روان

نقش روح در حیات و زندگی ما

بزار اینجوری برات توضیح بدم
ما با استفاده از مغزمون داریم فکر میکنیم،تصمیم میگیریم یا کاری رو انجام میدیم
روح این وسط هیچ وظیفه ای نداره
یعنی ما کاری رو انجام نمیدیم که منبع انجام اون کار توسط مغز ما نباشه و عملیات رو پردازش و تحلیل نکنه
این وسط ما هیچ قطعه ای از مغز رو سراغ نداریم کع یه کاری انجام بدیم ولی توی این قضییه بمونییم که این کاری که ما انجام دادیم عملیات پردازشش رو توسط کدوم قسمت از بدن داریم؟!!!قطعا میدونیم
اما برای در بدن هیچ تعریفی نداریم ..مثلا زمانی که انسان دچار مرگ مغزی میشه اگه روح جز و قسمتی آگاه کننده جسم انسان باشه باید بتونه کاری کنه یا به وسیله ی روح اعمال حیاتی انسان درک و حس بشن،،در صورتی که وقتی انسان دچار عارضه ی جسمی میشه در واقع روح هیچ غلطی رو نمیتونه بکنه یا اصلا در طول چندین سال زنگی ما اصلا روح خودمون رو حس نمیکنیم یا اتفاقی نمییفته که بر ما ثابت بشه که روح وجود داره...قدرت تخیل و تفکر انسان اونقدر بالاس که سعی میکنه برای سوال هایی که جوابشون رو نداره ، جواب در خور خودش پیدا کنه شاید با خلق یه موجود یا خلق یه چیزی درون یا اطرافش تا بتونه جواب سوالش رو پیدا کنه
مثلا سوالایی مثل من کی هستم؟
چرا مثل خود من در هیچ جای جهان نیست؟
انسان خیلی اوقات احساس میکنه که خاصه و از خودش میپرسه که این منه من از کجا اومده تو چه زمانی؟مگه من با این سطح هوشیاریم میشه قبلا زنده نبوده باشم یا بعدا همه از منه من از بین بره
اینجاست که با طرح این سوالا به وجود موجودی درون ظاهر خودش پی میبره که خیالییه و از تخیلش اونو ساخته چون نمیخاد درک کنه که همه ی آینده و گذشتش از بین میره و نمیتونه خودش رو به عنوان یک من که زنده هست تصور کنه،همیشه فکر میکنه که من باید کمتر از این میبودم اگه چیزی درون من نبود و چون فکرش از درونش میاد،این فکر به ذهنش خطور میکنه که شاید منه واقعی یه چیزی باشم که توی این جسم باشم و دارم فقط ازاین جسم استفاده میکنم تا زندگی کنیم...در واقع این جسم رو تسخیر کردم
اما اگه واقع بینانه بخایم فکر کنیم میبینیم همه اینا ساخته ی تفکر و ذهن ما هستش چون دنبال جوابیم،جواب سوالامونو ما منطقی داریم ولی چون نمیخایم واقعییت رو بپذیریم هیچوقت حتی یه نصف روز کامل بهشون فکر نمیکنیم

تأثیر پرستش در روان انسان

انجمن: 

بسمه تعالی

یکی از چیزهای ثابت و همگانی تغییرناپذیر و نسخ ناپذیر که زمان هیچوقت نمی تواند در آن تأثیر داشته باشد پرستش و نیاز انسان به معبود و عبادت است. پرستش یعنی حالتی که در آن انسان یک توجهی می کند از ناحیه باطنی خودش به آن حقیقتی که او را آفریده است و خودش، را قبضه قدرت او می بیند، خودش را به او نیازمند و محتاج می بیند. در واقع مسیری است که انسان از سوی خلق به سوی خالق می کند. این امر اساسا قطع نظر از هر فایده و اثری که داشته باشد خودش یکی از نیازهای روحی بشر است. انجام ندادن آن در روح بشر ایجاد عدم تعادل می کند. در دل انسان جای خیلی چیزهاست، اگر هر احتیاجی برآورده نشود روح انسان مضطرب می شود. اگر انسان بخواهد تمام عمر به عبادت بپردازد و حاجتهای دیگر خود را برنیاورد، همان حاجتها او را ناراحت می کند. عکس مطلب هم این است که اگر انسان همیشه دنبال مادیات برود و وقتی برای معنویات نگذارد، باز همیشه روح و روان او ناراحت است.

