روح

برون فکنی روح و مشکلات بعدی

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام خدمت شما.
من تقریبا یک سال و نیم پیش تلاش زیادی برای انجام عمل برون فکنی انجام می دادم و یکی دوبار هم موفق به خروج ارادی روح از بدن شدم و با ترس و دلهره ی زیادی مثل تجربه ی مرگ به حال خودم برگشتم.دیگه تصمیم گرفتم که این کارو انجام ندم اما طی مدت که گذشته بعضی مواقع خود به خود بدون هیچ تمرینی دچار اون حالت شدم.
الان مدت زیادی هست که زیاد دچار اختلال فلج خواب (بختک) میشم و در حین این اختلال هم احساس می کنم که توان برون فکنی رو دارم و البته توهم و خیال نیست حقیقتا این قدرت رو حس می کنم.
اخیرا خیلی زیاد دچار این حالت میشم.بعضی وقتا موقع خواب تا (6-7) بار هم دچار این حالت میشم و اتفاق افتادن این حالت موقع خواب برام یه امر عادی شده و البته ازش عذاب می کشم.
این اختلال بحث های پزشکی هم داره که توصیه هایی برای رهایی ازش گفته شده و حتی پزشکا میگن اگر در طول 6 ماه هفته ای یه بار این اتفاق برای شما افتاد به پزشک مراجعه کنید تا با دارو درمانی رفع بشه.چه برسه به من که دیگه هر شب برام یه چیز عادی شده.

سوالم از شما اینه،در صورتی که در این مورد تخصص دارید منو راهنمایی بکنید آیا به وجود اومدن این اختلال در این حد میتونه ارتباطی به کارهای قبلی من داشته باشه؟یعنی همون تمارین برون فکنی؟

ممنونم


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

آیا روح انرژی است؟

سلام

آیا این روحی که توی دین ازش صحبت میشه در اصل نوعی انرژی هست؟ مثلا میتوان گفت روح همان چاگرا های بدن هست؟

جملاتی از ابن عربی که نیاز به تفسیر دارد(2)

با سلام.

ابن عربی می گوید: «الكلمة هي الله متجلياً . . . وهي عين الذات الإلهية لا غيرها.»(فصوص الحکم، بخش دوم، صفحه 35)

نظر به اینکه در بیان ابن عربی، کل عالم کلمات خدا هستند، عین ذات الهی دانستن و انکار غیریت، که ابن عربی آنرا بیان داشته است، آیا اعتقاد به تشبیه و انکار تنزیه نیست؟

فرق تجرد روح انسان با تجرد فرشتگان در چیست؟

عرض سلام و ادب
با توجه به اینکه نفس انسان میتواند با استکمال و حرکت جوهری به مرحله تجرد برسد چرا همچنان در هر نشئه ای به بدن نیاز دارد ولی فرشتگان مجرد به بدن نیازی ندارند؟

**** انجام شناسی ( = معاد شناسی ) در سه مرحله . ب : برزخ ؟ *****

انجمن: 

