دکارت

روش شناسی دکارت در رسیدن به یقین ؟

انجمن: 

درود و عرض احترام .

شک دستوری شکی است که در آن به تعبیر مرحوم مطهری شک یک جایگاه نیست، بلکه یک معبر است. شک دکارتی هم از این جهت که روشی برای رسیدن به یقین است، یک شک دستوری و روش شناختی است. دکارت وقتی در دوازده مرحله به همه چیز شک کرد، گفت: من اگر در همه چیز شک دارم در این شک خودم شک ندارم. پس یک قضیه برای دکارت وجود دارد که دیگر در آن شک ندارد و آن قضیه «شک می کنم» یا «شک دارم» است. وی این یقین را سنگ زیربنای همه یقینیات قرار می دهد و نتیجه می گیرد، پس باید در وجود شک کننده نیز شک نداشته باشم؛ در فلسفه ی دکارت با علم معرفت که دکارت به ریاضیات اطلاق میکرد متضمن با قطعیت به یقین می رسد .

طبق قواعد چهارگانه دکارت :

قاعده اول (بداهت): «نباید هیچ چیزی را به عنوان حقیقت پذیرفت مگر اینکه روشن و بدیهی باشد؛ یعنی وجدان آن را به شهود دریابد».
قاعده دوم (تحلیل): «باید هر یک از مسائل و مشکلات را تا آن جا که ممکن است و برای بهتر حل کردن آن ضرورت دارد به اجزای خودش تجزیه کرد و هر یک را جداگانه مورد بررسی قرار داد».
قاعده سوم (ترکیب): «باید افکار خود را به ترتیب به کار انداخت و از ساده ترین و آسان فهم ترین امور آغاز کرد و به تدریج خود را به معرفت پیچیده ترین و مرکب ترین آنها رسانید».

قاعده چهارم (شماره امور و استقصا): «شماره امور باید چنان کامل و بازدید مسائل چنان کلی و جامع باشد که اطمینان حاصل شود چیزی از نظر دور نمانده و فراموش نشده است. این قاعده دنباله و نتیجه سه قاعده اول است».

به نظر کارشناسان محنرم ، روش ریاضی دکارت در فلسفه با قطعیت و یقین صد در صدی بدون خطا است؟

چرا در تمدن غرب بين علم و دين تعارض به وجود آمد؟

چرا در تمدن غرب بين علم و دين تعارض به وجود آمد؟