در عبادت انسان از دایره تمنیات و آمال کوچک خارج می شود. در عبادت واقعا انسان از محدوده خودخواهی ها، خود پرستی ها، آرزوها، تمنیها و امور کوچک پرواز میکند و بیرون میرود. معنی تقرب هم همین است. پس ضرورتی ندارد که ما خودمان را خسته بکنیم و بخواهیم عبادت را یعنی آن تجلی خواست روحی بشر را تعریف بکنیم. ولی همه این ها در عبادت وجود دارد. بزرگترین، شریفترین، باشکوهترین و باعظمت ترین حالت انسان آن حالت پرستشانه ای است که به خود می گیرد. یک نفر عبادتگر آنچه را در حال عبادت با خدای خویش در میان می گذارد، در متن زندگی آن را پیاده می کند و به مرحله " صدق " درمی آورد. عبادت برای یک عبادتگر واقعی " پیمان " است و صحنه زندگی وفای پیمان است. این پیمان مشتمل بر دو شرط اصلی است: یکی رهایی و آزادی از حکومت و اطاعت غیر خدا - اعم از هوای نفس و مطامع نفسانی و از موجودات و اشیاء و اشخاص - و دیگر تسلیم محض در مقابل آنچه خدا به آن امر می کند و به آن راضی است و آن را دوست می دارد. عبادت واقعی برای عبادتگر عامل بزرگ و اساسی تربیت و پرورش روحی اوست.

امام علی (ع) در خطبه 220 می فرماید: «قد احیی، عقله و امات نفسه، حتی دق جلیله و لطف غلیظه و برق له لامع کثیر البرق، فابان له الطریق و سلک به السبیل و تدافعته الابواب الی باب السلامه و دار الاقامه، و ثبتت رجلاه بطمانینه بدنه فی قرار الامن و الراحة بما استعمل قلبه و ارضی ربه»؛ عقل خویش را زنده و نفس خویش را میرانده است، تا آنجا که ستبری های بدن تبدیل به نازکی و خشونتهای روح تبدیل به نرمی شده است و برق پر نوری بر قلب او جهیده و راه را بر او روشن و او را به رهروی سوق داده است، پیوسته از این منزل به آن منزل برده شده است تا به آخرین منزل که منزل سلامت و بارانداز اقامت است رسیده و پاهایش همراه بدن آرام او در قرارگاه امن و آسایش، ثابت ایستاده است این همه به موجب اینست که دل و ضمیر خود را به کار گرفته و پروردگار خویش را خوشنود ساخته است.

سلامتی تن و روان(متن کتاب)

فهرست

سلامتى تن و روان

دكتر محمود بهشتى، استاد دانشگاه

مقدّمه

فصل نخست : شناخت انسان

تن:

نفس:

روان:

مقام اوّل:

مقام دوم:

مقام سوم:

فصل دوم: شناخت نفس و روان

1 ـ نفس و شئون آن

نبات:

حيوان:

انسان:

اوّل:

دوم:

سوم:

قواى پنجگانه:

وهم و خيال:

عقل:

انواع نفس

نفس امّاره:

نفس مطمئنّه:

2 ـ منِ اصلى

3 ـ منِ مجازى

1 ـ شهوات

1 ـ حرص:

2 ـ هراس:

3 ـ غم:

2 ـ قياسها

3 ـ كينهها

داستانى درباره منِ مجازى و منِ اصلى

4 ـ عوارض زندگى در منِ مجازى

1 ـ اضطراب

2 ـ تعلّق خاطر

ثانياً:

ثالثاً:

