سلامتی

«ابتکار شهید اسحاق عزیزی در عملیات «امام مهدی (عج)»

انجمن: 

[h=1][/h]


[/HR]
عملیات «امام مهدی (عج)» نخستین پیروزی رزمندگان ایرانی پس از شش‌ماه از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است. در این عملیات «شهید اسحاق عزیزی» توانست با حفر کانال رزمندگان را به کنار اردوی دشمن برساند.


[/HR]
پس از آنکه فرماندهان ایرانی دریافتند که با جنگ‌های کلاسیک و شیوه‌های شناخته شده نمی‌توان کاری را از پیش برد. برای همین طرح عملیات‌های چریکی و غیرکلاسیک را به اجرا گذاشتند.
بر همین مبنا عملیات «امام مهدی (عج)» روز 26 اسفند 1359 با هدف عقب راندن دشمن از شهر و منطقه سوسنگرد انجام شد. این عملیات به منظور انهدام دشمن در غرب سوسنگرد تا روستای «احیمر» طراحی شد. سپاه و بسیج با پشتیبانی ارتش حمله را آغاز کردند. دو ساعت بعد یعنی در ساعت 10 صبح عملیات با موفقیت انجام شد و رزمندگان که نمی‌خواستند در مواضع جدید استقرار یابند به عقب بازگشتند. نخستین گام در این راستا، در 26 اسفند ماه 1359 و پس از دو ماه از آخرین تهاجم ناموفق ایران به قوای عراق برداشته شد.
براساس طرحی به نام «امام مهدی (عج)» که از سوی شهید «حسن باقری» طراحی شده بود مقرر شد تا رزمندگان سپاه با استعداد 200 حمله‌ور و با سلاح‌های معمولی و «آر. پی. جی»، از چهار محور به نیروهای عراقی در غرب سوسنگرد حمله کنند. حمله در ساعت 7:30 دقیقه صبح آغاز شد. دشمن غافلگیر شده و عملیات با سرعت غیرقابل تصوری پیش رفت.

با انهدام یک گردان تانک و یک گردان مکانیزه دشمن، نیروهای خودی به پیروزی رسیدند؛ اما به علت عدم تجربه کافی نیروها در این گونه عملیات‌ها و فقدان نیروی جایگزین برای تثبیت مواضع آزاد شده، پس از گذشت یکی دو روز، عراقی‌ها به مواضع پیشین خود بازگشتند.
با این وجود، پس از گذشت شش ماه از جنگ و هجوم همه جانبه ارتش عراق به خاک ایران، نخستین پیروزی روحیه بخش برای رزمندگان ایرانی به دست آمد. در جریان این عملیات محدود تعدادی 168 تن کشته و زخمی و اسیر شدند. همچنین 13 تن از نیروهای عمل کننده سپاه پاسداران به شهادت رسیدند و این چنین سرآغاز عملیات‌های (محدود) غیر کلاسیک جنگ، با موفقیت به اتمام رسید.

اسحاق عزیزی طراح این عملیات که فرمانده گردان بود و بعدها به شهادت رسید، توانست در حالی که عراقی‌ها در مجاورت دیوارهای شهر سوسنگرد، حضور داشتند با خفر چندین کانال، رزمندگان را از زیر خانه‌های شهر که دشمنان در آنجا حضور داشتند عبور داده

طراح عملیات
«اسحاق عزیزی» طراح این عملیات که فرمانده گردان بود و بعدها به شهادت رسید، توانست در حالی که عراقی‌ها در مجاورت دیوارهای شهر سوسنگرد، حضور داشتند با خفر چندین کانال، رزمندگان را از زیر خانه‌های شهر که دشمنان در آنجا حضور داشتند عبور داده و به نقاط مشخصی، در کنار اردوی دشمن برساند. در عملیات «تپه‌های الله اکبر» که دو ماه پس از عملیات امام مهدی (عج) انجام شد، همین طرح با پیروزی اجرا شد.
شهید اسحاق عزیزی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سپاه پاسداران پیوست وعضو «گردان 3» از پادگان ولیعصر (عج) شد. چون پاسدار فعالی بود دردرگیری‌های کردستان وجودش بسیار موثر بود تا اینکه جنگ تحمیلی آغاز شد. او به دلیل لیاقتی که داشت یکی از فرماندهان عملیات جبهه سوسنگرد شد که در روز هشتم فروردین ماه سال 1360 بر اثر ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل آمد. او یک کارگر فعال در کارخانه چرم‌سازی بود.

این فرمانده شهید در وصیت‌نامه‌اش نوشته است:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
با سلام به رهبر کبیر انقلاب
من برای اسلام و قرآن به سپاه رفتم و الا در بیرون شغل آزاد داشتم و زندگی‌ام تأمین بود. توی سپاه به خاطر خدا رفتم و هدف خدا بود و به نظر من هیچ چیز بالاتر از اسلام نیست البته اسلامی که صحبت از آن می‌شود اسلامی است که امام می‌گوید و همه ما به خاطرآن اسلام حاضریم که شهید بشویم.
من این چند کلمه صحبت که می‌کنم برای آن است که بعد از من همه چیز روشن باشد تا موقعی که همسرم پیش بچه‌ها باشد و با آن‌ها زندگی کند مسئولیت بچه‌ها با اوست اگر بعد از من حقوقی دادند در همین خانه که مبلغی هم بدهکاری دارد زندگی بکنید و تقاضا دارم که کسی دخالتی به هیچ وجه نکند.
وسلام علیکم و رحمت الله


[/HR] منبع: خبرگزاری ایسنا
برچسب: 

پیام رهبر معظم انقلاب به همایش بزرگداشت مرحوم آیت‌الله سیدهاشم نجف‌آبادی

[h=1] [/h]

