سلمان رشدی

آیا عملکرد امام خمینی (ره) در برابر سلمان رشدی کامل ترین شیوه بود؟

سلام

کتاب آیات شیطانی که توسط سلمان رشدی نوشته شده برای رد حقانیت قرآن و دین اسلام بوده و چون باعث گمراهی هزاران انسان می شود فتوای قتل سلمان توسط امام خمینی صادر می شود.

حال سوال من این هست که آیا امام خود که یکی از بزرگترین عالمان دینی عصر خود بوده چرا نیومدند کتابی جامع و مدون بر رد کتاب آیات شیطانی بنویسند؟ یا حد اقل کسی دیگه این کارو بکنند. آیا صرف دستور قتل ایشان کافیست؟
آیا بهتر نبود خود امام که فتوای قتل او را صادر کردند اول میومدند کتابی خیلی بهتر و منطقی بر مبنای باطل کردن کتاب سلمان رشدی می نوشتند و مثل سلمان به جهان معرفیش میکردند.و بعدا هم می توانستند با خیال راحت دستو ر قتل سلمان را صادر کنند؟

صرف قتل یک کافر معمولا این طور معنی به ذهن مخالفان دین میدهد که جامعه دینی توان مقابله به مثل نداشته و مجبور به حذف یک کافر شده و این یک نقطه ضعف هست.بنظر من علما و روحانیون در زمینه نشر اسلام و اثبات حقانیت ان دارند کم کاری می کنند.

آنهایی که توهین کردند...

انجمن: 

به نام خدا
باسلام
در این تاپیک ان شاء الله به نقد و معرفی افرادی که به دین توهین کردند میپردازیم،تا در جهت دشمن شناسی گامی بر داشته باشیم.
یا علی مدد

آیا حکم اعدام سلمان رشدی فقط بر مبنای ارتداد بود؟

IMAGE(http://media.ismc.ir/Larg/1393/11/25/IMG17550248.jpg)

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، به مناسبت سالروز فتوای تاریخی بنیانگذار جمهوری اسلامی چرایی صدور حكم اعدام سلمان رشدى بدون تشکیل دادگاه را در منابع اسلامی بررسی کرده است.

صدور فتواى قتل سلمان رشدى از سوی امام خمینی (ره) بر اساس مبانى فقهى و دينى صورت گرفته و اساساً صدور اين فتوا با احکام دين اسلام و مبانى آن سازگار می باشد.
این نکته ضروری است؛ کُشتن فردی كه امنيت شهروندان را به خطر انداخته و تحت عنوان محارب و يا مفسد فى الارض در فقه از آن ياد شده، ايراد نداشته؛ چون بر اساس ضوابط و قواعد عقلى، فقهى و حقوقى صورت گرفته است.
در مورد سلمان رشدى دو اتهام به عنوان اتهامات عمدۀ وى مطرح شده است:
* ارتداد

* سابّ النبى صلی الله علیه وآله
ارتداد: با توجه به محتوای صریح کتاب آیات شیطانی و مصاحبه هاي سلمان رشدی، شكى در ارتداد وى نيست.
نگاهی به حكم ارتداد از نظر اسلام
انواع مرتد
در فقه اسلامى مرتد دو نوع وجود داشته که هر يك احكامى جداگانه دارد:
الف) مرتد فطرى: كسى است كه پدر يا مادر يا والدينش هنگام انعقاد نطفۀ وى مسلمان بوده، بعد از بلوغ، آيين اسلام را پذيرفته و سپس به كفر روى آورده است مانند سلمان رشدى كه پدرش مسلمان است.
ب) مرتد ملّى: كسى است كه پدر و مادرش هنگام انعقاد نطفۀ وى كافر بوده‏اند، بعد از بلوغ، اظهار كفر كرده، سپس مسلمان شده و بعد از آن به كفر بازگشته است. البته برخى از فقها نيز اسلام يا كفر پدر يا مادر هنگام ولادت طفل را شرط دانسته‏اند نه هنگام انعقاد نطفه.
فرزندان نابالغ از جهت اسلام و كفر، تابع آيين پدر و مادر هستند. هرگاه يكى از والدين مسلمان باشد، فرزند، مسلمان شمرده مى‏شود (اسلامِ حُكمى) چون اسلام بر كفر برترى دارد و تابعيتِ برتر براى فرزند منظور مى‏شود.
اگر پدر و مادر هر دو كافر باشند، فرزند نيز در حكم كافر است. البته بايد توجه داشت، براى حكم به ارتداد و اجراى مجازات آن، اسلامِ حُكمى كفايت نمى‏كند. بايد فرد، پس از بلوغ، خود اسلام را انتخاب كند و سپس كفر بورزد. (1)