شیخ بخایی، کوزه

آیا ماجرای کوزه شیخ بهایی واقعیت دارد؟

[="Arial Black"][="Blue"]به نام خدا
سلام
در کتابی خواندم که دقیق در ذهن ندارم اما کلیات آن از این قرار است:
در زمان شیخ بهایی ، سفیر یکی از کشورهای نامسلمان به نزد سلطان زمان شیخ آمد و خودش یا فردی که همراه او بود ، کارهای عجیبی انجام داد و گفت آیا در کشور شما کسی هست که مثل این کارها را بکند؟
سلطان به دنبال شیخ بهایی فرستاد.
شیخ بهایی (شاید برای اینکه آبروی اسلام در برابر کشور نامسلمان از بین نرود)، آمد و کوزه ای آورد و گفت: هر چیزی که دارید توی این کوزه بیندازید.
هر چیزی که دم دست بود در کوزه انداختند و کوزه هنوز جا داشت و پر نشده بود! شیخ حتی لباسهای خودش را هم در کوزه قرار داد. در آخر خود شیخ وارد کوزه شد و ناپدید شد.
چیزی نگذشت که سوارکاری که با سرعت اسب می تاخت به دربار پادشاه رسید و گفت: من از فلان شهر (دور) می آیم. شیخ بهایی مرا فرستاد تا سلام شیخ را به سلطان برسانم.

آیا این ماجرا واقعیت دارد؟[/][/]