3 ـ بينش غلط

4 ـ تنوّعطلبى

5 ـ يأس

6 ـ افسردگى

7 ـ ترس

8 ـ تضاد و تشتّت خاطر

9 ـ رذايل اخلاقى

5 ـ غرايز

6 ـ فطرت

فطرت و رابطه هستى با خدا

1 ـ خصوصيت اين نزول، نزول به تجلّى است:

]به او مىگويند:

حكايت سرپاتك هندى

7 ـ عقل

1 ـ عقل نظرى:

2 ـ عقل كلّى:

جزئى:

كُلّى:

فصل سوم : بهداشت و سلامتى

1 ـ آشنايى با بهداشت و سلامتى

2 ـ بهداشت خانواده

اوّل ـ مشاوره

مقدّمه

ژن و كروموزوم چيست؟

بيماريهاى ژنتيك

جهش يا موتاسيون چيست؟

ناهنجاريهاى مادرزادى

مشاوره ژنتيك

1) ازدواج فاميلى

2) ازدواج زوجين غير فاميل

3) اقدامات پيش از آبستنى

4) بررسيهاى زمان آبستنى

5 ـ بررسيهاى موقع تولد

موارد مطالعه كروموزومى

موارد بررسيهاى كروموزومى

سن والدين

عقب ماندگى ذهنى

عقبماندگى ذهنى چيست؟

سطوح عقبماندگى

1. خفيف:

2. متوسط:

3. شديد:

4. عميق:

ملاكهاى رشد طبيعى

دوم ـ ازدواج

شرايط پيش از ازدواج

1 ـ تفاهم و اشتراك نظر

2 ـ علاقه و محبّت

3 ـ پرهيز از ازدواجهاى تحميلى

4 ـ هماهنگى بينش

5 ـ اختلاف سنّى

6 ـ برخورد با مسائل آينده زندگى

7 ـ مسائل اقتصادى

8 ـ مسائل خانوادگى و محيطى

9 ـ جهيزيه و مهريه

10 ـ مراسم عقد و عروسى

سوم ـ روابط خانواده

ارزشها

2 ـ محبّت

3 ـ گذشت

ثانياً:

ثالثاً:

نتيجه

چند توصيه براى حفظ عشق و محبت در محيط خانه و خانواده

چهارم ـ كودك

1 ـ محيط خانواده

2 ـ رفتار و يادگيرى

3 ـ ارتباط والدين با كودك

محبت والدين

انتظارهاى والدين

ارج نهادن به شخصيت كودك

4 ـ محيط نامتعادل در خانواده

نبودن الگوى خوب والدين براى فرزند

مشكلات رفتارى والدين با يكديگر

هماهنگ نبودن والدين در ارتباط با كودك

مشكلات رفتارى والدين با كودك

5 ـ شخصيت عصبى

عكس العمل اوّل:

هماهنگىسه نوع واكنش در عكس العمل اوّل داريم:

عكس العمل دوم:

نتيجه اين موضعگيريها

مشكل اوّل:

مشكل دوم:

نتيجه كلّى

3 ـ بهداشت و سلامتى بدن:

اوّل ـ تغذيه

آداب و احكام غذا خوردن

چربىها

مواد قندى

پروتئينها

پروتئينهاى حيوانى:

پروتئينهاى گياهى:

ويتامينها

ويتامين a

ويتامين d

ويتامين c

ويتامين b

مواد معدنى

كلسيم

فسفر

آهن

روى

فلوئور

يُد

مس

دوم ـ بهداشت و پيشگيرى

1 ـ پاكيزگى

2 ـ بهداشت دهان و دندان

پلاك دندانى:

پيشگيرى از پوسيدگى دندان:

مسواك كردن دندانها:

بوى دهان:

3 ـ بهداشت آب و هوا

بهداشت آب

بيماريهاى ناشى از كمبود املاح در آب

گواتروكرتينيسم:

بيماريهاى عروقى، قلبى و مغزى:

پوسيدگى دندان: