دعای کمیل
حضرت خضر مقامش بالاتر هست یا امام علی (ع) ؟
ارسال شده توسط اتمچه در سهشنبه, ۱۳۹۵/۰۲/۲۸ - ۱۱:۰۲سلام
چون همه موضوعات بسته شده هستن مجبور شدم عنوان جدید اینجا کنم
من سوالم اینه که با توجه به اینکه دعای کمیل را حضرت خضر به امام علی داد و امام علی ان را برای کمیل خواند ایا علم حضرت خضرت بیشتر است؟
مثلا توی این چند هزار سال که حضرت خضر تنها بود و ریاضت میکشید و در حالت سیر و سلوک میرفت به اعماق جهان های متفاوت مثلا می دید که بسیاری از مردم اسیر موجودات و دیو ها هستن یا در گذر گاه ها و تنگنا های تاریک محبوس هستن و یا مورد حمله موجودات شیطانی قرار میگیرن بعد که بر میگشت به بدن خودش متوجه میشد که انها اگر اهل گریه شبانه در دنیا بودن هرگز در عالم موازی قالب برزخی انها اسیر ان درندگان که شبیه دایناسورهای گوشتخوار یا کورکودیل ها و مارهای بسیار بزرگ بودن نمیشد چون داری اسلحه ای چیزی می بودن که از خود دفاع کنن و آنها را فراری بدهند
پس اومد به امام علی گفت که: و طاعته غنا و سلاحه بکا!...درسته
و همینطور بقیه جملات رو هم حضرت خضر به صورت داستانها و ماجراهای عجیب و غریبی که دید مثل طبقات لایه لایه ی جهنم و خیلی سکنات دیگه رو هر دففه میومد به ام علی میگفت و شد دعای کمیل که دست به دست گشت تا به ما رسید!
جهنم را خدا از جهنمیان پُر می کند یا خودِ جهنمیان؟
ارسال شده توسط مسلمان ایرانی در جمعه, ۱۳۹۲/۰۶/۰۱ - ۱۷:۰۷سلام. در دعای کمیل می خوانیم که خدا سوگند یاد کرده است که جهنم را از کافران جنّ و انس، پُر کند، که این فرمایش منسوب به حضرت خضر، در قرآن نیز آمده است(ص: 85-84). از سوی دیگر در آیات دیگری از قرآن، مانند آل عمران:182، گفته می شود جهنم چیزی است که جهنمیان با دست خود از پیش، فرستاده اند.
ایندو چگونه با هم سازگار است؟
⊱✦⊰ مراسم دعای کمیل حرم امام رضا (ع) شب تحویل سال ⊱✦⊰ حاج محمود کریمی
ارسال شده توسط آدینه در سهشنبه, ۱۳۹۳/۰۱/۰۵ - ۱۵:۴۷لحظاتی با خدا…
ارسال شده توسط رضا در دوشنبه, ۱۳۸۹/۰۱/۳۰ - ۰۳:۵۳اللهمّ إنّی أسألک برحمتک الّتی وسعت کلّ شیء…همه جا تاریک است، دعا خوان کمیل میخواند، مدتهاست که کمیل نخواندهام گرچه بارها شنیدهام اما امشب گویا همه چیز فرق دارد، حال خواندن ندارم، بار الها رحمتت همه چیز را فراگرفته است، حتی امشب را و مرا با تمام بدیهایم… گوش میدم، اللهمّ اغفر لی الذّنوب الّتی تهتک العصم…بر خود میلرزم، خدایا با من چه خواهی کرد؟ با این بار گناه هر لحظه انتظار رسوائی را میکشم، یعنی دیگر کارم تمام است؟ همیشه بن بست آدمی را بیچاره و مضطر میسازد، خدایا دستم خالیست چکنم؟…دعا خوان میخواند: و أسألک سؤال من اشتدّت فافته و أنزل بک عند الشّدآئد حاجته، هر وقت احساس میکنم دستم خالیست و به آخر خط رسیدهام بیاختیار خدا را میخوانم، چرا خدا را؟! مگر کسی غیر از او هم هست که بیپناهان عمر تباه را دریابد و به نگاه رأفتش بنوازد؟!
همه جا ملک خداست، کجا بگریزم؟ و لا یمکن الفرار من حکومتک، خدایا من نمیخوام بگریزم، اگر از تو فرار کنم بسوی خودت فرار خواهم کرد، میدانم که پناهم میدهی، میدانم میدانم…
دعا خوان میخواند: و کم من قبیح سترته، کاش از خجالت آب شوم و در زمین فرو روم، کار به همینجا تمام نمیشود، و کم من ثنآء جمیل لست أهلاً له نشرته…بدیهام را پوشاندهای و خوبیهائی که از آن من نیست بین مردمان منتشر ساختهای…خدایا قسم بخودت هرگاه از غضب و انتقامت غافل شدم و بر تو جرأت کردم شدت رحمتت مرا بخود آورد، گاهی طغیان میکنم و سرکش میشوم، چشمان بینای تو را ندیده میگیرم و سخت میتازم، در این اوقات تنها لطف و مهربانی و رحمت توست که مرا شرمسار میکند و بخود میاورد، کاش این شرمساری دوام بیاورد…
دیگر به کمیل گوش نمیدهام، یاد گناهان بیچارهام میکند، دلم میخواهد فریاد بزنم…خدای من، من مخلوق تو هستم، خودت میدانی که ضعیفم و روز به روز ضعیفتر شدهام و با این همه ضعف و حقارت در برابر تو قد علم کردهام، بقول زینت عبادت کنندگانت: أنا الّذی علی سیّده اجتری، منم آن کسی که بر آقای خود جرأت پیدا کرده، أنا الّذی عصیت جبّار السّمآء، منم آن کسی که جبّار آسمانها را نافرمانی کرده…خدایا بارها و بارها بر من ترحم نمودی اینبار هم ترحم کن، از الوهیت تو هیچ کم نمیشود، خدا خدا خدا…
صدای اذان میاید و صدای بارش باران…