راز
راز و رازداری از نظر اسلام
ارسال شده توسط rostamiani در یکشنبه, ۱۳۹۳/۰۷/۲۰ - ۱۷:۳۹سلام
وقتی مطلبی را به یکی از دوستان می گویم و درخواست می کنم به کسی نگوید، بر خلاف چیزی که از او خواستم برای خیلی از افراد بازگو می کند. وقتی اعتراض می کنم می گوید به نظر من این راز نبوده.
در اسلام خیلی به رازداری سفارش شده ولی به چه چیزی راز می گویند؟ حدیث یا آیه ای در این مورد داریم؟
متشکرم
راز ناشناختگی امام جواد (علیه السلام)
ارسال شده توسط دايي حسن در شنبه, ۱۳۹۳/۰۲/۲۰ - ۰۷:۲۹[="Black"]
گوهر وجودی امام جواد(ع) و عسکریین(علیهماالسلام)، در بین مردم کمتر شناختهشده و آن گونه که از سایر ائمه(ع) و پیامبر اکرم(ص) و فاطمه زهرا(س) و حتی بعضیاز اولاد ائمه شناخت دارند، نسبتبه این سه بزرگوار معرفت ندارند، به این خاطرتمسک و توسل کمتری به آنان دارند. با اینکه ما شیعیان معتقدیمائمه(علیهمالسلام)، نور واحدند، کلامشان نور است و همه از چشمه فیاض حق استفادهمیکنند به نظر میرسد نمایاندن چهره واقعی این سه امام بزرگوار میتواند خدمتیشایان به شمار آید. [/]
نقد فيلم و كتاب راز
ارسال شده توسط حامی در شنبه, ۱۳۹۰/۱۰/۱۷ - ۰۸:۲۶
فیلم مستند راز یا همون سکرت معروف
قانون جذب
بزرگترین مردان تاریخ در شمار کاشفان این راز بودند:
افلاطون ،شکسپیر ،نیوتون ، ویکتور هوگو ، بتهوون ، لینکلن ، امرسون ، ادیسون و اینیشتین .
این قانون همان قانون جذب است!
هر چیزی که وارد زندگی ات می شود خودت آن را به درون زندگی ات جذب می کنی و آن چیز به خاطر تصویرهای ذهنی ات به طرفت جذب می شود . این تصاویر همان افکار تو هستند. به هر چیزی که فکر می کنی به طرفت جذب می شود."
راز بی اخلاقی مسلمانان
ارسال شده توسط ماه نورد در دوشنبه, ۱۳۹۱/۰۴/۰۵ - ۱۷:۳۵با سلام
من از این مقاله ها زیاد می بینم. ولی وقتش رو ندارم که دربارش تحقیق کنم. چون سرم خیلی شلوغه...
این مقاله ای رو که می فرستم تا به الان اونطوری که من همین الان توی گوگل جستجو کردم بیش از صدهای کپی از اون در اینترنت منتشر شده...
گفتم تا آدرسشو یادم نرفته بیام اینجا وارد کنم روزی روزگاری کسی از متخصصین جواب منطقی اسلامی دارد بیام و کپی کنم و در جواب اونها بفرستم...
باشد که خداوند هدایتشان کند... آمین
این هست متن مقاله:
----------------------------
راز بی اخلاقی مسلمانان:
و 'خواجه نصیر الدین ' دانشمند یگانه ی روزگار در بغداد مرا درسی آموخت که همه ی درس بزرگان در همه ی زندگانیم برابر آن حقیر می نماید و آن این است : در بغداد هرروز بسیار خبرها می رسید از دزدی , قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود . روزی خواجه نصیر الدین مرا گفت می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگمنش می دانند ؟ من بدو گفتم : بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم . خواجه نصیر الدین فرمود : ای شیخ تو کوششها در دین مبین کرده ای و اصول اخلاق محمد که سلام خدا بر او باد را می دانی . و همانا محمد و جانشینانش بسیار از اخلاق گفته اند و از بامداد که مومن از خواب بر می خیزد تا هنگامی که شبانگاه با بانویش همبستر می شود , راه بر او شناسانده شده است اما چه سری است که هیچ کدام از ایشان ذره ای بر اخلاق نیستند و بی اخلاق ترین مردمانند وآنکه اخلاق دارد نه از مسلمانی اش که از وجدان بیدار او است. من بسیار سفرها کرده ام و از شرق تا غرب عالم و دینها و آیینها دیده ام . از 'غوتمه ( بودا ) 'در خاورزمین تا 'مانی ایرانی' در باختر زمین که همانا پیروانشان چه نیکو می زیند و هرگز بر دشمنی و عداوت نیستند آنها هرگز چون مسلمانان در اخلاقشان فرع و اصل نیست و تنها بنیان اخلاق را خودشناسی می دانند و معتقدند آنکه خود بشناسد وجدان خود را بیدار کرده و نیازی به جزئیات اخلاقی همچون مسلمانان ندارد اما عیب اخلاق مسلمانی چیست ای شیخ ؟ در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند , آن فرمان ' اما ' و ' اگر ' دارد . در اسلام تو را می گویند :
دروغ نگو ... اما دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست
غیبت مکن ... اما غیبت انسان بدکار را باکی نیست
قتل مکن ... اما قتل نامسلمان را باکی نیست .
تجاوز مکن ... اما تجاوز به نامسلمان را باکی نیست .
و این ' اماها ' مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند ... و راز نابخردی و پستی مسلمانان در همین است ای شیخ .
از اسرار اللطیفه و الکسیله
نقد فيلم و كتاب راز( دانلود)
ارسال شده توسط حامی در شنبه, ۱۳۹۰/۱۰/۱۷ - ۰۸:۲۶* راز این پنج شهـــید *
ارسال شده توسط سلیلة الزهراء در دوشنبه, ۱۳۹۰/۰۶/۱۴ - ۱۲:۲۰بسم الله الرحمن الرحیم
راز این پنج شهید
آنهایی كه اهل مرور و یادآوری خاطرات آن هشت سال مقدس هستند به یقین بارها و بارها با خاطرات و حوادثی روبهرو شدهاند كه خیلیهایشان شبیه به معجزه بودهاند، معجزههایی كه نمیشود انكارشان كرد؛ چرا كه هنوز هستند باقی ماندههایی از اهالی آن سالهای پر معجزه كه هنوز در حال و هوای آن سالها زندگی میكنند و گاهی هم از خاطرات معجزهوارشان برای ما جنگندیدهها، حرفهایی میزنند، حرفهایی كه مثل معجزه عجیب هستند و اما پر از نشانه!
و اینكه چهطور میشود نشانههایش را پیدا كرد، دیگر بستگی دارد به نوع ارتباط دلی كه با صاحبان این معجزهوارها یا همان شهدا، میتوان برقرار كرد.
درست مثل برقراری همین ارتباط دلی با مقبرهای ساده و خاكی كه در كیلومتر 65 جاده اهواز – خرمشهر جاخوش كرده است. مقبرهای كه معروف به «شهدای سادات خمسه كوثر» است.
آنهایی كه اهل رها كردن شهر و راهی شدن به سمت نور هستند، هر بار كه میخواهند به شلمچه مشرف شوند، با این مقبره و خاك آسمانیش آشنا هستند و 5 شهید ساداتش را نیز زیارت كردهاند.
... اما راز این 5 شهید فراتر از 5 نامی است كه بر سر در این مقبره ساده و خاكی قرار گرفته است.
پس باید سراغ كسی میرفتیم تا اطلاعاتی بیشتر از جستوجوی اینترنتی و نقل و قولهای زائران این مقبره داشته باشد.
با برادر یكی از این 5 شهید گفتوگویی انجام دادیم كه چهره و حرفهایش برایمان آشناتر بود؛ سید محمد جوزی:
پس سفره دلت را باز كن تا شاید توشهای از این معجزه نصیب تو و البته دل تو هم بشود!
***
قربانیهای عید قربان!
در تاریخ 1/5/1367، در جاده اهواز – خرمشهر كه عراقیها آنجا را گرفته بودند با تیپ الزهرا، از لشكر ده سیدالشهدا درگیر میشوند و دامنه این درگیری به حدی شدید بوده كه عبارت تن برابر تانك در اینجا مصداق علنی پیدا میكند، آنهم در صبح روز عید قربان!
حدود 200 نفر از رزمندهها در آنجا شهید میشوند اما سرانجام جاده را از دست دشمنان میگیرند.
اما یكی از موارد قابل تأمل در میان این 200 شهید عزیز، این پنج شهیدی هستند كه با عنوان «شهدای سادات خمسه كوثر» یاد میشوند كه در كیلومتر 65 جاده اهواز – خرمشهر بنای یادبود پنج ضلعی به نام آنها ساخته شده است
با نام های:
سید علیرضا جوزی كه فقط 14 سال سن داشت،
سید داود طباطبایی كه 2 فرزند هم دارد،
سید صاحب محمدی كه در همان روزی كه ایشان شهید شدند، برادر دیگرشان هم در غرب و در همان روز به شهادت رسیدند كه هر دو متولد كربلا هم بودند و حالا هم اگر سری به قطعه 29 گلزار شهدای بهشت زهرا بزنید بر روی سنگ مزار این شهید كلماتی را میخوانید كه از مرگآگاهیاش قبل از شهادتش گفته بوده است.
سید مهدی موسوی و سید حسین حسینی كه به گفته و شناسایی دوستانشان شناسایی شدند.
..................
شهاب سنگي به يكباره به زمين برخورد ميكند...
ارسال شده توسط محمد در پنجشنبه, ۱۳۸۹/۱۲/۱۲ - ۱۳:۵۵چهره من با شما متفاوت است،درختان به صورت كج ومعوج رشد ميكنند،شهاب سنگي به يكباره به زمين برخورد ميكند،اينها نشانه بي نظمي در دنيا نيست؟
این که در عالم نظم های قطعی بسیار عجیب و سهمگینی وجود دارد، جای تردید برای هیچ کس ندارد. اساس دانس بشری بر اعتقاد به وجود نظم استوار است. دانشمندی که برای کشف یک فرمول علمی تجربی سالیان درازی را با امیدواری تلاش می کند و در بسیاری موارد هم به قانون های بسیار عمیم و گسترده ای می رسد، جز نشان از وجود و اعتقاد به وجود نظم ندارد.
پس انکار کلی نظم در عالم ممکن نیست؛ بلکه می توان گفت غالبا در زندگی خود نظم را می بینیم. همه انسانها چنینند و دانشمندان بیشتر به این نظم رسیده اند. تا اینجا وجود اجمالی نظم در غالب موارد اثبات شد.
بله، مواردی هست که ما در آن نظمی را احساس نمی کنیم؛ مثل همان مواردی که دوستتان به آن اشاره کرده است. البته دوست شما هم احتمالا می پذیرد که نمی توان اثبات بی نظمی در این موارد کرد؛ که چه بسا نظمی در آنها باشد، ولی دانش ما به آن نرسیده است. مگر ما همه فرمول های حاکم بر عالم را کشف کرده ایم که اگر در موردی چیزی نیافته باشیم بتوانیم بگوییم پس نظم نیست؟! همین که دانشمندان دارند در باره زلزله مطالعه علمی می کنند برای این است که نظمی را در آن انتظار دارند و تلاش می کنند آن نظم را کشف کنند.
پس ما به وجود نظم در بسیاری موارد علم داریم و آن را احساس می کنیم، و در بسیاری دیگر از موارد نمی توانیم ادعای نظم کنیم، چرا که آن را هنوز احساس نکرده ایم، ولی انتظار نظم در آنها را داریم و لذا برای کشف آن تلاش کی کنیم.
ما به عنوان یک موحد معتقدیم همان مقدار از نظم که می شناسیمش و درکش می کنیم کافی است تا نشان از وجود خالقی ناظم و مدبر داشته باشد. بر این اساس، می توانیم حکم کنیم که علی القاعده بقیه موارد هم از نظمی برخوردار هست و دیر یا زود به کمک تجربه، شهود و یا توجه به تعلیم انبیاء و اولیاء کشف می شود.
به عبارت دیگر، ایمان دینی مبتنی بر همین مقدار از نظمی که کشف شده، می تواند پایه صحیحی بر اعتقاد به نظم در همه موارد باشد؛ ولو برای ما هنوز کشف نشده باشد.
منبع:تبيان
راز اصلی توجه به دین و مذهب چیست؟ فطرت یا نظریات غربی؟؟؟
ارسال شده توسط شهید زنده در دوشنبه, ۱۳۸۹/۰۳/۲۴ - ۱۹:۲۸[=Arial][="]با سلام و درود:Gol:
در این تایپیک، با طرح چند سؤال[/]بصورت گفتمانی،[="] در خصوص راز اصلی گرایش به دین و مذهب، انشاءالله با مشارکت همۀ کاربران و البته پاسخ های کارشناسان، امیدوارم باب بحث خوب و مفیدی کلید بخورد. انشاءالله
سؤال: در طول تاریخ، عالمان دینی ما به ما گفته اند که راز اصلی توجه به مذهب و دین، یک امر فطری است؛ چیزی که از ان به فطرت، یاد می کنند و البته این را هم می دانم که قرآن نیز بر این نکته تأکید دارد، محل سؤال من اینست که پس چگونه است که برخی از متفکران و دانشمندان غربی، در دیدگاه هایشان، عوامل دیگری را سبب اصلی گرایش به دین دانسته اند؟
بدرود ...:Gol:
[/][/]