صیغه و ازدواج

ازدواج موقت و حکمت آن

بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحیمِرَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی

با آرزوی قبولی طاعات و عبادات اعضای گرامی@};-


چند مدتی است که مسئله صیغه موقت ذهنم را شدیدا درگیر کرده و در حال تحقیق و پرسش هستم. مقالات زیادی خواندم, احکام زیادی را نیز مطالعه کردم ولی پاسخ کاملی نیافتم که آیا واقعا این مسئله در دین مجاز هست یا خیر؟
:-/

لذا از شما بزرگواران خواهش دارم نظر صریح و بی پرده خود را بفرمائید. آیا صیغه موقت در نظر شما مجاز است یا خیر ؟ اگر از نظر شما مجاز است آیا شما به شخصه حاضرید با شخصی که این عمل را انجام داده ازدواج دائم کنید یا خیر؟
لطفا دلیل خودتان را بعد از جواب صریح و مشخص خود بگویید. ^:)^

به امید اینکه این پست کمکی باشد به همه جامعه اسک دین

تکلیف ما دخترانی که نیاز به ازدواج داریم و سن مون بالا رفته چیست؟

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

سلام
من دختری هسم که زیر چهل سال دارم اما هنوز ازدواج نکردم، چون که توی خونواده شلوغ بودم و خوشکل و پولدار نبودیم...
از نوجوانی به گناه افتادم(نه خدایی نکرده بامردا..)،هی توبه کردم هی شکستم...
نمیتونم صیغه هم بشم چون که اگر به بابام بگم آبروم میره ،مرجع تقلیدم هم میگه بایدد اجازه پدر حتما باشه....
تو روستا اگه بگی یکی صیغه شده انگار دور از جون رفت خلاف کرده ...
دلم شوهری میخواسته که نماز بخونه و روزه بگیره و مومن باشه اما متاسفانه خواستگارام ......
هیچ پسر مسلمونی نیومد خواسگاریم:Ghamgin:
از پسرای مومنی که شدن مثل بقیه و دنبال ظاهر و زن خوشکل و زن کارمند و تک دختر و غیره هستن شاکی ام.... اگر یکی تون میومدید منو میگرفتین این همه گناه نمیکردم:geristan:

یه سوالی سالهاس توذهنمه:
دوستایی داشتم که خیلی خیلی مومن بودن،تو خونواده مومن بودن،نمیگم مشکلات نداشتن اما لا اقل گناه نمیکردن،
بعد همین دوستم دبیرستان که بودیم یه آخوند اومد گرفتش،کلی هم عشقولانه ...
فکر کنید الان سالهاست ازدواج کرده ...حالا هم داماد داره...یعنی حدود بیست و چند ساله بدون اینکه گناه کنه نیازاش برآورده میشه،تازه شوهر خیلی خوبی داره....
خب همین دوستم تو این دنیا که گناه نکرده،خوشی و کیفشم با شوهرش کرده...عذاب وجدان و غصه و شرمندگی گناهای مارا هم به درگاه خدا نداره این از این دنیاش
او ن دنیا هم میبرنش بهشت،کلی حوری پری میدنش و میبرنش طبقه های بالا چونکه گناه نکرده،دختر خوبی بوده ،همش دنبال کارای خوب بوده و قرآن حفظ میکرده و...
اینم از اون دنیاش...این دنیا کیف و خوشی ،اون دنیا هم کیف و خوشی...(نگید هرکس سختی داره،میدونم ،اما گناه که نمیکنه،هرچی هم که سختی داشته باشه لا اقل هفته ای دو سه بار که با شوهرش حلال نیازاش برطرف میشه،تازه کیفشو میکنه ثوابم میکنه!! لا اقل که آرامش داره،محبت و نوازشای شوهرشو که داره....)
فکر نکنین حسودیم میشه،نه خداشاهده خسودیم نمیشه ،ولی دلم میخواست منم مثل اون شوهر خوب داشتم و این همه سال گناه نمیکردم،
منم دلم بچه میخواد،دلم شوهر مومن میخواس ،دلم لذت بدون گناه میخواس:geristan::geristan::geristan::geristan::geristan:

اما یکی مث من،از بچکی با گناه آشنا شدم (منظورم با مردها نیس...)،اما بچه خوبی بودم،بی حجاب نبودم و نیسم،ولی خب فکرم همش درگیر مسائل جنسی بود
به زو یه لیسانسی گرفتم،امید داشتم شوهر میکنم کلی کارای خوب و معنوی میکنم،اما هیچکی باهام ازدواج نکرد،
هی گناه کردم هی شکستم،چون گناه میکردم لابد تو ازدواجم تاخیر می افتاده! آخه چرا؟
چرا باید به خاطر گناه تو ازدواج تاخیر بیفته درحالی که مقصر خود افراد نیستن ،از بچگی یاد گرفتن....
تازه اگر ازدواج کنن دیگه گناه نمیکنن،پس چرا میگن گناه باعث تو ازدواجتون تاخیر بیفته؟
منم اگر مثل دوستم بودم،توی خونواده ای بودم که همش حواسشون بهم بود،بیست و چهار ساعت باهام حفظ قرآن کار میکردن ،بعدشم تو دبیرستان شوهرم میدادن اونم به یه آخوند مومن به نظرتان دیگه گناه میکردم:Ghamgin:
خب من که تا حالا فقط گناه کردم و حسرت خوشی ها و لذت های حلال به دلم مونده و روزگارم به خاطر گناهام سیاه شده این که از این دنیام...:geristan:
اون دنیا هم که معلوم نیست چه اتفاقی می افته؟
قبل مرگم توبه کردم یا شکسم؟:geristan::Ghamgin:
اصلا توبه هام قبول بوده؟:Ghamgin:
خب معلومه حال من زمین تا آسمون با کسی که اصلا گناه نکرده تو آخرت یکی نیست:geristan::geristan::geristan::geristan:

اینم از اون دنیام که همش آرزو داشتم برم بهشت برم پیش خدا اما با این گناها معلوم نیست چه بلایی سر من بیاد:geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan:

من که پسر نبودم بتونم برم زن صیغه کنم
پس تکلیف ما دخترای سن بالایی که ازدواج برامون از واجبم واجب تره، نمیتونیم تقوا پیشه کنیم چون که طبیعت مون ، میل جنسیمون زیاده و داریم داغون میشیم،کسی باهمون ازدواج نکرده،اگرم به بابامون بگیم میخوایم بریم صیغه شیم آبرومون میره و خیلی بد میشه چیه ؟؟!!!!!!

خسته شدم خدا...خسته شدم...خسته شدم....:geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan:


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol: