شعور

علت العلل، با شعور یا بدون شعور، مسئله این است؟

سلام.ما با اتکا به اصل علیت و یا با بیان برهان هایی همچون امکان و وجود، یک علت العلل و یا واجب الوجودی را ثابت کرده و وجودش را به قولی ثابت می کنیم.حالا چطور و با چه برهان و ادله ای ادعا می کنیم که این علت العلل باید که موجودی با شعور باشد و ما آن علت العلل را حکیم می خوانیمش و صفاتی انسانی همچون بخشندگی و مهربانی و رزاق بودن را به او نسبت می دهیم....
من احساس می کنم که شعور مختص کسانی و یا موجوداتی می تواند باشد که دارای مغز هستند،آن مغز مادی که حالا به شکل های مختلف و اندازه های مخالف در انسان و خزنده و پرنده موجود است.ولی آن علت العلل که مغز ندارد(آن مغز مادی را ندارد)چرا ما او را با شعور می خوانیمش و در نتیجه حکیمش می خوانیم و ده ها قضیه و گذاره را از همین حکیم بودنش نتیجه می گیریم؟؟

چرا اسب ها تاختند؟

بسم رب الحسین
سلام. چرا بعضی جاها میخونیم که حیوونا برای امامامون احترام قائل بودن و آزاری بهشون نمیرسوندن و انگار اماما رو میشناختن مثل این ماجرا:
در روزگار حکومت متوکّل، زنی ادّعا کرد که زینب دختر فاطمه زهرا(س) است متوکّل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از زمان رسول خدا(ص) سالیانی گذشته است.
آن زن گفت: رسول خدا دستش را بر بدن من کشیده است و از خداوند خواسته که هر چهل سال جوانی ام را به من برگرداند و من این مطلب را تا به حال برای مردم اظهار نکرده‌ام. متوکّل سران ابی طالب و فرزندان عبّاس و قریش را خواست و با آنها مشورت کرد. آنان گفتند: در فلان تاریخ زینب دختر حضرت فاطمه(س) وفات یافته است؛ ولی آن زن می‌گفت: دروغ است. متوکّل گفت: من از فرزندان عبّاس نیستم اگر نتوانم حجّت و دلیلی برای نقض سخن این زن بیاورم.اطرافیان گفتند: امام هادی(ع) را بخواه امید است که پاسخی داشته باشد. امام هادی(ع) به آن زن فرمود: «گوشت بدن فرزندان فاطمه بر درندگان حرام است بنابراین اگر راست می‌گویی داخل محوطه درندگان بشو.»
آن زن گفت: دیگران که در این مجلس مدّعی هستند از فرزندان امام حسن و امام حسین(ع) هستند. داخل شوند.
متوکّل به حضرت هادی(ع) گفت: شما خودتان داخل شوید.
امام فرمود: «مانعی ندارد»، نردبانی آوردند و در محوطه‌ای که شش شیر بود، امام داخل شد. پس از ورود امام، تمام شیرها خود را به امام نزدیک کردند و امام دست بر سر آنها می‌کشید.
وزیر متوکّل گفت: تا این خبر منتشر نشده است، حضرت را خارج کن.
متوکّل گفت: ای ابوالحسن ما قصد سوئی نسبت به تو نداشتیم، فقط می‌خواستیم به گفته‌ات یقین پیدا کنیم، دوست دارم که بیرون بیایی. امام هادی(ع) برخاست و به طرف نردبان حرکت کرد؛ در حالی که همه شیرها خود را به لباس حضرت می‌مالیدند امام روی اوّلین پله نردبان که قرار گرفت، متوجّه شیرها شد و با دست اشاره کرد که برگردند و شیرها برگشتند، امام از محوطه شیران خارج شد و فرمود: «هرکس می‌پندارد که از فرزندان فاطمه است در این مکان برود.»
متوکّل به آن زن گفت: داخل محلّ شیران برو. آن زن گفت: شما را به خدا دست نگه دارید من ادّعای باطلی کردم من دختر فلانی هستم تنگ‌دستی و فشار مرا به این کار وادار کرد.
متوکّل گفت: او را داخل محوطه شیران بیفکنند. در این هنگام مادر متوکّل شفاعت کرد و او را نجات داد.
منبع
ولی تو ماجرای کربلا......؟:crying: چرا انقد باهم تفاوت دارن؟

امام حسین(ع)! عاشقت نشدم....!!!!

باعرض سلام وخسته نباشید.
امیدوارم عزاداریاتون مورد قبول خداوندو ارباب بوده باشه:Sham:
اما مطمئنم واسه من قبول نشده وتا آخر محرمم قبول نمیشه:Ghamgin:
میدونید بذارید رو راست صحبت کنم من آدم احساساتی هستم خیلی زود اشکم درمیاد اما...اما نمیدونم چرا واسه امام حسین نمیتونم گریه کنم.
هر موقع روضه به اوجش میرسه گریم میگیره اما یه هو یه فکرایی میاد توسرم که اشکم بند میاد...:Ghamgin:
مثلا میگم ما خود آزاری داریم واسه امام حسین که هزار سال پیش بودن گریه کنیم:Ghamgin:(خدایا منو ببخش.ارباب,خاک بر سرم کنن)
نمیدونم شاید اصلا به صلاح نیست این اراجیفو حتی به زبون بیارم اما این افکار باعث میشه نتونم به امام حسین نزدیک بشم.امسال هرشب رفتم هیئت هرشب زیارت عاشورا هرشب قرآن کلی مداحی اما...
اما نمیتونم امام حسین رو درک کنم..
چند سال پیش میگفتم چرا این مداح ها آخر هر روضه یاد امام حسین میکنن؟
یا میگفتم اصحاب ارباب کار مهمی نکردن که,اگه منم بودم میرفتم با ایشون که خواب دیدم تو صحرای کربلامو...بهتره ادامشو نگم...ولی همین قدر بگم که با همه این افکار کلی مورد لطفشون بودم توی رویا...
حالا ازتون میخوام کمکم کنید خواهش میکنم.
آقاجون امام حسین منو ببخشید خواهش میکنم خودتون عاشقم کنید
خوشبحال همه ی اونایی که عاشقن:Ghamgin:
:Gol::Gol::Gol:

آیا هرپدیده ای به خواست خداست؟

انجمن: 

آیا هرپدیده ای به خواست خداست؟
بنابر آیات قرآن هر پدیده ای حتی اراده ی ما به خواست خداست.
بیایید این را با علوم امروزی مقایسه کنیم.
طبق نظریهٔ نسبیت مجموع"جرم و انرژی" پایدار و تغییر ناپذیر است (و آن را قانون پایستگی انرژی می نامند)؛ بدین معنا که انرژی از شکلی به شکل دیگر و یا به جرم تبدیل شود ولی هرگز تولید یا نابود نمی‌شود.
خب
خدا به چه شکل در جهان دخالت کرده؟
1-خدا انرژی را خلق کرده و آنرا مثل ساعت کوک کرده و آن را به حال خود رها کرده(Deism)
این نظریه مغایر با قرآن و تمام ادیان دیگر است.
2-خدا انرژی را خلق کرده و هر لحظه اونو نگه داشته.به طوری که اگر لحظه ای مثلاً نیروهای جهان رو ول کنه جهان نابود میشه.
رد:اگر خدا این انرژی را خلق کرده باشد این انرژی نمیتونه خود به خود از بین بره.در نتیجه نیازی به حفظ آن نیست.پس باز به گزینه اول پرت می شویم.

آن چیزی که علم امروز میگه اینه که تمام پدیده های جهان خود به خود رخ می دهد.مثلاً در اثر گرما آب دریا خود به خود بخار می شود و در آسمان به ابر و بعد باران.هیچ دخالتی از هیچ نیروی ماورای طبیعتی مشاهده نمی شود.
در حالی که قرآن و تمام ادیان دیگر برعکس علت تمام این پدیده ها را از خدا می دانند!
مثلاً چرا باران آمد؟ چونکه خدا میخواد!
این دلیل قرآنه!

منظورم اینه که در ارائه اثبات های وجود خدا به کتاب های ادیان الهی هم توجه کنید.

سوال:آیا می توان برای جهان مبدا در نظر گرفت؟
ببینید ماده و انرژی نه قادرند به وجود بیایند و نه از بین بروند.اینها همواره بوده اند و خواهند بود.

امروزه بیشتر فیزیک دانان(حتی مسلمانان) ادعا می کنند که نمی توان با فیزیک اثبات کرد که خدا وجود دارد یا ندارد!(Agnostism)http://www.asriran.com/fa/news/196851/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D9%81%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%81%D9%86-%D9%87%D8%A7%D9%88%DA%A9%DB%8C%D9%86%DA%AF-%D9%81%DB%8C%D8%B2%DB%8C%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%84%DB%8C

به نظر من اونا اشتباهی که میکنن اینه که هرگز این علم رو با قرآن مقایسه نمی کنن.
قرآن میگه علت همه پدیده ها خداست.
برای اینکه بهتر متوجه بشید باغبانی رو مثال می زنم که گلی رو باتدبیرش پرورش میده.
قرآن میگه خود این باغبان،تدبیرش،ارادش و شیوه تبدیل مواد به گل را خدا انجام میده(خدا ابتدا گِل رو خلق میکنه.سپس آدم رو خلق میکنه.سپس از آدم گل رو خلق میکنه).
در حالی که علم این ها رو به شکلی دیگه توضیح میده.

سوال من اینجاست که:
جایگاه خدا در دخالت در جهان کجاست؟
تنها مبدا آفرینش؟ اینکه با قرآن و ادیان الهی در تعارض است!
هم ابتدای آفرینش و هم بعد از آفرینش؟
پس یعنی علت بارون اومدن و خیلی چیزهای دیگه از خداست؟
Studies of scientists' belief in God
Many studies have been conducted in the United States and have generally found that scientists are less likely to believe in God than are the rest of the population. Precise definitions and statistics vary, but generally about 1/3 are atheists, 1/3 agnostic, and 1/3 have some belief in God (although some might be deistic, for example)

http://en.wikipedia.org/wiki/Relationship_between_religion_and_science

کارشناس بحث : صالح