رهبر معظم انقلاب در پیامی به همایش بزرگداشت عالِمِ جامع، عامِل و مراقب، مرحوم آیت الله حاج سیدهاشم نجف‌آبادی (جدّ مادری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای)، تجلیل از این عالم ربانی را اقدامی شایسته خواندند.
جوان آنلاین: رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به همایش بزرگداشت عالِمِ جامع، عامِل و مراقب، مرحوم آیت الله حاج سیدهاشم نجف‌آبادی (جدّ مادری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای)، تجلیل از این عالم ربانی را اقدامی شایسته خواندند. ایشان با اشاره به برخی وجوه شخصیتی و تلاش‌های قرآنی و حدیثی آن فقیه و مفّسر پارسا، خاطرنشان کردند: اهتمام به امر دین در میدان‌های دشوار و پرخطر، از قبیل حضور در مجاهدت علمای مشهد در مسجد گوهرشاد از نقاط برجسته زندگی او بود که تحمل زندان و تبعید از سوی دستگاه رضاخانی نیز نتیجه قهری آن به شمار می‌رفت.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که صبح امروز (پنجشنبه) از سوی حجت‌الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری در این کنگره در مشهد مقدس قرائت شد، به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الاکرمین
تجلیل و تکریم نام و یاد عالم ربّانی، فقیه و مفسّر پارسا و پرهیزگار، مرحوم آیت‌الله آقای حاج سیّدهاشم نجف‌آبادی (رضوان‌الله‌علیه) کار شایسته‌ئی است که به توفیق و هدایت الهی، دفتر تبلیغات بدان همّت گماشته است. این روحانی عالی‌مقام که مراتب علمی را در نجف و در محضر اساتید بنام آن روزگار طی کرده و مفتخر به اجازه و شهادت علمی از آنان بود، در مدّت نزدیک به چهل سال اقامت در مشهد مقدّس، بیشترین تلاش خود را به تفسیر قرآن منعطف ساخته و محفل گرم و بی‌وقفه‌ی تفسیریِ جذّابی در مسجد گوهرشاد (شبستان شمال غربی) برپا نموده بود. هر شب پس از اقامه‌ی نماز جماعت، جمعی از ارادتمندان مشتاق، گِرد منبر بی‌پیرایه‌ی این عالمِ عامل، مجتمع گشته و از بیان شیرین و نفس گرم او سخن خدا را می‌شنیدند، و این سفره‌ی گسترده‌ی معرفت و حکمت، ده‌ها سال، مائده‌ی الهی و قرآنی را نصیب دوستداران میکرد. ثبت و نگارش همین درسهای شبانه، تلاش دیگر این عالم قرآنیِ بااخلاص بود که اکنون بحمدالله در اختیار همگان قرار گرفته است.(1) در کنار این تلاش ارزشمند قرآنی که در محیط عمومی آن روزِ مشهد، نظیری برای آن دیده نمیشد، توغّل(2) و تبحّر در کلمات اهل بیت (علیهم‌السّلام) نیز خصوصیّت برجسته‌ی دیگر این عالم متّقی و متعبّد بود. تسلّط او بر حدیث چنان بود که در هر مجلس و محفل، حتّی در جمع خانوادگی که این حقیر در دوران کودکی و نوجوانی تا اوائل جوانی از اقبال حضور در آن برخوردار بودم رشحه‌ئی از آن کلمات نورانی را به کام حاضران میریخت و مجلس را با ذکر کلمات امامان هدایت (سلام الله علیهم) منوّر میساخت.
رفتار و منش عملی ایشان در زندگی شخصی به گونه‌ئی بود که گفتارش را نافذ و اثرگذار میکرد. حضور و استفاضه‌ی او از محضر علمای بزرگ اخلاق و سلوک توحیدی در نجف از قبیل عالمِ سالکِ واصلِ الی‌الله مرحوم سیّداحمد کربلائی، از او متعبّدی مراقب و اهل تضرّع و بکاء و خشوع، پدید آورده بود؛ تمتّعات متعارف زندگی از قبیل خوراک و پوشاک و شئون اجتماعی و امثال آن، در زندگی او نمودی نداشت. درعین‌حال اهتمام به امر دین در میدانهای دشوار و پر خطر، از قبیل حضور در مجاهدت علمای مشهد در مسجد گوهرشاد در سال 1314 شمسی، از نقاط برجسته‌ی زندگی او بود که تحمّل زندان و تبعید شش‌ساله از سوی دستگاه رضاخانی در سمنان و شهرری نتیجه‌ی قهری آن به شمار میرفت.

مرحوم آیت‌الله نجف‌آبادی، عالِمی جامع و عامل و مراقب بود، و در مشهدِ آن روز ارادتمندان و مخلصان فراوان داشت، و هنگامی که خبر وفات ایشان در سال 1380 قمری به قم رسید و اینجانب در آن سالها در قم اقامت داشتم مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی مجلس ترحیم مجلّلی در مدرسه‌ی فیضیّه اقامه فرمود و این حقیر و برادر بزرگ و مکرّم مرا مورد تفقّد قرار داد.
شایسته میدانم که در این مناسبت از فرزند فاضل ایشان مرحوم حجّت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج سیّدحسن میردامادی یاد کنم که پس از پدر، رشته‌ی تفسیر را به شیوه‌ی آن مرحوم ادامه داد و سالها محفل گرم تفسیری پدر را حفظ کرد. رحمت خدا بر همه‌ی آنان و بر ما.
سیّدعلی خامنه‌ای
25 فروردین 1394

1. خلاصة البیان فی تفسیر القرآن
2. ورود عمیق، تعمّق

[TD="width: 220"][/TD]
[TD="width: 220, align: right"]
[/TD]
[TD="width: 220"][/TD]
[TD="width: 220, align: right"]
[/TD]
[TD="width: 220"][/TD]
[TD="width: 220, align: right"]
[/TD]
[TD="width: 220"][/TD]
[TD="width: 220, align: right"]
[/TD]
برچسب: 

اسم رمز جنگ داخلی آل‌سعود

انجمن: 

[h=1][/h]


[/HR] وقتی کارکشته‌ترین وزیر خارجه جهان بخواهد خام‌ترین وزیر جنگ جهان را بی‌اعتبار کند، همان کاری را می‌کند که روباه پیر سعودی با «بچه» خیره‌سر عمویش کرد؛ یعنی خودش را سر بزنگاه با متانتی ساختگی از سر راه هشدار و نذیر «دشمن دانا» کنار می‌کشد تا «دوست نادان» رسوای عام و خاص شود.

[/HR]
وقتی کارکشته‌ترین وزیر خارجه جهان بخواهد خام‌ترین وزیر جنگ جهان را بی‌اعتبار کند، همان کاری را می‌کند که روباه پیر سعودی با «بچه» خیره‌سر عمویش کرد؛ یعنی خودش را سر بزنگاه با متانتی ساختگی از سر راه هشدار و نذیر «دشمن دانا» کنار می‌کشد تا «دوست نادان» رسوای عام و خاص شود. اینچنین سعودالفیصل 75 ساله که 4 دهه است سکان دیپلماسی خارجی عربستان را در دست دارد، درسی ظریف به ظریفان همتای خود داد و بی‌آنکه نیشش را تا بناگوش باز کند، نیش گزنده‌ای به رقیب داخلی زد و به ریش محمد بن ‌سلمان، وزیر دفاع 34 ساله سعودی خندید که تنها 4 ماه است با نشستن پدر آلزایمری‌اش بر تخت پادشاهی عربستان به قدرت رسیده ولی در حال قبضه کردن افسار آل‌سعود است.
سعود فیصل روز یکشنبه در کنفرانس خبری پس از ملاقات با فابیوس، همتای فرانسوی‌اش با یک تغییر لحن اساسی نسبت به ایران، مانور دیپلماتیک دوجانبه‌ای را در داخل و خارج از حجاز به نمایش گذاشت. اگرچه مانور او هر چه بود، از قدرت ایران و تزلزل آل‌سعود حکایت می‌کرد.
پسر ارشد ملک فیصل که بیش از هر وزیر خارجه‌ای در دنیا سابقه دارد، این بار هم ایران را به دخالت و نقش غیرسازنده در یمن محکوم کرد اما دست آخر با یک عقبگرد کامل گفت: «ما با ایران در جنگ نیستیم.» یعنی درست عکس آنچه دستگاه پروپاگاندای غربی- عربی سعی در القای آن به افکار عمومی دارد. فراموش نکنیم که هم او حدود 3 هفته پیش یعنی 3 روز قبل از آغاز تجاوز ائتلاف سعودی به یمن، با لحنی بسیار گستاخانه درباره ایران صحبت کرده بود به‌طوری که با مقایسه لحن شاهزاده دیپلمات سعودی در 2 کنفرانس چنین به نظر می‌رسد که یکی از معدود عقلای ریاض در این فاصله لختی درنگ کرده و شرط عقل را به جا آورده که همان «ترس» است.
سعود فیصل روز یکشنبه در کنفرانس خبری پس از ملاقات با فابیوس، همتای فرانسوی‌اش با یک تغییر لحن اساسی نسبت به ایران، مانور دیپلماتیک دوجانبه‌ای را در داخل و خارج از حجاز به نمایش گذاشت. اگرچه مانور او هر چه بود، از قدرت ایران و تزلزل آل‌سعود حکایت می‌کرد

برکسی پوشیده نیست که منشأ این ترس از کجاست. عتاب و خطاب چند روز پیش حضرت «سید‌علی» به حاکمان ریاض را همه دنیا شنیدند آنجا که بر پایه قواعد نظامی «احتمال پیروزی سعودی‌ها در جنگ علیه مردم یمن را زیر صفر دانستند» و پیش‌آگهی دادند: «قطعاً بینی سعودی‌ها به خاک مالیده خواهد شد.» و صد البته آن هشدار مستقیمی که برای معدود عقلای دستگاه حاکمه عربستان فرستادند: «ما با سعودی‌ها اختلافات متعددی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ اما این را همیشه می‌گفتیم که سعودی‌ها در کار سیاست خارجی‌شان یک وقار و متانتی نشان می‌دهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بی‌تجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبه‌ توحش را غلبه می‌دهند بر جنبه متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد. من هشدار می‌دهم به سعودی‌ها، از این حرکت جنایت‌آمیزی که در یمن می‌کنند باید دست بردارند؛ این در این منطقه قابل قبول نیست.» همه هنر سعود الفیصل این بود که با زبان دیپلماتیک بگوید - برخلاف آن جنگ‌سالار جوان مجنون قدرت که سودای «صدامی» برش داشته و وحشی‌گری‌اش در یمن، حتی در «روضه.. الخریم» ریاض و کاخ سفید واشنگتن، خیلی‌ها را به عاقبت‌اندیشی واداشته - پیام رهبر عالیقدر ایران را‌شنیده است. برای همین وزیر خارجه به حاشیه رانده شده سعودی پس از آنکه اعتراف کرد: «ما با ایران در جنگ نیستیم»، با شگفتی تمام، مخاطب پیام خود را چنین خطاب کرد: «جناب امام خامنه‌ای!» قطعا لوران فابیوس و همه دیپلمات‌ها و خبرنگاران حاضر در کنفرانس خشکشان زده بود چون این خطابی است که تنها می‌توان از وفاداران سرسخت انقلاب اسلامی و مقاومت در جهان انتظار داشت.
بلافاصله وهابی‌های برآشفته از این تکریم بی‌سابقه رهبر حکیم انقلاب، در شبکه‌های اجتماعی بر سر وزیر عاقل ریختند که چرا؟
خبرگزاری احرار الحجاز وابسته به شیعیان حجاز، پاسخ وهابی‌های خشک مغز را اینچنین داد: «هدف وزیر خارجه، ارسال یک پیام به طرف ایرانی مبنی بر آمادگی برای حل مشترک بحران یمن بود که در حال حاضر عربستان در باتلاق آن گرفتار شده است.»

اینگونه بن‌فیصل انتقامی شیرین از بن‌سلمان گرفت که از وقتی با حکم پدرش به ریاست دربار و وزارت دفاع و ریاست شورای اقتصادی رسیده، عرصه را بر او و شاهزادگان دیگر تنگ کرده است

علاوه بر این سعود به خود می‌بالید که فراتر از ماموریت برون‌مرزی‌اش، با یک تیر دو نشان شخصی زده است؛ از یک طرف با تکریم «امام خامنه‌ای» خود را مصداق تعریف ایشان از «وقار و متانت سیاست خارجی‌ پیشین» عربستان نشان داد و از طرف دیگر با جاخالی دادن برای عتاب «چند جوان بی‌تجربه در راس امور آن کشور که دارند جنبه‌ توحش را غلبه می‌دهند»، پسر جاه‌طلب ملک سلمان را در نقش قصاب کودکان یمن با انگ «توحش» بر پیشانی در میان مردم منطقه تنها گذاشت. اینگونه بن‌فیصل انتقامی شیرین از بن‌سلمان گرفت که از وقتی با حکم پدرش به ریاست دربار و وزارت دفاع و ریاست شورای اقتصادی رسیده، عرصه را بر او و شاهزادگان دیگر تنگ کرده است.
این 4 ماه که از بر تخت نشستن سلمان به جای عبدالله مرده می‌گذرد، برای پسران فیصل، سعود و ترکی که مهره‌های قدیمی آمریکا در دستگاه دیپلماسی و اطلاعاتی ریاض هستند، مثل یک قرن گذشته است. سعود تاکنون 3 بار تا آستانه برکناری رفته و ترکی جایگاهش را در استخبارات از دست داده. این فرصتی نادر بود برای تحقیر «بچه»، اگرچه نشانه‌ای آشکار هم بود از عمق شکافی که میان آل‌سعود پدید آمده به طوری که حالا با اسم رمز «امام خامنه‌ای» به جان هم افتاده‌اند.




[/HR] منبع: وطن امروز
برچسب: 

::: سید شهیدان اهل قلم:::یادمان شهید سید مرتضی آوینی ✔




ياحق زندگینامه شهید سید مرتضی آوینی از زبان خودش
من بچه شاه عبدالعظیم هستم و درخانه‌ای به دنیا آمده و بزرگ شده‌ام كه درهر سوراخش كه سر می‌كردی به یك خانواده دیگر نیز برمی‌خوردی.

اینجانب - اكنون چهل و شش سال تمام دارم. درست سی و چهار سال پیش یعنی، درسال 1336 شمسی مطابق با 1956 میلادی در كلاس ششم ابتدائی نظام قدیم مشغول درس خواندن بودم. در آن سال انگلیس و فرانسه به كمك اسرائیل شتافته و به مصر حمله كردند و بنده هم به عنوان یك پسر بچه 12-13 ساله تحت تأثیر تبلیغات آن روز كشورهای عربی یك روزی روی تخته سیاه نوشتم: خلیج عقبه از آن ملت عرب است. وقتی زنگ كلاس را زدند و همه ما بچه‌ها سر جایمان نشستیم اتفاقاً آقای مدیرمان آمد تا سری هم به كلاس ما بزند. وقتی این جمله را روی تخته سیاه دید پرسید:« این را كه نوشته؟» صدا از كسی درنیامد من هم ساكت ، اما با حالتی پریشان سر جایم نشسته بودم.

ناگهان یكی از بچه‌ها بلند شد و گفت:« آقا اجازه؟ آقا، بگیم؟ این جمله را فلانی نوشته و اسم مرا به آقای مدیر گفت. آقای مدیر هم كلی سر و صدا كرد و خلاصه اینكه: «چرا وارد معقولات شدی؟» و در آخر گفت:« بیا دم در دفتر تا پرونده‌ات را بزنم زیر بغلت و بفرستمت خانه.» البته وساطت یكی از معلمین، كار را درست كرد و من فهمیدم كه نباید وارد معقولات شد.

بعدها هم كه در عالم نوجوانی و جوانی، گهگاه حرفهای گنده گنده و سؤالات قلمبه سلمبه می‌كردیم معمولاً‌ به زبان‌های مختلف حالیمان می كردند كه وارد معقولات نباید بشویم. مثلاً‌ یادم است كه در حدود سال‌های45-50 با یكی از دوستان به منزل یك نقاش‌كه همه‌اش از انار نقاشی می‌كشید، رفتیم. می‌گفتند از مریدهای عنقا است و درویش است. وقتی درباره عنقا و نقش انار سؤال می‌كردیم با یك حالت خاصی به ما می‌فهماند كه به این زودی و راحتی نمی‌شود وارد معقولات شد. تصور نكنید كه من با زندگی به سبك و سیاق متظاهران به روشنفكری نا آشنا هستم، خیر من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم .من هم سالهای سال در یكی از دانشكده‌های هنری درس خوانده‌ام، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته ام.موسیقی کلاسیک گوش داده ام. ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی كه نمی‌دانستم گذرانده‌ام. من هم سال‌ها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته‌ام. ریش پروفسوری و سبیل نیچه‌ای گذاشته‌ام و كتاب «انسان تك ساختی» هربرت ماركوز را -بی‌آنكه آن زمان خوانده باشم‌اش- طوری دست گرفته‌ام كه دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند:«عجب فلانی چه كتاب هایی می‌خواند، معلوم است كه خیلی می‌فهمد.»... اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی كشانده است كه ناچارشده‌ام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران كنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم كه«تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با «تحصیل فلسفه» حاصل نمی‌آید. باید در جست و جوی حقیقت بود و این متاعی است كه هركس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت، و در نزد خویش نیز خواهد یافت.

و حالا از یك راه طی شده با شما حرف می‌زنم. دارای فوق لیسانس معماری از دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران هستم. اما كاری را كه اكنون انجام می دهم نباید با تحصیلاتم مربوط دانست. حقیر هرچه آموخته‌ام از خارج دانشگاه است. بنده با یقین كامل می‌گویم كه تخصص حقیقی درسایه تعهد اسلامی به دست می‌آید و لاغیر. قبل از انقلاب بنده فیلم نمی‌ساخته‌ام اگر چه با سینما آشنایی داشتم. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است. اگر چه چیزی – اعم از کتاب یا مقاله – به چاپ نرسانده‌ام. با شروع انقلاب حقیر تمام نوشته‌های خویش را اعم از تراوشات فلسفی، داستان‌های كوتاه، اشعار و .... در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم كه دیگر چیزی كه «حدیث نفس» باشد ننویسم و دیگر از خودم سخنی به میان نیاوردم. هنر امروز متأسفانه حدیث نفس است و هنرمندان گرفتار خودشان هستند. به فرموده خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی«رحمه‌الله علیه»

تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

سعی كردم كه خودم را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد و خدا را شكر بر این تصمیم وفادار مانده‌ام. البته آنچه كه انسان می نویسد همیشه تراوشات درونی خود او است- همه هنرها اینچنین‌اند كسی هم كه فیلم می‌سازد اثر تراوشات درونی خود اوست- اما اگر انسان خود را در خدا فانی كند آنگاه این خداست كه در آثار ما جلوه‌گر می‌شود. حقیر اینچنین ادعائی ندارم اما سعی‌ام بر این بوده است.

با شروع كار جهاد سازندگی در سال 58 به روستاها رفتیم كه برای خدا بیل بزنیم. بعدها ضرورت‌های موجود رفته رفته ما را به فیلمسازی برای جهاد سازندگی كشاند. در سال 59 به عنوان نمایندگان جهاد سازندگی به تلویزیون آمدیم و در گروه جهاد سازندگی كه پیش از ما بوسیله كاركنان خود سازمان صدا وسیما تأسیس شده بود، مشغول به كار شدیم. یكی از دوستان ما در آن زمان «حسین هاشمی» بود كه فوق لیسانس سینما داشت و همان روزها از كانادا آمده بود. او نیز به همراه ما به روستاها آمده بود تا بیل بزند. تقدیر این بود كه بیل را كنار بگذاریم و دوربین برداریم. بعدها «حسین هاشمی» با آغاز تجاوزات مرزی رژیم بعث به جبهه رفت و در روز اول جنگ در قصر شیرین اسیر شد – به همراه یکی از برادران جهاد بنام «محمد رضا صراطی» – ما با چند تن از برادران دیگر، كار را تا امروز ادامه دادیم. حقیر هیچ كاری را مستقلا˝ انجام نداده‌ام كه بتوانم نام ببرم. در همه فیلمهایی كه در گروه جهاد سازندگی ساخته شده است سهم كوچكی نیز – اگر خدا قبول كند – به این حقیر می‌رسد و اگر خدا قبول نكند كه هیچ.

به هر تقدیر، من فعالیت تجاری نداشته‌ام. آرشیتكت هستم! از سال 58 و 59 تاكنون بیش از یكصد فیلم ساخته ام كه بعضی عناوین آنها را ذكر می كنم: مجموعه«خان گزیده‌ها»، مجموعه «شش روز در تركمن صحرا»، «فتح خون»، مجموعه«حقیقت»، «گمگشتگان دیار فراموشی(بشاگرد)»، مجموعه «روایت فتح» - نزدیك به هفتاد قسمت- و در چهارده قسمت اول از مجموعه «سراب» نیز مشاور هنری و سرپرست مونتاژ بوده‌ام. یك ترم نیز در دانشكده سینما تدریس كرده‌ام كه چون مفاد مورد نظر من برای تدریس با طرح درس‌های دانشگاه همخوانی نداشت از ادامه تدریس در دانشگاه صرف نظر كردم. مجموعه مباحثی را كه برای تدریس فراهم كرده بودم با بسط و شرح و تفسیر بیشتر در كتابی به نام «آینه جادو» - بالخصوص در مقاله‌ای با عنوان تأملاتی درباره‌ سینما كه نخستین بار در فصلنامه سینمایی فارابی به چاپ رسید – در انتشارات برگ به چاپ رسانده‌ام.
Aviny.com

از نصر یک تا فتح پنج با محور شوش


[/HR]
25 فروردین‌ماه 1366 بود و تازه چند روزی بود بهار جامعه نو بر تن ایران اسلامی کشیده بود که رزمندگان با عملیات فتح پنج در منطقه چوارته و ماووت واقع در استان سلیمایه عراق، عملیات نصر یک در منطقه غرب بانه یورش نظامی را در پاسخ به حملات عراق آغاز کرد. همچنین در همین روز از سال 1360 عملیات شوش در محورشوش آغاز شد.


[/HR]
گذری بر فتح پنج
عملیات فتح پنج در 25 فروردین سال 1366 در داخل خاک عراق و باهدف کنترل جاده چوارته ـ بسن، توسط رزمندگان نیروی زمینی سپاه پاسداران صورت گرفت.
این عملیات با رمز یا صاحب‌الزمان (عج) در منطقه هزار قله (در غرب بانه داخل خاک عراق) با تلاش رزمندگان سپاه پاسداران انجام شد.

نگاهی به نصر یک
نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌منظور کنترل راه ارتباطی «چوارتا- بسن» عراق در جبهه شمالی و غرب شهر «بانه» کردستان ایران، در 25 فروردین‌ماه 1366 و هنگامی‌که سوز و سرمای زمستان و برف بر هوای منطقه حکم‌فرما بود، دست به یک حمله نفوذی زدند.
این تک با رمز یا صاحب‌الزمان (عج) ادرکنی آغاز شد و طی آن بلندی‌های «کوخ نم‌نم» و یال ارتباطی میان بلندی‌های «سورکوه» و بسن و پاسگاه «سوردیزه» و بسن عراق در زمینی به گستره 100 کیلومترمربع آزاد و تعداد 590 تن از نیروهای پیاده و کماندوی دشمن کشته، زخمی و اسیر شدند.
همچنین مقداری سلاح سبک و نیمه سنگین و مهمات به غنیمت رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد.
با قرار گرفتن سلسله عملیات محدود و گسترده برون‌مرزی در دستور کار فرماندهان جبهه شمالی جنگ و همچنین همکاری و بهره‌گیری از توان جنگندگی معارضان کرد عراقی - به دلیل اهداف مشترک- عملیات نامنظم و گسترده «فتح 5» در منطقه عملیاتی «چوارتا» و «ماووت» در شمال استان «سلیمانیه» عراق و همزمان با عملیات «کربلای 10» در غرب ماووت به اجرا گذاشته شد.


ساعت 1 و 47 دقیقه بامداد روز 25 فروردین‌ماه 1366 و هنگامی‌که هنوز سپیدی برف و سوز و سرمای زمستان سال پیش‌بر هوای آن منطقه کوهستانی مستولی بود، نیروهای تحت امر قرارگاه «رمضان» و گروه انبوهی از معارضان کرد عراقی با رمز «یا صاحب‌الزمان (عج) ادرکنی» حمله را آغاز کردند.
در همان لحظات نخست سرعت عمل و گستردگی تهاجم نیروهای ایرانی سبب غافلگیری و انهدام توان رزمی دشمن شد، به‌گونه‌ای که پس از گذشت چند ساعت از آغاز عملیات و با طلوع سپیده صبحگاهی، تمام نقاط موردنظر به تصرف نیروهای خودی درآمدند، اما به دلیل ناتوانی نیروهای نامنظم برای دفع پاتک‌های سنگین عراق و عدم اتصال نقاط آزادشده به خطوط نیروهای پدافندی خودی، به‌تدریج دشمن همه مواضع ازدست‌داده خود را بازپس‌گیری کرد.
درعین‌حال طی این عملیات، علاوه بر انهدام مراکز نظامی عراق، دکل تلویزیون سلیمانیه و پایگاه‌های عراقی مستقر در اطراف «سورقلات» نابود شد و مقر لشکر 27 از سپاه یکم عراق موردحمله قرار گرفت.

هنوز سپیدی برف و سوز و سرمای زمستان سال پیش‌بر هوای آن منطقه کوهستانی مستولی بود، نیروهای تحت امر قرارگاه «رمضان» و گروه انبوهی از معارضان کرد عراقی با رمز «یا صاحب‌الزمان (عج) ادرکنی» حمله را آغاز کردند

تعداد 1500 نفر از قوای دشمن کشته و زخمی شده یا به اسارت نیروهای خودی درآمدند و مقدار قابل‌توجهی سلاح و مهمات دشمن به غنیمت گرفته شد.
عدم موفقیت کامل نیروهای خودی در این عملیات، از ناهماهنگی نیروهای عمل‌کننده منظم و نامنظم- که از دو جهت متقابل به مواضع دشمن در ارتفاعات حمله برده بودند- ناشی شد.

محوریت شوش
عملیات محدود در محور شوش دانیال محدود توسط نیروهای سپاه و با کمک تعدادی از نیروهای ارتش در فروردین 1360 در منطقه عمومی شوش دانیال صورت پذیرفت. در این حمله 3 دستگاه تانک و نفربر و یک دستگاه چرخ‌بال عراقی منهدم شد و تعداد 244 تن از نیروهای دشمن کشته، زخمی و اسیر شدند. در این عملیات 15 تن از نیروهای خودی نیز به شهادت رسیدند.
گفتنی است که منابع حاضر سال اجرایی این عملیات در مورخ متفاوت از 61،1360 و 66 بیان کرده‌اند.




[/HR] منابع: سایت: شهید آوینی/عاشورا/یاران رضا/فاتحان
برچسب: 

ܓ✿ یک شاخه گل هدیه به مادر شهیدܓ✿گلی گم کــــرده ام . .

انجمن: 

با سلام به همه ی بزرگواران اسک دینی

در این طرح انشاءالله قراره دوستان عزیز، هر مادر شهیدی رو که می شناسن بخصوص تو این ایام که روز تکریم مادران و همسران شهدا هست و همچنین در آستانه روز مادر نیز هستیم و بهترین روز برای دستبوسی این گوهران الهیه یه شاخه گل به این عزیزان هدیه بدن

این گل یه عالمه حرف داره

می گه اگه الآن بچت پیشت نیست، ما هستیم:Gol:
اگه یه روزی دسته گلت رو فرستادی جلوی توپ، ما درک می کنیم چه کار بزرگی کردی:Gol:
می گه ما تو رو مثل مادر خودمون می دونیم:Gol:
می گه.........

خوب ممکنه بعضیا بگن ما هیچ مادر شهیدی نمیشناسیم!:Ghamgin:

کاری نداره:ok:

تو هر کدوم از شهرهای ما یه گلزار شهدا هست که یه مشتریای ثابتی داره!
آره مادرای شهدا چشم انتظارن تا پنج شنبه بیاد که برن زیارت بچه هاشون

پس بسم الله:ok:

التماس دعا.....

بیانات امام خامنه ای درباره مذاکرات لوزان+بازتاب سخنانشان

[="Black"]رهبر انقلاب: همه بدانند نه در مسائل منطقه و نه بین‌المللی هیچ مذاکره‌ای با آمریکا نداریم/ مذاکره هسته‌ای تجربه‌ای خواهد شد/اگرطرف مقابل از کج‌تابی‌های معمولی‌اش دست برداشت، تجربه می‌شود که خب در موارد دیگر هم می‌شود با آنها مذاکره کرد/ اما اگر دیدیم باز هم کج‌راهه می‌روند مسلما تجربه‌ی گذشته‌ی ما تقویت می‌شود.


رهبر انقلاب: ما با سعودی‌ها در مسائل مختلف اختلافات متعددی داریم اما همیشه می‌گفتیم در سیاست خارجی متانت و وقار نشان می‌دهند اما چند جوان بی‌تجربه امور آن کشور را در دست گرفته و دارند جنبه‌ی توحش را بر جنبه‌ی ظاهرسازی غلبه می‌دهندکه به ضررشان تمام خواهد شد.


رهبر انقلاب: سعودی‌ها باتجاوز به یمن خطا و اشتباه کردند و بدعت بدی را در منطقه بنیان گذاشتند/ کار سعودی‌ها در یمن مشابه جنایات صهیونیست‌ها در غزه است/ اقدام علیه ملت یمن،"جنایت، نسل‌کشی و قابل تعقیب بین‌المللی"است.


رهبر انقلاب: توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملت درعرصه‌ی نظامی است، این باید محکم بماند و محکمتر بشود/ حمایت ما از برادران مقاوم درنقاط مختلف جهان مطلقا نباید درمذاکرات مورد خدشه قرار بگیرد/ توسعه‌ی علمی و فنی حتما باید ادامه پیدا کند.


رهبر انقلاب: به مسئولین تذکرداده‌ایم به هیچ وجه نباید اجازه داده شود به بهانه‌ی نظارت،حریم امنیتی و نظامی کشور نفوذ شود/مسئولین نظامی مأذون نیستند به بهانه‌ی بازرسی، بیگانگان را به حریم امنیتی کشور راه دهند یا توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند.


رهبر انقلاب: تحریم‌ها،اگر چنانچه به یک توافق رسیدند، در همان روز توافق باید لغو بشود/ می‌بینید که یکی (ازطرف مقابل) می‌گوید ۶ماه بعدازتوافق،یکی می‌گوید یک‌سال بعد تحریم‌ها برداشته می‌شود/ اگر لغو تحریم‌ها قرارست منوط به یک فرایند بشود،پس برای چه مذاکره کردیم اصلا.
رهبر انقلاب: به مسئولین گفته‌ایم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده‌ی نقد او اعتمادنکنید، چون وقتی خر او ازپل گذشت به شما می‌خندد/ دیدید ژست رئیس‌جمهور آمریکا را بعد از انتشار یک بیانیه‌ی صرفا مطبوعاتی.


رهبر انقلاب: ممکن است بگویند فقط ۳ماه وقت داریم، خب حالا ۳ماه بشود ۴ماه، آسمان که به زمین نمی‌آید، کما اینکه طرف مقابل ما دردوره ای ۷ماه مذاکرات رابه عقب انداخت.


رهبرانقلاب: من هیچ‌وقت به مذاکره با آمریکا خوشبین نبودم/با اینکه خوشبین نبودم با این مذاکرات موردی موافقت کردم و از مذاکره کنندگان حمایت کردم و می‌کنم/ با توافقی که منافع و عزت ملت را حفظ کند موافقیم/ اما توافق نکردن شرف دارد به توافقی که منافع و عزت ملت از بین برود.


رهبر انقلاب: همه چیز درجزئیات است، ممکن است طرف بدعهد مقابل بخواهد درجزئیات، کشور ما را محصور کند/ اینکه حالا به بنده و دیگران تبریک می‌گویند بی‌معنی است/ آنچه تاکنون انجام شده نه اصل توافق و محتوای آن را تضمین می‌کند، نه حتی اینکه مذاکرات تا به آخر برسد.


رهبر انقلاب دردیدار مداحان: می‌پرسند چرا فلانی(رهبری) درباره هسته‌ای موضع نگرفته/ جایی برای موضع‌گیری وجود نداشته/ مسئولین می‌گویند هنوز کاری انجام نشده و چیز الزام‌آوری نیست/نه موافقم نه مخالف.[/]

روز برای بازی دراز

[h=1][/h]


[/HR]
دبیر ستاد مرکزی راهیان‌نور گفت: مراسم گرامیداشت شهید شیرودی 3 اردیبهشت در محل شهادت این شهید برگزار و روز بعد برنامه صعود به ارتفاعات بازی دراز صورت خواهد گرفت.


[/HR]

سرهنگ «نادر ادیبی» دبیر ستاد مرکزی راهیان‌نور در پاسخ به این سوال مبنی بر این‌که امسال بیشترین استقبال زائران سفر به سرزمین‌های راهیان‌نور از کدام یادمان‌ها بوده است، اظهار کرد: یادمان شلمچه بیشترین زائر و سپس یادمان‌های فتح المبین، طلاییه و شهدای اروند بیشترین زائر را داشتند. دبیر ستاد مرکزی راهیان‌نور با اشاره به شناسنامه‌دار کردن یادمان‌ها در سال جاری تصریح کرد: بعد از سفر مقام معظم رهبری در سال 93 و نکاتی که فرمودند، اقداماتی انجام شد که طبق نظرسنجی‌ها از مدیران کاروان‌ها و مسئولین یادمان‌ها، زائران راهیان‌نور شناخت مناسب‌تری از یادمان‌ها و عملیاتی که در آن مناطق انجام‌شده است، داشتند.
ادیبی افزود: امسال برای هر یادمان جزوه‌ای تهیه‌کرده بودیم که در اختیار زائران قراردادیم که در روایت سرگذشت مناطق به مردم کمک زیادی کرد.
امسال برای هر یادمان جزوه‌ای تهیه‌کرده بودیم که در اختیار زائران قراردادیم که در روایت سرگذشت مناطق به مردم کمک زیادی کرد

وی با اشاره به آغاز راهیان‌نور غرب کشور، گفت: سالروز شهادت شهید شیرودی و آزادسازی بازی دراز، 8 اردیبهشت‌ماه است، برای این‌که حضور خانواده‌ها در این منطقه به‌آسانی باشد، هرسال این مراسم پنج‌شنبه و جمعه نزدیک به این تاریخ برگزار می‌شود.
دبیر ستاد مرکزی راهیان‌نور خاطرنشان کرد: لذا این برنامه پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه در محل شهادت شهید شیرودی برگزار و روز جمعه 4 اردیبهشت‌ماه، صعود به ارتفاعات بازی دراز، در شهر سر پل ذهاب انجام خواهد شد.

برچسب: 

درس هایی برای عبادت از دو بانوی سعادت

[h=1][/h]
عبادت الهی را باید از اولیای خدا آموخت و چه بسیار اندیشه‌های اشتباه درباره عبادت وجود دارد که اصلاح کردن آن جز با مراجعه به روش زندگی اولیای دین ممکن نیست. در اینجا می‌خواهیم نوشته خود را به نام دو بانوی گرامی، مریم و فاطمه سلام الله علیهما نورانی و از آن دو گوهر درس عبادت بگیریم.

