محرومیت ها(که کم هم نیستند)کافر شد..
این فرد نه زندگی دنیا را داشته و نه آخرت !!!

خب این چگونه با عدل الهی سازگار است؟

عالمی بدون عدالت

انجمن: 


سلام....
فکر می کنم علما مخصوصا از نوع اسلامیش اکثرا بر این عقیده باشند که در این دنیای مادی، عدالت برقرار نیست...اونها معتقد هستند که برای اینکه عدالت برقرار بشه باید دنیای دیگری باشه...حساب و کتابی باشه....بهشت و جهنمی باشه....من دو دو تا چهار تا می کنم می بینم به فرض اگر حساب و کتابی هم باشه، بهشت و جهنمی هم باشه...در مجموع، در عالم هستی عدالت رو نمی تونیم ببینیم...یعنی در مجموع در عالمی که ما پا می زاریم بهش، عدالت وجود نداره...همین که برهه ای از زندگی ما که همین دنیای مادی باشه، بی عدالتی درش در جریان باشه، باید نتیجه بگیریم که این عالم در مجموع عادلنه نیست...یا در این عالم عدالت برقرار نیست....یعنی هزار بار بهشت و جهنم هم برقرار بشه...به صرف اینکه دنیایی مادی رو گذروندیم که عدالت درونش در جریان نبوده، عالم می شه یک عالم ناعادلانه...حالا سوال اینکه، آیا همچین عالمی با وجود خدایی خیر مطلق و عادل در تضاد نیست؟؟

با تشکر.

آيا خداوند طرفدار اشرافي گری است؟ (عدالت در شرايط خمس)

به نام خدا
سلام.
سوالي از خدمتتون داشتم و اون اينكه چرا شرايط خمس براي كسايي كه درامد كمتري دارند سخت تر است؟
فرضا من با حقوق 800 هزار تومن، تصميم دارم يك خونه يا ماشين تهيه كنم، بنا بر اين همشو پس انداز ميكنم كه در طول يك سال، حتي اگه هيچيش رو خرج نكنم، مثلا ميشه حدود ده مليون تومن. تبعا بايد سالهاي زيادي پس انداز كنم تا بتونم اين وسيله يا خونه مد نظرم رو بخرم. و به پس اندازه خمس تعلق ميگيره. و 20 درصد حقوقي كه با زحمت پس انداز ميشه، بايد براي خمس ارائه بشه. با اين وجود، اشكال و سوال من به اين قسمت ماجرا نيست.
اشكال من اينجاست كه اگه كسي فرضا حقوق ماهيانه اش 10 مليون تومن باشه، سر سال اون خونه يا ماشين مد نظرش رو ميخره و نيازي نداره يك سال مالي صبر كنه كه بيست درصد اون رو به عنوان خمس ارائه بده.
آيا اين بي عدالتي و طرفداري از اشرافي گري در برابر قشر ضعيف نيست؟
با تشكر