رفتار با افراد دشوار

ترس دوران کودکی و اختلال روانی فعلی

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام ، بنده در دوران کودکی ( زمان ابتدایی ) در یک دبستان بسیار بد تحصیل میکردم ، به طوری که شب ها از ترس اینکه فردا زورگوهای مدرسه مرا در مدرسه کتک میزنند خوابم نمیبرد !

بسیار اذیت میشدم و توسط قلدر ها و زورگوها اذیت های بسیاری شدم ، به خاطر این اذیت ها هنوز که هنوز است بنده ترس از افراد هیکلی و قدرتمند دارم و همش فکر میکنم ممکنه منو کتک بزنن و اذیت کنن .

چند سال پیش یکی از همکلاسی های قلدرم رو توی پارک دیدم و دوباره منو اذیت کرد ( منو به شدت کتک زد و فرار کرد و تا جایی که من میدونم بی دلیل بود کارش و صرفا لذت میبرد از اینکار ) اینکار هراس منو بیشتر کرد .

الان طوری شده که از افراد جوان و هیکلی میترسم و فکر میکنم اینها همون وحشی گری ها در وجودشون هست و ممکنه منو اذیت کنن ، به خاطر همین به سایر بیماری های دیگه مثل اسکیزوفرنی و وسواس و ... دچار شدم !

چند سال پیش خدا منو پناه داد و به کمک خدا بسیاری از رفتار های وسواسی و ... رو ترک کردم و الان تقریبا از نظر اخلاقی سالم هستم ولی مشکلی که دارم اینه که همش میترسم و نمیتونم برم بیرون و حتی برای خرید نان یا چیزهایی که در خانه نیاز داریم توان بیرون رفتن و مواجه شدن با مردم رو ندارم .

به طوری که حتی اگر شده صبحانه نخورم و گرسنه بمونم بیرون نمیرم که نان بخرم !

با توجه به اینکه بنده نمیتونم خشونت و قلدری این افراد رو درمان کنم لطفا راهکاری دینی ارائه بدید که ازشون نترسم ، البته اگر هم نترسم به احتمال قوی درگیر خواهم شد و شاید حتی کارم به زندان بکشه چون نمیتونم رفتار قلدرهارو تحمل کنم و زیر بار زورگویی هاشون برم .

مثلا چند وقت پیش داشتیم از خیابان با خانواده ( پدر و مادرم ) پیاده رد میشدیم یک دفعه یک جوان از داخل ماشین سرشو بیرون آورد ( شب بود ) یک داد و نعره ی خیلی بلندی سر ما کشید و منو ترسوند و خندید و رفت ! خیلی اذیت شدم و ترس های من دوباره تقویت شدن .

خلاصه در برابر وحشی گری های قلدرها چیکار کنیم ؟ چرا این اتفاقات اینقدر برای بنده تکرار میشه ؟ آیا بنده حساس هستم یا لطف خداست که اینطوری اذیت بشم و گناهانم بخشیده بشه ؟

پس چاره ی بنده چیست ؟ لطفا بنده رو راهنمایی کنید ممنون .