شهیدی با 101 گناه

شهیدی با 101 گناه +تصاویر

[="Black"]


اول فقط يك اسم بود. «علي بلورچي»؛ اسمي مثل بقيه اسم ها. قرار شد برويم سراغ مادر و برخي رفقايش و پرونده اي درباره اش كار كنيم. تا اينجاي ماجرا، اين هم مثل بقيه كارها بود. بايد مي فهميديم اهل كجا و چند سالش بوده، كجا و چقدر درس خوانده، چطور عازم جبهه شده، اخلاق و رفتارش چطور بوده، كي و كجا شهيد شده و از اين جور اطلاعات. يك روز كه مثل همه روزها بود پيك بسته اي آورد كه ظاهراً مثل همه بسته هاي ديگر بود. يك آلبوم از عكس هاي علي، يكسري نامه و يك دفترچه... و آه از اين دفترچه!





روي جلدش نوشته بودند؛ دفترچه محاسبات نفس شهيد علي بلورچي.
علي صفحه اولش نوشته بود:


بسم الله الرحمن الرحيم

اعوذ باالله من الشيطان الرجيم

قال الله العظيم في كتابه الكريم
اقراء كتابك كفي بنفسك اليوم عليك حسيباً.
«من استوي يوماه فهو مغبون»

و از اينجا بود كه ورق برگشت و ماجرا عوض شد. حالا ديگر علي بلورچي فقط يك اسم نبود، يك راز بود، رازي بزرگ.
[/]