شیطان

گذاشتن شیطان در برابر خدا ؟

با وجود این حقیقت که شیطان در عمل گمراه کردن انسان ها، محدودیت ها و ناتوانی هایی دارد که نداشتن استدلال و منطق از آن جمله است، توانمندی و استعدادهایی هم به اذن خدا در او وجود دارد که محورهای نفوذ جهت القاء و اغوای او معروف هستند.
ذیلاً به یک نمونه از آن اشاره می شود
گذاشتن باطل در برابر حق :

شیطان در برابر همه چیز حقیقی که اصل آن غیر قابل انکار است، موجودی خیالی و غیر واقعی و ضد حقیقت؛ یعنی، باطل را قرار داده و انسان های ظاهربین و بی فکر و بی استدلال را فریب می دهد و به تباهی می کشاند.

بعد از اینکه مطلب بالا را خواندید بنده یک سوال داشتم و اون اینه که :

آیا شیطان را بواسطه اینکه اولین کسی بود که با خدا مخالفت کرد وبا توجه به این همه سابقه عبودیتی که داشت میتوان در توصیه مردم به فاصله گرفتن از باطل به عنوان رهبر باطل در مقابل خدا قرار داد . (این کار بزرگ کردن شیطان نیست ؟)

ابلیس چگونه و به چه فکر می کند؟

انجمن: 

سلام علیکم
شیوه ی اندیشه ی ابلیس چگونه است که بعد از گذشت این همه مدت هنوز گناه و تکبرش را جبران نکرده است؟

✿✿دانلود مستند شیطان در ادیان✿✿

[="Blue"]جدیدترین مستند سایت ردپاکلیپ[/]

دانلود کنید با حجم30مگابایت

داستان شفاعت حضرت عیسی از شیطان به نقل از آیت الله بهجت



شیخ العرفاء، فقیه فقها، حضرت آیت الله العظمی بهجت فومنی (ره) به مناسبتی فرمودند: در انجیل برنابا ـ که اقرب اناجیل به صحت است‌ ـ نوشته شده که حضرت عیسی(ع) برای ابلیس شفاعت کرد: «خدایا این مدت‌ها عبادت تو را می‌کرد، تعلیمات می‌کرد، بیا از گناهانش بگذر»! با این‌که از زمان آدم تا زمان عیسی(ع) چه کارها، چه فسادها کرده بود. این چه نوری است که حتی به این هم ترحم کرد (که گفت): خدایا از تقصیراتش بگذر! (خداوند) فرمود: بله، من حاضرم ببخشم، بیاید بگوید: من گناه کردم، اشتباه کردم، ببخش، همین، بیاید بگوید: «اخطأت فارحمنی» بیاید این دو کلمه را بگوید.

حضرت عیسی(ع) خیلی خوشحال شد که کاری در عالم انجام داد، یک کاری که دیگر مثل ندارد. از زمان آدم تا به حال پر از فساد و افساد، حالا واسطه می‌شود و وساطتش اثر کرد، قبول شد. از همان راهی که داشت، شیطان را صدا زد، گفت: بیا، من برای تو بشارت آوردم! گفت: از این حرف‌ها زیاد است. حضرت عیسی(ع) گفت: تو خبر نداری، اگر بدانی، سعی می‌کنی، حریص می‌شوی کار را بفهمی. گفت: من به تو می‌گویم اعتنا به این حرف‌ها نداشته باش، از این حرف‌ها زیاد است. گفت: تو خبر نداری (خداوند) می‌خواهد تمام این مفاسد با دو کلمه خلاص شود. گفت: بگو ببینم چه بوده است. گفت: اینکه تو بیایی و در محضر الهی بگویی: خدایا! أخطأت فارحمنی، من اشتباه کردم، تو ببخش. ببینید چقدر ما به خودمان ظلم می‌کنیم که به سوی خدا نمی‌رویم، به سوی چه کسی می‌رویم؟ آخرش افتادن میان چاه است، آخرش پشیمانی است؛ خوب چیزی که می‌دانی آخرش پشیمانی است، حالا دیگر نرو. شیطان گفت: نه، او باید بیاید و بگوید من اشتباه کردم! تو ببخش! چرا! به جهت این‌که لشکر من از او زیادتر است! آن ملائکه‌ای که با من سجود نکردند و تابع من شدند، آن‌ها لشکر من هستند! شیاطین هم لشکر من هستند، آن اجنه‌ای هم که ایمان به خدا نیاوردند، لشکر من هستند، تمام بت‌پرست‌های بشر، لشکر من هستند!

شیطان به زیادتی لشکر در روز قیامت می‌خواهد مغرور شود! آنجا جای زیادتی و کمی نیست. هر چقدر زیاد باشد جهنم می‌گوید: «هل من مزید» (سوره مبارکه ق، آیه شریفه 30). آن وقت شیطان می‌خواهی با زیادتی لشکر کار بکنی! بله، لشکر تو زیاد است، (اما) جهنم جایشان می‌شود، جهنم نمی‌گوید: اتاق نداریم جهنم می‌گوید: هرچقدر هست بیاورید، «هل من مزید»، یعنی این‌که بیاورید، هرچه زیادتر بیاورید، جا داریم! حضرت عیسی(ع) گفت: برو ملعون! نتوانستم برای تو هم کاری بکنم. تو می‌گویی: خدا باید بیاید من او را ببخشم!

منبع: جلا