جنس عالم برزخ چیست ؟

سطح اطلاعات و آگاهی های ما از عالم برزخ بسیار محدود است.جزییات در مورد این عالم چندان برای ما روشن نیست ؛ منبع اصلی ما در ادراک ویژگی های عالم برزخ منایع نقلی و روایات است که آن هم خالی از اجمال و ابهام و اختصار نیست .به علاوه برخی کلیات و اصول در خصوص عالم برزخ نیز از علوم عقلی به دست می آید ، در هر صورت نباید توقع داشت که نظرات دقیق و قطعی در خصوص جزییات این عالم داده شود .
در مورد جنس عالم باید گفت، عالم برزخ عالمی بین عالم ماده و آخرت است . در آن خصوصیات مادی آن گونه که در این عالم می بینیم وجود ندارد ، از این جهت عالم برزخ را همان عالم مثال دانسته اند ؛ بنا براین گفته می شود که در عالم برزخ نه تجرد محض از ماده وجود دارد و نه ویژگی های عالم ماده به طور کامل جریان دارد .
درباره حقیقت عالم مثال گفته شده: عالم مثال عالم روحانی و از جوهر نورانی است . از این نظر که محسوس مقداری است ، شبیه جوهر جسمانی است؛ از این لحاظ که نورانی است، شبیه جوهر مجرد عقلی است، ولی نه مرکب مادی است و نه جوهر عقلی ،بلکه برزخ و حد فاصل بین آن دو عالم است.(1)
درک تفاوت صورت اشیا در عالم مثال و ماده بدین صورت خواهد بود که شیء در عالم مثال صورت مقداری دارد و از ماده منزه است، ولی همان شیء وقتی در عالم ماده ایجاد شود ، غیر از مقدار ماده نیز دارد. صورت شیء در عالم مثال مثل صورت آدمی در آینه است که مقدار و شکل دارد، ولی ماده ندارد، اما صورت انسان در عالم جسمانی غیر از مقدار و شکل ، ماده نیز دارد.
روح انسان پس از مرگ و بریدن از بدن مادی، خود را با بدن برزخی و یا «قالب مثالی» می‏یابد و می‏بیند، بدنی که متناسب با نظام برزخی بوده، اتحادش با روح، قوی‏تر از اتحاد آن با بدن مادی در زندگی دنیوی است.
بدن برزخی از آن جا که از بدن مادی بالاتر است، از سنخ ماده و جسم طبیعی نیست که احکام ماده بر آن غالب باشد، ولی از آن جا که از بدن قیامتی پایین‏تر است، دارای برخی لوازم ماده چون، شکل، اندازه و مقدار می‏باشد.
روایات نیز به صراحت بیانگر این حقیقتند که بدن برزخی شبیه بدن دنیوی است. امام صادق(ع) می‏فرماید: «ارواح مؤمنان (در برزخ) در بدن‏هایی شبیه بدن‏های دنیوی آنان است»(2)

پی‌نوشت‌:
1. عبدالرحمن جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص الحکم، ص 55، نشر مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران 1370ش.
2. بحارالانوار، ج 6، ص 268، روایت 119.

پاسخ به سوال یک کودک درباره اثبات روح

باسلام.خسته نباشید کارشناس عزیز
لطفا وجود روح را از جهتی برایم اثبات کنید که گفتنش برای بچه هم قبول کند

جسمی بدون روح

سلام علیکم...
سوالی داشتم.خدا که قادر متعال و تواناست بر انجام هر کاری.آیا می تواند که موجوداتی خلق کند که دارای شعور و اختیار باشند، به مانند انسان، در حالی که روح نداشته باشند.تنها جسمی مادی باشند؟؟یعنی موجودی به مانند انسان، از همه نظر(به عبارتی به ظاهر انسان، و عواطف و عقل و اندیشه انسان)نمی تواند به قدرت خدا وجود داشته باشد، در حالی که روح نداشته باشد.مثلا شما یک ربات را فرض کنید.رباتی که ساخته دست بشر است.ربات روح ندارد.درست است؟؟آیا خدا هم می تواند موجودی به مانند انسان خلق کند در حالی که روح نداشته باشد مانند ربات؟؟آیا ساختن همچین موجودی جزء محالات عقلیست و خدا هم از این دست محالات عقلی را نمی تواند انجام بدهد؟؟
تشـــــــــــــــــــــــــکر

خدا و قوانین فیزیک (ماده، انرژی، سرعت و نور)

سلام
قیامت وزنده شدن بعد ازمرگ طبق قاعده ماده وانرژی ازانیشتن که اوقیامت وزنده شدن بعد مرگ رابافرمول ریاضی اثبات کرد
اما موضوع جالب این است که خداوند دقیقا نمیدونم کدوم ایه ولی یکنفرروخدامیخواباند سپس زنده میکند به اومیگوید چه مدت درخواب بودی میگوید دوروز(دراصل اوراست میگفت)اماخدابه اون میگه سیصد سال خواب بودی به الاغت نگاه کن خب حالا اگه مابتونیم سریع ترازنور حرکت کنیم میتونیم درزمان حرکت کنیم(طبق اصول فیزیک) یعنی یک ساعت بیش تربرمانمیگزره اما دراین یک ساعت کسانی که باسرعت نور حرکت نکردن فرضا سیصد سال میگزره بدون اینکه کسایی که باسرعت اند وکسایی که کم سرعت لحظه بی هوش شوند یابمیرند این یعنی بشرمیتونه به اینده سفرکنه خب طبق این ایه مابعد مرگ روحمان میتواند هرلحظه جایی باشد یعنی سریع ترازنور بنابراین مابعد مرگ میتونیم به اینده سفرکنیم اما نکته جالب اینکه قوانین فیزیک میگه به گزشته نمیشه رفت بنابراین پدرکسی که الان مرده ممکن ازحال کنونی فرزندش اگاه نباشه ولی بیست وسه سال بعدش چرا خب سوال اینه که این روح میتواند بعد مرگ انقدرجلو برود که عذاب جهنمی خود رارد کند؟!
یاحق

توصیه های اخلاقی امام روح الله (سلام الله علیه)

انجمن: 

بِسْمِ اللهِ الْرَحْمنِ الْرَّحیمْ
اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است، به قدری است که ارزیابی آن از عهدة قلم و بیان والاتر و برتر است. اینجانب، روح الله موسوی خمینی که از کرم عظیم خداوند متعال با همة خطایا مأیوس نیستم و زاد راه پرخطرم همان دلبستگی به کرم کریم مطلق است، به عنوان یک نفر طلبة حقیر که همچون دیگر برادران ایمانی امید به این انقلاب و بقای دستاوردهای آن و به ثمر رسیدن هرچه بیشتر آن دارم، به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسلهای عزیز آینده مطالبی هر چند تکراری عرض می‌نمایم. و از خداوند بخشاینده می‌خواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید .
1- ما می‌دانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید . اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت 36 میلیونی با آن تبلیغات ضدّ اسلامی و ضد روحانی خصوص در این صد سال اخیر و با آن تفرقه افکنیهای بیحساب قلمداران و زبان مُزدان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل ضد‌اسلامی و ضد‌ملی به صورت ملیت، و آنهمه شعرها و بذله گوییها، و آنهمه مراکز عیاشی و فحشا و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالی و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند، به فساد و بی‌تفاوتی در پیشامدهای خائنانه، که به دست شاه فاسد و پدر بی‌فرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانه‌های قدرتمندان بر ملت تحمیل می‌شد، و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور به دست آنان سپرده می‌شد، با به کار گرفتن معلمان و استادان غربزده یا شرقزدة صد‌درصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح، با نام «ملیت» و «ملی گرایی»، گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند، لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتی نمی‌توانستند انجام دهند و با اینهمه و دهها مسائل دیگر، از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغاتْ به انحراف فکری کشیدن بسیاری از آنان، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایدة واحد و فریاد «الله اکبر» و فداکاریهای حیرت‌آور و معجزه آسا تمام قدرتهای داخل و خارج را کنار زده و خودْ مقدرات کشور را به دست گیرد. بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همة انقلابها جدا است: هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزة انقلاب و قیام. و تردید نیست که این یک تحفة الهی و هدیة غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است .
2 - اسلام و حکومت اسلامی پدیدة الهی است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین می‌کند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خود برساند. و مکتبی است که برخلاف مکتبهای غیرتوحیدی، در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته، ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است؛ و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است. اینک که به توفیق و تأیید خداوند، جمهوری اسلامی با دست توانای ملت متعهد پایه‌ریزی شده، و آنچه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است، برملت عظیم الشأن ایران است که درتحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، که انبیای عظام از‌آدم ـ علیه السلام‌ـ تا خاتم النبیین ـ صلی الله علیه وآله وسلم‌ـ در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسا نموده‌اند و هیچ مانعی آنان را از این فریضة بزرگ باز نداشته؛ و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمة اسلام ـ علیهم صلوات الله ـ با کوششهای توانفرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیده‌اند. و امروز بر ملت ایران، خصوصاً، و بر جمیع مسلمانان، عموماً، واجب است این امانت الهی را که در ایران به طور رسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی به بار آورده، با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند. و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند، و دست ابرقدرتهای عالمخوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند.
اینجانب که نفسهای آخر عمر را می‌کشم به حسب وظیفه، شطری از آنچه در حفظ و بقای این ودیعة الهی دخالت دارد و شطری از موانع و خطرهایی که آن را تهدید می‌کنند، برای نسل حاضر و نسلهای آینده عرض می‌کنم و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم
( فرازی از وصیت نامه حضرت امام روح الله ره)