دوران غیبت امام زمان (عج)

شش روز یا 6 ماه یا 6 سال در روایات

در قسمتی ازاین روایت گفته "شش روز 6ماه یا6سال" لطفا آن را توضیح دهید أَتَيْتُ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ ع فَوَجَدْتُهُ مُتَفَكِّراً يَنْكُتُ فِي اَلْأَرْضِ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ مَا لِي أَرَاكَ مُتَفَكِّراً تَنْكُتُ فِي اَلْأَرْضِ أَ رَغْبَةً مِنْكَ فِيهَا فَقَالَ لاَ وَ اَللَّهِ مَا رَغِبْتُ فِيهَا وَ لاَ فِي اَلدُّنْيَا يَوْماً قَطُّ وَ لَكِنِّي فَكَّرْتُ فِي مَوْلُودٍ يَكُونُ مِنْ ظَهْرِي اَلْحَادِيَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي هُوَ اَلْمَهْدِيُّ اَلَّذِي يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً تَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ وَ حَيْرَةٌ يَضِلُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَهْتَدِي فِيهَا آخَرُونَ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كَمْ تَكُونُ اَلْحَيْرَةُ وَ اَلْغَيْبَةُ قَالَ سِتَّةَ أَيَّامٍ أَوْ سِتَّةَ أَشْهُرٍ أَوْ سِتَّ سِنِينَ فَقُلْتُ وَ إِنَّ هَذَا لَكَائِنٌ فَقَالَ نَعَمْ كَمَا أَنَّهُ مَخْلُوقٌ وَ أَنَّى لَكَ بِهَذَا اَلْأَمْرِ يَا أَصْبَغُ أُولَئِكَ خِيَارُ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ مَعَ خِيَارِ أَبْرَارِ هَذِهِ اَلْعِتْرَةِ فَقُلْتُ ثُمَّ مَا يَكُونُ بَعْدَ ذَلِكَ فَقَالَ ثُمَّ يَفْعَلُ اَللّهُ ما يَشاءُ فَإِنَّ لَهُ بَدَاءَاتٍ وَ إِرَادَاتٍ وَ غَايَاتٍ وَ نِهَايَاتٍ . اصبغ بن نباته گويد: خدمت امير المومنين عليه السلام آمدم و ديدم آن حضرت متفكر است و زمين را خط مي كشد، عرض كردم: اي امير مومنان چرا شما را متفكر ميبينم و بزمين خط ميكشي، مگر بآن(خلافت در روي زمين)رغبت كرده اي؟ فرمود: نه، بخدا، هرگز روزي نبوده كه بخلافت يا بدنيا رغبت كنم، ولي فكر مي كردم در باره مولودي كه فرزند يازدهم من است، او همان مهدي است كه زمين را از عدل و داد پر كند، چنان كه از جور و ستم پر شده باشد. براي او غيبت و سرگرداني است(هر زماني در شهري بسر مي برد)كه مردمي در آن زمان گمراه گردند و ديگران هدايت شوند. عرض كردم: يا امير المومنين، آن سرگرداني و غيبت تا چه اندازه است؟ فرمود: شش روز يا شش ماه يا شش سال، عرض كردم: اين امر (غيبت و سرگرداني)شدني است؟ فرمود: آري چنان كه خود او خلق شدني است(غيبتش هم قطعي و مسلم است)ولي اي اصبغ تو كجا و اين امر؟ آنها(كه زمان غيبت را درك ميكنند)نيكان اين امت با نيكان اين عترت(خاندان پيغمبر صلي الله عليه و آله)اند، عرض كردم: پس از آن چه مي شود؟ فرمود: پس از آن هر چه خدا خواهد مي شود، همانا خدا را بداها و اراده ها و غايات و پايانهاست. الکافي (ط - الإسلامیة)، ج 1، ص 338

چرا برخلاف اصول، ما به پیامبر، امام و فقهاء و روات حدیث دسترسی کافی نداریم؟!

سلام به همه دوستان. وقت همگی بخیر.
1- من بخاطر یک مشکلی که داشتم، توسل کردم به اهل بیت (ع) و پس از مدتها، جواب نگرفتم. خیلی دلخور و دلشکسته شدم. لذا از روی ناراحتی، عبادات مستحبی خود اعم از رفتن به مسجد، نماز جماعت، نماز جمعه، و... را کنار گذاشتم تا زمانیکه جواب درست و قانع‌کننده‌ای از جانب اهل بیت (ع) دریافت کنم.

2- در دوران ما نه پیامبری و نه امام معصومی را درک نکرده‌ایم. از فقهای دوران غیبت امام زمان (عج) هم در حد مورد نیاز بی‌بهره‌ایم. چرا که نمی‌توانیم به ولی فقیه خود دسترسی کافی داشته باشیم و نمی‌دانیم مشکلات روحی و عقیدتی خود را به کجا انعکاس داده و جواب قانع‌کننده‌ای دریافت کنیم؟

3- ما چه گناهی کرده‌ایم که نه به پیامبر و نه به امام معصومی دسترسی نداریم و همچنین کمک مورد کفایتی از فقهاء شیعه نمی‌توانیم دریافت کنیم! درحالیکه انواع و اقسام بندگان خدا اعم از کافر و مؤمن براحتی به پیامبران و ائمه معصوم (ع) دسترسی داشته و سوالات خود را براحتی بیان کرده و جواب می‌گرفتند، ولی ما آنقدر باید توسل و گریه و زاری کنیم، التماس کنیم و بسیاری از اعمال را انجام دهیم تا شاید از سوی معصومین (ع) توجهی به ماها بشود!! نه جوابی می‌شنویم، نه خواب آنها را می‌بینیم، نه الهامی به قلوب ما می‌شود، نه پاسخگویی می‌یابیم! پس چگونه انتظار است که از لحاظ روحی و معنوی اقناع شویم و دلمان خوش باشد که داریم راه هدایت را می‌پیماییم؟
لذا این شبهه‌های فراوانی در مغزهایمان نهفته که باعث بسیاری از انحرافات در جامعه می‌گردد.

نهایت اینکه: تا جوابی از معصومین (ع) درخصوص جواب سوالاتم، به هر صورتی که باشد، دریافت نکنم، از اهل بیت (ع) دلخور هستم و اعمالم را بخوبی انجام نمی‌دهم و مقصر همه این مسائل را اول، پیامبر (ص)، دوم، ائمه معصومین (ع) و سوم، فقهاء شیعه و روات حدیثنا می‌دانم.
منتظر جواب می‌مانم.

والسلام علی من اتبع الهدی