[h=2]مریم عذراء الگوی عابدان دوران های گذشته[/h] قرآن کریم آیات زیبایی در شأن مریم سلام الله علیها دارد. مادرش، کودکی که در رحم داشت را برای خدا "نذر" کرده بود و گمان می‌کرد که پسر باشد؛ اما وقتی دید دختر است و بعد از آنکه به حیرت و تعجب فرورفت، او را "مریم" نامید و مریم و ذریه اش را از شیطان به خدا پناه داد. خدا نیز مریم را به خوبی قبول کرد و به لطف و کید الهی، زکریا کفیل او شد: «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِیَّا» (1)
قرآن کریم به زیبایی به ما می‌آموزد که بین عبادت و رزق رابطه وجود دارد. می‌فرماید: هرگاه زکریا بر مریم بر محراب وارد می‌شد نزد او رزقی را می‌دید: «كُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَكَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِساب»‏(1)
بنابراین نماز و عبادت اگر درست انجام شود روزی را زیاد می‌کند و الطاف الهی را به انسان می‌رساند، اما نه از راهی که مردم معمولا به آن عادت کرده‌اند؛ بلکه برای خدا همواره راهی نو هست که می‌تواند بندگانش را از آن راه روزی برساند.

[h=2]فاطمه زهراء الگوی عبادتگران آخرالزمان[/h] حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها الگوی خوب دیگری است که با شرایط زندگی ما در دوران آخرالزمان تناسب بیشتری دارد. منظور از آخرالزمان، دوران بعد از بعثت حضرت محمد صلی الله علیه و آله است. ایشان در شرایطی که رفاه چندانی نداشتند و مشغول پرورش چند کودک نیز بودند، باز عاشق عبادت خدا بودند به گونه‌ای که پاهایشان از شدت ایستادن در نماز ورم می‌کرد.

عبادت الهی اگر درست انجام شود طرز فکر ما را و نوع نعمتهای الهی به ما را تغییر می‌دهد. تحمل سختیهایی از سنخ زندگی فاطمه زهرا سلام الله علیها برای ما آسان می‌شود و بهره‌هایی از سنخ بهره‌های ویژه آن بانو به ما می‌رساند، مثلاً گره‌های زندگیمان از راهی که تصورش را نمی‌کردیم باز می‌شود


خدای مهربان برای چنین شخصی که با وجود همه دلمشغولی ها و وظایفش همچنان محبت خدا و عبادت او را هدف اصلی زندگی خود کرده باشد، نعمت های خاصی نیز فرو می‌فرستند :
از امام باقر علیه السلام روایت شده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سلمان را به سوی خانه فاطمه سلام الله علیها فرستادند. سلمان می‌گوید: روبروی در ایستادم و سلام کردم و شنیدم که فاطمه زهرا سلام الله علیها قرآن می‌خواند و آسیاب دستی، به خودی خود می‌گردد، بی‌آنکه کسی دیگر نزد او باشد... سپس پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از تبسم به سلمان فرمودند که دخترم فاطمه قلب و قوای درونی‌اش را سراسر از ایمان کرده است و در وجود خود برای طاعت خدا "جای خاص" قرار داده است و خدا فرشته‌ای را برانگیخت که برای او آسیاب را بگرداند و خدا او را در زندگی دنیا به همراه زندگی در آخرت مورد حمایت قرار داده است.(2)

[h=2]درس هایی برای عبادت از بانوی سعادت[/h] یک) عبادت الهی یک کار مهم برای هر انسان است و با وجود مشغله‌های فراوان نیز نباید ترک شود.
دو) حتی اگر نیتمان از عبادت، بهره مندی از نعمات الهی نباشد، خدا عبادت "با فراغ بال" ما را بی‌مزد نمی‌گذارد.
سه) خدا دوست دارد که ما در عبادت حالت "فراغت" ایجاد کنیم. یعنی فکر و احساس و حالات خود را در زمان عبادت تنها و تنها متوجه خدا کنیم. چنین عبادتی به جز برکات اخروی، دنیای ما را نیز می‌سازد.
چهار) خوب عبادت کردن، هرگز به معنای ترک وظایف و مشغله‌ها نیست. هر کس با هر میزان وظایف و مسئولیت که به بر عهده دارد، باید زمانی را ولو اندک برای خدا "خالی " کند و در آن زمان از هر فکر و ذکر دیگر نیز خود را "خالی" کند تا خدا او را "پر" کند.
پنج) عبادت الهی باعث شادی و نشاط در زندگی می‌شود. بدخلقی و بی‌هنری ثمره عبادت نیست؛ بنابراین هرگاه چنین صفات بدی را در خود دیدیم باید در نحوه عبادت کردنمان تجدید نظر کنیم.
شش) عبادت الهی اگر درست انجام شود طرز فکر ما را و نوع نعمتهای الهی به ما را تغییر می‌دهد. تحمل سختیهایی از سنخ زندگی فاطمه زهرا سلام الله علیها برای ما آسان می‌شود و بهره‌هایی از سنخ بهره‌های ویژه آن بانو به ما می‌رساند، مثلاً گره‌های زندگیمان از راهی که تصورش را نمی‌کردیم باز می‌شود.

پی نوشت:
1- فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِیَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَكَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِساب‏(آل عمران، 37)
2- علامه مجلسی این کرامات را در جلد 43 بحارالانوار جمع آورده است؛ روایت فوق از بحارالانوار، ج43، ص46انتخاب شده است: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع قَالَ بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ ص سَلْمَانَ إِلَى فَاطِمَةَ قَالَ فَوَقَفْتُ بِالْبَابِ وَقْفَةً حَتَّى سَلَّمْتُ فَسَمِعْتُ فَاطِمَةَ تَقْرَأُ الْقُرْآنَ مِنْ جَوَّا وَ الرَّحَى تَدُورُ مِنْ بَرَّا وَ مَا عِنْدَهَا أَنِیسٌ وَ قَالَ فِی آخِرِ الْخَبَرِ فَتَبَسَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَالَ یَا سَلْمَانُ إِنَّ ابْنَتِی فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِیمَاناً إِلَى مُشَاشِهَا تَفَرَّغَتْ لِطَاعَةِ اللَّهِ فَبَعَثَ اللَّهُ مَلَكاً اسْمُهُ زُوقَابِیلُ وَ فِی خَبَرٍ آخَرَ جَبْرَئِیلُ فَأَدَارَ لَهَا الرَّحَى وَ كَفَاهَا اللَّهُ مَئُونَةَ الدُّنْیَا مَعَ مَئُونَةِ الْآخِرَةِ.

برچسب: 

معنای "روح القدس " در قرآن چیست؟!

انجمن: 

[h=1][/h]


[/HR] واژه «رُوحُ القُدُس» چهار بار در قرآن مجید آمده که گاه درباره حضرت عیسى (علیه السلام) و گاه درباره پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) است.

