سوره احقاف

رد اتهام افترا به پیامبر در بیان آیه 8 سوره احقاف

آیه 8 سوره احقاف:

بلكه (كافران) مى‏گويند اين آيات را بر خدا افترا بسته بگو اگر من آنرا به دروغ به خدا نسبت داده باشم (لازم است مرا رسوا كند و) شما نمى‏توانيد در برابر خداوند از من دفاع كنيد او كارهائى را كه شما در آن وارد مى‏شويد بهتر مى‏داند همين بس كه خداوند گواه ميان من و شما باشد و او غفور و رحيم است.

در تفسیر این آیه، علامه طباطبایی میفرماید:

" گویی فرموده: اينكه شما رسالت مرا انكار نموده، و آن را افتراء به خدا مى‏پنداريد، در حقيقت متضمن دو ادعا است:
1- يكى ادعاى اينكه قرآن كلام خدا نيست،
2-...
...
...

اما دعوى اول شما، جواب و ردش اين است كه: اولا اگر من آن را به خدا افتراء بسته باشم، شما نمى‏توانيد جلو عذاب خدا را بگيريد و مرا از آن نجات دهيد. و ثانيا شهادت خداى تعالى بر اينكه قرآن كلام او است، نه كلام من، كافى است."

اما، اشکال من بر این تفسر این است که اولا منکرین میتوانستند ادعا کنند پیامبران دروغین قبلی هم آمدند و رفتند و عذابی هم بر ایشان نازل نشد. همین عصر خودمان باب و بها آمدند و ادعا کردند و هر موقع که عمرشان تمام شد از دنیا رفتند. در ثانی شهادت خدای تعالی بر اینکه قرآن کلام اوست - که در رد ادعای اول آمده- نمیتواند برهان باشد. چرا؟ با ذکر یک مثال عرض میکنم: فرض کنید شخص متقلبی مدعی میشود کوزه ای عتیقه از دوران صفویه کشف کرده و برای اثبات ادعایش هم روی کوزه نوشته: "این کوزه را خود شاه عباس صفوی به دست خودش ساخته است". خوب آیا کسی این ادعا را میپذیرد؟