[/HR] در مورد حضرت مسیح (علیه السلام) مى فرماید: «وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ»: (و به عیسى بن مریم دلایل روشن دادیم; و او را با روح القدس تایید کردیم).(سوره بقره، آیه 87)
در مورد سخن گفتن عیسى (علیه السلام ) در گاهواره، مى فرماید: «ذْ أَیَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَكَهْلًا »: (به خاطر آور زمانى که تو را با "روح القدس" تأیید کردم; که در گاهواره و نیز در حال میانسالى، با مردم سخن مى گفتى).(سوره مائده، آیه 110)
و درباره پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ»: (بگو: "روح القدس آن را از جانب پروردگارت بحق نازل کرده").(سوره نحل، آیه 102)
مفسّران براى «رُوحُ القُدُس» عمدتاً دو تفسیر ذکر کرده اند:
یکى فرشته وحى جبرئیل، و دیگرى نیروى مرموز غیبى خاصّى که با انبیاء بوده است.
آیه مربوط به پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) با معناى اول تناسب دارد ولى آیات مربوط به حضرت مسیح (علیه السلام) متناسب با معناى دوم است و همان بود که مسیح را تأیید مى کرد تا در گاهواره سخن بگوید و یا مردگان را زنده نماید.
این روح مقدّس و پاک منبع الهام بخش بزرگى براى انبیاء بوده و حتّى از بعضى از تعبیرات احادیث استفاده مى شود که روح القدس با افراد با ایمان (طبق سلسله مراتب ایمانى) نیز همراه است، و همان است که گویندگان متعهّد و شاعران با ایمان را در گفتن و سرودن نثر و نظم هاى بلیغ تأیید مى نموده، و مومنان راسخ را در تصمیم گیرى هاى مهم تقویت مى کرده است.
از روایات فراوانى بر مى آید که روح القدس حقیقتى بوده است در انبیاء و ائمه معصومین (علیهم السلام) که با آن حقایق بسیارى را درک مى کرده اند از جمله در روایات متعددى آمده است که امامان معصوم (علیهم السلام) به هنگام قضاوت و داورى از روح القدس مدد مى گرفتند.

[h=2]منظور از تأیید حضرت عیسی (علیه السلام) توسط روح القدس ![/h] موضوع تأیید و کمک عیسی بن مریم (علیه السلام) توسط روح القدس، چندین بار در قرآن آمده است:
1. «وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّیْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ... ». [1]
2. «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ... ».[2]
3. «إذْ قَالَ اللّهُ یَا عِیسى ابْنَ مَرْیَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِی عَلَیْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَیَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَكَهْلًا ... ». [3]

این روح مقدّس و پاک منبع الهام بخش بزرگى براى انبیاء بوده و حتّى از بعضى از تعبیرات احادیث استفاده مى شود که روح القدس با افراد با ایمان (طبق سلسله مراتب ایمانى) نیز همراه است، و همان است که گویندگان متعهّد و شاعران با ایمان را در گفتن و سرودن نثر و نظم هاى بلیغ تأیید مى نموده، و مومنان راسخ را در تصمیم گیرى هاى مهم تقویت مى کرده است

در آیه اول و دوم نام حضرت عیسی (علیه السلام) بعد از ذکر کلمه پیامبران آمده است. علت این ذکر خاص بعد از عام، به خصوص در آیه اول تأکید بر نام عیسی (علیه السلام) بوده که شریعت جدیدی را بعد از موسی (علیه السلام) آورده است، البته این پیامبران مقام بالایی داشته‌اند، اما بعد از موسی (علیه السلام)، قطعاً عیسی (علیه السلام) دارای شریعت جدید بوده و دین موسی را نسخ کرده و این علت ذکر خاص عیسی(علیه السلام) است. [4]
مفسران «بیّنات» در دو آیه اول را نیز به معنای معجزات عیسی (علیه السلام)؛ مانند زنده کردن مردگان، شفا دادن مریض ‌ها و ... ذکر کرده‌اند. [5]
بحث در مورد روح القدس به دو صورت می ‌تواند تقریر شود:
اول این ‌که، روح القدس به صورت کلی چه معنایی در قرآن دارد؛ در این مورد بحث ‌های مفصلی جریان دارد که نیازی به ذکر آنها در این ‌جا نیست. [6]
دوم: روح القدس در این آیات، چه معانی دارد؛ در این آیات، احتمالاتی پیرامون روح القدس وجود دارد که برخی از آنها معتقدانی نیز دارد و برخی تنها در حد احتمال ذکر شده‌اند. این احتمالات از این قرارند:
1. تعدادی از مفسّران روح القدس در این آیات را به مانند آیات دیگر قرآن به جبرئیل تفسیر کرده‌اند.
2. برخی از مفسّران روح القدس را به انجیل تعبیر کرده‌اند؛ به این معنا که خداوند به وسیله انجیل حقانیت عیسی (علیه السلام) را بر مردم آن زمان اثبات کرد و وجود انجیل، تأیید و کمکی بر عیسی شد. [7]
3. روح القدس، همان اسم اعظمی است که عیسی (علیه السلام) توسط آن مردگان را زنده می‌ کرد و با این اسم بود که حقانیت عیسی بر همگان آشکار شد.
4. منظور از روح در این عبارت؛ روح عیسی (علیه السلام) است و منظور از «القدس» خداوند باری تعالی تعبیر می ‌کند، اما در این‌ که چرا خداوند، روح عیسی (علیه السلام) را به خود نسبت داده، به نظر می ‌رسد برای بزرگ کردن و گرامی داشتن عیسی (علیه السلام) بوده است.[8]
اینها احتمالاتی بود که در تفسیر‌های مختلف ذکر شده است؛ برخی از مفسّران یکی را انتخاب کرده‌اند.

پی نوشت ها:
[1]. بقره، 87: «ما به موسى کتاب دادیم و در پى او پیامبرانى فرستادیم و به عیسى بن مریم معجزاتى دادیم و او را با روح القدس تأیید کردیم ... ».
[2]. بقره، 253:‌ «از آن فرستادگان برخى را بر برخى برترى بخشیدیم. از آنان کسى است که خدا با او سخن گفت، و برخى از آنان را درجات و مراتبى بالا برد. و عیسى بن مریم را دلایل و نشانه‏هاى روشن دادیم، و او را به وسیله روح القدس توانایى بخشیدیم ... ».
[3]. مائده، 110: «[یاد کنید] هنگامى که خدا فرمود: اى عیسى بن مریم! نعمتم را بر خود و بر مادرت یاد کن، آن‌گاه که تو را به وسیله روح القدس توانایى بخشیدم، که با مردم در گهواره [به اعجاز] و در میان‌سالى [به وحى‏] سخن گفت ... ».
[4]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 3، ص 595، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق.
[5]. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق: اعلمی، حسین، ج 1، ص 157، انتشارات الصدر، تهران، چاپ دوم، 1415ق.
[6]. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: 5973: روح در قرآن و علت عدم توضیح بیشتر در مورد ماهیت آن.
[7]. از جمله کسانی که این قول را مطرح کرده است: محمد رشید بن علی رضا (رشید رضا)، تفسیر المنار، ج 1، ص 312، الهیئة المصریة العامة للکتاب، مصر، 1990م.
[8]. این قول به برخی از بزرگان منسوب است که در برخی از تفاسیر نقل شده است: مفاتیح الغیب ، ج 3، ص 596.

برچسب: